اصطلاحات هزینه ‌های معامله


هزینه بدهی به نرخ بهره پرداخت شده برای هر بدهی مانند وام مسکن و اوراق قرضه اشاره دارد. هزینه بهره، سود پرداختی به بدهی جاری است.

اصطلاحات هزینه ‌های معامله

اصطلاحات بین‌المللی بازرگانی اینکوترمز (Incoterms):

اینکو تِرمز ( Incoterms ) یک کلمه مرکب است که از ترکیب سه کلمه انگلیسی «International Commercial Terms» به معنی اصطلاحات بین‌المللی بازرگانی تشکیل شده‌است و به صورت گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اصطلاحات برای تفکیک هزینه‌ها و مسئولیت‌ها بین فروشنده و خریدار استفاده می‌شود.

اینکوترمز به مسائل مرتبط با حمل کالا از فروشنده به خریدار پاسخ می‌دهد. مسائلی شامل حمل کالاها، ترخیص کالا، واردات و صادرات کالاها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت می‌باشد و اینکه ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی می‌باشد. اصطلاحات مختلف اینکوترمز معمولاً با ذکر مکان‌های جغرافیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد نه عناوین مرتبط با جابجایی. اینکوترمز توسط اتاق بازرگانی بین‌المللیInternational Chamber Of Commerce تهیه و تدوین شده‌است.

اینکوترمز عبارت است از قوانین بازرگانی بین المللی که برای فروش کالاها به کار میرود و به حمل و نقل و مسائل مرتبط به حمل کالا میپردازد. چه شما بخواهید واردات و خرید خارجی انجام دهید، یا محموله ای را برای صادرات بسته بندی و برچسب گذاری کنید، یا قصد تهیه گواهی مبدا را برای کالای خود داشته باشید، باید به قوانین اینکوترمز رجوع کنید.

اختلاف در شیوه های تجارت و تفسیر حقوقی بین تاجران کشورهای مختلف ، نیاز به مجموعه ی مشترک قوانین دارد. برای جلوگیری از هر گونه سوء تفاهم و اختلافی در حمل و نقل بین المللی قوانین مشترکی باید توسط طرفین یک معامله رعایت شوند.

برای تسهیل تجارت بین المللی ، اتاق بازرگانی بین المللی ( ICC ) مجموعه ای از اصطلاحات اینکوترمز را منتشر کرد، که به طور رسمی با اصطلاحات بین المللی بازرگانی شناخته می شود. اینکوترمز که در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده است، تعهدات خریداران و فروشندگان را روشن می کند و از سردرگمی در قراردادهای بازرگانی بین المللی جلوگیری می کند. دو طرف درگیر در تجارت داخلی و بین المللی معمولاً از این اصطلاحات برای کمک به درک یکدیگر و تبیین دقیق شرایط تجاری خود استفاده می کنند.

قواعد اینکوترمز ۲۰۲۰ چه مواردی را روشن می کند؟

ریسک

اینکوترمز مشخص می کند که چه زمانی محموله از فروشنده به خریدار منتقل شود.

هزینه ها

در اینجا، اینکوترمز مشخص می کند چه کسی مسئولیت پرداخت کدام هزینه ها را برعهده دارد. برای مثال چه کسی هزینه بیمه را بر عهده می گیرد.

مسئولیت ها

اینکوترمز ۲۰۲۰ همچنین مشخص می کند که چه مسئولیت هایی بر عهده کدام یک از طرفین معامله است. به عبارتی تعیین می کند که مسئولیت هایی همچون اقدام برای بیمه و اخذ پروانه صادرات و واردات و حمل و نقل و لجستیک بر عهده کدام یک از طرفین معامله است.

اینکوترمز ۲۰۲۰ به مسائل مرتبط با حمل کالا از فروشنده به خریدار پاسخ می‌دهد. مسائلی شامل حمل کالا ها ، ترخیص کالا ، واردات و صادرات کالا ها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت می‌باشد و اینکه ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی می‌باشد. اصطلاحات مختلف اینکوترمز معمولاً با ذکر مکان‌های جغرافیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد نه عناوین مرتبط با جابجایی .

اینکوترمز به چهار گروه D-C-F-E با اصطلاحات وابسته به هر گروه تقسیم شده‌است که شامل ۱۱ اصطلاح اصلی و تعدادی اصطلاح ثانویه است که به خریداران و فروشندگان کمک می کند تا مفاد یک قرارداد را به شکلی واضح تر مطرح کنند. بنابراین، خطر تفسیر نادرست مفاد قرارداد به حداقل می رسد.

اینکوترمز

روش‌های حمل‌ونقل عمومی

اینکوترمز به چهار گروه D-C-F-E با اصطلاحات وابسته به هر گروه تقسیم شده‌است که خیلی خوب است.

  • گروه E مخفف اصطلاح Ex Works – تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ:

تعریف: تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ (محل کار). در این روش فروشنده، کالا را در محل تولید یا انبار کالا به خریدار تحویل می‌دهد و کلیه هزینه‌ها، اعم از بارگیری، حمل‌ونقل، بیمه، گمرک و ریسک خرابی کالا بر عهده خریدار است.

  • گروه F – تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ:

این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده، کالا را در محلی که خریدار تعیین کرده تحویل وی می‌دهد. مهم‌ترین روش‌های موجود در این گروه عبارت‌اند از:

تحویل کالا به حمل‌کننده در مبدأ (تحویل کالا داخل کامیون، ریل و هواپیما). با توجه به اینکه محل تحویل کشور فروشنده میباشد، بارگیری با خریدار است و نقطه ریسک محل بارگیری می‌باشد. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه با خریدار (نه الزاماً).

    • FAS: مخفف اصطلاح Free Alongside Ship

    تحویل کالا در کنار کشتی در مبدأ. محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه و بازرسی با خریدار است.

    تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدأ. فروشنده وقتی کالا را از روی نرده کشتی عبور داد ریسک خود را خاتمه داده‌است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل از بندر تحویل و بیمه و بازرسی با خریدار است.

    • گروه C – تحویل کالا در مبدأ به خریدار با پرداخت کرایه حمل:

    این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده باید مخارج کرایه را تا مقصد پرداخت نماید، ولی خطر فقدان یا خسارت و هزینه‌های اضافی بر عهده خریدار است. در این روش نوعی تقسیم مسئولیت بین خریدار و فروشنده اعمال شده‌است.

      • CFR: مخفف اصطلاح Cost and Freight

      هزینه و کرایه حمل تا مقصد. C&F سابق است ولی مخصوص حمل دریایی. کالا وقتی اصطلاحات هزینه ‌های معامله از روی نرده کشتی عبور می‌کند (بارگیری می‌شود) مسئولیت فروشنده خاتمه میابد. هزینه بیمه با خریدار است. هزینه حمل با فروشنده‌است. عقد قرارداد بیمه با خریدار است. و عقد قرارداد حمل با فروشنده.

        • CIF: مخفف اصطلاح Cost, Insurance and Freight

        هزینه ، بیمه و کرایه حمل تا مقصد. مخصوص حمل دریایی می‌باشد. کالا وقتی از روی نرده کشتی بارگیری می‌شود مسئولیت فروشنده خاتمه میابد. هزینه حمل و بیمه با فروشنده‌است. عقد قرارداد حمل و بیمه با فروشنده‌است.

          • CPT: مخفف اصطلاح Carriage Paid To

          تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد. حمل مرکب ولی بیشتر برای طرق زمینی یا هوایی استفاده می‌شود. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را تحویل اولین حمل‌کننده می‌دهد خاتمه میابد. هزینه حمل با فروشنده تا نقطه معین طبق قرارداد. هزینه بیمه خریدار. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.

            • CIP: مخفف اصطلاح Carriage and Insurance Paid to

            تحویل با پرداخت کرایه حمل و بیمه تا مقصد. روش حمل مرکب می‌باشد. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را به نقطه توافق شده می‌رساند خاتمه میابد. هزینه بیمه و حمل با فروشنده‌است. عقد قرارداد بیمه و حمل با فروشنده‌است. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.

            • گروه D – تحویل کالا در مقصد:

            شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده مسئول رساندن کالا به نقطه یا محل مورد توافق شده در مقصد است و فروشنده کلیه خطرات و هزینه‌ها را بر عهده می‌گیرد.

