دومین دوره معامله گری و سرمایه گذاری در بازارهای جهانی
اگرچه آموزش و یادگیری بسیار پر اهمیت هست اما تمرین و تکرار و پیاده سازی آموخته های کلاس درس در عرصه عمل بسیار کاربردی و مهم تر می باشد لذا در این دوره آموزشی متفاوت علاوه بر ارائه دقیق ترین و کاربردی ترین سرفصل های سرمایه گذاری و معامله گری در بازارهای جهانی، کارگاه عملی (و لایو ترید) هر یک از بازارها را تحت نظر اساتید و معامله گران برتر طراحی کرده ایم تا بتوانید در یک فضای واقعی آموخته های خود را بکاربگیرید و بتوانید در معاملات و سرمایه گذاری های خود استفاده کنیدهمچنین بجهت پاسخگویی به سؤالات و مشکلات شما تا یک ماه پس از اتمام دوره آموزشی گروه پشتیبانی پاسخگوی سؤالات شما خواهد بود.
جهت ثبت نام اقساطی در این دوره آموزشی با شماره 02191306168 واحد آموزش تماس بگیرید و یا به شماره مهمترین دارایی یک معامله گر 09020797273 در واتساپ پیام دهید .
توضیحات
با توجه به اختلالات اینترنت زمان برگزاری این دوره یک ماه به تأخیر افتاده است و دوره آموزشی ازنیمه دوم آبان ماه آغاز خواهد شد.
علاقمندان تا زمان شروع دوره برای ثبت نام در این دوره آموزشی فرصت دارند.
امروزه بازارهای مالی در بین معامله گران و سرمایه گذاران جایگاه ویژه ای پیدا کرده است زیرا پتانسیل درآمدزایی بالایی دارند. میزان معاملات در بازارهای مالی حدود چند صد تریلیون دلار است که به راحتی می تواند اقتصاد چند کشور را زیر و رو کند
بازار فارکس
فارکس یا به اختصار FOREX یک بازار نامتمرکز برای معامله گری و تبادل ارز می باشد. بازار فارکس یکی از بزرگترین بازارهای سرمایه گذاری در جهان می باشد. این بازار جهانی نرخ تبدیل ارز را برای همه ارزها تعیین می کند.
مزایای فارکس برای سرمایه گذاران چیست؟
- بازار فارکس از نظر حجم معاملات روزانه درجهان، بزرگ ترین هست.
- بیش ترین میزان نقدینگی را ارائه میدهند.
- ورود و خروج از یک موقعیت، در هر یک از ارزهای اصلی، را در کسری از ثانیه برای یک توسعه ی کوچک در اکثر شرایط آسان میکند.
- کسب درآمد دلاری
- دو طرف بودن: شما در این بازار هم در حالت صعودی و هم در حالت نزولی بازار به سود می رسید.
- فعالیت ۲۴ ساعته بازار: ساعت کار بازار فارکس به صورت ۲۴ ساعته از دوشنبه تا جمعه میباشد. بنابراین شما میتوانید در هر ساعت از شبانه روز که فرصت معاملهگری را دارید شروع به ترید کرده و کسب درآمد کنید.
- قابلیت اجرای مدیریت سرمایه صحیح برروی معاملات و قابلیت استفاده از ابزار معاملاتی همچون اندیکاتورها و اکسپرت ها
- بزرگ ترین و نقدینه ترین بازار است و همه ی ارزهای خارجی جهان را شامل میشود
بازار رمز ارز ها
مهمترین دارایی یک معامله گر
ارز دیجیتال پول مجازی، رمزنگاری شده، غیرمتمرکز و مبتنی بر فناوری بلاک چین هست. یکی از اصلی ترین ویژگی های رمز ارزها این که، توسط هیچ مرجع مرکزی صادر نشده و دولت ها در مدیریت و حفظ آن ها دخالتی ندارن. تراکنش های رمزگذاری شده، در یک دفتر کل توزیع شده، با عنوان بلاک چین ثبت می شن. به این ترتیب امکان پرداخت مستقیم و بدون واسطه وجود داره. مهم ترین ویژگی بلاک چین علاوه بر غیرمتمرکز بودن، تغییرناپذیر بودن و شفافیت آن هست. انتقال رمز ارزها بیحد و مرز هستش. به طوری که شما در هر زمان از شبانه روز که مایل باشین به هر مقدار که بخواین می تونین رمز ارزها را از یک کشور به کشور دیگر منتقل کنین. ارزهای دیجیتالی در حقیقت ارزهایی هست که با پروتکل های رمزگذاری شده طراحی شده و هدف شان کاهش تقلب و ممانعت از جعل و کلاهبرداری ارزی هست.
بازارهای دو طرفه (مشتقه)
بازار دو طرفه این امکان را برای سرمایه گذاران ایجاد خواهد کرد که از هر دو طرف بازار (صعودی یا نزولی) در صورت تحلیل درست سود کنند. در بازار یک طرفه یک شخص زمانی سود خواهد کرد که دارایی خریداری شده توام با افزایش قیمت باشد.
مثلا شما سهام شرکت ایران خودرو را به قیمت ۵۰۰ تومان خریداری کرده اید و تنها و تنها در صورتی سود خواهید کرد که قیمت سهام به بیش از ۵۰۰ تمام برسد. حالا اگر بازار یک طرفه باشد (همانند بازار فعلی) و قیمت سهام ایران خودرو به ۴۰۰ تومان نزول کند همه زیان خواهند کرد.
بازارهای دارایی های پایه (کامودیتی)
وقتی یک کالا یا خدمت در تمام بازارهای خود در جهان، دارای ویژگیهای کیفی تقریباً یکسانی باشد و جز قیمت نتوان تفاوت دیگری بین نمونههای آن یافت، اصطلاحاً به آن کالا، کالای اولیه یا کامودیتی میگویند.مثل یک کیلوگرم طلا با عیار مشخص
کامودیتیها را میتوان در چند گروه دستهبندی کرد. در یک دستهبندی کلی، کالاهای کامودیتی شامل گروههای زیر هستند:
کامودیتی سخت: موادی همچون نفت و طلا که به صورت طبیعی در طبیعت وجود دارند، در دسته کامودیتی سخت قرار میگیرند.
کامودیتی نرم: موادی نظیر سویا، گندم و ذرت کامودیتیهای نرم هستند. البته که این گروه از کامودیتیها در گروه محصولات کشاورزی دستهبندی میشوند. اما از آنجا که این محصولات در برابر آب و هوا و تغییرات اقلیمی واکنش نشان میدهند، قیمت آنها نیز در فصول مختلف تغییر میکند.
کامودیتی فلزات اساسی: انواع فلزات نظیر آلومینیوم، فولاد، مس، روی و آهن نیز در دسته کامودیتیها جای میگیرند.
از آنجا که کامودیتیها مخصوصا نفت، آهن، آلومینیوم و گندم جزو اصلی و جدانشدنی بسیاری از کالاهای روزمره انسانها هستند، نقش مهمی در اقتصاد ایفا میکنند. به همین دلیل است که تغییر قیمت در این کامودیتیها میتواند تاثیرات فراوانی روی اقتصاد دنیا بگذارد.
