مراحل برنامه ریزی استراتژیک


مراحل برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

مراحل برنامه ریزی استراتژیک

مراحل برنامه ریزی استراتژیک یعنی تمام مرحله هایی که برای یک برنامه ریزی طی می کنیم تا با تدوین آن و استفاده از استراتژی های آن به تمام هدف های کسب و کارتان برسید و برای ادامه آن برنامه های استراتژیک داشته باشید.

برای رسیدن به مراحل برنامه ریزی استراتژیک می توانید به سوال های زیر پاسخ دهید:

  • چه کاری انجام بدهم؟
  • آیا کار فعلی من صحیح است یا باید روش انجام کارها را تغییر بدهم؟
  • عوامل اجتماعی ، سیاسی ، تکنولوژی ، عوامل محیطی روی عملکرد من چیست؟
  • آیا من آماده ی پذیرش تغییرات هستم؟

برنامه استراتژیک چیست ؟

برای پیدا کردن مراحل برنامه ریزی استراتژیک ابتدا باید با مفهوم برنامه استراتژیک آشنا شوید.

برنامه استراتژیک در واقع یک سند است که برای جهت گیری سازمان استفاده می شود. این برنامه ریزی و مراحل برنامه ریزی استراتژیک بر اساس نوع کسب و کار و میزان پیچیدگی کار آن کسب و کار می تواند از یک صفحه تا چندین و چند فایل با قطرهای زیاد متغیر باشد.

اکثر مدیران کسب و کار به دنبال نوشتن برنامه ریزی برای رسیدن به اهدافشان هستند. اما مسئله ای که حائز اهمیت است این است که مدیران کسب و کار و یا تیمی به نمایندگی مدیرعامل برای کسب و کار برنامه ریزی می کنند باید چند قدم به عقب بروند. آن ها با این کار می توانند به صورت کامل بررسی کنند که کسب و کار آن ها در حال حاضر چه مقدار از سهم بازار را در دست دارند و با اجرای مراحل برنامه ریزی استراتژیک می خواهند به چه مقدار از سهم بازار برسند؟

فقط در این صورت است که می توانند آینده شغلی خودشان را در آینده پیش بینی کنند.

با مشخص شدن چشم انداز آینده کسب و کار ، صاحب کسب و کار می تواند با در نظر گرفتن نقاط ضعف و نقاط قوت ، تهدید ها و فرصت های پیش رو در کسب و کارش را شناسایی کند و برای رسیدن به آن از مراحل برنامه ریزی استراتژیک استفاده کند.

به تعریف ساده تر:

مراحل برنامه ریزی استراتژیک تمام فعالیت است که مدیران ارشد تمام سازمان ها به صورت مداوم آن را انجام می دهند.

موارد استفاده از تدوین برنامه استراتژیک :

هر سازمان با طی کردن مراحل برنامه ریزی استراتژیک می توانند به دست آوردهای زیر برسند.

  • برای افزایش دادن نرخ رشد سازمان
  • تغییر عملکرد سازمان
  • بهبود دادن سیستم مدیریت سازمان
  • بهبود بخشیدن اطلاعات سیستم مدیریت
  • هماهنگ کردن و یکپارچه کردن بخش های مختلف
  • دور کردن نارضایتی ها از سازمان

مزیت های طی کردن مراحل برنامه ریزی استراتژیک:

مزیت های مالی:

تمام شرکت هایی که برنامه ریزی استراتژیک دارند با طی کردن تمام مراحل برنامه ریزی استراتژیک به فروش بالا ، هزینه های کمتر ، EPS بالا ( ای پی اس به معنی درآمد نسبت به هر سهم است) و سود بالا می رسند.

اکثر شرکت های بزرگ امروزه موفقیت خود را مدیون برنامه ریزی استراتژیک می دانند.

مزیت رقابتی:

در بازار رقابتی این روزها که برای تمام مشاغل و کسب و کارها به وجود آمده است مشاغلی که دارای مزیت رقابتی هستند فروش و عملکرد اقتصادی بالاتری نیز دارند.

این موضوع باعث می شود مدیران بر طبق ارزشی که کسب و کارشان نسبت به رقبا دارند آینده را پیش بینی کنند. در نتیجه می توانند با طی کردن مراحل برنامه ریزی استراتژیک قبل از بروز هر نوع مشکل آن را پیش بینی کرده و راه حل آن را نیز قبل از بروز مشکل پیدا کنند.

نقش مراحل برنامه ریزی استراتژیک در به حداقل رساندن میزان ریسک:

مدیران با داشتن برنامه ریزی استراتژیک به اطلاعاتی دست پیدا می کنند که به آن ها برای ارزیابی میزان ریسک و پیدا کردن فرصت های تجاری برای سرمایه گذاری کمک خواهند کرد.

در نتیجه احتمال مشکل و خطا و انتخاب اهداف اشتباه تا حدود زیادی کاهش می یابد.

ایجادکردن انگیزه، خلاقیت و نوآوری توسط تدوین برنامه استراتژیک:

معمولا مدیران عالی رتبه خودشان برنامه ریزی استراتژیک را انجام می دهند. در نتیجه تعهد بالایی نسبت به اهداف و استراتژی ها دارند. همچنین خلاقیت و نوآوری بالایی برای طراحی ایده های جدید برای اجرای استراتژی ها در تمام مراحل برنامه ریزی استراتژیک خواهند داشت.

از طرفی زمانی که که در سازمان در سطح های پتیین تر شغلی قرار دارند با دیدن تلاش های مدیران عالی رتبه در جهت رسیدن به اهداف و اجرا استراتژی ها انگیزه پیدا می کنند . همچنین وظایف خود را با اشتیاق بیشتری انجام می دهند.

احساس رضایت بالا کارمندان در یک سازمان باعث صرفه جویی در هزینه ها خواهد شد. هزینه هایی از جمله:

  • غیبت کارکنان سازمان
  • ترک کردن کار توسط نیروها
  • استخدام کارمندان و افراد جدید

در نتیجه ایجاد انگیزه و بالا نگه داشتن آن برای کارکنان باعث اثر بخشی سازمان از طریق رفتارهای زیر خواهد شد:

  • انجام وظایف به صورت دقیق
  • افزایش نظم و انضباط
  • تقویت کردن نیروهای انسانی

نقش تدوین برنامه ریزی استراتژیک به عنوان راهنما برای فعالیت های سازمانی:

تدوین برنامه ریزی استراتژیک ، مثل یک راهنما سازمان را به سمت اهداف سازمانی راهنمایی می کند. فعالیت های تعیین شده در برنامه ریزی استراتژیک به کارمندان کمک می کند تا با هماهنگی یکدیگر برای رسیدن به مراحل برنامه ریزی استراتژیک اهداف سازمانی تمام فعالیت های لازم را انجام دهند.

طی کردن مراحل برنامه ریزی استراتژیک همچنین به کارمند ها کمک می کند تا مسیری که به سمت آن در حال حرکت هستند را به وضوح ببیند.

