چرخه عمر شرکت و معیارهای ارزیابی عملکرد مقاله
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر چرخه عمر بر روی عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر چرخه عمر بر روی عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در گام نخست با استفاده از داده های نمونه آماری متشکل از 685 سال- شرکت برای دوره زمانی پنج ساله 1386 تا 1390 با کمک متغیرهای چرخه عمر شامل رشد فروش، سود تقسیمی و مخارج سرمایهای نمونه به سه طبقه شامل شرکتهای در مرحله رشد، مرحله بلوغ و شرکتهای در مرحله افول دسته بندی شد. یافته های پژوهش آشکار ساخت که میانگین معیارهای ارزیابی کیو توبین و بازده دارایی ها در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت ها با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند، بررسی های بیشتر نشان داد که میانگین کیو توبین در دو مرحله رشد و افول تفاوت معناداری با یکدیگر داشته و میانگین معیار مذکور برای شرکت های در مرحله افول بیشتر از شرکت های در مرحله رشد است. همچنین نتیجه آزمون مشابه درباره مقدار بازده دارایی ها نیز نشان داد که این معیار در مراحل رشد و بلوغ و همچنین مراحل رشد و افول تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
خلاصه ماشینی:
در گام نخست با استفاده از داده های نمونه آماری متشکل از 685 سال- شرکت برای دوره زمانی پنج ساله 1386 تا 1390 با کمک متغیرهای چرخه عمر شامل رشد فروش، سود تقسیمی و مخارج سرمایهای نمونه به سه طبقه شامل شرکتهای در مرحله رشد، مرحله بلوغ و شرکتهای در مرحله افول دسته بندی شد. یکی از متغیرهای مهم در تدوین استراتژی های شرکت توجه به این نکته است که شرکت در کدام یک از مراحل چرخه عمر، یعنی هر یک از مراحل ظهور3 ، رشد4 ، بلوغ5 و افول6 قرار گرفته است و تحقیق حاضر نیز به طور ویژه در پی ردیابی میزان تاثیرپذاری معیارهای ارزیابی عملکرد از قرار گرفتن در مراحل مختلف چرخه عمر می باشد. 2-2- مراحل چرخه عمر مرحله ظهور10: در این مرحله معمولاً میزان دارایی ها (اندازه شرکت) در سطح نازلی قرار داشته، جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و سودآوری نیز پایین است و شرکت ها برای تامین مالی و تحقق فرصت های رشد به نقدینگی بالایی نیاز دارند. نتایج بررسی 518 سال- شرکت طی سال های 1380 الی1386 نشان میدهد که میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر ( رشد، بلوغ، افول ) تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و توان توضیح فزاینده معیارهای ریسک در مرحله رشد، دارای بیشترین مقدار و در مرحله بلوغ دارای کمترین مقدار است. فرضیه های دوم و سوم تحقیق در پی ردیابی به ترتیب میزان تفاوت در معیارهای مالی ارزیابی عملکرد بازدهی روی دارائی ها و نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام به واسطه قرار گرفتن در مراحل مختلف چرخه عمر رشد، بلوغ و افول می باشد.
سهام کدام شرکتها در بورس سود بهتری دارد؟
عضو هیئت علمی دانشکده علوم مالی دانشگاه خوارزمی معتقد است در تحلیل گزارشهای ماهیانه شرکتهای حاضر در بورس نباید عجله کرد چرا که پیشبینی میشود تطابق با تحریمها چند ماه زمان ببرد و به نظر میرسد گزارشهای ماهانه در زمستان امسال دریچه بهتری را برای تحلیل به دست خواهند داد.
دکتر کامران پاکیزه در گفت و گو با خبرنگار ایسنا منطقه البرز، در پاسخ به اینکه چرا بورس پس از یک رشد بیسابقه، اکنون در وضعیت رکود قرار دارد گفت: بنده در به کارگیری واژه رکود مقداری محتاطتر هستم و بیشتر واژه اصطلاح (Correction) در بورس در این دوره زمانی را ترجیح میدهم و چند دلیل برای این بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی میبینم، نخست خروج نقدینگی از بورس به علت عدم وجود فرهنگ و دانش سرمایهگذاری در سهام در بین مردم، دوم پیشبینی اقتصاد رکودی تورمی (Stagflation) برای سال آینده توسط مجامع اقتصادی جهانی، سوم اجرایی شدن تحریمهای آمریکا در 13 آبان و عملیاتی شدن جنگ روانی و اقتصادی گسترده در این راستا و در آخر کاهش چشم گیر قیمت نفت در این اصلاح موثر بوده است.
پاکیزه افزود: نوسان یا همان ریسک بازار سرمایه، مشخصه هر بازاری است بنابراین سرمایه گذاران حرفهای ترسی از نوسان ندارند و آن را لازمه بازار پویا میدانند اما افزایش تعداد معاملهکنندگان احساسی در زمانی که ابهام فضای تجاری و اقتصادی کشور به دلیل ضعف برنامهریزی راهبردی سازمانهای داخلی و تغییر مداوم دستورالعملها و بخشنامهها و افزایش تحریمهای همه جانبه آمریکا، نوسانات بورس تشدید میشود.
