استراتژی Yield Farming چیست؟
استراتژی ییلد فارمینگ در سیستم مالی غیر متمرکز دیفای
اگر با دیفای – DeFi یا سیستم مالی غیر متمرکز آشنایی دارید باید ییلد فارمینگ را نیز درک کنید. اما منظور از استراتژی های Yield Farming چیست؟
اگر با دیفای آشنایی داشته باشید، احتمالا میدانید ییلد فارمینگ یک اصطلاح و مفهوم پرکاربرد در این حوزه به شمار میرود. Yield Farming را باید روشی برای به دست آوردن ارز دیجیتال بیشتر به وسیله خود آنها دانست. این فرآیند شامل وام دهی (لندینگ – Lending) ارزهای دیجیتال به واسطه قراردادهای هوشمند است. گفتنی است اسمارت کانترکتها یک سری برنامههای کامپیوتری ویژه بوده و فردی که به روش نام برده کسب درآمد میکند، ییلد فارمر لقب میگیرد.
در ییلد فارمینگ به وسیله وام دادن رمز ارزها میتوانید از طریق گرفتن کارمزد در قالب ارز دیجیتال، به درآمد برسید. به نظر این راهکاری بسیار ساده بوده و هر تریدی میتواند بعد از خرید بیت کوین و اتریوم یا دیگر کوینها، با وام دهی، دارایی خود را افزایش بدهد. اما واقعیت چیز دیگری است.
یک ییلد فارمر محجبور به پیروی از استراتژیهای پیچیدهای است. آنها با هدف افزایش سودآوری، به طور مستمر دارایی دیجیتال خود را بین پلتفرمهای مخصوص ارائه وام جابهجا میکنند. عملکرد آنها در ارتباط با بهترین استراتژی ییلد فارمینگ مرموز و مخفیانه است، چرا که یادگیری، پیروی و پیادهسازی یک راهکار مشخص توسط تعداد بیشتری از تریدرها، بهرهوری آن را کاهش خواهد داد. به همین دلیل بعد از یادگیری یک روش جدید، نباید آن را علنی کنید؛ Yield Farming روشی رقابتی در سیستم مالی غیر متمرکز (دیفای) است. در اینجا خرید و فروشکنندگان ارز دیجیتال به کشاورزان تشبیه شده و آنها باید در راستای کشت بهترین محصول به رقابت با یکدیگر بپردازند.
مفهوم ییلد فارمینگ چگونه متولد شد؟
پروژههای دیفای در حال حاضر توجه زیادی را به خود جلب کرده و در خط مقدم فناوری بلاک چین حرکت میکنند. نرم افزارهای دیفای نیازی به کسب اجازه نداشته و هر فرد یا شی (نظیر اسمارت کانترکتها) که دارای یک والت بوده و به اینترنت دسترسی دارد، قادر به برقراری تعامل با آنها خواهد شد. این ویژگی جنبش سیستم مالی غیر متمرکز سبب منحصربهفرد شدن آن شده است.
اپلیکیشنهای DeFi همچنین احتیاجی به شناخت کاربران حاضر در قرارداد یا واسطهها نداشته و تراستلس (Trustless) محسوب میشوند. اما کارایی تازه و متفاوت این دسته نرم افزارها چیست؟
یکی از مفاهیم نوظهور در دنیای دیفای، ییلد فارمینگ به شمار میرود. Yield Farming راهکاری به منظور درآمدزایی به واسطه پولهای الکترونیکی از طریق پروتکلهای لیکوئیدیتی محسوب میشود. به لطف این قابلیت هر کاربری قادر خواهد بود با بهره بردن از یک اکوسیستم غیر متمرکز، چیزی شبیه به یک لگوی ساخته شده روی پلتفرم اتریوم، به شکلی منفعل سود کسب کند. این موضوع نشان میدهد در آیندهای نزدیک دیگر تریدرها ارزهای دیجیتال خود را صرفا هودل (Hodl) نکرده و نحوه ذخیرهسازی و نگهداری رمز ارزها به زودی تغییر خواهد کرد؛ وقتی امکان درآمدزایی از طریق دارایی وجود دارد، چرا باید آن را بدون استفاده در گوشهای نگه داشت؟
یک ییلد فارمر چگونه قادر به درو کردن محصولات خود بعد از کشت خواهد بود؟ در صورت دنبال کردن استراتژیهای ییلد فارمینگ چقدر بهرهوری در انتظارتان بوده و به عبارتی چقدر سود به دست خواهید آورد؟ چطور میتوان Yield Farming را آغاز کرد؟
نگاهی دیگر به مفهوم Yield Farming
ییلد فارمینگ که آن را به عنوان لیکوئیدیتی ماینینگ یا استخراج نقدینگی (Liquidity Mining) نیز میشناسند، روشی به منظور کسب پاداش به وسیله نگهداری ارز دیجیتال است؛ دارایی خود را تحت یک پروتکل قفل کرده و در ازای آن پاداش دریافت کنید. به این ترتیب بدون از دست دادن رمز ارزهای خود، به موجودی آنها خواهید افزود.
در ابتدای آشنایی با این روش، به احتمال بسیار زیاد روش استکینگ ارز دیجیتال در ذهنتان تداعی شده و به دنبال یافتن تفاوت آن با ییلد فارمینگ هستید. اگرچه این دو شبیه هم به نظر میرسند، اما در عمل تفاوتهایی اساسی با یکدیگر دارند. Yield Farming اغلب نیازمند کار با افرادی به عنوان تامینکنندگان نقدینگی (Liquidity Providers) یا به طور مختصر LP است. آنها به وسیله افزودن وجه به استخرهای لیکوئیدیتی، اقدام به تامین نقدینگی میکنند.
در این میان با مفهوم دیگری یعنی استخر نقدینگی (Liquidity Pool) مواجه میشویم. لیکوییدیتی پول را باید یک قرارداد هوشمند دارای میزانی وجه دانست. حال تامینکنندگان نقدینگی به وسیله تامین نقدینگی داخل استخر، پاداش کسب خواهند کرد. این پاداش ممکن است نتیجه کارمزد تولید شده در پلتفرم دیفای مرتبط با آن بوده یا به روشهای دیگر ایجاد شده باشد.
در تعدادی از استخرهای نقدینگی، پاداشها در قالب ترکیبی از چندین توکن پرداخت میشوند. این احتمال وجود دارد که توکنهای عرضه شده به عنوان پاداش مجددا وارد استخر لیکوئیدیتی دیگری شده و پاداش دیگری برای آنها لحاظ شود. این روند میتواند ادامهدار باشد. اکنون بهتر به دلیل تعدد استراتژیهای ییلد فارمینگ و پیچیده بودن این راهکار پی بردهاید.
ایدهی اصلی ییلد فارمینگ دریافت پاداش توسط یک تامینکننده نقدینگی به وسیله تزریق پول به استخر نقدینگی است.
Yield Farming در بیشتر مواقع با استفاده از توکنهای ERC20 اتریوم صورت گرفته و پاداش نیز در قالب توکن ERC-20 ارائه خواهند شد. با این حال احتمال تغییر روال در آینده وجود دارد، چرا که اکنون بیشتر فعالیت این بخش، در اکوسیستم اتریوم صورت گرفته و با پیشروی در زمان، توسعه، پیشرفت و ورود دیگر ارزهای دیجیتال محتمل است.
