نکته: در تحلیل تکنیکال نمیتوان از ابزارهای مختلف بر روی پیوت مینور استفاده کرد. بلکه تمام الگوها، واگراییها، چنگالها و فیبوناچی باید با توجه به نقاط پیوت ماژور تعیین شوند. پیوتهای مینور در روندهای خنثی و در کانالهای کوچک کاربرد دارند. البته لازم به ذکر است که پولبکها معمولا روی نقاط مینور اتفاق میافتند.
نقاط پیوت چیست؟ پیوت پوینت یعنی چه ؟ آشنایی با کاربرد و انواع Pivot
پیوت پوینت یا Pivot Point به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند. در ادامه این مقاله قصد داریم شما عزیزان را با معنی و کاربرد و انواع نقطه های Pivot آشنا کنیم، همراه داتیس نتورک باشید.
منظور از پیوت یا Pivot چیست؟
Pivot به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار Pivot نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار های تحلیل تکنیکال مانند خط روند ، چنگال اندروز ، الگو ها و … استفاده می کنیم.
پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم و در نهایت در معاملات خود با ضرر و زیان رو برو می شویم.
اگر بخواهیم تعریف ساده و کلی از پیوت ها ارائه دهیم می توان گفت که :
پیوت ها نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد.
در تصویر زیر نقاط آبی رنگ که میبینید نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت داشته و به اصطلاح پیوت نامیده می شوند.
نقاط پیوت چیست؟ تشخیص انواع پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال
تشخیص نقاط پیوت (Pivot) یکی از نکات اصولی و اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی است که برای تشخیص روند بازار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، این نقاط را میتوان به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال معرفی کرد که در تشخیص وضعیت فعلی و گذشته قیمت بسیار سودمند عمل میکنند. پیوت یا همان نقطه چرخش قیمت در تحلیل نموداری قیمتها، به عنوان یک داده معاملاتی ارزشمند تلقی میشود. با استفاده از این دادهها میتوان روند کلی بازار را در بازههای زمانی مختلف تعیین کرد. اهمیت درک و شناخت این شاخص تکنیکال به حدی بالاست که بدون توجه به آن معاملهگر در تحلیل معاملات خود و تشخیص روند بازار با اشتباهاتی مواجه خواهد شد. در این مقاله از والکس در مورد این شاخص و انواع آن توضیحات بیشتری ارائه میدهیم. اگر از علاقمندان به ترید ارز دیجیتال در بازارهای مالی هستید، مطالعه این مقاله برای شما مفید خواهد بود. با ما همراه باشید.
نقاط پیوت (Pivot) چیست؟
نقاط پیوت یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال یا محاسباتی است که استفاده معاملهگران از آن جهت تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف بسیار سودمند خواهد بود. این شاخص میانگین قیمت حداکثر و حداقل و قیمت پایانی یا بسته شدن روز معاملاتی قبل را نشان میدهند. با توجه به مقدار این شاخص در معاملات روزانه، میتوان روند قیمت بازار در روز بعد را تعیین کرد. روند صعودی و نزولی به ترتیب در معاملاتی بالاتر و پایین تر از این نقاط اتفاق میافتند.
با استفاده از نقطه چرخش قیمت میتوان سطوح حمایت و مقاومت را نیز پیش بینی کرد. این شاخصها به معاملهگران اطلاعاتی جهت تعیین قیمت حمایت یا مقاومت ارائه میدهند. به عبارتی دیگر، با محاسبات مربوط به این سطوح آنها میتوانند نقطه توقف روند نزولی و روند صعودی قیمتها را پیش بینی کنند. به این ترتیب، این شاخصها نیز جهت تعیین یا تشخیص خط روند حرکت قیمتها ابزار پرکاربردی به شمار میآیند.
کاربردهای نقطه چرخش قیمت در تحلیل تکنیکال
با استفاده از نقاط پیوت معاملهگران میتوانند روند و حرکات قیمت را در بازار تعیین کنند. بر اساس این شاخص میتوان روند نزولی یا صعودی بازار را رصد کرد. به این معنا که با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، روند نزولی و با جهش آن به بالای این شاخص، روند صعودی اتفاق میافتد.
از سوی دیگر، نقطه چرخش قیمت به انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) عنوان شاخصی برای ورود و خروج از بازار نیز مهم تلقی میشود. معاملهگران با استناد به این شاخص میتوانند در مورد زمان ورود و خروج از بازار معاملاتی تصمیم گیری کنند. این موضوع با توجه به استراتژی مورد نظر هر معاملهگر میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، یه معاملهگر ممکن است خرید ۱۰۰ سهام را در صورت شکست سطح مقاومت در اولویت خود قرار دهد. در حالیکه فردی دیگر استراتژی توقف ضرر را در سطح حمایت یا نزدیک به آن تعریف کند.
