فیلم آموزشی کامل تحلیل تکنیکال با محسن قاسمی
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است. تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
از منظر تاریخی تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده معایب نمودار های کندل استیک از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
هنر تحلیل تکنیکال
هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و معایب نمودار های کندل استیک سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را اتخاذ نماید.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد. استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم. تحلیل تکنیکال، دانش ثبت معایب نمودار های کندل استیک تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
تعاریفی که معمولا برای تحلیل تکنیکال بیان می شود:
1️⃣ تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت؛
2️⃣ تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال؛
3️⃣ روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار؛
انواع چارت یا نمودار
در همه روش های تکنیکال اولین و مهمترین ابزار جهت تحلیل، در اختیار داشتن نمودار یا چارت یک سهام می باشد. هر نمودار از دو مولفه اصلی زمان ( محور افقی) و قیمت (محور عمودی ) تشکیل شده است. پس در هر لحظه از زمان یک نقطه دیتا برای هر سهم موجود می باشد. که بر مبنای اینکه این دیتا مربوط به چه مقطع زمانیست. نمودار ها به انواع تایم فریم های مختلف مثل ماهیانه، هفتگی، روزانه و ساعتی و غیره تقسیم می شود. بطور مثال در تایم فریم ماهیانه هر نقطه-دیتا نشانگر قیمت آن سهم در ماه مربوطه می باشد.
نمودار حسابی یا لگاریتمی ؟
از منظر رسم انواع نمودار ها به دو دسته حسابی و لگاریتمی تقسیم می شوند. نمودارها معمولا بصورت خام (قیمت سهام) از طرف کارگزاری ها یا بروکرها تحت پلتفرم های معاملاتی مثل متاتریدر در اختیار سرمایه گذاران قرار می گیرد. که به این نمودارها حسابی گفته می شود. در صورتیکه از مقادیر قیمت لگاریتم گرفته شود و نمودار اصلاح گردد. نمودار نیمه لگاریتمی میگردد.(عرفا این نمودارها را لگاریتمی می نامند.) پس از لگاریتمی شدن نمودار دیگر بجای اینکه با قیمت سهام روبرو باشیم در واقع با درصد تغییر قیمت مواجه خواهیم شد. که این امر برای هر سرمایه گذاری اهمیت فراوانی دارد. اجازه بدید با یک مثال به این مسئله بپردازیم.
مثال کاربردی
فرض کنید شما بعنوان یک سرمایه گذار یک سهم را در قیمت 400 تومان خریداری کرده اید و در قیمت 2400 تومان فروختید. در این صورت شما 2000 تومان سو د کرده اید و به نسبت سرمایه اولیه (400) تومان شما 500% سود کرده اید. حال حالتی را درنظر بگیرید که شما یک سهم را 3000 تومان خریداری کرده اید. و در قیمت 5000 تومان فروخته اید. در این حالت نیز شما 2000 تومان سود کرده اید. ولی آیا ارزش این 2000 تومان معایب نمودار های کندل استیک با حالت اول برابر است؟ قطعا اینچنین نیست.! چرا که در حالت دوم سرمایه اولیه شما (3000) تومان بوده و درصد سود شما 75% درصد خواهد بود.
دقیقا فرق نمودار حسابی و لگاریتمی همین است. در نمودار حسابی چون فقط با قیمت سروکارداریم درصد سود نشان داده نمی شود. ولی در نمودار لگاریتمی ما با تغییرات قیمت که نشان دهنده درصد سود می باشد، روبرو هستیم. هرچه اختلاف قیمتی در نمودار بیشتر باشد فرق نمودار حسابی و لگاریتمی بیشتر نمایان می گردد.
9 مورد از بهترین الگو های بسیار معروف در کندل شناسی ارز دیجیتال
ساعت24- بهترین الگوها در کندل شناسی در حقیقت الگوهای بسیار پر طرفدار در کندل شناسی میباشند که به معرفی بهترین و معروف ترین آنها میپردازیم.
اگر اطلاعات و داده ها را در بازار گذشته بررسی کنیم و با در نظر گرفتن آن ها، اتفاقات قیمتی در آینده را پیش بینی کنیم، در واقع تحلیل تکنیکال انجام داده ایم. این تحلیل به ما کمک می کند تا تشخیص دهیم که ارز دیجیتال تا چه حدی افزایش پیدا می کند، همچنین می توانیم حد کاهش آن را مشخص کنیم و مقدار سود و زیان خود را تعیین کنیم. در این مقاله کندل شناسی ارز دیجیتال را به شما معرفی می کنیم پس با ما همراه شوید.
