شاخص RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت سهام یا سایر داراییها اندازهگیری میکند. RSI به عنوان یک نوسانساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت میکند) نمایش داده میشود و میتواند از ۰ تا ۱۰۰ قرائت شود. این اندیکاتور در اصل توسط «جی. ولز وایلدر جونیور» توسعه داده شده و در سال ۱۹۷۸ در کتاب مشهورش به نام «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.
تفسیر سنتی و کاربردی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار در حال اشباع خرید یا ارزشگذاری بیش از حد است، و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقبنشینی (پولبک) اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ یا کمتر RSI نشاندهندهی شرایط اشباع فروش یا ارزش بسیار کم است.
نکات کلیدی
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسانساز حرکتی محبوب است که در سال ۱۹۷۸ توسعه یافت.
- RSI سیگنالهایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معاملهگران تکنیکال ارائه میدهد که اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم میشود.
- یک دارایی معمولاً زمانی که RSI بالای ۷۰ درصد است، در وضعیت اشباع خرید، و زمانی که زیر ۳۰ درصد است، اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
RSI با یک محاسبه دو قسمتی محاسبه میشود که با فرمول زیر شروع میگردد:
میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، برابر با میانگین درصد سود یا زیان در طول دورهی بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر استفاده میکند. دورههای دارای زیان قیمت، در محاسبات میانگین سود ۰ در نظر گرفته میشوند، و دورههایی که در آنها افزایش قیمت اتفاق میافتد هم برای محاسبهي میانگین ضرر، بهصورت صفر محاسبه میشوند.
استاندارد RSI، استفاده از ۱۴ دوره برای محاسبهی مقدار اولیهی ارزش RSI است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود ۱ درصدی داشته است. هفت روز باقیمانده، همه با کاهش متوسط ۰.۸-% پایینتر بسته شدهاند.
محاسبه برای بخش اول RSI شبیه محاسبهی بسط دادهشدهی تصویر زیر است:
هنگامی که ۱۴ دورهی داده در دسترس است، بخش دوم فرمول RSI قابل محاسبه خواهد بود. مرحلهی دوم محاسبه، راه رسیدن نتایج را هموار میکند.
محاسبه RSI
با استفاده از فرمول های بالا، RSI را میتوان محاسبه کرد، که در آن خط RSI را میتوانید در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کنید.
با افزایش تعداد و اندازه بستههای مثبت، RSI افزایش مییابد، و با افزایش تعداد و اندازهي زیآنها کاهش پیدا میکند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار میکند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند، فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک میشود.
اندیکاتور RSI، در حالی که سهام در روند صعودی است، میتواند برای دورههای طولانی در منطقهای که ارزش خرید دارد باقی بماند. از سوی دیگر، هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو اشباع فروش باقی بماند. این مسأله روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت میتواند برای تحلیلگران تازهکار گیجکننده باشد؛ اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن میکند.
RSI به شما چه می گوید؟
روند اولیهی سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است. به عنوان مثال، کنستانس براون (Constance Brown)، CMT، تکنسین معروف بازار، بر این ایده اصرار دارد که افزایش فروش در RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بسیار بیشتر از ۳۰٪ است، و این که افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی، بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ قیمت است.
در طول یک روند نزولی، RSI به جای ۷۰%، نزدیک به سطح ۵۰% به اوج خود میرسد، که میتواند توسط سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. زمانی که یک روند قوی وجود دارد، بسیاری از سرمایهگذاران یک خط روند افقی را بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال میکنند، تا حرکات افراطی را بهتر شناسایی کنند. زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد، اصلاح سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش معمولاً غیر ضروری است.
یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش متناسب با روند، تمرکز بر سیگنالهای تجاری و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است، و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که ممکن است RSI ایجاد نماید، کمک میکند.
تفسیر RSI و محدوده RSI
به طور کل، زمانی که RSI از سطح مرجع ۳۰ افقی فراتر میرود، یک علامت صعودی است و زمانی که به زیر سطح مرجع ۷۰ افقی میلغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، میتوان تفسیر کرد که مقادیر ۷۰ RSI یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزشگذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا پولبک اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ RSI یا کمتر نشاندهندهی شرایط اشباع فروش یا ارزش کم است.
در طول روندها، قرائتهای RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، بهندرت دیده میشود که RSI از ۷۰ بیشتر شود، و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا کمتر میرسد. این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوسهای بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چندین نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به ۷۰ برسد، اما بعد از آن به زیر سطح ۳۰ برود، به این معنی است که روند ضعیف شده و ممکن است معکوس گردد.
برعکس این قضیه برای یک روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به ۳۰ یا کمتر برسد، و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت روند صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگینهای متحرک، ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از RSI باید لحاظ شوند.
نمونه ای از واگرایی های RSI
یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت اشباع فروش ایجاد کرده، و به دنبال آن یک بالاترین قیمت پایین که به همان نسبت با پایینترین قیمت پایین مطابقت دارد. این نشاندهندهی افزایش حرکت صعودی است، و میتوان از شکست بالای منطقهی اشباع فروش برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.
یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت اشباع خرید ایجاد میکند، و به دنبال آن یک پایینترین سطح بالا به همان نسبت با بالاترین سطح بالای قیمتها مطابقت دارد.
زمانی که RSI بالاترین سطوح پایین، و قیمت پایینترین سطوح پایین را تشکیل میدهند، یک واگرایی صعودی شناسایی میشود. این یک سیگنال عموماً معتبر است؛ اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت باثبات قرار بگیرد است، واگراییها به ندرت اتفاق میافتند. استفاده از قرائتهای انعطافپذیر اشباع فروش یا اشباع خرید به شناسایی سیگنالهای بالقوه بیشتر کمک میکند.
مثالی از رد کردن نوسان RSI
یکی دیگر از تکنیکهای معاملاتی، رفتار RSI را در زمانی که دوباره از منطقهی اشباع خرید یا اشباع فروش خارج میشود، بررسی میکند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده میشود و دارای چهار بخش است:
- RSI در منطقهی اشباع فروش قرار می گیرد.
- RSI به بالای ۳۰ درصد بازمیگردد.
- RSI یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد میکند.
- RSI سپس بالاترین سطح اخیر خود را میشکند.
همانند واگراییها، یک نسخهی نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه تصویر آینهای از نسخهی صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:
- RSI تا منطقهی اشباع خرید افزایش مییابد.
- RSI به زیر ۷۰ درصد بازمیگردد.
- RSI بدون بازگشت به منطقهی اشباع خرید، بالاترین سطح جدیدی را تشکیل میدهد.
- RSI سپس پایینترین سطح اخیر خود را میشکند.
تفاوت بین RSI و MACD
«میانگین متحرک همگرایی واگرایی» (MACD) یکی دیگر از شاخصهای حرکتی پیروی از روند است، که رابطهی بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان میدهد. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۶ دوره ای از EMA ۱۲ دورهای محاسبه میشود. نتیجهی آن محاسبهی خط MACD است.