              • DAF: مخفف اصطلاح Delivered At Frontier

              تحویل در مرز (مرز تعیین شده). به‌طور عمده حمل به وسیله راه‌آهن انجام می‌شود و در این نوع حمل می‌توان سندی سراسری از راه‌آهن گرفت که کلیه عملیات حمل‌ونقل را تا مقصد نهایی در برگیرد و کالا را برای آن دوره زمانی بیمه نماید.

                • DES: مخفف اصطلاح Delivered Ex Ship

                تحویل در عرشه کشتی (در مقصد). فروشنده کالا را در عرشه کشتی در بندر مقصد تحویل خریدار می‌دهد و اقدامات و هزینه‌های ترخیص کالا جهت ورود به بندر مقصد برعهده خریدار است.

                  • DEQ: مخفف اصطلاح Delivered Ex Quay

                  تحویل در اسکله (در مقصد). فروشنده وقتی کالا را از کشتی به اسکله انتقال داد و عوارض انتقال به اسکله مقصد را پرداخت نمود، در بندر مقصد تحویل خریدار می‌دهد.

                    • DDU: مخفف اصطلاح Delivered Duty Unpaid

                    تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد بدون انجام ترخیص کالا برای ورود و پرداخت عوارض تحویل دهد.

                      • DDP: مخفف اصطلاح Delivered Duty Paid

                      تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد پس از انجام ترخیص کالا و پرداخت عوارض تحویل خریدار می‌دهد. «تحویل عوارض پرداخت شده» به معنای آن است که وظیفه فروشنده در مورد تحویل کالا هنگامی به پایان می‌رسد که کالا را در محل تعیین شده در کشور مورد نظر در اختیار خریدار قرار دهد. فروشنده باید کلیه خطرات و هزینه‌های ناشی از حمل کالا به محل مذکور، شامل عوارض، مالیات‌ها، و سایر هزینه‌های پس از ترخیص کالا برای ورود را تقبل کند. اصطلاح EXW (تحویل در محل کار) بیان‌گر حداقل وظیفه برای فروشنده است، در حالی که DDP (تحویل عوارض پرداخت شده) برای فروشنده بیشترین وظیفه را به همراه دارد. در صورتی که فروشنده مستقیم یا غیر مستقیم قادر به دریافت پروانه ورود نیست، نباید این اصطلاح را به کار برد.
                      اگر طرفین بخواهند که خریدار کالا را برای ورود ترخیص کند و عوارض را بپردازد اصطلاح DDU (تحویل عوارض پرداخت نشده) را باید به کار برد.
                      اگر طرفین بخواهند که پرداخت بعضی از هزینه‌های قابل پرداخت به هنگام وورد کالا از قبیل مالیات ارزش افزوده (VAT) را از وظایف فروشنده خارج کنند، باید با افزودن این عبارات منظور را مشخص کنند؛ «تحویل عوارض پرداخت شده، مالیات ارزش افزوده پرداخت نشده (… محل مقصد تعیین شده)». این اصطلاح را می‌توان بدون در نظر گرفتن نوع حمل کالا به کار برد.

                      اصطلاحات تکنیکال در بورس و بازار سرمایه

                      در این مقاله به معرفی و تعریف اصطلاحات تکنیکال در بازار سرمایه و بورس می پردازیم.

                      با ما همراه باشید.

                      روند Trend وقوع در زمانی که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر است. در صورت مسیر صعودی، روند صعودی و دارای کف ها و سقف ها بالاتر و در صورت مسیر نزولی، روند نزولی و کف ها و سقف ­ها پایین ­تر است.
                      خط روند Trend Line اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به هم. روند صعودی: اتصال دره ها/ روند نزولی: اتصال قله ها
                      روند نزولی Down trend کف ها و سقف های پایین ­تر از قبل روند نزولی.
                      روند صعودی Up trend کف ها و سقف های بالاتر.
                      معامله گران بلندمدتی Long-term استفاده از نمودارهای روزانه برای قرار دادن نقاط ورود به معامله و معاملات باز برای چندین هفته و ماه.
                      معامله گران کوتاه مدتی Short-term استفاده از تایم فریم های ساعتی و باز بودن معاملات برای چند ساعت یا یک هفته.
                      معامله گران خیلی کوتاه Intraday استفاده از تایم فریم های 1 تا 5 دقیقه‌ای. انجام معاملات در طول روز و خروج از معامله با بسته شدن بازار.
                      خرید Long ورود به بازار و باز کردن معامله خرید.
                      فروش Short ورود به بازار و باز کردن معامله فروش.
                      خرید Buy آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی(باز کردنshort و قصد بستن آن)
                      فروش Sell آفست شدن و تسویه حساب از معامله خرید قبلی(باز کردنLong و قصد بستن آن)
                      ماشه Trigger وارد معامله خرید یا فروش شدن بعد از اصطلاحات هزینه ‌های معامله مشاهده آرایشی از قیمت­ها (مانند: مشاهده شکست خط روند و…)
                      حمایت Support محدوده‌ای از قیمت که مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت شده و آن را حمایت می‌کند.
                      مقاومت Resistance محدوده‌ای از قیمت که مانع افزایش و رشد قیمت شده و سد حرکت قیمت می‌شود. (از اصطلاحات تکنیکال رایج در بورس)
                      معامله Trade معامله، تجارت و دادوستد یک محصول تجاری.
                      معامله گر Trader شخصی که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی کند.
                      برگشت به عقب Pullback برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت.(بوسه خداحافظی)
                      نوک ­زنی Scalp تریدر با تحلیل در نمودارهای با تایم فریم‌های خیلی کوچک (1دقیقه) در فرصت مناسب با حجم زیاد وارد شده و با سود کم خارج شده.
                      کارگزار Broker واسط بین سرمایه گذار و بازارهای مالی و انجام خرید و فروش سهام و اوراق بهادار به نمایندگی از طرف مشتری.
                      بازار خرسی Bear Market بازاری نزولی و کاهشی. (خرس نماد بازار نزولی است)
                      نزولی خرسی Bearish
                      بازار گاوی Bull Market بازار صعودی. (گاو نر نماد بازار صعودی است)
                      صعودی گاوی Bullish
                      شکست به بیرون Break Out توصیف تغییرات قیمت هنگام فرار قیمت از حمایت یا مقاومت
                      بدون ریسک Risk free همان مفهوم break even را دارد.
                      سر به سر شدن Break even سر به سر شدن هزینه و درآمد-میزان سود و زیان صفر.
                      کانال Channel محصور نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
                      نمودار Chart برای ثبت نوسان قیمت در بازارهای مالی
                      کمیسیون Commission کارمزد و مبلغی که کارگزار به ­عنوان حق‌الزحمه برای انجام معامله به نیابت از مشتری می‌گیرد.
                      همبستگی Correlation میزان همگام و هم حرکت بودن دو جفت ارز و بیان به صورت درصد.
                      ارز Currency واحد پول هر کشور.
                      Draw Down کاهش موجودی حساب در نتیجه یک یا چند معامله پی در پی ناموفق
                      Fill or Kill دستور خرید یا فروش داده شده به کارگزار که باید فورا و کاملا اجرا و یا لغو شود.
                      Flat زمانی که نوسان های بازار جهت خاصی ندارد و فراز و فرود خاصی مشاهده نمی‌شود.
                      Range همان معنای flat است.
                      Sideways همان معنای flat است.
                      Hike
                      هج Hedging داشتن یک یا چند موقعیت معاملاتی در بازار آتی یا اختیاری برخلاف موقعیت بازار نقدی- کاهش ریسکهای ناشی از تغییرات قیمت.
                      اهرم Leverage معامله ­گر بر اساس آن می‌تواند بیش از سرمایه اولیه خود معامله کند.
                      ضرر Loss
                      حد ضرر Stop loss برای جلوگیری از ضرر بیشتر – میزان ضرر در نظر گرفته شده برای یک معامله.
                      لات Lot برای معامله در بورس باید مقدار حداقل و استانداردی از تعداد واحدهای مورد معامله مورد مبادله قرار گیرد-هر یک lot برابر 100 هزار واحد است-برای سهام و نفت متفاوت است.
                      سرمایه احتیاطی Margin سرمایه ضمانتی نزد کارگزاری.
                      دستور Order دستور مشتری برای خرید و فروش. (از اصطلاحات تکنیکال پرکاربرد در بورس)
                      اشباع خرید Overbought بازاری که سرعت افزایش بهای ارز یا سهام بیش از معمول است و امکان تغییر حالت وجود دارد.
                      اشباع فروش Oversold بازاری که کاهش بهای ارز یا سهام با سرعت بیش از معمول است و امکان تغییر حالت وجود دارد.
                      سکوی معاملات Platform بازار فیزیکی نیست بلکه مکانی مجازی برای خرید و فروش با کلیه اطلاعات و امکانات لازم در اختیار معامله گران قرار می‌دهد.
                      موقعیت Position مجموع معاملات خرید و فروش که هنوز بسته و آفست نشده.
                      جلسه Session مدت زمان کار بازار ( زمان باز بودن بازار تا زمان تعطیلی)
                      قیمت ستل Settlement Price آخرین قیمت معامله شده یک محصول تجاری در طول روز گذشته
                      اسپرد Spread تفاوت بین نرخ خرید و نرخ فروش یک ارز- تفاوت بین نرخ‌های پیشنهاد فروش و قیمت خرید
                      Swing موج، چرخش، تاب بازی
                      Swing trader معامله گرانی که معاملات آنها از یک روز تا چند روز باز می‌ماند- معامله گران کوتاه مدت.
                      هدف Target به معنای همان هدف است.
                      دنبال کردن حد ضرر Trailing stop pending استفاده برای ادامه روند سود دهی در بازار-سطحی متغیر که در روند صعودی قیمت را بالاتر و در روند نزولی قیمت را پایینتر می برد.
                      دستور شرطی Limit Orders مجموع 4 دستورات شرطی.
                      سفارش خرید بالاتر از قیمت جاری Buy stop معامله گر آغاز روند صعودی را بالاتر از قیمت فعلی بازار می‌بیند و صبر می‌کند سطح مورد نظر شکسته شود و بعد وارد معامله خرید می‌شود.
                      سفارش خرید پایینتر از قیمت جاری Buy limit معامله گر آغاز روند صعودی را پایینتر از قیمت فعلی بازار می‌بیند و اعتقاد دارد بازار به پایین می‌زند و بعد بالا می‌رود.
                      سفارش فروش پایینتر از قیمت جاری Sell stop معامله گر آغاز روند نزولی را پایینتر از قیمت فعلی بازار می‌بیند و صبر می‌کند سطح مورد نظر به پایین بشکند و بعد وارد معامله فروش می‌شود.
                      سفارش فروش بالاتر از قیمت جاری همپوشانی Sell limit Overlap معامله گر آغاز روند نزولی را بالاتر از قیمت فعلی بازار می‌بیند و اعتقاد دارد بازار به بالا می‌زند بعد می‌ریزد.
                      اصلاحی Correction حرکت قیمت در جهت خلاف روند فعلی به منظور استراحت و کسب قدرت برای ادامه حرکت خود.
                      انگیزشی-جنبشی Impulse موج های قوی نزولی یا صعودی.
                      پیپ Pip برای انجام کوچکترین حرکت در نرخ های معاملاتی.