محاسبه نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
سیستم پنج نقطهای یکی از تکنیکهای اصلی است که اکثر معاملهگران جهت محاسبه نقاط پیوت مورد استفاده قرار میدهند. این سیستم، بر اساس پنج شاخص کلیدی یعنی حداکثر قیمت، حداقل قیمت، قیمت پایانی روز گذشته و نیز سطوح حمایت و مقاومت تعریف میشود. معادلات کاربردی در این سیستم عبارتند از:
Pivot point (P) = (Previous High + Previous Low + Previous Close)/3
S1= (P x 2) – Previous high
S2 = P – (Previous High – Previous Low)
R1 = (P x 2) – Previous Low
R2 = P + (Previous High – Previous Low)
هر یک از متغیرهای ذکر شده در معادلات فوق به صورت زیر معرفی میشوند:
شاخص نقطه چرخش قیمت بر اساس سه متغیر قیمت حداکثر، قیمت حداقل و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی توسط معاملهگران به صورت روزانه تعیین میشود. این شاخص به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اولیه عمل میکند. این سطوح برای تشخیص حرکات قیمتی بیشترین اعتبار را دارند و بیشترین حرکت در همین سطوح رخ میدهد. معاملاتی با حجم بالا اغلب زمانی که قیمت در نقطه پیوت یا نزدیک به آن باشد، اتفاق میافتند. برای سهامهایی که در ساعات خاصی از روز معامله میشوند، سه متغیر ذکر شده با توجه به ساعات معاملاتی استاندارد روزانه تعیین میشوند.
در بازارهای ۲۴ ساعته از جمله فارکس، نقاط پیوت با استفاده از زمان پایان یا بسته شدن بازار در نیویورک ( ۴ بعد از ظهر) محاسبه میشوند. با توجه به اینکه ساعت گرینویچ (GMT) در معاملات فارکس نیز مبنا قرار میگیرد، برخی از معاملهگران پایان یک جلسه معاملاتی را در ساعت ۲۳:۵۹ GMT و شروع آن را در ساعت ۰۰:۰۰ GMT مد نظر قرار میدهند.
همانگونه که میتوان با استفاده از دادههای روز قبل جهت محاسبه شاخص Pivot Point و ارائه سطوح حمایت و مقاومت روز بعد استفاده کرد، پیش بینی این شاخص در هفتههای آتی با استناد به دادههای هفته گذشته نیز امکان پذیر است. این ویژگی نقش مفید و مؤثری برای معاملات مبتنی بر نوسان دارد و در تریدهای روزانه معاملهگران نیز کارآمد خواهد بود.
معرفی انواع پیوت
به طور کلی میتوان پیوتها را به عنوان نقاط تغییر جهت قیمت معرفی کرد. این نقاط با غلبه نیروی عرضه بر تقاضا و یا بالعکس شکل میگیرند. معاملهگران با توجه به نقاط پیوت میتوانند تحرکات بازار را ارزیابی کنند. این شاخص فنی در چهار دسته کلی طبقه بندی میشود.
● پیوت ماژور
در نمودار قیمتها، این اصطلاح به کف و سقفهای قیمتی که در ایجاد حرکاتی قدرتمند در جهت مخالف نقش داشتهاند، اطلاق میشود. به عبارت دیگر در این نقاط با ایجاد برگشتهای بزرگ در قیمت، روند صعودی به نزولی و بالعکس تبدیل میشود. پیوتهای ماژور اغلب در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت اتفاق میافتند.
پیوت ماژور یا برگشتهای بزرگ در نمودارهای قیمت در تعیین الگوهای قیمتی و خطوط روند آن به عنوان یک ابزار تکنیکال پرکاربرد و مفید تلقی میشوند. از دیگر ویژگیهای این پیوت میتوان به اوج رسیدن فعالیت خریداران یا فروشندگان در این نقاط اشاره کرد.
● پیوت مینور
پیوت مینور همانطور که از نام آن انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) نیز پیداست در ایجاد حرکات یا تغییرات کوچک قیمت یا نوسانات کوتاه مدت نقش دارد. از آنجا که این نقطه چرخش قیمت از اعتبار کمتری برای تحلیلگران برخوردار است، جهت تعیین الگوهای نموداری کاربرد چندانی ندارند. رخداد این پیوتها از قانون خاصی تبعیت نمیکند. در واقع میتوان شکل گیری این پیوتها را به صورت تصادفی معرفی کرد.
● پیوت قیمتی
پیوت قیمتی بازگوکننده همان مفهوم اصلی نقاط بازگشت قیمت است. به عبارتی، این نوع پیوتها با ایجاد روندی قوی و در خلاف جهت مسیر یا روند حرکت بازار در ارتباط هستند. از ویژگیهای شاخص این پیوت، نقش مؤثر تحرکات قیمتی بازار معاملات و جزئیات آن در رخداد آن است. یک پیوت قیمتی معتبر با مشخصه پرایس اکشنی به میزان سه کندل، تشکیل کندل بازگشتی و پیشروی مجدد آن با همان شرایط ولی در جهت معکوس شناخته میشود.
● پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن پیداست، اساس این نوع پیوتها محاسبات انجام شده با استفاده از دادههای قیمتی و فرمولهای ریاضی است. در پیوت محاسباتی بازه زمانی به عنوان یک فاکتور مهم مد نظر قرار میگیرد. در واقع با توجه به تایم فریمها و دادههای قیمتی مورد استفاده، اعتبار محاسبات انجام شده تا زمان مشخصی خواهد بود. از مهم ترین انواع این پیوتها میتوان به پیوت وودی (Woodie)، خطوط کامریلا (Camarilla lines) و فیبوناچی (Fibonacci) اشاره کرد.