سپس یک EMA ۹ روزهی MACD، به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم میشود که میتواند به عنوان یک محرک برای سیگنالهای خرید و فروش عمل کند. ممکن است معاملهگران زمانی که MACD از خط سیگنال خود عبور میکند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال عبور میکند، اوراق بهادار را بفروشند.
RSI برای نشان دادن این که آیا اوراق بهادار، در رابطه با سطوح اخیر قیمت اشباع خرید شده است یا اشباع فروش طراحی شده است. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دورهی زمانی معین محاسبه میشود. دورهی زمانی پیشفرض ۱۴ دوره است، و مقادیر آن از ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است.
MACD رابطهی بین دو EMA را اندازهگیری میکند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و فرود قیمت اخیر میسنجد. این دو شاخص اغلب با هم استفاده میشوند، تا تصویر تکنیکال کاملتری از یک بازار به تحلیلگران ارائه دهند.
هر دوی این شاخصها میزان حرکت یک دارایی را اندازهگیری میکنند. با این حال، آنها عوامل متفاوتی را مورد سنجش قرار میدهند، و به همین دلیل ممکن است گاهی اوقات سیگنالهای متناقضی را ارائه کنند. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دورهی زمانی ثابت، بالاتر از ۷۰ را نشان دهد، که بیانگر آن است که اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید افزایش یافته است.
در همان زمان، MACD ممکن است نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار در حال افزایش است. هر یک از این اندیکاتورها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را پیشبینی کند (قیمت افزایش مییابد در حالی که اندیکاتور پایینتر میرود یا برعکس).
محدودیت های RSI
RSI حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه میکند و نتایج را در یک نوسانساز نمایش میدهد که میتواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای RSI زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.
سیگنالهای برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از آلارمهای کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، احتمال دارد یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام باشد. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک متقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب بگیرد.
از آنجایی که این شاخص حرکت را نشان میدهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، میتواند برای مدت طولانی اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی بهطور متناوب بین حرکات صعودی و نزولی است، بسیار مفید خواهد بود.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازه گیری میکند؟
شاخص قدرت نسبی (RSI) سنجهای است که توسط معاملهگران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده میشود. ایدهی اصلی پشت RSI این است که بسنجیم که معاملهگران چقدر سریع قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین میکنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میکند. قرائت زیر ۳۰ به طور کلی نشان میدهد که سهام اشباع فروش شده است، در حالی که قرائت بالای ۷۰ نشان میدهد که اشباع خرید اتفاق افتاده است. معاملهگران اغلب این نمودار RSI را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار میدهند، بنابراین میتوانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.
سیگنال خرید RSI چیست؟
زمانی که RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معاملهگران بر اساس این ایده که آن اوراق بهادار اشباع فروش شده و در نتیجه آماده بازگشت است، آن را یک «سیگنال خرید» میدانند. با این حال، قابل اطمینان بودن این سیگنال تا حدی به زمینهي کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح اشباع فروش به معامله ادامه دهد. معاملهگران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنالهای تأییدی دیگری را مشاهده نکنند به تأخیر بیاندازند.
تفاوت بین RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) چیست؟
RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) هر دو سنجههایی هستند که به کمک معاملهگران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار میآیند؛ اما آنها این هدف را به روشهای مختلف انجام میدهند. در اصل، MACD با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسهی آن خط روند میانمدت، با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان میدهد، کار میکند. سپس معاملهگران میتوانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس قرار دهند که آیا خط روند کوتاهمدت بالاتر یا پایینتر از خط روند میانمدت قرار میگیرد.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن بر اساس رفتار معاملهگران در بازار دو راه وجود دارد. راه اول جهتدهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی ( ایجاد موج ) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن ( موج سواری ) است. البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛ چون گاهی اوقات باور داریم که جهت حرکت سهم رو به بالاست، ولی بعد از خرید سهم، قیمت سهم در مسیر کاهشی قرار گرفته و متضرر میشویم.
یکی از مهم ترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیت معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل گیری پیوت پوینت ها در سهام است. پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد. خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم میتواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم ( در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم).
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معاملهگر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر میکند و اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قویتر باشد (برگشتهای قیمتی محسوستر باشد) معاملهگران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد میکنند. پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوتهای مینور:
پیوتهای مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم. این پیوت ها نوسانات قیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوتهای ماژور:
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند. تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم.
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است که محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان میدهد. پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایهگذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد. حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند.
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند. به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است.
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 38 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
چگونه نقاط پیوت پوینت در بازار را تشخیص دهیم
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم:
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH: بیشترین قیمت
LOW: کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد. به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد. به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود. در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله می شوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود.
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلندمدت در سهم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند.
سطوح مقاومت:
R1= ( 2 * PP ) – L
( R2 = PP + ( H – L
( R3 = H + 2 * ( PP – L
سطوح حمایت:
S1= ( 2 * PP ) – H
( S2 = PP – ( H – L
( S3 = L – 2 * ( H – PP
شکل زیر محدوده های پیوت پوینت و مقاومت و حمایت را نشان می دهد.
همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود سه سطح مقاومتی برای نمودار تعیین شده است که نمودار هر بار با برخورد به این سطوح واکنش نشان میدهد. اما نکته جالب در بحث پیوت پوینت ها این است که خطوط مقاومت که با استفاده از پیوت پوینت ها تعیین شده است می تواند نقش حمایتی و بالعکس را نیز بازی کند و این نشان میدهد که پیوت پوینت ها تغییر سطوح را نیز به خوبی انجام میدهند.
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم ریسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
بهترین اندیکاتورها — 10 انديكاتور معاملهای كه هر معاملهگری باید بداند!
اندیکاتور چیست ؟ MACD چیست ؟ آیا بهترین اندیکاتورها را میشناسید؟ با انواع اندیکاتور آشنا هستید؟ در این مقاله به کمک تیم تحریریه همرویش به معرفی اندیکاتورها میپردازیم.
اندیکاتور چیست؟
استفاده از انديكاتورهای معاملهای بخشی از استراتژی معاملهای هر معاملهگر تحليلی است. با استفاده از ابزارهای مناسب مدیریت ریسک، میتوانید بینش بیشتری را نسبت به روند قیمت به دست آورید. بیایید ۱۰ مورد از بهترین انديكاتورهای معاملهای را بررسی کنیم.
در اين بخش انديكاتورهای معاملهای توضیح داده میشوند.
فرقی نمیکند که شما به معاملات فارکس، کالا یا سهام علاقمند باشيد، استفاده از تحليل تكنيكال میتواند به عنوان بخشی از استراتژی شما مفید باشد و این شامل مطالعهی انديكاتورهای مختلف معاملهای است. انديكاتورهای معاملهای محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط روی نمودار قیمت رسم میشوند و میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا سیگنالها و روندههای خاصی را در بازار شناسایی کنند.