                      در این مقاله با انواع اصطلاحات تکنیکال در بازار بورس آشنا شدیم.

                      اگر اصطلاح دیگری می شناسید که در لیست بالا ذکر نشده حتما با ما در میان بگذارید.

                      قبض انبار

                      epl Online

                      قبض انبار ( به انگلیسی Warehouse receipt و فرانسوی Récépissé d’entrepôt ) رسید دریافت کالایی است که به اماکن گمرکی وارد می شود . این سند مهمترین سند در خصوص مالکیت کالا در گمرک می باشد و در آن اطلاعات بارنامه و تاریخ تخلیه در انبار درج می شود.
                      قبض انبار در همه جای دنیا به عنوان سندی قایل معامله شناخته می شود.
                      قبض انبار در فرمت های مختلفی صادر می شود. چون اطلاعاتی که در حمل دریایی است بسیار گسترده تر از حمل زمینی است. در گمرکات زمینی معمولا قبض انبار توسط شرکت انبارهای عمومی گمرک ایران صادر می شود و در گمرکات دریایی ، قبض انبار توسط انبارهای مستقر در بنادر ایران صادر می شود.

                      wharehouse - Copy

                      یک نمونه از قبض انبار صادره توسط شرکت انبارهای اصطلاحات هزینه ‌های معامله عمومی گمرک ایران

                      قبض انبار صادره در بندر شهید رجایی

                      قبض انبار صادره در بندر شهید رجایی

                      این نوشته در اصطلاحات بازرگانی با برچسب اماکن گمرکی، قبض انبار در 1393.11.02 توسط admin منتشر شده است.

                      حمل یکسره

                      حمل یکسره در قانون امور گمرکی چنین تعریف شده است :
                      ورود کالا به اماکن گمرکی و خروج کالا از اماکن مذکور بدون تخلیه و تحویل در این اماکن با رعایت مقررات این قانون است.

                      با توجه به تعریف فوق می توان گفت کالاهایی که در در تمام رویه های گمرکی بدون اینکه از وسیله حمل خود در انبار تخلیه شوند تشریفات گمرکی
                      آن روی وسیله حمل انجام گیرد حمل یکسره می باشد. در این روش قبض انبار بر روی وسیله حمل صادر می شود و در هنگام محاسبه انبارداری هزینه تخلیه و بارگیری حساب نمی شود اما هزینه خدمات حمل یکسره اخذ می شود که به نسبت تخلیه و بارگیری هزینه کمتری دارد. هر چند در قانون امور گمرکی قبل حمل یکسره یک نوع رویه گمرکی بود و به معنی انتقال کالای گمرک نشده از گمرک مرز ورودی به گمرک مقصد بارنامه حمل بود اما در قانون جدید این تعریف اصلاح شده است و قانون جدید اعمال می شود و حمل یکسره یک نوع رویه گمرکی نیست.

                      حمل یکسره معمولا در کالاهایی که ممکن است به سبب تخلیه و بارگیری مجدد دچار صدمه شوند و یا به دلیل عدم امکانات در گمرک یا بنادر تخلیه و بارگیری آن امکان پذیر نیست کاربرد دارد. همچنین برای کالاهایی که فسادپذیر هستند یا مصرف کننده به کالا نیاز فوری دارد از حمل یکسره استفاده می شود.

                      هزینـه‌های انجام خدمات در گمرک

                      وجوهی که در قبال انجام خدماتی از قبیل هزینـه اشعه ایکس (ایکس ری)، مهر و مـوم، پلمب، باربـری، انبارداری در اماکـن گمرکی، آزمـایش و تعرفه‌بندی، مراقبت، بـدرقه، توزین کالا و خدمات فـوق‌العاده دریافـت می‌شود و شرایط، ضوابط و مصـادیق آن متناسـب با خدمات انجـام شده تعیین می‌گردد.

                      اظهار کالا

                      اظهار کالا در قانون امور گمرکی چنین تعریف شده است :

                      بیانیه‌ای کتبی یا شفاهی است که براساس مقررات این قانون اظهارکننده، رویه گمرکی مورد نظر خود را درباره کالا مشخص می‌کند و اطلاعات مورد نیاز برای اجرای مقررات گمرکی را ارائه می‌دهد.

                      برای اظهار کالا در گمرک قبلا اظهار کننده اطلاعات لازم را در پیش نویس اظهارنامه درج و برای تایپ به قسمت تایپ اظهارنامه می داد. اما هم اکنون اظهار توسط سامانه اظهار الکترونیکی در پنجره واحد تجاری گمرک ایران انجام می شود.

                      زمانی که اظهارنامه امضاء شده به ضمیمه اسناد مربوطه توسط اظهارکننده به‌ صورت دستی یا رایانه‌ای به گمرک ارائه می‌شود و شماره دفتر ثبت اظهارنامه به آن اختصاص می‌یابد. از این زمان به بعد کالا اظهار شده تلقی می گردد و تغییرات در متن اظهارنامه تنها توسط کارشناسان گمرکی امکان پذیر است. در صورتی که قبل ارائه شماره ثبت ( کوتاژ ) امگان تغییر توسط اظهار کننده وجود دارد.

                      اظهارنامه اجمالی | مانیفست

                      اظهارنامه اجمالی به انگلیسی ( cargo manifest ) به فرانسوی ( le manifeste de cargaison) همان مانیفست محموله می باشد که به آن فهرست کل بار نیز می گویند.
                      در قانون امور گمرکی اظهارنامه اجمالی چنین تعریف شده است :
                      سندی است که به موجب آن شرکت حمل و نقل، فهرست کلی محمولاتی که باید تخلیه و یا بارگیری شود را هنگام ورود و یا خروج وسیله نقلیه از کشور اعلام می‌نماید.