وی ادامه داد: در چنین وضعیتی پیشبینی عملکرد آتی شرکتها و بورس با عدم قطعیت ( Uncertainty) بیشتری روبرو شده و در نتیجه با نوسانات شدید در قیمت سهام شرکتها مواجه میشویم، در این راستا حمایت عملی و درست نهادهای دولتی و نه فقط کلامی، میتواند شدت این نوسانات را کاهش داده و مسیر هموارتری برای سرمایه گذاری مردم عادی هموار نماید.
این متخصص بازار سرمایه و دارنده مدرک بینالمللی CFA از انستیتیو CFA آمریکا، ادامه داد: همیشه بهترین روش سرمایهگذاری، تشکیل سبدی از طبقه داراییهای مختلف است که در عین کاهش ریسک، افزایش بازده را به همراه داشته باشد، با این وجود در حال حاضر بهترین آلترناتیو از بین طبقات مختلف داراییهای موجود اعم از طلا و ارز، اوراق مشارکت، مستغلات، و کالاها، سهام شرکتهای بورسی هستند که کمتر از ارزش ذاتی (Undervalue) قیمت خوردهاند اما تأکید میشود هر سهامی نیز مناسب سرمایه گذاری نخواهد بود، شرکتهایی با سودآوری و نقدینگی مداوم و باثبات مناسب هستند.
تحریمها حداکثر 30 درصد بر شرکتهای صادراتی اثر دارد
پاکیزه افزود: در حال حاضر با توجه به پیشبینی اقتصاد رکودی تورمی در سال آینده، شرکتهایی که مصرف کننده داخلی دارند برای سرمایهگذاری مناسب نیستند چرا که محصولات آنها با کاهش تقاضا و کاهش سودآوری مواجه خواهند شد اما شرکتهای صادرات محور اعم از فلزات، معدنی و پتروشیمیها که پیشبینی میشود تحریمها حداکثر تا 30 درصد صادرات آنها را از لحاظ مقداری با مشکل مواجه کند، مناسب هستند.
این استاد دانشگاه خوارزمی گفت: سود سالهای آتی شرکتها به مراتب بیشتر از امسال خواهد بود و این با گذشت زمان، تطابق با تحریمها و اجرایی شدن ساز و کار معاملاتی اروپا ( SPV )در چند ماه آتی چشم انداز بهتری را نمایان خواهد کرد، به هر حال در تحلیل گزارشهای ماهیانه شرکتها نیز نباید عجله کرد چرا که پیشبینی میشود تطابق با تحریمها چند ماه زمان خواهد برد و به نظر میرسد گزارشهای ماهانه در زمستان امسال دریچه بهتری را برای تحلیل به دست خواهند داد.
اگر خودت را نشناختی بورس جای سختی برای شما خواهد بود.
پاکیزه در ادامه به اشاره به نقش صندوقهای سرمایهگذاری در جذب نقدینگی سرگردان، گفت: یک جمله معروف در وال استریت هست که میگوید، « اگر خودت را نشناختی بورس جای سختی برای شما خواهد بود»؛ سرمایهگذاری در بورس موضوعی است که به دانش، تخصص و تجربه احتیاج دارد و برای سرمایه گذاران خرد و تازه وارد که بی محابا وارد معاملات میشوند درس عبرت خواهد بود و اساسا بورس جای خودشناسی است اینکه چقدر ما احساسی و با طمع وآز معامله میکنیم و چه مقدار عقلانی و با توجه به عوامل بنیادین شرکتها معامله میکنیم.
وی افزود: در دیگر نقاط جهان، فاندها (Mutual Funds) و یا همان صندوقهای سرمایه گذاری مشترک که در آنها جمعی از مدیران کارکشته و حرفهای در بورس فعالیت میکنند، علاوه بر داشتن دانش و تجربه بالا در این بازار، سوگیری رفتاری و روانشناختی کمتری داشته و میتوانند سود مناسبی را نصیب سرمایهگذاران کنند، در ایران نیز از لحاظ کمی این صندوقها رشد مناسبی داشتهاند و تحقیقات دانشگاهی انجام شده نیز نشان میدهند که عملکرد بهتری نسبت به سرمایهگذاران خرد داشتهاند اما متأسفانه داراییهای تحت مدیریت آنها مبالغ بسیار کمی است بنابراین تاثیر زیادی بر بازار ندارند.
این استاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به چرایی عدم اعتماد مردم به صندوقهای سرمایهگذاری، خاطرنشان کرد: متأسفانه حرفه سرمایهگذاری در ایران با افت دانش و عدم توجه به اصول علمی، عملی و استانداردهای اخلاق حرفهای در نهادها و صندوقهای سرمایه گذاری مواجه است.