تشخیص پیوت ماژور و مینور
نکته مهم در تشخیص پیوت ماژور و مینور، داشتن سطحی از دانش و شناخت در زمینه تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. برای معاملهگران حرفهای تمایز بین این پیوتها با مشاهده نمودارها و بررسی روند آنها به راحتی امکان پذیر است. با این حال، دو روش کلی جهت شناخت نقاط پیوت ماژور و مینور معرفی شدهاند.
● فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci Retracement levels)
در این روش چنانچه روند جدید قیمت یا اصلاح آن، حداقل ۳۸% از حرکت یا موج قبلی را جبران کند، ماژور پیوت اتفاق افتاده است. اصلاح قیمتی در محدودهای کمتر از میزان ذکر شده، معرف ماژور مینور است.
● شاخص یا اندیکاتور مکدی (MACD)
مکدی به عنوان یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال در تشخیص پیوتهای ماژور و مینور معرفی میشود. این شاخص در تعیین جهت و قدرت روندهای صعودی و نزولی کارایی بالایی دارد. برای استفاده از این اندیکاتور باید یک تایم فریم مناسب که شامل حداقل تعداد کندلهای لازم برای تغییر فاز آن روی موجهای متوالی (قله و دره) قیمت باشد، انتخاب شود.
در شاخص مکدی یک فاز منفی و یک فاز مثبت تعریف میشود. نقاطی از نمودار با علامت جبری مثبت مکدی، یک قله ماژور (بیشترین قیمت) و با علامت منفی، یک دره ماژور (کمترین قیمت) است. در این نقاط باید تغییرات قیمت یا مدت زمان موج برگشت، از قانون فیبوناچی بازگشتی تبعیت کند. به این معنا که باید حداقل ۳۸ درصد از تغییرات قیمت یا مدت زمان موج قبلی خود را جبران کند. در نهایت، نقاطی با این ویژگی را میتوان به نقاط پیوت ماژور معرفی کرد. در شکل فوق این نقاط مشخص شدهاند.
تفسیر و استفاده از پیوت پونت
نقاط پیوت به مفهوم یک سطح قیمت مهم برای معاملهگران به شمار میآیند. این مفهوم مانند نقاط عطف معامله تلقی میشوند که در آن معاملهگر انتظار ادامه روند فعلی قیمت یا معکوس شدن آن را دارد. مفهوم ذکر شده بر اساس استراتژی معاملاتی افراد معانی مختلفی دارد.
برخی از معاملهگران نقاط حداکثر پیشین یا نقاط پایین قیمت را به عنوان یک پیوت در نظر میکنند. یک معاملهگر ممکن است بالاترین سطح قیمت در تایم فریم ۵۲ هفته را به عنوان نقطه پیوت تلقی کند. با حرکت قیمت بالاتر از این سطح، افزایش قیمت توسط معاملهگر پیش بینی میشود. در حالیکه با بازگشت آن به زیر سطح حداکثر قیمت در تایم فریم تعیین شده، ممکن است معاملهگر را از موقعیت معاملاتی خود خارج کند. برای عدهای نیز قیمت حداکثر و حداقل روزانه، هفتگی یا نوسان حداقل و حداکثر به عنوان پیوت مطرح میشوند. به این ترتیب میتوان بیان کرد که این شاخص در هر بازه زمانی میتواند رخ دهد.
زمانی که قیمت بالاتر و پایینتر از نقطه پیوت باشد، به ترتیب، به عنوان روند صعودی و روند نزولی در نظر گرفته میشود. R1 و R2 به عنوان سطوح مقاومت یا سطوح بالاتر از نقاط پیوت و S1 و S2 نیز به عنوان سطوح حمایت یا پایین تر از این شاخص معرفی میشوند. با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، ممکن است این اکشن تا سطح S1 تداوم داشته باشد. چنانچه در این حالت قیمت به محدوده پایین تر از S1 کاهش پیدا کند، میتواند تا سطح S2 ادامه یابد. همین تفسیر در مورد سطوح R1 و R2 نیز وجود دارد.
در حال حاضر، این شاخص به عنوان راهنمایی برای درک چگونگی حرکت قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه این شاخص، سطوح حمایت و مقاومت را نیز ارائه میدهد. محاسبه آن در بازههای زمانی مختلف، اطلاعات ارزشمندی را برای معاملات روزانه و مبتنی بر نوسان در دسترس قرار میدهد.
محدودیت استفاده از Pivot Points
نقاط پیوت یک ابزار عالی برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت تعریف میشوند. استفاده از این ابزار فنی در ترکیب با سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بهترین عملکرد را به معاملهگر ارائه دهد. در حالی که این شاخص برای برخی از معاملهگران سودمند تلقی میشود، ممکن است برای گروهی دیگر اینگونه نباشد. ویژگیهایی چون نوسانات یا حرکت رفت و برگشتی قیمت در یک سطح، عدم اطمینان از موقعیت متوقف شدن و معکوس شدن قیمت یا رسیدن قیمت به سطوح مشخص شده در نمودار باعث میشود تا این شاخص نیز همانند همه اندیکاتورها فقط به عنوان بخشی از یک پلن تجاری کامل مورد استفاده قرار گیرد.
