دیدگاه میان مدت برای سیو سود


من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کرده‌ام، همه آنها یک‌چیز می‌گفتند: مهم‌ترین چیز داشتن دارایی است. اگر می‌خواهید ثروت داشته باشید، فقط باید دارایی‌های بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

پس از چه مدت به سود می‌رسیم؟

سرمایه‌گذاری در بورس در کنار مزایای بسیار زیادی که دارد، از ویژگی‌های خاصی نیز برخوردار است. احتمالا در گذشته با مزایایی نظیر کسب سود و بازدهی فوق‌العاده، نقدشوندگی بالا، نیاز به سرمایه اولیه بسیار کم و مواردی از این دست آشنا شده‌اید. اما در کنار این مزایا باید توجه کنید که برخلاف باور عموم، رسیدن به سود های زیاد در بورس یک شبه اتفاق نخواهد افتاد!

هنگامی که روی سهام شرکتی سرمایه‌گذاری می‌کنیم باید زمانی را برای رسیدن قیمت سهام به اهدافی که از قبل پیش‌بینی کرده‌ایم، نماییم. بسته به نوع نگاه کوتاه مدت یا بلند مدتی که داریم، این زمان می‌تواند متفاوت باشد.

برای روشن شدن این موضوع تصمیم گرفتم قسمتی از ویدیوی یکی از کلاس‌هایم را در اختیار شما قرار دهم …

سوال شما : “وقتی که سهام یک شرکتی را می‌خریم، چه مدت زمانی باید همراه آن شرکت باشیم تا به سوددهی مورد نظر برسد؟!”

در پاسخ به این سوال باید بگویم که یکی از ویژگی‌های بازار سهام که شاید کمتر به آن اشاره شود این است که نمی‌توان زمان مشخص و دقیقی را برای رسیدن به سود تعیین کرد.

به صورت کلی در بورس وقتی شما بر روی سهام یک شرکت سرمایه‌گذاری می‌کنید، به دو طریق می‌توانید سود کسب کنید :

افزایش قیمت سهم
سود سالیانه شرکت به ازای هر سهم

سود ناشی از افزایش قیمت سهم

زمانی که سهمی را در قیمت مشخصی (مثلا ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم) می‌خریم، احتمالا پیش‌بینی می‌کنیم که به دلیل اتفاقات، اخبار و تحولات آینده، عرضه و تقاضا به شکلی پیش می‌رود که قیمت سهم افزایش خواهد یافت. پس با تحلیلی که کرده‌ایم سرمایه‌گذاری را انجام داده و برای مثال سهم را پس از مدتی در قیمت ۳۰۰ تومان می‌فروشیم. به سود به دست آمده که در این مثال معادل ۵۰% بود سود ناشی از افزایش قیمت سهم یا Capital Gain می‌گویند.

سود سالیانه شرکت به ازای هر سهم

شرکت‌های پذیرفته شده در بورس همانند دیگر شرکت‌ها، عملیات، تولید و یا خدماتی را با هدف کسب درآمد و سود ارائه می‌دهند. در بازه‌های زمانی مختلف رخ‌دادهایی نظیر افزایش نرخ محصولات، افزایش تولید و فروش، ارائه محصولات و خدمات جدید و … می‌تواند بر روی سود سالیانه شرکت اثرگذار باشد. این سود در نهایت متعلق به سهامداران شرکت بوده و هر ساله بین آن‌ها تقسیم می‌شود. به سود به دست آمده توسط شرکت به ازای هر سهم EPS یا Earn Per Share هم می‌گویند.

جقدر طول می‌کشد تا با خرید سهام در بورس به سود برسیم؟!

توجه کنید که عملا افزایش قیمت سهم و سودآوری شرکت‌ها به هم وابسته‌اند. هرچه قدر یک شرکت در عملیات درون خود و کسب سود موفق‌تر باشد و چشم‌انداز روشنی پیش رو داشته باشد، تقاضا برای سهام آن شرکت افزایش یافته و قیمت آن نیز زیاد می‌شود. پس به طور مشخص نمی‌توان بازه زمانی قطعی را برای کسب سود از یک سهم در نظر گرفت.

چکیده مطلب:

البته که تجربه ثابت کرده کسانی که به صورت بلند مدت در بورس حضور داشته و با دانش کافی اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند، به ثروت‌های سرشاری خواهند رسید. لذا این نگاه که بتوان درآمد ماهیانه مشخص و ثابتی از بورس کسب کرد و یا نگاه نوسانگیری از آن داشت، ممکن است در مقاطعی نتیجه دهد اما در بلند مدت قطعا نتیجه بخش نخواهد بود!

گفتن این جمله هم خالی از لطف نیست که …

“این سرمایه‌گذاری نیست که ریسک دارد، بلکه این خود سرمایه‌گذار است که اگر بدون دانش و ابزار لازم سرمایه‌گذاری کند ریسک زیادی کرده است!”

افق زمانی در سرمایه گذاری

افق زمانی در سرمایه گذاری

افق زمانی سرمایه‌ گذاری، و یا به اختصار افق زمانی، دوره زمانی است که فرد انتظار دارد سرمایه‌گذاری خود را تا زمانی که نیاز به پس گرفتن پول خود داشته باشد، نگه دارد. افق زمانی سرمایه گذاری عمدتاً توسط اهداف و استراتژی های سرمایه گذاری دیکته می شود. به عنوان مثال، پس‌انداز برای پیش‌پرداخت خانه، شاید برای دو سال، یک افق زمانی کوتاه‌مدت در نظر گرفته شود، در حالی که پس‌انداز برای دانشگاه یک افق زمانی میان‌مدت و سرمایه‌گذاری برای بازنشستگی، یک افق زمانی بلندمدت است.