در دوره جامع آموزش سرمایه گذاری و معامله گری در بازارهای خارجی، با تمرکز بر بازارفارکس (جفت ارزها)، بازارکریپتوکارنسی (رمزارزها) ، بازار دارایی های پایه (کامودیتی ) و بازارهای دوطرفه (ابزارمشتقه) با تدریس مجرب ترین اساتید و معامله گران، اصول بنیادی و معامله گری در بازارهای جهانی را خواهید آموخت.
اگرچه آموزش و یادگیری بسیار پر اهمیت هست اما تمرین و تکرار و پیاده سازی آموخته های کلاس درس در عرصه عمل بسیار کاربردی و مهم تر می باشد لذا در این دوره آموزشی متفاوت علاوه بر ارائه دقیق ترین و کاربردی ترین سرفصل های سرمایه گذاری و معامله گری در بازارهای جهانی، کارگاه عملی (و لایو ترید) هر یک از بازارها را تحت نظر اساتید و معامله گران برتر طراحی کرده ایم تا بتوانید در یک فضای واقعی آموخته های خود را بکاربگیرید و بتوانید در معاملات و سرمایه گذاری های خود استفاده کنیدهمچنین بجهت پاسخگویی به سؤالات و مشکلات شما تا یک ماه پس از اتمام دوره آموزشی گروه پشتیبانی پاسخگوی سؤالات شما خواهد بود.
برای دریافت مشاوره درباره این دوره آموزشی یا ثبت نام گروهی از سوی سازمان ها و نهادها با شماره ۰۲۱۹۱۳۰۶۱۶۸ واحدآموزش تماس حاصل نمایید.
چنانچه با قوانین و مقررات (شرایط انصراف و…) و نحوه ثبت نام در دوره های آموزشی پیشگامان دنیای مالی آشنا نیستید اینجا را کلیک کنید.
مدیریت سرمایه در فارکس | چگونه ریسک معاملات را مدیریت کنیم
مدیریت سرمایه در فارکس یا Money Management یکی از مهمترین عوامل در موفقیت یا شکست یک معامله گر است. اگر شما دو معامله گر تازه کار فارکس را در مقابل صفحه کامپیوتر قرار دهید و تمام امکانات لازم را نیز به آنها بدهید، و به آنها بگویید که مخالف یکدیگر معامله انجام دهند، می بینید که هر دو به سرعت تمام پولشان را از دست می دهند. در مقابل اگر دو معامله گر حرفه ای فارکس را در شرایط مشابه قرار دهید و بگویید که مخالف یکدیگر معامله انجام دهند، به احتمال زیاد هر دوی آنها پول بدست خواهند آورد ( شاید کمی عجیب بنظر برسد ).
اما چگونه این اتفاق می افتد؟ تفاوت بین یک معامله گر تازه کار با یک تریدر حرفه ای در چیست؟ جواب سئوال مدیریت سرمایه و ریسک است.
مانند خیلی موارد دیگر مثل رژیم گرفتن و یا باشگاه رفتن، مدیریت سرمایه در فارکس نیز چیزی است که بسیاری از معامله گران حرفش را می زنند ولی به سراغش نمی روند. گاهی نیز تنها در یک بازه کوتاه آن را انجام میدهند. دلیل این امر مشخص است، مانند باشگاه رفتن و غذای سالم خوردن، مدیریت سرمایه در فارکس نیز یک فعالیت کسل کننده و ناخوشایند است.
برای مدیریت پول و سرمایه یک تریدر باید هر لحظه پوزیشن های خود را رصد کند و گاهی به سرعت با ضرر خارج شود و تعداد محدودی از افراد این کارها را دوست دارند. با این وجود قبول ضرر کوتاه مدت و به موقع، امری حیاتی برای موفقیت در بلند مدت است. جدول زیر نشان می دهد که چقدر دشوار است تا از یک ضرر نابود کننده دوباره بهبود پیدا کنیم.
درصد سرمایه از دست رفته | میزان سودی که برای برگشت به اصل سرمایه نیاز است |
---|---|
25% | 33% |
50% | 100% |
75% | 400% |
90% | 1000% |
توجه کنید که یک معامله گر باید 100% سود کند تا از معامله ای که 50% ضرر کرده است مساوی بیرون بیاید. 100% سود در دنیای واقعی فارکس کاری بسیار دشوار است و شاید 1% از تریدرهای حرفه ای هم از پس آن بر نمی آیند.
همچنین با نگاهی به همین جدول متوجه می مهمترین دارایی یک معامله گر شوید که اگر در معامله ای 75% از سرمایه خود را از دست بدهید، برای برگشتن به موقعیت مساوی باید 400% سود کسب کنید که این کار بیشتر شبیه آرزو و افسانه است تا واقعیت.
مدیریت سرمایه در فارکس
با وجود اینکه بیشتر معامله گران فارکس از اعداد ارقامی که در جدول بالا آورده ایم مطلع هستند، ولی آنها را نادیده می گیرند. کتاب های آموزش معامله گری، پر از نمونه هایی است که یک تریدر نتیجه زحمات یک سال، دو سال و یا بیشتر خود را تنها در یک معامله از دست داده است. اغلب این ضرر به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه سبب می شود. میزان بالای لوریج، نداشتن توقف ضرر، شورت کردن های بدون نظم همه و همه باعث چنین ضرر بزرگی می شوند.
اغلب معامله گرانی که وارد دنیای بازارهای مالی می شوند، چه خواسته و چه ناخواسته به دنبال یک معامله بزرگ هستند، مهمترین دارایی یک معامله گر معامله ای که برای آنها میلیون ها دلار سود به همراه بیاورد تا بتوانند دوران جوانی و بقیه عمر خود را با آزادی و بدون دغدغه زندگی کنند.
در بازار فارکس این توهم به دلیل سازوکار بازار تقویت هم می شود. همه می خواهند مانند جورج سوروس، که با شورت کردن پوند در یک روز 1 میلیارد دلار سود به جیب زد و پس از آن پشت سرش را هم نگاه نکرد زندگی کنند. اما حقیقت این است که اغلب تریدرهای فارکس نمی توانند آن معامله بزرگ را انجام دهند و به جای آن معامله اشتباه انجام می دهند و پول خود را از دست می دهند.
درسهای سخت را بیاموزید
معامله گران می توانند با مدیریت سرمایه از این سرنوشت شوم فاصله بگیرند. اولین ابزار برای فرار از دام شکست، استفاده از توقف ضرر یا همان Stop Loss است. یکی از رویکردهای مهم در مدیریت ریسک در فارکس مهمترین دارایی یک معامله گر در کتاب “جادوگران بازار” که آقای جک شواگر نوشته است آمده است. در این کتاب معامله گر روزانه آقای لری هایت پیشنهاد می کند که هرگز بیشتر از 1% از تمام سرمایه خود را در یک ترید وارد نکنید.
با ریسک کردن تنها 1% سرنوشت خود را تنها به یک ترید نخواهید سپرد. با این رویکرد شما می توانید در 20 ترید پشت سر هم ضرر کنید ولی هنوز 80% از سرمایه خود را در اختیار دارید.
