سفره بورس برای همه باز است الا سهامداران خرد!؟
بازار سهام حدود ۲ سال است که در حال ریزش است و با وجود نزدیک به ۱۰۰ جلسه در قوای سه گانه برای آن مالباختگان همچنان در حال ضرر در این بازار هستند.
بازار؛ گروه بورس: شاخص بورس تهران در آخرین روز معاملات خود درهفته گذشته با ۲ هزار ریزش از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ به ۱ میلیون ۳۱۰ هزار واحد رسید که بیشترین تاثیر را از نمادهای فولاد، شپدیس، فملی، نوری، فارس و شستا داشته است. تقریبا بر خلاف نظر بسیاری از کارشناسان بازار، شاخص کل در حال شکستن نقطه کف خود است و به نظر میرسد با ادامه این روند وارد کانال ۱ میلیون ۲۰۰ هزار واحد شود.
در مورد بازار سرمایه و روند بهبود آن وعدههای متعددی داده شد اما به گفته کارشناسان این وعدهها با توجه به وضعیت کلی اقتصاد کشور چندان اثر گذار نبوده است. تا کنون جلسات متعدد با حضور نمایندگان مجلس و دولت برای بهبود وضعیت بازار سرمایه گرفته شده که هیچ کدام از آن نتوانسته بهبودی در روند بازار سرمایه داشته باشد و شاید بتوان گفت از سال ۹۹ تا کنون بیش از حدود ۱۰۰ جلسه در مورد بورس برگزار شده است.
عشقی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در نامهای به معاون اول رئیس جمهور در ۵ مهر ماه سال جاری زمانی که شاخص به ۱ میلیون ۳۱۳ رسید هشت عامل ریزش و رکود بازار سرمایه را عنوان کرده است.
در متن نامه ارسالی از مهمترین چالشها و عوامل ایجادکننده نگرانیهای بازار سهام در محورهای هشتگانه شامل «روند افزایشی نرخ سود بانکی و تاثیر آن بر خروج نقدینگی از بازار»، «کاهش حاشیه سود شرکتهای ناشی از افزایش نرخ خوراک و حاملهای انرژی»، «قیمتگذاری دستوری محصولات صنایع از قبیل خودرو، شوینده، لاستیک و . »، «انجام معاملات شرکت پالایش و پخش در بورس انرژی»، «نوسان در نرخ ارز و تاثیر آن در افزایش نااطمینانیهای صنایع برای توسعه فعالیت»، «واگذاری سهام در شرکتهای خودروسازی»، «اتخاذ تصمیمات برای شرکتهای صادرات محور بدون درنظرگرفتن منافع کلان اقتصادی» و «قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان و آثار منفی آن بر تولیدو بهای تمام شده» نام برده شده است.
به بیان دیگر عشقی بیشترین عامل ریزش بازار سرمایه را عوامل اقتصادی کلان و خارج از بازار سرمایه میداند، این در حالی است علاوه بر پذیرش این عوامل یکی از دلایل عدم رشد بازار را به بازیگران خود بازار سرمایه و نحوی معاملاتی است که توسط حقوقیهای بازار صورت میگیرد.
کارشناسان تحلیلهای متعددی در خصوص بازار سرمایه و شرایط آن دارند و بعضی از آنها امیدهای در خصوص برگشت بازار از کانال ۱ میلیون ۳۰۰ هزار واحد میدهند. سهامداران حقیقی که هنوز در بازار فعالیت میکنند به گفته خودشان منتظرند که بورس خود را به تورم اول سال برساند و رشد کند.
بازار دیگر نه به تکنیکال دل بسته و نه بنیادی
خانم ابراهیمی یکی از سهامداران با تجربه میگوید که دیگر نه تکنیکال جواب میدهد نه تحلیل بنیادی آنچه که امروز در بازار سهام بنده شاهد آن هستم فقط انتظار برای بهبود پارامتراهای اقتصاد کلان است.
سهامدار دیگری که به گفته خودش از سال ۹۶ بازار سرمایه را میشناسد در صفحه توییتر خود نوشته که «دو سال است که بازار سرمایه ریزش میکندنه گوشی بدهکار هست و نه قصد و تصمیمی برای بهبود آن»
با خروج پول حقیقی تقریبا بازار سرمایه وارد یک دوران رکود شد، بازاری که تا قبل از سال ۹۹ و آن رشد شارپی تاریخی، به صورت منطقی نوسان داشت و به گفته کارشناسان میشد با تحلیلهای تکنیکال و بنیادی در این بازار سود کرد.
یکی دیگر از سهامداران خرد میگوید: مشکل بازار ما محدود بودن آن است. بازاری که از ساعت ۹ تا ۱۲ و ۳۰ دقیقه با دامنه محدود و دستورالعملهای یک شبه باشد، حتی اگر اوضاع اقتصادی هم بهبود پیدا کند وضعیت چندان برای بازار سرمایه تغییر نمیکند.