درک بیشتر افق زمانی سرمایه گذاری

افق زمانی سرمایه گذاری

افق زمانی سرمایه گذاری دوره زمانی است که فرد انتظار دارد سرمایه گذاری را برای یک هدف خاص نگه دارد. سرمایه گذاری ها به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: سهام (با ریسک بالا) و اوراق قرضه (با ریسک پایین یا بدون ریسک). هر چه افق زمانی طولانی‌تر باشد، سرمایه‌گذار می‌تواند پرتفویی تهاجمی‌تر یا ریسک‌پذیرتر بسازد. هر چه افق زمانی کوتاه‌تر باشد، سرمایه‌گذار ممکن است بخواهد سبد سرمایه‌گذاری را بپذیرد که محافظه‌کارانه‌تر بوده و یا ریسک کمتری دارد.

افق سرمایه گذاری کوتاه مدت

افق زمانی سرمایه گذاری کوتاه مدت به سرمایه گذاری هایی اشاره دارد که انتظار می رود کمتر از پنج سال طول بکشد. این سرمایه گذاری ها برای سرمایه گذارانی مناسب است که به دوران بازنشستگی نزدیک می شوند یا ممکن است در آینده نزدیک به مقدار زیادی پول نقد نیاز داشته باشند. صندوق های بازار پول، حساب‌های پس‌انداز، گواهی سپرده و اوراق قرضه کوتاه‌مدت گزینه‌های خوبی برای سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت هستند زیرا می‌توانند به راحتی به پول نقد تبدیل شوند.

افق سرمایه گذاری میان مدت

سرمایه‌گذاری‌های میان‌مدت آن‌هایی هستند که فرد انتظار دارد برای سه تا ده سال نگه داشته شوند، مانند افرادی که برای دانشگاه، ازدواج یا خرید خانه پس‌انداز می‌کنند. استراتژی‌های سرمایه‌گذاری میان‌مدت تمایل دارند بین دارایی‌های با ریسک بالا و پایین تعادل برقرار کنند، بنابراین ترکیبی از سهام و اوراق قرضه راه مناسبی برای محافظت از ثروت شما بدون از دست دادن ارزش در اثر تورم است.

افق سرمایه گذاری بلند مدت

افق سرمایه گذاری بلندمدت برای سرمایه گذاری هایی است که فرد انتظار دارد برای ده یا بیست سال یا حتی بیشتر نگه دارد. رایج ترین سرمایه گذاری های بلند مدت، پس انداز بازنشستگی است. سرمایه‌گذاران بلندمدت معمولاً مایلند در ازای پاداش‌های بیشتر، ریسک‌های بیشتری بپذیرند.

به طور کلی، هر چه افق زمانی سرمایه گذاری شما طولانی تر باشد، می توانید در انتخاب سرمایه گذاری خود تهاجمی تر عمل کنید.

نمونه ای از افق زمانی سرمایه گذاری

فرض کنید دو نفر در ایالات متحده با هم ازدواج می کنند و می خواهد ظرف یک تا دو سال آینده برای خود یک خانه خریداری کنند اما هم اکنون برای خرید خانه مورد نظر خود پول کافی ندارند. بنابراین باید شروع به پس انداز کنند. این یک افق سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت است، بنابراین آن ها احتمالاً بخواهند با چیزی نسبتاً محافظه‌کارانه مانند صندوق های بازار پول همراه شوند تا از هرگونه نوسان شدید در قیمت اقلامی مانند سهام در امان باشند.

در همین حال، هر دو از صندوق های پس انداز "401(k)" کارفرمایان خود (یک صندوق بازنشستگی در ایالات متحده با حمایت کارفرما) استفاده کرده اند و از آنجایی که هر دو جوان هستند، این یک افق زمانی بلندمدت است. با توجه به مدت زمان تا بازنشستگی، آنها می توانند در تخصیص دارایی های خود بسیار تهاجمی عمل کنند و بیش از 90 درصد پورتفوی خود را به سهام اختصاص دهند.

سپس، یک بچه از راه می رسد! اکنون آنها باید به فکر پس انداز برای دانشگاه باشند. این بیشتر یک هدف میان مدت یا بلندمدت است، بنابراین آنها می توانند در ابتدا بسیار تهاجمی عمل کنند و سپس با فرارسیدن زمان فارغ التحصیلی از دبیرستان، کمی محافظه کارتر شوند.

افق زمانی سرمایه گذاری و ریسک

ریسک

هر نوع سرمایه گذاری انواع مختلفی از ریسک را به همراه دارد که باید در استراتژی سرمایه گذاری شما لحاظ شود. کسب‌وکارها می‌توانند شکست بخورند، وام‌گیرندگان می‌توانند نکول کنند و حتی سرمایه‌گذاری‌های به ظاهر بی عیب نیز می‌توانند در رکود بازار آسیب‌پذیر باشند. در زیر، برخی از اشکال ریسک و اثرات آنها بر هر نوع سرمایه گذاری را بیان می کنیم.

ریسک تورم

ریسک تورم به این خطر اشاره دارد که ارزش واقعی یک سرمایه گذاری به دلیل افزایش غیرمنتظره قیمت مصرف کننده کاهش یابد. اوراق قرضه به ویژه مستعد این ریسک هستند، زیرا نرخ سود در آنها معمولاً ثابت است. افزایش غیرمنتظره تورم می تواند هر گونه سود مورد انتظار از سرمایه گذاری را از بین ببرد. با این حال، در ایالات متحده کاهش ریسک تورم برای اوراق قرضه از طریق "اوراق بهادار محافظت شده از تورم خزانه داری"، امکان پذیر است.