حقیقت این است که تعداد معدودی از معامله گران این نظم را می پذیرند و آن را مداوم اجرا می کنند. مانند یک کودک که تا دست خود را یکی دوبار برروی اجاق گاز نسوزاند درس نمی گیرد، اغلب تریدرها نیز نظم در معامله را، تا طعم تلخ از دست دادن پول را نچشند، در عمل پیاده نخواهند کرد. به همین دلیل است که بیشتر معامله گران باید از پول اضافی خود برای ورود به بازار فارکس استفاده کنند و نه از پولی که برای روز مبادا کنار گذاشته اند یا بدتر از آن پول قرض گرفته اند.
وقتیکه افراد تازه کار سئوال می کنند که با چه سرمایه ای باید وارد بازار فارکس شد ؟ به آنها باید جواب داد : با سرمایه وارد بازار فارکس شوید که بودن یا نبودنش در زندگی شما تاثیری ایجاد نکند. حالا آن رقم را تقسیم بر 5 کنید و با آن رقم وارد معامله شوید زیرا در چند معامله اول احتمالا با دست خالی برخواهید گشت.
مدل های مدیریت سرمایه در فارکس
به صورت کلی دو مدل موفق مدیریت پول وجود دارد. در مدل اول معامله گر تعداد زیادی معامله با حد ضرر (Stop Loss) خیلی کم تعریف می کند و سعی می کند از تعداد کمی از معاملات موفق سود بالایی کسب کند. در مدل دوم معامله گر تعداد کمی معامله با حد ضرر بالا تعریف می کند و سعی می کند از تعداد زیادی معامله با سود خیلی کم بیرون بیاید با امید اینکه مجموع این سودهای کم از چند ضرر زیاد بیشتر شود.
در مدل اول معامله گر به مراتب دردهای روانی جزئی را متحمل می شود اما لحظاتی از شعف نیز در او بوجود می آید. در مدل دوم معامله گر تعداد زیادی شادی جزئی را تجربه می کند اما لحظاتی از ضربات روانی شدید را نیز متحمل می شود. با این مدل های مدیریت سرمایه در فارکس، احتمال اینکه درصد بالایی از سرمایه خود را در کوتاه مدت از دست دهید بسیار پایین است.
انتخاب یکی از این دو مدل مدیریت سرمایه در فارکس بستگی زیادی به شخصیت فردی شما دارد و هر معامله گر خودش باید کشف کند که با کدام مدل درصد موفقیت بیشتری خواهد داشت. یکی از مزایای بازار فارکس این است که به شما این اجازه را می دهد تا هر دو مدل مدیریت سرمایه را بدون هیچ هزینه اضافی و به صورت مساوی پیاده سازی کنید. از آنجاییکه فارکس بازاری مبتنی بر اسپرد است، هزینه تراکنشها بدون در نظر گرفتن سایز پوزیشن ها یکسان می باشد.
برای مثال در EUR/USD، اغلب حساب های فارکس با اسپرد 3 پیپ مواجه خواهند شد و تفاوتی نمی کند که حجم معامله شما چه اندازه باشد. بنابراین هزینه بصورت درصدی یکسان می باشد، چه معامله گر 100 لات معامله کند چه 1 میلیون لات. برای مثال اگر اسپرد 10.000 واحد لات یک ارز 3 دلار باشد، اسپرد 100 واحد لات همان ارز، 0.3 دلار خواهد بود.
این موضوع در بازار سهام متفاوت می باشد، زیرا در آنجا کومیسیون معامله 100 واحد یا 1000 واحد از یک سهم 20 دلاری ممکن است ثابت و 40 دلار باشد که در اینصورت کومیسیون 100 سهم 2% و کومیسیون 1000 سهم 0.2% می باشد و به همین دلیل است معامله گران کوچک نمی توانندهمانند بازار فارکس در بازار سهام فعالیت کنند.
4 مدل محدودیت گذاری برای مدیریت سرمایه در فارکس
حالا که تصمیم گرفته اید معاملات خود را با رویکرد مدیریت پول و سرمایه انجام دهید و مقدار مناسبی از سرمایه خود را به حساب فارکس خود اختصاص داده اید، به 4 مدل از محدودیت گذاری یا “حد گذاشتن” اشاره می کنیم.
1 – توقف بر اساس میزان دارایی
این نوع حد گذاشتن ساده ترین روش در بین بقیه روشها است. در این استراتژی، معامله گر تنها میزان مشخصی از حساب خود را در یک معامله ریسک می کند. یک معیار متداول ریسک 2% از حساب در یک معامله است. به طور مثال اگر شما در حساب خود 10.000 دلار سپرده دارید می توانید 200 دلار از آن را در معرض ریسک قرار دهید ویا به عبارت دیگر 200 پوینت در یک مینی لات (10.000 واحد) از EUR/USD یا تنها 20 پوینت در یک لات استاندارد (100.000 واحد) در این معامله است.
معامله گرانی که می خواهند ریسک بیشتری بپذیرند ممکن است که حد ضرر را تا 5% از کل حساب خود نیز افزایش دهند، اما توجه داشته باشید که این میزان بالاترین حدی است که بر اساس مدیریت سرمایه در فارکس می توانید ریسک کنید. زیرا 10 معامله اشتباه 50% از کل حساب شما را کسر خواهد کرد.
یکی از انتقاداتی که به این روش وارد است این حقیقت است که نقطه خروج در معامله، قراردادی خواهد بود. لذا تریدر با استدلال و تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، پوریشن خود را نمی بندد، بلکه برای کنترل ریسک مجبور به بستن پوزیشن می باشد.
2 – توقف بر اساس چارت
افرادی که به تحلیل تکنیکال فارکس می پردازند می توانند هزاران نقطه توقف ضرر شناسایی کنند که برگرفته از پرایس اکشن برروی چارت و سیگنال های اندیکاتورهای تکنیکال آنها را بدست آورده اند. معامله گرانی که مبنای معاملاتشان تحلیل تکنیکال است می توانند نقاط خروج را با “توقف براساس میزان دارایی” که در بالا توضیح دادیم ترکیب کنند تا فرمولی برای نقاط توقف خود پیدا کنند.
3 – توقف بر اساس میزان نوسانات
یک نسخه خردمندانه تر برای توقف بر اساس چارت، استفاده از میزان نوسانات به جای بهره گیری از پرایس اکشن بعنوان پارامتر کنترل ریسک است. مفهوم توقف بر اساس میزان نوسانات این است که در یک بازار پرنوسان، زمانیکه قیمت ها طیف وسیعی را طی می کنند، تریدر باید با شرایط فعلی سازگار گردد و ریسک معامله خود را کمی بیشتر کند تا بازار آرام گیرد. همچنین در یک بازار کم نوسان می تواند برعکس عمل کند و میزان ریسک خود را کاهش دهد.
روش ساده برای اندازه گیری نوسانات بازار استفاده از اندیکاتور بولینجر بندز (Bollinger Bands) است که از انحراف معیار برای اندازه گیری تغییرات قیمت استفاده می کند.