نمودار شمعی
در کندل شناسی ارز دیجیتال نمودار های گوناگونی وجود دارند که عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی
لازم به ذکر است که نمودار شمعی تاثیر گذار ترین و رایج ترین نوع نمودار به شمار می آید.
مبدا اصلی نمودار شمعی کشور ژاپن می باشد و بیش از یک قرن است که مورد استفاده قرار می گیرد، این نمودار از رنگ های مختلفی استفاده می کند و حرکت قیمتی را به صورت تصویر مشخص می کند. برای مثال شمع مثبت که به معنی افزایش می باشد به رنگ سبز، و شمع قرمز که به معنی کاهش می باشد به رنگ قرمز مشخص می شود.
نمودار شمعی در بازه ی زمانی مد نظر به چهار قسمت مهم تقسیم می شوند:
1.قیمت باز شدن یا همان open
2.قیمت بسته شدن یا همان close
3.پایین ترین قیمت یا همان low
4.بالاترین قیمت یا همان high
کندل استیک
کندل استیک یکی از بهترین نمودار ها در تحلیل تکنیکال به شمار می آید، کندل در لغت به معنی شمعدان بوده و اولین بار توسط فروشندگان برنج در ژاپن به کار گرفته شده است، بدین صورت که آن ها با استفاده از کندل قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی را پیش بینی می کردند.
اگر بخواهیم تعریف دقیق و ساده ای از کندل را بیان کنیم باید بگوییم کندل نوعی نمودار قیمتی محسوب می شود که به وسیله ی آن قیمت های بالا، بسته شدن، باز شدن و پایین یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی خاص مشخص می شود، به عبارت دیگر کندل استیک ها موقعی مورد استفاده قرار می گیرند که قیمت سهم متغیر باشد.
دقت کنید الگوهای کندل استیک معمولا زمانی مورد توجه قرار می گیرند که سهام در نقطه ی حمایت و مقاومت قرار داشته باشد، تا شخص خریدار بتواند قیمت های مناسبی را برای خرید سهام انتخاب کند و از سهم مورد نظر سود کافی را دریافت کند. در نظر داشته باشید با مطالعه ی الگوهای کندل شناسی ارز دیجیتال می توانید موقعیت های مالی بازار را پیش بینی کنید و موفقیت آمیز عمل کنید.
انواع الگوهای کندل شناسی ارز دیجیتال
ماروبزو یا (Marubozu):
ماروبزو دو دسته ی مشکی و سفید را شامل می شود.
اگر سهام روند نزولی را طی کند و سایه ی بالایی و پایینی در آن مشاهده نشود، ماروبزو مشکی آشکار می شود، یکی از نتایج این کندل این است که فروشندگان برای فروش فشار بیشتری را وارد می کنند، در این وضعیت قیمت باز شدن سهم با قیمت سقف آن برابر می شود و قیمت بسته شدن نیز با قیمت کف برابری می کند.
هنگامی که کندل روند صعودی را طی کند و سایه بالایی و پایینی مشاهده نشود، ماروبزو سفید خود را نمایان می کند. از نتایج این کندل، می توان به فشار بیشتر خریداران اشاره کرد، در این وضعیت قیمت باز شدن با قیمت کف یکسان می شود و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابری می کند.
کندل دوجی یا Doji
دوجی به نمودار های شمعی اشاره می کند زیرا قیمت شروع و پایان آن با یکدیگر برابر می باشد، همچنین دوجی ها از بدنه ی نازک برخوردار می باشند که به طور عمده به صورت یک خط نازک و باریک نمایان می شوند.
تردید میان خریداران و فروشندگان نتیجه ای است که از دوجی ها برداشت می شود، به طوری که در بعضی مواقع دوجی ها بعد از ماروبزو سفید مشاهده می شوند، این وضعیت به این معنی است که خریداران نیروی خود را از دست داده اند و برای اینکه سهم روند صعودی خود را ادامه دهد به خریداران جدید تری نیازمند می باشند.
