مارجین یا مارژین چیست؟
در این مطلب سعی بر این است که موضوع مارژین و یا مارجین از زوایای سوالات ذیل مورد بحث قرار گیرد.
[su_box title=”مارجین یا مارژین” box_color=”#64e82d” title_color=”#2c2626″]
1-مارژین یا مارجین چیست؟
2-مارجین و مارک آپ چگونه محاسبه می گردد؟
3- رابطه مارجین و زنده مانده محصول، چگونه است؟
4- مارجین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟
5-رابطه بین مارجین و پروموشن چیست؟
6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چگونه تعریف می شود ؟
7- دامنه قیمت گذاری و مارجین تا کجاست؟
8-چه اجزایی در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟
9- یک مثال از پیچیدگی تعیین مارجین محصول [/su_box]
1-تعریف مارژین یا مارجین چیست
اصطلاح رایج در بازار که امروز به عنوان سود و یا حاشیه سود مطرح می شود .(+) از تفاوت بین قیمت خرید و فروش حاصل می شود و برای هر مشتری میتواند متفاوت تعریف شود. هدف از تعیین مارژین تعیین جذابیت خرید برای مشتری است، که منافع حاصل از خرید و عرضه این محصول را بیان میکند.
2-تفاوت مارژین و مارک آپ
مارک آپ نسبت حاشیه سود محصول به قیمت خرید تعریف می شود.
مارجین نسبت حاشیه سود محصول به قمیت مصرف کننده تعریف می شود.
مارجین در واقع حاشیه سود برای مشتری است.
نحوه محاسبه آن، “تفاوت بین قیمت خرید و فروش محصول است.” یکی از راههای سود آوری محصول چگونگی تعریف و تعیین میزان مارجین محصول است.
بین مارجین، میزان فروش محصول، میزان سود آوری، ضریب همبستگی وجود دارد.(+)
حاشیه سود گاهی به عنوان یک مکمل و کاتالیزوری جهت فروش محصول عمل می نماید.
در صنعت پخش مارژین یا مارجین با در نظر گرفتن” نوع محصول، سبد ارائه محصول، کشش بازار، قدرت برند، میزان جذابیت محصولی تعیین می شود.”
راههای تعیین مارجین یا مارژین میتواند از روش های ذیل صورت گیرد.
1-بنچ مارک از رقبا
2-قیمت تمام شده محصول بعلاوه سود مد نظر
3-ترکیبی از دو روش فوق
4-کانال مشتری و نماینده فروش
محاسبه مارژین و مارک آپ با نرم افزار (+)
3- رابطه مارژین و زنده مانده محصول چگونه است؟
یکی از دلایل اصلی زنده مانده محصول در بازار میزان مارژینی است، که برای آن تعیین می شود، شرکتها از مارژین برای اهداف و مقاصد مختلف استفاده میکنند که در طول عمر محصول میتواند متفاوت باشد.
مثلا گاهی برای معرفی محصول، گاهی برای رقابت با سایر رقبا، گاهی برای افزایش تنوع سبد عرضه مارژین یک محصول متفاوت تعریف میشود و هدف اصلی هم ایجاد جذابیت برای خریدار است.
هر چقدر محصول، جز محصولات بادوام و کند فروش باشد، رابطه مارژین و خرید معنا دارتر میشود.( رابطه جذابیت سود حاصل از خرید کبریت و سود حاصل از خرید یخچال).
برخی از شرکت ها به دلیل اشتباه در محاسبه قیمت تمام شده محصول و در نظر نگرفتن برخی از جنبه هایی که مستقیم به میزان مارجین محصول ربط دارند، باعث ضرر و زیان به شرکت شده است.
در نهایت به دلیل عدم تحمل میزان زیان وارده به شرکت، تولید محصول متوقف و از چرخه عرضه خارج و به حذف محصول از بازار همه چیز درباره مارجین یا حاشیه منجر می گردد و به اصطلاح بازار ” جوان مرگ” می گردد.
4- مارژین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟
مارژین کالا در تمام فرایند طول عمر کالا شامل، مرحله معرفی، رشد، بلوغ و مرگ می تواند متفاوت تعریف گردد. قاعدتا در مراحل اولیه محصول دارای مارژین بهتر و بیشتری برای خریدار خواهد بود و در مراحل بعدی (بلوغ و مرگ) مارژین به نسبت عرف صنعت متعادل تر می گردد.
هنر تعیین مارژین کالا بسیار مهم می باشد و بسیار ساده انگارانه است که تصور کنیم با یک محاسبه سرانگشتی و قیمت رقبا میتوان به یک قیمت رقابتی از محصول رسید.
مثلا در همین فروشگاههای زنجیره ای رفاه، اتکا، هاپیراستار، جامبو، کوروش اگر به قیمتها نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که چرا برخی از محصولات در بعضی از فروشگاه ها به راحتی فروش می رود و همان محصول در فروشگاه رقیب به سختی به فروش میرود .
تعیین مارژین محصول برای هر کانال در بازار معمولا جداگانه تعریف می شود و این بستگی نوع کانال عرضه و اهمیت حضور در آن کانال و میزیان و نوع خرید کالا برای شرکت عرضه کننده دارد.
مثلا محصولات تک نفره در کترینگ ها بخصوص هواپیمایی کشور در اکثر مواقع نه تنها سودی برای شرکت عرضه کننده ندارد،، بلکه در بهترین حالت سود در نقطه سر به سر محاسبه می گردد، زیرا حضور در این نوع کانال های فروش، نوعی از دیده شدن در بین معرض بزرگان جامعه است.
5-رابطه بین مارژین و پروموشن چیست؟
مارژین یا مارجین یا حاشیه سود به عنوان نمادی از ارزش افزوده برای مشتری تلقی میگردد.
پروموشن معمولا در قالب یک تخفیف محصولی، که به صورت ریالی،تعدادی، تناژی تعریف می گرد.
با توجه به سیاست های شرکت عرضه کننده می تواند به صورت مقطعی، و یا در پروسه های زمانی خاصی، به عنوان کاتالیزو فروش مورد استفاده قرارگیرد. برای هر کانال فروش می تواند متفاوت باشد، اما هزینه پرموشن را به عنوان اضافه مارژین می توان در نظر گرفت.