البته بعید نیست پلهای بلاک چین و سایر توسعههای مشابه، به خلق نرم افزارهای غیر متمرکز بینیاز از یک بلاک چین خاص ختم شوند. به عبارتی این اپلیکیشنها میتوانند در سایر بلاک چینهای پشتیبانیکننده از قابلیتهای قرارداد هوشمند اجرا شوند.
طبق انتظار، هدف اصلی ییلد فارمرها کسب بازده سود بیشتر است. آنها برای دستیابی به این خواسته اقدام به جابهجایی ارزهای دیجیتال خود بین پروتکلهای مختلف میکنند. در نتیجه، پلتفرمهای دیفای، سایر مشوقهای اقتصادی به منظور جذب سرمایه به این حوزه را فراهم خواهند کرد. از طرفی شبیه به صرافیهای متمرکز، نقدینگی بالاتر، جذب لیکوئیدیتی بیشتر را در پی دارد.
انفجار ییلد فارمینگ چطور و به چه دلیلی رخ داد؟
ریشه ترغیب تریدرها به ییلد فارمینگ، ساخت توکن نظردهی (Governance Token) توسط اکوسیستم کامپاند است. به لطف توکنهای نظردهی یا گاوِرننس امکان ارائه نظر درباره چگونگی اداره اکوسیستم برای هولدرهای آن فراهم میشود. سوال مطرح شده اینجاست که در صورت تمایل به غیرمتمرکز کردن شبکه تا جای ممکن چطور میتوان این توکنها را توزیع کرد؟
یک روش عادی به منظور راهاندازی یک بلاک چین غیر متمرکز، توزیع توکنهای نظردهی طبق یک الگوریتم خاص علاوه بر مشوقهای نقدینگی است. این ویژگی، جذب تامینکنندگان لیکوئیدیی برای کسب توکنهای تازه به واسطه تزریق نقدینگی به پروتکل مربوط به آن را در پی خواهد داشت.
البته توکن COMP خالق ییلد فارمینگ نیست، با این حال راهاندازی آن محبوبیت این نوع مدل توزیع توکن را منجر شده است. از آن زمان تاکنون، یک سری از سایر پروژههای دیفای نیز به وسیله ارائه طرحهای خلاقانه با هدف جذب نقدینگی به اکوسیتم خود، ظهور کردهاند.
بررسی مفهوم ارزش کل قفل شده (Total Value Locked) یا TVL
چطور میتوان به سنجش سلامت کلی ییلد فارمینگ در زمینه DeFi پرداخت؟ «ارزش کل قفل شده» معیار خوبی به این منظور است. کار این فاکتور، اندازهگیری میزان ارز دیجیتال قفل شده در پلتفرمهای وامهی دیفای و سایر مارکت پلیسهای پولی است. به عبارتی دیگری TVL جمع کل نقدینگی در استخرهای لیکوئیدیتی محسوب شده و یک ایندکس کاربردی به منظور سنجش کلی سلامت بازارهای ییلد فارمینگ و دیفای است. یکی دیگر از کاربردهای آن، عملکرد به عنوان شاخصی موثر برای مقایسه سهم بازار پروتکلهای گوناگون دیفای به شمار میرود.
به منظور ردیابی شاخص TVL وب سایت defipulse.com را پیشنهاد میکنیم. در وب سایت نام برده امکان تماشای میزان توکن اتر یا سایر رمز ارزهای قفل شده در پلتفرمهای مختلف دیفای فراهم است. به این ترتیب به یک دید کلی از وضعیت فعلی ییلد فارمینگ دست پیدا خواهید کرد. طبیعی است هر چه ارزش بیشتری قفل شده باشد، Yield Farming بیشتری در پلتفرمها جریان دارد. گفتنی است تریدرها همواره قادر به سنجش ارزش کل قفل شده برای ارزهای دیجیتال و غیر دیجیتال از جمله اتریوم، بیت کوین و دلار خواهند بود. هر TVL، دیدی متفاوت از وضعیت بازار پولی DeFi ارائه میکند.
روش و چگونگی کار ییلد فارمینگ
ییلد فارمینگ از بسیار جهات شبیه به مدل بازار ساز خودکار (Automated Market Maker) یا همان AMM است. Yield Farming اغلب از تامینکنندگان نقدینگی (LP) و استخرهای لیکوئیدیتی تشکیل میشود، اما نحوه کار این ترکیب دقیقا چگونه است؟
تامینکنندگان نقدینگی (Liquidity Providers) وجوه را به یک استخر لیکوئیدیتی (Liquidity Pool) تزریق میکنند. در ادامه این استخر، قدرتبخش بازاری برای وام دهی، دریافت وام و حتی تبدیل توکنها به یکدیگر خواهد بود. به این وسیله کارمزدهایی در پلتفرمها تولید شده و در نهایت بر اساس سهم تامینکنندگان نقدینگی در استخر، پرداخت به آنها صورت میگیرد. این فرآیند، پایه و اساس چگونگی کار AMM است. اما بدون در نظر گرفتن نوظهور بودن این فناوری، نحوه پیادهسازی روند در ییلد فارمینگ بسیار متفاوت است. انتظار داریم در آینده، رویکردهای متفاوتی را برای بهبود پیادهسازی فعلی شاهد باشیم.
در کنار پرداخت کارمزد، روش دیگر ترغیب تزریق پول به استخرهای لیکوییدیتی، توزیع توکنهای جدید محسوب میشود. به عنوان نمونه احتمال دارد راهکاری به منظور خرید یک توکن خاص به مقدار پایین در یک بازار آزاد وجود نداشته و از طرف دیگر، بتوان توکنها را به واسطه تامین نقدینگی در یک استخر خاص جمعآوری کرد. قانون توزیع توکنها، تماما به نوع پیادهسازی یک پروتکل وابسته است. موضوع حائز اهمیت ارتباط بازدهی سرمایه تامینکنندگان نقدینگی با مقدار نقدینگی فراهم شده توسط آنها برای استخرها است.
در حالت کلی وجوه واریزی به استخرها، استیبل کوینهای متناظر با دلار آمریکا به شمار میروند، هر چند الزامی برای این کار وجود ندارد. به عنوان نمونهای از استیبل کوینهای مورد استفاده در پلتفرمهای دیفای باید به توکن دای (DAI)، تتر (USDT)، یو اس دی کوین (USDC) و بایننس یو اس دی (BUSD) اشاره کنیم. برخی از پروتکلها، توکنهای نماینده وجوه واریزیتان در سیستم را تولید میکنند. به عنوان مثال، اگر توکن دای را به پروتکل کامپاند واریز کنید، توکن شما تبدیل به cDAI یا Compound DAI میشود. در صورتی که اتریوم به کامپاند واریز کنید، منظور از ریسک اعتباری در سواپ چیست؟ cETH دریافت خواهید کرد.
