محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات چگونه انجام میشود؟
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد همانند یک معاملهگر حرفهای
زمانی که در بازار فارکس یا هر بازار مالی دیگری معامله میکنید یعنی برای کسب سود در بازار، در حال ریسک بر روی سرمایه خود هستید. به طور خلاصه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد (risk reward ratio-R/R) یعنی مشخص کردن میزان پولی که حاضر هستید برای بدست آوردن میزان مشخصی از سود در یک معامله تحت خطر قرار دهید.
اگر در فارکس مبتدی هستید به احتمال زیاد نمیدانید که محاسبه دقیق ریسک چه معنایی دارد. حتی بسیاری از معاملهگران با تجربه قبل از باز کردن معامله، برای محاسبه صحیح نسبت ریسک به ریوارد در هر معامله، وقت کافی نمیگذارند. در این مقاله، نسبت ریسک به ریوارد را مورد بررسی قرار میدهیم تا متوجه شوید که چرا این موضوع در مدیریت سرمایه شما اهمیت بسیار زیادی دارد. شما یاد خواهید گرفت تا مثل یک معاملهگر حرفهای نسبت ریسک به ریوارد را به درستی در معاملات خود محاسبه کنید.
درک اهمیت مدیریت ریسک در فارکس
اگر شما یک معاملهگر مبتدی باشید احتمالا سودهای خوبی را از معاملات اولیه خود به دست آوردهاید، اما تنها با یک معامله اشتباه، تمام سودی که به دست آورده بودید را از دست دادهاید. این پدیده در میان معاملهگران بیتجربه بازار فارکس معمولا رایج است، چرا که اهمیت مدیریت ریسک در بازار فارکس را درک نکردهاند.
یکی از کلیدهای موفقیت در بازار فارکس ایجاد تعادل بین میزان ریسک و مقدار سود مورد نظر در هر معامله است. علاوه بر این، این تعادل باید واقعبینانه باشد و با استراتژی تکنیکال شما مطابقت داشته باشد. برای مثال، به صورت تصادفی حد سودی سه برابر حد ضرر در نظر گرفتهاید. نسبت ریسک به ریوارد میشود ۱ به ۳. اما اگر استراتژی شما قادر نباشد در بلند مدت چنین نسبت ریسک به ریواردی را بدست بیاورد، در نهایت پول خود را از دست خواهید داد.
از طرف دیگر اگر استراتژی شما بتواند نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۵ را بدست آورد، اما هر وقت که معامله شما به نسبت ۱ به ۲ واحد سود رسید، معامله خود را ببندید، در واقع پول از دست دادهاید. به همین دلیل باید زمان زیادی را صرف بک تست گرفتن از استراتژی خود کنید و سعی کنید میانگین سود واقعی قابل دستیابی را نسبت به حد ضرر در هر معامله را در استراتژی معاملاتی خود بدست آورید. تنها در این صورت میتوانید رابطه بین ریسک و ریوارد را به درستی درک کنید و نسبت ریسک به ریوارد را در استراتژی معاملاتی شخصی خودتان نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود با موفقیت آنالیز کنید.
چگونه نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنیم؟
در این قسمت مکانیزم چگونگی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد توضیح داده میشود. فرمول محاسبه نسبت ریسک به ریوارد نسبتا ساده است. اگر در یک معامله ۵۰ پیپ ریسک میکنید و هدف شما ۱۰۰ پیپ ریوارد است، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد شما در آن معامله ۱ به ۲ است.
۵۰ پیپ ریسک برای دست آوردن ۱۰۰ پیپ سود = نسبت ۱ به ۲
در ضمن در حساب حقیقی باید اسپرد بروکری را که در آن معامله میکنید در نظر بگیرید تا محاسبه نسبت ریسک به ریوارد درست انجام شود. اگر به اسپرد توجه نکنید، در نهایت نسبت ریسک به ریواردی که در معاملات خود استفاده میکنید دقیق نخواهد بود. برای مثال اگر معاملات اسکالپ انجام میدهید و دوست دارید در هر معامله نهایتاً ۵ پیپ ریسک کنید تا ۱۰ پیپ سود بدست بیاورید، حتما فکر میکنید که نسبت ریسک به ریوارد شما ۱ به ۲ است اما بهتر است دوباره محاسبه کنید.
به طور مثال اگر بروکر شما در جفت ارز EURUSD مقدار ۲ پیپ اسپرد از شما بگیرد، در واقع شما ۷ پیپ (۲+۵) ریسک میکنید تا ۸ پیپ (۲-۱۰) سود بدست بیاورید. یعنی نسبت خالص ریسک به ریوارد شما ۱ به ۱.۱۴ است، نه ۱ به ۲. اینجا چون هزینه تراکنش را در نظر نگرفتهاید، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد را اشتباه محاسبه کردهاید.
بنابراین طبق این مثال ۷ پیپ ریسک در برابر ۸ پیپ ریوارد مساوی با نسبت ۱ به ۱.۱۴ است. لازم نیست نابغه ریاضی باشید تا بفهمید که برای جبران اسپرد در چنین نسبت ریسک به ریواردی، باید درصد برد بسیار بالاتری داشته باشید. اسپرد در معاملات اسکالپرها و معاملهگران روزانه تاثیر زیادی دارد، اما عموما در معاملات سویینگ که در تایمفریمهای بالاتر انجام میشوند تاثیر خاصی ندارد.
تصور کنید که جفت ارز پوند انگلیس را در برابر ین ژاپن (GBPJPY) معامله میکنید و بروکر شما ۵ پیپ اسپرد از شما میگیرد. چنین اسپرد بالایی به راحتی نسبت ریسک به ریوارد معاملات شما را خراب میکند. بخصوص اگر در معاملات اسکالپ، حد ضرر و حد سود خیلی کوچکی قرار دهید. حالا نگاهی به مثالی در تصویر شماره یک میاندازیم. اگر نسبت ریسک به ریوارد معاملهای که حد ضرر ۱۰۰ پیپی و حد سود ۲۰۰ پیپی دارد را محاسبه کنیم، این بار باید به نتیجهای کاملا متفاوت برسیم. دوباره فرض میکنیم که اسپرد جفت ارز GBPJPY، پنج پیپ است.