ریسک نرخ بهره

نرخ بهره

ریسک نرخ بهره خطری است که افزایش غیرمنتظره نرخ بهره می تواند برخی از سود سرمایه گذاری را از بین ببرد. مانند ریسک تورمی، این معمولاً برای اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق قرضه نگران کننده است. این ریسک را می توان با نگهداری اوراق قرضه با مدت زمان متفاوت یا سرمایه گذاری در مشتقات نرخ بهره کاهش داد.

ریسک کسب و کار

ریسک کسب وکار به خطر ورشکستگی یا کاهش بازدهی یک شرکت اشاره دارد که باعث کاهش ارزش سهام یا اوراق صادر شده توسط آن شرکت می شود. در حالی که هیچ شرکتی در برابر ریسک کسب و کار مصون نیست، شما می توانید با ارزیابی دقیق برنامه های تجاری آنها، راه طولانی را برای جلوگیری از سرمایه گذاری در پرخطرترین شرکت ها طی کنید. شما همچنین می توانید با داشتن یک سبد متنوع، قرار گرفتن در معرض ریسک هر کسب و کاری را کاهش دهید.

ریسک نکول

ریسک نکول احتمال ناتوانی وام گیرنده در بازپرداخت بدهی های خود است. این معمولاً به صادرکنندگان اوراق قرضه اشاره دارد، اما می تواند به سایر اوراق بهادار مبتنی بر بدهی نیز اشاره کند. شما می توانید با سرمایه گذاری در اوراق قرضه با رتبه اعتباری بالا، ریسک نکول خود را کاهش دهید.

ریسک بازار

ریسک بازار یا ریسک نوسان به این احتمال اشاره دارد که ارزش یک سرمایه گذاری می تواند تحت اثر منفی رفتار سفته بازی، سقوط بازار یا سایر رویدادهای جهانی قرار گیرد. از آنجایی که بازارها در بلندمدت روند صعودی دارند، ریسک بازار معمولاً نگرانی بزرگتری برای افق زمانی سرمایه گذاری های کوتاه مدت و میان مدت است.

سوالات پرتکرار راجع به افق سرمایه گذاری

سوالات پرتکرار

افق سرمایه گذاری چیست؟

افق سرمایه گذاری به زمانی اشاره دارد که در آن یک سرمایه گذار قصد دارد تا از سرمایه گذاری خود سود به دست آورد. این می تواند از چند سال تا چند دهه متغیر باشد.

چرا افق سرمایه گذاری مهم است؟

طول افق سرمایه گذاری تعیین می کند که چه نوع محصولات سرمایه گذاری برای اهداف سرمایه گذار مناسب تر است. به طور معمول، سرمایه گذاران به دنبال دارایی های پایدار برای سرمایه گذاری کوتاه مدت هستند. سرمایه‌گذاری‌های پرمخاطره‌تر در افق سرمایه‌گذاری بلندمدت قابل قبول‌تر هستند، زیرا بازارها به طور کلی روند صعودی دارند.

افق سرمایه گذاری میان مدت چیست؟

افق سرمایه‌گذاری میان‌مدت معمولاً به سرمایه‌گذاری‌های پنج تا ده ساله اشاره دارد، مانند پس‌انداز افراد برای تحصیلات دانشگاهی کودک.

افق بلندمدت به چه معناست؟

افق بلندمدت به سرمایه‌گذاری‌هایی اطلاق می‌شود که یک دهه یا بیشتر فرصت دارند تا برای سرمایه گذار سود جمع کنند. رایج ترین نوع سرمایه گذاری بلند مدت پس انداز برای بازنشستگی است.

افق سرمایه گذاری ایده دیدگاه میان مدت برای سیو سود آل چیست؟

از آنجایی که بهره به خاطر اثر سود و زیان مرکب می تواند به صورت تصاعدی رشد کند، افق سرمایه گذاری طولانی تر می تواند سود بسیار بیشتری نسبت به سرمایه گذاری کوتاه مدت ایجاد کند. به همین دلیل مهم است که برای بازنشستگی زودهنگام پس‌انداز کنید - یک سرمایه‌گذاری کوچک در زمان حال می‌تواند بازده بالایی داشته باشد، اگر چند دهه برای رشد زمان داشته باشد!

سخن پایانی

هر سرمایه‌گذار باید قبل از تصمیم‌گیری در مورد محل قرار دادن پول خود، اهداف و افق زمانی سرمایه‌گذاری خود را به دقت ارزیابی کند. حساب های پس انداز ممکن است مکانی مناسب برای ذخیره پول در کوتاه مدت باشند، اما به سرعت ارزش خود را در برابر تورم از دست می دهند. برعکس، سرمایه‌گذاری‌های تهاجمی در بازار سهام بازده مورد انتظار بالایی را در بلندمدت ایجاد می‌کند، اما در مقابل نوسانات کوتاه‌مدت بازار مستعد ضرر و زیان باقی می‌مانند. بنابراین تصمیم گیری در مورد تعادل بهینه ریسک و پاداش از وظایف هر سرمایه گذار می باشد.

تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟

تفاوت اساسی‌ ترید و سرمایه‌گذاری

اصطلاح «سرمایه‌گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوت‌های کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. هدف از سرمایه‌گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه‌گذاری و تریدینگ و همچنین اصلی‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن دارایی‌ها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. ممکن است یک سرمایه‌گذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایه‌گذاری افزایش قیمت دارایی‌ها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایه‌گذار به ارمغان می‌آورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری می‌کند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش‌ پرداخت خانه پس‌انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۵ ساله‌ای داشته باشد.