در عکس زیر نشان داده شده است که توقف نوسانات به معامله گر اجازه می دهد تا از روش مقیاس گذاری برای رسیدن به قیمتی بهتر استفاده نماید. توجه داشته باشید که حداکثر ریسک در این پوزیشن نباید بیشتر از 2% از حساب شما باشد، بنابراین این نکته بسیار مهم است که معامله گر از لات های کوچکتر برای اندازه گیری دقیق تر ریسک کلی خود در معامله استفاده کند.
در عکس زیر حالت مخالف با موقعیت بالا را می بینید.
4 – توقف بر اساس مارجین
شاید این نوع مدیریت ریسک در فارکس کمی غیر کلاسیک باشد اما اگر عاقلانه استفاده شود، روشی کارآمد در معاملات به شمار می آید. بر خلاف اغلب بازارهای مالی، بازار فارکس بازاری 24 ساعته است. بنابراین بروکرهای فارکس می توانند پوزیشن های مشتریان خود را به محض رسیدن به مارجین کال* معامله آنها را ببندد. به همین دلیل، معامله گران اغلب وارد موقعیت موجودی منفی نخواهند شد.
*مارجین کال : موقعیتی است که در آن بروکر به معامله گر می گوید که برای نگهداشتن معامله باید موجودی بیشتری به حساب خود واریز نماید.
این مدل از مدیریت سرمایه در فارکس نیاز به تقسیم سرمایه به 10 قسمت مساوی دارد. بعنوان مثال اگر سرمایه اولیه شما 10.000 دلار است، می بایست تنها 1000 دلار از آن را متصل به حساب کنید و بقیه 9000 دلار را در بالانس خود یا در حساب بانکی خود نگه دارید. اغلب معامله گران فارکس از مارجین 100:1 استفاده می کنند، بنابراین 1000 دلار سپرده گذاری به آنها اجازه معامله یک لات استاندارد یا 100.000 واحد را می دهد. در اینصورت، حتی 1 واحد تغییر قیمت مخالف مارجین کال را فعال می کند.
بنابراین بسته به میزان ریسک پذیری معامله گر، می تواند یک موقعیت 50.000 واحدی برای معامله باز کند که به او حاشیه ریسک تقریبا 100 پوینتی می دهد. فارغ از میزان لوریج استفاده شده، این تجزیه و تحلیل و استفاده از بخشی از سرمایه، جلوی از بین رفت کل سرمایه را می گیرد و به معامله گر اجازه می دهد که با تعداد زیادی از نوسانات بدون نگرانی از لیکویید شدن، پتانسیل کسب سود داشته باشد.
نتیجه گیری
استفاده از مدیریت سرمایه در فارکس بسیار گسترده است و روش های بسیار متنوعی برای این کار وجود دارد. قانون جهانی در مدیریت سرمایه این است که معامله گران باید خودشان روش های متفاوت مدیریت پول و سرمایه را در دنیای واقعی تجربه کنند و به بهترین مدل که متناسب با روحیه و شخصیت خود آنها برای موفقیت است دست یابند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در فارکس محافظت از سرمایه و سود کسب شده در مقابل از بین رفتن در مدت کوتاه است.
مهندسی مالی چیست؟ – نگاهی نو به مهندسی مالی
این سوال که مهندسی مالی چیست؟ چه کاربردهایی دارد و چطور میتوان از تکنیک های آن در بنگاه های اقتصادی استفاده کرد؟ این ها سوالاتی است که در ادامه سوال “مهندسی مالی چیست؟” مطرح خواهد شد. در ادامه قصد داریم از رشته مهندسی مالی بیشتر بدانیم و نگاهی اجمالی و نو به اینکه مهندس مالی کیست؟ بیاندازیم. همراه با کد بورسی باشید.
از رشته مهندسی مالی بیشتر بدانیم
از مهندسی چه انتظاراتی دارید؟ ما اینجاییم تا به تمام سوالات شما در این خصوص پاسخ دهیم.
*نخست، برای هرکس که نیاز به کسب اطلاعات ابتدایی در خصوص مهندسی مالی دارد، اغلب سوالاتی از این قبیل پیش می آید:*
۱– رشته مهندسی مالی با اقتصاد مالی چه تفاوتی دارد؟
- در واقع یک دوره مهندسی مالی بیشتر در لایه های عمیقِ کاربردی و ابزارهای محاسباتی متمرکز می شودتا روی مباحث پایهای و نظری، همچنین اقتصادی و …؛ اما این نکته نیز باید در نظر گرفته شود که در ایران بسته به روش آموزشی هر دانشکده ای میتواند متفاوت باشد.
۲– رشته مهندسی مالی چه فرقی با MBA گرایش مالی (مدیریت ارشد کسب و کار) دارد؟
- پاسخ این است که یک دوره مهندسی نسبت به رشته MBA (مدیریت ارشد کسب و کار)، اغلب کیفیت محاسباتی بسیار بیشتری دارد. در اصل، حالت ایدهآل و خیلی خوب ترکیبی از MBA به عنوان معامله کننده یا معامله گر و مهندسی مالی به عنوان پشتیبان محاسباتی است اما در کشور ایران بسته به روش آموزشی هر دانشکده ای میتواند متفاوت باشد.
تاریخچه ی مهندسی مالی از کجاست و مهندسی مالی چیست؟
واژه “مهندس مالی” برای اولین بار توسط بانک های لندن اواسط دهه ۱۹۸۰ برای افتتاح واحد (مدیریت ریسک) ۱ تشکیل شد و شامل عده ای از متخصصان بود که هر کدام آنها در زمینه (ریسک شرکتی) ۲ دارای تخصص بودند. در آن زمان، این واحدها یک دیدگاه راهبردی جدید همراه با ابتکار، برای مدیریت ریسک ارائه دادند و همه ی ریسک های مالی موجود برای همه ی شرکت ها را آزمایش کردند.
مهمترین موضوع در بحث جهانی شدن مهندسی مالی، محافظت از اوراق بهادار هر شرکت در برابر بقیه ی شرکت های مالیِ سایر کشورهای دنیاست.
همچنین این را نیز باید بدانیم نوسانات نرخ ارز، نوسانات نرخ بهره و …. بر بازدهی اوراق بهادار تاثیر به سزایی دارد.
-(مدیریت ریسک ۱ : به شناخت، بررسی و تجزیه تحلیل عوامل خطرساز که ممکن است در طول یک پروژه رخ دهد، می گویند.)
-(ریسک شرکتی ۲ : سرمایه گذارانی که صاحب سهام در شرکتی خاصی هستند ولی از سرمایه گذاری مالی در آن سرکت مطمئن نیستند که به آن «ریسک خاص»، «ریسک غیرسیستماتیک» نیز گفته میشود.)
به فرایند های مالی با ایده های نوآورانه با به کارگیری ابزارهای مالی، برای حل مسایل مالی و طراحی اوراق بهادار به روش های خلاقانه توسط مدیران ارشد مالی، «مهندسی مالی» گفته می شود، که برای کنترل و اداره ریسک مالی شرکت ها استفاده می شود.