وی افزود: این صندوقها بدون استراتژی مشخص به معامله و سرمایهگذاری میپردازند که همین باعث عدم اعتماد مردم شده است؛ این در حالی است که در اکثر صندوقهای بین المللی، مدیران سرمایهگذاری افراد خبرهای هستند که علاوه بر سابقه کار بالای سرمایهگذاری، سه مرحله آزمون سخت « تحلیلگری خبره مالی بین المللی یا ( Chartered Financial Analyst )، سی اف ای از موسسه CFA Institute » را میگذرانند که در آن علاوه بر دانش، تجربه و تخصص، رعایت کردن بالاترین استانداردهای اخلاق حرفهای جزو مبانی اصلی حرفه سرمایهگذاری و الزامی است.
چگونه DeFi آینده امور مالی را تغییر می دهد
اگر با این اصطلاح آشنا نیستید، امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) زیرمجموعه ای از فناوری بلاک چین است که بر برنامه های مالی ارائه شده توسط دفتر کل توزیع شده تمرکز دارد. در اصل، DeFi نشان دهنده نسل بعدی خدمات مالی است که در آن کاربران فردی کنترل و شفافیت بیشتری بر امور مالی خود دارند.
در طول این سال ها، DeFi طرز فکر ما را در بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی مورد پول تغییر داده است، و با توجه به برخی از مزایای کلیدی استفاده از DeFi، این فناوری امکانات زیادی برای آینده دارد.
DeFi چیست؟
DeFi اصطلاحی است که برای اتریوم و سایر برنامه های بلاک چین استفاده می شود که امکان تراکنش همتا به همتا را بدون نیاز به واسطه مانند بانک، بانک مرکزی بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی یا سایر مؤسسات مالی فراهم می کند. از آنجایی که هیچ مرجع مرکزی وجود ندارد، همه معاملات برای همه افراد درگیر قابل مشاهده است و شفافیت و پاسخگویی بیشتری را فراهم می کند.
علاوه بر این، برنامههای DeFi نسبت به سیستمهای متمرکز سنتی انعطافپذیرتر و سریعتر هستند، که اغلب ممکن است توسط بوروکراسی گرفتار شوند. علاوه بر این، کاربران کنترل مستقیمی بر وجوه خود در یک سیستم DeFi دارند، به این معنی که میتوانند تصمیم بگیرند که چگونه از پول خود بدون مراجعه به شخص ثالث استفاده کنند.
در حالی که DeFi هنوز دارای برخی خطرات مرتبط است، مزایای بالقوه آن را به گزینه ای جذاب برای کسانی که به دنبال جایگزین هایی برای سیستم های مالی سنتی هستند تبدیل می کند.
وضعیت فعلی و پتانسیل DeFi
در سال 2021، برخی از رسانه ها گزارش دادند که رشد DeFi در بلاک چین اتریوم 780 درصد سال به سال بوده است. در سه ماهه اول سال 2022، کل ارزش قفل شده (TVL) در پروتکل های DeFi بیش از 172 میلیارد دلار بود.
ترکیب پذیری
ترکیب پذیری به توانایی اجزای مختلف برای کار با هم برای دستیابی به نتیجه مطلوب اشاره دارد. در زمینه DeFi، ترکیبپذیری به توانایی پروتکلها و پلتفرمهای مختلف برای تعامل برای ایجاد برنامهها و محصولات مالی جدید اشاره دارد.
این قابلیت همکاری با استفاده از استانداردهای باز و APIها (رابط برنامه نویسی کاربردی) امکان پذیر می شود و به توسعه دهندگان این امکان را می دهد تا به جای شروع از صفر، بر روی زیرساخت های موجود ایجاد کنند.
این بدان معنا نیست که ترکیب پذیری در امور مالی سنتی وجود نداشته است. به عنوان مثال، هنگامی که از PayPal برای خرید چیزی در آمازون یا پرداخت هزینه Uber استفاده می کنید، از دو پلتفرم مختلف استفاده می کنید که می توانند با هم کار کنند. با این حال، DeFi با ایجاد یک سیستم بدون اعتماد، قابلیت ترکیببندی را به سطح بعدی میبرد.
هر تراکنش و فعالیتی در بلاک چین قابل تایید است. اتریوم لایه تسویه حساب خنثی است و هیچ موجودیت واحدی از قدرت استفاده نمی کند. علاوه بر این، ماهیت بدون مجوز DeFi به این معنی است که هر کسی می تواند محصولات و برنامه های مالی جدیدی ایجاد کند که با زیرساخت های سنتی امکان پذیر نیست.
همانطور که پروتکل ها و پلتفرم های بیشتری با یکدیگر همکاری می کنند، می توانیم انتظار افزایش تصاعدی در تعداد و تنوع برنامه ها و محصولات DeFi در دسترس را داشته باشیم.
کشاورزی
کشاورزی بازدهی، عملی است که در آن ارزهای رمزنگاری شده برای به دست آوردن پاداش در نظر گرفته می شود. این امر می تواند از طریق بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی تامین نقدینگی به صرافی های مختلف یا شرکت در استخرهای سهام انجام شود.
