انواع هدف گذاری بازار و معیارهای انتخاب استراتژی ورود به بازار چیست؟ بازار هدف
ما در یک مجموعه درس به بحثهای مرتبط با #بخش بندی بازار پرداختیم و انتظار میرود تا اینجا، شیوههای مختلف بخش بندی بازار و نیز نقاط قوت و ضعف هر کدام و مزیتها و معایبشان تا حدی شفاف شده باشد.
معمولاً در مدل کلاسیک بازاریابی (که کاتلر آن را ترویج و تبلیغ میکند و در ایران هم بیشتر همین نگرش تدریس میشود) پس از بخش بندی بازار، یک سوال کلیدی مطرح میشود:
قصد دارید محصول خود را به کدام بخش (سگمنت) از بازار یا کدام بخشهای بازار ارائه دهید؟
این سوال (که معمولاً سوال Targeting یا انتخاب بازار هدف نامیده میشود) برخلاف ظاهر سادهاش، پرسش سادهای محسوب نمیشود و اما و اگرهای زیادی دارد.
درس حاضر را به این پرسش و نکات مرتبط با آن اختصاص دادهایم.
دوست عزیز. مطالعه مجموعه درسهای مدیریت بازاریابی، صرفاً برای کسانی امکان پذیر است که از هر دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
-
باشند. را انجام داده باشند و پروژه آنها پذیرفته شده باشد.
البته اگر کاربر ویژه متمم باشید، به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که فهرست آنها را میتوانید در اینجا ببینید:
البته از میان درسها و مطالب مطرح شده، ما فکر میکنیم شاید بهتر باشد درسهای دوره مدیریت کسب و کار (MBA) متمم را به شکل منظم بخوانید؛ یا لااقل ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
تمرین درس هدف گذاری بازار
یک کسب و کار را که مورد علاقهی شماست یا متعلق به شماست یا مشتری آن هستید یا فکر میکنید شناخت کافی از آن دارید انتخاب کنید.
بگویید که بر اساس مشاهدات خود فکر میکنید کدامیک از سه الگوی اصلی در انتخاب بازار هدف مد نظر آن کسب و کار بوده است؟
با ذکر مثال، توضیح دهید که چگونه به این استنتاج رسیدهاید.
(در اینجا نظر و تحلیل شما مهم است. کاری نداریم که واقعاً در آن کسب و کار چه میگذرد).
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت بازاریابی به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۹۱ نظر برای انواع هدف گذاری بازار و معیارهای انتخاب بازار هدف
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : سید حمید رضا صحفی
مایکروسافت برای تبلت surface خود از هدف گذاری متنوع استفاده کرده است که براساس هرکدام از ویژگی های زیر سگمنتی از بازار را مورد هدف قرار می دهد.
- برای جذب مشتریان تبلت و لب تاب تلاش می کند. (با طراحی و تولید صفحه کلید و داک امکان جذب مشتریان لب تاب را ایجاد کرده است)
- برای جذب مشتریان سایر سیستم عامل ها تلاش می کند. زیرا از سیستم عامل دسکتاپ ویندوز 10 بر روی دستگاهی با مشخصات تبلت استفاده می شود که طبیعتا نسبت به سیستم عامل گوشی های هوشمند و سایر تبلت ها قدرتمندتر است.
- بازه قیمتی از 849 دلار تا 1599 دلار با کانفیگ های مختلف براساس نیاز مشتریان دارد
- ایجاد جذابیت برای مشتریانی که نیازمند حمل دستگاه هستند
- قابلیت یادداشت با قلم را دارد و قابلیت طراحی حرفه ای را نیز با قلم فراهم می کند
نیچ مارکتینگ چیست ؟ استراتژی مهم برای کسب و کارهای کوچک
نیچ مارکتینگ چیست ؟ آیا شما کسب و کار کوچکی را اداره می کنید؟ یا قصد راه اندازی آن را دارید؟ امروزه، با توجه به فراوانی کسب و کارها در صنایع و بازارهای مختلف، قصد قدم گذاشتن به هر عرصه ای شما را به رقبای قوی با سهم بازاری بزرگ روبه رو میکند. در شرایط این چنینی استراتژی ورود به بازار شما چگونه باید باشد؟
در پاسخ به این سوال، بسیاری از کارشناسان بازاریابی به شما نیچ مارکتینگ را توصیه می کنند. منظور از نیچ مارکتینگ مارکتینگ (Niche Marketing)، این است که به سراغ بخشی از بازار که اصطلاحا به آن گوشه دنج بازار هم می گویند بروید. بخشی استراتژی ورود به بازار چیست؟ که بزرگان صنعت مربوطه، به سراغ آن نرفتهاند. در مواجهه با چنین توصیه ای، ممکن است چند سوال مهم در ذهن شما نقش ببندد؛
چرا کسب و کارهای قدرتمند، بخشی از بازار را رها کرده اند؟ چطور نیچِ بازار یا همان گوشه دنج بازار را تشخیص دهیم و نسبت به این نوع مارکتینگ اقدام کنیم؟سایت مرکز بیزینس کوچینگ ایران در این مقاله، پاسخ های روشنی برای شما عزیزان ارائه کرده است، که در ادامه مطالعه خواهید کرد.
