برای نداشتن استرس ناشی از مسائل مالی حتما مطلب استراتژی برای مقابله با استرس مالی را مطالعه نمایید.
چرا مردم کره جنوبی احساس خوشبختی نمی کنند؟
مرتضی سلطانپور ابیانه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در درون جامعه کره جنوبی بسیار زیاد است و خودکشی یکی از راه های خلاص شدن از این فشارهاست. کشوری کوچک به وسعت استان سمنان ما راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی و با جمعیتی بالغ بر ۵۰ میلیون نفر.
دیپلماسی ایرانی: کره جنوبی کشوری که طی چهار دهه اخیر با رشد و توسعه اقتصادی معجزه آسای خود توانست از یک کشور بسیار فقیر به نهمین اقتصاد برتر جهان تبدیل شود. در درون این جامعه زیبا و با شکوه، مردم آن با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند که کمتر انعکاس بیرونی دارد. بسیاری از بزرگان می گویند ثروت راحتی در زندگی به هم راه دارد اما گرفتاری های بشر را کاهش نمی دهد.
یکی از گرفتاری های بزرگ اجتماعی کره جنوبی آمار بالای خودکشی در اقشار مختلف مردم این کشور است که همواره کره جنوبی را در ردیف اول و یا دوم جهان قرار داده است. از طرفی دیگر علی رغم درآمد سرانه بالای 38هزار دلار، احساس خوشبختی در این جامعه آنچنان بالا نیست. بر مبنای تحقیقات به عمل آمده این کشور در جهان به لحاظ احساس خوشبختی در ردیف پنجاه و هفتم قرار دارد. آمارها نشان می دهد که در سال های اخیر به طور متوسط روزانه 38 نفر خودکشی کرده اند. تحقیقات علمی نشان می دهد که استرس، عادات و سنت های اجتماعی مبنی بر مخفی کاری، فشار شدید و شرایط رقابتی جامعه ای مضطربی را نشان می دهد. اگرچه در ظاهر چیزی مشخص نیست و وقتی با یک کره ای گفت وگو می کنید چهره ای خندان از آنان برای شما ترسیم می شود. اما واقعیت چیز دیگری است. مهمترین دلیلی که موسسات تحقیقات اجتماعی کره جنوبی در خصوص خودکشی به آن اشاره می کنند بیماری افسردگی است. آمارها نشان می دهند که بخشی از مردم دچار این نوع بیماری هستند که بسیاری از آنان به دلیل سنت های خاص شرقی مبنی بر مخفی کاری و حفظ آبرو حاضر به معالجه خود نیستند.
فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در درون جامعه کره جنوبی بسیار زیاد است و خودکشی یکی از راه های خلاص شدن از این فشارهاست. کشوری کوچک به وسعت استان سمنان ما و با جمعیتی بالغ بر ۵۰ میلیون نفر.
بسیاری دیگر از فاکتورهای دیگر جامعه ای پر هیجان و پر استرسی را ساخته که توسعه اقتصادی توانسته تا حدودی به این سرزمین آرامش مالی بدهد لکن رقابت در این جامعه برای بهتر بودن این آرامش را کم رنگ کرده است. در واقع یکی از مهمترین عارضه توسعه اقتصادی برق آسای در کره جنوبی عدم رشد متوازن بخش های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است.
به هر حال دلایل متعددی را در خصوص خودکشی در کره جنوبی می توان بیان کرد، یکی از مشکلات این جامعه تبعیض اقتصادی و اجتماعی و فاصله طبقاتی و رقابت برای کم کردن این شکاف هاست. این معضل باعث شده که طبقات مختلف اجتماعی برای حل مشکلات خود به رقابتی کشنده با یکدیگر بپردازند. این رقابت کشنده از دوران تحصیل فرزندان آغاز و تا پایان دوره دانشگاه ادامه دارد. مثلا دانش آموزان دوره متوسطه روزانه به طور متوسط باید 16 ساعت از وقت خود را صرف حضور در دبیرستان و یا امور مربوط به آن کنند. بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان نیز رقابت برای ورود به بهترین دانشگاها آغاز می شود. این رقابت ها به یک معضل برای خانواده ها تبدیل شده است به طوری که آنان در رقابتی شدید بسیاری از سرمایه های خود را صرف این کار می کنند. در این میان کسانی که به لحاظ مالی ضعیف هستند، دچار مشکلاتی از جمله افسردگی می شوند.
یکی دیگر از دلایل افسردگی و اقدام برای خودکشی، خصوصا میان دانش آموزان و دانشجویان دختر، موضوع آزار جنسی در این محیط هاست که بسیاری برای حفظ آبرو کمتر به آن می پردازند. اگرچه در ده سال اخیر با توجه به قوانین سخت و محکمی که در رابطه با حمایت از زنان وضع شده است ولی قربانیان آن کم نیستند و آسیب دیدگان بعضا دست به خودکشی می زنند.
یکی دیگر از دلایل خودکشی در کره جنوبی تداوم سنت های دیرین مبنی بر مخفی کاری برای حفظ آبروست. در جامعه کره بسیاری بر این باورند که خودکشی باعث خواهد شد تا ابروی آن طبقه و یا خانواده حفظ شود و فرد با انجام این کار در واقع جلوی بسیاری از گرفتاری های بعدی را خواهد گرفت. نمونه بارز آن خودکشی آقای پارک ون سون، شهردار معروف و محبوب پایتخت کره جنوبی است که شایعاتی در خصوص اتهام آزار جنسی به ایشان مطرح شده است. البته با آموزش های متعدد و اقدامات دولت در چند سال اخیر آمار خودکشی در این کشور قدری کاهش یافته است اما باید گفت هنوز در کره جنوبی این معضل خودنمایی می کند.
راه و رسم های عجیب و خرافی برای کسب خوش اقبالی در سال جدید!
مراسم سال نو، تعطیلانی است که در کل جهان برگزار میشود و شامل پختوپز و خوردن غذاهای سنتی و بینظیر و مختلفی از تمامی کشورها است. در این نوشته، پانزده نوع از آداب و رسوم مختلف در سراسر دنیا نام برده شده که سعادت و عشق و ثروت شما را در سال آینده برای شما به ارمغان خواهد آورد. بدون شک، هر فرهنگی، راه و رسم مخصوص به خودش را دارد که گاهی ممکن است باعث تعجب ما شود!