در سرمایه‌گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که می‌گوید:

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته می‌شود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایه‌گذار از «بازدهی پیش‌بینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایه‌گذار، فرصت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های بهتر با ریسک بیشتر ارائه می‌دهد. دلیل آن هم این است که آن‌ها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار افق زمانی کوتاه‌تری دارد، باید در انتخاب‌های خود محتاط‌ باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازار‌های مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش می‌یابد، توسط اکثر سرمایه‌گذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آن‌ها مکررا زمان‌های عملکرد ضعیف را پشت سر می‌گذارند به این‌ امید که ارزش دارایی‌ها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاه‌مدت جبران شود.

آشنایی با شیوه‌های سرمایه گذاری

به‌طور کلی،‌ دو شیوه کلی برای انجام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:

۱. سرمایه‌گذاری فعال

سرمایه‌گذاران از استراتژی سرمایه‌گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال دارایی‌های موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام به‌‌خصوص را خریداری می‌کند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.

۲. سرمایه‌گذاری غیرفعال

هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایه‌گذاران در این استراتژی دارایی‌های خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند؛ در دیدگاه میان مدت برای سیو سود عوض، آن‌ها پول خود را در صندوق‌های مشخصی مانند صندوق‌های قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه‌گذاری شاخصی که سعی می‌کنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار می‌دهند.

تریدینگ چیست؟

تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه‌گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدر‌ها معمولا دارایی‌های خود را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش دارایی‌ها سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود می‌برند. از سوی دیگر معامله‌گران به‌جای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایه‌گذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار می‌رود قیمت دارایی پیش برود تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.

تریدینگ چیست؟

سرمایه‌گذاران معمولا منتظر می‌مانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدر‌ها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیان‌آور استفاده می‌کنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایه‌گذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه‌ خود را حفظ کند.

شیوه‌های تریدینگ

تریدر‌های از سبک‌های معاملاتی مختلفی استفاده می‌کنند، برخی از این سبک‌ها در ادامه آورده شده است:

۱. اسکالپینگ

اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته می‌شود که تریدر برای کسب سود‌های متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده می‌کند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.

۲. معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز باز و بسته می‌کنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش می‌دهد.

۳. معامات پوزیشن

هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند می‌گویند.

۳. معاملات سوئینگ

به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیت‌ها ممکن است برای روز‌ها تا هفته‌ها با این روش حفظ شوند.

سوشیال تریدینگ چیست؟

سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان می‌دهد از تاکتیک‌های معاملاتی تریدر‌های باتجربه‌تر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرم‌ها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند؛ در این پلتفرم‌ها تریدر‌های مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و در مورد تحلیل‌ها بحث می‌کنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدر‌ها یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های سوشیال تریدینگ است.

سوشیال تریدینگ چیست؟

مزایای سوشیال تریدینگ

  • به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک می‌کند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آن‌ها می‌توانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آن‌ها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
  • کار با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری‌ ایده‌ها به تریدر‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
  • در زمان بسیاری از ترید‌های دیگر صرفه‌جویی می‌شود، چرا که آن‌ها همه چیز را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارز‌ها، کالا‌ها و ارز‌های دیجیتال استفاده کرد.

تفاوت‌های تریدینگ و سرمایه‌ گذاری

جدا از تفاوت‌هایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه‌گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:

بازار‌های مالی

بازار سهام (Stock) محبوب‌ترین نوع دارایی در بین سرمایه‌گذاران است. این نوع بازار‌ها نشان دهنده سرمایه‌گذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینه‌ی مناسبی برای سرمایه‌گذاری بلند مدت محسوب می‌شود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان می‌دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران سایر دارایی‌ها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند علاوه صندوق‌ها مالک کالا‌هایی مانند طلا نقره و حتی ارز‌های دیجیتال باشد. اما ترید‌ها نسبت به سرمایه‌گذاران در زمینه‌های بیشتری فعالیت می‌کنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارز‌ها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدر‌ها با نوسانات است، معمولا از بازار‌های بی‌ثبات‌تر استفاده می‌کنند.

بازار‌های مالی

تریدر‌های برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده می‌کنند، اما سرمایه‌گذاران معمولاً دارایی‌ها را به طور کامل خریداری می‌کنند. CFD‌ها ابزار‌های مالی هستند که به ترید‌ها اجازه می‌دهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما می‌توانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.

تحقیق و تحلیل

یکی دیگر از تفاوت‌های بین تریدر و سرمایه‌گذار، نحوه تحقیق و تحلیل‌های آن‌ها از بازار است. سرمایه‌گذاران معمولا بر روی تحلیل‌های بنیادی تمرکز می‌کنند. در این نوع، یک سرمایه‌گذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایه‌گذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی می‌کند.

تحقیق و تحلیل

در صورتی که تریدر‌ها بیشتر به تحلیل‌های تکنیکال می‌پردازند. در این نوع تحلیل تریدر‌ها به مشاهده نمودار‌های قیمت و تجزیه و تحلیل روند‌ها، الگو‌ها و نشانه‌ها می‌پردازند تا پیش‌بینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت می‌کند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می‌شود.

سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

معاملات روند

این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معامله‌گر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکان‌پذیر باشد.