6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چیست؟
به دلیل تنوع سیاست شرکت ها در خصوص نوع نگاه به مارژین نمی توان به قطعیت گفت، که هر محصولی که سود آورتر باشد، قاعدتا باید مارژین بالاتری هم داشته باشد.
زیرا سود آوری محصول تابعی از میزان فروش می باشد ، یعنی هر چه محصول بیشتری فروخته شود، برای سازمان سود آورتر است، اما در زمانی که محصول از مقبولیت بالای در فروش برخوردار است. مارژین را به عرف صنعت بسیار نزدیک می کنند.
شرکت ها میتوانند، زمانی که محصول در شرایط رکود و یا معرفی و طفولیت خود است به جهت شدت بخشیدن به فروش محصول و عرضه بیشتر آن با افزایش مارژین مقبولیت کالایی ایجاد نمایند.
7- دامنه قیمت گذاری و مارجین چیست؟
قمیت گذاری و مارجین رابطه تنگاتنگی با هم دارند، در صورت افزایش مارجین محصول قاعدتا قیمت نهایی محصول نیز افزایش پیدا می کند، اما این افزایش تا سطحی قابل تعریف است، که کشش بازار و تقاضای مشتری تعیین کند.
هر چه مارجین بالاتری برای محصول خود در نظر بگیرم ریسک کم شدن خرید به دلیل افزایش قیمت نهایی محصول وجود دارد، و بر عکس هر چه مارجین را کمتر از عرف صنعت بگیرم باز هم به دلیل ارزش افزوده کم برای کانال های واسط و توزیع خرید محصول کمتر می گردد و به تبع عرضه آن هم کم می شود.
مثال عرضه آب معدنی به دلیل داشتن وزن زیاد و سود کم در میان شرکت های پخش خیلی جذاب نیست و بیشتر برای تکمیل نمودن سبد عرضه استفاده می گردد.
8-چه اجزای در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟
اجزای زیادی در تعیین نوع مارژین دخیل هستند، که به برخی از مهمترین موارد و اجزا ء اشاره نمود :
[su_box title=”عوامل تاثیر گذار در تعیین مارجین یا مارژین” box_color=”#e82dca” title_color=”#2c2626″]
2- تنوع سبد عرضه.
3-نوع و تعداد کانال های عرضه.
4-بسته بندی محصول (کوچک – بزرگ -متوسط).
5- طبقه محصول(کند فروش- تند فروش).
6- قدرت برند(رهبر- پبرو – حاشیه).
7-تعداد رقبا(زیاد- متوسط- کم).
8- نوع بازار (جدید،فعلی،اشباع،خالی) [/su_box]
مهمترین مقوله اثر گذار مارژین محصول را می توان قدرت برند ذکر کرد، به طور مثال شرکت های که دارای برند قوی تری نسبت به سایر رقبا در بازار هستند، مشتریان و خریداران از حاشیه چانه زنی کمتری در خصوص تعیین میزان مارجین کالا برخوردار هستند، به تبع آن محصولات می تواند داری مارجین پایین تری نسبت به رقبای سوم و چهارم خود در بازار باشد.
عناصر پیچیده و تاثیر گذار بر میزان مارژین محصول به عنوان یک ابزار مشوق کننده و ترغیب کننده خرید محصول:
با یک مثال این موضوع را میتوان بیشتر توضیح داد، یک شرکت تولید فراورده های لبنی آلفا تصمیم می گیرد، دوغ جدید خود را به بازار ارائه کند، متغیر های وابسته در جذابیت و مقبولیت این محصول، شامل بسته بندی، خواص ارگانولپتیگی (طعم و مزه)قدرت برند، ساختار توزیع، سبد محصولات و مارژین و…می باشد.
شرکت الفا تصمیم می گیرد با استفاده از روش بنچ مارک، از رقیب اصلی خود به تعیین حاشیه سود محصول بپردازد. در نهایت این شرکت تصمیم می گیرد که مارژین محصول را 20 درصد بیشتر، نسبت به محصول رقیب روانه بازار مصرف نماید.
در نگاه اول به نظر می آید جذابیت محصول ارائه شده مورد قبول بازار واقع گردیده، میزان فروش محصول افزایش پیدا میکند و شرکت احساس می کند با این روش توانسته محصول را مورد مقبول بازار نماید.
بعد از مدتی که شرکت رقیب اصلی متوجه کاهش سهم بازار این محصول می شود، با استفاده از قدرت برند، یا سبد محصولات و یا قدرت شبکه توزیع ، دست به مقابله به مثل می زند به شبکه عرضه خود فشار می آورد و خرید سبد محصول را منوط به خرید این محصول اصلی می نماید.
این تکنیک باعث می شود برخی از مشتریان که محصول شرکت آلفا را خریده اند با وجود مارژین بالا از خرید بعدی انصراف داده و ترجیح خود را به همکاری با شرکت بعدی تغییر دهند، زیرا شرکت رهبر بازار توانسته با افزایش جذابیت خرید اعتباری میزان مقبولیت کالای مشابه رقیب را به شدت کم نماید.
مشتریان بعد از مدتی از خرید محصول جدید شرکت آلفا خوداری می نمایند، شرکت آلفا مجبور است، این بار با حربه ارائه پروموشن به ازای خرید محصول وارد بازی رقابت وسهم گیری شود .
همین چرخه طور دیگری شکل می گیرد و باعث ارائه امتیازات بیشتر از طرف هر دو رقیب در بازار می شود، تا جایی که گام بعدی به منظور ایجاد رضایت بیشتر مشتریان، گارانتی نمودن همه چیز درباره مارجین یا حاشیه صدردصد محصول بدون چانه زنی است، با این حال فروش محصول جدید همچنان از فروش پایین و ضایعات بالا برخوردار است.
شاید به نظر اگر در همان ابتدا شرکت برای کسب سهم بیشتر در کوتاه مدت وارد جنگ رقابتی نمی شد، این محصول میتوانست با استفاده از ویژگی های خود محصول در نیش مارکت ها بازار خوبی را به دست آورد.