شرکت های بزرگ تولیدی و خدماتی و ….در دهه های گذشته تلاش کرده اند با به بوجود آوردن ابزارهای جدید مثل: انواع سهام ،انواع اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی، وجوه بلاتکلیف در بازارهای مالی را جذب کنند و در فعالیتهایی که سود بیشتری درآن است، سرمایهگذاری کنند.
پس از ناکارآمدیِ تقریبا نسبیِ بازار مهندسی صنایع و (تحقیق در عملیات) ۳ ، آموزشگاه هایی که با این موضوعات درگیر بودند، تصمیم گرفتند تا با ورود به حوزه ی مالی قابلیتهای کمی و آماری خود را از طریق این حوزه انجام دهند؛ بنابراین با نام “مهندسی مالی” رشته ای ایجاد کردند که موضوعش مباحث مالی از قبیل: مدیریت سرمایهگذاری، (پورتفولیو) ۴ ، تخمین ریسک، مدیریت ریسک و… است.
البته در آنها از ابزارهای کمی و مالی مانند روشهای عددی، محاسباتی و آماری به طور وسیع استفاده میشود.
-(تحقیق در عملیات ۳ یا پژوهش عملیاتی: از زیر مجموعه های ریاضیات کاربردی ست، که دیدگاههای کاربردی آن در مهندسی صنایع قابل توجه است.)
-(پورتفولیو ۴ : مجموعه یا سبدی از پروژه ها، طرح ها و یا سایر کارهایی است که برای آسان کردن مدیریت موثر و برآورد کردن کلیه اهداف راهبردی کسب و کار در کنار هم قرار میگیرند .)
در حال حاضر، با توجه به نتایج تجارب این رشته از گذشته تا کنون در مجموع؛ در دانشگاهها و بازارکار؛ علاوه بر موفقیت های قابل ملاحظه؛ محبوبیت چشمگیری نیز داشته است.
اما این موفقیت و محبوبیت حتما به این معنی نیست که از لحاظ رفاه اجتماعی هم موفق بوده است چرا که منتقدین این رشته بر این باورند که رشتههایی مثل رشته مهندسی مالی، استعدادهایی را که می توانند در مباحث بنیادی مفیدتر باشند را به سمت مباحث بازاری می کشاند و ضرباتی نیز به بدنه جامعه ی مالی وارد کرده است.
یکی از کابردهای دیگر مهندسی مالی، مدیریت داراییها و بدهیها و چگونگی ساختاربندی دارایی ها و بدهی های یک بنگاه اقتصادی است.
هم اکنون میخواهیم بدانیم،مهندسی مالی چه ویژگی های دارد؟
۱- مهندسی مالی انواع ریسک ها را شناسایی و اندازه گیری میکند.
۲- نتایج حاصل از مدیریت شرکت ها را به طور کلی معین و مشخص میکند.
حال با دانستتن نکات فوق میخواهیم بدانیم در واقع هدف و یا اهداف مهندسی مالی چیست؟
- مهندسی مالی، فرصت های سرمایه گذاری را شناسایی میکند در خصوص آنها تحقیق کرده و آنها را به سمت فرصت های سازنده ی اقتصادی و فراهم کردن بستر ی برای رشد بازار سرمایه و بورس کشور هدایت میکند.
- مهندسی مالی،مدیریت مربوط به مصارف، سرمایه گذاری ها و منابع در بنگاه های اقتصادی را به عهده میگیرد.
- مهندسی مالی، موارد مربوط به شرکت های بیمه را مدیریت میکند و همه محصولات بیمه ای برای فراهم آوردن انواع نیازهای موجود در این بازار با توجه به قوانین هر کشور را عرضه و فراهم میکند.
- مهندسی مالی، به بررسی، آنالیز و خلقِ انواع روش های تامین مالی در قسمتِ مسکن جهت برطرف کردن مسائل و مشکلات مسکن درکشور کمک می کند.
- مهندسی مالی، بانکها را به صورت علمی مدیریت میکند، مثل؛ تجزیه تحلیل و مدیریت انواع ریسک ها در نظام بانکی،کمک به توسعه و رشد نظام پولی کشور وهمچنین مدیریت (سبد سهام) ۵ اعتبارات و منابع بانکی و…
- مهندسی مالی، انواع تولیدات و محصولات مالی نوآورانه با توجه به قوانین هر کشور را خلق می کند، انواع تولیدات و محصولات مالی را بررسی کرده و قیمت گذاری آنها و در نهایت مدیریت ریسک هر یک از آنها را به عهده می گیرد.
(سبدد سهام ۵ :به کلیه ی سهامهای خریداری شده توسط سرمایه گذاران، سبد سهام میگویند.)
درصورتی که تمایل دارید تا وارد بازار بورس شوید میتوانید از طریق لینک زیر ( ثبت نام سریع و رایگان ) اقدام به ثبت نام نمایید. راهنمایی و آموزش بورس نیز به صورت رایگان بعد از ثبت نام برای شما ارسال خواهد شد.
نقش مهندسی مالی در بازارهای مالی و اقتصادی چیست؟
۱- ایجاد بازار هدف
۲- نو آوری و استفاده از ابزارهای مالیِ قانونی، برای ایجاد توازن در بازارها
وظایف اصلی مهندسان مالی چیست؟
از نقش های مهندسان مالی به موارد اصلی زیر می توان اشاره کرد:
- نوآوری و خلاقیت؛ منظور از خلاقیت این است که از ساختارهای جدید رو نمایی کنند. مهندسان مالی بیشتر مواقع بر روی اوراق جدید تمرکز میکنند و خلاقیت به خرج می دهند؛ درست زمانیکه اوراق موجود در بازار، نیاز های مشتریان را بر طرف نمی کند، آنها در پی خلق و یا ایجاد اوراقی هستند که نیازهای آن زمانِ مشتریان را برآورده کنند.
- یافتن دریچه های قانونی؛ مهندسین مالی به دنبال پیدا کردن دروازه ها و دیدگاه هایی برای بهره وری و استخراج از قوانین موجود هستند، مثلا با به کار بردن (آربیتراژ) ۶ و قانون های مالیاتی در تلاشند سود را به بالاترین حد ممکن برسانند. آنها همیشه از ریاضیات در نظریه های مالی استفاده میکنند و خیلی سریع ایدههای جدید را پیدا میکنند. مهندسان مالی تلاش میکنند آزاد و رها فکر کنند، بسیار خلاقند و از بسته بودن به دور اند.
- خلق بازار؛ خالقین بازار، داد و ستدهایی را انجام میدهند که نیازهای مشتریان را مرتفع کرده و سپس طبق نظر مشتری، آن را به او می فروشند. یک داد و ستد یا معامله، فقط موقعی در بهترین حالت است که با کمترین هزینه، هدف های مشتری را تأمین کند.
(آربیتراژ)۶خرید و فروش همزمان یک کالا در دو بازار مختلف، که قیمتهای یکسانی در دو بازار ندارند.) مهمترین دارایی یک معامله گر
مهندسی مالی چیست؟ – از چه ابزارهایی بهره میگیرد؟
این رشته همانند همه رشته های مهندسی، نیاز به ابزارهای فیزیکی و غیر فیزیکی(معنایی) دارد.