کشاورزان محصول معمولاً از چندین پروتکل برای به حداکثر رساندن پاداش خود استفاده می کنند. به دلیل ریسک بالای کشاورزی محصول، بسیاری از کشاورزان سبدهای خود را در چندین پروژه متنوع می کنند.
کشاورزی محصول به طور کلی پاداش های بالاتری را نسبت به شرط بندی سنتی ارائه می دهد، اما همچنین یک عمل فرارتر است. بنابراین، کشاورزان بازده باید به دقت قیمت توکن هایی را که در اختیار دارند نظارت کنند تا از ضرر جلوگیری کنند. علاوه بر این، آنها باید از راگ پول (Rug Pull)، هک قرارداد هوشمند و سایر خطرات مرتبط با کشاورزی بازده آگاه باشند.
کشاورزی بازده به روشی محبوب برای کسب جوایز ارزهای دیجیتال با وجود خطرات تبدیل شده است. با این حال، باید دید که آیا این عمل در بلندمدت پایدار است یا خیر.
بیمه DeFi
بیمه DeFi قطعه گمشده برای همتراز کردن DeFi با امور مالی سنتی است.
بیمه DeFi بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی از سر ناچاری به وجود آمده است، همانطور که تخمین زده می شود 10 میلیارد دلار از دست رفته در صنعت DeFi به دلیل تقلب در سال 2021. بیمه در برابر رویدادهای نامطلوب در فضا، مانند هک مبادلات، شکست قراردادهای هوشمند، و سقوط قیمت استیبل کوین محافظت می کند. هر کسی می تواند با عضویت در یک استخر، بیمه DeFi را ارائه دهد.
علاوه بر پوشش فوق، از دیگر امکانات بیمه DeFi می توان به پروتکل های DvP (تحویل در مقابل پرداخت) و وام های فلش اشاره کرد. با این حال، با وجود مزایای ارائه شده توسط بیمه DeFi، روند خسارت هنوز نامشخص است. در نتیجه، تحقیقات بیشتری برای ارزیابی اثربخشی این ابزار جدید مورد نیاز است.
حاکمیت
چندین پلتفرم DeFi با در دسترس قرار دادن توکن های حاکمیتی در اختیار کاربران، تعهد جامعه بلاک چین به تمرکززدایی را به شدت تایید می کنند.
یک توکن حاکمیتی به کاربران مقدار مشخصی از قدرت را روی پروتکل، محصولات و ویژگیهای آینده پلتفرم اعطا میکند. توکنهای حکومتی اغلب با استفاده از پروتکلهای غیرمتمرکز ایجاد میشوند که توسعه جامعه محور و خودپایداری را تشویق میکنند.
پروژههای شبکه غیرمتمرکز به تکنیکهای حاکمیتی برای تصمیمگیری حیاتی در مورد اصلاحات پروتکل، استخدام و حتی تنظیمات چارچوب حاکمیتی نیاز دارند.
به عنوان مثال، یک پلتفرم استقراض و وام ممکن است از روش حاکم خود برای محاسبه مقدار مورد نیاز استفاده کند. به عبارت دیگر، تصمیمات اتخاذ شده توسط ذینفعان یک پروژه از طریق سیستم حاکم آن می تواند مستقیماً بر موفقیت یا شکست آن تأثیر بگذارد.
با رویکرد صحیح، ابتکارات حاکمیتی این پتانسیل را دارند که عصر جدیدی از توسعه و همکاری غیرمتمرکز را آغاز کنند.
چالش های DeFi
همانطور که بخش DeFi رشد کرده است، یک چالش کلیدی این است که اطمینان حاصل شود که زمین بازی برای همه فعالان بازار، صرف نظر از اندازه یا مکان آنها، یکسان است. مورد دیگر نیاز به هماهنگی نظارتی جهانی قوی تر برای جلوگیری از استفاده از پروتکل های DeFi برای مقاصد غیرقانونی است. در نهایت، همانطور که پروتکلهای DeFi به تکامل و بلوغ خود ادامه میدهند، نیاز به توسعه مکانیسمهای حاکمیتی قویتر وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که میتوانند با شرایط در حال تغییر سازگار شوند و پاسخ دهند.
در حالی که چالشهای پیش روی DeFi قابل توجه است، پاداشهای آن نیز قابل توجه است. DeFi با توانایی خود در توانمندسازی افراد و جوامع در سراسر جهان با دسترسی بیشتر به خدمات مالی، گامی حیاتی در جهت دستیابی به شمول مالی برای همه است.
آینده DeFi
فضای DeFi هنوز در مراحل اولیه خود است و باید دید در آینده چه خواهد شد. با این حال، DeFi با توانایی خود در کاهش موانع ورود، افزایش دسترسی به خدمات مالی، و ایجاد ساختارهای حکومتی دموکراتیک تر، این پتانسیل را دارد که آینده مالی را برای بهتر شدن تغییر دهد.