پر کردن چشم عروسک - ژاپن
در ژاپن، "داروما"(daruma) نوعی طلسم خوششانسی است که مردم را برای رسیدن به اهدافشان یاری و تشویق میکند. مردم یک دارومای جدید با چشمان خالی میخرند و همزمان که آرزو میکنند چشم چپ آن را پر میکنند. با براورده شدن آرزو و یا گذشت یک سال از آن، چشم راست عروسک را نیز پر میکنند. در پایان سال، عروسکهایی که هردو چشمشان پر شده را به یک معبد میبرند و همگی آنها را میسوزانند تا نمادی از حرکت روبهجلو و بهسوی آینده و اتمام مبارزه و تلاش برای رسیدن به اهداف در سال گذشته باشد.
موهایت را نشور - کره
کره، یک کشور بسیار خرافاتی است! آنها معتقدند که شستن موها در روز سال نو برایتان بدبختی میآورد؛ زیرا سال نو، یک شروع تازه همراه با شانس جدید برای شماست و شستن موهایتان باعث از بین رفتن تمامی این خوش شانسی میشود.
ماهی بخورید تا ثروتمند شوید - چین
فرهنگ کشور چین، مملو از آداب و رسوم در مورد سال نو است که در غالب انواع غذا و بازی با کلمات بیان میشود. بهعنوان مثال، واژهی"ماهی"(鱼) در زبان چینی، "یو""Yu" تلفظ میشود که همان واژهی سعادت (余) میباشد. بنابراین، اعتقاد بر این است که خوردن یک ماهی کامل به همراه خانواده در سال جدید باعث ثروتمند شدن میشود. قوانین سنتی زیادی در رابطه با خوردن ماهی وجود دارد، مانند اینکه سر ماهی باید به سمت بزرگان خانواده باشد و هرکس که صورتش درست روبهروی سر ماهی بود باید خوردن غذا را شروع کند.
میوههای گرد بخورید - فیلیپین
در کشور فیلیپین، اعتقاد بر این است که خوردن میوههای گرد، مانند راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی سیب، گلابی آسیایی و هلو، باعث جذب ثروت و فراوانی میشود. در واقع معتقدند که هر چیزی با شکل گرد، خوشبختی میآورد. بهعنوان مثل پوشیدن لباسهای خال خالی و پرتاب سکه در هنگام نیمهشب نیز میتواند ثروت و خوشبختی بیاورد!
بیرون ریختن وسایل قدیمی (به معنای واقعی کلمه) - ایتالیا
یکی از سنتهای قدیمی سال نو در ایتالیا این است که لوازم خانگی مانند ظروف، بشقاب و شیشهها را از پنجرههای طبقه بالا رها کنید تا بدیها از بین برود و سال آینده را نو و تازه آغاز کنید. حتی اگر این رسم از بین رفته باشد و بهندرت استفاده شود، اینکه بدانید ممکن است در پیادهرو خرده شیشه وجود داشته باشد در هنگام قدم زدن در شب سال جدید ضرری ندارد.
یک دوجین انگور مصرف کنید - اسپانیا
در اسپانیا، خوردن دوازده دانه انگور سبز یکجور سنت به حساب میآید. روش خوردن این دوازده دانه به این صورت است که سر هر ساعت یک عدد خورده میشود و اگر تا نیمهشب سال نو، موفق به انجام این کار شوید، تمام سال در خوششانسی خواهید بود. گفته میشود که این رسم در سال 1909، هنگام برداشت عمدهی انگور در آلیکانته (Alicante) اسپانیا، منطقهی اصلی برداشت و تولید انگور، شکل گرفت. پس از به جا آوردن این سنت مهم، میتوان سال نو را شروع کرد و امیدوار بود که اتفاقات خوبی در راه است.
مشتاقانه غذا بخورید - فرانسه
در فرانسه، شب عید را همراه با دوستان صمیمی و خانواده سپری میکنند و از خوردن چند نوع غذای مفصل لذت میبرند. به این وعدهی غذایی «Le Réveillon» میگویند که بسیار شبیه به شام عید کریسمس است. بنابراین با نام "le réveillon de la Saint-Sylvestre" هم شناخته میشود تا تفاوتی بین این دو غذا ایجاد کند. گفته میشود که این شام برای استقبال از سعادت و خوشبختی در سال آینده ترتیب داده میشود.
کپور بخورید و پولکها را نگهدارید - آلمان
در کشور آلمان، سیلورسترکارپفن(Silvesterkarpfen) "کپور سال نو" یک غذای سنتی برای خوردن در سال جدید است. کپور در آلمان غذایی است که به منظور خوششانسی تهیه میشود و آلمانیها باور دارند که با نگهداشتن پولکهای آن در کیف پولتان یا در اطراف خانه، ثروت و خوشبختی بهسوی شما و خانوادهتان میآید. بنابراین پولک را باید در تمام طول سال در کیف پول خود نگهدارید زیرا خارج کردن زودهنگام آن باعث از بین رفتن این شانس میشود.
از یک غریبهی قدبلند و با پوست تیره و خوشتیپ هدیهای دریافت کنید - اسکاتلند
اسکاتلندیها "هاگمانای"(Hogmanay) یا معادل اسکاتلندی عید سال نو را با سنتی که به عنوان "اولین ردیف" شناخته میشود، جشن میگیرند. در اسکاتلند، دیدار با اولین کسی که از حوالی شما بگذرد و به شما بگوید "موفق باشید"، مخصوصاً اگر قدبلند باشد و موها و پوست تیرهای داشته باشد و همچنین خوشتیپ باشد، برای شما خوششانسی به ارمغان خواهد آورد. اصطلاح اولین ردیف به این معناست که اگر در اولین پیادهرو هدیهای شامل سکههای نقره، کت کوتاه و نوشیدنی گرفتید، بدشانسی به شما رو میآورد زیرا این علامتها به حملات وایکینگها در سدههای 8 و 9 میلادی برمیگردد.
برگها را زیر بالش قرار دهید - ایرلند
برای خوششانسی در عشق، مجردهای ایرلندی قبل از رفتن به تختخواب در عید سال نو، برگهای هالی یا پیچک را زیر بالش خود میگذارند و به شخصی که میخواهند با او ازدواج کنند فکر میکنند. البته در دوران مدرنیته این روش بهعنوان نوعی طلسم شناخته میشود. اگرچه این سنت، بومی ایرلند نیست.
حلقهای در نوشابه بیاندازید - مکزیک
در مکزیک، مانند بسیاری از کشورهای جهان، سال نو را با پرتاب سکه درون نوشیدنی گازدار جشن میگیرند. با این حال یکی از سنتهای خاص و منحصربهفرد لاتینها که از اسپانیاییها به ارث بردهاند، انداختن حلقهی طلا داخل بطری شیشهای قبل از نوشیدن آن برای جذب سعادت و خوشبختی است. البته در مکزیک بهجای حلقهی طلا میتوان تکهی کوچک طلا، زنجیر طلا و آویز یا سنجاق سینهای تراشخورده استفاده کرد.