اگر دوجی ها بعد از ماروبزو سیاه مشاهده شوند به این معنی است که تعداد فروشندگان سهام کم می باشد و برای ادامه ی روند نزولی سهم، به فروشندگان جدید با نیروی بیشتری نیاز می باشد.
الگوی چکش یا Hammer
الگوی چکش هنگامی تشکیل می شود که روند نزولی طی شود، این الگو سه خصوصیت اصلی دارد که به شرح زیر می باشد:
بدنه کندل در قسمت بالای آن می باشد.
سایه پایینی بلند باشد یعنی حدود دو تا سه برابر بدنه باشد.
سایه بالایی نداشته باشد یا خیلی کوتاه باشد.
در کندل شناسی ارز دیجیتال اگر رنگ بدنه سفید باشد نشانگر این است که الگو برای بازگشت از قدرت بالایی برخوردار می باشد، یعنی قیمت سهم افزایش پیدا می کند و شخص خریدار سود می کند.
الگوی دارآویز یا Hanging Man
این نوع الگو معمولا در انتهای روند صعودی به وجود می آید و به این معنی می باشد که الگو روند نزولی را طی می کند، به عبارت دیگر می معایب نمودار های کندل استیک توان گفت سهم در خط مقاومت ایجاد می شود. از خصوصیات مهم این الگو می توان به این مورد اشاره کرد که بدنه ی کندل در قسمت بالای آن قرار می گیرد.
لازم به ذکر است اندازه ی سایه ی پایین حداقل دو برابر بدنه ی کندل می باشد و این کندل سایه ی بالایی نداشته یا اگر داشته باشد بسیار کوتاه می باشد. رنگ بدنه ی مشکی بیانگر این است که الگو برای برگشت از قدرت بالایی برخوردار می باشد.
الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer
الگوی Inverted Hammer مانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی به وجود می آید، بنابراین می توانیم بگوییم که الگوی چکش معکوس با الگوی چکش مشابه می باشند. در این الگو، بدنه در انتهای آن قرار می گیرد و اندازه ی بدنه نصف سایه بالایی می باشد. رنگ سفید بدنه ی الگو به این معنی است که الگو برای بازگشت از قدرت بیشتری برخوردار می باشد.
الگوی هارامی یا Harami
کلمه ی هارامی به معنای باردار بودن می باشد و ریشه ی ژاپنی دارد. در نظر داشته باشید این الگو دو کندل را در برمیگیرد، بدین صورت که کندل اول نقش مادر و کندل دوم نقش فرزند را ایفا می کند.
پس از مشاهده و بررسی این کندل، متوقف شدن یا کند شدن روند حرکت نتیجه می شود. لازم به ذکر است که این کندل ها رنگ ثابتی نداشته و رنگ های متفاوتی را در برمیگیرند. مثلا اگر کندل مادر به رنگ سفید باشد، کندل کودک مشکی رنگ می شود.
الگوی ستاره ثاقب یا Shooing Star
این الگو زمانی به وجود می آید که نمودار در انتهای روند صعودی قرار داشته باشد، در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی قرار داشته و سایه ی بالایی دو برابر بدنه می باشد.
الگوی انبرک پایینی
این الگو دو شمع دارد که هرکدام رنگ های متفاوتی را در برمی گیرند، شمع نزولی به رنگ مشکی می باشد و نخست این شمع به وجود می آید، همچنین اندازه ی بدنه ی این شمع بزرگ است و فاقد سایه می باشد یعنی هیچگونه سایه ای را تشکیل نمی دهد.
پس از این که شمع اول به طور کامل تشکیل شد، زمان تشکیل شمع دوم فرا میرسد که در چارچوب قیمتی شمع اول قرار دارد. در نظر داشته باشید شمع دوم عمدتا به صورت دوجی یا چکش معکوس نمایش داده می شود.
الگوی ستاره ی صبحگاهی
این الگو از سه شمع برخوردار می باشد، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی نتیجه ای است که از این نمودار برداشت می شود. الگوی ستاره ی صبحگاهی در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و هر شمع پیام خاصی را بیان می کند.
شمع اول نزولی بوده و پرقدرت می باشد.
شمع دوم سایه ندارد و از بدنه ی بزرگی برخوردار نمی باشد. این شمع می تواند هم به شکل صعودی و هم به شکل نزولی تشکیل شود.