تراکنشهای نزدیک به آنی و ایمن یک منطقه حیاتی برای تماشا است. با استفاده از امور مالی سنتی، تراکنش ها ممکن است روزها یا حتی بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی هفته ها طول بکشد. این مورد در مورد DeFi صدق نمی کند. با توجه به ماهیت غیرمتمرکز این بخش، معاملات تقریباً فوراً تسویه میشوند و آن را برای فعالیتهایی مانند تجارت یا وامدهی ایدهآل میسازد، که در آن زمان بسیار مهم است.
وام گرفتن و وام دادن آسان تر با DeFi اجتناب ناپذیر است. در سیستم مالی سنتی، دسترسی به وام می تواند چالش برانگیز باشد، زیرا بانک ها و سایر موسسات مالی اغلب تمایلی به وام دادن به افراد بدون وثیقه ندارند. با این حال، در فضای DeFi، می توانید از دارایی های رمزنگاری خود به عنوان وثیقه برای وام استفاده کنید. این امر دسترسی به اعتبار را برای بسیاری از افرادی که در غیر این صورت از نظر مالی مستثنی می شدند، باز می کند.
ارتباطات متقابل و امکان تبادل دارایی ها از دیگر زمینه های مورد علاقه است. در امور مالی سنتی، اغلب سیلوها بین طبقات مختلف دارایی وجود دارد. به عنوان مثال، ممکن است یک حساب بانکی برای پس انداز خود، یک حساب کارگزاری برای سهام و سهام خود و یک مستمری برای پس انداز بازنشستگی خود داشته باشید. با این حال، برنامه های جدید DeFi به کاربران اجازه می دهد تا به راحتی بین کلاس های دارایی مختلف بدون گذر از یک تبادل متمرکز معامله کنند. این باعث افزایش کارایی و کاهش هزینه ها می شود.
صداقت و اعتماد دو ارزشی هستند که در هر سیستم مالی مهم هستند. متأسفانه، آنها اغلب از نظر مالی سنتی کمبود دارند. برای مثال، بانکها به اشتباه محصولات خود را به مشتریان میفروشند یا کارمزدهای پنهان دریافت میکنند. با این حال، در فضای DeFi، همه چیز در فضای باز و شفاف است. این به ایجاد اعتماد بین کاربران و توسعه دهندگان کمک می کند و به طور کلی یک سیستم مالی بازتر ایجاد می کند.
در مجموع، دلایل زیادی وجود دارد که چرا DeFi می تواند آینده امور مالی را به سمت بهتر شدن تغییر دهد.
آموزش مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان موفقیت در این صنعت است، زیرا هیچ تاجری بدون مدیریت سرمایه نمی تواند در هیچ بازار مالی (حتی کسانی که در بازارهای سنتی کار می کنند) دوام بیاورد. اگر ندانید سرمایه خود را چگونه مدیریت کنید در شرایط بحرانی و ناپایدار اقتصادی دارایی خود را از دست خواهید داد، از طرفی با یادگیری علم مدیریت سرمایه می توانید ریسک را مدیریت کرده و سود و زیان خود را کنترل کنید. تیم تحلیلی آکادمی اشرف، ارکان مهم مدیریت سرمایه را مدیریت می کند که شما را قادر می سازد در بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال و بازارهای ارز به موفقیت مالی دست یابید.
وقتی صحبت از مدیریت سرمایه ارز دیجیتال می شود، مدیریت ریسک، اصول سرمایه و ترکیب ارز دیجیتال است. هر یک از موارد ذکر شده می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارزهای دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذاران باید یاد بگیرند که چگونه وجوه خود را با توجه به مدل سرمایه گذاری خود به درستی مدیریت کنند، دوره آموزش مدیریت سرمایه به شما یاد می دهد که چگونه در مسیر ارز دیجیتال قرار بگیرید.
مدیریت سرمایه یک استراتژی مالی است که برای اطمینان از حداکثر کارایی سرمایه در یک شرکت طراحی شده است. به عبارت دیگر مدیریت سرمایه به معنای مدیریت پول است.
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی است، اما کاملا فردی و مختص هر سرمایه گذار است و بر اساس شخصیت، احساسات و اهداف مالی افراد متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، تجریه سرمایه گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت پول دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه بقا است. در مرحله بعد اولویت با سود و افزایش سرمایه است.
مدیریت سرمایه دانشی است که در صورت استفاده صحیح، نه تنها به بقای سرمایه منجر می شود، بلکه موجب سودآوری و افزایش ارزش سرمایه نیز می شود.
چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟
مدیریت سرمایه دانش و مهارت های سرمایه گذاری است که به افراد در کنترل ریسک و به حداکثر رساندن بازده کمک می کند. البته مدیریت پول با توجه به شخصیت، تجربه و میزان پول هر فرد متفاوت خواهد بود و هرکس باید با توجه به شرایط خود استراتژی مدیریت پول را طراحی بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی کند.