چرا کسب و کارهای قدرتمند، بخشی از بازار را رها کرده اند؟
در پاسخ به علاقه مندان نیچ مارکتینگ ؛ علت می تواند یک یا چند مورد از دلایل زیر باشد:
- ظرفیت این بخش از بازار، در مقایسه با فروش فعلی آنها ناچیز به حساب می آید.
- پوشش دهی به این نیچ، نیازهای ویژهای دارد که برای کسب و کار های رهبر بازار ارزش کافی جهت صرف زمان، هزینه و انرژی را ندارد.
- خوشبختانه، شرکت های رهبر یا بزرگ، ظرفیت های این بخش بازار را ندیده یا آن را نادیده گرفته اند.
- با توجه به حجم فعالیت ها و پیچیدگی های کار، سازمانهای بزرگ، زمان کافی برای ارائه محصول یا خدمات برای این بخش را هنوز پیدا نکرده اند.
با توجه به دلایل نام برده، بخش های بکر بازار و تلاش برای تامین نیاز آن، فرصت خوبی برای کسب و کارهای کوچک محسوب میشود. حال با علم به موضوعات فوق به سراغ کسب دید عمیق تری نسبت به نیچ مارکتینگ می رویم.
نیچ مارکتینگ چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
نیچ (niche) در بازاریابی یعنی بخشی از بازار را به کمک نیازسنجی یک قشر خاص به دست بیاورید. در این نوع مارکتینگ یک گروه و نیاز خاصی که دارد را تعیین و تنها در رفع آن بر میاییم.
به دو نمونه نیچ مارکت توجه کنید؛
- فرض کنید، موسسه ای فقط به دانشجویان وام و تسهیلات میدهد.
- یا شرکت دیجیتال مارکتینکی که فقط به پزشکان و پیراپزشکان خدمات می دهد.
البته کوچک بودن بازار به تنهایی دلیل بر نیچ مارکتینگ محسوب نمی شود باید ویژگی های دیگری را هم در نظر گرفت. مثلا:
اندازه بازار با سود حاصل از آن تناسب داشته باشد. به زبان ساده کار کردن در آن بیارزد!
در رابطه با رقبا در نیچ مربوطه؛ یا رقیبی وجود نداشته باشد، یا اگر وجود دارد، با اطمینان خود را دارای استراتژی های قوی تری بدانید.
گوی دنج بازاری که انتخاب می کنید، هرچند کوچک است اما جا برای رشد و پیشرفت داشته باشد.
در کنار بررسی حضور یا عدم حضور رقبا، مطمئن شوید که خود بازار را نیز سنجیده اید. چرا که گاها آن چه برای تامین نیاز بخش دنجی از بازار در نظر میگیرید، از طرف مشتریان حاضر در بازار ارزش خرید ندارد و یا اینکه توانایی لازم برای خرید را ندارند.
با همه ی این تفاسیر اگر بخش دنج مورد نظر در بازار، به همراه همه ی ویژگی های لازم و نیاز آن را شناختیم و دست به عمل زدیم، چه مزیتی نصیب کسب و کار ما می شود؟
مزایای نیچ مارکتینگ چیست ؟
به کمک نیچ مارکتینگ یا به گفته بعضی نیش مارکتینگ، تبلیغات و بازاریابی برای کسب و کار هدفمندتر خواهد بود.از آنجایی که رقیب بالقوه ای ندارید، با سرعت بیشتری می توانید برند شوید. و همچنین دسترسی به مشتریان، باتوجه به کوچک بودن بخشی از بازار که در آن قرار دارند، آسان تر است.