هم رویش منتشر کرده است:
انواع اندیکاتور
انواع مختلفی از انديكاتورهای معاملهای وجود دارند، از جمله انديكاتورهای پیشرو (lagging indicator ) و پسرو (lagging indicator). یک انديكاتورپیشرو، یک سیگنال پیشبینی است که روند قیمت را در آینده پیشبینی میکند، در حالی که یک انديكاتور پسرو (تاخيری) به روندهای گذشته نگاه میکند و مومنتوم را نشان میدهد.
بهترین انديكاتورهای معاملهای
در بالا بهترین اندیکاتورها معرفی شد. شما میتوانید از دانش ريسك پذيری خود به عنوان معیاری برای تصمیمگیری در مورد اینکه کدام یک از این انديكاتورهای معاملهای برای استراتژی شما مناسبتر هستند، استفاده کنید. توجه داشته باشید که انديكاتورهای ذکر شده در اینجا رتبهبندی نشده اند، اما برخی از آنها محبوبترین انتخاب برای معاملهگران هستند.
1.میانگین متحرک (MA)
MA یا “میانگین متحرک ساده” (SMA) انديكاتوری است که برای شناسایی جهت روند قیمت فعلی، بدون دخالت افزایشهای قیمت کوتاهمدت، مورد استفاده قرار میگیرد. انديكاتورهای MA نقاط قیمت یک ابزار مالی را در یک بازهی زمانی مشخص ترکیب میکند و آن را بر تعداد نقاط داده تقسیم میکند تا یک خط روند واحد را ارائه دهد.
دادههای مورد استفاده به طول MA بستگی دارد. برای مثال، یک MA ۲۰۰ روزه به ۲۰۰ روز ديتا نیاز دارد. با استفاده از انديكاتور MA میتوانید سطوح حمایت و مقاومت را مطالعه کنید و عملكرد قیمت قبلی (تاریخچهی بازار) را مشاهده نماييد. این به این معنی است که شما میتوانید الگوهای احتمالی آینده را نیز تعیین کنید.
2.میانگین متحرک نمایی (EMA)
EMA شکل دیگری از میانگین متحرک است. برخلاف SMA، این انديكاتور وزن بیشتری را به نقاط دادهی اخیر میدهد و دادهها را نسبت به اطلاعات جدید پاسخگوتر میسازد. هنگامی که EMAs با سایر اندیکاتورها استفاده می شود، می تواند به معاملهگران کمک کند تا حرکتهای مهم بازار را تأیید کرده و مشروعیت آنها را بسنجند.
محبوبترین میانگینهای متحرک نمایی، EMAs 12 و ۲۶ روزه برای میانگینهای کوتاهمدت هستند، در حالی که EMAs 50و ۲۰۰ روزه به عنوان انديكاتور، برای روندهای بلند مدت مورد استفاده قرار میگيرد.
هم رویش منتشر کرده است:
3. اسيلاتور استوكاستيك
اسيلاتور استوكاستيك انديكاتوری است که قیمت بسته شدن یک دارایی خاص را با طیفی از قیمتهای آن، در طول زمان مقایسه میکند که نشاندهندهی حركت و قدرت روند است. در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ استفاده میشود. به طور کلی اگر مقدار آن زير ۲۰ باشد نشاندهندهی اشباع فروش (oversold market) و اگر مقدار آن بيشتر از ۸۰ باشد اشباع خريد (overbought market) است. با این حال، اگر یک روند قوی وجود داشته باشد، یک اصلاحی لزوما رخ نخواهد داد.
4. ميانگين متحرك واگرایی همگرایی (MACD)
MACD انديكاتوری است که تغییر اندازهی مومنتوم را با مقایسه دو میانگین متحرک تشخیص میدهد. این میتواند به معاملهگران کمک کند تا فرصتهای خرید و فروش ممکن را حول سطوح حمایتی و مقاومتی شناسایی کنند.
“همگرایی” به این معنی است که دو میانگین متحرک به هم نزديك میآیند، در حالی که “روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت واگرایی” به این معنی است که آنها از یکدیگر دور میشوند. اگر میانگینهای متحرک همگرا باشند، به این معنی است که اندازهی مومنتوم در حال کاهش است، در حالی که اگر میانگینهای متحرک واگرا باشند، اندازه مومنتوم در حال افزایش است.
5. باندهای بولينگر
باند بولینگر انديكاتوری است که محدودهی قیمتی كه یک دارایی به طور معمول معامله میشود را نشان میدهد. افزایش و کاهش عرص باند، نوسانات اخیر را منعکس کند. هر چه باندها به یکدیگر نزدیکتر باشند یا “باریکتر” باشند، نوسانهای درک شده توسط روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت ابزار مالی کمتر است. هر چه باندها گستردهتر باشند، نوسانهای درک شده بيشتر خواهد بود.
باندهای بولینگر برای تشخیص اين که یک دارایی خارج از سطوح معمول خود معامله میشود مفيد هستند و عمدتا به عنوان روشی برای پیشبینی حرکت بلند مدت قيمتی استفاده میشوند. هنگامی که قیمت به طور مداوم بالای باند بالايی حرکت میکند، میتواند بيانگر اشباع خريد، و زمانی که به زیر باند پایینی حرکت میکند، میتواند بيانگر اشباع فروش باشد.
6. شاخص قدرت نسبی (RSI)
RSI عمدتا برای کمک به معاملهگران در شناسایی مومنتوم، شرایط بازار و سيگنالهای هشداردهنده برای تحرکات خطرناک قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. RSI بصورت عددی بین ۰ تا ۱۰۰ بیان میشود. یک دارایی در حدود سطح ۷۰، اغلب اشباع خريد در نظر گرفته میشود، در حالی که دارایی در حدود سطح ۳۰ یا نزدیک به آن، اغلب اشباع فروش در نظر گرفته میشود.
سیگنال اشباع خريد نشان میدهد که سودهای کوتاهمدت ممکن است به سقف قيمت برسند و داراییها در انتظار اصلاح قیمتی باشند. در مقابل، یک سیگنال اشباع فروش میتواند به این معنی باشد که کاهشهای کوتاهمدت به كف قيمت برسند و ممکن است داراییها در آستانه صعود باشند.
7. اصلاح فیبوناچی
اصلاح فیبوناچی انديكاتوری است که میتواند میزان حرکت بازار را برخلاف روند فعلی آن مشخص کند. اصلاح، زمانی است که بازار یک شیب موقتی را تجربه میکند که به آن برگشت بازار (pullback) نیز گفته میشود.
معاملهگرانی که فکر میکنند بازار در شرف حرکت است، اغلب از اصلاح فیبوناچی برای تایید این موضوع استفاده میکنند. به این دلیل است که شناسایی احتمالی سطوح روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت حمايت و مقاومت کمک میکند، تا یک روند صعودی یا نزولی شناسايي شود. از آنجا که معاملهگران میتوانند سطوح حمایت و مقاومت را با این انديكاتور شناسایی کنند، میتواند به آنها کمک کند كه تصمیم بگیرند کجا باید توقف و محدودیت اعمال کنند، یا چه زمانی باید موقعیت خود را باز و بسته کنند.