استفاده کردن از منابع در حین طی کردن مراحل برنامه ریزی استراتژیک:

در تدوین برنامه ریزی های استراتژیک ، مدیران سعی می کنند تا با استفاده حداکثر از مراحل برنامه ریزی استراتژیک منابع در دسترس بازدهی سازمان و یا کسب و کار خود را بالا ببرند. با استفاده از برنامه استراتژیک مدیران می توانند از منابع موجود در محل ها و زمان هایی که به این منایع نیازمند هستند از آن ها استفاده کنند.

روش تدوین برنامه ریزی استراتژیک:

تا به اینجا در مقاله در مورد برنامه ریزی استراتژیک ، مزایای برنامه استراتزیک برای سازمان ها صحبت کردیم. در ادامه به بررسی عناصری می پردازیم که به ما در تدوین برنامه ریزی استراتژیک کمک خواهندکرد.

یک برنامه ریزی استراتژیک استاندارد از هفت عنصر اصلی و کلیدی تشکیل شده است.

  1. بیانیه چشم انداز
  2. بیانیه ماموریت
  3. ارزش های اصلی
  4. تجزیه و تحلیل SWOT
  5. اهداف بلندمدت
  6. اهداف سالیانه
  7. برنامه های عملیاتی

بیانیه چشم انداز:

پیش بینی آینده کسب و کار یا سازمان چشم انداز آن محسوب می شود.تمام کارمندان ، مشتریان و عناصر مرتبط با کسب و کار و یا سازمان باید با این چشم انداز ارتباط داشته باشند. معمولا چشم اندازهای هر سازمان یا کسب و کار به صورت منظم بررسی می شوند.تا مدیران آن سازمان یا کسب و کار مطمئن شوند که روش هایی که درحال استفاده از آن هستند، کارآمدترین راه برای سریدن به افداف هستند.

بیانیه ماموریت:

بیانیه ماموریت با پاسخ دادن به سه سوال زیر مشخص خواهد شد:

  1. کسب وکار ما چه کاری انجام می دهد؟
  2. ما برای چه کسی کار می کنیم؟ ( مخاطب کسب و کار ما کیست؟ )
  3. ما چگونه خدماتمان را انجام می دهیم؟

بیانیه ماموریت همیشه بعد از مشخص شدن چشم انداز کسب و کار انجام می شود.تا بتوانند مراحل برنامه ریزی استراتژیک را راحت تر طراحی کنند. تمرکز کردن روی بیانیه ماموریت راه رسیدن به اهداف را هموارتر خواهد کرد.

درواقع بیانیه ماموریت با گستردگی یا محدودیت انتخاب های شما ارتباط مستقیم دارد.

مشخص کردن ارزش های اصلی:

ارزش های اصلی هر کسب و کار یا سازمان در واقع ویژگی هایی است که به مدیران آن ها امکان رسیدن به چشم اندازها و اهداف سازمات یا مراحل برنامه ریزی استراتژیک کسب و کار را می دهد.معیارهایی از جمله:

پیشنهاد می کنیم از صفحه مربوط به تولید محتوا دیدن کنید.

تجزیه تحلیل کردن SWOT:

تجزیه تحلیل SWOT یک ابزار کاربردی برای رسیدن به اهداف و همچنین به دست آوردن سهم بیشتر از بازار است. این ابزار برگرفته از 4 عامل است که در ادامه آن ها را بررسی خواهیم کرد:

نقاط قوت (Strengths)

نقاط ضعف (Weaknesses)

فرصت ها (Opportunities)

تهدیدها (Threats)

هر مدیرکارآمد و با سوادی با بررسی چهار عامل بالا برای تهدیدات کسب و کار خود راه حل پیدا کرده و از فرصت های پیش رو با تکیه بر نقاط قوت و تقویت نقاط ضعف نهایت استفاده را خواهد برد.

لازم به ذکر است که بررسی تقاط ضعف و قدرت مربوط به بررسی داخلی سازمان است. و بررسی فرصت ها و تهدید ها مربوط به بررسی خارج از سازمان است.

اهمیت اهداف بلندمدت در طراحی مراحل برنامه ریزی استراتژیک:

اهداف بلند مدت یک سازمان و یا کسب و کار در یک مرحله پایین تر از چشم انداز سازمان قرار می گیرند. در نتیجه اهداف بلندمدت و چشم انداز متفاوت هستند.

اهداف بلند مدت معمولا در بازه های زمانی 3 تا 5 سال مشخص و برنامه ریزی می شوند که منطبق با ماموریت های سازمان هستند.

در واقع این اهداف چندساله هستند که مراحل برنامه ریزی استراتژیک برای رسیدن به چشم اندازها را مشخص می کنند.

به عبارتی دیگر اهداف 3 تا 5 ساله نقاط عطف هر سازمان یا کسب و کار هستند که نقش راهنما برای رسیدن به چشم اندازها را مشخص می کنند.

اهداف سالانه :

هر هدف بلند مدت تشکیل شده از چند هدف یک ساله است. بهترین روش برای برنامه ریزی سالانه استفاده از روش برنامه ریزی SMART است. هر برنامه ریزی استاندارد باید ویژگی های برنامه ریزی اسمارت را داشته بشد. این ویژگی ها عبارت اند از:

  1. S) Specific): خاص و مشخص
  2. (M: Measurable): قابل اندازه گیری
  3. قابل دستیابی، (R : Realistic)
  4. (T : Tim-based): مبتنی بر زمان

شما می توانید بعد از برنامه ریزی یک ساله به روش SMART اهداف سالانه خود را دوباره به اهداف ماهانه ، هفتگی و روزانه تبدیل کنید.

اهمیت برنامه های عملیاتی در طراحی مراحل برنامه ریزی استراتژیک:

هر هدف باید به چندین مراحل برای رسیدن به آن تقسیم شود. جزئیات این مراحل باید به صورت کامل برای مدیر کسب و کار و کارمندان مشخص شده باشد. البته انعطاف پذیری در جزئیات چه برای مدیران و چه برای کارمندان نباید فراموش شود.

هرچقدر جزییات مراحل برنامه ریزی استراتژیک بیشتر مشخص شده باشد قدرت انتخاب ، خلاقیت و انعطاف پذیری را از مسئولین اجرای این برنامه ریزی می گیرید.

کلام آخر درباره تدوین برنامه استراتژیک و اهمیت مراحل برنامه استراتژیک:

باید بدانیم که چشم انداز اگر بدون برنامه ریزی باشد هرگز تحقق پیدا نمی کند. در مقابل برنامه ریزی کردن بدون داشتن چشم انداز نیز کار بیهوده ایست. اما چشم انداز داشتن همراه با برنامه ریزی ابزاری برای رسیدن به تمام اهداف مدنظر است.

پیشنهاد می کنیم از صفحات طراحی سایت ، مشاوره کسب و کار و همچنین شبکه اجتماعی دیدن فرمایید.

برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

برنامه ریزی استراتژیک چست

برنامه ریزی استراتژیک چیست؟ برنامه ریزی استراتژیک یک مدل از برنامه ریزی سازمانی است که در آن وسیله‌ها و گام‌های لازم برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت سازمان را انتخاب می‌کنیم. برنامه ریزی راهبردی (به‌عنوان یکی از سرفصل های آموزشی در دوره های مدیریتی ازجمله دوره Mba آنلاین مدیربان) ابزاری حیاتی برای کسب و کار شماست؛ زیرا اهداف قابل انداز‌گیری را در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد؛ اهدافی که به تصمیم‌گیری روزانه سازمان کمک می‌کنند و جهت می‌دهند.

در این مقاله می‌خواهیم درباره تدوین برنامه استراتژیک و مراحل و گام های آن صحبت کنیم و تفاوت برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک را شرح دهیم. همچنین به این بپردازیم که یک برنامه راهبردی چه اجزایی دارد. بهتر است هر سازمانی قبل از انتخاب این مدل از برنامه ریزی با ویژگیها و ابزارها ی برنامه ریزی استراتژیک آشنا شود؛ به همین دلیل در این مقاله درباره این موضوعات هم صحبت خواهیم کرد؛ پس با ما همراه باشید.

همان‌طورکه می‌بینید در دل ترکیب «برنامه ریزی استراتژیک» کلمه برنامه ریزی نهفته است. پس در ابتدا لازم است بدانیم تعریف برنامه ریزی چیست؟ برنامه‌ریزی فرآیند تصویرسازی و مجسم‌کردن آیندۀ مطلوب در کنار انتخاب وسیله‌ها یا گام‌های لازم برای تحقق آن است. برنامه ریزی راهبردی نقشه راهی است که با استفاده از آن در مسیر موفقیت، اهداف سازمانی‌مان را محقق می‌کنیم.

در ویدیوی زیر برشی از دوره برنامه ریزی استراتژیک مدیربان را ببینید. در این ویدیو که کاملا کارگاهی و همراه با حل تمرین است، دکتر فرهادی‌نیا درباره روش‌های سودآوری شرکت‌ها صحبت می‌کنند.

برنامه ریزی راهبردی چیست؟

شاید سؤال خیلی از شما این باشد که تفاوت برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک در چیست؟ بهتر است بدانید برنامه ریزی استراتژیک همان برنامه ریزی راهبردی است.

برنامه ریزی راهبردی مانند مسیریابی است که دائماً مسیر رسیدن به چشم انداز سازمان را رصد و کمک می‌کند سازمان از مسیر، منحرف نشده یا اگر منحرف شد، سریع به مسیر درست بازگردد. در مقاله رهبری سازمانی به این نکته اشاره کرده‌ایم که ارائه چشم‌انداز سازمان به عهده رهبر سازمان است.

برنامه ریزی مزایای زیادی دارد؛ ازجمله اینکه از انجام بی‌هدف کارها یا کارهای بدون اولویت در سازمان جلوگیری می‌کند. کارفرمایان بدون داشتن چشم‌انداز روشنی برای آینده، ممکن است تصمیمات اشتباهی برای کسب و کارشان بگیرند و کارمندان درباره موقعیت‌شان در سازمان دچار سردرگمی می‌شوند.

چشم انداز سازمان درواقع آیندۀ آرمانی سازمان است که به‌واسطۀ آن اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت سازمان تعریف می شود؛ از طرفی اهداف سازمان در جهت چشم‌انداز انتخابی سازمان هستند. بنابراین اهداف در برنامه ریزی استراتژیک می توانند کوتاه، میان و بلند مدت باشند.

در دوره کارگاهی برنامه ریزی استراتژیک مدیربان به شما کمک می‌کنیم تا استراتژی کسب و کارتان را برای ۳ تا ۵ ساله آینده بچینید. این دوره به‌صورت کاملا کارگاهی برگزار شده است و تمرینات کاربردی در طول آموزش به شما داده می‌شود.

دوره برنامه ریزی استراتژیک

تفاوت مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک

مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک دو مفهوم کاملاٌ مجزا ولی مرتبط به هم هستد؛ به‌گونه‌ای که با مطالعه‌ در مکاتب مختلف مدیریت می‌بینیم مدیریت استراتژیک یک سر طیف و برنامه ریزی استراتژیک سر دیگر طیف است. با ما همراه باشید تا در ادامه تفاوت میان این دو را شرح دهیم.

تفاوت بین مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک

اگر بخواهیم به این بپردازیم که مدیریت استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک چه تفاوت‌هایی دارند، باید بگوییم مدیریت استراتژیک بر مبنای ترکیب استوار است و با بهره‌گیری از شهود و خلاقیت، تصویر و تجسمی کل‌نگرانه از سازمان ایجاد می‌کند. موانع نوآوری در سازمان زیاد هستند؛ اما ما در مقاله موانع خلاقیت در سازمان به ۲ عامل کلیدی اشاره کرده‌ایم. مطالعه این مقاله را به شما بسیار توصیه می‌کنیم.

رویکرد مدیریت استراتژیک مدیریت سازمان توسط تغییر است. مدیریت سازمان در صورتی شما را به اهداف سازمانی‌تان می‌رساند که بر مبنای اصول مدیریت باشد.

برنامه ریزیِ استراتژیک (strategic planning) بر مبنای تجزیه‌و‌تحلیل استوار بوده و با بهره‌گیری از تفصیل و بسط جزئیات، استراتژی‌های فعلی سازمان را به‌شکلی منطقی و نظام‌مند صورت‌بندی می‌کند. رویکرد برنامه ریزیِ استراتژیک تنظیم استراتژی‌هایی برای روبه‌رویی با تغییرات است؛ به این معنی که خودش در ابتدا به ساکن تولیدکنندۀ تغییر نیست؛ بلکه بر مبنای تغییرات بیرونی و درونی استراتژی تعیین می‌کند.

در پادکست زیر به سوال «برنامه ریزی استراتژیک چیست» جواب دادیم و دلایل ضروریت تدوین و اهمیت آن را بیان کردیم.

ضرورت تدوین و اجرای برنامه ریزی استراتژیک در شرکت

اگر مدیریت را به‌شکل یک خانه درآوریم، فوندانسیون و پایه آن برنامه ریزی است. همۀ ما می‌دانیم در قرنی زندگی می‌کنیم که سرعت تغییرات بسیار بیشتر از گذشته است و سازمانی که هم آهنگ با تغییرات نباشد، با محیطی پرتنش مواجه خواهد شد. یکی از راه‌های مدیریت مواجهه با تغییرات و مدیریت بحران داشتنِ برنامه ریزی است.