۱۰۵=۱۰۰+۵ پیپ ریسک
۱۹۵=۲۰۰-۵ پیپ ریوارد
۱:۱.۸۵ نسبت ریسک به ریوارد
تصویر ۱: معامله سویینگ در جفت ارز GBPJPY با نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱.۸۵
همانطور که نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود میبینید، اسپرد بروکر در اینجا تاثیر کمی بر روی نسبت ریسک به ریوارد دارد و همچنان سود این معامله در مقایسه با ریسک آن نسبتاً بالاتر است. این یکی از مزیتهای معامله در تایمفریمهای بالاتر است. بنابراین اگر به معاملات اسکالپ یا کوتاه مدت علاقهای ندارید و اهل معاملات سویینگ یا پوزیشن هستید، تاثیر منفی اسپرد به عنوان هزینه تراکنش معاملات بسیار ناچیز خواهد بود.
تاثیر نرخ برد یا وین ریت (Win Rate) بر نسبت ریسک به ریوارد
به غیر از درک کلی در مورد نسبت ریسک به ریوارد در استراتژی معاملاتی، باید در مورد تاثیر وین ریت نیز اطلاع داشته باشید، وین ریت بخش جداییناپذیر از نسبت ریسک به ریوارد است. اگر از قبل، نسبت ریسک به ریوارد استراتژی خود را از طریق انجام بکتست بدست آورده باشید، با یک فرمول ساده میتوانید وین ریت لازم برای حفظ سودآوری در بلند مدت را بدست بیاورید.
فرمول زیر برای بدست آوردن حداقل وین ریت بکار میرود:
وین ریت لازم = (نسبت ریسک به ریوارد + ۱) ÷ ۱
برای مثال اگر بعد از ساعتها بکتست فهمیدید که نسبت ریسک به ریوارد استراتژی معاملاتی شما یک به یک است، پس با قرار دادن آن در فرمول زیر به نتیجه زیر خواهید رسید:
۰.۵ = (۱+۱) ÷ ۱ میشود ۵۰ درصد
پس برای اینکه حداقل ضرر نکنید نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود باید وین ریت ۵۰ درصد باشد. با این استراتژی معاملاتی، اگر بتوانید وین ریت ۵۵ درصدی را حفظ کنید، در بلند مدت سودآور خواهید بود. اما اگر وین ریت شما به حتی ۴۹ درصد کاهش یابد، مطمئن باشید که با این استراتژی معاملاتی متضرر خواهید شد، یعنی صرف نظر از عملکرد کوتاهمدت، در بلند مدت پول از دست خواهید داد.
حالا اگر وین ریت استراتژی معاملاتی شما تنها ۵۰ درصد باشد اما نسبت ریسک به ریوارد آن یه طور ثابت ۱ به ۲ باشد، در نهایت بعد از ۱۰۰ معامله، با تنها یک درصد ریسک کردن، ۵۰ درصد بازده روی سرمایه خود خواهید داشت.
اگر وین ریت سیستم استراتژی معاملاتی خود را بعد از ساعتها بکتست پیدا کرده باشید اما هنوز نمیدانید برای سودآور بودن در بلند مدت باید چه نسبت ریسک به ریواردی داشته باشید، میتوانید از فرمول دیگری برای بدست آوردن نسبت ریسک به ریوارد لازم استفاده کنید.
فرمول بدست آوردن حداقل نسبت ریسک به ریوارد مورد نیاز:
حداقل نسبت ریسک به ریوارد مورد نیاز = ۱ – (وین ریت ÷ ۱)
برای مثال اگر میدانید که وین ریت استراتژی شما ۴۰ درصد است، بنابراین نتیجه قرار دادن آن در فرمول زیر به شرح زیر است:
۱-(۰.۴÷۱) = ۱.۵
پس برای سودآوری با این استراتژی در بلند مدت، باید نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱.۵ به ۱ را حفظ کنید، یعنی برای مثال اگر حد ضرر ۱۰۰ پیپی در نظر گرفتید، هدف شما باید حداقل ۱۵۰ پیپ باشد. همانطور که میبینید، وین ریت استراتژی شما نقش مهمی در معادله کلی ریسک به ریوارد ایفا میکند.
استفاده از ابزارهای دیگر برای تعیین ریسک و ریوارد
محاسبه دستی نسبت ریسک به ریوارد گاهی میتواند کاری خستهکننده به نظر برسد. میتوانید از یک ماشین حساب برای به دست آوردن آن استفاده کنید، یا اینکه ابزارهای مختلفی را برای ساده کردن این فرآیند بکار بگیرید، مثل برنامه اکسل شیت مایکروسافت یا یک ماشین حساب آنلاین مخصوص محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بازار فارکس. اما اگر از برنامهای مثل متاتریدر۴ استفاده میکنید باز هم راهی سادهتر وجود دارد.
اگر در گوگل عبارت mt4 risk reward indicator را جستجو کنید، اندیکاتورهایی سفارشیسازی شده را پیدا خواهید کرد که توسط معاملهگران دیگر ساخته شدهاند. این معاملهگران آنقدر سخاوتمند بودهاند که این اندیکاتورها را به طور رایگان برای دانلود در اختیار شما قرار دادهاند. به علاوه اینکه، یک ابزار داخلی در اکثر برنامههای معاملاتی مثل متاتریدر۴ وجود دارد، به اسم ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) که میتوانید به وسیله آن نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات خود محاسبه کنید.
استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
در حالی که بسیاری از معاملهگران از این ابزار برای محاسبه سطوح فیبوناچی در حرکات سویینگ قیمتی استفاده میکنند، شما میتوانید با تغییرات جزئی در آن نسبت ریسک به ریوارد را به صورت چشمی تشخیص دهید.
تصویر ۲: تغییر در ابزار فیبوناچی اصلاحی برای ساختن سطوح دلخواه خودتان
در متاتریدر۴ میتوانید سطوح دلخواه خود را مثل ۲، ۳، ۴ و بیشتر اضافه کنید. فقط کافیست سطوح را اینگونه نامگذاری کنید: سطح ۲ نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱، سطح ۳ نسبت ۱ به ۲، سطح ۴ نسبت ۱ به ۳، مثل تصویر بالا (شکل ۲). لطفا توجه داشته باشید که این سطوح ربطی به سطوح فیبوناچی ندارند و فقط به عنوان یک یادآور بصری در مورد نسبت ریسک به ریوارد در معاملات به شما کمک میکنند.