- ابزارهای فیزیکی؛ محصولات فیزیکی و یا تولید هایی که در بازار کالا به خرید و فروش میرسند، یعنی تولیداتی هستند که ارزش ذاتی آنها در خود آنهاست. مثل تجهیزات، مواد غذایی، ماشین آلات ،گاز، نفت و ….
- ابزارهای مالی یا غیر فیزیکی؛ به عبارتی محصولات مالی که در بازارهای مالی معامله میشوند، مانند محصولاتی که ارزش آنها بستگی به جریانات نقدی ای دارد که در آینده برای صاحبان خود ایجاد میکنند.
-ابزارهای مهندسی مالی را میتوان در مجموع به انواع زیر تقسیم و طبقه بندی کرد:
یک- ابزار بدهی: تعهد کاغذی و یا الکترونیکیست که افراد یا شرکتها در قبال دریافت وام، جهت باز پرداخت آن؛ به صاحبان سهام و یا وام دهنده می دهند.
دو-ابزارهای مالكیت: رایج ترین نوع ابزارهای مهمترین دارایی یک معامله گر مهمترین دارایی یک معامله گر مالکیت سهام عادی شركتها و همچنین قراردادها ست. این ابزارها مربوط به مالكیت حقوق صاحبان سهام و بخشی از یك سازمان است.
سه- ابزارهای مشتقه؛ ابزارهایی که اصولا مبتنی بر یک دارایی پایه هستند که بیشتر برای از میان برداشتن (ریسک بازار) ۷ طراحی شدهاند.
چهار-ابزارهای تركیبی؛ تركیبی از آیتم های بالا هستند كه میتوان به تركیبی از ابزارهای مالكیت و بدهی و اختیار خرید سهام و همچنین اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام اشاره کرد.
(ریسک بازار۷: این احتمال همیشه وجود دارد که یک سرمایه گذار به خاطرکلیه اتفاقات یا عواملی که بر رویکرد کل بازارهای مالی تأثیر میگذارند، دچار زیان شود )
حالا میخواهیم بدانیم،عوامل مؤثر بر رشد مهندسی مالی کدامند؟
۱-مجموعه عوامل محیطی؛ کلیه عواملی که از شرایط اقتصادی-مالی و اقتصادی کشور تاثیر میگیرند و شرکتها ناچارند که خود را با آنها تطبیق دهند و همچنین اثرات آن عوامل را درایجاد ابزارهای مالی خود مورد توجه قرار دهند. این عوامل عبارتست از:
- جهانی شدن بازارها: یکی از خصوصیات بارز بازارهای امروزه ی دنیا، جهانی شدن آنها از راه جریان انتشار سرمایه است. در حال حاضر، اکثر اوراق قرضه و سهام شرکتها، در دیگر کشورهای دنیا نیز به خرید و فروش می رشند. ریسک نوسان، نرخ ارز و ریسک سیاسی کشورها ریسک هایی ست که جهانی شدن بازارها موجب آن شده است.
- قوانین مالیاتی: مقررات و قوانین مالیاتی هرکشوری برروی همه ی شرکت ها در بازارهای مالی تاثیر بسزایی دارند. تغییرات و نوسانات همیشگی این قوانین و مقررات، موجب پدید آمدن یک سری امکانات و محدودیت هایی می شود که شرکتها برای فرار از این محدودیتها و جهت به دست آوردن امکانات و فرصت های بهتر،اقدام به صدور و نشر ابزارهای مالی نوآورانه می کنند.
- نوسان قیمتها:نوسانات و تغییرات قیمتِ همه ی تولیدات مالی و محصولات فیزیکی در بازارها، از ریسک شرکتهارا به وجود می آورند. این شرکتها برای در امان ماندن از ریسک نوسانات قیمت، به طراحی ابزارهای مالی مثل (برگه اختیار معامله) ۸ اقدام میکنند که در آن اختیار خرید و فروش محصولی را با یک قیمت معین و در یک دوره زمانی مشخص به فروشنده و خریدار میدهد و همچنین تعهد میدهد محصول یا محصولاتی را در یک زمان از قبل تعیین شده در آینده با یک قیمت از قبل تعیین شده بر اساس قرارداد آتی به خریدار دهد.
(اختیار معامله ۸ قراردادی بر طبق قانون است که یک خریدار در ازای مبلغ معینی از یک فروشنده آن را می خرد. و سپس اختیارآن را دارد که این دارایی را تا مدت معینی به مبلغ از قبل مشخص شده ای، بخرد یا بفروشد.)
۲-عوامل شرکتی؛ این عوامل مجموعه عواملی هستند که مختص یک شرکت خاص بوده و فقط این شرکتِ به خصوص را تحت تأثیرخود قرار میدهد. این عوامل عبارتست از:
- نیازهای نقدینگی شرکت: نقدینگی، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر چرخه عملیاتی شرکتهاست. چراکه شرکتها برای تهیه و تامین کردن سرمایه های در گردش خود، خرید داراییهای ثابت و نیز اجرای طرحهای سرمایهگذاری خود به تأمین نقدینگی نیازمندند.
- فرار از ریسک:کلیه شرکتها از تمامی جهات تحت تأثیر انواع ریسکها قرار می گیرند، شامل: ریسک ورشکستگی، ریسک نوسانات قیمت بازار، ریسک نقدینگی، ریسک طرح های توسعه و پیشرفت و …، که اینگونه ریسک ها، ریسکهایی هستند که در دوره های متوالی و متفاوت زمانی شرکتها از آنها متاثر می شوند. لذا برای فرار از ریسک و مدیریت انواع مختلف آن، به انتشار اوراق بهادار مختلف روی می آورند.
نقش و توانایی فارغ التحصیلان این رشته چیست؟
متقاضیان و شرکت کنندگان در این رشته ی تحصیلی، علاوه بر شناخت موضوعات دانش مالی در زمینه ها وگرایش های متفاوت، با زمینه های جدید در این رشته و جایگاه مهندسی مالی در زمینه ی عملی مالی آشنایی پیدا خواهند کرد. همچنین بالا بردن قدرت تجزیه تحلیل مسائل کاربردی با استفاده از تحقیقات موردی و آشنایی با اصول و مبانی مالی در هر کشوری از خصوصیات اصلی این رشته است. رشته مهندسی مالی با استفاده از ادغام چند علوم متفاوت مثل ریاضیات کاربردی، علوم رایانه و فناوری اطلاعات، مدیریت مالی و ریسک، ریاضیات مالی، و… در اصطلاح رایانهای مالی را تعریف میکند که نیازمندی های مالی همه افراد را به صورت کاملا علمی و تخصصی مرتفع می سازد.
البته متقاضیان این رشته اغلب شباهتهای زیادی با رشته مدیریت مالی میبینند، اما تفاوت اصلی رشته مهندسی مالی و مدیریت مالی، گرایش خاص مهندسی مالی مبتنی بر تجزیه تحلیلهای ریاضی ست که در رشته مدیریت مالی، عدم وجود این گرایش کاملا محسوس است.