ضرورت تدوین برنامه ریزی استراتژیک در سازمان

تحقیقات مختلف نشان داده‌اند اکثر شرکت‌های کوچک و متوسط در برنامه ریزی استراتژیک شرکت نکردند. بیشتر ادبیات استراتژی گویای این نکته است که شرکت‌ها برای زنده ماندن باید به‌طور فعال برای آینده برنامه ریزی کنند. افزایش نرخ شکست سازمان‌ها بسیار هشداردهنده است و برنامه ریزی راهبردی می‌تواند مانع این شکست ‌شود.

در کسب و کارهای کوچک و متوسط (Small-Medium Enterprise) عملکرد و کارایی به‌عنوان ابزاری برای رشد و توسعه به شمار می‌رود؛ نادیده گرفتن برنامه ریزی استراتژیک ممکن است باعث شود سازمان‌ها عملکرد و پتانسیل رشد را از دست بدهند و بقای آن‌ها در معرض خطر قرار گیرد.

مقاله پیشنهادی ما برای مطالعه: کوچینگ سازمانی چیست؟

اهمیت و ضرورت برنامه ریزی استراتژیک سازمان به این دلیل است که کمک می‌کند تکلیف بسیاری از امور مشخص شده و به‌تدریج شاهد اصلاح فرهنگ سازمانی و مستقرشدن فرهنگی درست در کل سازمان باشیم. داشتن برنامه راهبردی جزو ضروریات یک سازمان محسوب شده و می‌تواند از یکسری مسائل جلوگیری کند؛ ازجمله:

  • موازی‌کاری؛
  • دوباره‌کاری؛
  • اتلاف وقت؛
  • تداخل امور؛
  • اسقاط تکلیف؛ به معنی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن و وظیفه خود را به دیگران محول کردن.

اهداف برنامه ریزی استراتژیک

در ادامه این مقاله می‌خواهیم هدف برنامه ریزی راهبردی و تاثیر آن را بر عملکرد سازمان بررسی کنیم. به‌طورکلی هدف برنامه ریزی استراتژیک یکپارچه‌سازی تلاش‌های سازمان با هدف دستیابی هرچه سریع‌تر، دقیق‌تر و کم‌هزینه‌تر به اهداف سازمانی است.

بررسی تاثیر برنامه ریزی استراتژیک در عملکرد سازمان

برنامه ریزی استراتژیک اهداف زیر را در سازمان دنبال می‌کند و تأثیرات زیر را در عملکرد سازمان می‌گذارد:

تغییر محیط درونی سازمان؛

تعیین مسیر حرکت برای سازمان؛

کاهش تاثیر منفی تغییرات ناخواسته روی شرکت؛

افزایش کارایی و اثربخشی در سیستم؛

کاهش ضایعات و کارهای غیرضروری در سازمان؛

تدوین استانداردهایی برای تسهیل کنترل فرایند سیستم؛

اگر مدیر هستید، پیشنهاد می کنیم حتما مقاله رشته Mba چیست را بخوانید.

برنامه استراتژیک چیست؟

خروجی برنامه ریزی استراتژیک، برنامه استراتژیک یا سند استراژیک است. این برنامه سندی مدون و قابل اجراست که توسط برنامه‌ریزان به سازمان تحویل داده می‌شود. حجم این سند به بزرگی و پیچیدگی کسب و کار بستگی دارد و می‌تواند در حد چند برگ تا کتابی قطور باشد. برنامه راهبردی باید مکتوب باشد تا دلایل از یاد نرود؛ به‌عبارتی نباید ذهنی باشد ( حتی در حد یک صفحه ) ؛

در ادامه این بخش با فرایند تدوین سند استراتژیک بیشتر آشنا می‌شویم.

فرایند تدوین برنامه استراتژیک چیست؟

اولین قدم در برنامه ریزی استراتژیک جمع‌آوری داده‌هایی از سازمان است. این داده‌ها که درواقع ورودی‌ هستند، عبارت‌اند از:

چشم انداز سازمان؛

نقاط قوت داخل سازمان؛

نقاط ضعف درونی سازمان؛

تهدید‌های موجود در محیط بیرونی کسب و کار؛

فرصت‌های موجود در محیط خارجی کسب و کار.

به طور کلی فعالیت‌های انجام‌شده در برنامه‌ریزی مراحل برنامه ریزی استراتژیک استراتژیک را می‌توانیم به‌صورت موارد کلی زیر فهرست کنیم:

گرداوری اطلاعات مختلف مربوط به سازمان (همان ورودی‌های برنامه ریزی استراتژیک) با هدف ارزیابی و رصد ابعاد مختلف سازمان؛

پردازش اطلاعات ورودی مرحله قبل به کمک ابزارهای ترسیم موقعیت و تصویر شفاف سازمان؛

گرفتن تصمیمات درست و انتخاب استراتژی‌های مناسب به کمک تصویر به‌دست‌آمده از سازمان (خروجی برنامه ریزی راهبردی).

اجزای برنامه ریزی استراتژیک

مؤلفه های برنامه ریزی استراتژیک یا همان اجزای تشکیل دهنده برنامه ریزی استراتژیک عبارت‌اند از:

بیانیه چشم انداز، ماموریت و رسالت؛ بیانیه چشم انداز در برنامه ریزی استراتژیک سندی است که آیندۀ سازمان را باز کرده، ویژگی‌ها و ابعاد آن را به تصویر می‌کشد و تمرکز آن بر آرزوها و مقاصد سازمان است. ماموریت در برنامه ریزی استراتژیک تفاوت و تمایز سازمان نسبت به رقبا را بیان می‌کند. رسالت سازمان ماهیت وجودی آن و دلیلی است که سازمان به‌خاطر آن به وجود آمده است.

ارزش‌های اصلی سازمان (اعتقادات و رفتار سازمانی )؛

نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای سازمان؛

اهداف، استراتژی‌ها، رویکرد و تاکتیک‌های عملیاتی سازمان؛

جریانات اندازه گیری و بودجۀ سازمان.

گام های برنامه ریزی استراتژیک

مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک سازمان

برنامه ریزی استراتژیک شرکت فرآیندی گام به گام است و با طی‌کردن گام‌های زیر سعی در تحقق اهداف سازمان دارد؛ به‌عبارتی می‌توان گفت گام های برنامه ریزی راهبردی عبارت‌اند از:

۱٫ برنامه ریزی برای برنامه ریزی راهبردی؛

گام اول در مراحل برنامه ریزی استراتژیک، داشتن برنامه ریزی است. در این مرحله برای جلساتِ برنامه ریزی ازجمله ساعات جلسات، افرادی که باید در جلسه حضور داشته باشند، مسئولیت افراد حاضر در جلسات و… برنامه ریزی می‌شود.

۲٫ تحلیل وضع موجود سازمان (در چه نقطه‌ای قرار داریم؟)؛

در این مرحله برای سنجیدن اینکه در چه نقطه ای قرار داریم، از چند ابزار استفاده می‌شود؛ ازجمله swot- pestel-vrio. منظور از وضع موجود بررسی قوت‌ها و ضعف‌های درونی سازمان و تهدیدها و فرصت‌های بیرونی سازمان است.