تا کنون چندین بار مالباختگان بازار سرمایه اعترضات خود را به روشهای مختلف نشان دادند اما هیچ اثری جز ریزش شاخص بورس در پی نداشته است. یکی دیگر از سهامداران فعال بازار سرمایه در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشته بود «خودمان را گول نزیم مشکل در قانون و ذی نفعان است، آنها خواستن که بازار سرمایه این گونه باشد.»
در همین رابطه حسن حسین نیا از کارشناسان و مدرسان بازار سرمایه هم با تایید صحبت این سهامداران گفته: گاهی از از من در مورد صنایع مختلف میپرسند، به طور مثال سودآوری پتروشیمیها و زیان دهی خودروسازان، توجه داشته باشید که در اینجا هم ذی نفعان خواستن که این گونه باشد در غیر این صورت باید جور دیگر بود.
او میگوید: علاوه بر تحلیل بنیادی باید دقت کنیم و بفهمیم آنها چه میخواهند.
در برخی از سهمها ما شاهد عدم رشد و حتی قفل شدگی سهم بعد از یک سال هستیم که بارها حتی سهامداران این شرکتها اعتراضات خود با تجمع مقابل دفاتر آنها اعلام کردند.
کارشناسان هم با تایید اینکه در بازار سهام علاوه بر سهامداران خرد، سهامداران حقوقی، کارگزاریها، شرکتها بازارگردان، دولت، شرکتهای پذیرفته شده در بورس و غیره از ذی نفعان بازار سرمایه هستند که به نظر میرسد مالباختگان اصلی این بازار تنها سهامداران حقیقی هستند.
حجمهای مشکوک
به عنوان مثال در تابلوی بورس شاهد حجمهای مشکوک هستیم که به گفته برخی از تحلیلگران بازار بیشتر به دنبال منافع بازیگران آن سهمها هستند. به عنوان مثال نمادهای آسیا با حجم ۷۰ میلیون، بسویچ با حجم حدود از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ ۱۰ میلیون، وثوق با حجم ۱۱ میلیون، وتوکا با حجم ۱۳ میلیون از جمله حجمهای مشکوکی بودند که در تاریخ ۲۷ مهر ماه در تابلوی بورس ثبت شدند.
با توجه به گفته سهامداران حقیقی، کارشناسان و برخی از بازیگران بازار، علاوه بر تاثیر پارامترهای کلان اقتصادی مثل نرخ بهره بین بانکی، مشخص نبودن وضعیت برجام، رکورد در بازارهای جهانی و غیره بازی ذی نفعان سهمها هم به عنوان یک عامل اصلی در ریزش بازار سرمایه نقش داشته است.
۶ نشانه برای شناسایی بهترین زمان فروش سهام
قرار نیست تا ابد قیمت سهام موردنظرتان رشد کند. بالاخره یک روز زمان فروش فراخواهد رسید. برخی تحلیلگرها میگویند سود سهام زمانی متعلق به شما خواهد بود که آن را بفروشید. شناسایی بهترین زمان برای فروش سهام عملیات پیچیدهای به نظر میرسد ولی میتوان روی نشانههای مختلفی که تحلیلهای بنیادی، تکنیکال و تابلوخوانی در اختیارمان میگذارند حساب باز کنیم.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از هفت صبح، در این گزارش به شش مورد از این نشانهها پرداختهایم. هرچه تعداد نشانههای بیشتری برای فرارسیدن زمان فروش سهم مشاهده شود، بهتر است سریعتر دست به کار شوید و سهامتان را بفروشید تا از ضرر احتمالی جلوگیری کنید.
یک: بهترین زمان فروش سهم از نظر استراتژی معاملات
سرمایهگذارهای حرفهای بورس عموما استراتژیهای خاص خودشان را برای معامله در بازار سهام دارند. آنها قبل از خرید سهم پیشبینی میکنند که چه مقدار سود از نماد موردنظرشان انتظار دارند. مثلا میگویند من انتظار دارم با خرید این سهم ۴۰درصد بازدهی داشته باشم. در چنین شرایطی اگر قیمت سهام به محدوده موردنظر برسد، زمان فروش سهم فرارسیده و حتی اگر روند صعودی ادامهدار باشد، همچنان سرمایهگذار ترجیح میدهد به سودی که نصیبش شده اکتفا کند. علاوه بر این، یکی دیگر از اصول استراتژی معاملات در نظر گرفتن حد ضرر است.