دسترسی آسان به مشتریان می تواند سبب آسانی تحقیقات بازار شود؛ اینکه مشتریان شما، بیشتر درکدام رسانه اجتماعی حضور دارند، به چه محتوایی بیشتر علاقمند هستند،چه نوع تبلیغاتی بیشتر بر آن ها اثرگذار است؟ پاسخ همه ی این سوالات را می توان بسیار ساده تر از کسب و کار های بزرگ به دست آورد.
با توجه به نکته ی بالا، هزینههای تبلیغات و فروش نیز کمتر است.
به مثال زیر توجه کنید؛
شرکتی که در زمینه فروش لباس زنانه فعالیت میکند، باید طیف وسیعی از سلایق و انتظارات را پوشش دهد. حال این را با کسب و کار تولید لباس برای استراتژی ورود به بازار چیست؟ زنان باردار و زنانی که به تازگی زایمان کرده اند مقایسه کنید. قطعا این لباس ها چون مناسب اندام و سلایق زنان باردار و تازه زایمان کرده طراحی شده اند ، سریع تر موردتوجه آنان قرار میگیرند. اقدامات بازاریابی نیز برای این گروه کار بسیار سادهتری خواهد بود.
اگر در کسب و کار خود، قصد شروع نیچ مارکتینگ دارید، بخش بعدی این محتوا به شما کمک خواهد کرد.
چگونه نیچ مارکتینگ را آغاز کنیم؟
برای شروع، ابتدا موضوع کار خود را انتخاب کنید. موضوع مورد نظر باید مورد علاقه تان باشد یا از نظر منفعت کاری، سودآوری مناسبی را داشته باشد. سپس برای موضوع مورد نظر هر تعداد که می توانید زیر شاخه بنویسید. هر زیر شاخه را نیز به زیر شاخه های دیگری ارتباط دهید. این کار را تا زمانی که دیگر نمی توان، زیر شاخه های بیشتری اضافه کرد، ادامه دهید. چرا که در این موقعیت می توان گفت به به بازار هدف یا نیچی که مدنظر بوده، دست یافته اید.برای کسب و کار های نوپا و کوچک در بازارهایی که رقبای قدری دارند، نیچ مارکتینگ یا انتخاب بخش دنج بازار، گزینه بهتری خواهد بود.بنابراین بهتر است با انتخابی هوشمندانه، بهترین بخش بازار، که مناسب شرایط و امکانات و منابع شما باشد را برای عرضه محصولات خود برگزینید. یعنی به جای اینکه به کسب و کاری کوچک در بازاری بزرگ و شلوغ تبدیل شوید، به کسب و کاری بزرگ در بازاری کوچک و خلوت از رقبا تبدیل شوید.
ما در این مقاله از سایت مرکز بیزینس کوچینگ ایران تلاش کردیم تا شما را با موضوع نیچ مارکتینگ آشنا کنیم امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید و برای شما مفید بوده باشد
استراتژی بازاریابی تهاجمی استارتاپ
11 روش برای افزایش مشارکت کارکنان در سازمان
عوامل کلیدی پیاده سازی و اجرای موفق ارزشیابی عملکرد کارکنان
آمارهای بهره وری کارکنان و نیروی انسانی در سازمان که باید بدانید
خصوصیات یک رهبر خوب چیست ؟
در این مقاله از مدیرنو؛ به اینکه استراتژی بازاریابی تهاجمی استارتاپ چیست میپردازیم. همچنین در ادامه شمارا با چند استراتژی بازاریابی تهاجمی طراحیشده برای افزایش فروش استارتاپ آشنا میکنیم. مهمترین مسئله برای یک استارتاپ، بازاریابی و فروش است. باید بدانید حتی اگر محصول شما عالی نباشد، فروش یک محصول خوب بهتر از دیرتر فروختن یک محصولِ عالی است. علاوه بر این، به روزسانی یک خط محصول نیز میتواند یک فرصت بزرگ برای مقابله با کسب و کارهای رقبا باشد. همچنین عرضه محصول جدید، فرصتهای خوبی برای ایجاد سروصدا و بیشتر در معرض دید قرار گرفتن در بازار فراهم میکند.
پس اگر شما یک محصول مناسب برای عرضه در بازار دارید، چگونه آن را در بازار ارائه میدهید تا بتوانید در کوتاهترین زمان ممکن آن را به فروش رسانید؟
درصورتیکه برای تدوین استراتژی بازاریابی تهاجمی نیاز به راهنمایی دارید، مشاوره تبلیغات و برندینگ در این امر به شما یاری خواهد رساند.