۳٫ تبیین رسالت، دورنما و ارزش های سازمان؛

دایره‌ای را در ذهنتان تجسم کنید. در این مرحله مشخص می‌کنیم در کجای این دایره می‌خواهیم قرار داشته باشیم. این نقطه درواقع همان رسالت و دورنمای سازمان است. در این مرحله سازمان به گذشته خود در صنعت مربوطه برمی‌گردد تا خصوصیات خودش را پیدا و بازبینی کند.

همچنین مر حله تبیین رسالت، نگاهی به آینده دارد و اینکه می‌خواهد در کجای صنعت خودش قرار گیرد و… . درواقع در این مرحله سازمان ماهیت وجودی‌اش را پیدا می‌کند. هدف از این مرحله این است که سازمان رویه‌های درستی را در آینده طی کند تا به چشم انداز مدنظرش برسد. رسالت چیزی مانند شاقول است که باید سازمان مواظب باشد از آن تخطی و عبور نکند.

۴٫ شناسایی مشکلات استراتژیک شرکت؛

مشکلات استراتژیک سازمان از ترکیب مراحل بالا به دست می‌آید. مشکلاتی که در این مرحله به دست می‌آیند، از نتایج حاصل از سوات (Swot) جدی‌تر است؛ زیرا در Swot اندکی پیش مراحل برنامه ریزی استراتژیک بینی وجود دارد که در این مرحله وجود ندارد؛ مثلا در سوات اگر ضعف را مشکل نقدینگی و تهدید را ورود رقبا بدانیم، احتمال می‌دهیم احتمال حذف ما در دایره رقابت وجود داشته باشد.

۵٫ تعیین اهداف و مقاصد سازمان؛

در این مرحله اهداف سازمان ریزتر، شفاف‌تر و قابل اندازه گیری‌تر می‌شود؛ به عبارتی اهداف باید ویژگی های هدف گذاری Smart را داشته باشند.

۶٫ تدوین استراتژی‌های سازمان؛

بااینکه استراتژی از جنس هدف گذاری و برنامه ریزی است؛ اما هدف اصلی نیست. از استراتژی به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به هدف استفاده می‌کنیم. به همین دلیل این مرحله بعد از مرحله تعیین اهداف قرار می‌گیرد.

برنامه ریزی استراتژیک به ۶ سوال پاسخ می‌دهد

برنامه ریزی استراتژیک

برای آن که سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرارگرفته‌ است. پس از آن باید چگونگی رسیدن از وضع موجود به مطلوب را تعیین کند. این فرایند را برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی سازمان می‌نامند. برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای نشانگرهای قدرتمندی که محیط کسب و کار را تحلیل و پیش‌بینی می‌کنند، برنامه‌ای برای ۳ تا ۵ سال آینده (بسته به سطح تحلیل و شرایط صنعت و شرکت می‌تواند از یک سال تا ده سال هم باشد) ارائه و مسیر حرکت را مشخص می‌کند.

«به طور خلاصه، برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی فرآیندی گام‌به‌گام است که هدف آن ایجاد مقصد و مسیر شفاف، یکپارچه و بلندمدت برای سازمان در راستای تحقق موفقیت پایدار است».

شش سؤال برنامه ریزی استراتژیک

در فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک باید به شش سؤال زیر، به ‌درستی پاسخ دهید. این امر به تعامل، تمرکز و اولویت‌بندی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک کمک می‌کند.

«کیفیت تفکر و تصمیمات شما با کیفیت اطلاعاتی که از ابتدا کسب و خلق می‌کنید تعیین می‌شود.»

سؤال ۱: کی هستیم؟(چرا به وجود آمده‌ایم؟ قرار است چه نقشی در جامعه ایفا کنیم؟ چه گره‌ای از جامعه باز می‌کنیم؟)

جواب: رسالت سازمان

سؤال ۲:کجا می‌خواهیم برویم؟(آینده مطلوب، بلندپروازانه و آرمانی ما کجا است؟)

جواب: دورنمای سازمان (چشم انداز)

سؤال ۳: کجا قرار داریم؟(ما چه نقاط قوت و ضعفی در راه رسیدن به آرمان‌هایمان داریم؟)

جواب: ارزیابی داخلی سازمان

سؤال ۴: در چه محیطی فعالیت می‌کنیم؟؟( چه فرصت‌ها و تهدیدهایی در راه رسیدن به آرمان‌هایمان وجود دارند؟)

جواب: ارزیابی بیرونی سازمان

سؤال ۵: راه رسیدن به اهداف کدام است؟(از چه طریق به اهداف می‌رسیم؟ زمین بازی و شیوه بازی ما کجا است؟)

جواب: استراتژی های سازمان

سؤال ۶: چگونه پیشرفت در فعالیت‌هایمان را اندازه بگیریم؟(آیا استراتژی ما در مسیر مناسب قرار دارد؟)

جواب: شاخص های کلیدی عملکرد

«ایجاد هماهنگی و هم‌سویی در مورد نحوه پاسخگویی سازمان شما به این سؤالات امری حیاتی در موفقیت فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است.»

مزایای حاصل از پاسخ‌گویی به ۶ سؤال برنامه ریزی استراتژیک

فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک می‌تواند فرآیندی زمان‌بر باشد، اما برای همه افراد درگیر سودمند است. البته این سودمندی مشروط به انجام درست آن است؛ چرا که آینده شرکت به آن بستگی دارد. لذا پاسخ‌گویی صحیح و مناسب به ۶ سؤال مطرح ‌شده می­‌تواند راهنمایی برای سازمان باشد تا مناسب­ ترین راه را به آن نشان دهد و مزایایی را برای سازمان داشته باشد که در زیر به آن­‌ها اشاره شده است.

شناسایی نقاط قوت و ضعف

به‌عنوان بخشی از فرایند برنامه ریزی استراتژیک، شما کل کسب و‌ کار خود را بررسی و تحلیل می‌کنید. شما نگاهی می‌اندازید به آنچه در کسب و‌ کار شما به ‌خوبی انجام می‌گیرد و مواردی که هنوز نیاز به پیشرفت دارد. با شناسایی نقاط قوت و ضعف فعلی کسب و‌ کار شما، این فرآیند به شما و کارمندان شما فرصتی می‌دهد که در آینده بهبود پیدا کنید و با به حداقل رساندن خطرات، کسب و‌ کار خود را به یک فعالیت بادوام تبدیل کنید.

تنظیم جهت کسب و کار

با پایان مراحل برنامه ریزی استراتژیک، شما و کارمندان‌تان باید مسیری روشن داشته باشید که می‌خواهید کسب و کار در آینده به آن جا برود. این بحث‌ها و روند برنامه ریزی کمک می‌کند تا کسب و کار در بهترین موقعیت برای موفقیت در آینده باشد.