نحسیها را بسوزانید - اکوادور و پاناما
اهالی اکوادور و پاناما معتقدند به آتش کشیدن یک مترسک پرشده با روزنامه و خاک اره، به نام"año viejo" در اکوادور و "muñeco" در پاناما، هرگونه انرژی بد و منفی بهجامانده از سال گذشته را از بین میبرد و به انرژیهای مثبت خوشآمد میگوید. ممکن است این مترسک را به شکل یکی از چهرههای سیاسی که مردم علاقهی کمتری به دیدن آن دارند هم بسازند.
با چمدان خالی، به اطراف بلوک بروید - کلمبیا
در کلمبیا، مردم بههمراه یک چمدان خالی در اطراف محل زندگی خود قدم میزنند و گفته میشود با انجام این کار، سال پیش رو را برای خود، پر از سفر و ماجراجویی میکنند. برخی از مردم بهسادگی کیف خود را دور خانه میچرخانند یا آن را بیرون درب میگذارند و گفته میشود یک دور چرخیدن با چمدان در اطراف بلوک، شانس بیشتری برای سفر مخصوصاً مسافرتهای خارجی فراهم میکند. البته این سنت محدود به کلمبیا نیست و در برخی از شهرهای آمریکای مرکزی و جنوبی نیز انجام میشود.
برای موفق شدن در شغلتان لوبیا بخورید - آرژانتین
خوردن لوبیا، سنت سال نو در آرژانتین است. گفته میشود این رسم برای موفق شدن افراد جویای کار، حفظ شغل برای کارمندان و یا داشتن شغلی بهتر برای کسانی که به دنبال فرصتهای جدید هستند، میباشد.
با دعا بدیها را دور کنید - نیجریه
نیجریه کشور تنوعها است. کشوری با اقوام و مذهبهای مختلف. مردم نیجریه در عید سال نو، اهل هر مذهبی که باشند، در کلیساها، زیارتگاهها و مساجد محلی خود جمع میشوند تا قول دهند از اعمال ناپسندی که در دوازده ماه گذشته انجام دادهاند، پرهیز خواهند کرد و برای سال جدید و فرخنده دعا میکنند. بسیاری از مردم که در شهرها یا حتی کشورهای دیگر کار میکنند به روستاهای خود بازمیگردند و سال نو را در خانهی خود جشن میگیرند.
مطالب مرتبط
در برخی ادیان خوردن بخشی از بدن حیوانی که هنوز زنده است، امکانپذیر نیست. در مقابل خوردن حیوانات زنده در جنوب شرق آسیا در حال گسترش است. همه ما میدانیم که عادات غذایی چینیها با ما و حتی کل جهان بسیار متفاوت است. عادات عجیبی
امروزه موضوع جمعیت در جهان اهمیت زیادی دارد که در همین راستا حرف از پرجمعیتترین شهر جهان به میان میآید. وقتی درباره پرجمعیت ترین شهر جهان چیزی میشنویم، معمولا ذهن ما درگیر رفاه مردم آن شهر میشود؛ زیرا تقسیمبندی امکانات رفاهی، آموزشی و اجتماعی در
یک تیمارستان متروکه برای ترسناک شدن نیازی به ارواح خبیثه ندارد؛ برخی از تیمارستانهای متروکه به دلیل وقوع اتفاقات تلخ در گذشته، به اماکنی شوم و تسخیر شده تبدیل شده و اتاقهای هر یک از این تیمارستانها بیش از این که به یک مرکز درمانی
واتیکان جایگاه کلیسای کاتولیک و یک دولت شهر مستقل درون یکی از مشهورترین شهرهای اروپا، یعنی رم است. این شهر که کشوری مستقل شناخته میشود، هنوز برای بسیاری از مسیحیان و غیر مسیحیان یک معماست. حدودا 1000 نفر این قلمرو را خانه خود مینامند که
دو قطب شمال و جنوب در دو سوی مخالف کره زمین قرار گرفتهاند و بسیاری از ویژگیهای قطبی آنها نیز مخالف یکدیگر است. اما به غیر از موقعیت جغرفیایی کاملا متمایزی که دارند، دارای تفاوتهای اساسی با یک دیگر هستند که اغلبمان از آنها بیاطلاعیم.
یکی از معروفترین مجسمههای دنیا، مجسمه آزادی در نیویورک است، که با ۴۵ متر ارتفاع، حتی راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی به گرد پای بزرگترین مجسمه جهان هم نمیرسد. شاید از نظر شهرت، این مجسمه باید رتبه اول را کسب میکرد، اما فهرستی که پیش روی شماست، درباره بلندترین مجسمه
نتیجه ۷۵ سال پژوهش: پول، خوشبختی نمیآورد!
علم بهتر است یا ثروت؟ جواب قاطعی وجود ندارد؛ اما دستکم این را میشود با قطعیت گفت که «علم» ثابت کرده ثروت عامل خوشبختی نیست.
رابرت ولدینگر، روانشاس، پژوهشگر و استاد دانشگاه هاروارد است. او بخاطر مدیریت پژوهش گستردهای که در این دانشگاه دربارهی رشد انسان در دوران بزرگسالی در حال انجام است، شناخته میشود؛ پژوهشی که تا امروز بیشتر از ۷۵ سال از آغاز آن میگذرد و همچنان ادامه خواهد داشت. در این مطلب آقای ولدینگر آخرین یافتههای این تحقیق طولانی دربارهی عوامل شادی، سلامتی روحی و جسمی و رضایتمندی از زندگی را مرور میکند که دست بر قضا هیچکدام ربطی به ثروت و شهرت ندارند!
در طول مدتی که زندگی میکنیم چه چیزی ما را سالم و شاد نگه میدارد؟ اگر الان قرار بود برای آیندهتان به بهترین نحو ممکن سرمایهگذاری کنید، زمان و انرژی خود را کجا صرف میکردید؟ در ابتدای هزارهی جدید، یک نظرسنجی از نسل جوان انجام شد و از آنها پرسیدند مهمترین اهداف زندگیشان چیست؟ بیش از ۸۰ درصد گفتند هدف اصلی آنها در زندگی پولدارشدن است. ۵۰ درصد از همین جوانان هدف اصلی دیگرشان را مشهورشدن عنوان کردند.