شمع سوم در مقایسه با شمع دوم از حالت صعودی برخوردار می باشد.
توجه داشته باشید کندل شناسی ارز دیجیتال، به تنهایی تحلیل مناسبی به شمار نمی آید و نباید تنها به آن تکیه کرد، بنابراین باید روش های دیگر نیز مطالعه شود تا اطلاع وسیع تری از بازار به دست بیاید.
کندل شناسی ارز دیجیتال انواع گوناگونی دارد و تقریبا 19 مورد را شامل می شود، شما می توانید برای اطلاع بیشتر از انواع دیگر کندل ها، به سایت اینترنتی ما مراجعه کنید.
الگوی چکش (Hammer Pattern) و چکش وارونه ؛ معرفی به همراه آموزش استفاده
دو الگوی چکش و چکش وارونه کاربرد بسیاری در نمودارها دارد و استفاده از آنها میتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار کاربران و سرمایهگذاران بازار قرار دهد. این دو الگو را میتوان معایب نمودار های کندل استیک در وب سایتهای تحلیلی مانند تریدنیگ ویو (Tradingveiw) استفاده کرد و از مزایای آن سود برد. در این مقاله به معرفی دو الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
الگوی چکش (Hammer Pattern) چیست؟
چکش یک الگوی قیمت در نمودار شمعی است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که یک رمز ارز به میزان قابلتوجهی پایینتر از نقطه آغازین آن معامله شود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت آغازین بسته شود. این الگو یک کندل چکشی شکل را تشکیل میدهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است و نشان دهنده سطوح حمایتی یا مقاومتی است. بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است در حالی که سایه، قیمتهای بالا و پایین را برای دوره نشان میدهد.
الگوی چکش چگونه کار میکند؟
الگوی چکش پس از کاهش قیمت یک ارز اتفاق میافتد. الگوی چکش نشان میدهد بازار در تلاش است تا کف قیمت را تعیین کند. چکشها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف قیمت هستند. چکشها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند کندل در حال کاهش قبل از آنها باشند. الگوی چکش باید شبیه “T” روی نمودار باشد. T نشان دهنده پتانسیل یک کندل چکشی است.
اگر کندل بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش، بسته شود به اصطلاح تایید اتفاق میافتد. در حالت ایده آل این کندل تایید، پتانسیل خرید را نشان میدهد. معاملهگران معمولاً به دنبال وارد کردن موقعیتهای خرید یا خروج از موقعیتهای کوتاه در خلال کندل تایید یا بعد از کندل تأیید هستند.
چکشها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمیشوند. معاملهگران اغلب از تحلیل قیمت یا روند یا شاخصهای فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استفاده میکنند. الگوی چکش در تمام تایم فریمها از جمله نمودارهای یک دقیقهای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ میدهند.
کندل چکشی (Hammer candlestick) چیست؟
کندل چکشی یکی از انواع استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال که شبیه یک “T” است که به موجب آن، روند قیمت یک ارز به زیر قیمت اولیه خود میرسد و سایه طولانی پایینتری را نشان میدهد. الگوهای کندل چکشی پس از کاهش قیمت ارز و معمولاً طی سه روز معاملاتی رخ میدهند. آنها اغلب سیگنالهایی برای الگوی معکوس در نظر گرفته می شوند.
نمودار کندل چکش، نشان دهنده چیست؟
کندل چکشی یک الگوی معاملاتی صعودی است که ممکن است نشان دهنده این باشد که یک ارز به کف قیمت خود رسیده است و برای تغییر روند در موقعیت قرار گرفته است. کندل چکشی نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین میآورند. مهم این است که برگشت قیمت صعودی باید تایید شود، به این معنی که کندل بعدی باید بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی چکش، بسته شود.
الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer Pattern) چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی چکش وارونه یک چکش برعکس روی نمودار تحلیلی است. این الگو، یک سایه بلند روی نمودار تشکیل میدهد. این پترن همیشه در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد که نشان دهنده تغییر روند قریب الوقوع است. شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی عمل کند.