برنامه ریزی استراتژیک به شما این امکان را می‌دهد تا بفهمید که چگونه طی چند سال آینده رشد می‌کنید و چگونه به فرصت‌ها و چالش‌های جدید می‌پردازید. در مورد چالش‌ها یا مسائلی که ممکن است کارهای شما در چهار یا پنج سال با آن روبرو شود فکر می‌کنید و بر این اساس برنامه ریزی کنید.

ارتباط و تناسب در برنامه‌ استراتژیک

پاسخ‌گویی به ترتیب به سؤالات، موجب ایجاد ارتباط در برنامه استراتژیک می‌­شود. همه­‌ی پاسخ‌­ها به هم مرتبط بوده و موجب ایجاد یکپارچگی در فرآیند برنامه ریزی و هم­چنین برنامه استراتژیک می‌­شود.

افزایش بهره‌وری

در نظر گرفتن پاسخ مناسب برای سؤالات موجب “انجام کارهای درست” و “انجام درست‌ کارها” می‌­شود. در نتیجه برای سازمان بهره­‌وری بیشتر را به همراه دارد.

«در برنامه‌ریزی استراتژیک باید این شش سؤال کلیدی را بارها و بارها از خودتان بپرسید و به آن پاسخ واضح و روشن بدهید، و سپس از این فرآیند پیروی کنید تا به موفقیت در سازمان خود دست پیدا کنید.»

فرآیند تدوین برنامه ریزی استراتژیک جامع چگونه است؟

فرآیند تدوین برنامه ریزی استراتژیک جامع چگونه است؟

تدوین برنامه ریزی استراتژیک یکی از مهم‌ترین نقش‌های یک مدیر است. برنامه ریزی موثر، به یک کسب و کار اجازه می‌دهد تا اهداف مهم خود را محقق کرده و به تیم‌ها کمک می‌کند تا موثرتر عمل کنند. درک مراحل مختلف فرآیند تدوین برنامه ریزی استراتژیک، کلید برنامه ریزی خوب است. در این مقاله، مراحل تدوین برنامه ریزی استراتژیک که برای یک سازمان ضروری است را توضیح می‌دهیم.

ضرورت تدوین برنامه ریزی استراتژیک

هدف اولیه از فرآیند تدوین برنامه ریزی استراتژیک این است که به سازمان‌ها در تعیین اهداف و داشتن برنامه‌ای عملی برای دستیابی به این اهداف کمک کند. برنامه ریزی استراتژیک می‌تواند در هر سطحی از یک سازمان انجام شود. ممکن است برنامه‌ای در نظر گرفته شود که اهداف کل سازمان را پوشش دهد اما شاید برنامه‌هایی نیز وجود داشته باشند که مدیران با تیم‌های خود آن‌ها را طراحی و اجرا کنند. برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک با رویکرد تدوین استراتژی برای موفقیت بلند مدت یک سازمان ضروری است. با یک برنامه راهبردی، یک کسب و کار می‌تواند انرژی و منابع خود را به طور موثرتری بر رسیدن به یک هدف متمرکز کند.

هفت مرحله از فرآیند تدوین برنامه ریزی استراتژیک

1- نیاز به یک برنامه استراتژیک را درک کنید

اولین و شاید مهم‌ترین مرحله در تدوین برنامه ریزی استراتژی، درک این نکته است که نیاز به برنامه وجود دارد. از نظر مدیریت، این بدان معناست که شما باید از محیط صنعتی که کسب و کار در آن فعالیت می‌کند، آگاه باشید تا بتوانید فرصت‌های توسعه را شناسایی کنید. همچنین باید از عملکردهای داخلی کسب و کار مطلع بوده تا بدانید چه موقع مشکلی وجود دارد که باید حل شود. پس از شناسایی فرصت‌ها، می‌توانید اقداماتی را بررسی کنید که به شما کمک می‌کنند تا از این فرصت‌ها استفاده کنید. به عنوان مثال، شاید دولت برای کسب و کار صنعت شما قراردادی ارائه می‌دهد. اگر از این موضوع آگاه هستید، می‌توانید برنامه ای برای کمک به کسب و کار خود برای رقابت در زمینه پیشنهاد تهیه کنید.

2- اهداف را تعیین کنید

تعیین اهداف، دومین مرحله از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است. بسته به هدف، می‌توان اهداف را برای هر دو بخش جداگانه و برای کل تجارت تعیین کرد. در ادامه مثال استفاده از پیشنهادات دولتی، هدف کل سازمان، می‌تواند تضمین این پیشنهاد باشد. در همین حال، هدف بخش، بهبود معیارهای عملکرد خاصی مانند فروش یا رضایت مشتری است. یک هدف برای یک سازمان می‌تواند کلی باشد اما هنگامی که شما برای یک گروه اهداف مراحل برنامه ریزی استراتژیک تعیین می‌کنید، باید جزئیات آن مشخص باشد تا اعضای تیم شما بفهمند که باید چه کار کنند. به عنوان مثال، در حالی که افزایش سود می‌تواند یک هدف برای تجارت شما باشد، بخش‌های جداگانه به اهداف دقیق تری در رابطه با افزایش سود نیاز خواهند داشت مانند ما تا 24 آوریل 5000 دلار درآمد اضافی ایجاد می‌کنیم. اهداف برای فرایند تدوین برنامه ریزی استراتژیک بسیار حیاتی هستند زیرا به مدیران این اجازه را می‌دهند تا تیم‌های خود را به طور موثرتری هدایت کنند. آن‌ها به کارکنان یک هدف مشترک می‌دهند تا در جهت انجام شان تلاش کنند تا برفعالیت‌های روزانه شان بیشتر متمرکز شوند.

3- مفروضات یا مقدمات را ایجاد کنید

  • منابعی که انتظار دارید در دسترس باشند.
  • خط مشی‌های سازمان که به اجرای آن‌ها نیاز دارید یا باید داشته باشید.
  • نحوه تعامل سطوح مدیریت با برنامه
  • محیط سیاسی و اجتماعی
  • پیشرفت‌های تکنولوژیکی
  • رقابت با سایر کسب و کارها