آشنایی با استراتژی های معاملاتی
امروزه انجام معاملات در بازارهای مالی، یکی از سرمایهگذاریهای پرسود محسوب میشود و تعداد زیادی از افراد در این بازارها معاملات خود را انجام میدهند. اما نکته مورد توجه افزایش سرمایه در بازارهای مالی است که بر اساس پیشبینیها و با تعیین استراتژیهای معاملاتی میباشد. استراتژیهای معاملاتی یکی از فاکتورهای ورود به بازار مالی هستند که به سرمایهگذاران در انتخاب محل و چگونگی سرمایهگذاری خود بر اساس بازده مورد انتظار، ریسکپذیری، دارایی بلندمدت، کوتاه مدت و غیره کمک میکند. استراتژی معاملاتی به معنای یک سیستم است که معاملهگر بر اساس آن زمان ورود و خروج به معاملات را بررسی میکند.
استراتژی معاملاتی در بازار بورس و یا سایر بازارهای مالی به چهار دسته تقسیم میشود:
دسته اول: معاملات در یک دامنه و یا Range Trading or Swing Trading
اولین استراتژی که در معاملات خود با آن برخورد میکنید، معامله در یک دامنه است. در بیشتر موقعیتها، قیمت در یک دامنه نوسان میکند و در مواقع بسیاری کاربرد دارد:
هدف از این استراتژی خرید در پایینترین قیمت دامنه در ابتدای صعود قیمت و فروش در بالاترین قیمت دامنه در ابتدای نزول قیمت است. توجه کنید که دامنهها عمر محدودی دارند و پس از مدتی شكسته مـیشـوند؛ هـر فـروش در اوج يا خريد در كف، ممكن است با شكست دامنه و تشكيل يک رونـد، منجـر بـه زيـان قابل توجهی شود كه میتوانـد چند برابر سود مورد انتظار در دامنه باشـد. در بازار قطعيتی وجود نـدارد؛ تا زمانی که يک دامنه معتبر است، امکان این که همچنان معتبـر بمانـد، وجود دارد ولـی نبايد شكستن دامنه را از نظر دور داشت.
دسته دوم: استراتژیهای تعقیب روند و یا Trend Following
این استراتژی بیان دارد که روند دوست معاملهگر است و هدف این است که زمانی که قیمت بالا است خرید صورت گیرد و زمانی که قیمت در بالاتر است، فروش صورت گیرد. سوالی که مطرح میشود این است که از کجا متوجه شویم که یک روند شکل گرفته و ادامه خواهد داشت؟
برای پاسخ به این سوال باید بیان داشت که بر خلاف معامله در دامنه كه با برخورد قيمت به لبه دامنه و يـک برگشـت مـیتوان اقدام به معامله نمود، در معامله بر اساس تعقيب روند، وقتی روند تشخيص داده میشود كه بخش قابل توجهی از آن طی شده و هر لحظه ممكن اسـت بـه پايـان رونـد برسيم. اما در دنیای معاملهگری یک نکته مهم وجود دارد و آن این است که به جای اینکه ارزان بخرید و گران بفروشید، بهتر است که گران بخرید و گرانتر بفروشید. چون استراتژی در کف خریدن و در سقف فروختن را کسی تجربه نکرده است و بسیاری از معاملهگران بدلیل تشخیص اشتباه در کفهای قیمتی دچار زیانهای زیادی میشوند. در نتیجه ریسک معامله در استراتژی دنبالکننده روند کمتر است. هر چه زودتر و در عين حـال با قابليت اطمينان بيشـتری، تشـكيل يـک رونـد جديـد را تشـخيص دهـيم، سـودآوری ايـن روش بيشتر است. شكست يک دامنه يا يک مرز میتواند علامت خوبی برای تشـكيل روند باشد.
- شكست خطوط حمايت و مقاومت مهم
- شكست الگوهایی از قبيل سر و شانه، كانال، خط روند، مثلث، پرچم و غيره
- شكست باندهای بولينگر
- تقاطع دو ميانگين متحرک سريع و آهسته و دور شدن آنها از يكديگر
عوامل ديگری نيز میتوانند اعتبار يک شكست و تشكيل روند را تاييد كنند:
- افزايش حجم
- شكست همزمان در انديكاتورهایی مثل مومنتوم
- وقوع شكست در ساعات مهم بازار و همزمانی آن با اخبار مهم
دسته سوم: استراتژیهای بازگشتی یا Reversal Trading
گروه قابل توجه دیگر، استراتژیهای بازگشتی میباشد که بر اساس اصل و عمل شکل گرفته است و بیان کنندهی این مورد بوده که در اوج بفروش و در قیمتهای پایینتر تسویه کن. ممکن است از خود بپرسید از کجا مطمئن شویم که روند خاتمه یافته است؟
برای پاسخ به اين سوال بايد توجه نمود كه بازار به يكباره در جهت معكـوس رونـد حركـت نمیكند؛ بلكه هر بازگشتی يک مكث و علائم خاصی قبل از پيدايش از خود نشان میدهد. مهمترين ابزارهای مورد استفاده در اين استراتژی عبارتند از:
- نمودارهای شمعی
- الگوهای بازگشتی
- انديكاتورها و واگرایی آنها
- خطوط فيبوناچی بازگشتی (برای تعيين هدف بازگشت)
دسته چهارم: اسکالپینک یا Scalping
اين استراتژی با توجه به این که بازار یک تله خطرناک است و نباید مدت طولانی در آن باقی ماند، شکل گرفته است و بايد در كوتاهترين زمان سود خود را گرفته و از بازار خارج شويم. همچنين اگر پوزيشن ما زيانده شد، بايد قبل از توسعه زيان و با حـداقل زیان ممكن از بازار خارج شویم. هدف اصلی این استراتژی این است که سود به دست آمده را بردار و فرار كن. سوالی که در این استراتژی برای سرمایهگذارن بهوجود میآید عبارتست از: چه كنيم كه گرفتار روندهای خلاف جهت موقعیت ما در معاملات نشویم؟
اين استراتژی سعی دارد به جای روندها يا نوسانات با دامنه زياد از نوسانات لحظهای بازار كه همواره وجود دارند، بهره ببرد. چـون بـازار دارای نوسـانات مستمر است، اگر برخلاف روند موقعیت نگيريم میتوان اميدوار بود كه بـازار بـالاخره در جهت مطلوب ما حركت کند. ابزارهای مورد استفاده در اين استراتژی مشابه ابـزارهـای مـورد اسـتفاده در اسـتراتژیهای ديگر است، ولی از آنها در تايم فريم كوتاهتر استفاده میشود. بزرگترين نقطه ضعف اين استراتژی، بالا بودن هزينه معـاملات و احتمـال گرفتـار شـدن در يک روند نامطلوب است. اسكالپينگ میتواند در بازار رنج، رونددار يا در بازگشتها مورد استفاده قرار گيرد و تفاوت آن با استراتژیهای قبلی فقط در تا يک فريم پایينتر و سريع بودن آن است.