به این معنا که اگر پیشبینی ما از بازدهی مثبت سهام درست از آب درنیامد و قیمت سهام نزولی شد، نباید اجازه دهیم بیش از حد روی یک سهم ضرر کنیم. زمانی که حد ضرر فعال میشود، زمان فروش سهم فرا رسیده. عموما تحلیلگران در شرایط فعلی بازار، حد ضرر ۱۰درصدی را پیشنهاد میکنند. برای مثال اگر سهامی را به قیمت ۱۰هزار تومان خریدید و به جای بازدهی مثبت، قیمت سهام به روند نزولی افتاد و تا ۹هزار تومان کاهش پیدا کرد، زمان فروش سهم فرارسیده و بهتر است از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
دو: بهترین زمان فروش سهم از نظر تابلوخوانی
خروج پول هوشمند یکی از نشانههای قوی برای شناسایی زمان فروش سهم است. خروج پول هوشمند زمانی اتفاق میافتد که سهامداران بزرگ از نماد موردنظر خارج میشوند. برای اینکه بفهمیم چه زمانی خروج پول هوشمند اتفاق افتاده میتوانیم ارزش فروش سهام را بر تعداد فروشندگان تقسیم کنیم تا ببینیم هر کدام از فروشندهها به طور میانگین چه مقدار سهم فروختهاند.
تعداد سفارشهای فروش و حجم کلی آنها را میتوان در تابلو هر نماد مشاهده کرد. بعد از پیدا کردن میانگین حجم هر سفارش فروش، با در نظر گرفتن قیمت هر سهم، میتوان قدرت فروشندهها را محاسبه کرد. مقایسه این رقم با قدرت خریداران میتواند نشاندهنده خروج پول هوشمند باشد. اگر قدرت فروشندهها از حدی بیشتر بود، میتوانیم این موضوع را به عنوان یک نشانه برای فروش سهام در نظر بگیریم.
سه: بهترین زمان فروش سهم از نظر رفتار سهامداران
یکی از الگوهای کندلهای ژاپنی به الگوی T معروف است. چنین الگویی نشان میدهد روند صعودی سهم به زودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام فرارسیده. اگر با کندلهای ژاپنی آشنایی ندارید، میتوانید این مورد را از روی رفتار سهامداران تشخیص دهید. الگوی T زمانی اتفاق میافتد که در زمان شروع معاملات، برای نماد موردنظر صف خرید تشکیل شده.
این صف خرید در میانه معاملات جمعآوری میشود و قیمت سهام تا بازه منفی کاهش پیدا میکند و دوباره در ادامه به صف خرید میرود. در چنین شرایطی قیمت شروع، قیمت بالاترین معامله و قیمت پایان معامله همگی در محدوده مثبت پنج قرار دارند و قیمت پایینترین معامله در محدوده منفی قرار گرفته است. شاید فکر کنید با چنین اتفاقی خطر از بیخ گوشتان گذشته ولی این مورد به عنوان یک نشانه برای نزدیک شدن به خط پایان و فرارسیدن زمان فروش سهام است.
چهار: بهترین زمان فروش سهم از نظر اطلاعیههای کدال
شرکتها اتفاقات مهمی که باید در اختیار سهامداران قرار بگیرد را از طریق سامانه کدال به نشانی Codal.ir منتشر میکنند. بعضی از این اطلاعیههای مثل تصمیم هیات مدیره برای افزایش سرمایه، تحقق سود، امضای قرارداد جدید و … میتوانند به عنوان نشانه خرید سهام و برخی دیگر از اطلاعیههای مثل تکذیب افزایش سرمایه و ایجاد اختلال در روند تولید میتوانند به عنوان نشانهای برای فروش سهام ایفای نقش کنند. بعضی مواقع اطلاعیه دعوت به مجمع عمومی را هم به عنوان نشانه فروش سهام میدانند چراکه خیلی از سهامداران ترجیح میدهند در جلسات مجمع عمومی شرکتهای زیانده شرکت نکنند زیرا نماد شرکت در این مواقع متوقف میشود.
پنج: بهترین زمان فروش سهم از نظر اندیکارتورها
آنهایی که تحلیل تکنیکال میدانند، از اندیکاتورهایی برای شناسایی زمان فروش سهام استفاده میکنند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی RSI، نوارهای بولینگر، MACD و میانگین متحرک MA از جمله متداولترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است. شاخص قدرت نسبتی عددی بین یک تا ۱۰۰ را برای هر نماد نشان میدهد. زمانی که این عدد بالاتر از ۷۰ باشد، نشان میدهد اشباع خرید اتفاق افتاده.
به این معنا که قیمت سهام به شکل غیرعادی در حال افزایش است و میتوان از این مورد به عنوان نشانهای برای فروش سهام استفاده کرد. نوارهای بولینگر کانال روند قیمت سهام را به ما نشان میدهند. زمانی که نمودار شمعی قیمت سهام به حاشیه بالایی کانال بولینگر برخورد میکند، نشانهای برای فروش سهام است. اندیکاتور MACD از دو نمودار آبی و قرمز رنگ تشکیل شده است. زمانی که نمودار قرمزرنگ یا همان EMA با نمودار آبی رنگ SMA برخورد میکند، نشانهای برای فروش سهام است.