گرچه نقاط پیوت در پیش بینی حرکات قیمت ابزاری بسیار خوب و کاربردی معرفی میشوند، اما باید توجه داشت که موفقیت و کسب سود در بازارهای مالی منحصراً با تکیه به یک شاخص بدست نمیآید. سهمی از این موفقیت به دانش و مهارت معاملهگر و توانایی او جهت استفاده مؤثر از این شاخص به همراه سایر اشکال تحلیلهای تکنیکال مرتبط است. سایر شاخصهای فنی میتوانند هر ابزاری چون اندیکاتور مکدی، الگوهای کندل استیک یا استفاده از میانگین متحرک جهت تعیین روند بازار باشند. هر چه تعداد شاخصهای مثبت کاربردی در یک معامله بیشتر باشند، شانس موفقیت در آن نیز با احتمال بیشتری همراه است.
تحلیل تکنیکال در معاملات بازار مالی با بررسی نقطه پیوت
نقاط پیوت را میتوان یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل فنی معاملات بازار مالی معرفی کرد. با توجه به آن معاملهگران میتوانند اهداف معاملاتی خود را در مسیر درستی پیش ببرند. بر اساس مقادیر سطوح مقاومت و حمایت نیز میتوانند نقطه ضرر و قیمت هدف را تعیین کنند.
گرچه داشتن آگاهی و دانش درباره این شاخص میتواند در کسب موفقیت و سودآوری در معاملات مهم تلقی شود، اما نباید صرف تکیه بر آن را جهت انجام معاملات کافی و عاقلانه دانست. در واقع، یک انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) تحلیل تکنیکال قدرتمند بر پایه ترکیبی از اندیکاتورها یا ابزارهای معرفی شده در این مقوله معرفی میشود. در این صورت میتوان بر اساس دادهها و استدلالهای بهتر و مطمئنتری به بررسی روند بازار پرداخت.
نحوه ترید با نقاط بازگشتی
ساده ترین راه برای ترید با نقاط بازگشتی در معاملات بازار بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال یا هر بازار دیگری، استفاده از آنها دقیقاً مانند سطح حمایت و مقاومت عادی است.
درست مانند حمایت و مقاومت خودمان، قیمت این سطوح را به طور مکرر آزمایش می کند.
هرچه تعداد دفعات تاچ شدن یک سطح قبل از ریورس شدن یا بازگشت بیشتر باشد، این سطح قویتر است.
در واقع ، “چرخش یا بازگشت” به معنای رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت و سپس چرخیدن از آن است.
اگر دیدید که یک سطح پیووت قیمت را نگه داشته است، میتواند فرصت های خوبی برای ترید در اختیار شما قرار دهد.
- اگر قیمت به سطح مقاومت بالایی نزدیک میشود، می توانید بفروشید و یک حد زیان دقیقاً بالای سطح بعدی قرار دهید.
- اگر قیمت به سطح حمایت پایینی نزدیک میشود، می توانید بخرید و یک حد زیان دقیقاً پایین سطح بعدی قرار دهید.
متوجه شدید؟ دقیقا مثل حمایت و مقاومت معمولی که در گذشته میدانستید! هیچ چیز سختی در این مورد وجود ندارد!
بیایید نگاهی به این نمودار 15 دقیقه ای GBP/USD بیاندازیم تا بتوانید آن را بهتر تجسم کنید.
در نمودار بالا ، می بینید که قیمت در حال آزمایش سطح حمایت S1 است. اگر فکر می کنید این سطح قیمت را نگه خواهد داشت، آنچه می توانید انجام دهید این است که وارد معامله خرید شوید و پس از آن Stop Loss خورد را قبل از سطح حمایت بعدی قرار دهید.
اگر تریدر محافظه کار (Conservative) هستید، می توانید دقیقاً زیر S2 یک Stop Loss گشاد تعیین کنید. اگر قیمت از S2 عبور کند، احتمال برگشت قیمت بسیار پایین است، زیرا S1 و S2 می توانند به سطوح مقاومت تبدیل شوند.
اگر تریدر تهاجمی (Aggressive) هستید و اطمینان دارید سطح حمایت S1 قیمت را نگه میدارد، میتوانید Stop Loss را زیر S1 قرار دهید.
تریدر محافظهکار، تریدری است که ریسک کمتری در معاملات کرده و احتمالات بالاتر را در نظر میگیرد اما تریدر تهاجمی، ریسک بالاتری انجام میدهد حتی اگر احتمال برد کم باشد. همچنین ۲ اصطلاح رایج در قرار دادن حد ضرر وجود دارد: «استاپ گشاد» و «استاپ تنگ»؛ منظور از این اصطلاحات فاصله نقطه ورود تا استاپ است که هرچه این فاصله کمتر باشد تنگتر و هرچه بیشتر باشد، گشادتر است. دقت کنید استاپ هرچه تنگتر باشد، احتمال فعال شدن آن بالاتر است.