به نظر میرسد به علت مقبولیت نداشتن محصول در بازار ، شرکت در هر مرحله مجبور شده است مارجین محصول همه چیز درباره مارجین یا حاشیه را با پروموشن افزایش دهد و در نهایت نه تنها سودی حاصل شرکت نشده، بلکه زیانی نیز محتمل شرکت می نماید.
لذا توصیه مشود که در بحث تعیین مارجین حتما شرایط حاکم بر صنعت و بازار و شرایط رقابتی شرکت و شناخت اجزاء تاثیر گذار بر مارجین محصول به دقت بررسی شود تا در برآورد کشش و تقاضای مشتری دچار خطا نشویم.
درست تر این است که هزینه پروموشن و هزینه ضایعات که مستقیم به محصول ربط دارد، را جز هزینه های حاشیه سود محصول در نظر بگیرم و بعد ببینیم آیا این محصول آنقدر ارزشمند است که با این ترکیب حاشیه سود وارد بازار شود؟
[su_note note_color=”#f7ff66″]9-مثال عملیاتی از محاسبه ترکیبی مارژین[/su_note]
نام محصول دوغ بطری
میزان حاشیه سود : از قیمت خرید تا مصرف کننده 20 درصد
میزان هزینه پرموشن:(به ازای هر ۵ عدد یک عدد ) معادل 20 درصد ) بسته ۶ تایی(۵+۱)
میزان هزینه: برگشت محصول 6 درصد
هزینه های توزیع : مارجین برای کانال های واسط و نمایندگان توزیع کننده 20 درصد
هزینه کل و تعیین مارژین : شامل 66 درصد از قیمت تمام شده محصول می باشد.(۲۰+۲۰+۲۰+۶)
لازم به توضیح است که مشتری در یک بسته که شامل ۶ عدد دوغ است، یک عدد را به عنوان اشانتیون خرید دریافت می کند و اگر عدد یک را تقسیم بر عدد ۵ نمایم به عدد ۲۰ درصد میرسیم. یعنی از قیمت خرید مغازه دار ۲۰ درصد جایزه خرید دریافت کرده است.
سوال مهم در پایان بحث مارژین یا مارجین و یا حاشیه سود محصول این است که کدام روش تعیین مارجین می تواند در این مقطع باعث رشد محصول در بازار شود؟
آیا ترکیب مارژین محصول برای همه کانال های عرضه یکسان تعریف شود؟
آیا میزان برآورد فروش اولیه محصول می تواند، هزینه های ناشی از قیمت تمام شده را پوشش دهد؟
و سوالاتی بیشتری که به تعیین درست تر از مارژین محصول و کالا در ذهن ما شکل بگیرد؟
مارجین چیست؟ | همه چیز درباره مارجین یا حاشیه
اگر می خواهید در وادی بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس فعالیت کنید، باید خودتان را برای یادگیری واژه ها و اصطلاحات این بازار، آماده کنید. هر مارکتی، یک سری واژگان مخصوص به خودش را دارد که به آن اصطلاحا زبان منحصر به فرد آن شغل خاص گویند. یکی از این اصطلاحات بسیار حیاتی، مارجین است.
فردی را در نظر بگیرید که زبان انگلیسی خوبی دارد. این فرد وقتی برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه می شود، باید زبان خاص علم پزشکی را یاد بگیرد. در بازار فارکس هم این مسئله صادق است.
هیچ تریدر حرفه ای را پیدا نخواهید کرد که با واژه مارجین آشنا نباشد. شما باید با واژه هایی چون اهرم، اسپرد، پیپ، مارجین، سطح مارجین و مارجین کال و غیره آشنا شوید.
برای معامله در بازار فارکس، شما تنها به مقداری از سرمایه خود برای باز کردن و حفظ یک پوزیشن جدید، نیاز دارید. اسم این سرمایه، مارجین است. به عنوان مثال اگر قصد خرید 100.000 دلار امریکا جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، شما نیاز به کل سرمایه تان ندارید.
تنها چیزی که شما نیاز دارید، اندکی از آن پول یعنی 3000 دلار است. در حقیقت، عدد واقعی که شما نیاز دارید، به بروکرتان بستگی دارد. نتیجتا، مارجین حکم مقداری از سرمایه و یا چیزی شبیه به ضمانت را دارد. این ودیعه برای این است که شما بتوانید تا لحظه آخر، پوزیشنتان را حفظ کنید.
مارجین، دستمزد یا هزینه معامله نیست. در حقیقت، مارجین مقداری از سرمایه شما است که بروکرتان، برای باز نگه داشتن معامله تان از تراز حساب شما، کنار می گذارد. این کار برای این است که کارگزار، اطمینان پیدا کند شما از پس ضرر و زیان های معامله بر می آیید.
ضمنا، این مقدار پول فقط مادامیکه در حال ترید کردن هر دارایی خاصی می باشید، استفاده، بلوکه و یا به عنوان ضمانت کنار گذاشته خواهد شد. به محض بسته شدن پوزیشن تان، مارجین شما آزاد یا دوباره به حساب شما واریز خواهد شد و شما مجددا قادر خواهید بود در تریدهای بعدی تان، از آن استفاده کنید.
در این مقاله آموزشی قصد داریم تا شما را با موضوعات زیر، آشنا کنیم.
مارجین چیست، درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست، مارجین مورد نیاز چیست، ارتباط بین مارجین و اهرم، فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس، مارجین لول Margin Level، کال مارجین Call Margin، مارجین آزاد و نتیجه گیری.
مارجین چیست؟
مارجین درصدی از کل ارزش پوزیشن معاملاتی است که باید برای باز کردن تریدتان، کنار بگذارید. معامله کردن از طریق مارجین، معامله گران را در همه چیز درباره مارجین یا حاشیه معرض خطر قرار می دهد. در حقیقت، معاملات مارجینی هم سود و هم ضرر معامله گران را افزایش می دهد.
معامله کردن با مارجین، به معامله گران این امکان را می دهد تا سایز معاملاتشان را بزرگ کنند. در واقع مارجین، این اجازه را به تریدرها می دهد تا پوزیشن های معاملاتی اهرمی باز کنند. یعنی با مقدار پول کمتر، آنها را در معرض سودهای فراوان تر و یا خطرات بیشتر قرار می دهد.