                      در حمل نقل دریایی محمولاتی زیادی در کشتی وجود دارند که همه آنها در مانیفست کشتی درج می شود. در این مانیفست اطلاعاتی همچون نوع کالا، تعداد ، وزن، فرستنده و گیرنده درج می شود.

                      مانیفست محموله هوایی ( هواپیما )

                      مانیفست محموله هوایی ( هواپیما )

                      Shipping manifest

                      حقوق ورودی

                      در قانون امور گمرکی حقوق ورودی چنین تعریف شده است :
                      حقوق گمرکی معادل چهار درصد (4%) ارزش گمرکی کالا به اضافه سود بازرگانی که توسط هیأت وزیران تعیین می‌گردد به‌علاوه وجوهی که به‌موجب قانون، گمرک مسؤول وصول آن است و به واردات قطعی کالا تعلق می‌گیرد ولی شامل هزینه‌های انجام خدمات نمی‌شود.
                      اما این تعریف دقیق نیست. چون مالیات بر ارزش افزوده نیز توسط گمرک دریافت می شود اما به عنوان حقوق ورودی شناخته نمی شود. بنابراین می توانیم فرمول کوتاه زیر را برای حقوق ورودی در نظر بگیریم :
                      حقوق ورودی = 4 درصد حقوق گمرکی + سود بازرگانی + سایر عوارض ( به جز مالیات )
                      حقوق ورودی و هزینه‌های انجام خدمات بدون توجه به نو یا مستعمل بودن کالا طبق مأخذ مقرر، به ترتیب به‌ وسیله گمرک یا اشخاص ارائه‌دهنده خدمت به پول رایج ملی وصول می ‌شود.

                      حقوق گمرکی

                      حقوق گمرکی در ماده ۲ قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی برقراری و وصول عوارض و سایر وجوه از تولید کنندگان کالا ،ارائه دهندگان خدمات و کالاهای وارداتی چنین تعریف شده است :

                      حقوق گمرکی، مالیات،حق ثبت سفارش کالا، انواع عوارض و سایر وجوه دریافتی از کالاهای وارداتی تجمیع گردیده و معادل چهار درصد (۴%) ارزش گمرکی کالاها تعیین می شود. به مجموع این دریافتی و سود بازرگانی که طبق قوانین مربوطه توسط هیات وزیران تعیین می شود حقوق ورودی اطلاق می گردد.

                      قبل از سال ۱۳۸۲ در گمرک عوارضی همچون هلال احمر، شهرداری، حق ثبت سفارش و عوارض دیگر دریافت می شد که در سال ۱۳۸۳ دولت وقت تصمیم گرفت این عوارض را تجمیع کند و از ابتدای سال ۱۳۸۲ با نرخ ۴ درصد به گمرک پرداخت می شود.
                      هر چند در اوایل این تجمیع مخالفتهایی با این لایحه صورت گرفت اما تجمیع عوارض با اسم حقوق گمرکی باعث شد روند کار در گمرک تسهیل شود.

                      این نوشته در اصطلاحات بازرگانی با برچسب حقوق گمرکی، عوارض گمرکی در 1393.11.01 توسط admin منتشر شده است.

                      سود بازرگانی

                      اگر بخواهیم تعریف جامعی از از اصطلاح سود بازرگانی داشته باشیم می بایست آنرا به همراه حقوق گمرکی و حقوق ورودی تعریف کنیم تا نقش سود بازرگانی در تجارت خارجی ایران بهتر مشخص شود.
                      سود بازرگانی یک نوع دریافتی توسط گمرک است که میزان آن توسط دولت تعیین می گردد و گمرک مامور اخذ آن از کالاهای ورود به ایران است.
                      سود بازرگانی به همراه حقوق گمرکی تشکیل حقوق ورودی را می دهند. یعنی :
                      حقوق گمرکی + سود بازرگانی = حقوق ورودی

                      حقوق گمرکی ۴ درصد است و همیشه در سالهای مختلف ثابت است و دولت در اصل برای تنظیم بازار و حمایت از تولیدات داخل اقدام به تغییر در نرخ سود بازرگانی می کند .
                      سود بازرگانی در کتاب تعرفه گمرک وجود خارجی ندارد و در دل حقوق ورودی قرار دارد.
                      اگر در بخشنامه ها و یا اخبار از واژه معافیت سود بازرگانی و یا صفر بودن سود بازرگانی بعضی از کالاها صحبت شد می بایستی بدانید ۴ درصد حقوق گمرکی در جای خود می ماند و کالا حقوق ورودی ۴ درصدی دارد.

                      بارنامه فیاتا FIATA FBL

                      بارنامه حمل مرکب چند وجهی فیاتا(FBL )
                      FIATA MULTIMODAL TRANSPORT BILL OF LOADING
                      بارنامه حمل مرکب چند وجهی فیاتا مهم‌ترین سندی است که فیاتا در اختیار اعضای خود قرار داده است. این بارنامه تنها سندی است که به دلیل تطبیق شرایط آن با مقررات متحدالشکل اسناد حمل ترکیبی اتاق بازرگانی بین‌المللی مورد تایید این اتاق قرار گرفته است. بارنامه حمل مرکب چند وجهی فیاتا سندی است قابل معامله و دال بر تحویل کالا و حمل آن با استفاده از وسایل مختلف حمل از مبدأ تا مقصد تعیین شده است. بر اساس شرایط این بارنامه فورواردر دارای مسئولیت‌های زیر است:
                      الف ـ تعهد می‌نماید به نام خود وسایل اجرای کامل حمل را از محل دریافت تا محل تحویل کالا طبق مندرجات بارنامه فراهم آورد.
                      ب ـ فورواردر بر اساس مفاد و طبق شرایط بارنامه فیاتا مسئول عملکرد و غفلت اشخاصی که از خدمات آنها جهت اجرای قرارداد بر اساس بارنامه استفاده می‌کند، است.
                      ج ـ فورواردر زمانی که بارنامه حمل ترکیبی فیاتا را صادر می‌کند، باید متوجه نکات ذیل باشد:
                      – مطمئن شود که کالا به او یا نماینده یا شعبه‌اش تحویل و در ید اختیار او می‌باشد و دیگری چنین حقی بر کالا ندارد.
                      – مطمئن شود که مسئولیت بیمه محموله مورد توافق قرار گرفته است.
                      – مطمئن شود که جزئیات مندرج در سند با دستوراتی که او دریافت کرده، ‌مطابقت دارد.
                      – مطمئن شود که کالا با صورت ظاهر صحیح و سالم و مطابق شرایط تحویل می‌باشد.
                      – اطلاع دقیق از تعداد نسخ اصلی بارنامه داشته باشد.
                      اعضای فیاتا می‌توانند به جای بارنامه دریایی (MARRINE BILL OF LADING) ، بارنامه حمل مرکب چند وجهی فیاتا صادر کنند مشروط بر اینکه اطلاعات اضافی در مورد بندر بارگیری ، بندر تخلیه و وسیله حمل دریایی در آن قید شود.

                      بارنامه فیاتا

                      رسید یا گواهی پستی ARCEL POST RECEIPT

                      هنگامی کالا به وسیله پست فرستاده شود , اداره پست یک رسید جهت کالای بسته بندی شده صادر می کند و کالا مستقیما به گیرنده آن طبق آدرس داده شده تحویل می گردد .البته می توان در بعضی مواقع با ارسال کالا از طریق بانک درکشور خریدارکنترل بیشتری بر اعمال نمود ولی دربسیاری از بانکها تمایلی به سرو کار داشتن با کالا برین روش ندارند زیرا مقدمات پستی اغلب حاضر نیستند بسته های پستی را بر اساس دستور بانک نگهداری نمایند و بانکها خودشان نیز اکثرا فضای کافی و مناسب برای نگهداری اینگونه کالاها د راختیار ندارند . ضمنا در مقررات متحد الشکل بروات وصولی بیان شده است که کالا نباید قبل از موافقت بانک , مستقیما برای آن بانک ارسال گردد .بعلاوه بر اساس مقررات متحد الشکل اعتبارات اسنادی بانکها رسید یا گواهی پستی را خواهند پذیرفت مشروط بر اینکه در صورت ظاهر آن مشخص باشد که رسید یا گواهی مزبور در محل ارسال کالا طبق شرایط اعتبار , ممهور و یا تائید گردیده است .