از طرفی اندیکاتور میانگین متحرک یا MA در برخی نمادها حکم سد مقاومت را دارد و زمانی که قیمت سهام به نمودار این اندیکاتور برخورد میکند، میتواند نشانهای برای فروش سهام باشد. این اندیکاتورهای را میتوانید از منوی ابزار تکنیکال در سامانههای معاملات آنلاین خود انتخاب و وضعیتشان را برای نماد موردنظرتان بررسی کنید.
شش: بهترین زمان فروش سهم از نظر از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ سدهای مقاومت
احتمالا تا حالا با اصطلاحاتی مثل مقاومت دو میلیونی شاخص کل برخورد کرده باشید. این ارقام رند، هر کدام میتوانند به عنوان یک سد جلوی رشد شاخص را بگیرند. علاوه بر این ارقام، تحلیلگران از تحلیل تکنیکال هم برای شناسایی نقاط مقاومت استفاده میکنند که از جمله متداولترین آنها میتوان به نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی سدهای مقاومت اشاره کرد.
علاوهبر شاخص کل، هر نماد هم سطوح مقاومت مخصوص به خودش را دارد. زمانی که قیمت سهام یک شرکت به سطوح مقاومت نزدیک میشود، امکان بازگشت روند نزولی وجود دارد و میتوان آن را به چشم نشانهای برای فروش سهام دانست. روش دیگر شناسایی سطوح مقاومت این است که روی نمودار قیمت سهم، نقاطی را که در امتداد یک خط قرار دارند و هر بار قیمت سهام با نزدیک شدن به آن تغییر روند داده پیدا کنیم. در چنین شرایطی میتوان با احتمال بالایی پیشبینی کرد که در صورت نزدیک شدن قیمت سهام به خط شناسایی شده، روند صعودی به پایان خواهد رسید و زمان فروش سهام است.
جزئیات خبر
به صورت کلی می توان تحلیل بورس و سایر بازار های مالی و سرمایه را به ۲ دسته اساسی تقسیم کرد، تکنیکال (فنی) و بنیادی (فاندامنتال) ، که جلوتر مفصل در موردشان بحث خواهیم کرد.
تحلیل تکنیکال
ما در تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی، با استفاده از رفتار خریداران (گاو ها) و فروشندگان (خرس ها ) در نمودار سهم که این رفتار ها را می توان با استفاده از قیمت، حجم ، زمان واکنش و … دریافت و تحلیل کنیم و به نتایجی دست یابیم که با استفاده از آن یک برآوردی از حرکت بازار داشته باشیم.
ابزار های تحلیل تکنیکال
ابزار اصلی تحلیل تکنیکال نمودار یا همان چارت می باشد، ما به صورت کلی تمامی کارمان با نمودارها است و تحلیل بورس را با تحلیل سهم های مختلف انجام میدهیم . چون در نمودار ۲ اصل اساسی بازار یعنی قیمت و زمان را می توانیم مورد ارزیابی قرار بدهیم( البته نمودار هایی هستند که حجم هم با قیمت و زمان ترکیب می کنند.)
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال معامله گران و سهامداران با استفاده از شاخص های کلان اقتصادی و شرایط و اوضاع سیاسی اجتماعی و روابط بین المللی دست به تحلیل و معامله می زنند. البته در بازارهای سهام یا همان استاک مارکت ها بخش بزرگی از این تحلیل بورس اختصاص به تحلیل صورت های مالی و شرایط بازار همان شرکت اختصاص می یاید.
آیا فقط همین دو روش تحلیل بورس وجود دارد ؟
خوب ممکن است خیلی دوستان بیایند و بگویند ما بدون استفاده از این دو ابزار بازار را تحلیل می کنیم و سود خوبی هم بدست می آوریم. در جواب می توان گفت خیلی از این روش از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ ها مشتقات این روش ها می باشد. مثل این که ما بیایم با استفاده از مانیتورینگ یک سهام یا یک ابزار معاملاتی تخمین بزنیم که حرکت خوبی در بازار در حال شکل گیری است، خوب ۲ جواب می توان به این دسته از دوستان داد، اولین جواب این است که شما با استفاده از روانشناسی بازار دارید معامله می کنید پس در نتیجه ۳ روش تحلیل در بازار وجود دارد، اما جواب دیگر که خوده بنده هم با آن موافقم این است که شما دارید از ابزار تکنیکال یا فنی استفاده می کنید که این ابزار همان ابزار تحلیل روانشناسی بازار است.