ییلد فارمینگ متشکل از لایههای پیچیدهای است. از طرفی دیگر با واریز توکن cDAI به یک پروتکل دیگر، توکن سومی دریافت میکنید که نماینده cDAI و آن هم نماینده DAI تلقی میشود. به همین ترتیب روند ادامه پیدا کرده و این زنجیرهها، پس از مدتی باز هم پیچیدهتر خواهند شد.
محاسبه بازگشت سرمایه در Yield Farming
محاسبه بازگشت سرمایه اغلب به شکل سالیانه صورت میگیرد. دو فاکتور مهم تعیین این میزان، نرخ درصد سالیانه (Annual Percentage Yield) یا همان APR و بازدهی درصدی سالیانه (Annual Percentage Yield) یا همان APY به شمار میروند. بر خلاف APY، در APR میزان ترکیب سود و سرمایه (Compounding) محاسبه نمیشود. بد نیست بدانید کامپاندینگ به معنای سرمایه گذاری مجدد سودهای دریافتی روی سرمایه فعلی، با هدف افزایش بازگشت سرمایه است. البته این دو معیار در برخی موارد به جای یکدیگر نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
فراموش نکنید این معیارها، تنها تخمینی از بازده سرمایه ارائه کرده و حتی محاسبه دقیق پاداشهای کوتاه مدت نیز کار سختی است؛ ییلد فارمینگ فوقالعاده رقابتی و بسیار سریع بوده و پاداشها، نوسانهای زیادی را تجربه میکنند. اگر یکی از استراتژیهای Yield Farming برای مدتی کارایی داشته باشد، ییلد فارمرهای زیادی به آن رو آورده و در نتیجه روند بازگشت سرمایه بالا متوقف خواهد شد.
فاکتورهای APR و APY از بازارهای قدیمی الهام گرفته شدهاند، به همین دلیل در حوزه دیفای به منظور محاسبه سودآوری سرمایه خود میبایست از معیارهایی جدید و منحصربهفرد بهره ببریم. بخاطر سرعت زیاد DeFI، محاسبه هفتگی یا حتی روزانه بازگشت سرمایه منطقیتر به نظر میرسد.
مدیریت ریسک شرکت و عملکرد بانک ها
بانک ها نقش مهمی را در رشد اقتصادی کشور های در حال توسعه و توسعه یافته ایفا می کنند. به منظور دستیابی به اهداف، بانک ها باید به صورت مداوم ثبات عملکرد مالی شان را حفظ کنند. با این حال برای بانک ها آسان نیست که به صورت مداوم از خودشان عملکردی عالی را ارئه دهند برای اینکه محیط کسب و کار بسیار رقابتی است.
در حال حاضر بانک ها با ریسک های مختلفی مواجه هستند که ممکن است بر عملکرد بانکی آنها تاثیر گذار باشد. به عنوان مثال، ده بانک های درجه یک کشور اندونزی از جمله بانک نگارا در سال 2015 کاهش سود خالص را گزارش دادند. بانک پانین و بانک دانامون گزارش دادند که برای بانک های اندونزیایی آسان نیست که عملکرد بالای خود را تداوم بخشند و حفظ کنند برای اینکه ریسک های مختلف و متعددی وجود دارند.
فراسر و کولاری در سال 2001 به این نتیجه رسیدند که صنعت بانکداری با عوامل متعددی از جمله میزان اعتبار، موقعیت کشور، بازار، نرخ بهره، نقدینگی، ریسک قانونی و شهرت مواجه است. کمیته نظارت بانکی بازل در سال 2001 ریسک اعتباری را به عنوان یک شکست بالقوه بانک های وام گیرنده مطرح کرد. علاوه بر این، این کمیته مطرح کرد که بانک ها با ریسک های اعتباری ناشی از وام و دیگر ابزار های مالی مختلف از جمله پذیرش، معاملات بین بانکی، تامین منابع مالی معاملات خارجی، تحلیل های مالی، معاوضه، اوراق قرضه، سهام، گزینه های دیگر، تعهدات و ضمانت ها و حل و فصل معاملات مواجه هستند. این خطرات تاثیر منفی بر عملکرد بانک ها دارند.
مدیریت مدیران بانک ها
از آنجا که بانک ها با انواع خطرات مختلف مواجه هستند، مدیریت باید قادر باشد تا کنترل موثر و مدیریت ریسک اثربخشی را پیاده سازی کند. مدیران بانک ها باید بهترین شیوه کاهش خطرات را در نظر بگیرند. گوردون و همکاران در سال 2009 مدیریت در صنایع به خصوص بانکداری به این صورت تشریح کردند که مدیریت باید ریسک ها را ببیند و آنها را بر مبنای چشم انداز های شرکت و بر مبنای مفهوم مدیریت ریسک شرکت مدیریت کند.
علاوه بر این پگاچ و وار در سال 2011 بیان کردند که مدیریت ریسک شرکت یک استراتژی است که ارزیابی کلی را از رویکرد مدیریت ریسک ارائه می کند. با این حال، برای صنعت بانکداری، باید ریسک اعتباری باید توجه بیشتری به مدیریت ریسک نسبت به دیگر ریسک ها داشته باشد. بنابراین، مدیران بانک ها باید یک مدیریت ریسک جامع و همچنین یک مدیریت ریسک اعتباری خاص را پیاده سازی کنند.
مدیریت ریسک شرکت
برخی از پژوهش های قبلی نشان می دهد که مدیریت ریسک شرکت (ERM) تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد (به عنوان مثال بارتون و همکاران 2002، لیبنبرگ و هویت 2003). علاوه بر این بیسلی و همکاران در سال 2005 نشان دادند که مدیریت ریسک شرکت باعث ارتقا عملکرد عملیاتی شرکت می شود. علاوه بر این، میکولیس و شاه در سال 2000، لام در سال 2001 و ملبروک در سال 2002 نشان دادند که مدیریت ریسک شرکت (ERM) می تواند نوسانات قیمت سهام و هزینه های سرمایه را کاهش دهد و منجر به افزایش بهره وری و ایجاد هم افزایی شود.
با این حال، رافیکا در سال 2012 و فیتریانتی در سال در سال 2013 دریافتند که مدیریت ریسک شرکت (ERM) تاثیر مثبتی بر ارزش های شرکت دارد همچنین گوردون و همکاران در سال 2009 دریافتند که تاثیر مدیریت ریسک شرکت بر عملکرد شرکت به شرکت و شرایط محیطی اش بستگی دارد.
از منظر دیگر، بانک ها باید بر ریسک اعتباری به عنوان ریسک اصلی در فعالیت های کسب و کاری شان از طریق پیاده سازی مدیریت ریسک اعتباری (CMR) تمرکز داشته باشند. بانک برای برای کسب جایگاه بین المللی (کمیته نظارت بر بانکداری بازل 2000) باید مدیریت ریسک را به صورت یک وام گیری بالقوه و یا یک شمارنده شکست در انجام تعهدات مربوط به بازپرداخت توصیف کند. ریسک اعتباری برای بانک های تجاری یک ریسک بسیار بزرگ است و مسبب اصلی شکست آنهاست (فراسر و کولاری 2001، آنگرر 2004).