در مورد حد سود و تارگت، می توانید PP یا R1 را هدف قرار دهید، که می تواند نوعی مقاومت را ایجاد کند. بگذارید ببینیم اگر در بازار خرید کنید چه اتفاقی می افتاد.
بوووم! به نظر می رسد S1 به عنوان سطح حمایت به خوبی قیمت را نگه داشته است! علاوه بر این، اگر PP را به عنوان حد سود خود هدف قرار می دادید، به تارگت خود می رسیدید! به به! بستنی و پیتزا برای شما!🤑
البته، این امر همیشه به این سادگی نیست. شما نباید فقط به سطوح Pivot Points اعتماد کنید. باید توجه داشته باشید که آیا سطوح پیووت با سطوح حمایت و مقاومت هم تراز هستند یا خیر.
همچنین می توانید از تجزیه و تحلیل کندلها یا اندیکاتورها و پرایس اکشن برای تایید استفاده کنید. (اندیکاتور باید کمترین جایگاه را در ابزارهای شما داشته باشد)
به عنوان مثال ، اگر می بینید که دوجی بر روی S1 تشکیل شده است یا اندیکاتور stochastic نشان دهنده شرایط اشباع فروش است، در این صورت این احتمال وجود دارد سطح S1 به عنوان حمایت نگه داشته شود است.
همچنین، بیشتر اوقات، معاملات به طور معمول بین اولین سطوح حمایت و مقاومت انجام می شود.
گاهی اوقات، قیمت سطح دوم را آزمایش می کند و هر چند وقت یک بار، سطح سوم را آزمایش می کند.
در آخر، باید کاملاً آگاه باشید که بعضی اوقات، قیمت از همه سطوح عبور می کند؛ مانند گلوله ضد تانک که از بدنه فولادی آن عبور میکند!
در این زمانها چه میکنید؟
همچنان در معامله ضررده باقی میمانید و مثل افراد ناشی تماشا میکنید که حساب شما از بین می رود؟ یا اینکه سود می کنید و چند پیپ پس می گیرید؟ راه حل چیست؟
دقیقا شبیه سطوح حمایت و مقاومت، سطوح پیووت تا ابد نگاه داشته نمیشوند.
ترید با نقاط بازگشتی برای بازار رنج کاربردی است اما نه در تمامی اوقات. در زمانهایی که سطوح آن ها شکسته میشود، شما باید ابزار های دیگری در جعبه ابزار خود داشته باشید تا از آن موقعیت سود ببرید.
همانطور که در بالا گفتیم، دو راه اصلی برای ترید شکست ها وجود دارد. روش تهاجمی و روش محافظهکارانه. هر دو طریقه به خوبی کار میکنند. مثل همیشه به یاد داشته باشید که اگر مسیر محافظهکارانه را در پیش بگیرید بدان معنی است انتظار برای آزمایش مجدد سطح حمایت و مقاومت منجر به از دست دادن حرکت اول میشود.
نحوه ترید با نقاط بازگشتی بر اساس شکستهای بالقوه
بیایید نگاهی به نمودار بیندازیم تا معاملات بالقوه شکست را با استفاده از نقاط بازگشتی مشاهده کنیم. در زیر نمودار 15 دقیقه ای EUR / USD آورده شده است.
در اینجا می بینیم EUR / USD در طول روز یک افزایش شدید داشته است.
می بینیم که EUR / USD با یک گپ در بالای پیووت باز شده است. قبل از اینکه در سطح R1 کمی مکث کند، قیمت با یک حرکت قوی بالا رفته است.
سرانجام، مقاومت شکسته شده و 50 پیپ بالا رفته است!
اگر از روش تهاجمی استفاده می کردید، همان حرکت ابتدایی را میگرفتید و مانند اینکه جام جهانی را برده باشید، جشن می گرفتید.
از طرف دیگر، اگر راه ایمن را انتخاب می کردید و منتظر آزمایش مجدد میماندید، مانند یک تریدر کوچک و غمگین بودید. قیمت پس از شکستن R1 مجدد این سطح را آزمایش نکرده است. در واقع ، همین داستان R1 برای سطح R2 اتفاق افتاده است!
توجه کنید که گاوها یا خریداران EUR / USD چگونه سعی کردند با R3 همان کاری که با دو سطح قبل کردند، انجام دهند.
با این حال اگر روش تهاجمی را پیش میگرفتید و قیمت نمیتوانست شکست اولیه خود را حفظ کند و منجر به Fakeout شده بود و استاپ لاس شما بسیار تنگ میبود، استاپ شما فعال میشد.
همانطور که میبینید انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) قیمت در آخر سطح را شکسته است و باری دیگر این سطح را آزمایش کرده است.
همچنین ، مشاهده کنید که چگونه قیمت در اواخر روز معکوس شده و R3 را شکسته است. فرصتی به وجود آمده تا شما مجددا وارد معامله فروش شوید. (حتماً درباره تبدیل حمیات به مقاومت و معکوس آن بعد از شکست خبر دارید؟)
معکوس شدن نقش
بیاد داشته باشید زمانی که سطوح حمایت شکسته میشوند معمولا به سطوح مقاومت تبدیل میشوند.