همواره به ما گفتهاند که زیاد کار کنید و بیشتر جمع کنید! این احساس را به ما دادهاند که برای داشتن یک زندگی خوب لازم است دنبال این چیزها برویم. تصویر ما دربارهی همهی زندگیها، انتخابهایی که آدمها میکنند و چگونگی مفید واقعشدن آن تصمیمها برای آنها، نشان میدهد که رسیدن به آن تصویرها تقریباً غیر ممکن است.
بیشتر چیزهایی که ما از زندگی بشر میدانیم، از این طریق به دست آمده که از مردم خواستیم گذشته را بخاطر بیاورند و همانطور که میدانیم، ادراک صددرصدی نیست و خیلی وقتها بخش وسیعی از چیزهایی که در زندگی برایمان اتفاق افتاده را فراموش میکنیم. بعلاوه حافظه هم گاهی کاملاً خلاقانه عمل میکند!
اما اگر بتوانیم کل زندگیها را - آنطور که در طول زمان اتفاق میافتد - ببینیم چه؟ چه میشود اگر بتوانیم تمام مسیری که مردم از زمان نوجوانی تا سن پیری طی کردهاند را مطالعه کنیم تا ببینیم چه چیزی واقعاً مردم را شاد میکند؟
ما این کار را کردیم. پژوهش دانشگاه هاروارد در حوزهی دورهی رشد بزرگسالی، شاید طولانیترین پژوهش دربارهی زندگی بزرگسالی باشد که تا کنون انجام شده است. ما ۷۵ سال، زندگی ۷۲۴ مرد را هر سال زیر نظر گرفتیم و از آنها دربارهی کارشان، زندگیشان در خانه و سلامتیشان میپرسیدیم و البته که در تمام این مسیر نمیدانستیم داستان زندگی آنان چطور به پایان خواهد رسید.
پژوهشهایی مانند این بسیار نادر است. چنین پژوهشهایی اغلب در طول یک دهه از بین رفته است چرا که تعداد زیادی از آدمها از جریان پژوهش خارج شدهاند یا بودجهی پروژه قطع شده یا پژوهشگران جدا شده یا مردهاند و هیچکسی ادامهی کار آنان را پیگیری نکرده است.
اما با ترکیبی از شانس و با مقاومت و اصرار چند نسل از پژوهشگران، این پژوهش به سرانجام رسیده است. حدود ۶۰ نفر از ۷۲۴ مرد اصلی شرکتکننده در این پژوهش هنوز زندهاند و با اینکه بیشترشان بالای ۹۰ سال سن دارند، همچنان در این پروژه حضور دارند. حالا ما مطالعه روی بیش از ۲۰۰۰ نفر از بچههای این مردان را آغاز کردهایم و من چهارمین مدیر این پژوهش هستم!
ما از سال ۱۹۳۸ زندگی دو گروه از آدمها را زیر نظر گرفتهایم: کار گروه اول در این پژوهش زمانی آغاز شد که آنها دانشجوی سال دوم دانشگاه هاروادر بودند و در طول جنگ جهانی دوم، دانشگاه را تمام کردند. تعداد زیادی از آنان برای خدمت به جنگ رفتند. دستهی دومی که ما زیر نظر گرفتیم، گروهی از پسران از فقیرترین محلههای بوستون بود؛ پسرانی که مخصوصاً به دلیل تعلق داشتن به خانوادههای مشکلدار و محروم دههی ۱۹۳۰ بوستون، برای این پژوهش انتخاب شدند. بیشتر آنان مستأجر اتاقهایی بودند که حتی آب گرم و سرد نداشت. زمانی که آنان وارد روند پژوهش شدند، با همهشان مصاحبه شد و آزمایشهای پزشکی دادند و ما به خانههایشان رفتیم و با والدینشان هم مصاحبه کردیم. سپس این نوجوانان به بزرگسالی رسیدند و به عرصههای مختلف زندگی قدم گذاشتند. آنها کارگر کارخانه، وکیل، بنّا یا پزشک شدند. یک نفر از آنان رئیسجمهوری ایالات متحده شد و عدهای دیگر الکلی و بعضیها به شیزوفرنی مبتلا شدند. عدهای پلههای ترقی را طی کردند و بالا رفتند و عدهای راه را معکوس طی کردند.
بنیانگذاران این پژوهش هرگز در عمیقترین رویایشان هم تصور نمیکردند که ۷۵ سال بعد، من، اینجا، بایستم و به شما بگویم این مطالعه همچنان ادامه دارد! هر دو سال یکبار پژوهشگران این پروژه افراد مورد مطالعه را فرا میخواندند و از آنان میپرسیدند که آیا مایلند به دستهی جدیدی از سؤالات ما دربارهی زندگیشان جواب بدهند؟ خیلی از آنها که در شهر بوستون زندگی میکردند میپرسیدند «چرا باز هم میخواهید روی من مطالعه کنید؟ زندگی من آنقدرها جذاب نیست». البته اهالی هاروارد هرگز این سؤال را نپرسیدند!
برای داشتن تصویر روشنی از این زندگیها، فقط به فرستادن پرسشنامه اکتفا نکردیم، بلکه در اتاق نشیمنشان با آنان مصاحبه کردیم. سوابق پزشکی آنان را از دکترشان گرفتیم، از آنان آزمایش خون گرفتیم، مغزشان را اسکن کردیم و با فرزندانشان صحبت کردیم. هنگامی که آنان با همسرشان دربارهی عمیقترین نگرانیهایشان صحبت میکرند تصویرشان را روی نوار ویدئو ضبط کردیم و ۱۰ سال پیش که از همسرانشان خواستیم به پژوهش ما بپیوندید، خیلی از آنها گفتند «میدونی؟ دیگه دیره»!
خب ما چه چیزی آموختیم؟ از صدها هزار برگه اطلاعاتی که راجع به این زندگیها جمع کردیم چه درسهایی گرفتیم؟ راستش این درسها دربارهی ثروت، شهرت یا سختتر و سختتر کار کردن نیست! روشنترین پیامی که ما از این مطالعهی هفتادوپنجساله گرفتیم این است: روابط خوب، ما را شادتر و سالمتر نگه میدارد.
ما سه درس بزرگ دربارهی روابط بدست آوردهایم؛ اول اینکه روابط اجتماعی واقعاً برای ما خوب است و تنهایی کشنده است. به نظر میرسد افرادی که اجتماعیتر هستند، بیشتر با خانواده، با دوستان و با اجتماع در ارتباطند، شادتر و از نظر فیزیکی سالمترند و نسبت به کسانی که کمتر با دیگران ارتباط میگیرند، عمر طولانیتری دارند. همچنین مشخص شد که تجربهی تنهایی، تجربهای زهرآگین است. کسانی که بیش از آنکه بخواهند از دیگران جدا شدهاند، متوجه میشوند که کمتر از دیگران شادند و سلامتی آنها در میانسالی زودتر به خطر میافتد. عملکرد مغز آنان زودتر تنزل پیدا میکند و نسبت به کسانی که تنها نیستند، زندگی کوتاهتری دارند. و واقعیت غمانگیز این است که در هر دورهای از زمان بیش از یکپنجم آمریکاییها از تنهایی خود خبر میدهند.