8. ابر ايچيموكو
ابر ایچیموکو، مانند بسیاری از انديكاتورهای تحليلی دیگر، سطوح حمايت و مقاومت را شناسایی میکند. با این حال، روند حرکت قیمت را برآورد، و به معاملهگران در تصمیمگیری، سیگنالهایی را فراهم میکند. ترجمه “ایچیموکو” “نمودار تعادل در یک نگاه” است که دقیقا به همین دلیل است که این انديكاتور توسط معاملهگرانی که به اطلاعات زیادی از یک نمودار نیاز دارند استفاده میشود.
به طور خلاصه، روندهای بازار را شناسایی میکند، سطوح حمایت و مقاومت فعلی را نشان میدهد و همچنین سطوح آینده را نيز پیشبینی میکند.
9. انحراف معيار
انحراف معيار انديكاتوری است که به معاملهگران در اندازهگیری اندازهی حرکت قیمت کمک میکند. در نتیجه، آنها میتوانند تشخیص دهند که نوسانات احتمالی چقدر بر قیمتها در آینده تاثیر میگذارد. انحراف معيار نمیتواند پیشبینی کند که آیا قیمت بالا خواهد رفت یا پایین، تنها تحتتاثیر نوسانات قرار خواهد گرفت.
انحراف معيار، روند حرکت قیمت فعلی را با تاريخچهی قيمتی مقایسه میکند. بسیاری از معاملهگران بر این باورند که قیمتهای بزرگ از قیمتهای کوچک، و قیمتهای کوچک از قیمتهای بزرگ پیروی میکنند.
10. شاخص ميانگين جهتدار (ADX)
ADX قدرت روند قیمتها را نشان میدهد. در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ کار میکند. اگر مقدار آن بیش از ۲۵ باشد یک روند قوی، و اگر مقدار آن کمتر از ۲۵ باشد یک دريفت (drift) در نظر گرفته میشود. معاملهگران میتوانند از این اطلاعات برای پيش بينی اینکه روند صعودی يا نزولی ادامه خواهد داشت يا نه، استفاده كنند.
ADX با توجه به علايق معاملهگران معمولا براساس میانگین متحرک دامنه قیمت در طول ۱۴ روز سنجيده میشود،. توجه داشته باشید که ADX هرگز نشان نمیدهد که يك روند قیمتی چگونه ممکن است توسعه یابد، بلکه به سادگی قدرت روند را نشان میدهد. میانگین شاخص جهت دار می تواند زمانی که قیمت در حال کاهش است افزایش یابد، که نشانهی روند نزولی قوی است.
آنچه که باید قبل از استفاده از انديكاتورهای معاملهای بدانید
اولین قانون استفاده از انديكاتورهای معاملهای این است که هرگز از یک انديكاتور به تنهایی، و یا از تعداد زیادی اندیکاتور به طور همزمان استفاده نکنید. بر روی برخی از انديكاتورهايی که فکر میکنید برای آنچه که سعی دارید به دست آورید مناسبتر هستند، تمرکز کنید. همچنین باید از انديكاتورای تحليلی در کنار ارزیابی خود از روند حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان استفاده کنید (”عملكرد قیمتي”).
به یاد داشته باشید که باید سیگنال را به نحوی تایید کنید. اگر شما یک سیگنال “خرید” را از یک انديكاتور و یک سیگنال “فروش”را از عملكرد قیمتی دریافت كنيد، باید از انديكاتورهای مختلف، یا بازههای زمانی متفاوتی استفاده کنید تا سیگنالهای شما تایید شوند.
نکته دیگری که باید در نظر داشته باشید این است که هرگز نباید استراتژی معاملاتی خود را از دست بدهید. استراتژی معاملاتی شما همیشه باید همراه با اندیکاتورها اجرا شود.
برای تمرین استفاده از اندیکاتورهای معاملاتی، حساب آزمایشی IG را امتحان کنید.
یا اگر آماده شروع معامله هستید، یک حساب کاربری باز کنید.
کلیدواژگان
بهترین اندیکاتورها | بهترین اندیکاتور | بهترین اندیکاتورها در فارکس | بهترین اندیکاتورهای بورس | اندیکاتور معامله ای | بهترین اندیکاتور معامله ای | معرفی اندیکاتورها | معرفی اندیکاتورهای پیشرو | معرفی اندیکاتورهای بورس | معرفی تمام اندیکاتورها | انواع اندیکاتور | انواع اندیکاتورهای بورس | انواع اندیکاتورها در بورس | انواع اندیکاتور بورس | اندیکاتور یعنی چه | اندیکاتور چیست و انواع آن | MACD چیست | اندیکاتور MACD چیست
راه های استفاده از واگرایی های صعودی و نزولی در بازار ارز دیجیتال
واگرایی یک نوع الگو است که در نمودارهای قیمت کریپتو مشاهده میشود و نشان دهنده در پیش بودن تغییر روند است. واگرایی معمولی یا کلاسیک در پایان یک روند مشاهده میشود و واگرایی مخفی در انتهای دوره تحکیم روند مشاهده میشود.
معمولاً هر دو مدل واگرایی زیاد در نمودارهای کریپتو مشاهده میشوند. تریدرهای هوشیاری که این واگراییها را تشخیص دهند، میتوانند فرصتهای سرمایه گذاری را پیدا کنند.
واگرایی چیست؟
واگرایی یک نوع الگوی تحلیل تکنیکال است که وقتی قیمت یک ارز دیجیتال در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال یا مخالف دادههای دیگر حرکت کند، روی نمودارهای قیمت مشاهده میشود. واگرایی هشداری است که نشان میدهد روند کنونی در حال تضعیف است و ممکن است تغییر کند.
واگرایی سیگنال میدهد که ممکن است به زودی شاهد حرکت منفی یا مثبت قیمت باشیم. واگرایی مثبت (گاوی) سیگنال میدهد که ممکن است به زودی قیمت افزایش پیدا کند. واگرایی منفی (خرسی) سیگنال میدهد که ممکن است به زودی قیمت کاهش پیدا کند.
زمانی که واگرایی مثبت روی نمودارهای معاملاتی مشاهده میشود، تریدرهایی که در حال حاضر در پوزیشن Short (فروش) هستند، تصمیم به خروج از پوزیشن و بستن آن میگیرند. تریدرهایی که در پوزیشن long هستند آماده میشوند که به پوزیشن خودشان اضافه کنند چون واگرایی مثبت سیگنالی است که نشان میدهد ممکن است به زودی شاهد اوج گیری قیمت باشیم.
دو نوع واگرایی وجود دارد که میتوانند نشان دهنده در پیش بودن حرکت صعودی باشند. واگرایی روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت کلاسیک یا معمولی، متداول ترین نوع است. تشخیص واگرایی مخفی سخت تر است اما میتواند الگویی قدرتمند باشد که در پیش بودن تغییر روند را نشان میدهد.