فراموش نکنید مارجین مثل شمشیر دو لبه عمل می کند. زیرا، همانطور که گفتیم هم می تواند سود و هم زیان شما را افزایش دهد دلیل این مسئله هم این است که مارجین بر اساس ارزش کل معامله هست، نه فقط مقدار مورد نیاز برای باز کردن آن ترید.
اهرمی که در اختیار معاملهگران قرار میگیرد به مارجین مورد نیاز کارگزار یا محدودیتهای اهرمی که توسط نهاد نظارتی مربوطه، برای مثال ESMA تعیین شده است، بستگی دارد.
مارجین مورد نیاز بسته به کارگزاران فارکس و منطقه جغرافیایی که حساب شما در آن مستقر است متفاوت است، اما معمولاً در بریتانیا برای محبوب ترین جفت ارزها از حدود 3.3٪ شروع می شود.
به عنوان مثال، اگر یک کارگزار فارکس مارجینی با نرخ 3.3٪ را ارائه دهد و یک معامله گر بخواهد پوزیشنی به ارزش 100.000 دلار باز کند، فقط 3300 دلار به عنوان ضمانت برای ورود به معامله مورد نیاز است. مابقی 96.7% را خود بروکر برای تان فراهم می کند.
در مثال بالا، اهرم ما 30:1 است. در حقیقت با افزایش سایز معامله، میزان مارجین مورد نیاز نیز، افزایش می یابد. ضمنا یادتان باشد از لحاظ طبقه بندی اگر شما یک "مشتری حرفه ای" محسوب شوید، مارجین مورد نیاز شما، فرق خواهد کرد.
داشتن درک و فهم درستی از معنی مارجین، برای کسانی که در معاملاتشان از اهرم استفاده می کنند، بسیار حیاتی است. درک این نکته که معامله به وسیله مارجین می تواند سود و ضرر شما را افزایش دهد یا در کل ریسک معاملات شما را بالا ببرد، بسیار مهم است.
درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست؟
مارجین، درصدی از "کل سایز معامله" است که همچنین به "ارزش کل" پوزیشنی که قصد باز کردنش را دارید نیز، مشهور است. درصد مارجین مورد نیاز، بسته به اینکه چه جفت ارزی را معامله می کنید یا با کدام بروکر کار می کنید، فرق می کند.
درصدهای مارجینی که به شما پیشنهاد می شود ممکن است از: 0.25%، 0.5%، 1%، 2%، 5%، 10% و یا بیشتر هم همه چیز درباره مارجین یا حاشیه باشد. به این "مقدار درصد"، درصد مارجین مورد نیاز، یا اصطلاحی که در ایران ترجمه شده یعنی "شرط مارجین" گفته می شود.
در شکل زیر شما نمونه هایی از درصدهایی که به جفت ارزهای متفاوت تعلق گرفته را، می بینید.
جفت ارز مورد نیاز
مارجین مورد نیاز
مارجین مورد نیاز چیست؟
اگر به خاطر داشته باشید در تعریف مارجین گفتیم به درصد خاصی از پول شما که برای ترید بلوکه می شود، مارجین می گویند. همین درصد خاص، مارجین مورد نیاز نام دارد. حال، هر پوزیشنی که شما باز می کنید، برای بلوکه شدن به مقدار خاصی از "مارجین مورد نیاز" احتیاج دارد.
به مارجین مورد نیاز، مارجین وثیقه ای، مارجین ورودی و مارجین اولیه نیز گفته می شود. اجازه دهید با مثالی ساده، موضوع را برایتان بیشتر روشن کنیم. جفت ارز EUR/USD را در نظر بگیرید.
اگر شما قصد معامله 100.000 دلار جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، و قصد استفاده از اهرم را هم نداشته باشید، شما باید 100.000 دلار امریکا در حساب معاملاتی تان داشته باشید. ولی اگر قصد ورود به معامله 100.000 دلاری با "درصد مارجین مورد نیاز 2%" داشته باشید، "مارجین مورد نیاز شما" برای بازکردن و حفظ این ترید، فقط 2000 دلار می باشد.
ارتباط بین مارجین و اهرم
شما از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده می کنید. اهرم، یک قدرت معاملاتی افزایش یافته است که برای استفاده از حسابهای مارجینی، در دسترس می باشد. اهرم به شما اجازه ترید کردن مبالغ بزرگتر از مبلغ هایی که در حسابتان موجود است، می دهد. اهرم در قالب نسبت، نمایان می شود. مثلا در قالب اهرم معاملاتی X:1
در حقیقت اهرم، نسبتی است بین پول واقعی که شما دارید و پولی که با آن می توایند ترید کنید. به عنوان مثال، اگر شما قصد ترید کردن 1 لات معاملاتی جفت ارز USD/JPY بدون مارجین را داشته باشید، شما دقیقا به 100.000 دلار نیاز خواهید داشت.
ولی با "درصد مارجین مورد نیاز 1%"، شما باید فقط 1000 دلار از پولتان را به عنوان وثیقه، کنار بگذارید. حال، اهرمی که برای این معامله ایجاد شده، 100:1 می باشد. در شکل زیر، شما نسبتهای اهرم بسته به درصد مارجین مورد نیاز را می بینید.
جفت ارز
درصد مارجین مورد نیاز
نسبت اهرم
فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس
وقتی که با مارجین معامله می کنید، مقدار مارجین یا همان مارجین مورد نیازی که برای نگهداری یک پوزیشن به آن نیاز دارید، به صورت درصد یا همان درصد مارجینی از سایز پوزیشن شما، محاسبه می شود. آن مقدار مارجین مشخص مورد نیاز، بر اساس ارز پایه جفت ارزی که در حال معامله آن می باشید، محاسبه می شود.