استراتژی های بازاریابی تهاجمی استارتاپ چیست ؟
- برقراری ارتباط با افراد تأثیرگذار
- تاکید بر بر اهمیت محصولاتتان
- ایجاد همهمه (سروصدا)
- نشانه گیری احساسات مخاطب
1. برقراری ارتباط با افراد تأثیرگذار (اینفلوئنسر)
مهمترین افراد در بازار شما کسانی هستند که با مخاطبان هدفتان بهصورت روزانه صحبت میکنند. به عبارت ساده، اگر مشتری هدف شما به آنها توجه میکند، باید از وجود آنها به نفع خود استفاده کنید. برای آنها ایمیل بفرستید. تماس بگیرید. محصولات رایگان عرضه کنید و از همه مهمتر، با آنها همانند بهترین مشتریان خود رفتار کنید. اشاره یک فرد تأثیرگذار میتواند باعث حرکت روبهجلوی استارتاپ شما شود.
برخی از استارتاپها مذاکرات موفقیتآمیزی در معاملات بازار با تأثیرگذاران داشتهاند؛ مثلاً یک شرکت تولیدکننده کفش کتانی درازای پرداخت کمیسیون، در شبکههای اجتماعی شرکتی که از اعتبار خوبی در بین مشتریان برخوردار بود، معرفی شد و توانست فروش زیادی از این راه حاصل کند. خلاقانه عمل کنید و برای گسترش روابط خود با افراد تأثیرگذار بر مشتریانتان، راههایی پیدا کنید.
2. تاکید بر بر اهمیت محصولاتتان
یک عنصر خاصی از ترس در هر کمپین تبلیغاتی وجود دارد. این ترس ممکن است به شما وانمود کند که بهاندازه مدل آگهی جذاب نیستید، مگر اینکه عطر یا ادکلنی را بخرید که آنها استفاده میکنند. یا خانه شما به یک سیستم امنیتی نیاز دارد به دلیل اینکه هرسال مقدار زیادی سرقت از خانهها در محله شما اتفاق میافتد.
امیدوارم شما بهاندازه کافی به اخلاقیات پایبند باشید و بدانید که چگونه یک احساس نیاز ایجاد کنید بدون اینکه مخرب باشید. در راستای ارزشمند نشان دادن محصول عمدهفروشان بهصورت هفتگی حراج برگزار میکنند که یک حس فوریت در خریدار به وجود بیاورند. طبیعت انسانی به ما میگوید که وقتی چیزی کمتر و یا تنها برای مدتزمان کوتاهی در دسترس است، ما انگیزه بیشتری برای سریع خرید کردن داریم.
3. ایجاد همهمه (سروصدا)
در جهان رسانههای اجتماعی، چیزی بهعنوان توجه منفی وجود ندارد. هنگامیکه مصرفکنندگان بیشتر در مورد برند یا خدمات شما با دوستان خود یا بهصورت آنلاین صحبت میکنند، شما تبلیغات رایگان بیشتری بهدست میآورید. کسب و کارهای حال حاضر شروع به استفاده از انواع تاکتیکهای بازاریابی در اینستاگرام و دیگر رسانههای اجتماعی کردهاند.
یکی از استراتژی های بازاریابی تهاجمی ایجاد سر و صدا و پر کردن گوش همه است. شروع به گرفتن عکس از دفتر خودنمایید. آنها را در مجموعهای قرار دهید. داستان کوتاهی برای آنها تایپ کنید. شاید یکی از شرکای شما در این مورد که چگونه محصول شما ایجادشده است، داستانی داشته باشد. به او این قدرت را دهید تا داستان خود را به اشتراک بگذارد. شرکت شمارا در آن پست تگ کند. هنگامیکه همهمه (Buzz) شروع میشود، فراموش نکنید که با آن تعامل داشته باشید. توجه داشته باشید به اینکه چه مطالب منتشرشده، بیشتر موردپسند بودهاند و دنبال شدهاند. زمانی که شما مؤثرترین تاکتیکهای موردعلاقه مخاطبان را شناسایی کردید، آنها را با توجهات بیشتری تکرار کنید.
4. نشانه گیری احساسات مخاطب
با توجه به مطالعات انجامشده، تبلیغات احساسی مؤثرترین نوع هستند. در تبلیغاتی که محرکهای منطقی با محرکهای عاطفی ترکیب هستند تنها 60% در مقایسه با تبلیغات صرفاً عاطفی مؤثر هستند. درحالیکه تبلیغات منطقی بدترین نوع میباشند. بنابراین، اگر شما تا الآن به این موضوع توجه نکردهاید، بهتر است روشتان را عوض کنید.