واگرایی کلاسیک یا معمولی چیست؟
واگرایی کلاسیک زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز دیجیتال بالاتر رفته و قله بالاتری تشکیل میدهد اما اندیکاتور قله پایین تری را شکل میدهد.
در تصویر بالا، بیتکوین به ایجاد رکوردهای اوج جدید ادامه میدهد. اما اندیکاتور شاخص نسبی قدرت (RSI) یکسری قله پایین تر را تشکیل میدهد. این نشانهای نزولی از مومنتوم بازار است و نشان میدهد که ممکن است به زودی شاهد تغییر روند از صعودی به نزولی باشیم.
ممکن است همین اتفاق در جهت مخالف نیز رخ دهد.
در مثال بالا، بیتکوین در حال تجربه کردن یک اصلاح است و قیمت آن همچنان نزولی است. اما اندیکاتور MACD کفهای بالاتری ایجاد میکند که این موضوع نشان میدهد مومنتوم نزولی تضعیف شده و به زودی یک روند صعودی شروع خواهد شد. طی چند هفته بیتکوین حدود 20 درصد صعود پیدا میکند.
واگرایی مخفی چیست؟
واگرایی مخفی زمانی ایجاد میشود که قیمت یک ارز دیجیتال کف بالاتری ایجاد میکند و همزمان اندیکاتوری، یک کف پایین تر شکل میدهد. معمولاً واگرایی مخفی را میتواند جزء واگراییهای مخفی خرسی یا گاوی دسته بندی کرد.
مثلاً واگرایی مخفی گاوی در حین اصلاح روندی صعودی و زمانی که قیمت یک ارز کف بالاتری تشکیل میدهد، رخ میدهد. اما اوسیلاتور همچنان یک کف پایین تر شکل میدهد. این مسئله معمولاً یعنی تداوم روند صعودی به تریدرها نشان میدهد که باید سودشان را محقق کنند.
از طرفی واگرایی مخفی خرسی برعکس است. یعنی نرخ یک دارایی قله پایین تری تشکیل میدهد اما اوسیلاتورها قله بالاتری را نشان میدهند. این سیگنال معکوس شدگی روند است که در آن تریدر باید در اسرع وقت حد توقف را فعال کرده و موجودی را بفروشد.
در تصویر بالا اتریوم در حال تحکیم است و به تدریج حرکتی افقی را شروع میکند و کف بالاتری تشکیل میدهد. همزمان، اندیکاتور استوکستیک یک کف پایین تر تشکیل میدهد. این یک واگرایی مخفی گاوی است و نشان میدهد که به زودی شاهد شکل گیری یک افزایش قیمت هستیم. همانطور که مشخص است، اتریوم در چند هفته بعد حدود 90 درصد افزایش بها پیدا کرد.
واگرایی مخفی میتواند سیگنال اصلاحی عمیق تر هم باشد.
پس از یک صعود ضعیف بعد از اصلاح می 2021، اتریوم یک الگوی واگرایی مخفی خرسی ایجاد میکند. اتریوم یک قله پایین تر روی نمودار تشکیل میدهد و همزمان اندیکاتور MACD یک قله بالاتر تشکیل میدهد. این شرایط نشان میدهد که ممکن است به زودی شاهد تداوم روند نزولی باشیم. مدتی بعد، اتریوم 35 درصد ریزش میکند.
چه زمانی از واگرایی مخفی یا معمولی استفاده کنیم
تفاوت بین واگرایی مخفی و معمولی بسیار ظریف است.
معمولاً واگرایی معمولی در پایان یک روند طولانی مدت ایجاد شده و نشان دهنده فاز اصلاحی جدید است. واگرایی مخفی معمولاً در انتهای دوره تحکیم رخ داده و سیگنال میدهد که به پایان تحکیم نزدیک هستیم و روند اصلی تداوم خواهد یافت.
واگرایی معمولی در انتهای یک روند طولانی استفاده میشود و واگرایی مخفی در انتهای تحکیم.
واگرایی مخفی با مدل معمولی چه تفاوتی دارد؟
واگرایی مخفی از نظر محل الگو، با واگرایی معمولی تفاوت دارد. واگرایی مخفی در روند جاری رخ میدهد و نشان دهنده پایان مرحله تحکیم در روند بزرگتر است. به این دلیل این واگرایی را مخفی مینامیم که افراد آموزش ندیده و غیرماهر قادر به تشخیص آن نیستند.
در تصویر بالا، یک روند صعودی قوی در نمودار بیتکوین مشاهده میکنیم. دو نمونه واگرایی مخفی صعودی در میانه این روند صعودی مشاهده میشود. اولی چهارم فوریه 2021 رخ داده است. اندیکاتور RSI یک کف پایین تر تشکیل داده و قیمت بیتکوین یک کف بالاتر تشکیل میدهد. این مسئله نشان دهنده خاتمه دوره تحکیم کوچک است چون بیتکوین باز هم صعود میکند.
سپس، بین دهم و چهاردهم فوریه یک تحکیم دیگر رخ میدهد. باز هم RSI یک کف پایین تر تشکیل میدهد و قیمت بیتکوین یک کف بالاتر. این واگرایی مخفی نشان دهنده خاتمه دوره اصلاح کوچک و بالاتر رفتن قیمت بیتکوین است.
با خسته شدن روند کنونی، واگرایی نزولی شکل میگیرد که نشان میدهد ممکن است به زودی خط روند پایین تر برود. از 19 تا 21 فوریه، قیمت بیتکوین یکسری قله بالاتر شکل میدهد اما RSI همزمان به قلههای پایین تر اشاره دارد که این مسئله نشان دهنده تضعیف مومنتوم و نزدیک بودن معکوس شدن روند است. پس از آن، بیتکوین 25 درصد دیگر اصلاح میشود.
واگرایی مخفی در هر دو جهت خرسی و گاوی رخ میدهد. مثال بالا با استفاده از بیتکوین نمونه خیلی خوبی از واگرایی مخفی گاوی است.
یک تریدر خبره میتواند از واگرایی خرسی مخفی هم برای تشخیص اینکه چه موقع ممکن خط روند حرکت نزولی را ادامه دهد، استفاده کند. این مسئله زمانی که بازارهای کریپتو اصلاح را تجربه میکنند مفید است هر چند تریدرهای معمولی مطمئن نیستند که آیا اصلاح عمیق تر خواهد بود یا خیر.
در تصویر بالا، وقتی بیتکوین در اواخر مارس 2021، اصلاح بیشتری را تجربه میکند، واگرایی مخفی خرسی شکل میگیرد. روی نمودار یک قله بالاتر توسط RSI شکل گرفته و همزمان نمودار قیمت بیتکوین قله پایین تری تشکیل داده است. این یک سرنخ است که نشان میدهد ریزش بیشتری در راه است. مدتی بعد قیمت بیتکوین ظرف دو روز حدود 12 درصد ریزش میکند.