اگر ارز پایه شما با ارزی که حسابتان را با آن باز کرده اید متفاوت باشد، مارجین مورد نیاز به پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید، تبدیل خواهد شد. فرمول مارجین مورد نیاز به این شکل است:
اگر ارز پایه، با پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید یکی باشد:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز |
و اگر که ارز پایه با ارز حساب معاملاتی شما متفاوت است:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز * نرخ مبادله بین ارز پایه و ارز حساب معاملاتی شما |
مارجین لول Margin Level
به زبان ساده، مارجین لول یا مقدار مارجین، میزان سلامت حساب معاملاتی شما را نشان می دهد. شاید بپرسید چطور؟ در حقیقت مارجین لول، نسبت سرمایه شما به مارجین استفاده شده که به صورت درصد نشان داده شده، می باشد. اگر بخواهیم آن را در غالب یک فرمول به شما نشان دهیم، به این شکل است:
مارجین لول = سرمایه / مارجین استفاده شده * 100
فرض کنید سرمایه شما به عنوان یک تریدر، 5000 دلار است. 1000 دلار شما به صورت مارجین، توسط بروکر شما بلوکه شده است. مارجین لول شما بر اساس این فرمول، به این شکل است:
این مبلغ در بازار فارکس، یک حساب بسیار سالم و عالی تلقی می شود. یک راه برای اطمینان از اینکه آیا حساب شما سالم است یا خیر، این است که ببینید آیا مارجین لول شما بالای 100% است یا خیر.
کال مارجین Call Margin
وقتی که در فارکس مارجین لول شما به یک اندازه خاصی می رسد، به آن کال مارجین می گویند. زمانیکه حساب شما به این آستانه برسد، امکان بسته شدن اجباری برخی یا تمام پوزیشن های شما، وجود دارد. اصطلاحا به این شرایط، Liquidated یا لیکویید شدن هم گفته می شود.
مقدار این مارجین، در حقیقت نزد هر کارگزاری با هم متفاوت است. مثلا وقتی که سطح مارجین حساب شما نزد بعضی بروکرها به 100% برسد، هشدار کال مارجین شما فعال می شود.
در نتیجه، زمانیکه حساب مارجینی شما که معمولا به خاطر یک یا چند معامله ضررده با کمبود نقدینگی مواجه شده است، شما کال مارجین شده اید. معنی این هشدار این است که باید حسابتان را دوباره شارژ کنید و اگر شارژ نکنید، حساب شما به طور اتوماتیک بسته خواهد شد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله کال مارجین چیست؟ سر بزنید.
مارجین آزاد
مارجین معمولا به این شکل طبقه بندی می شود: 1- مارجین استفاده شده 2- مارجین آزاد. هنگامی که یک تریدر فارکس پوزیشنی را باز می کند، سپرده اولیه معامله گر برای آن معامله به عنوان وثیقه توسط کارگزار بلوکه می شود. مجموع پولی که کارگزار برای باز نگه داشتن پوزیشن های معامله گر بلوکه کرده است، مارجین استفاده شده نامیده می شود.
حال بپردازیم به مارجین آزاد. مابه التفاوت سرمایه و مارجین استفاده شده، مارجین آزاد نام دارد. در حقیقت مارجین آزاد، همان مقدار پول راکد درون حساب شما است که درگیر هیج پوزیشنی نشده است. به مارجین آزاد، مارجین قابل استفاده نیز گفته می شود. چرا که شما می توانید از آن در معاملات آتی تان، استفاده کنید.
نتیجه گیری
یکی از بزرگترین جذابیت هایی که بازار فارکس ایجاد کرده، معامله از طریق ابزاری به اسم مارجین است. اما معنی مارجین برای خیلی از تریدرها، مفهومی مبهم و غریبه است.
همان گونه که برای شما توضیح دادیم، معامله با مارجین شما را قادر می سازد تا تریدهایی بزرگتر از موجودی درون حسابتان باز کنید. اما فراموش نکنید که معامله با مارجین، مثل شمشیر دو لبه می ماند. همان قدر که شما ممکن است به سود برسید، به همان اندازه امکان ضرر کردن و از دست رفتن سرمایه تان، وجود دارد.
از شما خواهش می کنیم تا این مقاله را در صورت نیاز چند بار مطالعه کنید تا با مفهوم مارجین، قبل از ورود به دنیای واقعی ترید، آشنا شوید. در صورتیکه این مقاله را مفید یافتید، لطفا آن را با عزیزانتان نیز، به اشتراک بگذارید تا جلوی ضررهای احتمالی آنها را بگیرید.
کال مارجین به زبان ساده و هر آنچه لازم است در مورد آن بدانید
کال مارجین زمانی اتفاق میافتد که ارزش دارایی شما در یک حساب کارگزاری به زیر سطح معینی میرسد؛ سطح معینی که به عنوان مارجین یا حاشیه مشخص شده است و دارنده حساب را ملزم میکند تا حساب خود را برای برآورده کردن شرایط مارجین شارژ نماید. در ادامه مقاله با ما همراه شوید.
کال مارجین (margin call) چیست ؟
اگر شما یک اکانت مارجین در یک کارگزار ایجاد کرده اید، به این معناست که شما می توانید با ترکیبی از پول خود و پولی که از کارگزار وام می گیرید، سهام و … خریداری کنید. پولی که از بروکر خود قرض گرفته اید به عنوان حاشیه یا مارجین شناخته می شود؛ و برای شما این امکان را فراهم می کند تا بیشتر از آنچه سرمایه دارید، معامله کنید و بازده معاملات شما متفاوت شود.
نکته ی بسیار مهمی که در ارتباط با خرید مارجین لازم است بدانید این است که، شما به یک دارایی برای نگهداری و حفظ مارجین نیز نیاز دارید و این مستلزم آن است که درصد مشخصی از سهام خود را در حساب تان نگه دارید. به این دلیل که وقتی پورتفولیوی شما به کمتر از حاشیه معین شده میرسد، که معمولاً دلیل آن کاهش قیمتها می باشد، با یک کال مارجین از سوی کارگزار خود مواجه خواهید شد.
اکنون که با کال مارجین تا حدودی آشنا شدید، حتما می پرسید، خب زمانی که با آن مواجه شدیم باید چکار کنیم؟ در بخش بعدی به توضیح این مسئله پرداخته ایم.
هنگام مواجهه با کار مارجین (margin call) چه باید کرد؟
هنگامی که یک کال مارجین از سوی بروکر خود دریافت کردید، چند گزینه برای شما وجود دارد :
- وجه نقد اضافه را تا رساندن حساب خود به سطحی که مارجین را بتوانید همچنان حفظ کنید، واریز کنید.