خلاصه نکات گفتهشده
هنگامیکه در حال تدوین کمپین تبلیغاتی شرکت خود هستید، بر لحن احساسی که نقش مهمی در امید و آرزوی مخاطبان شما دارند، توجه ویژه بدهید. اگر شما از حمایت یک فرد تأثیرگذار (اینفلوئنسر) بهرهمند باشید، به مشتریان بیشتری دست خواهید یافت. بر روی پیام خود تمرکز کنید. که چرا مشتریان باید هماکنون به محصولات شما نیازمند باشند؟ با شفاف شدن هدفتان به مشتریانی دست خواهید یافت که برای باز کردن کیف پول خود برای شما عجله خواهند داشت.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با مدیریت کسب و کار به صفحه مشاوره کسب و کار مدیرنو مراجعه فرمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر با ما در ارتباط باشید.
پیشنهاد مطالعه:
کلیدواژه ها: استراتژی تهاجمی, بازاریابی تهاجمی, استراتژی بازاریابی تهاجمی, استراتژی تهاجمی چیست
استراتژی های بازاریابی بین المللی
برای بازاریابی بین الملل شرکتها با هر سطح از منابع باید توسط شرکت بازاریابی بین المللی و یا سایت های بازاریابی بین المللی استراتژی خود را برای ورود به بازارهای بینالملل انتخاب نموده و به مدیریت بازاریابی بین الملل خود بپردازد. در این بخش به مهم ترین استراتژی های ورود و حضور در بازارهای بینالمللی پرداخته میشود. آموزش صادرات و روشهای ورود به بازارهای خارجی می تواند تاثیر قابل توجهی بر موفقیت شرکتها در رقابت در بازارهای بین المللی داشته باشد. در این مقاله این موضوع مورد بررسی قرار می گیرد.
طبیعی است شرکتها میتوانند چند استراتژی بازاریابی بین الملل را به صورت همزمان در بازارهای مختلف بکار گیرند. همچنین ممکن است این استراتژی ها در طول زمان در یک بازار دچار تغییر شوند. در ادامه این استراتژی ها تشریح خواهند شد:
صادرات کالا:
متداولترین استراتژی برای ورود به بازارهای بینالملل، استراتژی صادرات است. این استراتژی نزدیک ترین مسیر برای ورود به بازارهای بینالمللی است. برای ورود به بازارهای بینالمللی از طریق این استراتژی، میتوان به دو شکل عمل نمود:
◀ صادرات مستقیم چیست؟
در صادرات مستقیم شرکت خود شرایط صادرات را فراهم کرده و اقدام به صادرات محصول به بازارهای صادراتی مینماید.
◀ صادرات غیر مستقیم چیست؟
در روش صادرات غیر مستقیم کار صادرات از طریق شرکتهای واسطه مانند شرکتهای مدیریت صادرات، تجار صادرکننده و . انجام میشود. در این شیوه شرکت تولید کننده خود نقش زیادی در صادرات محصول نداشته و شرکتهای واسطه اقدام به صادرات مینمایند.
🟡 استراتژی اعطای امتیاز در صادرات:
در استراتژی اعطای امتیاز در صادرات شرکتی شرکت صاحب امتیاز، مجوز استفاده از اختراع، نشان، فرمول تولید محصول و . خود را به یک شرکت دیگر برای استفاده در محدوده و زمان مشخص قرار میدهد و در ازای آن مبلغی را دریافت میکند.
🟡 استراتژی نشان سپاری در صادرات:
در شیوه استراتژی نشان سپاری در صادرات شرکت مادر که دارای یک برند قوی است، اقدام به اعطای حق استفاده از نشان تجاری خود به سایرین مینماید. با این تفاوت که معمولا چارچوبهای استانداردی برای همه دریافتکنندگان حق استفاده از برند قائل میشود. در این شیوه معمولا یک مدل کسبوکار موفق، عینا در نقاط مختلف شهر، کشور، و جهان کپی میشود تا حداکثر استفاده از آن انجام پذیرد.