4- روش‌های مختلف برای دستیابی به اهداف را مورد تحقیق قرار دهید

معمولاً چندین روش مختلف برای رسیدن به هدف وجود دارند. شما باید برای تحقیق در مورد روش‌های مختلف تیم خود، در جهت تکمیل یک هدف تعیین شده وقت بگذارید. تحقیق در مورد راه حل‌های مختلف برای تکمیل یک هدف بسیار مهم است، زیرا وقتی مدیران تیم خود را هدایت می‌کنند، این به مدیران انعطاف پذیری می‌دهد. برخی از مدیران ممکن است راه حل‌های نوآورانه را برای تکمیل اهداف ترجیح دهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است مایل به استفاده از روش‌های سنتی‌تری باشند. هنگام تحقیق در مورد روش‌های مختلف برای دستیابی به اهداف، هدف باید محدود کردن گزینه‌ها به چند گزینه باشد. همانطور که اشاره کردیم، احتمالاً راه حل‌های بی‌شماری برای دستیابی به اهداف تعیین شده وجود دارند و اگر گزینه‌ها را محدود نکنید، انتخاب راه حلی که برای آن‌ها کارساز هستند برای مدیران شما سخت خواهند بود. هنگامی که چند راه برای دستیابی به اهداف خود را مشخص کردید، وقت آن است که این راه حل‌ها را از نزدیک بررسی کرده تا تصمیم بگیرید که بهترین گزینه کدام است. شما باید نقاط قوت و ضعف هر راه حلی را به دقت در نظر بگیرید، به ویژه اینکه آن‌ها به اهداف تعیین شده کسب و کار شما مربوط می‌شوند. تصور کنید که در حال ایجاد یک برنامه مالی برای سازمان خود هستید. برای هر برنامه ممکن، شما باید خطرات برنامه‌ها و همچنین بازده بالقوه را ارزیابی کنید. شما همچنین باید هر گزینه‌ای که در نظر دارید را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید آیا به شما در دستیابی موثر به هدف نهایی تان کمک می‌کند یا خیر.

5- برنامه‌ای را برای اقدام انتخاب کنید

  • از طرحی که به طور بالقوه می‌تواند برای کسب و کار هزینه داشته باشد، اجتناب کنید. این چیزی است که باید در نظر گرفته شود، چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت.
  • مطمئن شوید که طرحی را انتخاب می‌کنید که کمترین پیامدهای منفی را داشته باشد: هر طرحی که می‌توانید انتخاب کنید، طبیعتاً اشکالاتی نیز خواهد داشت، اما برخی از طرح‌ها معایب بیشتری نسبت به سایرین دارند. گزینه‌های مختلف برای تکمیل هدف خود را مقایسه کرده و یکی که بیشترین شانس موفقیت دارد را انتخاب کنید.
  • یک برنامه عملی را انتخاب کنید که سازگار باشد: در حین اجرای برنامه خود، ممکن است با موانعی روبرو شوید که آن‌ها را پیش بینی نکرده‌اید. اگر برنامه شما انعطاف پذیر است، باید بتوانید به راحتی از این موانع عبور کنید. به عنوان مثال، اگر کسب و کار در حال پیگیری پیشنهاد دولتی است و دولت سیاست جدیدی را وضع می‌کند، ممکن است لازم باشد پیشنهاد خود را تغییر دهید تا بتوانید از سیاست جدیدی پیروی کنید.

6- یک برنامه حمایتی ایجاد کنید

هنگامی که می‌دانید کدام برنامه را اجرا می‌کنید، ممکن است لازم باشد یک برنامه ثانویه ایجاد کنید تا به شما در ایجاد طرح اولیه کمک کند. برنامه‌های ثانویه بسته به اهداف شما متفاوت خواهند بود، بنابراین هنگام تهیه این برنامه اضافی باید اهداف خود را در نظر داشته باشید. اگر هدف شما این است که سازمان‌ تان محصول جدیدی را راه اندازی کند، برنامه اصلی شما ممکن است شامل مراحلی مانند تحقیقات محصول، توسعه یک برنامه بازاریابی و ترتیب تولید باشد. برنامه ثانویه شامل تمام مراحلی است که برای حمایت از اجرای طرح اصلی باید انجام دهید. به عنوان مثال، ممکن است لازم باشد تیم تحقیقاتی محصول خود را گسترش دهید، این بدان معنا است که استخدام کارکنان جدید می‌تواند گامی در تدوین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی شما باشد. به طور مشابه، اگر سازمانتان قبلاً چنین تیمی ندارد، ممکن است نیاز به استخدام یک تیم تحقیقاتی محصول داشته باشید یا اگر امکانات فعلی شما برای محصول جدید مناسب نیست، توانایی تولید سازمان خود را افزایش دهید. آموزش پرسنل، جزء مشترک برنامه ثانویه بدون در نظر گرفتن هدف است. این که آیا شما سعی در راه اندازی یک محصول جدید دارید یا می‌خواهید فروش یک محصول فعلی را افزایش دهید، احتمالاً کارکنان شما قبل از اینکه سازمان بتواند به این اهداف خود برسد، به آموزش بیشتری نیاز خواهند داشت.

7- برنامه راهبردی را اجرا کنید

آخرین مرحله از فرآیند تدوین برنامه ریزی استراتژیک، اجرای برنامه است. در برخی موارد، بسته به اهدافی که تعیین کرده‌اید، این می‌تواند درگیرترین مرحله در فرآیند برنامه ریزی باشد. وقتی زمان اجرای برنامه فرا می‌رسد، مدیران از مهارت‌ها و تجربیات خود استفاده می‌کنند تا مطمئن شوند همه چیز بدون مشکل اجرا خواهند شد. اگر هدف سازمانی بسیار پیچیده باشد، مدیران باید زمان لازم را صرف کنند تا مطمئن شوند اعضای تیم خود مسئولیت‌های خود و نحوه ارتباط همه افراد با هدف بزرگ تر را درک می‌کنند. همه اعضای تیم باید آگاه باشند و برای موفقیت در پروژه همکاری کنند. ابزارهایی که برای اجرای برنامه نیاز دارید، بستگی به شرایط خاصی دارند. به عنوان مثال، اگر برنامه شما مربوط به وضع خط مشی جدید سازمان باشد، اجرای این طرح مستلزم مشورت با بخش حقوقی است تا مطمئن شوید خط مشی به درستی ترسیم شده تا موثر واقع شود.

برنامه‌ریزی استراتژیک

برنامه‌ریزی استراتژیک

برنامه‌ریزی استراتژیک Strategic planning فرآیندی است که طی آن مدیران ارشد اجرایی و عملیاتی برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان را طراحی می‌کنند. مهمترین ویژگی این فرآیند در ماهیت کار گروهی آن نهفته است.

در قالب چنین فرآیند و کارگروهی است که اعتقاد و باور به استراتژی سازمان شکل می‌گیرد و افراد درگیر در این فرآیند، احساس تعلق و مالکیت نسبت به آن پیدا می‌کنند. بعلاوه چنین فرآیندی باعث تسهیل مرحله استقرار استراتژی سازمان می‌گردد. برنامه‌ریزی استراتژیک در کانون مباحث مدیریت استراتژیک قرار دارد. چه چیز باعث می‌شود که مدیر به فکر تصمیم استراتژیک بیفتد؟ توجه به تحلیل فاصله پاسخ مناسبی بدین سئوال است. براساس تصمیمات اتخاذ شده در گذشته، سازمان از راهی خاص با استراتژی معینی به نتایجی رسیده است.