عواملی مانند میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک به ازای هر معامله، سود-سود، حاشیه سود، کاهش سرمایه و غیره باید در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه در نظر گرفته شوند. عوامل این معاملات باید در بازه های زمانی معینی مانند هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه مورد بررسی و تحلیل و بررسی قرار گیرند.
عوامل موثر بر مدیریت سرمایه کدامند؟
برای مدیریت پول باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم و بررسی کنیم، مانند
1- شناخت بازاری که معامله می کنیم،
2- میزان سرمایه اولیه و بازده مورد انتظار در یک دوره معین،
3- بررسی نتیجه معامله و ….
در مورد این عوامل بحث می کنیم:
1- بازاری که معامله می کنیم را بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی بشناسیم
قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، اولین و مهمترین قدم این است که قوانین آن بازار را درک کنید. بازار مالی یک بازار تخصصی است و معاملات یا سرمایه گذاری در هر بازار مالی شرایط خاص خود را دارد، زیرا ماهیت بازار مالی متفاوت است، مثلا ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار ارز کاملاً متفاوت است. ، و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. ریسک شخصی و قوانین خاص همانطور که گفته شد، اگر قصد معامله یا سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، یادگیری ارز دیجیتال از اصول اولیه و دریافت راهنمایی های متخصص اولین قدمی است که باید بردارید.
2- سرمایه اولیه و نرخ بازده مورد انتظار
قبل از در نظر گرفتن میزان سرمایه اولیه، باید هدف از معاملات خود را مشخص کنید، اگر هدف معاملاتی شما پوشش هزینه های زندگی است، به سرمایه اولیه بسیار زیادی نیاز دارید. اگر شغل اول دارید و تجارت شغل دوم شماست، طبیعتا سرمایه اولیه برای نیازهای شما کمتر خواهد بود.
بسیاری از معامله گران به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست می خورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی معامله گران جدید به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط می شود. آنها سعی می کنند با مبلغ اندک پول زیادی به دست آورند، بنابراین ریسک های زیادی می کنند و در نهایت سرمایه خود را خیلی سریع از دست می دهند.
سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را می دهد که از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی جان سالم به در ببرید و قبل از اینکه مجبور شوید برای همیشه تجارت را ترک کنید، نقص های استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید. البته مراقب باشید، این میزان سرمایه است که در شروع معامله اهمیت دارد و اگر به طور کامل ضرر کنید، آسیب جدی به زندگی شما وارد نمیکند و زیاد خود را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، مبادا بازارهای مالی را ترک کنید. برای همیشه.
در بازار فارکس امکان افتتاح حساب معاملاتی دمو (مجازی) وجود دارد و پس از اتمام دوره آموزشی خود در بازار فارکس، می توانید یک حساب معاملاتی دمو افتتاح کرده و استراتژی های معاملاتی خود را در آنجا تست کنید. اگر نتایج کلی معاملات شما به طور مداوم سودآور است، می توانید یک حساب معاملاتی زنده باز کنید و تجارت را شروع کنید.
پس از انتخاب هدف معاملاتی و تعیین میزان سرمایه اولیه خود، باید بر اساس هر دو حد سود معاملاتی منطقی را در نظر بگیرید و به بررسی نتایج معاملات خود ادامه دهید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر. برای پیشرفت در معاملات، باید به طور مداوم نقاط قوت و ضعف خود را مطالعه کنید.بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی
3- نتیجه معاماه را بررسی کنید
تصور کنید شخصی که صاحب یک فروشگاه لباس است، یک سری محاسبات را به طور منظم انجام می دهد تا سودآوری خود را محاسبه کند. او فروش خود را به صورت هفتگی بررسی می کند و ایده خوبی از نحوه فروش هر محصول و همچنین فروش کلی دارد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد در وضعیت وخیمی قرار دارد، می داند که کدام لباس یا اقلام به دلیل قیمت بهتر، بیشتر می فروشند، بنابراین طرفداران بیشتری نسبت به لباس های گران قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سودآوری، به طور منظم تمام عوامل مؤثر بر درآمد و هزینه ها را بررسی می کند.
در دنیای معاملات، جزئیات زیادی را ثبت می کنید، زمان معامله را در نمودار، زمان باز و بسته شدن معامله، نماد، حجم، تاریخ معامله و غیره را ثبت می کنید. اگر بدانید چه کاری را درست یا غلط انجام می دهید، نمی توانید تراکنش های خود را به درستی مدیریت کنید. اگر داده ها را جمع آوری نکنید، نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید. ما اطلاعات را نه تنها برای اطمینان از عملکرد خوب، بلکه برای بهبود عملکرد جمع آوری می کنیم.
در مدیریت پول معاملاتی، ثبت برخی معیارها بسیار مهم و حیاتی است که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و … می باشد.