🟡 استراتژی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صادرات:
در این شیوه شرکتی که قصد ورود به یک بازار را دارد اقدام به سرمایهگذاری در آن بازار نموده و خود زیرساختهای لازم را در آن بازارها فراهم مینماید. استراتژی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صاردات به دو شیوه اجرا میشود:استراتژی ورود به بازار چیست؟
◀ سرمایهگذاری مشترک :
در این شیوه یک شرکت خارجی به همراه یک شرکت داخلی اقدام به سرمایهگذاری مشترک کرده و یک شرکت جدید که در سهام آن شریک هستند را بنیانگذاری می نمایند تا آن شرکت اقدام به پیگیری اهداف مشخصی نماید. سرمایهگذاری مشترک موجب میشود تا ریسک برای شرکتها کاهش یابد. از طرف دیگر در برخی از موارد سرمایهگذاری مشترک یک الزام قانونی برای ورود شرکتهای خارجی بهحساب میآید چراکه قوانین برخی از کشورها اجازه مالکیت کامل یک شرکت توسط افراد و شرکتهای خارجی را نمیدهد.
◀ تاسیس کامل یک واحد :
در برخی از موارد شرکت خارجی اقدام به خرید یا راهاندازی یک شرکت کامل در بازار جدید می نمایند. این شیوه بیشترین ریسک را داشته و در عین حال بیشترین سطح تسلط شرکت مادر را به همراه دارد. معمولا شرکتها در شرایطی حاضر به استراتژی ورود به بازار چیست؟ این نوع سرمایهگذاری هستند که بازار را امن و پرسود تشخیص دهند.
🟡 پیمان های استراتژیک:
در برخی از موارد شرکتها برای استفاده بهینه از توان بالقوه و همافزایی، اقدام به عقد پیمان های استراتژیک می نمایند. در این شیوه هر یک از شرکتها اقدام به استفاده از نقاط قوت خود کرده تا به کمک هم و بدون نیاز به ایجاد ظرفیت جدید وارد یک بازار شوند. عدم نیاز به ایجاد ظرفیت جدید تفاوت این روش با سرمایهگذاری مشترک است. در سرمایهگذاری مشترک یک واحد جدید برای ورود به یک بازار جدید به صورت مشترک تاسیس میشد، در حالی که در پیمان استراتژیک شرکتها از ظرفیتهای موجود یکدیگر برای ورود موفق به بازار جدید استفاده می نمایند.
نوع استراتژی انتخابی برای ورود و حضور در یک بازار بینالمللی، تأثیر فراوانی در عملکرد صادراتی شرکتها میگذارد. استراتژی انتخابی استراتژی ورود به بازار چیست؟ موجب استفاده بهینه از تواناییها، منابع و امکانات در بازار بینالمللی میشود. از طرفی انتخاب استراتژی مناسب به تواناییها، منابع و امکانات شرکت وابسته است. شرکتهایی که منابع محدودی دارند و یا بازار را برای حضور بلند مدت امن نمیدانند معمولا از استراتژی صادرات استفاده میکنند، همچنین صادراتی برای بازارهای کوچک و متوسط نیز مناسب است. در مقابل شرکتهای بزرگ ممکن است از استراتژی سرمایهگذاری مستقیم خارجی برای حضور بلند مدت در یک بازار مطمئن و بزرگ بهره ببرند. در هر حالت استراتژی انتخابی تأثیر مستقیمی بر عملکرد صادراتی شرکتها میگذارد.
چرا باید استراتژیک معامله کنید؟
استراتژی از کلمه یونانی Strategos گرفته شده است؛ در یونان باستان گروههای کوچکی که ارتش را تشکیل میدادند توسط افرادی با همین نام یعنی Strategos رهبری میشدند. پس استراتژی به معنی داشتن برنامهای از پیش تعیین شده است که برای خنثی کردن و مقابله با نقشههای شوم دشمن طراحی میشود. دنیای معاملهگری خیلی شبیه به میدان جنگ است؛ شما فرماندهاید و معاملاتی که انجام میدهید مانند سربازهای شما هستند.
قوانین دقیق یک استراتژی معاملاتی کمک میکند تا از یک روش ثابت و از پیش تعیین شده نقاطی از بازار را برای ورود انتخاب کنید که احتمال برد در آن معاملات را افزایش دهد؛ زمانی که یک استراتژی طراحی میکنید، میدانید که حد ضرر و حد سود کجا باید باشد. داشتن یک استراتژی مناسب در کنترل احساسات برای معاملات آتی به شما کمک میکند.
معامله نکن!