همه میدانیم که در یک جمع هم میشود تنها ماند و حتی ممکن است در یک رابطهی زناشویی هم تنها بود! پس دومین درس بزرگی که آموختهایم این است که فقط تعداد دوستانی که دارید مهم نیست و مهم نیست که در یک رابطهی تعهدآور حضور دارید یا نه، بلکه کیفیت روابط نزدیک است که اهمیت دارد.
مشخص شد که زندگی وسط جروبحث واقعاً برای سلامتی مضر است؛ مثلا مشخص شده که ازدواجهای پرتنش و بدون احساس برای سلامتی از طلاق گرفتن بدتر است و بالعکس، زندگی در صلحوصفا و روابط گرم در میانسالی، سلامتی را حفظ میکند.
زمانی که ما افراد تحت نظرمان را تا هشتمین دههی زندگیشان دنبال کرده بودیم، خواستیم برگردیم و به میانسالی آنان نگاهی بیندازیم تا ببینیم آیا توانسته بودیم پیشبینی کنیم که چه کسی در هشتادسالگی شاد و سالم زندگی میکند و چه کسی نه؟ وقتی تمام اطلاعاتی که در پنجاهسالگی از آنها داشتیم کنار هم گذاشتیم، این سطح کلسترول آنها در میانسالی نبود که بر مبنای آن دوران پیریشان را پیشبینی کنیم! آدمهایی که در پنجاه سالگی بیشترین رضایت را از روابطشان داشتند، در هشتادسالگی سالمترین آدمها بودند. همچنین به نظر میرسد که روابط نزدیکِ خوب، همچون یک سپر در برابر سنگها و تیرهای پیری از ما محافظت میکند. در میان این مردان آنهایی که شادترین زندگی مشترک را داشتند، گزارش دادند که در هشتادسالگی، حتی در روزهایی که از نظر جسمی درد زیادی را تحمل میکردند، همچنان حالوهوای شادی داشتند. اما کسانی که روابط ناکامی داشتند، در روزهایی که از درد جسمانی گزارش میدادند، آن درد با ناراحتی احساسی آنان تشدید شده بود.
و سومین درس بزرگی که ما دربارهی روابط و سلامتیمان آموختیم، این بود که روابط خوب فقط از جسم ما محافظت نمیکند بلکه از مغزمان هم محافظت میکند. مشخص شده که داشتن یک رابطهی وابستهی امن با یک فرد دیگر در هشتادسالگی، محافظتکننده است و افرادی که در رابطه هستند، جایی که واقعاً احساس کنند در زمان نیاز میتوانند روی طرف مقابل حساب کنند، حافظه این افراد، طولانیتر و قویتر میماند و افرادی که در رابطهی خود احساس میکنند نمیتوانند در زمان نیاز به فرد دیگری تکیه کنند، از دست دادن حافظه را زودتر تجربه میکنند و «روابط خوب» آنان در همهی ایام مناسب نبوده است.
تعدادی از زوجهای هشتادسالهی ما میتوانستند همیشه باهم جروبحث کنند اما تا زمانی که واقعاً میتوانستند روی همدیگر حساب کنند، دیگر این مشاجرات برای حافظهی آنان عوارضی نداشت. پس این پیام که روابط نزدیکِ خوب برای سلامتی و آسایش ما خوبند، بینشی است که قدمتی به اندازهی کوهها دارد! پس چرا فهمیدن آن اینقدر سخت و رد کردن آن اینقدر راحت است؟ چون ما انسانیم و چیزی که ما واقعاً دوست داریم یک اصلاح سریع است؛ چیزی که به دست آوردن آن زندگی ما را بهبود ببخشد و آن را به همان شکل حفظ کنیم. روابط، پیچیده و گیجکنندهاند و کار سخت رسیدگی به خانواده و دوستان، جذاب و فرینده نیست؛ کاری مادامالعمر است و تمامشدنی نیست.
از میان افرادی که در پژوهش هفتادوپنجسالهی ما مشارکت داشتند، کسانی در دوران بازنشستگی خوشحالتر بودند که فعالانه تلاش کردند همکارانشان را با همبازیهای جدید جایگزین کنند. درست مثل نسلی که اوایل هزارهی جدید متولد شدهاند و در این بررسی حضور داشتهاند، خیلی از مردان ما هم وقتی جوان بودند واقعاً معتقد بودند که شهرت، ثروت و موفقیت، چیزهایی است که برای رسیدن به یک زندگی خوب باید به دنبالشان رفت. اما در طول این ۷۵ سال بارها و بارها پژوهش ما نشان داد افرادی که زندگی خود را به بهترین شکل گذراندهاند، کسانی بودهاند که به رابطه با خانواده، دوستان و اجتماع تکیه داشتهاند.
اتکا به یک رابطه باید چطور باشد؟ فرصتها عملاً بیانتها هستند؛ میتواند چیزی بسادگی وقتگذرانی با آدمها باشد یا جان بخشیدن به یک رابطهی کهنه با انجام دادن یک کار جدید در کنار یکدیگر یا قدمزدنهای طولانی و قرارهای شبانه یا نزدیک شدن به یک عضو خانواده که سالها با او حرف نمیزدید، چراکه این دشمنیهای خانوادگی که متدوال هم هستند، عوارض بدی برای آدمهای کینهای دارند.
دوست دارم با نقل قولی از مارک تواین بحث را تمام کنم. بیش از یک قرن پیش، او به دنبال برگشتن به زندگی خود بود و این را نوشت: «وقتی نیست. برای بحثهای بیهوده، عذرخواهیها، دلسوزاندنها، حسابکشیها، زندگی خیلی کوتاه است. فقط برای دوست داشتن وقت هست، و برای حرفزدن از آن؛ هرچند کوتاه».
اگر این 7 ویژگی را دارید هیچوقت پولدار نخواهید شد! (راز ثروتمند شدن)
آیا شما هم جزو گروهی هستید که فکر می کنند پولدار شدن به شانس بستگی دارد و به همین دلیل برای ثروتمند شدن تلاش نمی کنید؟ یک سری عادت های زندگی هستند که به درستی انجام نمی شوند و به همین دلیل باعث راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی شدند تا هیچ وقت رنگ خوشبختی و پولدار شدن را نچشید.