تصویر ۳: رسم ابزار فیبوناچی اصلاحی در چارت برای یافتن سطوح بالقوه ریسک به ریوارد
سپس ابزار فیبوناچی را مثل تصویر بالا وارونه رسم کنید بهطوریکه سطح ۱۰۰ فیبوناچی نقطه ورود شما و سطح صفر حد ضرر شماست. در تصویر ۳ ابزار فیبوناچی اصلاحی را با سطوح تغییر یافته بر روی یک پینبار صعودی رسم کردهایم، نقطه ورود بالای پینبار است و حد ضرر پایین پینبار. همانطور که در نمودار میبیندید، سطح دوم به عنوان نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱ و سطح سوم به عنوان نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۲ عمل کردهاست.
اگر اصول اولیه نسبت ریسک به ریوارد را درک کنید، تسلط بر آن کار مشکلی نخواهد بود. اما بسیاری از معاملهگران حرفهای نسبت ریسک به ریوارد را کمی متفاوتتر از معاملهگران مبتدی در فارکس بکار میگیرند. اول از همه اینکه آنها معمولاً به نسبت ریسک به ریوارد از پیش تعیین شدهای، که بسیاری از کتابهای معاملاتی محبوب از آن حمایت میکنند، پایبند نیستند. این معاملهگران زمان زیادی را صرف آزمایش و بکتست ابزارهای معاملاتی خود کردهاند تا وین ریت استراتژی خود را بر اساس نسبتهای مختلف سود به ضرر بدست بیاورند.
بجای داشتن نسبت ریسک به ریوارد ثابت مثل ۱ به ۳ یا ۱ به ۲، معاملهگران باتجربه از آنالیز گسترده دادهها استفاده میکنند تا نسبت ریسک به ریوارد مناسب یک استراتژی معاملاتی خاص را تعریف کنند. علاوه بر این، معاملهگران حرفهای در فارکس میدانند که قرار دادن حد سود بزرگ و حد ضرر کوچک دلیل موجهی برای ورود به معاملات پر ریسک نیست. در عوض معاملهگران باتجربه، هر معامله را براساس احتمال موفقیت آن مورد بررسی قرار میدهند و تنها زمانی معامله میکنند، که همه معیارهای استراتژی آنها برآورده شدهباشد.
صرفنظر از نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، چه به صورت دستی و چه با استفاده از روشهای دیگر، ضروری است که نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود قبل از ورود به هر معاملهای، زمان بگذارید و نسبت ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کنید. توصیه میشود که ابتدا رابطه نسبت ریسک به ریوارد را با استراتژی معاملاتی خود درک کنید. سپس باید زمان بگذارید و با انجام بکتستهای گسترده بهترین نسبت ریسک به ریوارد را برای روش خود پیدا کنید. بعد از پیدا کردن ترکیب مناسب، حداقل وین ریت لازم را براساس نسبت ریسک به ریوارد محاسبه کنید، تا بتوانید اندازه آنها را در معاملات خود زیرنظر داشته باشید.
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
نسبت ریسک به ریوارد (risk/reward ratio) در فارکس چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (risk/reward ratio) در فارکس چیست؟ احتمالاً بارها شنیدهاید که نسبت کسانی که در فارکس متضرر میشوند، از کسانی که در این بازار سود میکنند، بیشتر است. اگر اندکی تأمل کنید و به مشاغل دیگر نیز نگاهی داشته باشید، متوجه میشوید که این موضوع در کسب و کارهای دیگر نیز صادق خواهد بود.
به طوری که در تمامی بازارهای مالی، تعداد افراد سودده کمتر و تعداد افراد زیانده، بیشتر است. چرا که هر شغل، مهارتهای منحصر به فرد خود را میطلبد. اما وجه اشتراک تمامی این مشاغل این است که اگر روی نقاط قوت و ضعف دیگران مطالعه و تحقیق کنید، میتوانید الگوی مناسبی تشکیل دهید، نقاظ ضعف خود را به نقاط قوتتان تبدیل کنید و موفق شوید.
یکی از بزرگترین نقاط ضعف تریدرهای زیانده در بازار فارکس نیز عدم تناسب حد سود و زیان آنها است. اغلب این تریدرها، با سود کم از بازار خارج میشوند، در ضررهای سنگین صبر میکنند و با امید واهی منتظر به سود رسیدن معامله و پوزیشن اشتباه خود میمانند. توصیه میکنیم برای شروع کار در فارکس حتما از یک اکسپرت فارکس استفاده کنید که بهترین نسبت معاملاتی ریسک به ریوارد را داشته باشد!
در نظر داشته باشید که متضرر نشدن در معاملات، غیر ممکن خواهد بود. با این حال شما باید زیان را مدیریت کرده و آن را در کمترین میزان ممکن نگه دارید. برای اینکار، لازم است تا معاملۀ زیانده را در ضرر کم و معقول ببندید و از آن پوزیشن خارج شوید. به علاوه، اهمیت زیادی دارد که نسبت سود و زیان را رعایت کنید.
در واقع Reward سودی است که در هر معامله عاید شما میشود و ریسک زیانی است که برای هر معامله در نظر میگیریم. نسبت ریسک به ریوارد در فارکس که گاهی به عنوان «نسبت R/R» نیز شناخته میشود، سود بالقوۀ یک معامله را با زیان احتمالی آن مقایسه میکند.
محاسبۀ این نسبت با استفاده از تفاوت میان نقطه شروع معامله تا دستور توقف ضرر (Stop Loss)، به شما در مدیریت ریسک سرمایهگذاری و کسب سود کمک خواهد کرد. در ادامۀ این مطلب، به صورت مفصل توضیح میدهیم که نسبت ریسک/ریوارد چیست و چگونه کار میکند. همچنین دلیل استفاده از این رویکرد در بازار فارکس را شرح خواهیم داد.
تعریف نسبت ریسک به ریوارد در فارکس
نسبت ریسک به ریوارد در فارکس نشاندهندۀ میزان سودی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر دلاری که در یک معامله ریسک میکند، به دست آورد. بسیاری از معاملهگران با محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری را با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متقبل شوند، مقایسه میکنند. به مثال زیر توجه کنید:
سرمایهگذاری با نسبت ریسک به ریوارد 1:7 نشان میدهد که تریدر مایل است تا برای کسب درآمد 7 دلاری، یک دلار سرمایهگذاری کند. از طرفی، اگر نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود نسبت ریسک به ریوارد در فارکس 1:3 باشد، تریدر باید برای به دست آوردن 3 دلار سود، یک دلار سرمایهگذاری کند.