- سهام اضافه را تا سطح مارجین مشخص شده به حساب خود منتقل کنید.
- برای جبران کسری حساب خود، بخشی از سهام خود را (احتمالاً با قیمت های پایین) بفروشید
به این نکته توجه داشته باشید که معمولاً دو تا پنج روز فرصت دارید تا به یک کال مارجین پاسخ دهید، اما ممکن است در نوسانات بازار این زمان کوتاه تر باشد؛ و چنانچه همه چیز درباره مارجین یا حاشیه این امکان برای شما وجود ندارد که سریعا به آن پاسخگو باشید و برای رفع آن سریعا اقدام کنید، تا کارگزار خود را راضی کنید، ممکن است سهام شما بدون اجازه تان به فروش برسد تا کسری مارجین جبران شود.
چگونه از کال مارجین اجتناب کنیم؟
اول از هر چیز باید بگوئیم که ساده ترین راه برای اجتناب از کال مارجین این است که در وهله اول حساب مارجین نداشته باشید؛ مگر اینکه یک معامله گر حرفه ای باشید.
سرمایه گذاری با مارجین برای دریافت بازدهی مناسب در طول زمان، گزینه ی چندان ضروری نمی باشد. اما اگر حساب مارجین دارید، در این بخش چند راهکار برای شما آورده ایم که می توانید برای اجتناب از کال مارجین از آن ها استفاده کنید.
- همیشه پول نقد اضافی داشته باشید؛ پول نقدی که هر آن به آن نیاز داشتید برای واریز به حسابتان در دسترس باشد و در صورت کال مارجین شدن ، نیاز شما را رفع کند. سپرده گذاری وجوه اضافی، یکی از راه هایی است که شما را با الزامات مارجین مطابقت می دهد.
- برای محدود کردن نوسانات، تنوع در دارایی های خود ایجاد کنید. از طریق ایجاد تنوع ، در مواقع کاهش شدید روند بازار ، موقعیت هایی که ممکن است به سرعت کال مارجین ایجاد کند، مدیریت می شود. برعکس، تمرکز بیش از حد روی سرمایه گذاری داراییهای بیثبات میتواند شما را هنگام کاهش شدید روند قیمت ها در بازار، آسیبپذیر کند؛ که این میتواند منجر به کال مارجین شدن شما بشود.
- حساب خود را دقیق و مرتبا کنترل کنید تا کال مارجین نشوید و بهتر است هر روز به پرتفوی خود سری بزنید. اگر تعادل حاشیه ای قابل توجهی دارید، لازم است آن را به طور روزانه پیگیری کنید. این به شما کمک میکند تا از جایگاه پورتفولیوی خود و نزدیک بودن به سطح مارجین و سطح نگهداری آن کاملا آگاه باشید.
به این ترتیب شما می توانید مراقب حساب مارجین خود باشید و مانع از کال مارجین شدن بشوید.
در بخش بعدی مارجین و کال مارجین را با ذکر مثالی برای شما عزیزان توضیح خواهیم داد تا با این اصطلاح در بازارهای مالی بیشتر آشنا شوید.
مثالی از کال مارجین
فرض کنید شما 10000 دلار به حساب خود واریز کرده اید و 10000 دلار دیگر از کارگزار خود وام گرفته اید. حال تصمیم می گیرید 20000 دلار خود را بردارید و آن را در 200 سهم شرکت XYZ سرمایه گذاری کنید و هر سهم 100 دلار معامله شود؛ در حالی که مارجین شما 30 درصد است.
قبل از هر چیز باید بدانید که فرمولی برای محاسبه حداقل ارزش حساب برای اجتناب از کال مارجین وجود دارد که عبارتست از :
حداقل ارزش حساب برای جلوگیری از کال مارجین = مبلغی که از بروکر وام گرفته اید /(میزان مارجین-1)
در این مثال ، مارجین برای برابر است با 6000 دلار و حداقل میزان ارزش حساب برای جلوگیری از کال مارجین برابر است با 14285.71 دلار و اگر ارزش بازار به کمتر از این عدد برسد، در معرض خطر کال مارجین قرار خواهید گرفت. بنابراین اگر قیمت سهام XYZ به 71.42 دلار یا کمتر کاهش یابد، با یک کال مارجین مواجه خواهید شد.
حال فرض کنید شرکت XYZ نتایج سود ناامید کننده ای را گزارش می کند و اندکی پس از خرید، سهام به 60 دلار سقوط می کند. ارزش حساب شما اکنون 12000 دلار یا 200 سهم به ازای هر سهم 60 دلار است و 1600 دلار کمتر از 30 درصد مارجین مورد همه چیز درباره مارجین یا حاشیه نیاز، دارید. در این شرایط شما چند گزینه محدود برای انتخاب دارید :
- 1600 دلار پول نقد به حساب واریز کنید تا بتوانید به کال مارجین پاسخ دهید.
- 1600 دلار از سهام موجود که قابل انتقال به مارجین است را به حساب منتقل کنید.
- 3,333.33 دلار از سهام XYZ را بفروشید تا وام مارجین را پرداخت کنید و موجودی حساب خود را تا 30 درصد افزایش دهید.
شایان ذکر است که این حداقل الزامات برای بازگرداندن شما به انطباق با مارجین نگهداری شده است و اگر بازار سهام همچنان به کاهش خود ادامه دهد، باید به سهام خود اضافه کنید.
اگر با حساب مارجین معامله می کنید حتما به این نکات توجه کنید
- دوستان عزیز، این مسئله مهم را به یاد داشته باشید که شما باید وام خود را به طور کامل به بروکر بازپرداخت کنید و هر گونه ضرر در معاملات به طور کامل متعلق به شما است.
- در واقع، کارگزار شما ممکن است به شما هشدار زیادی در مورد کال مارجین ندهد؛ اما او حتی می تواند بدون اجازه شما یا بدون توجه به استراتژی های مالیاتی، سهام شما را بفروشد.