ثروتمند شدن یک موضوع است و اینکه چگونه ثروتمند باقی بمانیم یک امر مهم تر! یکی از مشکلاتی که افراد فقیر در زندگی خود دارند این است روش های حفظ ثروت را بلد نیستند و علاوه بر آن عادت های غلط زندگی باعث شده تا نتوانند از دارایی های خود محافظت کنند.
اگر کنجکاو شدید تا بدانید راز ثروتمند شدن چیست؟ با این 7 ویژگی که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت همراه باشید.
اگر درآمد ماهیانه زیادی دارید، لزوماً ثروتمند نیستید!
حتماً در دور و اطراف خود خانواده های بسیاری وجود دارند که علی رقم درآمد بالای زن و مرد در یک خانواده 2 نفره باز هم از بی پولی گلایه دارند و می توان گفت با فقر دست و پنجه نرم می کنند! اما به راستی چرا این اتفاقات برای افراد به وجود می آید؟
در واقع این دسته از افراد با قشر فقیر جامعه هیچ تفاوتی ندارند و مشکل اصلی آن ها در طرز تفکر و نداشتن مهارت های لازم برای مدیریت کردن هزینه های زندگیشان است. اولین قدم برای رفع این مشکل این است که عادت های افراد بی پول را ترک کنید.
افراد بی پول همیشه از سرنوشت گله دارند
جالب است که افراد بی پول تمام وقایعی که از نظرشان به درستی اتفاق افتاده است را از تلاش های خود می بینند ولی هر آن چیزی که جزو برنامه ریزی هایشان نبوده را به حساب سرنوشت می گذارند! اینجا درست همان نقطه ایست که ضرب المثل “باد آورده را باد می برد” صدق می کند.
چون در حقیقت این گروه از افراد برای همان موفقیت های خود هم تلاشی نداشته اند و با خوش شانسی به آن ها دست یافته اند. اینجا همان نقطه ایست که تفاوت بین یک فرد ثروتمند را با فرد بی پول مشخص می کند که فرد پولدار خودش را مسئول سرنوشتش می داند بنابراین برای ثروتمند شدن تلاش می کند.
7 عادت اشتباه ثروتمند شدن
پس انداز کردن را جایگزین کسب درآمد نکنید
اگرچه یکی از فاکتورهای اصلی کسب ثروت پس انداز کردن آن است اما نباید از موضوع اصلی یعنی کسب درآمد غافل شوید! ثروتمندان بزرگ دنیا به درستی می دانند که اندوخته کردن مال تنها از ارزش آن کم می کند در حالیکه با برنامه ریزی هایی که می توانند با درآمدشان داشته باشند در واقع برای به دست آوردن ثروت بیشتر تلاش کرده اند.
فراموش نکنید که لازمه پس انداز کردن ، داشتن درآمد کافیست. یک فرد ثروتمند همواره به دنبال راه هایی برای گسترش کسب و کار خودش است و برای آن برنامه ریزی می کند.
از سرمایه گذاری های گروهی واهمه نداشته باشید
رامیت ستهی، نویسنده یکی از کتاب های پر فروش دنیا در زمینه ثروتمند شدن می گوید: “میلیونرهای دنیا به طور متوسط فقط 20 درصد از سرمایه خود را در سپرده گذاری ها مصرف می کنند” و این نشان می دهد که روی راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی همه درآمد سالیانه خود حساب باز نمی کنند.
طبیعتاً هر چقدر میزان سرمایه گذاری شما بیشتر باشد زودتر به نتیجه و سوددهی خواهید رسید اما اگر شرایط و بودجه کافی برای اینکار ندارید از شرکت در پروژه های بزرگ سرمایه گذاری واهمه نداشته باشید. گاهی بودن در این پروژه ها از چندین سرمایه گذاری کوچک به تنهایی سوددهی بالاتری دارند.
خود اشتغالی سریع ترین راه برای رسیدن به ثروت، امتحان کنید!
حتما شنیده اید که می گویند: “حقوق بازنشستگی یک آب باریکه است” و همان ضرب المثل قدیمی را تداعی می کند که: “کاچی به از هیچی!” جالب است بدانید که انسان های موفق به ازای هر کاری که انجام می دهند انتظار دریافت حقوق و درآمد دارند و به یک حقوق ثابت اکتفا نمی کنند.
اگر نگاهی به لیست برترین کارآفرین های دنیا بیندازید متوجه می شوید که همه این افراد کسب و کارهای مستقل خود را داشته و به حقوق های مستمری اعتقادی ندارند.
رویاهای خود را پیدا کنید نه اینکه از رویای دیگران پیروی کنید
تا زمانی که به عنوان ابزاری برای رسیدن به رویاهای دیگران کار می کنید هیچ وقت نمی توانید رویاهای خود را دنبال کنید. به این ترتیب حس رضایتمندی از کار و حرفه خود نخواهید داشت. اگر کمی دقیق این موضوع را در زندگی خود بررسی کنید متوجه علت ماندگاری فقر در زندگی خود می شود.
فراموش نکنید که همین اهداف کوتاه هستند که در زندگی باعث شده اند تا به کم قانع باشید! این جمله را در زندگی دائماً با خود تکرار کنید که هیچ وقت یک آب باریکه رودهای خروشان را به طرف شما سرازیر نمی کند پس تا قله رویاهای خود را بلند در نظر نگرفته اید انتظار ثروتمند شدن را نداشته باشید.
از فرصت ها درست استفاده کنید
همه ما ممکن است در زندگی تجربه این را داشته باشیم که از فرصت هایی که برایمان پیش آمدند به درستی استفاده نکردیم. این ویژگی ریشه در ناتوانی ما در گفتن “نه” و یا قدرت تصمیم گیری درست داشته باشد. ترس از آینده، هیجانات و یا اضطراب از دیگر عواملی هستند که مانع از استفاده درست و به جا از فرصت های مناسب زندگیمان شده اند.
یک مثال ساده می تواند سفر نرفتن والدین باشد که همیشه فرزندان خود را بهانه قرار می دهند. تغییر گاهی می تواند معجزه کند. به بهانه های مختلف فرصت های خوبی که در مسیر زندگیتان اتفاق می افتد را کنار نزنید. خیلی درست و اصولی درباره آن ها تحقیق و بررسی کنید و مطمئن باشید هیچ کسی از آینده خبر ندارد پس اگر کمی تلاش کنید حتماً به موفقیت های بزرگی برای ثروتمند شدن دست خواهید یافت.