تریدرها در اغلب موارد، از این رویکرد برای مدیریت معاملات خود استفاده میکنند. به طور کلی، محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، بدین شرح خواهد بود: «تقسیم مبلغی که تریدر در صورت حرکت قیمت دارایی در جهت غیر منتظره (ریسک) از دست میدهد بر مقدار سود مورد انتظار در زمان بسته بودن موقعیت (ریوارد).»
مفهوم ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟
به طور معمول، نسبت ریسک به ریوارد بهینه در بین استراتژیهای معاملاتی مختلف، بسیار متفاوت است. در برخی مواقع لازم است تا جهت تعیین بهترین نسبت برای یک استراتژی معاملاتی خاص، از روشهای آزمون و خطا استفاده کنید. ضمنا قبل از اینکه به ادامه مطلب بپردازیم توصیه میکنیم حتما با بهترین کارگزاری فارکس آشنا شوید تا در دام کلاهبرداران نیفتید!
استراتژیستهای بازار در بسیاری از موارد، نسبت ایدئال ریسک به ریوارد سرمایهگذاریهای خود را تقریباً 1:3 (3 واحد بازده مورد انتظار برای هر یک واحد ریسک بیشتر) میدانند. به طور کلی در یک معاملۀ سودده، لازم است تا میزان سود شما دست کم دو برابر زیان باشد.
بدین ترتیب اگر معاملات شما دارای نسبت سود به زیان بیش از 2 به 1 باشد، همواره در بازار فارکس سود خواهید کرد. بگذارید این موضوع را با یک مثال تفهیم کنیم:
فرض کنید که بالانس شما 1000 دلار است و قصد دارید که با این مبلغ، با حجم استاندارد 0.10 پوزیشن بگیرید و وارد معامله شوید. استراتژی شما نیز این است که روزانه تنها یک پوزیشن بگیرید و از 22 روز کاری که ماهانه در اختیار دارید، وارد 20 پوزیشن شوید. میزان موفقیت شما پس از گذشت یک ماه، به درصد موفقیت استراتژی معاملاتی و نسبت سود به زیان بستگی دارد.
به طور معمول استراتژیهای معاملاتی اغلب تریدرهای بازار فارکس به گونهای طراحی شدهاند که 80 درصد سود و تنها 20 درصد زیان داشته باشند. حالا میخواهیم با توجه به این استراتژی، میزان بالانس، حجم مورد معامله و تعداد پوزیشنها، نسبت سود و زیان شما در ماه را محاسبه کنیم.
با این اوصاف، درصد موفقیت استراتژی فارکس شما را 80 و نسبت سود به زیان را 1:2 در نظر میگیریم. بنابراین پروفیت (Profit) به دستآمده در هر پوزیشن، میتواند 40 پیپ سود یا 20 پیپ زیان عاید شما کند. در واقع از هر 20 پوزیشن در ماه، 16 پوزیشن (80%) در TP و 4 پوزیشن (20%( در SL بسته میشوند.
پس مجموع سود شما پس از یک ماه، 16×40، برابر با 640 دلار و مجموع زیانهای شما نیز 4×20، برابر با 80 دلار خواهد بود. حالا اگر 80 را از 640 کم کنید، عدد 560 به دست میآید که برآورد بازده ماهانۀ شما است.
چگونه نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنیم؟
پیش از محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، لازم است تا سطوح زیان و سود خود در یک معامله را مشخص کنید. ریسک، کل زیان احتمالی است که با دستور توقف ضرر ایجاد میشود. در واقع تفاوت بین نقطۀ ورود به معامله و اجرای دستور Stop Loss است.
در مقابل، ریوارد کل سود بالقوه ای است که میتوانید از یک معامله به دست آورید. نسبت ریسک به ریوارد، رابطهای بین دو عدد سود و زیان است و با تقسیم ریسک بر ریوارد محاسبه میشود.
محدودیتهای نسبت ریسک ریوارد در بازار فارکس
در نظر داشته باشید که محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، همۀ آنچه را که باید در مورد یک پوزیشن معاملاتی بدانید، به شما ارائه نخواهد کرد. شما همچنین باید احتمال دستیابی به اهداف خود را بدانید.
یکی از اشتباهات رایج تریدر ها این است که پیش از تجزیه و تحلیل یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد خاصی را در نظر میگیرند. این مسئله باعث میشود که تا اهداف توقف ضرر و کسب سود خود را به جای ارزش اوراق بهادار، بر اساس نقطۀ ورود (entry point) و بدون نظر گرفتن شرایط بازار پیرامون آن معامله تعیین کنند.
انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد در این بازار، یک اقدام متعادل کننده برای انجام معاملاتی است که سود بیشتری نسبت به زیان ارائه کرده و در عین حال به شما اطمینان می دهد که معامله همچنان شانس معقولی برای رسیدن به هدف (قبل از رسیدن به نقطۀ Stop Loss) دارد.
برای استفاده مؤثر از نسبت ریسک به ریوارد، به یک طرح معاملاتی نیاز دارید که موارد زیر را پوشش داده باشد:
- شرایط قابل قبول بازار؛
- زمان و مکان وارد شدن به یک معامله؛
- هدف گذاری سود و قرار دادن بهترین نقطۀ توقف ضرر در آن بازار.
نسبت زیان به سود، نباید تنها معیار شما برای تعیین سود ده یا زیان ده بودن یک معامله باشد. این شاخص در اغلب موارد، همراه با سایر نسبت های مدیریت ریسک مورد استفاده قرار میگیرد:
- نسبت برد به باخت؛
- درصد سر به سر.
در پایان
آنچه که باعث موفقیت شما در بازار فارکس خواهد شد، رعایت نسبت سود به زیان و در پیش گرفتن استراتژیهایی است که درصد موفقیت بالایی در معاملات دارند. بنابراین می توان گفت که تنها چیزی که شما را در این بازار به سود دهی مطلق می رساند، این است که نسبت ریسک به ریوارد بالاتر باشد.