خط مقاومت و حمایت

در این استراتژی تریدر‌ها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود می‌کنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته می‌شود. سطح مقاومت نقطه‌ای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش می‌یابد. پس از یافتن این مکان‌ها، معامله‌گران می‌توانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.

معاملات شکست مقاومت

تریدر با این استراتژی می‌تواند با پیدا کردن دارایی‌هایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کرده‌اند سود کسب کند. شکست‌ها ممکن است سیگنال‌های قدرتمندی باشند، به‌ویژه زمانی که توسط سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال تأیید شوند.

ریسک و مدیریت آن

هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایه‌گذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته می‌شود.
  • ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.

هر سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایه‌گذاری‌ها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از دارایی‌ها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدر‌ها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
  • ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته می‌شود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین می‌تواند منجر به ضرر و زیان شما شود.

معامله گران می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:

  • انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
  • تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
  • اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج

تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟

هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان داده‌اند که استراتژی‌های مؤثری برای بهره‌مندی از بازار‌های مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:

  • اهداف مالی شما
  • ریسک‌پذیری شما
  • دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
  • میزان تلاشی که می‌خواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایه‌گذاری‌های خود صرف کنید.
  • مقدار پولی که برای شروع دارید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

سرمایه‌گذار کیست؟

سرمایه‌گذار شخصی است که بر اساس تحلیل‌های بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری می‌کند.

تریدینگ یا معامله‌گری چیست؟

یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها دارایی‌ها را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند.

کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری بهتر است یا تریدینگ؟

هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسک‌پذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیده‌اند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمی‌رود، تعداد زیادی از مردم تلاش می‌کنند به معامله‌گر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال می‌کند که معامله‌گری نمی‌تواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه می‌خوانید.

«هرگز نفروشید»؛ این توصیه‌ای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو می‌کند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل می‌کرد.

کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود به‌عنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایه‌گذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.

اینکه کارتر [مانند اغلب معامله‌گران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینه‌های غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمی‌رسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.

با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که می‌خواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده می‌گیرند. او می‌گوید:

اگر من ثروت کلانی به دست نیاورده‌ام تنها دلیلش این است که دارایی‌هایم را به فروش رسانده‌ام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریده‌ام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریده‌ام، اما هرگز آنها را به‌اندازه کافی نگه نداشته‌ام.

نمی‌توانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شده‌ام، بنابراین صرفاً می‌خواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:

شما با سود معامله ثروتمند نمی‌شوید. با داشتن دارایی‌های ارزشمند ثروتمند می‌شوید.

سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.

ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در اینجا ساده‌ترین الگوی ثروت دومرحله‌ای که من می‌شناسم، ارائه شده است:

۱. باید دارایی‌هایی بخرید که فکر می‌کنید دارای ارزش بالایی هستند.

۲. نباید آنها را بفروشید.

همه تصور می‌کنند انتخاب دارایی‌های مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود می‌کند.

از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت می‌کنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمت‌ها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارت‌های بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشته‌اند.

همه چیز به‌طور مداوم بالا می‌رود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل می‌کند و می‌دانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر به‌طور کلی با این موضوع دست‌وپنجه نرم می‌کند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غول‌پیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر می‌توانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟

قیمت‌ها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها می‌نویسیم و سپس می‌گوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ می‌کنیم و به تبع آن همه اعداد بالا می‌روند. آیا قیمت‌ها کار دیگری جز بالا رفتن می‌توانند انجام دهند؟

تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالات‌متحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا می‌دانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.

اگر چاپ پول قیمت‌ها را به‌صورت یکنواخت تغییر می‌داد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازه‌گیری می‌شوند، افزوده می‌شد. از آنجا که این اتفاق رخ نمی‌دهد برخی حوزه‌ها (جایی که پول‌های تازه چاپ‌شده ابتدا جریان می‌یابد) افزایش بیشتری را تجربه می‌کنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزه‌هایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه می‌کنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیه‌ای‌تر و کمتر قانون‌گذاری‌شده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارت‌های پوکمون پیدا می‌کند.

نکته‌ای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا می‌روند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر دارایی‌ها) را از کلاهی به‌صورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دهه‌ای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.

با این حال و علی‌رغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمون‌ها داریم، معمولاً در این قرعه‌کشی که همه می‌توانند در آن برنده شوند، موفق نمی‌شویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما دارایی‌های‌ خود را خیلی زود می‌فروشیم.

یک سرمایه‌گذار با گذشت زمان درآمد کسب می‌کند. او کاری ارزشمندتر از این نمی‌تواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.

چرا می‌فروشیم؟

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمی‌توان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمی‌توانیم اجازه دهیم که بازار از دارایی‌های ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.

طمع سرمایه‌گذار زمانی است که شما چیزی را خریده‌اید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را می‌فروشید، زیرا فکر می‌کنید باهوش‌تر از بازار هستید و یا تفکر کوته‌بینانه بر شما سایه افکنده است.

من در سال ۲۰۱۷ چین ‌لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. می‌دانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه ‌کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و می‌خواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد ‌لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور می‌توانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین ‌لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را به‌راحتی از دست دادم. در واقع من تحت‌تأثیر تفکر کوته‌بینانه قرار گرفتم.

ترس سرمایه‌گذار هنگامی رخ می‌دهد که شما چیزی را می‌خرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون می‌ترسید سودی را که دیگران به دست می‌آورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشسته‌اید. سؤالی که به وجود می‌آید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟

وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکت‌ها انجام می‌دادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهم‌هایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماه‌ها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نه‌تنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایه‌گذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.