3-1- معاملات برنده و بازنده
این یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص درست جهت حرکت بازار نشان می دهد. در اینجا، ما می خواهیم به جای برجسته کردن اعداد خاص، عملکرد فعلی را با گذشته مقایسه بازده طبقات مختلف داراییهای سنتی کنیم. فکر کنید؛ شما معاملهگری هستید که در جهت بازار معامله میکنید، فقط از 40 درصد معاملات خود سود میبرید، اما سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده شماست.
حال، اگر درصد معامله برنده شما به طور ناگهانی به یک چهارم کاهش یابد، باید به دنبال مشکلات احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله می کنید غیر جهت دار و بی ثبات شده است؟ آیا نحوه ورود یا مدیریت تراکنش ها را تغییر داده اید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این سوالات می توانید گره های کاررا پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازارهای پر ریسک و بدون روند معامله کنم یا … مهم است که به مسیر درست برگردم.
2-3- میانگین سود و میانگین زیان معاملات برنده
اگر 60 درصد از معاملات شما سودآور هستند، اما میانگین ضرر در معامله 2 برابر سود شما است، پس چنین درصد بالایی از سود به سودآوری شما کمک نمی کند. ثبت میانگین برد معاملات سودآور و میانگین ضرر معاملات باخت، اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای ایده های معاملاتی به شما می دهد. به عنوان مثال، آیا نسبت ریسک به پاداش هنگام ورود منطقی است؟ آیا از قانون ریسک-پاداش پیروی می کنید؟
اگر میانگین سود و زیان یک معامله در همان واحد افزایش یا کاهش یابد، ممکن است با نوسانات بازار کم و بیش از حد معمول روبرو باشید. ممکن است حجمی کمتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه مهم است، تغییر نسبی میانگین سود در معاملات برنده و میانگین ضرر در معاملات بازنده است.
اگر میانگین معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین معاملات بازنده شما کاهش یابد، به وضوح معامله خوبی دارید. مهم است که تشخیص دهید کجا خوب کار کرده اید تا بتوانید به همان مسیر ادامه دهید. از سوی دیگر، زمانی که میانگین ضرر شما از پیشگیری تجارت بیشتر است، باید بفهمیم مشکل کجاست.
شی جین پینگ در برزخ وعده ثبات مالی
فانگ هونگ یک فعال معمولی نیست. او سالها یک کارخانه مواد بستهبندی را در شهر چینجوئو شهری متوسط در جنوب چین، اداره میکند.
فانگ هونگ یک فعال معمولی نیست. او سالها یک کارخانه مواد بستهبندی را در شهر چینجوئو شهری متوسط در جنوب چین، اداره میکند. با این حال، اخیرا این خانم ۵۱ ساله میلیونها یوان را با سرمایهگذاری در محصولات مالی «کمریسک» از دست داد. این تجربه، یک شوک بود و او را وادار کرد تا با صدها نفر از افراد عمدتا ثروتمند که مانند او از ضررهای خود خشمگین هستند، ارتباط برقرار کند. خانم فانگ در حال جمعآوری اطلاعات و درخواست از قانون گذاران محلی بوده است. او در ماه سپتامبر با مشتریانی از سراسر کشور در لابی بانکش جمع شد تا پول خود را پس بگیرند. به گزارش اقتصادآنلاین از اکونومیست، چنین حوادثی در میان طبقه متوسط چین رایجتر میشود. طی پنج سال گذشته، دولت داراییهای بانکداری سایه را که در ترازنامه وامدهندگان به حساب نمیآیند و شامل مجموعهای از محصولات مالی سرگیجه آور است، سرکوب کرده است. در نتیجه، سهام این داراییها از سال ۲۰۱۷ تاکنون ۱۵ درصد کاهش یافته است، اما همچنان به ۵۶ تریلیون یوان (۸ تریلیون دلار) یا یک هفتم کل داراییهای سیستم بانکی میرسد و اکنون که اقتصاد چین در حال کند شدن است، سرمایهگذاران متوجه میشوند که بسیاری از محصولات مالی که به عنوان کم ریسک به بازار عرضه میشوند، در واقع کاملا پرخطر هستند. شی جین پینگ رهبر چین که به تازگی سومین دوره ریاستجمهوری خود را آغاز کرده، ثبات مالی را یکی از اهداف اصلی خود میداند. مشکل این است که یافتن سرمایهگذاری مطمئن در چین سختتر و سختتر میشود. کنترل سرمایه شدید مانع از مصرف پول در خارج از کشور میشود. بازارهای سهام چین نوسان و بازدهی بدی دارند. طبقه اعلام شرکت دادههای مالی ایست مانی تنها ۱ درصد از صندوقهای محلی در سال جاری بازدهی داشته