به طور کلی، میزان سود معقول در فارکس از 4 درصد تا 88 درصد خواهد بود. اگرچه همه دوست دارند که سود بالاتر را به دست آورند، کسب 88 درصد سود در ماه کار سختی است و نیاز به تلاش و مطالعه بسیار دارد.
با این حال، بازار فارکس نیاز به کسب اطلاعات پیچیده نداشته و مدیریت ریسک و سرمایه، از هر اطلاعاتی در این زمینه ضرورت بیشتری دارد. در این راستا، می توانید از سایر مقالات آموزشی ما در وبسایت تریدر نووا استفاده کنید تا در میان منابع گسترده آموزش کسب درآمد از این بازار، سردرگم نشوید. همچنین جهت مطالعه بیشتر به IG مراجعه کنید!
آشنایی با مفهوم نسبت ریسک به ریوارد در بورس
شما در هر حوزهای که بخواهید حضور داشته باشید، احتمال وقوع خطر و ریسکهایی برایتان وجود دارد. برای مثال حتی اگر یک لیوان آب هم بخواهید بنوشید، احتمال دارد آب در گلویتان بشکند و برایتان خطرآفرین باشد. اما اگر بتوانید چنین ریسکهایی را بپذیرید و مدیریت کنید، نه تنها برای شما خطر نخواهد بود، بلکه یک پاداشی نیز برای شما به همراه خواهد داشت. بازار سرمایه نیز دقیقاً به همین شکل است. افرادی هستند که بدون هیچ علم و آگاهی وارد این بازار میشوند و درست مانند کسی که شنا بلد نیست، غرق میشوند و بیشک متحمل ضررهایی خواهند شد. پس آموزشهای خاصی در این زمینه نیاز است. یکی از مباحث مهمی که معاملهگران در معاملهگری بازارهای مالی برای مدیریت ریسک باید بیاموزند، نسبت ریسک به ریوارد میباشد. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ راجع به مفهوم نسبت ریسک به ریوارد در بورس صحبت خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟
در بازار بورس نسبت ریسک به ریوارد چیست
نسبت ریسک به ریوارد در بورس یا نسبت سود به زیان یا R/R شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود به جهت سرمایهگذاری در معاملات بورسی میباشد. البته دقت داشته باشید که این نسبت در تمام بازارهای مالی کاربرد دارد و دارای مفهوم یکسان است. نسبت ریسک به ریوارد به زبان ساده یعنی اینکه شما در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل نمایید. در واقع، شما با استفاده از این نسبت میتوانید در رابطه با خرید یا عدم خرید سهام خاص در بازار تصمیم بگیرید. هرچقدر که میزان ریسک به ریوارد برای یک سهم عدد کمتری باشد، آن سهم برای خرید مناسبتر خواهد بود. اما ریسک و ریوارد یعنی چه؟ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن میباشد. در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چگونه محاسبه میشود؟
چگونه نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس محاسبه میشود
به منظور آشنایی هرچه بهتر شما با نحوهی محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد در بورس یک مثال میزنیم. فرض کنید شما بهعنوان یک معاملهگر سهامی را در ۳۰۰ تومان میخرید. حال تصور کنید که حد ضرر این سهم ۲۶۰ تومان و حد سود آن ۳۹۰ تومان است. در این حالت، نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود :
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم ۴۰ تومان میباشد. ۴۰=۲۶۰-۳۰۰
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود معامله ۹۰ تومان میباشد. ۹۰=۳۰۰-۳۹۰
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در بورس
برای محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبهی ریسک به ریوارد:
۰.۴۴ = ۹۰/۴۰ =Risk / Riward
حال، چنانچه طبق معادلهی بالا ریسک را بر ریوارد تقسیم و سپس در ۱۰۰ تومان ضرب کنیم، مقدار به دست آمده کمتر از ۵۰٪ باشد، سهم برای خرید مناسب خواهد بود.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (۰.۴۴ یا ۴۴٪) کمتر از ۵۰٪ میباشد. بدین ترتیب با محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد فهمیدیم که این سهم برای خرید مناسب است.
تجزیه و تحلیل نسبت ریسک به ریوارد
حال بیایید با نگاه تحلیلی و عمیقتر به مثال بالا نگاه کنیم. در مثال فوق گفتیم که قیمت سهمی که میخواهید خرید کنید، ۳۰۰ تومان است. اگر پس از خرید سهم، قیمت آن تا ۲۶۰ تومان کاهش یابد، میتوانید سهمتان را بفروشید و با ضرر از آن خارج شوید. به هر حال پایبند بودن به حد ضرر در بازارهای مالی برای جلوگیری از ضرر بیشتر ضروری است. اما اگر قیمت سهم افزایش یابد و به مبلغ ۳۹۰ تومان برسد، باز هم میتوانید با پایبندی به حد سود خود، سهمتان را بفروشید و سود کنید. البته در اکثر مواقع با توجه به درنظرگرفتن شرایط دیگر میتوانید تصمیم به فروش سهم بگیرید. با توجه به نسبت ریسک به ریوارد در بورس برای این سهم که معادل ۴۴٪ بود، میتوان فهمید که شما حاضرید در مقابل ۴۴٪ سود، به اندازهی مبلغ سرمایهگذاریتان، سرمایهی خود را به خطر بیندازید.
تعیین حد ضرر با قانون ۸ درصدی
تعیین حد ضرر با قانون ۸ درصدی
در محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد در بورس دقت داشته باشید که بهطور کلی برای تعیین حد ضرر، قانون ۸ درصدی وجود دارد. قانون ۸ درصدی، قانونی است که از آن گاهی برای تعیین حد ضرر در بورس استفاده میکنند. بسیاری از تریدرها بر این اعتقادند که معمولاً سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده باشد و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه خواهد شد. با توجه به این موضوع، هرگاه دیدید که سهام شما بیشتر از ۸ درصد قیمت خرید خود را از دست داد، باید فوراً از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است.