تریدر شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

اشتباه نکنید؛ گرگ وال‌استریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیون‌ها به ثروت رسید.

طمع و ترس شما را از یک سرمایه‌گذار به یک تریدر تبدیل می‌کند. تریدر شدن حرفه‌ای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمی‌خواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمی‌توانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.

اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر می‌رسد. این‌طور نیست؟

همه می‌خواهند تریدر شوند. معامله‌گری باحال است. جذابیت دارد. باعث می‌شود احساس زنده‌بودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهره‌وری، سلامت روانی و همچنین ویران‌کردن سبد سرمایه‌گذاری‌تان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.

اگر مردم می‌دانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغل‌هاست، شغلی که صرفاً اگر به‌طور مداوم کسب سود کنید، می‌شود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر می‌کنند می‌توان با نشستن روی سنگ دیدگاه میان مدت برای سیو سود توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن می‌توانند در این حوزه مسلط شوند.

وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل می‌شود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تمام‌وقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوش‌شانس هستید!

خوش‌شانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمی‌آید. پس چرا به‌دنبال کار دوم هستید؟ به‌ویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزش‌تر استفاده کنید.

هنگامی‌که شما دارایی‌ای را می‌خرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بی‌معناست. به‌صورت پیش‌فرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط به‌طور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.

فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی ‌که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار می‌کند؛ نه به‌صورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ می‌دهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که می‌داند چه کاری دارد انجام می‌دهد. چرا باید چنین گزینه‌ای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج می‌کنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را می‌فروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.

کمبود یک ذهنیت باعث می‌شود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول می‌زنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر می‌دهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایه‌گذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.

در عوض ما (سرمایه‌گذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم دارایی‌های بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.

اگر شما به سرمایه‌گذاری‌تان در زمانی که آن را انجام می‌دهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیب‌وغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید به‌صورت پاره‌وقت و ضعیف معامله کنید.

یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایه‌گذار باشید و سپس سعی کنید تا می‌توانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایه‌گذاری کنید.

ثروتمند شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

ثروتمند شدن به‌معنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن به‌معنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگی‌تان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت دارایی‌های ارزشمند برای همیشه است.

تمدن این کار را از آنچه فکر می‌کنیم آسان‌تر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا می‌روند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفته‌ایم در سرمایه‌گذاری موفق نمی‌شویم.

روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدی‌مان مبارزه می‌کنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایه‌گذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن می‌دانیم.

کارتر تیز مجبور شد این درس را به‌سختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیه‌ها کاملاً توجه می‌کند:

من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کرده‌ام، همه آنها یک‌چیز می‌گفتند: مهم‌ترین چیز داشتن دارایی است. اگر می‌خواهید ثروت داشته باشید، فقط باید دارایی‌های بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

شما با کسب سود معامله ثروتمند نمی‌شوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند می‌شوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که می‌خواهید برای همیشه آن‌ها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.

آموزش نوسان گیری در سهم و نکات کلیدی آن

نوسان گیری سهم در بورس

نوسان گیری در بورس به عنوان یکی از فعالیت های سرمایه گذاران محسوب می شود و در این مقاله قصد داریم در خصوص فاکتورهای نوسان گیری در بورس صحبت کنیم. به طور کلی روش های مختلفی برای کسب سود و بازدهی در بازار سرمایه وجود دارد و بر همین اساس سرمایه گذار در بازار سرمایه می تواند به دو روش بازدهی کسب کند که شامل سود سرمایه ای و سود نقدی با حضور در مجامع است. كسب سود سرمايه اي که شامل نوسان قیمت سهام در بازار است و معمولا روش دشوار تری است ولی به دلیل جذابیت آن و ایجاد هیجان برای کسب سود سریع، عمده سرمایه گذاران نیز در بازار سرمایه به دنبال این روش برای کسب بازدهی هستند. به همین دلیل قصد داریم در این مقاله در خصوص نوسان گیری در بورس و روش های آن صحبت کنیم.

احتمالا تا به حال در مورد نوسان گیری توسط سرمایه گذاران در بازار بسیار شنیده اید و یا مقالات زیادی نیز در این خصوص مطالعه کرده اید ولی تا به حال نیز به یک روش درست و منطقی برای کسب بازدهی با استفاده از این روش نرسیده اید. اما سوال اینجاست که آیا با روش ها و تکنیک های فعلی سرمایه گذار به راحتی می تواند در بازار نوسان گیری کند؟؟ ریسک کسب بازدهی در نوسان گیری به چه میزان است و یا برخی سوالات دیگر که قصد داریم در این مقاله به یک نتیجه گیری کلی در این خصوص برسیم.

تعریف نوسان گیری در بورس

قبل از توضیح در مورد نوسان گیری بهتر است ابتدا نوسان را توضیح دهیم. نوسان را میتوان تغییرات قیمت سهام در کوتاه مدت نام برد و افرادی که در بازه زمانی کوتاه مدت کار میکنند و از نوسان قیمت ها استفاده می کنند را نوسان گیر می گویند. معمولا درصدهای نوسان گیری در بورس برای یک معامله گر حرفه ای بین 5 تا 10 درصد است و هیچ سرمایه گذاری با این هدف هیچ وقت ریسک بیشتری را متحمل نمی شود.