                      هزینه سرمایه چیست و با چه فرمول هایی محاسبه می‌شود؟

                      برای هر کسب و کاری، هزینه سرمایه یکی از اجزای مهم حسابداری و تحلیل مالی محسوب می‌شود. برای کسب و کارهایی که با موفقیت امور مالی خود را مدیریت می کنند، هزینه سرمایه باید کمترین میزان ممکن باشد. در ادامه این مطلب در مورد هزینه سـرمایه و اهمیت آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. همچنین فرمول محاسبه هزینـه سرمایه را با ذکر چند مثال توضیح می‌دهیم تا شما نیز بتوانید برای کسب و کار خود، هزینه سرمایه‌تان را حساب کنید.

                      هزینه سرمایه چیست

                      فهرست مطالب

                      سرمایه چیست و چرا مهم است؟

                      سرمایه چیست و چرا مهم است؟

                      سرمایه معنای بسیار گسترده ای دارد و می تواند شامل هر چیزی باشد که به صاحبش ارزش یا منفعت می‌بخشد. برای مثال، یک کارخانه و ماشین آلات آن، مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع یا دارایی‌های مالی یک کسب و کار یا یک فرد را باید سرمایه در نظر گرفت. هرچند می‌توان خود پول را به عنوان سرمایه تعریف کرد، اما سرمایه اغلب با پول نقدی مرتبط است که برای مقاصد تولیدی یا سرمایه گذاری به کار گرفته می‌شود.

                      سرمایه همان پولی است که یک کسب و کار در اختیار دارد تا برای پیشبرد فعالیت‌ها و عملیات روزانه خود بپردازد و رشد آینده خود را تأمین کند.

                      به طور کلی، سرمایه یک جزء حیاتی برای اداره یک کسب و کار و تضمین کننده رشد آن کسب و کار در بلندمدت است. سرمایه یک کسب و کار ممکن است از عملیات تجاری آن حاصل شود یا از طریق قرض یا فروش سهام تامین شود. هنگام بودجه بندی، همه کسب و کارها، فعال در هر حوزه‌ای و در هر اندازه‌ای، معمولاً بر سه نوع سرمایه تمرکز می‌کنند: سرمایه در گردش، سرمایه سهام و سرمایه قرضی. در صنایع مالی، یک کسب و کار سرمایه تجاری خود را به عنوان جزء چهارم شناسایی می‌کند.

                      هزینه سرمایه چیست؟

                      هزینه سرمایه چیست؟

                      منظور از هزینه سرمایه میزان بازدهی یا بازگشت سرمایه‌ای است که یک شرکت از یک سرمایه گذاری خاص انتظار دارد تا ارزش مصرف منابع را داشته باشد. به عبارت دیگر، هزینه سرمایه، نرخ بازگشت یک سرمایه را برای ترغیب سرمایه گذاران برای تامین مالی یک پروژه تعیین می‌کند.

                      هزینه سرمایه برای محاسبه حداقل بازدهی یک شرکت به کار می‌رود که برای توجیه انجام یک پروژه بودجه ریزی سرمایه، مانند ساخت یک کارخانه جدید، ضروری است. اصطلاح “هزینه سرمایه” توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران استفاده می‌شود، اما همیشه ارزیابی این موضوع است که آیا یک تصمیم پیش بینی شده می‌تواند با هزینه آن توجیه شود یا خیر. سرمایه گذاران همچنین ممکن است از این اصطلاح برای اشاره به ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری در رابطه با هزینه و خطرات آن استفاده کنند.

                      هزینه سرمایه تا حد بسیار زیادی به نوع تامین مالی شرکت‌ها بستگی دارد. یک شرکت یا کسب و کار می‌تواند از طریق وام، اعتبار و یا از طریق فروش سهام سرمایه خود را تامین کند. با این حال، اکثر شرکت‌ها ترکیبی از روش‌های مختلف تامین مالی را به کار می‌گیرند. بنابراین هزینه سرمایه، از میانگین موزون تمام منابع مالی یک شرکت حاصل می‌شود.

                      منابع هزینه سرمایه

                      • سرمایه حاصل از فروش سهام
                      • سرمایه سهام ترجیحی
                      • اقراض و دیون
                      • سود انباشته

                      چرا هزینه سرمایه اهمیت دارد؟

                      بیشتر کسب و کارها برای رشد و توسعه خود تلاش می‌کنند و ممکن است گزینه‌ها و راه‌های زیادی را امتحان کنند: گسترش و توسعه یک کارخانه، حذف کردن یک رقیب، ایجاد یک محصول یا سرویس جدید، ایجاد و راه اندازی شعب بیشتر و بزرگ‌تر و… . قبل از اینکه شرکت در مورد هر یک از این گزینه ها تصمیم بگیرد، هزینه سرمایه برای هر پروژه پیشنهادی را تعیین می‌کند.

                      تعیین هزینه سرمایه نشان می‌دهد که چقدر طول می‌کشد تا هزینه‌های یک پروژه تسویه شوند و در آینده، چقدر قرار است به صاحبان شرکت و سهامداران آن سود بدهد. البته چنین پیش بینی‌هایی همیشه تخمینی هستند. اما در هر صورت، هر شرکت و کسب و کاری باید از یک روش و قاعده منطقی برای انتخاب بین گزینه‌ها پیروی کند.

                      از دیدگاه یک سرمایه گذار، هزینه سرمایه ارزیابی میزان بازدهی است که می‌توان از خرید سهام یا هر سرمایه گذاری دیگری انتظار داشت. این یک مقدار تخمینی است و ممکن است شامل بهترین و بدترین احتمالات باشد. یک سرمایه گذار ممکن است به نوسانات (بتا) نتایج مالی یک شرکت نگاه کند و نتیجه بگیرد که آیا هزینه سرمایه گذاری در این سهام با بازده احتمالی آن توجیه می‌شود یا خیر.

                      • هزینه سرمایه بر تصمیم گیری مدیران شرکت برای سرمایه گذاری تأثیر می‌گذارد.
                      • هزینه سرمایه بر ارزش گذاری شرکت تأثیر می‌گذارد. شرکت‌هایی که هزینه سرمایه آن‌ها روبه رشد و افزایش است می‌توانند ریسک‌های بالاتر و ارزش کمتری داشته باشند.
                      • هزینه سرمایه نرخ تنزیل شرکت را تعیین می‌کند. تحلیلگران مالی اغلب از میانگین موزون هزینه سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل جریان‌های نقدی آتی شرکت در تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) استفاده می‌کنند.

                      تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل

                      تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل

                      هزینه سرمایه و نرخ تنزیل تا حدودی مشابه هستند و به همین دلیل اغلب به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. اما این دو اصطلاح تفاوت‌هایی نیز با هم دارند. هزینه سرمایه اغلب توسط بخش مالی و حسابداری یک شرکت محاسبه می‌شود و توسط مدیریت برای تعیین نرخ تنزیل (یا نرخ مانع) استفاده می‌شود. نرخ تنزیل نقطه‌ای است که باید شکسته شود تا یک سرمایه اصطلاحات هزینه ‌های معامله گذاری توجیه منطقی داشته باشد.

                      هزینه سرمایه یک محاسبه نسبتاً ساده از نقطه سر به سر یک پروژه است. با استفاده از محاسبه هزینه سرمایه، تیم مدیریت نرخ تنزیل را تعیین می‌کند. در واقع، از طریق محاسبه هزینه سرمایه و نرخ تنزیل، مدیران تصمیم می‌گیرند که آیا یک پروژه می‌تواند به اندازه کافی بازدهی داشته باشد که نه تنها هزینه‌های آن را بازپرداخت کند، بلکه به سهامداران شرکت نیز سود برساند.

                      مفهوم هزینه سرمایه اطلاعات کلیدی است که برای تعیین نرخ مانع یک پروژه استفاده می‌شود. شرکتی که یک پروژه بزرگ را آغاز می‌کند باید بداند که پروژه باید چقدر پول تولید کند تا هزینه‌های راه اندازی و اجرای آن را جبران کند و سپس به تولید سود برای شرکت ادامه دهد.

                      مولفه های هزینه سرمایه

                      هزینه سرمایه از سه مولفه یا عنصر اصلی تشکیل می‌شود:

                      بازده ریسک صفر

                      بازده ریسک صفر در مورد نرخ بازگشت مورد انتظار، در زمانی صحبت می‌کند که یک پروژه هیچ ریسک مالی یا تجاری نداشته باشد.