چگونه واگراییهای مخفی را تشخیص دهیم؟
ممکن است تشخیص واگرایی مخفی برای افراد آموزش ندیده سخت باشد اما با کمی تمرین میتوانید واگرایی را تشخیص داده و از آن برای اجرای معامله به نفع خودتان استفاده کنید. همچنین امکان تشخیص واگرایی معمولی و مخفی روی همه بازههای زمانی نمودارهای کریپتو وجود دارد بنابراین فرصتهای زیادی برای تمرین تشخیص این واگرایی روی نمودارهای کریپتو وجود دارد.
یکی از نکات کلیدی برای دیدن واگرایی، استفاده از یک اندیکاتور تکنیکال است. اکثر اوسیلاتورها برای انجام این کار قابل استفاده هستند اما دقت داشته باشید که افزودن اوسیلاتورهای بیشتر روی نمودار معادل با مطمئن تر شدن سیگنال نیست. اوسیلاتور یا ابزاری را انتخاب کنید که با آن راحت تر هستید. صرف نظر از اندیکاتور انتخابی، همان اندیکاتور میتوان به شما برای تشخیص واگراییهای مخفی و معمولی کمک کند.
ما در چند مثال بالا از RSI استفاده کردیم. در مثالهای بعدی استفاده از MACD و استوکستیکها را نمایش میدهیم که دو مورد از پرکاربردترین ابزارها برای تشخیص واگرایی هستند.
واگرایی مخفی با استفاده از MACD
توضیحات را با اندیکاتور MACD شروع میکنیم که همانطور که اشاره شد سه بخش دارد:
هنگام استفاده از MACD برای تشخیص واگراییها، میتوانید از هر یک از این سه بخش استفاده کنید. برای تشخیص واگرایی نیازی به هر سه بخش ندارید. ما در اینجا متمرکز بر خط MACD خواهیم شد. توصیه میکنیم که خط MACD را روی نمودار پررنگ تر کنید تا راحت تر آن را تشخیص دهید.
در مرحله بعد، جهت روند را مشخص کنید. اگر روند صعودی است، در این صورت باید به دنبال واگرایی گاوی مخفی باشیم یعنی خط MACD یک کف پایین تر تشکیل میدهد و نمودار قیمت یک کف بالاتر. اگر روند نزولی باشد، در این صورت به دنبال واگرایی مخفی خرسی هستیم که در آن خط MACD یک قله بالاتر تشکیل میدهد و خط قیمت یک قله پایین تر.
در این تصویر مثالی از نمودار قیمت یک ساعته از مارس 2021 را داریم. پس از شکل گیری کف قیمت در 25 مارس، بیتکوین شروع به صعود میکند. تحکیم بین 27 تا 28 مارس رخ میدهد. 28 مارس خط MACD کفهای پایین تری نسبت به 27 مارس شکل میدهد - و با این حال قیمت بیتکوین بالاتر است. این شرایط نشان دهنده در پیش بودن یک اوج قیمت دیگر است. وقتی تحکیم خاتمه پیدا کند، بیتکوین در دو روز بعد 9 درصد افزایش بها پیدا میکند.
تشخیص واگراییهای مخفی با استفاده از روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت استوکستیکها
اوسیلاتور استوکستیک (که در بعضی پکیجها به آن استوکستیک کند گفته میشود) یک اوسیلاتور سه ورودی است که دو خط چاپ میکند. معمولاً مقادیر ورودی این اندیکاتور 15-5-5 است اما 14-3-3 هم مفید است.
با افزایش ضخامت خط %K میتوان آن را راحت تر تشخیص داد.
در قسمت بالا مشاهده میکنید که اتریوم در نمودار 1 ساعته ژوئن 2021 روی روند نزولی قفل شده است. از 15-7 ژوئن یک واگرایی مخفی خرسی روی نمودار دیده میشود چون اوسیلاتور استوکستیک قله بالاتری تشکیل میدهد و اتریوم قلهای پایین تر.
این الگو نشان میدهد که تحکیم روند نزولی به پایان رسیده و ممکن است اتریوم همچنان ریزش کند. همانطور که مشاهده میشود، اصلاح قیمت اتریوم شدت گرفته و در دو روز بعد، این ارز دیجیتال حدود 20 درصد ارزش خود را از دست داده است.
به کار بستن واگرایی مخفی برای تحلیل تکنیکال کریپتو
یادگیری تشخیص الگوهای واگرایی مخفی کار سختی نیست - به خصوص وقتی میزان رخ دادن واگرایی مخفی روی نمودارهای کریپتو را در نظر بگیریم. در ادامه مطلب راهنمای گام به گام اجرای معامله را خواهیم داشت.
مرحله اول: فیلتر کردن معاملات
واگرایی مخفی الگویی است که پایان دوره تحکیم قیمت را نشان میدهد. برای بیتکوین، این واگرایی نشان دهنده تداوم روند قبلی است. برای اینکه حداکثر بهره را از معامله ببرید، به دنبال الگوی واگرایی مخفی در روند بزرگتر باشید.
مثلاً اگر روند بزرگتر صعودی است، به دنبال واگرایی مخفی گاوی (صعودی) باشید. وقتی الگوی واگرایی مخفی گاوی را شناسایی کردید، از آن به عنوان سیگنال خرید استفاده کنید. در روند صعودی، الگوهای واگرایی مخفی خرسی را نادیده بگیرید.
در یک روند نزولی عکس این کار را انجام دهید: به دنبال واگرایی مخفی خرسی باشید و الگوهای گاوی را نادیده بگیرید. وقتی الگوی واگرایی مخفی خرسی را پیدا کردید، به دنبال فروش باشید.
زمانی که الگوی واگرایی مخفی با جهت روند بزرگتر بازار تطبیق داشته باشد، سیگنال مطمئن تری دارید.
مرحله دوم: مشخص کردن حد ضرر
پس از تشخیص یک واگرایی مخفی که با روند بزرگتر بازار تطبیق دارد، وقت تنظیم پارامترهای معامله است. الگوهای واگرایی برای تشخیص تغییر روند پیش رو بسیار مفید هستند اما برای تشخیص زمان تغییر روند، چندان مطمئن نیستند. بنابراین باید کمی صبر کنید. نباید اجازه دهید که حرکات معمولی بازار معامله شما را برهم بزنند.
پس از تشخیص واگرایی مخفی، حد ضرر را درست در مرز نوسان قیمت شدید اخیر قرار دهید. در رابطه با واگرایی مخفی خرسی، حد ضرر را پایین کف سوئینگ قرار دهید جایی که سیگنال خرید مشخص شده است. در واگرایی مخفی خرسی، حد ضرر را بالای قله سوئینگ قرار دهید، جایی که سیگنال فروش شکل گرفته است.
مرحله سوم: مشخص کردن هدف
همانطور که در جریان هستید، ممکن است بازار با نرخ سرسام آوری حرکت کند. تریدرهایی که به دنبال سود بی انتها هستند، معاملاتی با پایان باز و بدون برنامه خروج اجرا میکنند اما توصیه ما این است که متفاوت فکر کنید.