ریسک پذیر باشید
اکثر مردم به ریسک کردن به چشم شکست نگاه می کنند بنابراین وقتی در زندگی با فرصت هایی رو به رو می شوند که می تواند زندگیشان را تغییر دهد مقاومت می کنند. اگرچه تعدادی از مردم در این مسیر با شکست هم رو به رو شده اند اما باید بررسی کنید که چه عواملی بوده که چنین سرنوشتی برای تصمیم شما رقم زده است؟
ریسک پذیر بودن را با بی گدار به آب زدن هم معنی ندانید! برای اینکه بیشتر توضیح دهیم با یک مثال این موضوع را ادامه می دهیم. فقرا برای بدست آوردن پول سخت کار می کنند اما پول برای ثروتمندان سخت کار می کند! باید این نگاه را داشته باشید که پولتان برای شما کار کند نه اینکه شما در اختیار پولتان باشید.
منتظر یک اتفاق ویژه نباشید!
بعضی از افراد بدون اینکه برنامه ریزی داشته باشند و یا اهداف بلند مدت برای خود مشخص کنند منتظر یک پول گنده در زندگیشان هستند! مثلاً همیشه از اینکه چرا در یک خانواده پولدار به دنیا نیامده اند گله دارند! این تفکرات دقیقاً همان چیزی هستند که باعث شده تا روز به روز فقیرتر شوید!
پس این نگاه را از خود دور کنید که یک روزی به شما یک ثروت بزرگی می رسد! برای اینکه به درستی بتوانید روی پول و ثروت خود برنامه ریزی داشته باشید باید حساب ریال به ریال آن را داشته باشید.
جمعبندی
ثروتمند شدن درست مانند یادگیری یک ساز و یا ورزش نیاز به آموزش و تمرین دارد. این روزها داشتن مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاه های دنیا هم دلیلی بر پولدار شدن شما نیست! چه بسیار شرکت هایی هستند که در کل دنیا بدون توجه به این ویژگی و تنها با در نظر گرفتن استعداد و توانایی افراد متخصص شروع به استخدام آن ها می کنند.
بنابراین با توجه به 7 موردی که در این مطلب به آن ها اشاره کردیم که می توانند در زندگی مانع رسیدن به پولدار شدن ما باشند، روزهای روشن تری برای خود بسازید.
راه های رسیدن به خوشبختی واقعی در زندگی
خوشبخت بودن هدف تمامی مردم جهان است. اما خوشبختی را نمیتوان هدفی ساده دانست. شاد بودن و خوشحالی با پیشرفت و موفقیت میتواند حاصل شود و این به معنای خوشبختی است. همین موارد است که زندگی شما را معنی دار میکند. شما نباید خوشبختی را به راحت بودن و به نحوی ساده انجام دادن کارها تعبیر کنید. علاوه بر اینها کسی هم نیست که بتواند همیشه شاد و خوشحال باشد اما از راه های رسیدن به خوشبختی واقعی در زندگی میتوان به تلاش برای رسیدن به اهداف و موفقیت اشاره نمود.
به طور قطعی برخی از افراد دارای خوشبختی و خوشحالی بیشتری نسبت به بقیه هستند. شاید برخی از شماها خوشبختی را به راحتی و دارایی ربط دهید. اما، برخی از مطالعات نشان داده است که خوشبختی ربطی به آنها ندارد. احساس خوشبختی و خوشحالی برای سلامتی شما مفید است. بنابراین برای داشتن چنین چیزی چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
چگونه در زندگی خوشبختی واقعی داشته باشیم؟
خوشبختی هنری است که میتوان آموخت. به جای نشستن و ماتم گرفتن بر این انتظار که شادی بر روی سر شما فرود آید، میتوانید به جستجو و تحقیق در انواع مکانهای مختلف بپردازید تا بتوانید کلیدهای اساسی را پیدا و خوشبختی را در زندگی خود بگنجانید. شما نمیتوانید به صورت محدود تعریفی کوچکی برای خوشبختی داشته باشید. خوشبختی در زندگی هر کسی متفاوت است. در واقع هر کسی خوشبختی را در چیزی میبینند. عدهای آن را در دانش میبینند، عدهای در پول، عدهای در عشق و … .
در واقع میتوان گفت خوشبختی واقعی توسط هر چیزی که برای روح و روان مفید است تقویت میشود. شما میتوانید با استفاده از راههایی برای کاهش استرس به نوعی از خوشبختی دست پیدا کنید. یعنی میتوان گفت بین هر عاملی که باعث از بین بردن استرس میشود و خوشبختی رابطهای برقرار است. در ادامه ما عواملی را برای شما قرار دادهایم که با رعایت و انجام آنها میتوانید به خوشبختی واقعی در زندگی دست پیدا کنید.
برای کاهش استرس در جهت داشتن احساس خوشبختی بیشتر میتوانید به مقاله راهکارهای کاهش استرس روزانه و افزایش آرامش مراجعه نمایید.
1. سلامتی
همه ما آگاه هستیم که بزرگترین نعمت الهی سلامتی است. اگر شما سالم نباشد به نوعی باعث میشود دارای استرس باشید و آن را به زندگی خود وارد کنید. در نتیجه انجام بسیاری از موارد دشوار شده و نمیتوانید خوشبختی واقعی را تجربه کنید. از جمله راه های رسیدن به خوشبختی واقعی در زندگی میتوان به داشتن سلامتی و دوری از استرس ناشی از عدم سلامتی اشاره نمود.
2. داشتن عزت نفس بالا
عزت نفس بالا در زندگی هر کسی لازم است و میتواند او را در مسیر رسیدن به هدفهایش راهنمایی کند. شما باید نسبت به خودتان حس خوبی داشته باشید. باید هر آنچه را دارید و هستید دوست داشته باشید. اگر اعتماد به نفس و عزت نفس کافی را در زندگی نداشته باشید نه تنها خوشبخت نیستید، بلکه در بسیاری از موارد به مشکل بر خواهید خورد بنابراین به تقویت عزت نفس خود بپردازید.
3. اهداف و ارزشها
در نظر داشتن اهداف و ارزشها برای رسیدن به خوشبختی واقعی لازم است. شاید برخی این دو مورد را به یک معنی بدانند. اما با هم متفاوت هستند و در دستهای قرار میگیرند که در بردارنده تمرکز درونی و مثبت است. اگر شما اهدافی برای منطقه آرامش خود نداشته باشید در صورت داشتن موارد برتر و عالی نیز احساس خوشبختی نخواهید کرد بنابراین برای خود اهداف و ارزشهایی را تعیین نمایید.