در پایان باید بیان داشت که جک باگل بنیانگذار مجموعه ونگارد که سرمایهای بیش از ۳ تریلیون دلار را مدیریت میکند، در بخشی از کتاب “سرسختی در زمین پول آفرینی” چنین گفته است:
بیتردید بسیار خوشایند است که انسان بتواند در زمان اوج قیمت سهام از بازار خارج شود و در زمان پایین بودن قیمت سهام به بازار بازگردد، اما من در طی شصت و پنج سال فعالیت شغلیام در این زمینه، نه تنها هرگز با کسی دیدار نکردهام که بداند چگونه این کار را انجام دهد، بلکه هرگز با کسی هم دیدار نکردهام که انسانی را با این ویژگی بشناسد.
معامله گر یا تریدر کیست؟
کلمه ترید به معنی تجارت و معامله بوده و علاوه بر آن جزو مهمترین اصطلاحات در حوزه اقتصاد می باشد. تریدر نیز شخصی است که انواع مختلف دارایی های مالی را در بازار های مالی مخصوص خود ترید می کند. معامله گر ها بر خلاف سرمایه گذاران برای مدت کوتاهی روی دارایی های خود سرمایه گذاری کرده و از همین رو روند های کوتاه مدت را بررسی می نمایند.
معامله گر یا تریدر کیست؟
کلمه ترید به معنی تجارت و معامله بوده و علاوه بر آن جزو مهمترین اصطلاحات در حوزه اقتصاد می باشد، ترید در واقع شامل اعمالی مانند: معامله و تبادل محصولات و خدمات به همراه پرداخت هزینه مربوط به آن ها است. همچنین معامله اوراق بهادار در بازار مالی معمولا به دو صورت مستقیم و یا به کمک کارگزار انجام می شود و به آن ترید می گویند. با توجه به این توضیحات تریدر شخصی است که انواع مختلف دارایی های مالی را در بازار های مالی مخصوص خود ترید می کند.
معامله گر ها بر خلاف سرمایه گذاران برای مدت کوتاهی روی دارایی های خود سرمایه گذاری کرده و از همین رو روند های کوتاه مدت را بررسی می نمایند؛ آن ها با تجزیه و تحلیل وضعیت حاکم بر بازار و با تکیه بر اطلاعاتی که از تحلیلات خود به دست آورده اند و به کمک نوسانات بازار در معاملات خود کسب سود می نمایند.
چگونه تبدیل به یک تریدر موفق ارزهای دیجیتال شویم؟
توجه داشته باشید که یک راه واحد برای موفقیت وجود ندارد و معامله گری به شخصیت افراد وابسته می باشد؛ بدین صورت که مسیر ترید شخص بسته به خلق و خو، میزان ریسک پذیری و همچنین صبر وی در مقابل زیان، نسبت به دیگران متفاوت خواهد بود.
مواردی که تمامی تریدر های موفق در این بازار باید رعایت می کنند، عبارتند از:
1_ انتخاب صرافی معتبر: اولین قدم در مسیر موفقیت انتخاب یک صرافی معتبر می باشد.
برای درک اهمیت این موضوع به آمار زیر توجه کنید:
صرافی ارز دیجیتال Coincheck، در کشور ژاپن در سال 2018 هک شد و تقریبا مقدار 500 میلیون دلار از دارایی آن به سرقت رفت. یا در مثالی دیگر صرافی ارز دیجیتال Youbit، در کشور کره جنوبی در سال 2017 دو بار مورد حمله و هک قرار گرفتن و در نهایت پس از اعلام ورشکستگی فعالیت خود را به طور کامل متوقف نمود. با توجه به این مسائل از مهمترین کار ها برای یک معامله گر موفق انتخاب یک صرافی معتبر می باشد.
2_ انتخاب پلتفرم تحلیلی: از ابزار های جدایی ناپذیر در کار یک تریدر ارز های دیجیتال، نمودار قیمت_ زمان می باشد؛ برای تحلیل، پیاده سازی ابزار های تحلیل تکنیکال روی نمودار و مشاهده پیشینه قیمت، به یک پلتفرم مناسب نیاز است، ابزاری که به سرعت قیمت ها را دریافت و نمایش دهد. یکی از انتخاب ها به طور معمول استفاده از نرم افزار های متاتریدر می باشد.
3_ استراتژی معاملاتی: تصمیم در مورد خرید، فروش و یا نگهداشتن یک دارایی، به عهده معامله گری یا همان تریدر می باشد. معامله گری که در بازار ارز های دیجیتال برای معاملات خود استراتژی خرید و فروش داشته باشد، موفق است. در زمان گرفتن تصمیم نهایی استراتژی به معامله گرکمک می کند، اما در نهایت تریدری موفق می باشد که به استراتژی خود در یک بازه زمانی طولانی پایبند باشد. از پارامتر های لازم برای یک استراتژی خرید و فروش می توان به انتخاب تایم فریم، اندیکاتور و اسیلاتور، ابزارهای تحلیلی، حد ضرر و سود، مدیریت ریسک و سرمایه و سایز معاملات اشاره کرد.
ارز های دیجیتال به دو روش کلی تحلیل می شوند:
الف) تحلیل تکنیکال: در این نوع از تحلیل، صرفا از نمودار قیمت یک ارز دیجیتال استفاده می شود.
ب) تحلیل فاندامنتال: در این نوع تحلیل علاوه بر استفاده از نمودار قیمت یک ارز دیجیتال به پروژه و تیم مدیریتی آن، بلاکچین و مسائل دیگر پیرامون آن توجه می شود.
ویژگیهای تریدرهای موفق ارزهای دیجیتال
رفتار های مشابهی بین تمامی تریدر های موفق در بازار ارز های دیجیتال وجود دارد، که عبارتند از:
1_ رفتار ماشینی: تمامی معامله گر های حرفه ای بازار در قدم اول استراتژی معاملاتی خود را انتخاب و مانند یک ربات از آن پیروی می کنند. بدین صورت که هر زمان استراتژی آن ها سیگنال خرید صادر کند، اقدام به خرید و هر زمان سیگنال خروج صادر کرد اقدام به خروج از معامله می کنند. به عبارتی به طور کامل مانند: ماشین عمل کرده و احساسات را وارد معاملات خود نمی کنند.
2_ تحلیل خود را دارند: به طور معمول اشخاصی که مدام با توصیه افراد دیگر اقدام به خرید و فروش می کنند، در بلند مدت ضرر خواهند کرد؛ اما معامله گرهای حرفه ای همواره تحلیل های خاص خود را در بازار ارز های دیجیتال داشته و بر اساس آن ها تصمیم گیری می کنند. ترید موفق با حرف دیگران هیجان زده نمی شود.
3_ داشتن زندگی شاد و سالم: معامله گری از کار هایی است که نیاز به تمرکز بالایی دارد و معامله گر های موفق به طور معمول خارج از بازار زندگی شاد و سالمی دارند. از فاکتور های ثابت میان معامله گر ها سفر کردن می باشد. داشتن ارتباط قوی با دوستان و اطرافیان و در نتیجه داشتن زندگی شاد و آرام تاثیر زیادی در موفق شدن یک معامله گر دارد.
دیدگاه شما