مدیریت اثربخش ریسک اعتباری
مدیریت اثربخش ریسک اعتباری یک مولفه حیاتی رویکرد جامع در زمینه مدیریت ریسک است و برای موفقیت بلند مدت بان; ها لازم و ضروری است. الشاتی در سال 2015 بیان کرد که مدیریت ریسک اعتباری (CMR) پروکسی شده بوسیله مطالبات غیر جاری بانک ها NPL تاثیر مثبتی بر عملکرد تجاری بانک های اردن داشته است. در مقابل پودل ارتباط منفی بین مدیریت ریسک اعتباری (CMR) و عملکرد مالی بانک های تجاری کشور نپال نشان داد. روث در سال 2013 بیان کردن که بین مدیریت ریسک اعتباری و عملکرد شرکت ارتباط منفی وجود دارد و وجود یک هیئت مدیره مستقل این ارتباط را تعدیل می کند.
سوسو در منظور از ریسک اعتباری در سواپ چیست؟ سال 2004 مدیریت ریسک شرکت را به صورت ” یک فرآیند تاثیر گذار بر طیف گسترده ای از شاخص ها، مدیریت و دیگر پرسنل تعریف کرد که در تنظیم استراتژی ها شرکت کاربرد دارد و برای شناسایی حوادث احتمالی که ممکن است بر نهاد تاثیر گذار باشد مورد استفاده قرار می گیرد و با مدیریت ریسک، اطمینانی معقول را در زمینه دستیابی به اهداف کلی فراهم می کند. با این حال انجمن احصای موقت (CAS)، ERM را به صورت فرآیند ارزیابی، کنترل، بهره برداری مالی و نظارت بر ریسک ها از جنبه های مختلف تعریف می کند که در نهایت منجر به افزایش کوتاه مدت و بلند مدت ارزش شرکت برای سهامداران و ذینفعان می شود.
مدیریت ریسک شرکت (ERM)
ERM شامل هماهنگی در زمینه ریسک پذیری و استراتژی است، و منجر به اتخاذ تصمیم در زمینه پاسخ به ریسک می شود ضرر و زیان های عملیاتی شرکت را کاهش می دهد و ریسک های متعددی که شرکت در معرض آن است را شناسایی می کند منجر به استفاده از فرصت ها می شود و سرمایه را افزایش می دهد (بیسلی و همکاران 2005).
سوسو در سال 2004 توضیح دادند که اثربخشی یک ERM سازمانی باید بر مبنای دستیابی به اهداف چهارگانه ERM در زمینه استراتژی، عملیات، هم راستایی و گزارشگیری صورت پذیرد. برخی از پژوهش ها از این اهداف به عنوان پروکسی های جامع برای اندازه گیری میزان اجرای ERM استفاده می کنند (به عنوان مثال گوردون و همکاران 2009).
بارتون و همکاران در سال 2002، لام 2002، لیبنبرگ 2003، ادعا کردند که اجرای ERM می تواند عملکرد شرکت را بهبود بخشد. میکولیس و شاه در سال 2000، لام در سال 2001، ملبروک در سال 2010 بیان کردند که ERM می تواند نوسانات قیمت سهام را کاهش دهد هزینه های سرمایه ای را کاهش دهد و همچنین اثربخشی را افزایش دهد در این زمینه رافیکا در سال 2012 و فیتریانتی در سال 2013 دریافتند که بین ERM و ارزش شرکت رابطه مثبتی و مستقیمی وجود دارد.
معرفی و دانلود کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل
برای دانلود قانونی کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل
کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل نوشته استیون ام. براگ، با راهحلها و راهکارهایی که ارائه میدهد به شما کمک میکند خطرپذیری در موقعیتهای مالی و در کسبوکار خود را بهتر و آسانتر کنترل و رهبری کنید تا به ضرر و زیانهای شدید گرفتار نشوید.
درباره کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل:
ریسک به معنای عدم قطعیت در پیامدهای آتی است. در هر کسب و کاری عدم قطعیت بالایی وجود دارد و شرایطی که بتوان پیامدهای آنها را با اطمینان کامل پیشبینی کرد، محدود است. به عنوان مثال، در یک واحد تجاری که چندین هزار حساب دریافتنی وجود دارد، این سوال مطرح است که دقیقاً چه تعداد از آنها تبدیل به مطالبات سوخت شده خواهند شد؟ در مثالی دیگر، واحد تجاری که برای تولید محصولی به یک ماده اولیه کلیدی به عنوان ماده خام نیاز دارد، آیا این واحد میتواند قیمت این ماده را به صورت دقیق در طول سال تعیین کند؟ و یا مثلا دستیابی به نتیجه توسعه یک داروی جدید با هزینه 250 میلیون دلار به چه میزان قطعی است؟ در چنین مواردی امکان پیشبینی دقیق پیامدهای آتی وجود ندارد.
عدم قطعیت موضوعی کاملاً فراگیر است. با این حال مدیران عموماً از مفهوم پیامدهای متفاوت چشمپوشی میکنند. آنان از بودجه جهت نتیجهگیری پیامدی منفرد نسبت به آینده استفاده میکنند و زمانی که نمیتوانند سازمانهای خود را مجبور به ارائه نتایجی مطابق با خروجی پیشبینیشده در بودجه کنند، دچار اضطراب میشوند. دلیل چنین حالتی احتمال وجود هزاران رویداد نامشخصی است که همه آنها میتوانند نتایج مالی یک کسب و کار را تحت تأثیر قرار دهند. اما باوجود تمامی تلاشهای مدیریت، تقریباً غیرممکن است که بتوان نتایج واقعی را کاملاً مطابق با نتایج پیشبینی شده در بودجه، ارائه کرد.
استوین ام. براگ (Steven M. Bragg) در کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل (Enterprise risk management) همچنین بیان میکند: راه بهتر مشاهده تأثیر ریسک در سازمان این است که سازمان را به عنوان پرتفویی از ریسکها در نظر بگیریم که در آن ریسکها ناشی از تصمیمات گذشته مدیریت است. اگرچه برخی از تصمیمات، مانند گسترش خط تولید، احتمالاً منجر به سود یا زیان ملایمی میگردد اما بعضی از تصمیمات، مانند تأمین مالی محصول یک رآکتور هستهای، میتوانند فوقالعاده موفقیتآمیز باشند و یا شرکت را به مرز ورشکستگی بکشاند. سود برخی دیگر از تصمیمات نیز ممکن است با زیان آن برابر بوده و منتج به تغییرات خالص بسیار اندکی شوند. در نتیجه بهمنظور استفاده از مزیتهای تصمیمات اتخاذ شده و یا کاهش پیامدهای نامطلوب در موقعیتهای مختلف باید از مفهوم ریسکها آگاهی داشته باشید.
اگرچه دلایل زیادی برای مدیریت ریسک توسط سازمان وجود دارد اما موضوع اصلی در زمینه توانایی هموار کردن و یا افزایش سود است. مدیریت ریسک میتواند به منظور کاهش وقوع هزینههای غیرمعمول مورد استفاده قرار گیرد، به نحوی که هزینههای تحقق یافته به هزینههای پیشبینی شده در بودجه بسیار نزدیکتر باشد. این مسئله برای شرکتهای سهامی عام از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که میتواند باعث افزایش اعتماد عمومی به نتایج آتی آنان شود.
کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر صاحب کسبوکار یا مدیر شرکت هستید و از ریسک کردن میترسید، این کتاب به شما کمک میکند.
در بخشی از کتاب مدیریت ریسک شرکت از تئوری تا عمل میخوانیم:
فرایند تعیین بودجه برای پروژههای تحقیق و توسعه معمولاً به تعیین منابع مالی پروژههای نه چندان ریسکی میانجامد. علت این است که معمولاً وجوه نقد کافی برای تأمین منابع مالی تمام پروژههای پیشنهادی در دسترس نیست، بنابراین یک سیستم رتبهبندی برای تعیین این که کدام پروژهها بودجه را دریافت خواهند نمود، اعمال میشود. این رتبهبندی برگرفته از تحلیل جریانهای نقدی تنزیل شده است که نرخ تنزیل بیشتری بر پروژههای با ریسک بالاتر اعمال میکند و در نتیجه تنها پروژههای تحقیق و توسعه امنتر تأمین بودجه میشوند. نتیجۀ متداول این است که واحد تجاری برای گسترش خطوط محصول موجود که به عنوان سرمایهگذاریهای امن در نظر گرفته میشوند، وجوه نقد بیشتری تزریق میکند و نقدینگی کمتری را به نوآوری واقعی سرازیر خواهد کرد.
یک راهحل برای از بین بردن این فرایند گزینشی و محافظه کارانه تخصیص عامدانۀ نقدینگی به طبقاتی از پروژههای تحقیق و توسعه است که یکی از آنها به پروژه با ریسک بالا مربوط است. مبلغ اختصاص یافته به هر گروه با توجه به تمایل مدیریت برای از دست دادن نقدینگی در پروژههای با ریسک بالا متفاوت خواهد بود. در کل، این مفهوم احتمال دستیابی به محصولی موفق که میتواند به یک خط محصول کاملاً جدید بینجامد را افزایش خواهد داد.
زمانی که وجوه نقد به صورت عامدانه در پروژههای تحقیق و توسعه با ریسک بالا سرمایهگذاری میشود، به طور اجتنابناپذیری برخی نارساییها در پروژه وجود خواهد داشت. علت چنین حالتی میتواند این باشد که نتایج از نظر تجاری بادوام نیستند و یا این که پروژه به یک شکست کامل منتهی میگردد. مشکل اصلی زمانی است که شکستهای معدودی وجود دارند و این موضوع نشان میدهد که شرکت در پروژههای به اندازۀ کافی ریسکی و با بازده بالا سرمایهگذاری نمیکند.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: مروری بر مدیریت ریسک
مقدمه
1. مزایای مدیریت ریسک
2. روابط متقابل بین ریسک و استراتژی
2-1. استراتژی حفظ ریسک
2-2. تحلیل ریسک به عنوان یک فرصت
2-3. موقعیتهای ریسک ویژه
3. مدیریت ریسک برای یک موسسه تجاری
4. مدیر ریسک
5. کمیته مدیریت ریسک
6. مسئولیت ریسک
7. مدیریت ریسک توسط پرسنل
8. انواع ریسک
9. جریان فرآیند مدیریت ریسک
9-1. رتبهبندی ریسکها
9-2. مسائل مربوط به کمی کردن ریسک
9-3. پروفایل ریسک
10. وضعیتهای ریسک ویژه
11. جدول زمانی برنامه ریزی ریسک
12. بهترین شیوههای مدیریت ریسک
13. طرحهای مدیریت ریسک
14. سویهها در مدیریت ریسک
خلاصه
فصل دوم: مدیریت ریسک خزانه
مقدمه
1. ریسک تأمین بودجه و منابع مالی
2. ریسک سرمایهگذاری
نمونهای از سیاست سرمایهگذاری
3. ریسک نقدینگی
4. ریسک سیاست اعتباردهی
5. ریسک آسیبپذیری اعتباردهی
5-1. سیستم رتبهبندی اعتباردهی داخلی
5-2. رتبهبندی اعتباری شخص ثالث
5-3. بیمه اعتباری
5-4. تغییر شرایط
5-5. تأمین مالی مطالبات دریافتنی
5-6. تأمین مالی خارجی
5-7. رویکرد پورتفوی اوراق بهادار در ریسک
6. ریسک آسیبپذیری اعتباری فروش متقابل
7. ریسک تمرکز اعتباری
8. بررسی ریسک مبادلات ارزی
9. مدیریت ریسک تسعیر ارز خارجی
9-1. عدم اقدام
9-2. اجتناب از ریسک
9-3. انتقال ریسک
9-4. فشردهسازی زمانی
9-5. تقدم و تأخر پرداخت
9-6. ایجاد ذخایر
9-7. حفظ و نگهداری ذخایر محلی
9-8. مصونسازی
10. انواع مصونسازیهای ارز خارجی
10-1. وام ارزشگذاری شده در ارز خارجی
10-2. قرارداد سلف
10-3. قراردادهای آتی
10-4. اختیار معامله ارز
10-5. اختیار معامله سیلندری
11. سواپ
12. رویکرد خالص
13. بررسی ریسک بهره
14. مدیریت ریسک نرخ بهره
14-1. عدم واکنش
14-2. اجتناب از ریسک
14-3. انطباق بدهی و دارایی
14-4. مصونسازی
15. انواع مصونسازی نرخ بهره
15-1. توافق نرخ سلف
15-2. قرارداد آتی
15-3. سواپ نرخ بهره
15-4. اختیار معامله نرخ بهره
15-5. اختیار معاوضه نرخ بهره
خلاصه
فصل سوم: مدیریت ریسک بازاریابی و فروش
مقدمه
1. ریسک حاکمیت بازاریابی
2. ریسک تغییر نام تجاری
3. ریسک سخنگویان مشهور
4. ریسک ادعاهای بازاریابی نادرست
5. کاهش ریسک تبلیغات
6. ریسک افزایش هزینه بازاریابی
7. ریسک تغییر اجتماعی و اقتصادی
8. ریسک فراخوانی محصول
9. ریسک پیشبینی ناصحیح
10. ریسک از دست دادن مشتری
11. ریسک انقباض منظور از ریسک اعتباری در سواپ چیست؟ اقتصادی
خلاصه
فصل چهارم: مدیریت ریسک زنجیره تأمین
مقدمه
1. ریسک زنجیره تأمین
1-1. اثرات میانشرکتی اختلالات زنجیره تأمین
2. شیوههای کاهش ریسک زنجیره تأمین
3. ریسک تکمیل پروژه
4. انتقال ریسک به زنجیره تأمین
خلاصه
فصل پنجم: مدیریت ریسک تولید و توزیع
مقدمه
1. ریسک شکست در ظرفیت تولید
2. ریسک محصول معیوب
3. ریسک از دست دادن توزیعکننده
خلاصه
فصل ششم: مدیریت ریسک منابع انسانی
مقدمه
1. ریسک استخدام