4. داشتن پول به اندازه کافی
پول یکی از مورد علاقهترین موارد در زندگی هر کسی بر روی کره زمین است و هر کسی کسب و کار خود را برای بدست آوردن بیشتر پول توسعه میدهد. اما همیشه به یاد داشته باشید که پول تا اندازهای خوب است و اگر بیش از اندازه باشد خوشبختی چندانی را به همراه نخواهد داشت. درست است که کم پولی استرس را به همراه دارد و باعث میشود احساس خوشبختی با چالش رو به رو شود اما نباید به قدری هم زیاد باشد که باز هم دچار استرس شوید. برای داشتن خوشبختی واقعی در زندگی بهتر است به اندازه کافی پول داشته باشید.
برای نداشتن استرس ناشی از مسائل مالی حتما مطلب استراتژی برای مقابله با استرس مالی را مطالعه نمایید.
5. داشتن شغل مناسب
شغل از اساسیترین چیزهای مورد نیاز برای زندگی آسوده، بدست آوردن پول و ادامه زندگی است. اما اگر از شغل خود راضی نباشید باز هم به استرس بر میخورید و نمیتوانید به نوعی حس خوشبختی را تجربه کنید. بهتر است اگر بیکار هستید و یا از شغل خود راضی نیستید به دنبال شغلی مناسب با مهارت، دانش و علایق خود باشید. در صورتی که به دنبال شغل با میزان سرمایه مشخص هستید میتوانید با مراجعه به بخش ایده های خلاقانه کسب و کار انواع ایدههای راه اندازی کسب و کار را مشاهده نمایید.
6. کمک کردن به دیگران از راه های رسیدن به خوشبختی واقعی در زندگی
انسانها موجوداتی هستند که علاقه به زندگی اجتماعی دارند و خوشحال میشوند در زمانهای مختلف به همدیگر کمک کنند. اگر شما بتوانید به کارهای خیر بپردازید و شادی را به افراد برسانید خود متقابلا دچار شادی شده و از استرس خود میکاهید، در نتیجه باعث خوشبختی در زندگی میشوید.
7. تفریح را در برنامه خود بگنجانید
همه ما دوست داریم به تفریحات برویم و سفرهای مختلفی انجام دهیم. سفر کردن و تفریح باعث کاهش استرس، افزایش شادی و ایجاد تجربههای مختلف میشود. بنابراین با این موارد شما خوشبختی را تجربه میکنید. لازم نیست که تمام روز را به تفریحات و بازی اختصاص دهید، میتوانید برای اینکار در طول روز زمان کوتاهی را اختصاص دهید.
8. یادگیری موارد مختلف
هر چه شما مهارت و دانش خود را با یادگیری افزایش دهید به رشد توسعه فردی خود کمک میکنید. این به شما در رسیدن به موفقیتها کمک میکند و در نتیجه مشکلات شما کمتر شده و استرس کاهش مییابد. افراد زیادی وجود دارند که خوشبختی خود را در میزان یادگیری خود میبینند بنابراین یادگیری موارد متنوع برای این افراد از جمله موارد حس خوشبختی در زندگی است.
9. خلاقیت داشتن
خلاقیت همانند بسیاری از موارد دیگر که بیان کردیم مفید است. شما میتوانید انواع فعالیتهای هنری را انجام دهید تا باعث ایجاد خلاقیت در خود شوید. این خلاقیت باعث سلامتی و خوشبختی شما میشود و بسیار مفید است. افزایش خلاقیت با تکنیک های کاربردی را برای خود رقم بزنید تا با داشتن خلاقیت بیشتر احساس خوشبختی بیشتری داشته باشید.
10. عشق ورزیدن
عشق باعث ایجاد شادی و خوشحالیهای مختلفی در زندگی میشود، به نوعی که ادامه زندگی را برای تمامی افراد امیدوار کننده میکند. شما با داشتن عشق مطمئنا از خوشبختی واقعی برخوردار خواهید بود. بسیاری از افراد در سراسر جهان معتقدند که عشق ورزیدن یکی از راه های رسیدن به خوشبختی واقعی در زندگی و حتی مهمترین راه نیز میباشد.
11. پیدا کردن دوستان واقعی
داشتن دوست باعث میشود شما در زندگی خوشحالتر باشید و کمتر به طرف خاطرات ناراحت کننده گذشته رفته و افسردگی بگیرید. دوست داشتن باعث میشود شما از میزان استرس خود بکاهید. علاوه بر اینها در افزایش طول عمر شما مفید است.
12. ارتباط نزدیک با خانواده
اگر وقت ازدواجتان رسیده است و مجرد هستید بهتر است به دنبال نیمه گمشده خود باشید و تشکیل خانواده دهید. علاوه بر تشکیل خانواده با پدر، مادر ، برادران و خواهران خود مهربان باشید و ارتباط نزدیکی برقرار کنید. داشتن ارتباط نزدیک باعث میشود شما زندگی پر معنایی داشته باشید و بر خوشحالی خود بیفزایید. همین موارد خود به نوعی استرس را از شما دور کرده و خوشبختی واقعی را تجربه میکنید.
13. خانهای منظم و امن
در طول روز شما به انجام کارهای زیاد میپردازید. این به نوعی خستگی را در شما ایجاد میکند. در آخر روز برای استراحت هیچ جایی بهتر از خانه خود آدم جهت دریافت انرژی و به نوعی کم کردن استرس مفید نخواهد بود.داشتن امنیت و وجود در کانون گرم خانه معنای خوشبختی واقعی برای بسیاری از افراد میباشد.
14. محله و همسایههای مناسب
برخیها بر این باورند که چهار دیواری و اختیاری. درست است، اما فقط داشتن خانه برای استراحت و امن نگه داشتن مناسب نیست. شما باید خانه خود را در محلهای امن همراه با همسایههای مناسب با خانوادههایی گرم و صمیمی داشته باشید. هر چه محله شما امن باشد و در آن از خطرات مالی و جانی خبری نباشد شما شاد تر خواهید بود و استرس کمتری دارید تا بتوانید خوشبختی را در راه های رسیدن به ثروت و خوشبختی زندگی تجربه کنید.
15. جامعه
از مهمترین مواردی که بر داشتن و رسیدن به خوشبختی واقعی در زندگی ضروری است، که برای هر فردی با اهمیت میباشد داشتن جامعهای مناسب است. شما هر چه خود را تعلق به یک جامعه بدانید خواه فیزیکی چون محلهای که در آن زندگی میکنید یا جمع دوستان با اهداف مشترک و … در شاد بودن ، آرامش و خوشبختی شما بسیار موثر خواهد بود.
دیدگاه شما