حال سوال اینجاست که آیا همه سرمایه گذاران می‌توانند در بازار سهام نوسان گیری کنند؟؟ پاسخ به این سوال خیر است چرا که نوسان گیری در بازار سهام و یا سایر بازارهای مالی نیاز به تجربه و شناخت بازار و داشتن مهارت در تابلوخوانی و بازار خوانی دارد و می توان گفت که هر سرمایه گذاری قادر به انجام این کار نیست. ممکن است گاهی اوقات بسیاری از سرمایه گذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای کوتاه مدت، به دنبال نوسان گیری باشند اما طولی نمی کشد که متضرر می شوند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند چرا که همانطور که در بالا گفته شد نوسان گیری به دانش و تجربه و مهارت خاصی نیاز دارد و چه بسا بسیاری از افراد ماهر و پرتجربه در بازار هم متحمل زیان می شوند. تجربه شخصی بنده و صحبت با بسیاری از معامله گران بازار نیز موید همین مطلب می باشد که نوسان گیری در بلند مدت به زیان سرمایه گذار ختم خواهد شد و شاید درصد کمی از سرمایه گذاران با استفاده از این نوع روش معاملاتی در بازار منتفع می شوند و عده زیادی از سرمایه گذاران که با هدف نوسان‌گیری و به صورت کوتاه مدت وارد سهم می‌شوند ؛ متحمل زیان می‌شوند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست میدهند.

البته افرادی که در بازار سرمایه به دنبال نوسان گیری هستند به دو دسته تقسیم می شوند که شامل موج و موج سوار هستند.دسته اول سرمایه گذارانی هستند که شروع کننده یک موج در یک صنعت یا سهم می باشند. بدین صورت که ابتدا در یک سهمی آرام آرام شروع به خرید می‌کنند و زمانی که سهم به اصطلاح خشک شد، سهم را صف خرید و شروع به پخش اخبار مثبت در سایت ها و شبکه های اجتماعی می‌کنند. با پخش اخبار مثبت، رفته رفته عوام بازار وارد سهم می شوند و شاهد صف خریدهای پرحجم در سهم هستیم. در این مرحله موج سوار ها وارد سهم می شوند و در واقع این افراد کسانی هستند که اخبار به هر دلیلی به گوششان می‌رسد و به دنبال خرید سهم هستند. قیمت سهم افزایش می یابد ( معمولا 15 تا 20 درصد ) و رفته رفته عرضه سهام شرکت نیز زیاد می شود و موج ( گروه اول ) از سهم خارج می‌شوند. حال اگر بازیگر جدید در این مرحله وارد سهم شود شاهد ادامه افزایش قیمت هستیم در غیر این صورت سرمایه گذارانی که در مرحله آخر رشد سهم و صرفا به دلیل اخبار مثبت وارد سهم شده اند، زیان و در نهایت هم با شناسایی زیان از سهم خارج می شوند.

نوسان گیری در بورس چیست

چگونه می توان در بازار بورس نوسان گیری کرد؟

1/ نوسان گیری با تحلیل تکنیکال:

یکی از روش های نوسان گیری در بازار سرمایه که امروزه بسیاری از سرمایه گذاران از آن استفاده می کنند تحلیل تکنیکال است. چرا که سرمایه گذاران در این روش با استفاده از نمودارها در بازه های زمانی کوتاه مدت سهمی را خریداری می کنند و پس از چند درصد رشد قیمتی آن را می فروشند به عنوان مثال باید گفت خرید سهم در محدوده های حمایتی که معمولا با اقبال بازار مواجه است می تواند یکی دیدگاه میان مدت برای سیو سود از این روش ها باشد. البته برخی از نسبت ها نیز در تحلیل تکنیکال می تواند برای نوسان گیری مناسب باشد که یکی از این نسبت ها ATR و یا اندیکاتور AVERAGE TRUE RANGE است.

2/ نوسان گیری به کمک جو حاکم بر بازار:

گاهی اوقات مشاهده می شود که انتشار یک خبر موجب رشد دست جمعی سهام یک گروه می شود حال ممکن است خبر در حد شایعه باشد. در این حالت نیز می توان همگام با خبر سهم را خرید و در یک موقعیت مناسب آن را فروخت و شناسایی سود انجام داد.

3/ نوسان گیری به کمک اطلاعات نهائی:

گاهی اوقات مشاهده می شود که از جانب شخصی اطلاعاتی از وضعیت شرکت به دست شما رسیده که ممکن است این خبر افزایش سود شرکت و یا افزایش سرمایه پیش رو و یا … باشد. در این حالت نیز ممکن است این خبر دست به دست بچرخد و موجب رشد سهام شرکت شود . حال شما ممکن است به محض رسیدن خبر سهم را خریده و در پایان ساعت معاملات نیز با رشد قیمتی سهم آن را بفروشید و نوسان گیری کنید.

نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی

برای نوسانگیری در بورس برخی از سرمایه گذراران از فیلترهای کاربردی در بورس نیز استفاده می کنند. فیلترهای کاربردی در بورس فیلترهایی هستند که با استفاده از آنها میتوان برخی از سهام موجود در بازار را انتخاب کرد و خرید و فروش های کوتاه مدت داشت. به عنوان مثال زمانی که آخرین معامله 3 درصد بالاتر از قیمت پایانی سهم باشد میتوان با توجه به حجم معاملاتی که در بازه رو به بالا در سهم معامله می شود احتمال بالایی را برای رشد سهم در فردا در نظر گرفت و یا خرید سهم در صف فروش با در نظر گرفتن یک سری شرایط و … میتوان انتظار نوسان گیری را داشت.

نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی

نشانه های نوسان گیری در بازار

حال سوال اینجاست که در سهم چگونه نوسان گیری کنیم و چه معیارهایی برای شناخت نوسان گیری در سهم وجود دارد. در بخش زیر قصد داریم برخی از نشانه های نوسان گیری در سهم را اندکی توضیح دهیم.