2. ریسک استخدام نادرست
3. ریسک تعدیل نیرو
4. ریسک وخیمتر کردن روحیه کارکنان
5. ریسک تبعیض
6. ریسک طبقهبندی اشتباه مشاغل
7. ریسک هزینهی مزایای متورم شده
7-1. تکنیکهای ادغام مزایای پرسنل
7-2. معاوضهی سود
7-3. محدودیت در اهدای مزایا
7-4. کاهش مزایا و تسهیم هزینه
8. ریسک افزایش نرخ بیکاری
9. ریسک طرح تشویقی عملکرد
10. ریسک حوادث
11. ریسک نقض قوانین اداره ایمنی و سلامت شغلی
12. فعالیتهای منابع انسانی برای کاهش ریسک
خلاصه
فصل هفتم: مدیریت ریسک حسابداری
مقدمه
1. ریسک خطا در صورت مالی
2. ریسک خطای اظهارنامهی مالیاتی
3. ریسک خطای بودجه بندی
4. ریسک اضافه پرداخت
5. ریسک هزینه بیش از حد
6. ریسک مالیات بر ارزش افزوده
7. ریسک خطای ارزیابی اولیه
8. ریسک تقلب
9. ریسکهای شرکتهای سهامی
9-1. نمونهی افشا
خلاصه
فصل هشتم: فناوری اطلاعات و مدیریت ریسک سیستمها
مقدمه
1. ریسک امنیت دادهها
2. ریسک شکست سیستم IT
3. ریسک از دست دادن افراد متخصص
4. ریسک سیستمهای ناسازگار
5. ریسک تغییر فناوری
6. ریسک آسیب فجایع طبیعی
7. نرمافزار نظارت، ریسک و سازگاری
8. استفاده از فرایندها
8-1. نیاز به تدوین فرایندها
8-2. تعداد فرآیندهایی که باید تدوین شوند
8-3. انحراف از فرایند
9. بهرهگیری از عوامل کنترلکننده
خلاصه
فصل نهم: سایر موضوعات مدیریت ریسک
مقدمه
1. ریسک سرمایهگذار
1-1. شرکت مالکیت انفرادی
1-2. شرکت تضامنی
1-3. شرکت سهامی
شرکت سهامی C
شرکت سهامی S
1-4. شرکت با مسئولیت محدود
2. ریسک سیاسی
3. ریسک اتحاد
4. ریسک شهرت
خلاصه
فصل دهم: برنامهریزی اقتضایی
مقدمه
1. برنامهریزی اقتضایی
1-1. ارتباطات فجایع
1-2. آموزش بلایای طبیعی
1-3. آموزش رویههای ایمنی
1-4. تیم واکنش اضطراری
1-5. انعطافپذیری کارمندان
1-6. سیستمهای تشخیص خودکار
1-7. نگهداری پیشگیرانه
1-8. اقدامات مربوط به دیگ بخار
1-9. مواد خطرناک
1-10. نقشههای مکانیکی
1-11. تعیین موقعیت تجهیزات
1-12. اتاق امن
1-13. تدابیر کاهش سیل
1-14. تدابیرکاهش طوفان
1-15. محوطۀ جایگزین
خلاصه
فصل یازدهم: بیمه
مقدمه
1. شرایط و ضوابط سیاست بیمه
1-1. کسورات
1-2. محدودیت بیمه
1-3. بیمه مشترک
1-4. موارد عدم شمول
1-5. الحاقیه بیمه
1-6. خطرات
2. بیمۀ دیگ بخار و ماشینآلات
3. بیمه وقفه در کسب و کار
3-1. موارد مشمول بیمه
3-2. پوشش مازاد
3-3. اقدامات مدیریتی
4. بیمه اتومبیل تجاری
5. بیمه مسئولیت عمومی تجاری
6. بیمه ریسک سایبری
6-1. اقدامات مدیریتی
7. بیمۀ مسئولیت مدیران
7-1. اقدامات مدیریتی
7-2. پوششهای مازاد
8. بیمه دریایی (حمل)
9. بیمه عمر
10. بیمه ریسک سیاسی
10-1. بیمه اموال
10-2. انواع دارایی
10-3. مفاد بیمهنامه
10-4. موارد عدم شمول بیمه
10-5. پوشش مازاد
10-6. اقدامات مدیریتی
11. بیمه غرامت کارکنان
11-1. اقدامات مدیریتی
12. توزیع بیمه
13. تحلیل شرکت بیمه
14. تعیین قیمت بیمه
15. مدیریت هزینه بیمه
15-1. پیغام بیمهگذار
15-2. آنالیز آیتمهای تحت پوشش
15-3. آنالیز پوشش مضاعف
15-4. پرداختهای غیرمحتمل
15-5. غیرقابل مقایسه بودن
15-6. آنالیز کسورات
15-7. تحلیل طبقهبندی شغلی
15-8. پرداختهای معوقه
15-9. بیمه خویشفرما
15-10. شرکت بیمه اختصاصی
16. فرایند اجرایی ادعاهای بیمه
خلاصه
فصل دوازدهم: ریسک تحلیل مالی
مقدمه
1. قیمتگذاری
2. آنالیز سود سهام
3. بودجهبندی سرمایه
4. تحلیل تعیین بودجۀ تحقیق و توسعه
5. اهرم مالی
خلاصه
فصل سیزدهم: اندازهگیری و گزارش ریسک
مقدمه
1. گزارشات محوری
1-1. گزارش خسارت
1-2. گزارش حوادث
2. گزارش شاخصهای ریسک خارجی
3. گزارش مطالبات بیمه
4. مبنای نقدی و مبنای تعهدی تضاد گزارش
5. رتبهبندی اعتباری اشخاص ثالث
6. مقایسۀ رتبهبندی اعتبار
7. گردش ورود و خروج کارکنان
8. گردش ورود و خروج کارکنان بین شرکتی
9. پاداش در برابر الگوها
10. طول مدت تعطیلی
11. گزارش نقض امنیتی
12. گزارش خطا
13. تعداد نامههای اخطار سازمان نظارتی
14. گزارش شکایات مشتریان
15. تغییرات استفاده در محدودیت اعتباری مشتریان
16. نمونۀ گزارش سطح اعتبار
17. حجم معاملات اوراق بهادار مشتقه
18. بهرهبرداری از گلوگاه
19. گزارش بر مبنای سطح اهمیت
20. پیشبینی نقدینگی
خلاصه
امور مالی غیر متمرکز (DeFi) چیست؟
DeFi به معنای “امور مالی غیر متمرکز” است، اصطلاحی برای انواع برنامههای مالی در ارزهای رمزپایه یا بلاک چین که به منظور از بین بردن واسطههای مالی در خرید ارز دیجیتال است. DeFi از بلاک چین، فناوری پشت ارز دیجیتال بیت کوین الهام گرفته است، که به چندین نهاد امکان میدهد تا نسخهای از تاریخ معاملات را نگه دارند، به این معنی که توسط یک منبع مرکزی کنترل نمیشود.
این مهم است زیرا سیستمهای متمرکز و دروازههای انسانی میتوانند سرعت و پیچیدگی معاملات را چه در خرید ارز دیجیتال و چه در فروش آن محدود کنند در حالی که کاربران کنترل مستقیم کمتری بر پول خود دارند. عملکرد کلی DeFi مشخص است زیرا استفاده از بلاک چین را از انتقال ارزش ساده به موارد استفاده مالی پیچیده تر گسترش میدهد.