این مفهوم “معکوس کردن نقش” همچنین در مورد مقاومت های شکسته شده و تبدیل به سطح حمایت نیز اعمال می شود. اینها فرصتهای خوبی برای در پیش گرفتن روش محافظهکارانه نیز می باشند.
ترید با نقاط بازگشتی بر اساس شکستها: کجا حد ضرر و کجا حد سود را قرار دهیم؟
یکی از موارد دشوار در مورد ترید با نقاط بازگشتی بر اساس شکست، انتخاب نقطه Stop Loss است.
برخلاف معاملات رنج که به دنبال شکسته شدن pivot Points سطوح حمایت و مقاومت هستید، در این مدل به دنبال حرکات شدیداً سریع هستید.
از لحاظ تئوری، با شکسته شدن یک سطح، این سطح احتمالاً به “مقاومت تبدیل شده به حمایت” یا “حمایت تبدیل شده به مقاومت” تغییر خواهد کرد. باز هم، به این حالت معکوس شدن نقش میگویند … زیرا نقش ها معکوس شده اند.
اگر معامله خرید باز میکردید و قیمت سطح R1 را میشکست، میتوانستید Stop Loss خود را درست زیر R1 قرار دهید.
بیایید به آن نمودار EUR / USD برگردیم تا ببینیم در کجا می توانید حد زیان خود را قرار دهید.
برای تعیین اهداف، شما به طور معمول سطح بعدی Pivot Points را برای تارگت کسب سود انتخاب میکنید.
بسیار نادر است که قیمت همه نقاط محوری قبلی را بشکند مگر اینکه یک رویداد بزرگ اقتصادی یا خبر غافلگیر کننده ای منتشر شود.
بیایید به آن نمودار EUR / USD برگردیم تا ببینیم حد زیان و سود خود را در کجا قرار می دهید.
در این مثال زمانی که شما دیدید که قیمت R1 را شکست، شما میتوانید حد زیان خود را زیر سطح R1 قرار دهید.
اگر اعتقاد داشته باشید که قیمت همچنان رو به افزایش است، می توانید پوزیشن خود را باز نگه دارید و حد زیان خود را به صورت دستی حرکت دهید تا ببینید آیا حرکت ادامه دارد یا خیر.
شما باید با دقت حرکات را رصد کنید و متناسب با آن تغییراتی در حد ضرر بدهید. در درس های بعدی بیشتر در این مورد خواهید آموخت.
با هر روش یا اندیکاتوری، شما باید از خطرات ناشی از معاملات بر اساس شکست آگاه باشید.
اول از همه، شما تصوری از این که آیا حرکت ادامه دار است یا خیر، ندارید. ممکن است فکر کنید که قیمت همچنان روند صعودی خواهد داشت، اما درعوض، گرفتار نوسانات سقف و کفی قیمت شده و این بدان معنی است که شما گول Fakeout را خوردهاید!
دوم ، مطمئن نیستید که این یک شکست واقعی است یا فقط حرکاتی وحشیانه ناشی از انتشار اخبار مهم است.
اسپایک زدن در بازار یک اتفاق معمول در هنگام وقایع خبری است، بنابراین حتماً در جریان اخبار جدید باشید و از آنچه در تقویم اقتصادی روز یا هفته میگذرد مطلع باشید. (استفاده از سایتهایی مثل Investing, Cointelegraph, forexfactory)
در آخر، درست مثل معاملات بازار رنج، بهترین کار این است که به سطوح اصلی حمایت و مقاومت توجه کنید.
شما ممکن است فکر کنید که R1 در حال شکستن است، اما متوجه شوید قیمت قدرت شکستن R1 را ندارد.
قیمت ممکن است R1 را بشکند، مقاومت را آزمایش کند و پایین بیاید.
در ترید با نقاط بازگشتی از دانش خود در مورد حمایت و مقاومت ، الگوهای شمعی و اندیکاتورهای مومنتوم استفاده کنید تا به شما نشانههای قوی تری را در مورد اینکه آیا شکست واقعی است یا خیر، ارائه دهد.
نقاط پیوت چیست؟ پیوت پوینت یعنی چه ؟ آشنایی با کاربرد و انواع Pivot
پیوت پوینت یا Pivot Point به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند. در ادامه این مقاله قصد داریم شما عزیزان را با معنی و کاربرد و انواع نقطه های Pivot آشنا کنیم، همراه داتیس نتورک باشید.
منظور از پیوت یا Pivot چیست؟
Pivot به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار Pivot نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) های تحلیل تکنیکال مانند خط روند ، چنگال اندروز ، الگو ها و … استفاده می کنیم.
پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم و در نهایت در معاملات خود با ضرر و زیان رو برو می شویم.
اگر بخواهیم تعریف ساده و کلی از پیوت ها ارائه دهیم می توان گفت که :
پیوت ها نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد.
در تصویر زیر نقاط آبی رنگ که میبینید نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت داشته و به اصطلاح پیوت نامیده می شوند.
نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال؛ محل تغییر جهت قیمت و روند
در هنگام تحلیل سهام مختلف، یکی از مواردی که به شدت مورد توجه قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند در فرصتهای مناسبی سرمایهگذاری کنند. اما تعیین نقاط کف و سقف قیمت یا نواحی بازگشت قیمت و به طور کلی آگاهی از زمانبندی بازار، امری نیست که به راحتی بتوان از پس آن برآمد ولی با استفاده از ابزار مختلف تحلیل تکنیکال میتوان این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر تغییر جهت روند و قیمت است، نقاط پیوت میگوییم؛ محلی که چرخش و تغییر قیمت در آن اتفاق میافتد.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشود. در ادامه روشهای تشخیص این نقاط را بررسی میکنید اما پیش از آن لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت و اهمیت و انواع آنها آشنا شویم.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر با ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نظیر خط روند و چنگال اندروز آشنا باشید، میدانید که برای استفاده از آنها به شناسایی نقاط پیوت نیاز است. عدم شناسایی صحیح این نقاط، میتواند تحلیل را به کلی با اشکال مواجه کرده و موجب زیانهای فراوانی شود.
گفتیم که پیوتها نقاطی روی نمودار قیمت هستند که در آنها شاهد تغییر جهت روند و قیمت هستیم. یعنی اگر روند نزولی بوده است، تغییر قیمت به شکل صعودی در نقاط پیوت اتفاق میافتد. به همین ترتیب در نقاط پیوت روند صعودی نمودار به روند نزولی تغییر پیدا میکند. در هر نمودار قیمت میتوان پیوتهای مختلفی را شناسایی کرد.
نقاط پیوت، نقاطی کلیدی روی نمودار هستند که از اهمیت فراوانی برخوردارند. تحلیلگران تکنیکال این انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) نقاط را شناسایی میکنند تا بتوانند روند یک سهم را بهتر درک کنند.
از این نقاط برای ترسیم الگوهای مختلف هم کمک میگیرند. اگر بخواهیم از دید علمی توضیح دهیم که پیوت چیست، باید گفت مجموعه سه کندل در یک راستا که در جهتی مخالف جهت روند قبلی تشکیل میشوند، موجب ایجاد پیوت خواهند شد.
بیشتر بخوانید
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
با همان چند خطی که در بالا به آن اشاره کردیم دریافتیم که منظور از پیوت چیست. این نقاط در شرایطی ایجاد میشوند که از میان عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه پیدا میکند. در ادامه انواع پیوت در تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم تا بهتر با این مفهوم آشنا شویم.
پیوت قیمتی
پیوتهای قیمتی در یافتن نقاط بازگشت قیمت نقش ویژهای ایفا میکنند. در برخی از مواقع بازار به اندازهای معین در یک جهت به صورت نزولی یا صعودی حرکت میکند. پس از آنکه سقف یا کفی تشکیل شد، سهم با قدرت در روندی مخالف حرکت میکند. به این ترتیب شاهد ایجاد یک پیوت در نمودار خواهیم بود. البته این تعریف کلاسیک است و اکنون در پرایس اکشن، اساس کار بر این است که اگر قیمت به اندازه حداقل سه کندل حرکت کند و با تشکیل یک کندل بازگشتی، سهام با همان شرایط ولی در جهت معکوس به حرکت خود ادامه دهد، این نقطه یک پیوت معتبر است.
بیشتر بخوانید
اما راه تشخیص پیوت قیمتی چیست؟ این نقاط را به صورت بصری و بر اساس روشهای مختلف تحلیلی شناسایی میکنند که نیاز به ابزار خاصی ندارد. در این میان میتوان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت پیشین و یا زمان تشکیل پیوت، معاملات را انجام داد.
پیوت محاسباتی
پیوتها را بر اساس دادههای قیمتی و به کمک فرمولهای ریاضی میتوان محسابه کرد و جزئيات مربوط به تحرکات بازار در تعیین این پیوت دخیل نیست. خروجیای که از محاسبات به دست میآید به صورت عدد است. این اعداد را برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار میدهند.
پیوت محاسباتی در تحلیل تکنیکال با توجه به دوره زمانی و دادههایی که از آنها استفاده میشود تا زمان مشخصی اعتبار دارند. اگر کندلهای جدیدی روی نمودار ایجاد شوند، بدیهی است که سطوح مذکور نیز بهروزرسانی میشوند.
انواع پیوت محاسباتی
پیوتهای محاسباتی خود به چند دسته دیگر تقسیم میشوند که در این میان Pivot Point و خطوط کاماریلا از اهمیت زیادی برخوردارند.
Pivot Point
- Pivot Point (PP) = High + Low + Close /3
- (R2= PP + (High – Low
- S1 = (2*PP) – High
- (S2 = PP – (High – Low
با توجه به قواعد موجود، قیمت بالاتر از نقطه PP به منزله روند صعودی است. به این ترتیب بر اساس واکنشهای قیمت به سطوح مقاومتی میتوان موقعیتهای خرید مناسب را پیدا کرد. چنانچه قیمت کمتر از PP باشد، میتوان فروش سهام را در دستور کار قرار داد. در این فرمولها نقاط R سطوح مقاومت و نقاط S سطوح حمایت نمودار به شمار میروند.