البته در بحث نسبت ریسک به ریوارد در بورس برای تعیین حد ضرر در یک معامله، توجه به نوع استراتژی معاملاتی شما اهمیت دارد. تعیین درست محدودهی حدضرر، آنقدرها هم که فکر میکنید، کار خیلی سادهای نیست. برای آشنایی بیشتر با اهمیت این موضوع، مقالهی آشنایی با مفهوم حد ضرر در بورس را مطالعه فرمایید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به مفهوم نسبت ریسک به ریوارد در بورس و نحوهی محاسبهی آن صحبت کردیم. نسبت ریسک به ریوارد به زبان ساده یعنی اینکه شما بسنجید سودی که انتظار دارید در معامله به دست آورید نسبت به ضرری که ممکن است متحمل شوید، ارزش دارد یا خیر. خرید یک سهم بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد، شاید گاهی موفقیتآمیز باشد، اما هیچگاه این موفقیت پیوسته و دائم نخواهد بود. آنگاه شما به مرور زمان خواهید دید که سرمایهتان از سرمایهی اولیه کمتر شده است. بنابراین به شما توصیه میکنیم تا از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید، بدون توجه به ریسک به ریوارد سهم، پرهیز نمایید. چراغ ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک کند.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
از نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین حد ضرر و سود معاملات استفاده می کنند. معامله گران می توانند در هنگام تصمیم گیری برای خرید یک ارز رمزنگاری از آن کمک بگیرند. نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که سرمایه گذار برای رسیدن به سود مورد نظر خود حاضر است چقدر ریسک کند.
معامله گران و سرمایه گذاران ماهر حدهای ضرر و زیان خود را با دقت زیاد انتخاب می کنند. آنها به دنبال بیشترین سود و کمترین ضرر هستند.
چه از استراتژی معاملات روزانه استفاده می کنید یا معاملات بر اساس نوسان، چندین مفهوم مهم در مورد ریسک وجود دارند که باید با آنها آشنا شوید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیت های معاملاتی و سرمایه گذاری شما خواهند بود. در غیر این صورت، شما قادر به محافظت و رشد سبد معاملاتی خود نخواهید بود.
حال این سوالات پیش می آیند که برای نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود رسیدن به سود احتمالی حاضرید چقدر ریسک کنید؟ چگونه سود احتمالی با ضرر احتمالی مقایسه می شود؟ به عبارت دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟
در این مطلب، در مورد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات بحث خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مقدار ریسک احتمالی یک معامله گر برای رسیدن به سود مورد نظر را محاسبه می کند. به عبارت دیگر، این نسبت نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود نشان می دهد که سود احتمالی شما برای ریسک پذیری هر یک دلار در یک سرمایه گذاری چه مقدار است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ارز= ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص مورد نظر تقسیم می کنید. اما چطور این کار را می توان انجام داد؟ ابتدا بررسی کنید که در کجا می خواهید وارد معامله شوید. سپس تصمیم بگیرید که در کجا می خواهید سود بدست بیاورید(در صورتی که معامله موفقیت آمیز باشد) و کجا می خواهید حد ضرر خود را قرار دهید (در صورتی که معامله ضرر داشته باشد). اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید توجه به نکات گفته شده خیلی مهم است. معامله گران ماهر قبل از ورود به یک معامله سودهای مورد نظر و همچنین حد ضرر و توقف خود را تعیین می کنند.
اکنون، شما نقاط ورود و خروج خود را تعیین کرده اید، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به ریوارد خود را محاسبه کنید. این کار را می توانید با تقسیم ریسک احتمالی خود بر سود احتمالی انجام دهید. هرچه این نسبت پایین تر باشد، سود احتمالی برای هر”واحد” ریسک بیشتر خواهد بود. اجازه دهید تا این را به صورت عملی بررسی کنیم.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
فرض کنیم که شما می خواهید که وارد یک موقعیت خرید برای بیت کوین شوید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما از قیمت زمان ورود 15 درصد خواهد بود. ضمنا، این سوال به ذهن شما خطور می کند که نقطه ضرر معامله را در کجا باید قرار داد؟ اینجاست که باید حد ضرر و توقف خود را مشخص کنید. در این حالت، شما تصمیم می گیرید که نقطه ضررتان 5 درصد با نقطه ورود فاصله داشته باشد.
شایان ذکر است که این درصدها نباید به صورت تصادفی انتخاب شوند. بلکه شما باید آنها را براساس تجزیه و تحلیل خود از بازارها، سود مورد نظر و حد ضرر و توقف خود تعیین کنید. شاخص های تحلیل تکنیکال می توانند در تعیین حد ضرر و توقف خیلی مفید باشند.
بنابراین، سود مورد نظر شما 15 درصد و زیان احتمالی 5 درصد است. نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟ با تقسیم ضرر بر سود می توان به جواب رسید:
یعنی شما برای هر واحد ریسک، احتمالا سه برابر سود دریافت خواهید کرد. به عبارت دیگر، به ازای هر یک دلار ریسک که می کنید، ممکن است سه برابر سود دریافت کنید. بنابراین، اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشید، نسبت سود به ضرر احتمالی شما 15 به 5 دلار خواهد بود.
نحوه کاهش این نسبت
برای کاهش این نسبت می توانید حد ضرر و توقف خود را نزدیک تر به نقطه ورود به معامله بگیرید. همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس انتخاب تصادفی اعداد باشند. آنها باید براساس تجزیه و تحلیل شما از بازار انتخاب شوند. اگر نسبت ریسک به ریوارد معامله ای بالا باشد، ارزش وارد شدن و تعیین حد ضرر و توقف را ندارد. بهتر است که به دنبال یک موقعیت دیگر با نسبت ریسک به ریوارد مناسب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود های مختلف می توانند نسبت ریسک به ریوارد یکسانی داشته باشند. برای مثال، اگر شما موقعیتی به ارزش 10000 دلار داشته باشید، این نسبت 500 به 1500 (این نسبت هنوز 1 به 3 است) خواهد بود. این نسبت فقط در صورتی تغییر می کند که شما موقعیت نسبی هدف و حد ضرر و توقف خود را تغییر دهید.
نسبت ریوارد به ریسک
لازم به ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را برعکس انجام می دهند و در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می کنند. اما چرا؟ این فقط مربوط به اولویت بندی است. برخی این روش را بهتر و آسان تر درک می کنند. محاسبه این نسبت دقیقا برعکس فرمول نسبت ریسک به ریوارد است. بنابراین، نسبت ریوارد به ریسک شما در مثال بالا 3=5÷ 15 خواهد بود. همان طور که انتظار دارید، نسبت ریوارد به ریسک بالا بهتر از نسبت ریوارد به ریسک پایین است.