و سرمایهگذاران مابقی پول خود را از دست دادهاند. بازار املاک، که مدتها به دلیل افزایش قیمت مسکن، مقصد اصلی سرمایهگذاری بود، به دلیل سرکوب دولت بر اهرمها دچار آشفتگی شده و قیمتها در بسیاری از شهرها کاهش یافته است. در نتیجه، صنعت اعتماد چین، بخش عمدهای از سیستم بانکداری سایه این کشور و یکی دیگر از مقصدهای محبوب سرمایهگذاری نیز دچار آشفتگی شده است. محصولات اعتماد آستانه سرمایهگذاری بالایی دارند (معمولا بالای ۱ میلیون یوآن) و سرمایهگذاران ثروتمندتری را جذب میکنند. آنها اغلب توسط بانکها به فروش میرسند و بازدهی بالاتر از سپردهها را وعده داده و وجوه را به سمت وام گیرندگان پرخطری هدایت میکنند که در غیر اینصورت ممکن است قادر به دسترسی به وام نباشند. توسعهدهندگان املاک هم در این میان وامگیرندگان بزرگی بودهاند. نکولها نادر بودند. اما زمانی که توسعهدهندگان با مشکل روبرو میشوند، اغلب در بازپرداخت وامها شکست میخورند. ببین ۴۰ تا ۶۰ درصد از داراییهای سه شرکت بزرگ اعتماد – وانشینگ، مینشنگ و هواچن – در سال جاری ناکارآمد هستند. آنشین یکی دیگر از شرکتهای بزرگ، گزارش میدهد که تقریبا تمام داراییهای آن نابود شده است. از ۵۷ میلیارد یوآن سرمایهگذاری که شرکتهای اعتماد در هفت ماهه اول سال جاری نکول کردهاند، حدود ۸۰ درصد مربوط به وامهای املاک بوده است. وانگ جن از شرکت کارگزاری اوراق بهادار هوآبائو اخیرا این سرمایهگذاری را «منطقه فاجعه» نامیده است. خانم فانگ تقریبا ۱۰ میلیون یوآن در دو محصول در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ سرمایهگذاری کرد. آنها توسط شعبه چینی بانک آسیای شرقی BEA که در هنگ کنگ مستقر است فروخته اما توسط مینشنگ صادر شد. یکی از فروشندگان بانک آسیای شرقی به او اطمینان داده بود که میتواند تا اواسط سال ۲۰۲۱ پول خود را نقد کند یعنی زمانی که انتظار داشت برای ساخت کارخانه پلیاتیلن پول نقد در اختیار داشته باشد. اما با فرارسیدن زمان تعیین شده، وجوه مسدود شد. کارمندان بانک از او خواستند صبر کند. یک سال بعد، او و بیش از ۲۰۰ سرمایهگذار دیگر، با صدها میلیون یوآن مسدود شده، هنوز هم اصل یا سود محصولات را دریافت نکردهاند. اعتراضات در بانک آسیای شرقی مقامات را غافلگیر کرده است. طی ماه گذشته صدها نفر در شعب بانکها حضور یافتهاند. در یکی از تجمعات در شانگهای معترضانی که خواستار پس گرفتن پول خود بودند، ساختمان را برای چند ساعت محاصره کردند. این حادثه از برخی جهات شبیه به یک هجوم بانکی کوچک بود که بسیاری از مشتریان از محصولات مالی و سپردههای خود تقاضای پول نقد داشتند. این بانک بیانیهای منتشر و اعلام کرد که مشتریان همچنان میتوانند از حسابهای خود برداشت کنند. این اعتراضات بخشی از یک روند گستردهتر است. در ماه مه، مردم سراسر کشور در شهر جنگجوئو در مرکز چین تجمع کردند تا علیه مسدود شدن ۴۰ میلیارد یوآن سپرده در شش بانک روستایی اعتراض کنند. بانکها که همگی متعلق به یک سرمایهدار بزرگ بود، از طریق پلتفرمهای آنلاین، سپردههای خود را جذب کرده و وعده نرخهای بهره بالا میدانند. اما از منابع مالی سوءاستفاده شد و سرمایهدار فرار کرد. دولت محلی اکنون در تلاش است تا حداقل به برخی از مشتریان بازپرداخت کند. در ماه آگوست، خریداران خشمگین خانه در یکی از شعبههای بانک بوهای در شانگهای گرد هم آمدند تا اطلاعات بیشتری را در مورد وام مسکن خود برای خانهها در شرایطی که ساخت و ساز به دلیل کمبود پول متوقف شده است، مطالبه کنند. شایعاتی مبنی بر توقف برداشتها همچنین منجر به افزایش سپردهها در ماه سپتامبر در یکی از بزرگترین بانکهای استان جیانگسو شد. این بانک در نهایت توانست مشتریان خود را آرام کند، اما در عین حال مجبور شد پایه سرمایه خود را نیز افزایش دهد.
به نظر میرسد اوضاع بدتر خواهد شد. بانک مرکزی چین ۱۲۲ بانک «پرخطر» را در میان ۱۶۵۱ بانک روستایی این کشور شناسایی کرده است. اعتماد به این بانکهای کوچکتر رو به کاهش است. بسیاری از مشتریان تلاش میکنند سپردههای خود را به موسسات بزرگتر و معتبرتر منتقل کنند. در بانکهایی که ترازنامه ضعیفی دارند، طولی نمیکشد که این پویایی به بحران تبدیل میشود.
دیدگاه شما