Camarilla Lines
- H4 = ((High – Low)*(1.1/2)) + Close
- H3 = ((High – Low)*(1.1/4)) + Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6)) + Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12)) + Close
- ((L1 = Close – ((High – Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close – ((High – Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close – ((High – Low)*(1.1/4
- ((L4 = Close – ((High – Low)*(1.1/2
در این محاسبات خبری از PP نیست. اما از آنجا که تعداد نواحی مقاومت و حمایت در این روش زیاد است، میتوان با دقت بیشتری قدرت روند را تشخیص داد. هنگامی که قیمت در سطوح سه یا چهار قرار گیرد، این مسئله نشان از قدرت روند و تحرکات بالای قیمتی دارد.
در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی میتوان نقاط پیوت را با کمک اندیکاتورها مشاهده کرد.
پیوت ماژور
یکی از مهمترین انواع پیوتها، پیوتهای ماژور هستند. اما منظور از پیوت ماژور چیست؟ زمانی که نمودار قیمت را مشاهده میکنید، میتوانید سقف و کفهایی را که باعث حرکات قوی در جهتهای مخالف شدهاند، به وضوح ببینید. به این نقاط اصطلاحاً پیوت ماژور میگویند. اعتبار این نقاط زیاد است و تحلیلهای بسیاری بر پایه این نقاط شکل میگیرد.
پیوت مینور
اما نوع دیگر پیوت در تحلیل تکنیکال، پیوت مینور است. این نقاط باعث ایجاد حرکات اصلاحی کوچکی میشوند که به شکلگیری روندهای خنثی میانجامد. در نمودارهایی با تایمفریم کوچک میتوان این نقاط را به کرات مشاهده کرد. چرا که در این نمودارها نوسانهای کاذب فراواناند. از آنجا که این نقاط در تغییر روند نقش چندانی ندارند، خطوط روندی که بر اساس آنها تعیین میشوند هم از اعتبار بالایی برخوردار نیستند.
بیشتر بخوانید
آموزش تشخیص پیوت ماژور و مینور در تحلیل تکنیکال
مسئله مهم در این میان آن است که بتوانیم پیوت ماژور را از پیوت مینور تشخیص دهیم. از آنجا که این نقاط با قیمت ارتباط دارند، میتوان آنها را به صورت چشمی و مقایسههای ذهنی سطوح مختلف و با توجه به قدرت حرکات بعدی سهام تشخیص داد. بدیهی است که برای انجام این امر به تجربه و دانش کافی نیاز است.
اما به منظور تشخیص نقاط پیوت ماژور از مینور روشی ابداع شده است که در آن از دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی استفاده میشود. به این ترتیب حتی افرادی که سطح مبتدی یا متوسط هم دارند، میتوانند به درستی این سطوح را تشخیص دهند.
بیشتر بخوانید
چنانچه انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) کف یا سقف نمودار دو ویژگی را زیر را دارا باشند، احتمال وجود یک پیوت ماژور فراوان است. این دو ویژگی عبارتاند از:
- تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل نقاط پیوت
- اصلاح قیمت دستکم به میزان ۳۸ درصد موج پیشین
به نمودار زیر نگاهی بیندازید تا بهتر متوجه این موضوع شوید.
در این نمودار به وضوح میتوان دید که در زمان تشکیل پیوت، فاز اندیکاتور مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی تغییر پیدا کرده است. بهعلاوه، ترسیم فیبوناچی بازگشتی از شرایطی خبر میدهد که اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت اتفاق افتاده است. این دو شرط نشانگر آن هستند که پیوت ماژور در این نقطه تشکیل شده است.
افزون بر روشی که ذکر آن رفت، از نقاط حمایت و مقاومت در گذشته هم میتوان استفاده کرد. زمانی که این نقاط با نقاط پیوت همپوشانی داشته باشند، میتوان معاملات موفقتری را انجام داد. همچنین به کمک اسیلاتورها نیز میتوان این نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال را پیدا کرد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور و اسیلاتورها، مقاله «اندیکاتور چیست؟» را بخوانید.
نکته: در تحلیل تکنیکال نمیتوان از ابزارهای مختلف بر روی پیوت مینور استفاده کرد. بلکه تمام الگوها، واگراییها، چنگالها و فیبوناچی باید با توجه به نقاط پیوت ماژور تعیین شوند. پیوتهای مینور در روندهای خنثی و در کانالهای کوچک کاربرد دارند. البته لازم به ذکر است که پولبکها معمولا روی نقاط مینور اتفاق میافتند.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
پیوت در تحلیل تکنیکال به نقاطی گفته میشود که در آنها شاهد تغییرات قیمت هستیم. یعنی روندهای نزولی در این نقاط به روندهای صعودی تبدیل میشوند و برعکس. به کمک پیوت میتوان سقفها و کفهای آینده را پیشبینی کرد تا پیش از شروع روند نزولی یک سهم، فروش را در دستور کار قرار داد.
درست است که پیوت ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود اما نوسانهای قیمتی متعدد موجب میشود که شناسایی این نقاط با خطاهایی همراه باشد. از همین رو میتوان از ابزارهایی نظیر اندیکاتور مکدی کمک گرفت. پیوتها انواع مختلفی دارند که در میان آنها پیوتهای ماژور از اهمیت زیادی برخوردارند. چرا که به منظور استفاده از ابزاری نظیر چنگال اندروز به این نقاط نیاز داریم.
دیدگاه شما