در هر نقطه از زمان (t1) می‌توان عملکرد استراتژی را سنجید و به احتمال زیاد در این صورت می‌توان پیشنهاداتی برای تغییر در استراتژی داد. در فرآیند نیاز این تغییر، پیشنهاد باید با توجه به فاصله بین نتیجه پیش‌بینی شده در صورت ادامه استراتژی فعلی و نتیجه مورد نظر بر اساس تغییر داده شده در استراتژی برای آینده (t2) تدوین شود. اما باید توجه داشت که اولا فاصله باید معنی دار تشخیص داده شود. ثانیا، تصمیم گیرنده باید برای کاهش دادن فاصله، انگیزه‌ای داشته باشد. ثالثا تصمیم گیرنده باید اعتقاد داشته باشد که فاصله را می‌توان تقلیل داد.

مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک

برنامه استراتژیک از هفت مرحله تشکیل می‌شود:

  • چشم‌انداز سازمان
  • فلسفه وجودی (رسالت سازمان)
  • ارزش‌های محوری سازمان
  • اهداف بلندمدت
  • تدوین استراتژی سازمان
  • هدف‌گذاری کوتاه‌مدت
  • خط‌مشی سازمان

مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک

مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک

چشم‌انداز سازمان Vision

چشم‌انداز سازمان توصیف می‌کند که شرکت می‌خواهد در آینده‌ای دور به چه سازمانی تبدیل شود و افق آینده آن چیست. ویژن (چشم‌انداز) عبارت است از دیدگاه‌ها و نتایجی که مدیران سازمان برای آینده درازمدت سازمان مدنظر دارند و قصد دارند که به آن برسند. چشم‌انداز در برنامه‌ریزی استراتژیک بیانگر آمال و آرزوهای مدیریت سازمان برای آینده است.

چشم‌انداز یعنی آنچه که می‌خواهیم باشیم.

ویژگی‌های یک چشم‌انداز خوب به صورت زیر است:

  • آرزویی روشن برای آینده
  • قابل درک، ساده و روشن
  • الهام بخش و چالشی، آرمانی و ترغیب کننده برای مشتریان
  • قابل باور
  • در راستای رسالت سازمانی
  • نقطه تفاهم تمام ذی‌نفعان
  • توصیف کننده خدمات آینده سازمان
  • حتی المقدور خلاصه
  • محکم ولی انعطاف پذیر و آماده تغییر در زمان

فلسفه وجودی (ماموریت) Mission

تعریف فلسفه وجودی (رسالت یا ماموریت سازمان) نقطه شروع فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک بشمار می‌آید. ماموریت سازمان در واقع شالوده ایست که دیگر عناصر برنامه‌ریزی استراتژیک روی آن ساخته می‌شوند و ماموریت سازمان عبارتی است که به مفهوم سازمان هویت می‌بخشد و نقطه کانونی در تشخیص هویت و فلسفه وجودی سازمان محسوب می‌شود. هر یک از شش عنصر دیگر از برنامه استراتژیک می‌بایست بطور مستقیم از ماموریت سازمان حمایت و پشتیباتنی نمایند.

یک ماموریت (رسالت) شفاف و خوب تعریف شده، تمرکز لازم را برای بقا و توسعه بیشتر را به شما ارائه می‌کند. یعنی اگه کاملا معلوم باشد که چه کاره هستیم، از پراکندگی تصمیمات و استراتژی‌ها جلوگیری می‌شود.

ماموریت یعنی سازمان چرا وجود دارد. چرایی وجود سازمان بر می‌گردد به:

  • نیازی که سازمان برطرف می‌کند = هدف غایی = فلسفه وجودی
  • چگونگی رفع نیاز = محصول = خروجی
  • بهره‌برداران و استفاده‌کنندگان از خروجی سازمان = مشتریان
  • چگونگی ایجاد محصول مورد رضایت بهره‌برداران = تکنولوژی
  • در نهایت وجه تمایز سازمان با دیگر سازمان‌هایی که تقریبا همین کار را می‌کنند = مزیت رقابتی

ارزش‌های سازمانی

ارزش ها و باورهای یک سازمان همان چیزهایی هستند که کارکنان به آن‌ها ارج می‌نهند و برایشان اهمیت قائلند. ارزش‌های سازمانی تعیین می‌نمایند که کجا، وقت و انرژی و پول خود را صرف کنید. ارزش‌های سازمانی شما چه بدانید و چه ندانید برانتخاب‌های روزانه شما تاثیر می‌گذارد. علت اینکه تعریف یا مشخص نمودن ارزش‌های سازمانی بهمراه تعریف چشم‌انداز مطرح شده این است که امکان دارد بخشی از چشم‌انداز ما در راستای ارزش‌هایمان نباشد، همچنین ارزش‌ها بیشترین تاثیر را بر روی استراتژی‌ها دارند. فرض کنید فریب دادن رقبا برای سازمان ما یک ضد ارزش باشد، پس مسلم است که استراتژی‌هایی که بر مبنای حیله هستند نباید انتخاب شوند.

اهداف بلندمدت

اهداف بلندمدت مشخص کننده نتایج استراتژیکی است که ماموریت و استراتژی سازمان باید به آنها دست یابد. این نتایج استراتژیک در مفهوم گسترده و عام خود، منعکس کننده آرزوها و انتظاراتی است که سازمان قصد دارد در حوزه هایی نظیر سودآوری، رشد، گسترش ابعاد و نوع فعالیت، محصولات جدید و بازارهای جدید به آنها دست یابد.

جمع‌بندی برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان

تحلیل‌های استراتژیک در حقیقت بانک اطلاعاتی برنامه استراتژیک را تشکیل می‌دهد. این تحلیل‌ها شامل تجزیه و تحلیل آن دسته از عوامل درونی و برون سازمانی است که تاثیر بسزایی روی آینده سازمان دارند. این تحلیل‌ها در نهایت باعث اولویت بندی موضوعاتی می‌گردد که برنامه می‌بایست به نوعی راه حلی برای آن بیابد. مرحله تجزیه و تحلیل‌های استراتژیک یکی از زمان برترین مراحل فرآیند برنامه استراتژیک به شمار می‌آید، زیرا برنامه استراتژیک بطور طبیعی و ماهوی برنامه مفهومی است که برای پشتیبانی از نقاط کلیدی برنامه به یک بانک اطلاعاتی دقیق نیاز دارد.

تدوین برنامه استراتژیک، مستلزم مشخص شدن فاصله عملکرد و به عبارتی فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازمان است. تحلیل فاصله یا شکاف اصطلاحی رایج در فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک است که هدف آن مشخص نمودن این فاصله عملکرد می‌باشد. آنچه در تحلیل شکاف باید به آن توجه شود این است که بین نتایج حاصله و نتایج مورد انتظار نباید فاصله زیادی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر فاصله باید معنادار باشد ضمن اینکه سازمان نیز باید انگیزه لازم را برای کاهش فاصله داشته باشد. مدیران برای موفقیت در سیستم‌های برنامه‌ریزی می‌بایست همواره به تمایزهای بین برنامه‌های استراتژیک و برنامه‌های عملیاتی توجه داشته باشند. این تمایزها به شرح زیر می‌باشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.