نحوه تشخیص الگوی چکش وارونه
برای شناسایی الگوی چکش وارونه میتوان از معیارهای زیر استفاده کرد:
- کندل باید پس از یک روند نزولی رخ دهد
- سایه بالایی باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه کندل باشد
- سایه پایین یا نباید وجود داشته باشد یا خیلی کوچک باشد
- بدنه باید در معایب نمودار های کندل استیک انتهای پایین محدوده معاملاتی قرار گیرد
به طور خلاصه، الگوی چکش وارونه در طول یک روند نزولی با سایه بالایی طولانی رخ میدهد که منعکس کننده تلاش برای قیمتهای بالاتر است.
نحوه استفاده از الگوی چکش وارونه
شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری در مورد معکوس شدن روند عمل کند.
- هر چه سایه بالایی طولانیتر باشد، احتمال برگشت بیشتر است.
- یک فاصله کمتر از بسته شدن کندل قبلی، بازگشت قویتری را ایجاد میکند.
- حجم زیاد در لحظهای که چکش معکوس رخ میدهد، احتمال وقوع افزایش قیمت را افزایش میدهد.
- بدنه سفید دارای جهت گیری صعودی است. یک بدنه سیاه دارای جهت گیری نزولی است.
- این الگو یک هشدار در مورد تغییر احتمالی قیمت است.
معایب الگوی چکش وارونه
هیچ الگوی ایده آلی وجود ندارد که در هر زمان و در هر شرایطی کار کند. الگوی چکش وارونه نیز از این قاعده مستثنی نیست. تشخیص این الگو کار سختی نیست. چکش وارونه یک شکل قابل تشخیص را در نمودار نشان میدهد و نمی توان آن را با الگوهای دیگر اشتباه گرفت.
اما نقطه ضعف اصلی در همه استراتژیها و سناریوها این است که ممکن است الگو بدون دلیل شکست بخورد. کندل چکش وارونه ممکن است سیگنالی از یک جهش کوتاه مدت باشد. معاملهگران کم تجربه میتوانند این الگو را با نوع نزولی آن که به Shooting Star معروف است، اشتباه بگیرند چرا که شباهتهای بسیاری از لحاظ ظاهری با یکدیگر دارند.
نکات کلیدی استفاده از الگوی چکش وارونه
وقتی با استفاده از الگوی چکش وارونه شروع به تجزیه و تحلیل تکنیکال یک معایب نمودار های کندل استیک ارز میکنیم، جنبههای خاصی وجود دارد که باید به دنبال آنها باشیم.
تایید الگو چکش وارونه
معیارهای تایید خاصی وجود دارد که معاملهگران باید هنگام انجام معامله با استفاده از کندل چکش معکوس در نظر بگیرند. معامله گر ابتدا باید بررسی کند که طول سایه بالایی بیش از دو برابر بدنه واقعی است. اگر شکلگیری الگوی چکش وارونه با شکاف پایینتر از کندل روز قبل اتفاق بیفتد، احتمال برگشت قویتر است. همچنین حجم معاملات باید در روز شکل گیری الگوی کندل چکش وارونه بالا باشد. حجم بالا به معنای ورود خریداران به بازار و اعمال فشار بر افزایش قیمت ارز است.
روانشناسی الگوی چکش وارونه
روند قبلی ارز باید روند نزولی باشد، به این معنی که قیمت ها باید به پایین ترین حد خود برسند و فشار فروش توسط فروشندگان برای کاهش قیمت اعمال شود. وقتی کندل چکش وارونه شکل میگیرد، نشان میدهد که بازار صعودی است.
شباهت با سایر الگوها
معاملهگران اغلب الگوی چکش وارونه با Shooting Star اشتباه میگیرند. اما باید توجه داشت که الگوی چکش وارونه پس از روند نزولی رخ میدهد در حالی که Shooting Star پس از یک روند صعودی اتفاق میافتد.
دو ابزار مناسب برای معامله
الگوی چکش و چکش وارونه هر دو الگوهای معکوس صعودی هستند که در پایان یک روند نزولی رخ میدهند. در نتیجه، هر دو وارونه یک برگشت قریب الوقوع و تغییر جهت روند را نشان میدهند. نکته مهم اما این است که هر دوی این الگوها، احساسات بازار و هیجانات آن را نشان میدهد و نمیتوان به عنوان ابزاری صرف از آن استفاده کرد. بلکه در کنار سایر الگوها و تحلیلها میتواند برای سرمایهگذاران مفید باشد.
دیدگاه شما