بیت کوین و بسیاری دیگر از ارز های دیجیتال از روش های پرداخت دیجیتال قدیمی، مانند روشهایی که توسط Visa و PayPal اجرا میشوند، جدا هستند. به این دلیل که همه واسطهها را از معاملات و خرید ارز دیجیتال خود حذف میکنند.
وقتی با یک کارت اعتباری پول قهوه را در یک کافه پرداخت میکنید، یک موسسه مالی با کنترل بر معامله بین شما و تجارت نشسته و اختیار متوقف کردن یا مکث آن و ثبت آن را در دفتر خصوصی خود حفظ میکند. با بیت کوین، این مؤسسات کمرنگتر می شوند.
خرید ارز دیجیتال بهطور مستقیم تنها نوع معامله یا قرارداد تحت نظارت شرکتهای بزرگ نیست. برنامههای مالی مانند وام، بیمه، سرمایه گذاری جمعی، مشتقات و موارد دیگر نیز در کنترل آنهاست. قطع واسطهها از انواع معاملات از مزایای اصلی DeFi است. ایده DeFi قبل از اینکه به طور معمول بهعنوان مالی غیرمتمرکز شناخته شود، اغلب “برنامه مالی گسترده یا باز” نامیده میشد.
امیدواریم در این مقاله از تترلند، اطلاعات خوبی را در این زمینه به دست آورید.
قراردادهای اتریوم
اکثر قراردادهایی که خود را امور مالی غیر متمرکز DeFi میخوانند بر بستر اتریوم، دومین پلتفرم بزرگ ارز رمزنگاری شده در جهان ساخته شدهاند که خود را از پلتفرم بیت کوین متمایز میکند زیرا استفاده از آن برای ساخت انواع دیگر قراردادهای غیرمتمرکز فراتر از معاملات ساده و خرید ارز دیجیتال، آسانتر است. این موارد پیچیدهتر استفاده مالی حتی توسط ویتالیک بوترین، خالق اتریوم، در سال 2013 در وایت پیپر اصلی اتریوم مشهور شد.
این امر به این دلیل بستر قراردادهای هوشمند اتریوم است که -در صورت تحقق برخی شرایط، به طور خودکار معاملات را انجام میدهد- انعطاف پذیری بسیار بیشتری را ارائه میدهد. زبانهای برنامه نویسی اتریوم، مانند Solidity، به طور خاص برای ایجاد و استقرار چنین قراردادهای هوشمندی طراحی شدهاند.
به عنوان مثال، در نظر بگیرید یک کاربر می خواهد سه شنبه هفته آینده پولش برای یک دوست ارسال شود، اما فقط در صورتی که هوا مطابق با weather.com بالاتر از 90 درجه فارنهایت باشد. چنین قوانینی را میتوان در یک قرارداد هوشمند نوشت.
با وجود قراردادهای هوشمند، دهها پروژه زیرمجموعه امور مالی غیر متمرکز DeFi بر بستر اتریوم کار میکنند که برخی از آنها در زیر بررسی میشوند. Ethereum 2.0، نسخه جدیدی که به شبکه زیرین اتریوم ارتقا مییابد، میتواند با کنار زدن مشکلات مقیاس پذیری اتریوم، این برنامهها را تقویت کند.
محبوبترین انواع برنامههای DeFi
مبادلات غیرمتمرکز (DEX): مبادلات آنلاین خرید ارز دیجیتال به کاربران کمک میکنند ارزها را با ارزهای دیگر مبادله کنند، چه دلار آمریکا با بیت کوین و چه اتر با DAI. DEX نوعی تبادل است که به طور مستقیم کاربران را به هم متصل میکند تا بتوانند ارزهای رمزنگاری شده را با یکدیگر تجارت کنند بدون این که با پول خود به واسطه اعتماد کنند.
ارزهای پایدار(Stablecoins): ارز رمزنگاری شدهای است که برای ثبات قیمت به دارایی خارج از ارز رمزپایه (مثلاً دلار یا یورو) وابسته است.
بسترهای وام دهی: این سیستم عاملها از قراردادهای هوشمند برای جایگزینی واسطههایی مانند بانکهایی که وام را در مرکز مدیریت میکنند، استفاده میکنند.
بیت کوین (Wrapped (WBTC: روشی برای ارسال بیت کوین به شبکه اتریوم است تا بیت کوین بتواند مستقیماً در سیستم DeFi Ethereum استفاده شود. WBTC به کاربران امکان میدهد تا سود بیت کوینی را که از طریق سیستم عاملهای وام غیرمتمرکز که در بالا توضیح داده شده است، در خرید ارز دیجیتال خود کسب کنند.
مفاهیم جدید امور مالی غیر متمرکز DeFi
تولید محصول: برای معامله گران آگاه که مایل به ریسک هستند، امکان تولید محصول وجود دارد، جایی که کاربران از طریق نشانههای مختلف DeFi اسکن میکنند تا فرصت بیشتری برای بازدهی داشته باشند.
استخراج نقدینگی: وقتی برنامههای DeFi با دراختیار گذاشتن رمزهای رایگان، کاربران را به استفاده از سیستم عامل خود ترغیب میکنند. این مهمترین شکل تولید محصول تاکنون بوده است.
قابلیت انعطاف پذیری: برنامه های DeFi متن باز یا Open source هستند، به این معنی که کد پشت آنها برای مشاهده همه افراد عمومی است. به همین ترتیب، از این برنامهها میتوان برای “ساخت” برنامههای جدید با کد به عنوان بلوکهای سازنده استفاده کرد.
لگوهای پول: با قرار دادن مفهوم “قابلیت انعطاف پذیری” به روش دیگر، برنامههای DeFi مانند Legos هستند، بلوکهای اسباب بازی بچهها را برای ساخت ساختمانها، وسایل نقلیه و غیره با هم کلیک میکنند. برنامههای DeFi را میتوان به طور مشابه مانند “لگوهای پول” با هم خرد کرد تا محصولات مالی جدید بسازد.
سیستم عاملهای وام: بازارهای وام یکی دیگر از انواع محبوب DeFi است که وام گیرندگان را به وام دهندگان ارزهای رمزپایه متصل میکند. یک پلتفرم محبوب، مرکب، به کاربران امکان میدهد ارز های رمزنگاری شده را قرض بگیرند.
استیبل کوین یا ارزهای پایدار: شکل دیگر DeFi استیبل کوین است. ارزهای رمزنگاری شده اغلب نوسانات شدیدتری نسبت به فیات را تجربه میکنند که برای افرادی که میخواهند بدانند یک هفته دیگر پول آنها چقدر ارزش دارد، شاید چندان انتخاب مناسبی نباشد.
Stablecoins ارزهای رمزنگاری شده را به ارزهای غیر رمزپایه مانند دلار آمریکا متصل میکند تا قیمت فروش و خرید ارز دیجیتال را تحت کنترل داشته باشد. همانطور که از نام آن پیداست، ارزهای ثابت برای ایجاد “ثبات” قیمت در خرید ارز دیجیتال تلاش میکنند.