اگر بر حسب بازههای زمانی کوتاه تر مثل 1 یا 2 ساعت معامله میکنید، مشخص کنید که چه موقع ممکن است بخشی از معامله یا کل آن را حذف کنید. به عنوان یک قانون کلی، بهتر است حداقل دو برابر فاصله با حد توقفتان را هدف بگیرید. مثلاً اگر حد توقف ضرر شما 100 اتر است، حداقل 200 اتر را هدف بگیرید. اگر خوش شانس بودید و قیمت به نفع شما حرکت کرد، واگرایی کلاسیک را که نشان دهنده نزدیک بودن پایان روند است، در نظر داشته باشید.
محدودیتهای واگرایی مخفی
با کمی تمرین، میتوانید الگوهای واگرایی را روی نمودارهای کریپتو پیدا کنید اما یکسری محدودیت وجود دارد که باید مراقب آنها باشید.
اول اینکه، تشخیص الگوهای واگرایی روی نمودارهای گذشته کار راحتی است اما تشخیص آنها در لحظه ممکن است سخت باشد چون وضعیت احساسی بازار باعث میشود که نسبت به جهش صعودی خوشبین باشید اما بعد متوجه شوید که این جهش یک واگرایی مخفی خرسی بوده است. سعی کنید احساسات خودتان را از بازار حذف کنید. داشتن دید احساسی میتواند تحلیل شما را خراب کند.
دوماً زمانی که واگرایی مخفی در مراحل بعدی یک روند رخ میدهد، نسبت ریسک به سود چندان مطمئن نیست. بخش عمدهای از روند طی شده و زمانی که منتظر واگرایی قیمت و اوسیلاتور هستید، در بدترین نقطه قیمت وارد روند شده اید.
در نهایت اینکه، الگوهای قیمت برای ارزهای دیجیتال کوچکتر به اندازه آنچه برای بازارهای بزرگتر مثل بیتکوین و اتریوم مشاهده میشود مطمئن نیستند. خریداران و فروشندگان کمتری به یک بازار کوچک علاقمند هستند و همین موضوع آن را در معرض نوسان و تیکهای نامطلوب قرار میدهد.
نتیجه گیری
واگراییهای مخفی خرسی و گاوی، الگوهایی قدرتمند هستند که در پایان دوره تحکیم مشاهده میشوند و نشان دهنده تداوم روند اصلی بازار هستند. این الگوها در بازار بیتکوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال زیاد مشاهده میشوند در نتیجه یادگرفتن آنها راحت تر است.
اما تشخیص این الگوها به صورت لحظهای میتوان سخت باشد. بعلاوه، اگر واگرایی مخفی در اواخر روند تشخیص داده شود، معمولاً چنین روندی خیلی امیدبخش نیست.
کلید موفقیت برای اجرای معامله بر اساس واگرایی مخفی، فیلتر کردن معاملات در جهت روند کلی تر است. همیشه جو بازار را تحلیل کنید و بهتر است برای تأیید سیگنالها، از یک اندیکاتور مومنتوم دنبال کننده روند استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال ترون آپدیت ۹ مرداد ۱۴۰۱
اگر برای خرید ترون به دنبال یک بستر امن میگردید و کارمزد معاملات نیز برای شما اهمیت بالایی دارد، بهترین انتخاب برای شما صرافی ارزپایا است. کارمزد معاملات در صرافی ارزپایا برابر ۰.۰۰۲ است که در مقایسه با سایر صرافیهای ایرانی بسیار کمتر است. برای ثبت نام در صرافی ارزپایا روی این لینک کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال ترون آپدیت ۹ مرداد ۱۴۰۱
تحلیل تکنیکال ترون را با تایم فریم هفتگی آغاز میکنیم. ترون در تایم فریم هفتگی در یک کانال صعودی قرار دارد که تعداد تاچهای بالای قیمت به سقف، کف و میدلاین این کانال، اعتبار آن را افزایش میدهد. البته شیب این کانال زیاد نیست و میتوان تاحدودی آن را خنثی هم محسوب کرد.
اگر تایم فریم خود را روزانه کنیم و یک فیبوناچی اصلاحی بر روی قیمت بیندازیم، متوجه درجا زدن قیمت زیر سطح مقاومتی ۰.۶۱۸ فیبوناچی میشویم. این سطح یکی از مهمترین سطوح مقاومتی فیبوناچی محسوب میشود و شکست آن برای قیمت میتواند بسیار حیاتی باشد.
برای کامل کردن تحلیل قیمت ارز ترون از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه هم استفاده میکنیم. اگر به تصویر زیر دقت کنید، میانگین متحرک ۱۰۰ روزه نیز در نقش یک مقاومت برای قیمت عمل کرده و مماس شدن آن با سطح ۰.۶۱۸ فیبوناچی میتواند قیمت ۰.۰۷ دلار را برای ترون به یک سطح مقاومتی بسیار مهم تبدیل کند.
اگر فیبوناچی و میانگین متحرک قیمت را از صفحه حذف کنیم و صرفا بخواهیم سطوح را مورد بررسی قرار دهیم، بهوضوح میتوان سطح ۰.۰۶۳ دلار را روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت اصلیترین حمایت قیمت و سطح ۰.۰۷ دلار را مهمترین مقاومت ترون برشمرد. در صورت خروج قیمت از هر سمت میتوانیم شاهد شکلگیری روند صعودی یا نزولی از قیمت باشیم. خرید ترون روی قیمت ۰.۰۶۳ دلار با هدف فروش آن در قیمت ۰.۰۷ دلار میتواند کمریسک باشد. درصورت شکست سطح حمایتی ۰.۰۶ دلار این تحلیل فاقد اعتبار است.
تحلیل تکنیکال ترون ۲۶ آذر ۱۴۰۰
در تصویر زیر چارت قیمتی ارز دیجیتال ترون به همراه اندیکاتور MACD نشان داده شده است. لازم به ذکر است اندیکاتور MACD از دو خط میانگین متحرک تشکیل شده که رابطه های مخصوص به خود را دارد. خط آبی را خط مکدی و خط قرمز را خط سیگنال می گویند.
بر اساس قوانین تحلیل تکنیکال هنگامی که خط آبی یعنی خط مکدی از زیر صفر خط سیگنال یعنی قرمز را از پایین به بالا بشکند، یعنی روند قیمتی صعودی خواهد شد و هنگامی که این اتفاق بر عکس باشد یعنی خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند روند ریزشی می شود. این نکته بارها در مورد ارز دیجیتال ترون مورد تایید قرار گرفته است و همانطور که در تصویر بالا نقاط قطع خط مکدی و سیگنال با مربع های قرمز رنگ مشخص شده است، صعود یا ریزش ارزدیجیتال ترون هم ارز با تقاطع مکدی و سیگنال مشهود است. در حال حاضر در تایم فریم روزانه خط مکدی در ارزدیجیتال ترون از سطح زیر صفر به خط سیگنال مماس شده است، ولی همچنان آن را قطع نکرده است. در صورت قطع خط سیگنال و داشتن یک کندل بلند سبز می توان امید به بازگشت قیمت داشت.