1/ سفارش چینی در یک حجم مشخص

نوع سفارش گذاری در سهم می تواند یکی از نشانه های نوسان گیری در سهم باشد. همچنین گاهی اوقات در برخی از سهم هایی که در محدوده +2% معامله می شوند شاهد سفارش هایی با حجم بالا در محدوده پایین تر هستیم. به عنوان مثال سهم در محدوده 102 تومان در حال معامله است ولی در بخش تقاضا در محدوده 101 تومان حجم سفارشات بالایی را مشاهده میکنیم. این به خودی خود نشان میدهد که این سفارش به دلیل ایجاد انگیزه در سرمایه گذاران برای خرید سهام ایجاد شده و در واقع به نوعی اردر حمایتی در سهم می باشد. البته حالت عکس این قضیه هم وجود دارد به عنوان مثال سهم در محدوده -3% و در قیمت 95 تومان در حال معامله است ولی در محدوده 97 تومانی سفارش فروش با حجم بالایی قرار داده شده است . این نشان میدهد که فعلا اجازه رشد قیمتی به سهم داده نمی شود و به همین دلیل عرضه برای سهم افزایش می یابد و روند قیمتی سهم را دچار مشکل می‌کند.

2/ ایجاد شایعه در سهام با هدف افزایش و یا کاهش قیمت سهم

از دیگر مولفه‌هایی که میتواند موجب نوسان گیری در سهم شود سفته بازی است. هنگامی که سرمایه گذاران قصد سفته بازی در سهمی را دارند ( مقاله کامل در خصوص سفته بازی را در لینک بخوانید) ابتدا به خرید سهم در طی روزهای مختلف و با کدهای مختلف اقدام می کنند تا به اصطلاح شناوری موجود در سهم را جمع کنند و سپس با انتشار اخبار مثبت در سایت ها و کانال ها و کلیه شبکه های اجتماعی سرمایه گذاران دیگر را ترغیب به خریدن سهم می کنند و بعد از رشد قیمتی سهم در طی چند روز اقدام به فروش سهم و شناسایی سود میکنند و خریداران در قیمت های بالاتر نیز متضرر می شوند و یا دیدگاه میان مدت برای سیو سود در حالت عکس قضیه برخی از سرمایه گذاران با انتشار اخبار منفی در سهم با هدف کاهش قیمت سهم و خرید بیشتر اقدام به انتشار خبرهای منفی در خصوص سهام شرکت میکنند تا سهم مورد نیاز خود را در بازار جمع آوری کنند و بعد از آن قیمت سهام شرکت را افزایش دهند.

3/ معاملات صوری

شاید بسیار مشاهده کرده باشید که در نمادی معاملات دو طرفه بین حقیقی ها، حقوقی ها و حقیقی با حقوقی ها انجام شده باشد که معمولا این کار با هدف های مختلفی انجام می شود. گاهی اوقات این معاملات در جهت فروش سهم به یک کد حقوقی با کد شخصی است. گاهی اوقات هم با هدف جا به جایی سهم و سپس افزایش قیمت سهم انجام میگیرد و یا این جا به جایی ها در جهت افزایش حجم معاملات است.

نشانه های نوسان گیری در بازار

در کل میتوان گفت که معاملات در بسیاری از سهم ها با استفاده از روش های گفته شده انجام می شود که برخی از سرمایه گذاران با استفاده از فرمول های تابلو خوانی در بورس قادر به تشخیص آن بوده و میتوانند از آن استفاده کنند ولی در نهایت دود آن به چشم کسانی می رود که صرفا با دانش اندک در این بازار معامله می کنند و قادر به تشخیص وضعیت های توضیح داده شده نخواهند بود و این سرمایه گذارن نیز بازندگان اصلی نیز به حساب می آیند. در کل برای نوسان گیری در سهم نیاز است که به تحلیل تکنیکال کلاسیک مسلط باشید، تجربه فعالیت در بازار سرمایه را داشته باشید، تابلو خوانی و فیلتر نویسی بدانید. در غیر این صورت هیچ راهکار ساده ای برای نوسانگیری در بورس وجود ندارد و عمده صحبت هایی که در خصوص نوسان گیری وجود دارد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.

چگونه سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم.

انتخاب سهم مناسب برای نوسان گیری کاری بسیار سخت در بازار سرمایه به حساب می آید و بیشتر سرمایه گذارانی که به دنبال پیدا کردن سهام مناسب برای نوسان گیری هستند عمدتا در خرید سهم دچار اشتباه شده و زیان می کنند. اما سوال اینجاست که چگونه یک سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم. در بخش بالا گفتیم که تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی است که سرمایه گذاران برای نوسان گیری از آن استفاده میکنند. در تکنیک های معامله گری با خط روند توضیح دادیم که اگر بتوانیم ساختار معاملاتی با خط روند را بشناسیم؛ قادریم سود های کوتاه مدت خوبی را در بازار کسب کنیم و یا اگر برخی از تکنیک های تابلو خوانی در بورس را بدانیم به سادگی قادریم در بازار نوسان های کوتاه مدت بگیریم. بنابراین بهترین روش برای نوسان گیری در بازار سرمایه وجود ندارد و سرمایه گذاران بهتر است به دنبال این روش برای کسب سود در بازار نباشند. البته تکنیک های معاملاتی در تحلیل تکنیکال میتواند کمک بسیاری به این موضوع کند. پس زمانی به دنبال نوسان گیری در بورس باشید که به اندازه کافی در این بازار حرفه ای شده باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.