                      پاداش در ازای ریسک تجاری

                      ریسک تجاری با تصمیمات بودجه بندی سرمایه‌ای که یک شرکت برای فرصت‌های سرمایه گذاری خود اتخاذ می‌کند، تعیین می‌شود. بنابراین، اگر شرکتی پروژه‌ای را انتخاب کند که دارای ریسک بیش از حد معمول باشد، بدیهی است که تأمین‌کنندگان سرمایه نرخ بازدهی بالاتری را نسبت به نرخ معمولی می‌خواهند یا تقاضا می‌کنند.

                      بنابراین میزان پاداش در ازای ریسک نقش مهمی در محاسبه هزینه سرمایه ایفا می‌کند، زیرا هزینه سرمایه را افزایش می‌دهد. اما این پاداش باید چقدر باشد؟ این بستگی به تصمیم‌گیری مدیران در انتخاب پروژه شرکت دارد و حتی شاید ربطی به اهداف و مقاصد شرکت و اینکه چقدر می‌خواهند پروژه ارزش بازار خود را افزایش دهد نداشته باشد.

                      پاداش در ازای ریسک مالی

                      ریسک مالی با الگوی ساختار سرمایه شرکت مرتبط است. در اینجا، پاداش به حجم بدهی‌هایی که شرکت بر ذمه دارد وابسته است. هر چه سرمایه حاصل از دیون و بدهی‌های یک شرکت بیشتر باشد (در مقایسه با شرکتی که بدهی نسبتاً پایینی دارد) در معرض ریسک بیشتری نیز خواهد بود.

                      نحوه محاسبه هزینه سرمایه

                      نحوه محاسبه اصطلاحات هزینه ‌های معامله هزینه سرمایه

                      هر شرکتی، در هر حوزه و صنعتی که فعالیت می‌کند، میانگین هزینه سرمایه متفاوتی دارد. طبق تحقیقاتی که در دانشکده کسب و کار استرن نیویورک انجام شد، در صنعت ساخت و ساز، هزینه سرمایه بالایی لازم است، چیزی حدود 6.35 درصد. در حالی که در حوزه خرده فروشی مواد غذایی، هزینه سرمایه رقم نسبتا کوچکی است، چیزی حدود 1.98 درصد.

                      برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)، ابتدا باید هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنید که با فرمول‌های زیر به دست می‌آیند:

                      1- هزینه بدهی

                      فرمول محاسبه هزینه بدهی در هزینه سرمایه

                      هزینه بدهی به نرخ بهره پرداخت شده برای هر بدهی مانند وام مسکن و اوراق قرضه اشاره دارد. هزینه بهره، سود پرداختی به بدهی جاری است.

                      در اینجا، هزینه بدهی برابر است با کل بدهی تقسیم بر هزینه بهره ضربدر 1 منهای نرخ مالیات حاشیه ای.

                      2- هزینه حقوق صاحبان سهام

                      هزینه حقوق صاحبان سهام به این موضوع اشاره دارد که آیا بازگشت سرمایه لازم و مدنظر شرکت از یک سرمایه گذاری معین اصطلاحات هزینه ‌های معامله حاصل شده است یا خیر. همچنین، هزینه حقوق صاحبان سهام نشان دهنده میزان تقاضای بازار در ازای مالکیت دارایی و در نتیجه حفظ ریسک مالکیت است.

                      فرمول محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام در هزینه سرمایه

                      هزینه حقوق صاحبان سهام توسط مدل قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM) تقریب زده می‌شود:

                      Rf همان نرخ بازگشت بدون ریسک است.

                      Rm نرخ بازگشت بازار است.

                      و بتا، میزان برآوردشده ریسک یا نوسانات ارزش است.

                      3- میانگین موزون هزینه سرمایه

                      فرمول محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه

                      هزینه سرمایه بر مبنای میانگین موزون هزینه بدهی (WACC) و هزینه حقوق صاحبان سهام استوار است.

                      E ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت است.

                      D ارزش بازار دیون و بدهی‌های شرکت است.

                      V مجموع E و D است.

                      Re هزینه حقوق صاحبان سهام است.

                      Rd هزینه بدهی است.

                      و Tc نرخ مالیات بر درآمد است.

                      نمونه هایی از هزینه سرمایه

                      همان طور که گفتیم، هزینه سرمایه در صنایع مختلف متفاوت است. برای مثال، در میان شرکت‌های داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی، تولیدکنندگان فولاد، شرکت‌های نرم‌افزار اینترنتی و شرکت‌های نفت و گاز یکپارچه هزینه سرمایه بالاست. این صنایع تمایل دارند سرمایه‌گذاری قابل توجهی به بخش‌های تحقیق، توسعه، تجهیزات و ایجاد و راه اندازی کارخانه‌ اختصاص دهند.

                      از جمله صنایعی که هزینه سرمایه کمتری دارند می‌توان به بانک‌های پول محور، شرکت‌های برق، موسسات سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات و شرکت‌های تامین انرژی آب و برق اشاره کرد. چنین شرکت‌هایی ممکن است به تجهیزات کمتری نیاز داشته باشند یا شاید از جریان‌های نقدینگی کاملا ثابت بهره ببرند.

                      شرکت‌هایی که به طور کارآمد و موثر عمل می‌کنند باید هزینه سرمایه کمتر یا برابر با رقبای خود در همان اصطلاحات هزینه ‌های معامله صنعت داشته باشند. در اینجا، چند مثال برای روشن کردن هزینه سرمایه و نحوه محاسبه آن مطرح می‌کنیم:

                      مثال 1

                      شرکت نیوهومز در صنعت املاک و سرمایه گذاری در این حوزه فعالیت می‌کند و در حال تجزیه و تحلیل بازسازی آشپزخانه و حمام در 25 خانه آپارتمانی است. هزینه بازسازی این 25 آپارتمان 30 میلیون دلار خواهد بود و پیش بینی می‌شود برای پنج سال آینده، سالانه 5 میلیون دلار به نفع شرکت صرفه جویی شود. اما این ریسک جزئی نیز وجود دارد که بازسازی خانه‌های جدید نتواند کل 5 میلیون دلار در سال را به نفع شرکت ذخیره و صرفه جویی کند. از طرف دیگر، نیوهومز می‌تواند روی اوراق قرضه پنج ساله سرمایه‌گذاری کند که همان میزان ریسک را دارد و بازدهی 10 درصدی در سال دارد.

                      انتظار می‌رود که پروژه نوسازی 16٪ در سال (5,000,000 دلار الی 30,000,000 دلار) بازدهی داشته باشد. پس پروژه نوسازی، نسبت به اوراق قرضه پنج ساله، سرمایه گذاری بهتری محسوب می‌شود، زیرا نرخ بازگشت موردنظر شرکت از 10 درصد عبور می‌کند و این میزان، از سرمایه گذاری در هر جای دیگری، برای شرکت نیوهومز سود بیشتری به همراه می‌آورد.

                      مثال 2

                      شرکت Gold که تازه تأسیس شده است برای خرید دفتر و تجهیزات لازم برای انجام کار خود نیاز به جذب 1.5 میلیون دلار سرمایه دارد. این شرکت 800000 دلار اول را با فروش سهام تامین می‌کند. سهامداران تقاضای بازگشت 5 درصدی سرمایه گذاری خود را دارند، بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام 5 درصد است.

                      در گام بعدی، این شرکت 700 اوراق قرضه را به قیمت 1000 دلار می‌فروشد تا 700000 دلار باقیمانده سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. افرادی که این اوراق را خریداری می‌کنند انتظار بازدهی 10 درصدی دارند، بنابراین هزینه بدهی شرکت 10 درصد است.

                      محاسبه هزینه سرمایه

                      ارزش کل بازار شرکت Gold یک و نیم میلیون دلار و نرخ مالیات شرکتی آن 25 درصد است. میانگین موزون هزینه سرمایه را می‌توان به صورت زیر محاسبه کرد:

                      بنابراین، میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت گلد 6.1 درصد است.

                      نرم افزار حسابداری محک به ساده تر شدن محاسبات شما کمک می‌کند

                      همان طور که دیدید، هزینه سرمایه برای تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این افراد انتظار دارند تا شرکت‌ها و کسب و کارها اطلاعات دقیق و موثقی در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند و آ‌ن‌ها را به یک سرمایه گذاری مطمئن و سودآور ترغیب کنند. محاسبه هزینه سرمایه نیاز به اطلاعات درست و البته مهارت دارد.