- کال مارجین اغلب در طول نوسانات شدید بازار ایجاد میشود و کارگزاران ممکن است سعی کنند ریسک خود را با کاهش میزان وام مارجین بدون اطلاع شما، کاهش دهند.
کلام پایانی
با وجود تمام مطالبی که در ارتباط با کال مارجین (margin call) گفته شد، خرید سهام با مارجین برای اکثر سرمایه گذارانی که برای یک هدف بلندمدت مانند بازنشستگی سرمایه گذاری می کنند ایده خوبی نیست.
کال مارجین شما را وادار می کند که دارایی حساب خود را با افزودن پول نقد و سهام اضافی یا با فروش دارایی های موجود افزایش دهید. همچنین از آنجایی که کال مارجین اغلب در دورههای نوسان شدید بازار رخ میدهد، ممکن است مجبور شوید سهام خود را با قیمتهای پایین بفروشید.
معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟
معاملات مارجین (Margin Trading) روشی برای معامله داراییها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است. در مقایسه با حسابهای معاملات نقدی یا اسپات، حسابهای مارجین به معاملهگران اجازه میدهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و تا بتوانند از آنها به عنوان اهرم برای باز کردن موقعیتهای معاملاتی خود استفاده کنند. اساسا، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت میکنند تا تریدرها بتوانند در معاملات موفق خود به سودهای بیشتری دست یابند.
توانایی معاملات مارجین برای تقویت و تشدید نتایج معاملاتی باعث میشود که این شکل از معاملهگری در بازارهای با نوسان کم، به ویژه بازار فارکس، محبوبیت خاصی پیدا کند. با این حال، بسیاری از معاملات مارجین در بازارهای سهام، کالا و ارزهای دیجیتال نیز استفاده میشود. در بازارهای رایج مالی، سرمایه قرض گرفتهشده معمولا توسط یک کارگزار تامین میشود. با این حال، در معاملات ارزهای دیجیتال، این وجوه داراییها توسط معاملهگران دیگر ارائه میشود – Lending and Borrowing – که بر اساس تقاضای بازار دارایی خود را وام داده و از این طریق سود کسب میکنند. البته برخی از همه چیز درباره مارجین یا حاشیه صرافیهای ارزهای دیجیتال نیز سرمایههایی برای انجام Margin Trading در اختیار کاربران خود قرار میدهند.
معاملات مارجین چیست؟
از معاملات مارجین میتوان برای باز کردن پوزیشنهای خرید و فروش استفاده کرد. پوزیشن خرید (Long Position) منعکس کننده این فرض است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت، در حالی که یک پوزیشن فروش (Short Position) منعکس کننده عکس آن است. هنگامی که پوزیشن مارجین باز است، داراییهای معاملهگر به عنوان وثیقه برای سرمایه قرض گرفتهشده عمل میکنند. درک این موضوع برای معاملهگران ضروری است؛ زیرا اکثر کارگزاریها این حق را برای خود محفوظ میدارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف پوزیشن آنها (بالاتر یا پایین تر از یک آستانه خاص) این داراییها را مجبور به فروش کنند.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر یک پوزیشن اهرمی لانگ باز کند، زمانی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش یابد، مارجین میتواند فراخوانی شود. فراخوانی مارجین زمانی اتفاق میافتد که یک معاملهگر باید وجوه بیشتری را به حساب مارجین خود واریز کند تا به حداقل نیاز معاملاتی مارجین برسد. اگر معاملهگر نتواند این کار را انجام دهد، داراییهای آنها به طور خودکار برای پوشش زیان خود به حساب صرافی واریز میشود که اصطلاحاً لیکوئید شدن (Liquidation) میگویند. به طور معمول، این زمانی اتفاق میافتد که ارزش کل تمام داراییها در یک حساب مارجین، که به عنوان لیکوئیدیشن مارجین نیز شناخته میشود، کمتر از حد نیاز کل آن صرافی یا کارگزار خاص باشد.
معاملات مارجین چگونه انجام میشوند؟
هنگامی که معامله مارجین آغاز میشود، معاملهگر ملزم خواهد بود که درصدی از ارزش کل سفارش را تامین کند. این تریدینگ و سرمایهگذاری اولیه به عنوان مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم اهرم یا لوریج دارد. به عبارت دیگر، حسابهای معاملاتی مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشوند و اهرم نسبت وجوه قرض گرفته شده به مارجین را توصیف میکند. برای مثال، برای باز کردن یک معامله ۱۰۰٬۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰:۱، یک معامله گر باید ۱۰٬۰۰۰ دلار از سرمایهی خود را سپرده کند.
پلتفرمها و بازارهای مختلف معاملاتی مجموعهای متمایز از قوانین و نرخهای اهرمی را ارائه میدهند. به عنوان مثال، در بازار سهام، ۲:۱ یک نسبت معمولی است، در حالی که قراردادهای فیوچرز اغلب با اهرم ۱۵:۱ معامله میشوند. در رابطه با کارگزاریهای فارکس، معاملات مارجین اغلب با نسبت ۵۰:۱ اهرمی میشوند. اما در برخی موارد از ۱۰۰:۱ و ۲۰۰:۱ نیز استفاده میشود. وقتی صحبت از بازارهای ارزهای دیجیتال به میان میآید، نسبتها معمولاً از ۲:۱ تا ۱۰۰:۱ متغیر است. جامعه معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال اغلب از اصطلاحات “x” (۲x، ۵x، ۱۰x، ۵۰x و غیره) در باز کردن موقعیتهای معاملاتی در معاملات مارجین خود استفاده میکند.
مزایا و معایب معاملات مارجین
بارزترین مزیت Margin Trading این است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر پوزیشنهای معاملاتی میتواند منجر به سود بیشتر شود. به غیر از آن، معاملات مارجین میتوانند برای تنوع مفید باشد، زیرا معاملهگران میتوانند چندین پوزیشن را با مقادیر نسبتاً کمی از سرمایه باز کنند. در نهایت، داشتن یک حساب مارجین ممکن است باز کردن سریع موقعیتها را برای معاملهگران آسانتر کند، بدون اینکه مجبور باشند مبالغ زیادی را به حساب خود منتقل کنند.