نمونه ای از معامله با نسبت ریوارد به ریسک 3.28
ریسک در مقابل ریوارد
فرض کنیم که در باغ وحشی هستیم و می خواهیم شرط بندی کنیم. من به شما 1 بیت کوین می دهم، اگر شما به داخل قفس پرندگان بروید و با دستان خود به یک طوطی غذا بدهید.ریسک احتمالی چیست؟ دو حالت وجود دارد. حالت اول: چون شما می خواهید نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود کاری را بکنید که طبق قوانین مجاز به آن نیستید، با برخورد مامور باغ وحش مواجه خواهید شد. حالت دوم، شما موفق به انجام آن می شوید و 1 بیت کوین را دریافت خواهید کرد.
حال گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم. اگر شما با دست خالی به قفس ببر بروید و به آن گوشت خام بدهید، به شما 1.1 بیت کوین داده خواهد شد. ریسک احتمالی در اینجا چیست؟ مطمئنا، مامور باغ وحش با شما برخورد خواهد کرد و مانع این کار خواهد شد. اما این احتمال هم وجود دارد که ببر به شما حمله کند و صدمات جدی به شما وارد کند. از طرفی، مقدار سود شما کمی بیشتر از مورد طوطی است و اگر موفق شوید، بیت کوین دریافتی شما کمی بیشتر از مورد قبلی خواهد شد.
کدام معامله بهتر است؟ از نظر تکنیکال، هر دو معامله بد هستند، چون شما نباید اینگونه بی مقدمه اقدام کنید. البته، ریسک شما در مورد شرط ببر بیشتر خواهد شد، در حالی که سود شما از آن کمی بیشتر از مورد طوطی خواهد بود.
به روشی مشابه، بسیاری از معامله گران به دنبال شروع معامله از جایی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر خود دارند. به این عمل فرصت نامتقارن می گویند (سود احتمالی بیشتر از ضرر احتمالی است).
نرخ برنده شدن
نکته مهم بعدی که باید به آن توجه کرد، نرخ برنده شدن است. این نرخ از تقسیم تعداد معاملات برنده (سود ده) بر تعداد معاملات بازنده (زیان ده) به دست می آید. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60 درصد است، در 60 درصد از معاملات (به طور متوسط) سود کسب خواهید کرد. چگونه می توان از این نرخ در مدیریت ریسک استفاده کرد؟
با این وجود، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برد بسیار کم سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به ریوارد در تنظیمات معاملات شخصی آنها در یک حد مناسب است. اگر آنها تنظیمات خود را با نسبت 1 به 10 انجام دهند، احتمالا در 9 معامله متوالی زیان خواهند کرد و در یک معامله سر به سر (نه سود و نه زیان) خواهند شد. در این صورت، آنها باید از این 10 معامله دو معامله را ببرند تا به سود برسند.
حرف آخر
در این مطلب فهمیدیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه معاملاتی خود بگنجانند. وقتی که صحبت از ریسک پذیری در یک استراتژی مدیریت پول به میان می آید، محاسبه این نسبت ضروری است .
از طرفی، داشتن یک دفتر وقایع روزانه برای ثبت جزئیات معاملات خیلی مهم است. با نوشتن جزئیات معاملات خود می توانید تصویر دقیق تری از عملکرد استراتژی های خود بدست بیاورید. بعلاوه، می توانید از آنها برای دارایی های مختلف و در شرایط مختلف بازار استفاده کنید.
از نسبت ریسک به ریوارد می توان برای اولویت بندی موقعیت های خرید استفاده کرد. در صورتی که معامله گر نسبت به خرید دو یا چند ارز تردید داشته باشد و تمام آنها به لحاظ تکنیکال و فاندامنتال موقعیت های خوبی برای خرید باشند، می تواند به کمک این نسبت یکی از آنها را که ریسک به ریوارد کمتری دارد، انتخاب کند.
ناگفته نماند که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد است که براساس پارامترهای احتمالی تعیین شده و این نسبت ملاک صددرصد ورود به یک موقعیت معاملاتی نیست. به طور خلاصه، در بازارها فرصت های مطلوب و ایده آل زیادی را می توان یافت و دلیلی برای ریسک بیشتر برای دستیابی به سود کمتر وجود ندارد. برای سود بردن از یک معامله باید یک برنامه دقیق معاملاتی داشته باشید. این برنامه باید به شما بگوید که دقیقا چه زمانی و در کجا وارد یک موقعیت معاملاتی شوید و هدف ها و حدود ضرر و توقف خود را باید در کجا و تحت چه شرایطی انتخاب کنید.
نسبت ریسک به ریوارد (پاداش)
سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی از سهام و فارکس گرفته تا خرید مسکن و ارزهای دیجیتال، به ابزار و معیاری نیاز دارد که بتواند ریسک تصمیمات اقتصادی سرمایهگذار را نشان دهد. نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت ریسک به پاداش، معیاری ساده و کاربردی است که امکان مقایسه ریسک و پاداش انتظاری سرمایهگذار را فراهم میآورد. در این مقاله این نسبت را معرفی میکنیم و نحوه استفاده از آن را در گزینههای مختلف سرمایهگذاری و مدیریت ریسک در ارز دیجیتال شرح میدهیم.
نسبت ریسک به ریوارد (نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود پاداش) چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio)، نشان میدهد که سرمایهگذار به ازای ریسک از دست دادن هر دلار در یک سرمایهگذاری، حاضر است چه مقدار پاداش انتظاری کسب کند. بسیاری از سرمایهگذاران از این نسبت برای مقایسه عواید انتظاری (Expected Returns) یک سرمایهگذاری با مقدار ریسکی که برای کسب آن عواید باید متحمل شوند، استفاده میکنند. نوعی سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که نسبت ریسک به پاداش آن 1 به 7 باشد. در این حالت سرمایهگذار حاضر است در ازای به دست آوردن 7 دلار به عنوان پاداش سرمایهگذاری، ریسک زیان 1 دلاری سرمایهگذاری خود را بپذیرد. نسبت 1 به 3 نیز به صورت مشابهی نشان میدهد که سرمایهگذار حاضر است با انتظار کسب 3 دلار در آینده، بر 1 دلار سرمایهگذاری کند.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
تریدرها اغلب از این نسبت جهت تعیین ورود به معامله یا عدم ورود به معامله استفاده میکنند. این نسبت با تقسیم مقدار زیانی که تریدر حاضر است در صورت عوض شدن جهت حرکت قیمت بپذیرد، بر مقدار سود انتظاری او محاسبه میشود.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه کار میکند؟
استراتژیستهای بازار، در بسیاری از موارد نسبت ریسک به ریوارد ایدهآل برای سرمایهگذاری خود را 1 به 3 تعیین میکنند: یعنی به ازای هر واحد ریسک، 3 واحد عواید انتظاری. سرمایهگذاران میتوانند نسبت ریسک به ریوارد را با اعمال حد ضرر یا استفاده از سفارشات زیانگریز (Stop-Loss Orders) و معاملات مشتقه (Derivatives) مانند اختیار فروش (Put Options) مدیریت کنند.