جمع بندی
امور مالی غیر متمرکز، بر ایجاد خدمات مالی جدا از سیستم مالی و سیاسی سنتی متمرکز شده است. این امر امکان ایجاد یک سیستم مالی شفافتر را فراهم میکند و به طور بالقوه میتواند از سواستفاده از سانسور و تبعیض در سراسر جهان جلوگیری کند.
گرچه یک ایده وسوسه انگیز است، اما همه چیز از تمرکز زدایی سود نمیبرد. یافتن مواردی که برای ویژگی های بلاک چین مناسبتر باشند، در ساخت یک دسته مفید از محصولات مالی گسترده بسیار مهم است.
در صورت موفقیت، DeFi قدرت را از سازمانهای متمرکز بزرگ گرفته و آن را در اختیار افراد جامعه بهصورت متن باز میگذارد. اینکه آیا DeFi برای تصویب جریان اصلی آماده شود یا آیا این یک سیستم مالی کارآمدتر در تجارت و خرید ارز دیجیتال ایجاد خواهد شد یا خیر، در آینده مشخص میشود.
سوآپ نفتی فرصت بزرگ اقتصادی و سیاسی
در اغلب فصول سرد نیمه شمالی کشور با کمبود گاز مواجه میشود و از آنجایی که بخش اعظم جمعیت ایران در این نواحی و نفت و گاز کشور در نیمه جنوبی واقع است گازرسانی به مناطق شمالی مشکلات خاص خود را دارد. بنابراین قراردادی تحت عنوان سوآپ نفتی که بین کشورها منعقد میشود تا حد زیادی میتواند این معضل را حل کند.
انرژی
ایران به دلیل دسترسی به دو امتیاز ارتباطهای آبی و نفت توانسته در حوزه مبادلات نفتی خوش ظاهر شود و از شمال و جنوب کشور، همکاری خود را با کشورهای مورد نظر جهت معاملات پایاپای نفتی برقرار سازد که این داد و ستدهای نفتی از نظر اقتصادی سود کلانی را برای کشور به بار آورده است.
سالار فِیلی در گفتوگو با گسترش نیوز اظهار داشت: سوآپ در لغت به معنی مبادله کردن، معامله پایاپای و جایگزین کردن دو کالا با یکدیگر بوده و در اصطلاح به این معنی است که یک کالا را در یک مکان تحویل بگیریم و متناسب با آن یک مقدار کالا را در نقطهای دیگر تحویل دهیم. بیشتر بار معنی سوآپ روی معاملات آتی و معاملاتی است که از لحاظ جغرافیایی مکان تحویل کالا و دریافت آن متفاوت باشد.
وی افزود: متداولترین وجههای سوآپ شامل سوآپ نفتی، سوآپ ارزی، سواپ دارایی، سواپ ریسک اعتباری، سواپ کالایی مثل آلومینیوم، سوآپ بهره و سوآپ با سررسید ثابت است. اگر بخواهیم درمورد سوآپ نفتی حرف بزنیم منظور دریافت نفت و گاز توسط تجار یا دولت ها در یک مرز کشور و تحویل آن در مرز دیگر به افراد و کشورهای مورد نظر با همان کیفیت است.
این کارشناس تصریح کرد: در کشور ما ایران وظیفه سوآپ نفتی بر عهده شرکت بازرگانی نفت ایران است که سود سرشاری را نصیب شرکت نفت میکند. شرکت بازرگانی نفت ایران طرف قرارداد کشورهای جمهوری اذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان است که نفت را در دریای خزر توسط نماینده تجاری ایران تحویل میگیرد و معادل آن را با همان کیفیت در خلیج فارس به خریداران تحویل میدهد. کشورهای فوق به دلیل عدم دسترسی به آبهای آزاد سالها با فروش نفت خود مشکل داشتهاند که با ورود شرکت بازرگانی نفت ایران این سواپ نفتی به صورت قرداد درآمد و وارد مرحله اجرا شد.
فِیلی ادامه داد: اولین طرف این قرارداد کشور قرقیزستان بود که روزانه ۴۰ هزار بشکه به دو پالایشگاه تهران و تبریز تحویل داده و ایران در خلیج همیشگی فارس همین مقدار را به خریداران تحویل میداد. درمورد تاثیرات مثبت سواپ نفتی بر اقتصاد کشور میتوان به وابسته کردن اقتصادی و سیاسی کشورهای حوزه شمالی ایران و ایجاد روابط دوستی قوی و تحکیم روابط اشاره کرد که از مهمترین دستاوردهای سواپ نفتی در این منطقه به شمار میآید. اهمیت و تاثیر بعدی این اتفاق کوتاه کردن دست شرکتهای امریکایی و اروپایی و در نتیجه نفوذ این کشورها در حوزه شمالی کشور و ایجاد سود و منفعت برای شرکتهای ایرانی در این ناحیه از کشور است.
وی تاکید کرد: سواپ نفتی یک عمل جا افتاده پیشرفته و قابل تایید کارشناسهای این حوزه است و سود بالایی برای کشور دارد. ایران با توجه به وضعیت جغرافیایی و دسترسی به دو مسیر آبی خزر و خلیج فارس و راههای ارتباطی آبی مهم در خلیج فارس و دریای عمان یک مسیر ترانزیتی قوی در مبادلات جهانی مطرح میشود و همین امر باعث شده کشورهای حوزه شمالی دریای خزر برای همکاری با ایران در این زمینه رغبت داشته باشند. از طرفی دریای خزر از منایع عظیم نفتی برخوردار است و به آبهای ازاد راه ندارد لذا ایران میتواند از انتقال این انرژی توسط خط لوله به آبهای ازاد در جنوب منفعت حاصل کند.
فِیلی ابراز کرد: از مسیرهای انتقال نفت در حوزه کشورهای پنج گانه دریای خزر میتوان به این راهها اشاره کرد، مسیر شمالی که میعانات قرقیزستان و آذربایجان را از دریای شمال انتقال میدهد. مسیر غربی که نفت و گاز این کشورها را از طریق ترکیه به اروپا انتقال میدهد. مسیر جنوبی که از راه ایران به خلیج فارس متصل میشود و مسیر جنوب شرقی که از طریق پاکستان و هندوستان به دریای عمان میرسد. همچنین مسیر شرقی که این کشورها را به چین متصل میکند و مورد حمایت چین است.
کارشناس حوزه پتروشیمی در پایان یادآور شد: یکی دیگر از قراردادهای سواپ نفتی ایران قرارداد برای انتقال نفت از کرکوک عراق به شهرستان دره شهر در ایران بود که از انجا به پالایشگاههای کرمانشاه، شازند، تهران و تبریز ارسال میشود. این تفاهم نامه در سال ۱۳۹۶ به امضا رسید اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تشدید تحریم های اعمالی امریکا علیه ایران پس از ۶ ماه متوقف شد. سواپ نفتی به عنوان یکی از فرصتهای جذاب سرمایهگذاری در هر کشوری است که مزایا و امتیازات بالایی را در حوزه اقتصاد و سیاست و تحکیم روابط بین کشورها به دنبال دارد و باید تمرکز بیشتری در این زمینه انجام شود.
دیدگاه شما