علیرغم تمام مزایا، معاملات مارجین دارای مشکلِ آشکار افزایش زیان است. این نوع معاملات به همان صورتی که میتواند سود را افزایش دهد، زیان را نیز میتواند افزایش دهد. برخلاف معاملات معمولی اسپات، معاملات مارجین احتمال زیانهایی را دارد که بیش از سرمایهگذاری اولیه معاملهگر است و به این ترتیب، یک روش معاملاتی با ریسک بالا در نظر گرفته میشود.
بسته به میزان اهرمی که در یک معامله وجود دارد، حتی یک کاهش کوچک در قیمت بازار ممکن است زیان قابل توجهی را برای معاملهگران به همراه داشته باشد. به همین دلیل، مهم است که سرمایهگذارانی که تصمیم به استفاده از Margin Trading دارند، از استراتژیهای مدیریت ریسک مناسب و استفاده از ابزارهای کاهش ریسک، مانند سفارشهای استاپ-لیمیت (stop-limit) استفاده کنند.
معاملات مارجین در بازارهای ارزهای دیجیتال
معامله با مارجین ذاتا ریسک بیشتری نسبت به معاملات معمولی دارد، اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال به میان میآید، ریسکها حتی بیشتر هم میشود. با توجه به سطوح بالای نوسانات که در این بازارها وجود دارد، معاملهگران مارجین ارزهای دیجیتال باید مراقب باشند. در حالی که استراتژیهای پوشش ریسک و مدیریت ریسک ممکن است مفید باشند، معاملات مارجین مطمئنا برای مبتدیان مناسب نیست.
توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها، و تعیین نقاط ورود و خروج، خطرات مربوط به Margin Trading را از بین نمیبرد اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسکها و ترید کردن موثرتر کمک کند. بنابراین، قبل از معاملات ارزهای دیجیتال خود، به کاربران توصیه میشود ابتدا درک دقیقی از تحلیل تکنیکال داشته باشند و تجربه گستردهای در معاملات اسپات کسب کنند.
تامینات سرمایه
برای سرمایه گذارانی که تحمل ریسک را ندارند و نمیخواهند در معاملات مارجین شرکت کنند، راه دیگری برای کسب سود از روشهای معاملات اهرمی وجود دارد. برخی از پلتفرمهای معاملاتی و صرافیهای رمزنگاری ویژگیای به نام تامین مالی مارجین را ارائه میکنند که در آن کاربران میتوانند پول خود را برای تامین مالی معاملات حاشیه سایر کاربران متعهد کنند. معمولاً این فرآیند از شرایط خاصی پیروی میکند و نرخهای بهره پویا را به همراه دارد. اگر تریدری شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را قبول کند، تأمینکننده وجوه حق بازپرداخت وام را با سود توافق شده دارد.
اگرچه مکانیسمها ممکن است از صرافیای به صرافی دیگر متفاوت باشد، خطرات تامین وجوه مارجین نسبتا کم است. زیرا میتوان پوزیشنهایی اهرمی را به اجبار بست تا از زیانهای بیش از حد جلوگیری شود. با این حال، تامین مالی مارجین از کاربران میخواهد که وجوه خود را در کیف پول صرافی نگه دارند. بنابراین، مهم است که خطرات مربوطه را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی خاصی که برای سرمایه گذاری خود انتخاب کردیم چگونه کار میکند.
کلام آخر
مطمئنا مارجین تریدینگ ابزار مفیدی برای کسانی است که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند. اگر از این ویژگی به درستی استفاده شود، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حسابهای مارجین میتواند به سودآوری و تنوع پرتفوی شما کمک کند.
همانطور که گفته شد، این روش معامله میتواند زیان را نیز افزایش دهد و ریسکهای بسیار بالاتری را در بر بگیرد؛ بنابراین، فقط باید توسط معاملهگران ماهر استفاده شود. از آنجایی که این مسئله به ارزهای دیجیتال مربوط میشود، به دلیل سطوح بالای نوسانات بازار، باید با دقت بیشتری به Margin Trading پرداخت.
نظر شما در مورد معاملات مارجین چیست؟ به نظر شما چگونه میتوان بهترین بهره برداری را از این ویژگی صرافیها کرد؟ سوالات و دیدگاههای خودتان را با ما درمیان بگذارید.
سوالات متدوال
معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟
معاملات مارجین روشی برای معامله داراییها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است.
مزایای مارجین تریدینگ چیست؟
۱. بارزترین ویژگی آن سودهای هنگفت است. ۲. معاملهگران میتوانند چندین پوزیشن با مقادیر کم باز کنند. ۳. معاملات مارجین باز کردن سریع معاملات را آسانتر میکند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
معاملات مارجین (Margin Trading) در ارزهای دیجیتال چیست؟
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید تا نگاه دقیقتری به مفهوم مارجین تریدینگ بیاندازیم.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان ۲۵ دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین از ۳,۰۰۰ دلار به ۵,۰۰۰ دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم ۵ انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا ۵ بیت کوین دارد و اگر قیمت به ۵,۰۰۰ دلار برسد سودش ۵ برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد.
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین کال فوری را فراخوانی میکند.
دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل همه چیز درباره مارجین یا حاشیه برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن مطمئن هستید که با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند.
حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش را بهراحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند.
در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را با سود بسیار بالای بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
یک بازی حرفه ای
با توجه به دشواریهایی که در ایجاد یک معامله حسابشده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معاملهها که توسط صرافیها یا معامله گران ایجاد میشود، تعداد محدودی از صرافیها مانند بیتمکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه میدهند. این صرافیها اغلب از معاملهگران مارجین درخواست میکنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالیشان ارائه دهند. برای صرافیها مناسب به نظر میرسد که این حوزه از دنیای وسیع بیقانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانونگذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانونگذاری نشدهاند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات میتواند به چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.
مارجین تریدینگ یک بازی حرفهای است که مخاطرات و ریسکهای آن نیز حرفهای میباشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرفنظر از تواناییهای تریدینگ شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینیهای شما حرکت کند. جهشهای مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی بهمحض اتمام معاملات کاذب، بهسرعت فروکش خواهند کرد.
دیدگاه شما