جورج سوروس ( George Soros) سرمایهگذار و معاملهگر بازارهای مالی در ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۲ با باز کردن معامله فروش (پوزیشن short) در نماد پوند انگلستان توانست یک میلیارد دلار سود خالص بدست بیاورد. وی در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفت:
من با ورود به هر معامله به استراتژی ورود به بازار چیست؟ استراتژی ورود به بازار چیست؟ ۳ تا سوال دقیق پاسخ میدهم و اگر پاسخی برای آن نداشتم، وارد معامله نمیشوم .
- اینکه کجا و بر چه اساسی باید وارد معامله شوم؟
- اگر این معامله وارد سود شد، کجا باید خارج شوم؟
- اگر معامله خلاف تحلیل من پیش رفت، کجا باید با استفاده از حد ضرر از آن خارج شوم؟
اینها سوالاتی هستند که یک معاملهگر استراتژیک باید از خودش بپرسد و تا زمانی که به پاسخ کامل و منطقی نرسیده وارد هیچگونه معاملهای نشود.
این را به خاطر بسپارید که تحلیل تکنیکال مثل شناخت خطوط حمایت و مقاومت، خط روند، الگوهای هارمونیک، پرایس اکشن، امواج الیوت، سطوح عرضه و تقاضا، فیبوناچی، مناطق اشباع خرید و فروش آر اس آی (RSI)، انواع واگرایی ها و ایچیموکو به معنای داشتن یک استراتژی نخواهد بود، بلکه یادگرفتن تحلیل تکنیکال فقط پایه و پیشنیاز برای ساخت استراتژی ورود به بازار چیست؟ یک استراتژی است. شاید برایتان سوال باشد که پس استراتژی معاملاتی اگر تحلیل تکنیکال نیست پس چیست؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی یک روش ثابت برای برنامهریزی و انجام معاملات تلقی میشود و یکی از رکنهای مهم، پایبند بودن به آن است؛ استراتژیهای معاملاتی معمولاً مشخص میکنند که چه معاملاتی در چه زمانی باید انجام شود، چه زمانی باید از آنها خارج شوید و چه میزان سرمایه باید در هر معامله ریسک کنید. یک استراتژی معاملاتی باید از تعدادی ویژگیهای اساسی پیروی کند تا برای تمام معاملهگران قابل درک شود؛ شما نیز برای طراحی یک استراتژی نیاز به دانستن این ویژگیها دارید.
ویژگیهای استراتژی معاملاتی
ا ستراتژی معاملاتی باید واضح، شفاف و قابل فهم برای تمام معاملهگران باشد؛ طوری که اگر استراتژی شما در اختیار دیگران قرار گیرد، بتوانند با استفاده از آن در یک نقطه مشخص وارد شوند. یک استراتژی معاملاتی ساده و روان باید ۳ ویژگی اساسی داشته باشد:
۱. شرایط ورود به معامله
برای ورود به معامله، باید یک یا چند دلیل منطقی داشته باشید.
۲. داشتن حد سود
پیش از ورود به معامله، حد سود را مشخص کنید.
۳. داشتن حد ضرر
یکی از مهمترین نکات در تعیین استراتژی ورود به بازار چیست؟ استراتژی، مشخص کردن حد ضرر است؛ بنابراین پیش از ورود به معامله حد ضرر خود را تعیین کنید.
حال با داشتن این ۳ ویژگی دارای یک استراتژی هستید. البته قابل ذکر است که حفظ سرمایه در کنار این نکات میتواند در معاملات به شما کمک کند.
حفظ سرمایه
وقتی وارد حوزه معامله گری میشوید اولین نکته ای که باید در پروسه معامله گری به آن توجه کنید حفظ سرمایه اولیه است. یک معاملهگر باید توجه کامل به این موضوع داشته باشد که ممکن است هر لحظه سرمایه اولیه خود را به خطر بیاندازد، استراتژی ورود به بازار چیست؟ رعایت درست مدیریت سرمایه میتواند احتمال وقوع این رخداد را کاهش دهد.
نکته قابل توجه دیگر این است که باید به واقعیتها توجه کنید و از خیال و توهم خارج شوید، هیچ استراتژی وجود ندارد که در این بازار بدون ضرر دهی باشد. در بازار هم سود داریم و هم ضرر و اصلا کسی وجود ندارد که ضرر نکند.
وارن بافت در یکی از مصاحبه های خود گفت: در بازارهای مالی ۲ تا قانون وجود دارد؛ اولی حفظ سرمایه است و دومی توجه به قانون اول.