P/E مناسب را چگونه کشف کنیم؟
شروین شهریاری* *پرسش از آقای نورانی از طریق پستالکترونیک: در حال حاضر مشاهده میشود که P/E بازار نسبت به گذشته در حال افزایش است. همچنین در صنایع مختلف نیز سهام شرکتها از P/E بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر برخوردارند. به نظر شما چگونه میتوان به یک معیار درست برای تحلیل دلایل تغییرات و تفاوت این نسبت دست یافت؟ پاسخ: از یک قرن پیش، همگام با شکوفایی و توسعه روز افزون علم سرمایهگذاری، مدلها و ابزارهای متعددی برای ارزشگذاری داراییها ایجاد شده که به مجموعه آنها تحلیل فاندامنتال یا بنیادی گفته میشود.
شروین شهریاری* *پرسش از آقای نورانی از طریق پستالکترونیک: در حال حاضر مشاهده میشود که P/E بازار نسبت به گذشته در حال افزایش است. همچنین در صنایع مختلف نیز سهام شرکتها از P/E بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر برخوردارند. به نظر شما چگونه میتوان به یک معیار درست برای تحلیل دلایل تغییرات و تفاوت این نسبت دست یافت؟
پاسخ: از یک قرن پیش، همگام با شکوفایی و توسعه روز افزون علم سرمایهگذاری، مدلها و ابزارهای متعددی برای ارزشگذاری داراییها ایجاد شده که به مجموعه آنها تحلیل فاندامنتال یا بنیادی گفته میشود. برخی کارشناسان رشته مالی معتقدند که در بلندمدت، قیمت کلیه داراییها (از جمله سهام) از قواعد این علم پیروی میکند و فارغ از نوسانات روزمره، مطمئنترین روش برای تصمیمگیری صحیح در بازارهای مالی استفاده از همین مدلهای تحلیلی است. این دیدگاه به طور خلاصه بر این باور است که نوسان قیمت سهام در نتیجه تغییر در ارزش ذاتی شرکتها روی میدهد. ارزش ذاتی به خودی خود توسط منافع آتی سهام یا همان عایدات شرکتها (سود یا جریان نقدی) تعیین میشود. در نتیجه، قیمت سهام در نهایت به سمتی حرکت میکند که جریانات نقدی آتی سهام (یعنی آنچه عاید سرمایهگذار خواهد شد) رقم میزند. بنابراین، تعیین ارزش ذاتی سهام مستلزم مشخص کردن عایدات آینده شرکت است. از سوی دیگر، با توجه به این نکته مهم که پول دارای «ارزش زمانی» است، منافع آینده نگهداری سهام باید با در نظرگرفتن افت ارزش پول، به روز شود. بر اساس این مفهوم، به منظور کشف ارزش ذاتی فعلی، باید ارزش عایدات آتی سهام (که شامل سودهای سالانه سهام و قیمت فروش سهام در آینده است) با نرخ افت ارزش پول «تنزیل» شود. هر چند این تئوری، از توضیح نحوه ایجاد حبابها و سقوطهای نامتعارف بازار سهام در اثر رفتارهای غیرمنطقی سرمایهگذاران عاجز است، ولی در نوع خود میتواند مدلی قابل اتکا و مستحکم جهت سرمایهگذاری غیرمخاطرهآمیز در بازار سهام را پیشنهاد کند.مفهوم نسبت قیمت بر درآمد یا P/E از جمله مهمترین ابزارهای تحلیل بنیادی است. درک این نسبت و تحلیل صحیح آن نیازمند تجربه و تعمق زیادی است؛ هرچند در ظاهر ممکن است درک آن آسان به نظر برسد. این نسبت از تقسیم قیمت بر سود هر سهم شرکت به دست میآید. بنابراین، اگر P/E یک سهم 10 باشد، به این معنی است که سرمایهگذاران حاضرند 10 ریال برای هر یک ریال از سود شرکت سرمایهگذاری کنند و این عدد، نرخ بازگشت سرمایه 10 درصدی سالانه را در مورد سهام شرکت (با فرض تقسیم کامل سود) نشان میدهد. اما P/E مناسب برای سهام هر شرکت چگونه توسط تحلیلگر بنیادی تعیین میشود؟ متداولترین مدلی که به این منظور استفاده میشود، «مدل تنزیل» نام دارد که در آن، با لحاظ کردن بازدهی مورد انتظار سرمایهگذاران و تغییرات سودآوری آینده شرکت، P/E منصفانه سهام محاسبه میشود. این مدل در حقیقت بیان میکند که P/E معقول یک سهم با توجه به تغییرات بازدهی آن در سالهای آتی و نیز میزان انتظارات سرمایهگذار از کسب بازدهی، چقدر است. در ایران به علت تقسیم سود بالا و اهمیت این عامل نزد سرمایهگذاران، تحلیل گران بیشتر از مدل «تنزیل سود خالص» برای تعیین P/E استفاده میکنند، حال آنکه امروزه در دنیا این روش چندان پراقبال نیست و بیشتر بر تنزیل جریانات نقدی (Cash flow) تمرکز میکنند. در اینجا، به توضیح همان مدل مرسوم در ایران یعنی تنزیل عایدات آتی (Dividend Discount Model) میپردازیم. سادهترین حالت این مدل، مربوط به سناریویی است که در آن رشد سودآوری از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ شرکت برای یک دوره بینهایت، ثابت فرض میشود. این مدل «گوردون» نام دارد که با تقسیم بازده نقدی یک سهم در دوره مالی آتی بر تفاضل بازده مورد انتظار (k) و نرخ ثابت رشد سودآوری بلندمدت (g) ، ارزش ذاتی دارایی را تعیین میکند. رابطه گوردون برای محاسبه P/E سهام را میتوان به شکل زیر هم ارایه کرد:
در رابطه فوق، اگر کسب عایدات آتی بدون تحمل هر گونه ریسک باشد، آنگاه بازده انتظاری (k) با بازده بدون ریسک برابر خواهد بود. در این حالت با فرض امنیت سپردههای بانکی، بازده بدون ریسک میتواند معادل سود سپردههای بانکی در نظرگرفته شود. البته در بازار سهام با توجه به پذیرش ریسک سرمایهگذاری، نرخ تنزیل بیش از بهره بانکی خواهد بود که مطابق با مطالعات گسترده تاریخی در بازارهای بین المللی، این «صرف ریسک» فارغ از تنوع کشورها و بازارها ۶درصد در نظر گرفته میشود. یعنی در بازارهای مختلف، بازده مورد انتظار در بازار سهام را ۶درصد بیشتر از نرخ بازده بدون ریسک برآورد میکنند. در ایران، این نسبت (بازده مورد انتظار یا همانk) با توجه به نرخ متوسط ۱۵ درصدی سود سپردههای یک ساله در ۲۰ سال اخیر، میتواند ۲۱ درصد منظور شود.
رقم g یا همان رشد سودآوری برای صنایع و شرکتهای مختلف طبیعتا متفاوت است. یک راه مرسوم برای کشف نرخ رشد، استناد به عملکرد تاریخی است، یعنی مثلا در یک بازده حداقل ۵ ساله، نرخ رشد سالانه سود یک صنعت یا شرکت را محاسبه کرده و آن را به آینده تعمیم دهیم. روش دیگر برای خبره ترها این است که به طور مستقل، آهنگ رشد سودآوری صنعت یا شرکت در افق بلندمدت را تخمین بزنند که ممکن است متفاوت از روند تاریخی باشد. حال اجازه دهید دو مثال برای درک بهتر مطلب را مطرح کنیم.
فرض کنید بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در بورس تهران مطابق توضیحات پیش گفته معادل ۲۱ درصد باشد. حال شرکتی را در نظر بگیرید که سیاست تقسیم سود ۸۰ درصدی را دنبال میکند. براساس مدل گوردون؛ اگر رشد سودآوری برای این شرکت در سنوات آتی متصور نباشیم (یعنی عایدی (EPS) آن در سالهای آینده ثابت بماند) P/E منصفانه آن بر اساس رابطه گوردون معادل ۸/۳ واحد خواهد بود:
بنابراین، در صورتی که این سهم با P/E بالاتری معامله شود، از نظر تحلیلگر بنیادی که این محاسبه را انجام داده، قیمت سهم گران است؛ یعنی فراتراز ارزش ذاتی معامله میشود و خرید آن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری (۲۱ درصد) را در طولانی مدت تامین نمیکند. حال در همین مثال اگر بر فرض، انتظار داشته باشیم هر سال ۵ درصد بر EPS شرکت افزوده شود، سهام شرکت با P/E=5 ارزشگذاری میشود:
در حالت دیگر، اگر پیشبینی افت 5 درصدی سودآوری شرکت را در سالهای آینده داشته باشیم، آنگاه مدل مزبور P/E=3/1 را تعیین خواهد کرد.اجازه دهید این مثال را برای کل بازار سهام ایران بررسی کنیم. میانگین تقسیم سود بلند مدت شرکتهای بورس تهران سالانه 75 درصد است. نرخ بازده مورد انتظار، مطابق توضیحات قبلی در ایران میتواند 21 درصد فرض شود. همچنین، نرخ رشد سودآوری بازارهای سهام در بلندمدت تابع افق رشد اقتصادی کل کشور است؛ چرا که اگر نرخ رشد بلندمدت سود شرکتها از رشد GDP بزرگتر باشد در بی نهایت به این معناست که اندازه سود شرکتها از کل اقتصاد کشور سبقت بگیرد که فرض نادرستی است. در ایران، هدف رشد اقتصادی در برنامه20 ساله 8 درصد تعیین شده است که میتواند به عنوان حداکثر نرخ رشد سودآوری شرکتها در افق بسیار بلند مدت در نظر گرفته شود. به این ترتیب خواهیم داشت:
نتیجه معادله فوق، رقم ۸/۵ را به عنوان P/E منصفانه کل بازار پیشنهاد میدهد که از قضا تطابق قابل ملاحظهای با واقعیت تاریخی بازار سهام دارد (P/E متوسط ۱۶ سال اخیر در محدوده ۶ واحد و P/E متوسط ۸ سال اخیر ۵.۸ واحد بوده است). به این ترتیب، میتوان گفت تا زمان حفظ مفروضات جاری برای بلندمدت (تقسیم سود ۷۵ درصدی، نرخ سود سپرده ۱۵ درصدی، رشد اقتصادی ۸ درصد و صرف ریسک ۶ درصد) از منظر تحلیلگر بنیادی که مدل گوردون را برای ارزش گذاری به کار میگیرد، نسبت قیمت بردرآمد منصفانه در بورس تهران ۸/۵ خواهد بود. در این شرایط، اگر نرخ سود سپرده توسط بانکها افزایش یابد، کفه به سمت کاهش P/E سنگین میشود و از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ قیمت کمتری برای سودهای آتی سهام پرداخت خواهد شد. در نقطه مقابل، اگر نرخ سود سپردهها در مسیر کاهشی قرار گیرد، مخرج کسر فوق کاهش مییابد که این امر نهایتا به معنای تحقق P/E بیشتر در بازار اوراق بهادار است. با پیروس از همین منطق میتوان گفت، هر گاه چشم انداز رشد اقتصادی و به تبع آن رشد سودآوری شرکتها افزایش یابد این مساله خرید سهام با قیمت بیشتر و در نتیجه P/E بالاتر را از دیدگاه فاندامنتال توجیهپذیر میکند و در شرایط رکود و کاهش چشمانداز رشد سودآوری نیز تعدیل P/E و در نتیجه سقوط قیمت سهام از منظر بنیادی اجتنابناپذیر خواهد بود.
نقدشوندگی سهام در بورس چیست؟|عوامل موثر بر نقدشوندگی سهام
زمانی که قصد دارید وارد بازار بورس شوید، آشنایی با یکسری از اطلاعات به از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ شما کمک میکند فعالیت خود را با کیفیت بهتری جلو ببرید. بنابراین در این مطلب میخواهیم به زبان ساده مفهوم نقدشوندگی سهام را توضیح دهیم، بگوییم در بورس چه معنایی دارد و چه عواملی روی آن تاثیر میگذارد.در پایان نیز نحوه انتخاب بهترین سهام را توضیح میدهیم. پس تا انتها همراه ما باشید.
تعریف نقد شوندگی
نقدشوندگی یا در اصطلاح انگلیسی Liquidity به این معنا است که یک دارایی را در سریعترین زمان ممکن و به راحتی بتوان نقد کرد، به عبارت دیگر شرایط معامله آن دارایی ساده باشد.
به همین شکل نقدشوندگی سهام یعنی یک سهام را چقدر سریع میتوان به ارزش واقعی خود فروخت. اگر بگوییم نقدشوندگی یک سهم بیشتر است یعنی افراد زیادی روزانه آن را خرید و فروش میکنند و حجم معاملات برای آن بالا است.زمانی که وارد دنیای سرمایهگذاری میشوید باید به موضوع نقدشوندگی دقت کنید، چون اگر به هر علتی تصمیم به تبدیل دارایی خود به پول نقد گرفتید، این کار را بتوانید در سریعترین زمان ممکن انجام دهید.
از جمله داراییهای با نقدشوندگی بالا میتوانیم به ارز، طلا، سهام شرکتهای بورسی و اوراق مشارکت اشاره کنیم. برخلاف تصور برخی از افراد زمین و ملک نقدشوندگی کمتری دارند، چون ممکن است به علت رکود بازار مجبور شوید به قیمت پایینتر ملک خود را بفروشید.
در بورس نیز باید روی شرکتهایی سرمایهگذاری کنید و سهام آنها را بخرید که سهام نقدشونده داشته باشند. در ادامه مطلب نحوه تشخیص این نوع سهام و خرید بهترین سهام را توضیح خواهیم داد.
عوامل موثر بر نقدشوندگی سهام
نقدشوندگی سهام در گروی عوامل گوناگونی است که در ادامه سه عامل مهم را در قالب گزارش اطلاعات باارزش، سهام شناور آزاد و عوامل داخلی شرکت توضیح میدهیم. همچنین به تاثیرات حجم مبنا و حجم معاملات روزانه روی این قضیه اشاره میکنیم.
گزارش اطلاعات باارزش
همانطور که توضیح دادیم نقدشوندگی سهام به معنای آسانی خرید و فروش آن است و به طور کلی گزارش یا افشای اطلاعات با ارزش جزو مواردی است که روی نقدشوندگی سهام تاثیر میگذارد، چون اطمینان سرمایهگذاران برای سنجش ریسک سیستماتیک و ریسک نقدشوندگی سهام و در پایان ریسک کل را افزایش میدهد.