                      به شما پیشنهاد می‌کنیم تا با کمک ابزارهای نوین مالی، مثل نرم افزار حسابداری محک، اطلاعات لازم را تهیه و گزارشات موردنیاز را در اختیار افراد ذیصلاح قرار دهید.

                      قیمت شناور در بازار دوم مسکن

                      قیمت شناور در بازار دوم مسکن

                      تحقیقات «دنیای اقتصاد» از تازه‌‌ترین وضعیت بازار معاملات پیش‌‌فروش مسکن که در اصطلاح از آن با عنوان بازار دوم معاملات واحدهای مسکونی یاد می‌شود نشان می‌دهد هم‌‌اکنون سازنده‌ها برای مقابله با تورم مستمر هزینه‌های ساخت و قیمت تمام‌شده واحدها، وارد تونل ضدتورمی شده‌‌اند. به این معنا که تعیین قیمت شناور برای واحدهای پیش‌‌فروشی را در بسیاری از موارد مبنای معاملات خود در بازار دوم معاملات آپارتمان قرار داده‌‌اند. بررسی‌‌های «دنیای اقتصاد» از تازه‌‌ترین وضعیت بازار پیش‌‌فروش مسکن همچنین نشان‌دهنده وجود نوعی ترس مشترک بین متقاضیان و عرضه‌‌کننده‌های آپارتمان در این بازار است. این ترس مشترک ناشی از نگرانی سازنده‌ها از وضعیت تورم ساختمانی در مقابل واهمه متقاضیان پیش‌‌خرید از عدم انجام به موقع تعهدات سازنده‌ها و دبه قیمتی در نبود ابزارهای قانونی تضمین‌‌کننده این معاملات است. این در حالی است که شرایط رکودی در بازار ساخت‌وساز، هم‌‌اکنون تعداد فایل‌‌های پیش‌‌فروش را نیز به‌شدت کاهش داده است و پیش‌‌فروش جز در شرایط خاص در بازار معاملات مسکن شهر تهران انجام نمی‌شود. ویژگی‌‌های جدید بازار دوم یافته‌های «دنیای اقتصاد» از تازه‌‌ترین وضعیت بازار پیش‌‌فروش مسکن در شهر تهران نشان می‌دهد، بازار دوم معاملات مسکن هم‌‌اکنون شرایط متفاوتی را در مقایسه با دوره‌های پیشین این بازار تجربه می‌کند. در واقع ویژگی‌‌های متفاوتی در این بازار رصد می‌شود که می‌توان مجموعه این ویژگی‌‌ها را به عنوان «تاوان تورم ملکی» و «افزایش عمق رکود در ساخت و سازها و معاملات مسکن»، تحت تاثیر جهش چند‌ساله قیمت در این بازار معرفی کرد. تعیین قیمت شناور برای فایل‌‌های پیش‌‌فروش، کاهش شدید تعداد فایل‌‌ها، تک‌فروشی در بازار دوم معاملات مسکن، ترس مشترک از ورود به این بازار برای دو سمت عرضه و تقاضا، طبقه‌‌بندی جدید ریسک و انگیزه‌های جدید از ورود سازنده‌ها به بازار پیش‌‌فروش هم‌‌اکنون مهم‌ترین و جدیدترین ویژگی‌‌های این بازار را تشکیل می‌دهند. ماجرای قیمت شناور سه علت مهم در تعیین قیمت شناور در بازار دوم معاملات مسکن، به عنوان رفتار جدید پیش‌‌فروشنده‌های مسکن، قابل شناسایی است. هم‌‌اکنون سازنده‌ها به دلیل «نامشخص بودن چشم‌‌انداز هزینه ساخت»، «عدم محاسبه دقیق و برآورد قابل اتکا درباره قیمت تمام‌شده ساخت» و همچنین «نامعلوم بودن قیمت فروش در زمان تکمیل و تحویل واحدها به پیش‌‌خریداران»، مبنای قیمت شناور را در بخش عمده‌‌ای از فایل‌‌های پیش‌‌فروش لحاظ می‌کنند. در تعداد قابل توجهی از قراردادهای پیش‌‌فروش، اگرچه قیمت حدودی یا قیمت پایه برای واحدها مورد توافق قرار می‌گیرد اما بعضی از سازنده‌ها، ‌بندی را به قرارداد اضافه می‌کنند که در صورت افزایش غیرقابل پیش‌‌بینی هزینه‌های ساخت، قیمت تمام‌شده را در زمان تحویل، درصدی افزایش دهند. این اقدام سازنده‌ها را در واقع می‌توان به هدایت بازار دوم معاملات مسکن یا همان بازار پیش‌‌فروش به کانال ضدتورمی تعبیر کرد. آنها به دلیل نگرانی درباره سه عامل گفته‌شده در فوق، از تعیین قیمت مقطوع برای پیش‌‌فروش واهمه دارند. دومین ویژگی فعلی که از بازار دوم معاملات مسکن (بازار پیش‌‌فروش) در شهر تهران رصد می‌شود مربوط به «کاهش شدید تعداد فایل‌‌های عرضه‌شده به بازار این نوع از واحدهای مسکونی» است. تحت تاثیر افزایش عمق رکود ساختمانی و در شرایطی که براساس آخرین آمار رسمی از وضعیت ساخت‌وسازهای شهر تهران، عمیق‌‌ترین رکود ساختمانی در پایتخت طی ۱۸ سال اخیر در سال جاری به ثبت رسیده است، حجم اندک فایل‌‌های پیش‌‌فروش مسکن که در ماه‌های گذشته در بازار برای متقاضیان قابل جست‌وجو و خرید بود به میزان محسوس کمتر شده است. پیش‌‌فروش تنها در برخی از مناطق و محلات و با شرایط خاص انجام می‌شود. این اصطلاحات هزینه ‌های معامله بازار هم‌‌اکنون با بازار پیش‌‌فروش سال‌های قبل تفاوت‌‌های محسوسی پیدا کرده است. بازار پیش‌‌فروش مسکن در سال‌های قبل از جهش اخیر قیمت مسکن همواره بازاری برای خرید و فروش‌های مصرفی‌‌ترین طیف‌‌های متقاضی بازار ملک یعنی خانه‌‌اولی‌‌ها و در برخی موارد متقاضیان تبدیل به احسن بود. در برخی موارد نیز افرادی به انگیزه خانه‌‌‌دار شدن در سال‌های بعد اقدام به سرمایه‌‌گذاری در بازار پیش‌‌فروش می‌کردند. با افزایش عمق رکود ساختمانی، همزمان با شروع جهش قیمت در بازار مسکن و تورم مستمر هزینه‌های ساخت از محل رشد شدید قیمت مصالح و سایر نهاده‌های ساختمانی، به دلیل نامشخص بودن چشم‌‌انداز قیمت‌‌ها بعد از اتمام دوره ساخت، بسیاری از سازنده‌ها از بازار پیش‌‌فروش خارج شده و حجم عرضه فایل به این بازار با افت محسوس همراه شد. با این حال، تا چند ماه گذشته، همچنان فایل‌‌های پیش‌‌فروش به عنوان آخرین مسیر دسترسی برخی از خانه‌‌اولی‌‌ها به بازار خرید مسکن، در محلات و مناطق مختلف شهر تهران از جمله مناطق مصرفی، وجود داشت. اما بررسی‌‌ها نشان می‌دهد هم‌‌اکنون عرضه فایل پیش‌‌فروش به بازار مسکن، در کمترین حد خود نسبت به سال‌های گذشته تاکنون قرار گرفته است. سه دلیل مهم در کاهش شدید تعداد فایل‌‌های پیش‌‌فروش در بازار معاملات مسکن قابل شناسایی است. دلیل اول به ترس سازنده‌ها از باخت ساختمانی به تورم آتی مسکن طی پروسه پیش‌‌فروش مربوط می‌شود. سازنده‌ها نگران هستند نتوانند با همان قیمتی که واحدها را پیش‌‌فروش کرده‌‌اند پروژه را تمام کنند. علت دوم مربوط به ابررکود به توان ۲ در بازار پیش‌فروش تحت تاثیر ابررکود ساختمانی است. به این معنا که ابررکود ساختمانی که منجر به افت شدید حجم ساخت‌وسازها در شهر تهران شده است در بازار پیش‌‌فروش به میزان بیشتری قابل مشاهده است. علت سوم نیز به کاهش تقاضا برای پیش‌‌خرید مسکن در نبود ابزارهای قانونی موثر برای تضمین این معاملات، ریسک بالا برای متقاضیان و همچنین