نکته : بهترین استراتژی های حال حاضر در دنیا در صورتی خوب کار میکنند و سوده هستند، که مدیریت سرمایه در آنها رعایت شده باشد، مدیریت سرمایه در یک استراتژی میتواند به داشتن یک سیستم معاملاتی طی شود. در ادامه نظریه جالبی برای درک بهتر این موضوع ارائه شده است.
نظریه قوی سیاه چیست؟
چرا باید به این نظریه برای حفظ سرمایه خود توجه کنید؟ نظریه قوی سیاه استعاره ای است از پیشامدهایی که احتمال رخ دادن آنها شگفت انگیز و بسیار نادر است که معمولا هیچکس انتظار وقوع آنها را ندارد، وقتی اتفاق میافتد مردم به دنبال دلایل غیر منطقی و دور از عقل میگردند و حتی روی به خرافات هم میآورند.
سادگی در استراتژی معاملات
هر چه یک استراتژی سادهتر باشد، از موفقیت بیشتری برخوردار است. کورتیس امفیس (Curtis M.Faith) در کتاب شیوه لاکپشتها میگوید:
در همه این سالها دیدم افرادی که استراتژی سادهتری دارند، سود بیشتری از بازار میگیرند.
استفاده کردن از تمامی سبک های تکنیکال، یا چندین سبک معاملاتی برای طراحی استراتژی کاملا اشتباه است و شما را از هدفتان دور میکند. سعی کنید از یک سبک استفاده کنید، چون خیلی از سبکها و ابزارها با یکدیگر همسو و همجهت نیستند، یکی سیگنال خرید میدهد و دیگری سیگنال فروش.
انواع استراتژی در خرید و فروش ارز دیجیتال
هر استراتژی ممکن است در برههای از زمان ضررده باشد، این موضوع، قطعی و اجتناب ناپذیر است. بطور کلی ۲ نوع استراتژی وجود دارد:
۱-استراتژی که به دنبال تعقیب یک روند در بازار است.
در روندهای صعودی استراتژیهایی کاربردی است که سقفها و کفهای بالاتری نسبت به یکدیگر شکل دهد؛ طراحی استراتژی در روند نزولی برعکس روند صعودی است.
۲-استراتژی که در بازار رنج یا خنثی کاربردی است.
طراحی یک استرات ژی در این بازار باید به گونهای باشد که با سود های بسیار کوچک از بازار خارج شوید زیرا سقفها و کفها یکسانی شکل گرفته است.
به عنوان مثال: شما یک استراتژی ترند (خط روند) محور دارید و قیمت در یک بازار خنثی قرار دارد، شما مجبور میشوید با حد ضررهای کوچک از بازار خارج شوید؛ اما زمانی که قیمت در حال طی کردن یک روند است شما سود بزرگی خواهید کرد.
نکته : سعی کنید یک استراتژی را از تمامی حالات بررسی کنید، همچنین پایبند بودن به ستاپ معاملاتی باعث موفقیت بیشتری در معاملات میشود.
انتخاب تایم فریم مناسب
قبل از طراحی استراتژی باید تایم فریم معاملات خود را انتخاب کنید. تایم فریم پایین مثل یک دقیقه و پنج دقیقه سرعت عمل بیشتری میخواهد، استرس بیشتری دارد، دائم باید چارت قیمتی را چک کنید و تسلط بیشتری به تحلیل تکنیکال داشته باشید. الگوهای تکنیکال در تایم فریم پایین، از اعتبار کمتری برخوردار هستند؛ البته از مزایای تایم فریم پایین این است که مدت کوتاهی در بازار هستید. مثلا ۳ ساعت در روز معامله میکنید و پس از آن دیگر نگران معاملات باز نیستید.
اگر تایم فریم بالا مثل چهار ساعته و یک روزه انتخاب کنید، همهی حالتها عکس حالت قبل خواهد بود. انتخاب تایم فریم، کاملا یک موضوع شخصی است و به موارد زیادی بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر شخصیت عجولی دارید، انتخاب تایم فریم هفتگی کاملا کاری اشتباه است و ممکن است شما را به چالش بکشاند.
نتیجهگیری
استراتژی به زبان دیگر قوانینی از پیش تعیین شده و مطمئنی هستند که معاملهگران با استفاده از آنها چارچوبی برای حفظ معاملات خود دارند. لازم به ذکر است برای دوام آوردن در بازارهای مالی و معامله کردن؛ نیازمند پایبند بودن به ستاپ معاملاتی است.
دیدگاه شما