روش دیگر سیگنال گیری از MACD با استفاده از واگرایی های آن با نمودار قیمتی است. هنگامی که حرکت خط مکدی مطابق با چارت قیمتی نباشد، واگرایی منفی رخ داده است. مثلا روند قیمت در نمودار مثبت است اما شیب خط مکدی منفی، یا قله ای بالا تر از قیمت قبلی زده ولی قله مکدی پایین تر از قله قبل است. در این حالت احتمال ریزش با وجود روند فعلی مثبت محتمل است. این احتمال به صورت برعکس نیز صادق است است. یعنی روند نزولی ولی خط مکدی صعودی باشد. حال با استفاده از این روش نگاهی دوباره به چارت ترون می اندازیم.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می شود این واگرایی منفی در ارز دیجیتال ترون رخ داده است، به طوری که دو قله چارت قیمتی با شیب مثبت نسبت به هم قرار دارند ولی در MACD این شیب منفی است که از قبل پیش بینی کننده نزول رخ داده بود.
اما روند نزولی ترون تا کجا ادامه می یابد؟ در تحلیل قیمت ترون قبلی احتمال ریزش ترون تا سطح ۰.۰۷ تتری را داده بودیم که رخ داد، اکنون ترون در محدوده مهمی است و اگر این سطح ها یعنی ۰.۰۸ و ۰.۰۷ تتری از دست برود سقوط بیشتر محتمل است و بازگشت به قله های قبلی زمان بر خواهد شد. در غیر این صورت بازگشت تا ۰.۱۲ می تواند اتفاق بیافتد.
برای پیش بینی روند ترون باید منتظر ماند تا ببینیم رفتار ترون در سطح مهم ۰.۰۸ یا ۰.۰۷ تتری چگونه است.
مقاله پیش رو صرفا یک تحلیل است و پیشنهاد خرید یا فروشی را مطرح نمی کند.
درباره ترون
ارز دیجیتال ترون یک پلتفرم غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین است که با هدف انتشار و تولید محتوای دیجیتالی ایجاد شده. این رمز ارز بستری مناسب برای تولیدکنندگان محتوا فراهم میکند که بتوانند در ازای محتوای تولید شده و بازدید کاربران، به درآمدزایی برسند. توکن بومی شبکه ترون، ترونیکس (Tronix) یا TRX است که در حال حاضر در لیست ۲۰ ارز برتر دنیا قرار دارد.
ایده ایجاد ترون در سال ۲۰۱۷ شکل گرفت و در ابتدا روی بلاک چین اتریوم راهاندازی شد. پس از یک سال و در سال ۲۰۱۸، ترون از شبکه ERC20 به شبکه اختصاصی خودش منتقل شد. شبکه ترون با پشتیبانی از قراردادهای هوشمند و برنامههای غیرمتمرکز (Dapps) یکی از اصلیترین رقیبهای اتریوم محسوب میشود.
شبکه ترون براساس پروتکل DPOS فعالیت میکند. این مکانیسم اجماع باعث افزایش سرعت و کاهش هزینه تراکنشها در شبکه ترون شده و آن را در مقایسه با شبکه اتریوم در جایگاه بسیار بالاتری قرار میدهد. در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از عرضه کل تتر، بزرگترین استیبل کوین دنیا، از طریق شبکه ترون جابهجا میشود. در ادامه با تحلیل تکنیکال ترون آشنا میشویم.
تحلیل تکنیکال ترون چیست؟
برای تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال مانند ترون، راههای مختلفی وجود دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم. از محبوبترین روشهای تحلیل رمز ارزها در میان تحلیلگران دنیا، میتوان به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی اشاره کرد. بیشتر تحلیلگران بر سر این موضوع توافق دارند که برای دستیابی به بهترین نتیجه باید همزمان یک رمز ارز را با این دو روش تحلیل کرد.
تحلیل تکنیکال ترون بهمعنای بررسی قیمت این کوین در گذشته با هدف پیش بینی قیمت آن در زمان آینده است. سایت Tradingview در سالهای اخیر به محبوبترین سایت تحلیلی تبدیل شده است که اکثر مردم برای تحلیل تکنیکال از آن استفاده میکنند. در Tradingview حتی میتوان نمودار تکنیکال ترون را که سایر تحلیلگران منتشر کردهاند مشاهده کرد. در ادامه بهترین روش تحلیل تکنیکال ترون را به شما معرفی میکنیم.
روش تحلیل تکنیکال ترون
برای تحلیل تکنیکال ترون سبکهای تحلیلی مختلفی وجود دارد که هر فرد با توجه به تجربه و دانش خود، از یک یا چند مورد آن استفاده میکند. این روشها شامل الگوهای هارمونیک، پرایس اکشن، ایچیموکو و غیره میشود. در حال حاضر در بازار رمز ارزها پرایس اکشن محبوبترین سبک تحلیلی محسوب میشود. بههمین علت میتوان گفت که استفاده از این روش برای تحلیل نمودار تکنیکال ترون میتواند نتیجه مناسبی برای شما بههمراه داشته باشد. در پرایس اکشن، از اسیلاتورها و اندیکاتورها خیلی کم استفاده شده و افراد تمرکز خود را بیشتر روی تحلیل رفتار کندلها میگذارند.
پیشبینی قیمت ترون برای سال ۲۰۲۲
قیمت ترون در سال ۲۰۲۲ به همراه سایر آلتکوینها یک روند نزولی فرسایشی را تجربه کرد. با این حال قیمت ترون نسبت به برخی کوینها عملکرد بهتری داشته است، حتی در برههای همزمان با اصلاح قیمتی بیت کوین، قیمت ترون درحال رشد بود.
اگر بخواهیم از تحلیل تکنیکال ترون برای پیشبینی قیمت استفاده کنیم، با توجه به وضعیت بد بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای توسعهیافته بعید بهنظر میرسد که تا پایان سال ۲۰۲۲ شاهد شکلگیری یک روند صعودی پرقدرت از بیت کوین و سایر رمز ارزها باشیم. طبق نمودار تکنیکال ترون، این ارز برای صعود باید مقاومت مهم خود را در قیمت ۰.۰۷۱ دلار بشکند تا بتواند به سمت اعداد بالاتر حرکت کند. همچنین تا زمانی که ترون در کانال صعودی خود در تایم فریم روزانه و هفتگی قرار دارد، روند صعودی آن ادامهدار خواهد بود.
سوالات متداول
از کدام روش برای تحلیل ترون در این مقاله استفاده شده است؟
در این مقاله از روش پرایس اکشن برای تحلیل تکنیکال ترون استفاده شده است.
در کدام تایم فریم ها تحلیل تکنیکال ترون انجام شده است؟
ما در این مقاله در تایم فریم های روزانه، ۴ ساعته و هفتگی به تحلیل ارز ترون پرداختهایم.
بهترین صرافی ایرانی برای خرید ترون کدام است؟
صرافی ارزپایا از آن جایی که سرعت و امنیت بسیار بالایی دارد و کارمزد خرید در آن نیز مناسب است، بهترین صرافی ایرانی برای خرید ترون و سایر ارزهای دیجیتال است.
دیدگاه شما