نسبت بهینه ریسک به پاداش در استراتژیهای مختلف متفاوت است. برای تعیین بهترین نسبت ریسک به ریوارد در یک استراتژی معاملاتی، معمولاً از روش آزمون و خطا استفاده میشود و بسیاری از سرمایهگذاران در سرمایهگذاری خود از نسبت ریسک به ریوارد از پیش تعیینشده استفاده میکنند.
نسبت ریسک به ریوارد چه چیزی به ما میگوید؟
نسبت ریسک به پاداش، سرمایهگذاران را یاری میکند که ریسک از دست دادن پول خود در معاملات را مدیریت کنند. حتی اگر تریدری معاملات سودآور داشته باشد و این نرخ زیر 50% باشد، در این صورت به مرور زمان ضرر میکند. این نسبت، تفاوت میان نقطه ورود به یک سفارش زیانگریز (Stop-Loss Orders) را با یک سفارش سودْمعین (Take-Profit Order) اندازهگیری میکند. مقایسه این دو، نسبت سود به ضرر یا پاداش به ریسک را نشان میدهد.
سرمایهگذاران معمولاً برای به حداقل رساندن زیان یا مدیریت مستقیم سرمایهگذاری خود در معاملات سهام، با تمرکز بر نسبت ریسک به ریوارد از سفارشات استاپ لاس استفاده میکنند. سفارش استاپ لاس (زیانگریز یا حد ضرر) به گونهای طراحی شده که اگر قیمت سهام به پایینترین حد تعیینشده برسد، به صورت خودکار سهام موجود در سبد دارایی فروخته میشود. سرمایهگذاران میتوانند سفارشات استاپ لاس را از طریق حساب کارگزاری تنظیم کنند و برای این کار معمولاً هزینه اضافی لحاظ نمیشود.
مثالی از نسبت ریسک و پاداش
فرض کنید معاملهگری 100 سهم از شرکت X را به قیمت هر سهم 20 دلار خریداری میکند و برای حصول اطمینان از اینکه زیان احتمالیاش بیشتر از 500 دلار نشود، سفارش حد ضرر را بر 15 دلار تنظیم میکند. ضمناً فرض کنید که تریدر انتظار دارد قیمت سهام شرکت X در چند ماه آینده به 30 دلار برسد. در این مورد تریدر حاضر است در ازای کسب عایدی انتظاری 10 دلار برای هر سهم، 5 دلار ریسک هر سهم را بپذیرد. از آنجایی که تریدر انتظار دارد معادل دو برابر ریسک خود را به دست آورد، لذا گفته میشود که نسبت ریسک به ریوارد در این معامله خاص 1 به 2 است. قراردادهای مشتقه مانند فروش اختیاری نیز با دادن اختیار به صاحب قرارداد برای فروش دارایی خود در مبلغی مشخص، اثر مشابهی با سفارشات استاپ لاس دارند و برای این منظور به کار میروند.
اگر سرمایهگذاری ترجیح دهد در یک سرمایهگذاری مشخص از نسبت ریسک به ریوارد 1 به 5 استفاده کند (5 واحد عواید انتظاری برای هر واحد ریسک اضافی)، در این صورت میتواند سفارش استاپ لاس را به گونهای تنظیم کند که با این نسبت منطبق شود. اما درک این مطلب حائز اهمیت است که انجام دادن چنین کاری باعث میشود احتمال موفقیت ترید کاهش یابد.
مثال بالا را به گونهای دیگر تصور کنید: فرض کنید سرمایهگذار مذکور حد ضرر معاملات خود را به جای 15 دلار، بر سطح 18 دلار تنظیم کند و همچنان انتظار دارد که قیمت هر سهم خریداریشده به 30 دلار برسد. سرمایهگذار با انجام دادن چنین کاری، در واقع مقدار ضرر احتمالی را کاهش میدهد (با فرض اینکه تعداد سهام تغییر نکند) اما در عین حال، احتمال برخورد قیمت با حد ضرر افزایش مییابد. زیرا در این صورت حد ضرر به نقطه ورود (20 دلار) بسیار نزدیکتر است تا به قیمت انتظاری (30 دلار). در نتیجه علیرغم اینکه سود مورد انتظار سرمایهگذار در مقایسه با ضرر احتمالی بیشتر است اما احتمال کمتری وجود دارد که به نتیجه دلخواه برسد.
سخن پایانی
نسبت ریسک به ریوارد ابزاری است برای ارزیابی احتمال سود یک معامله نسبت به احتمال زیان آن. این نسبت نشان میدهد که یک سرمایهگذار حاضر است در ازای پذیرفتن ریسک از دست دادن 1 دلار در سرمایهگذاری خود چه مقدار پاداش بگیرد. در واقع نسبت ریسک به ریوارد 1 به 7 نشان میدهد که سرمایهگذار قبول کرده است که ریسک از دست دادن 1 دلار در ازای کسب 7 دلار در آینده را بپذیرد.
محاسبه این نسبت با تقسیم مقدار زیان پذیرفتهشده توسط تریدر بر مقدار سود انتظاری او به دست میآید. مقدار بهینه این نسبت در استراتژیهای مختلف متفاوت است و بعضاً بر اساس آزمون و خطا به دست میآید. اما باید اشاره کرد که نسبت بهینه معمولاً از نسبت 1 به 3 کمتر نیست. برای رعایت نسبت ریسک به ریوارد در معاملات، میتوان از حد ضرر یا قرارداد اختیار خرید و فروش استفاده کرد.
دیدگاه شما