افت شدید قدرت خرید در بازار مسکن، مربوط می‌شود. عرضه محدود در سه گروه در شرایطی که تحت تاثیر افزایش عمق رکود ساختمانی، ساخت‌وساز و عرضه جدید مسکن به بازار به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، تعداد فایل‌‌های پیش‌‌فروش نیز در شهر تهران با کاهش شدید روبه‌رو شده است. اما بازار پیش‌‌فروش هر چند به شکل محدود همچنان در برخی از مناطق و محلات شهر تهران و در میان گروه‌های مشخصی از واحدهای مسکونی وجود دارد. هم‌‌اکنون پیش‌‌فروش محدود واحدهای مسکونی در سه گروه از مناطق و محلات شهر تهران و در میان دو گروه عمده از تیپ‌‌های ساختمانی، وجود دارد. دسته اول پیش‌‌فروش واحدها، مربوط به پیش‌‌فروش واحدهای مسکونی لوکس و خاص عمدتا در مناطق و محلات شمالی و گران‌‌قیمت شهر تهران است. قصد و انگیزه عمده سازنده‌هایی که در این مناطق اقدام به پیش‌‌فروش مسکن می‌کنند، عمدتا مالی نیست. این پروژه‌ها با قصد و نیت تبلیغ زودهنگام و قرار گرفتن در پروسه معرفی به بازار ملک با نیت فروش در کوتاه‌‌ترین زمان ممکن در شرایط رکود معاملاتی، به بازار پیش‌‌فروش عرضه می‌شوند. در واقع سازنده با نیت کوتاه‌‌تر شدن مدت زمان فروش واحدها از زمان تکمیل تا امضای قرارداد، بخش اندکی از پروژه را عمدتا در قالب یک واحد، از طریق بازار پیش‌‌فروش، معامله می‌کند. سازنده‌ها از این طریق می‌توانند پروژه خود را زودتر و قبل از تکمیل به بازار معرفی کرده و آن را به مشتریان بالقوه بازار بشناسانند. اما در مناطق مصرفی نیمه شمالی یا همان مناطق ۴ و۵ (مناطق پرنقاضای بازار مسکن شهر تهران) نیز نمونه‌های محدودی از پیش‌‌فروش آپارتمان رصد می‌شود. این واحدهای پیش‌‌فروشی یا واحدهای واقع در پروژه‌های خاص با امکانات ویژه هستند که سازنده با همان قصد و نیت معرفی پروژه به بازار و کوتاه کردن زمان فروش، اقدام به عرضه یک یا تعداد محدودی از واحدهای آن به بازار می‌کند یا واحدهای واقع در ساختمان‌های معمولی هستند که سازنده با مقاصد مالی و به نیت تامین نقدینگی، آنها را در بازار دوم معاملات مسکن عرضه می‌کند. دسته سوم، پیش‌فروش محدودتر تعداد انگشت‌‌شمار واحدهای مسکونی در محلات جنوبی تهران است. این واحدها عمدتا در مراحل پایانی ساخت وتکمیل قرار دارند و سازنده با هدف تسریع در پروسه فروش و یافتن مشتری، آنها را با قیمتی حول و حوش قیمت واحدهای نوساز، به بازار عرضه می‌کند. رصد فایل‌‌های عرضه شده به بازار دوم معاملات مسکن شهر تهران نشان می‌دهد هم‌‌اکنون اگرچه عرضه فایل پیش‌‌فروش در مناطق لوکس و همچنین مناطق مصرفی نیمه شمالی شهر تهران محدود است اما پیش‌‌فروش در مناطق جنوبی محدودتر و حدود یک‌سوم مناطق پرتقاضای نیمه شمالی (۴ و ۵) است. پیش‌‌فروش در سه مرحله با سه قیمت بررسی‌‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد هم‌‌اکنون پیش‌‌فروش واحدهای مسکونی در سه مرحله با سه سطح متفاوت قیمتی انجام می‌شود. قیمت واحدهایی که در مرحله خاک در بدو شروع عملیات اجرایی پروژه به بازار پیش‌‌فروش عرضه می‌شوند معمولا بین ۱۰ تا ۱۵ درصد ارزان‌‌تر از قیمت روز واحدهای نوساز و آماده تحویل و سکونت است. این در حالی است که فاصله قیمتی واحدهای مسکونی نوساز تا واحدهای پیش‌‌فروشی در پروژه‌هایی که واحد به مرحله دیوارچینی رسیده و حد و حدود واحدها مشخص است بین ۶ تا ۷ درصد است. از سوی دیگر معمولا قیمت واحدهای پیش‌‌فروشی اصطلاحات هزینه ‌های معامله که در مراحل پایانی نازک‌‌کاری قرار دارند و زیر ۶ ماه تا زمان تحویل آنها باقی مانده است حول و حوش قیمت واحدهای مسکونی نوساز است. پیش‌‌فروش فقط یک واحد! تک‌فروشی در پروژه‌هایی که سازنده در آنها اقدام به پیش‌‌فروش می‌کند ویژگی دیگر این بازار در مقطع زمانی فعلی است. عمده سازنده‌هایی که هم‌‌اکنون اقدام به پیش‌‌فروش می‌کنند تنها یک واحد خود را به این بازار عرضه و معرفی می‌کنند. برخی از آنها تنها با نیت معرفی پروژه به بازار و متقاضیان و برخی دیگر با انگیزه تامین مالی، تنها یک واحد خود را با بهایی معادل چند درصد ارزان‌‌تر از واحدهای مسکونی نوساز پیش‌‌فروش می‌کنند. اما سوال مهم این است که در شرایطی که چشم‌‌انداز سازنده‌ها افزایش قیمت واحدها در ماه‌های بعد و در زمان تکمیل این واحدها را نشان می‌دهد، چرا آنها حاضر می‌شوند یکی از واحدها را با قیمت ارزان‌‌تر، به بازار عرضه کنند؟ فعالان بازار مسکن در تشریح دلایل این رفتار تامل‌برانگیز سازنده‌ها به «دنیای اقتصاد» اعلام کردند: انگیزه اصلی برخی سازنده‌ها از پیش‌‌فروش یک واحد از کل پروژه که هم‌‌اکنون به الگوی رایج فعالیت در این بازار تبدیل شده است، تامین مالی برای پرداخت هزینه‌های اولیه مشارکت با مالکان زمین در پروژه بعدی (همچون تامین مبلغ بلاعوض و. ) یا خرید مصالح پروژه جدید با قیمت امروز برای در امان ماندن از تورم مستمر هزینه‌های ساخت است. در واقع آنها به اصطلاح یک واحد را قربانی کرده و با قیمت پایین‌‌تر به فروش می‌‌رسانند تا با تورم هزینه‌های ساخت در پروژه بعدی مقابله کنند. از سوی دیگر، هم‌‌اکنون بعضی از سازنده‌ها با در اختیار داشتن حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از هزینه ساخت یک پروژه به بازار ساخت‌وساز ورود کرده و بقیه هزینه‌ها برای تکمیل پروژه را از محل پیش‌‌فروش یک واحد تامین می‌کنند. در واقع اگرچه یک واحد را ارزان‌‌تر از زمان تکمیل و تحویل به فروش می‌‌رسانند اما از این طریق، کل پروژه را تکمیل می‌کنند و سایر واحدها را با قیمت زمان تحویل که به احتمال زیاد فاصله قابل توجهی با قیمت امروز دارد، فروخته و از این طریق، حاشیه سود مطلوب خود از فرآیند ساخت و فروش واحدها را تامین می‌کنند. طبقه‌‌بندی ریسک پیش‌‌خرید فعالان بازار معاملات مسکن سه گروه ریسک را برای پیش‌‌خریداران آپارتمان طبقه‌‌بندی می‌کنند. پیش‌‌خرید روی خاک دارای ریسک بسیار بالا است که فعالان بازار مسکن آن را به متقاضیان توصیه نمی‌کنند. پیش‌‌خرید در مراحل سفت‌‌کاری دارای ریسک متوسط و پیش‌‌خرید در مراحل پایانی که نشان‌دهنده نزدیک بودن زمان تکمیل و تحویل واحد به پیش‌‌خریداران است کمترین درجه ریسک را دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.