اگر اطلاعات مالی کیفیت چندانی نداشته باشند، نتیجه آن پایین آمدن تاثیر و کارآمدی عملیات تجاری، بالا رفتن انحرافهای طرفدارانه در گزارش سودآوری و ریسک اطلاعاتی سهامداران است و بنابراین سودآوری شرکت روند پیوستهای نخواهد داشت.
هنگامی یک شرکت اطلاعات با ارزشی را در اختیار سرمایهگذاران میگذارد، آنها به جریانات نقدی آن بیشتر اطمینان میکنند و تمایلشان برای خرید سهام شرکت مورد نظر بیشتر خواهد شد.
به عبارت دیگر هرچه تعداد سرمایهگذاران و افراد معاملهگر بیشتر شود، نقدشوندگی سهم نیز بالاتر میرود. بنابراین برای موفقیت در بورس یکی از اولین گامها رصد اطلاعات شرکتها است.
سهام شناور آزاد
براساس ماده 17 آییننامه معاملات در شرکت بورس اوراق بهادار تهران «سهم شناور آزاد هر شرکت، قسمتی از سهام آن شرکت است که صاحبان سهام برای عرضه و فروش آن آمادگی دارند و میخواهند با نگه نداشتن آن بخش از سهام، در مدیریت شرکت نقش نداشته باشند.»
یکی از عوامل مهم موفقیت بازار بورس بالا رفتن قابلیت نقدشوندگی سهام است، بنابراین اگر این بازار قدرت بالایی در این زمینه نداشته باشد، تمایل افراد برای سرمایهگذاری کم خواهد بود. بنابراین یک راهکار بالا بردن نقدشوندگی سهام، افزایش درصد سهام شناور آزاد شرکتها است.
سهام شناور آزاد به قدری مسائله مهمی است که تعداد زیادی از کشورها به کمک آن شاخص بازار را تعدیل میکنند. اگر این نوع سهام بالا باشد، نه تنها نقدشوندگی بازار زیادتر میشود، بلکه نوسان قیمت و ریسک سرمایهگذاری کم و تقاضا زیاد میشود.
بخواهیم مثال بزنیم باید به کسبوکارهای کوچک اشاره کنیم که سهم شناور آزاد کمی دارند، بنابرین نوسان قیمت آنها و ریسک سرمایهگذاری روی این شرکتها بالا است.
عوامل داخلی شرکت
بازار بورس بازدهی بالایی دارد و سرمایهگذاران به آن توجه خاصی میکنند، به همین علت توسعهیافتگی بازار بورس هر کشور جزو از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ شاخصهای توسعهیافتگی آن است.
سرمایهگذاران پس از ورود به بازار سرمایه شرایط برابری برای انتخاب و خرید سهام دارند، ولی انتخاب اکثر افراد سهام با نقدشوندگی بالا است.
یکی دیگر از موارد موثر روی نقدشوندگی عوامل داخلی شرکت است. تحقیقات نشان میدهد رابطه بین عوامل داخلی شرکت و فاصله قیمت پیشنهادی خرید و فروش و همچنین بین عوامل داخلی شرکت و نسبت عدم نقدشوندگی سهام، معنادار است و هر چه عوامل داخلی شرکت بهتر باشد، نقدیندگی سهام آن شرکت نیز وضعیت بهتری خواهد داشت.
حجم مبنا
حالا به موضوعی به اسم حجم مبنا میرسیم که طبق تعریف تارنمای شرکت بورس اوراق بهادار تهران به معنای تعداد مشخصی از یک نوع اوراق بهادار است که باید روزانه معامله شود تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن تاریخ در مشخص کردن قیمت روز آینده در نظر گرفته شود.
هدف از تعیین این شاخص به دست آوردن اطمینان سرمایهگذاران از قیمتهای واقعی و نه کاذب است. به عبارت دیگر آنها مطمئن هستند نوسانات قیمت سهام به علت خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت است.
ولی باید توجه داشت قانون حجم مبنا باعث شده است هیجان بورس کم شود و سرمایه سهامداران با کاهش شدید نقدشوندگی روبرو شوند.
این قضیه روی تمایل آنها در آینده برای سرمایهگذاری در بورس تاثیر خواهد گذاشت و رشد بازار سرمایه کشور را به دردسر میاندازد.
با این حال، مهمترین دلیل قانونگذاران برای قانون حجم مبنا، ممانعت از اتفاق نوسانات زیاد در قیمت سهام است. ولی به عقیده کارشناسان این قانون تنها زمان این نوسان را به عقب میاندازد.
به عبارت دیگر، تغییر بالقوه قیمت هر سهم برای مدتی کنترل میشود و سپس مانند جریان آبی که پشت یک سد جمع شده باشد، نتیجه آن افت یا اوجگیری شدید و ناگهانی قیمت یک شرکت است.
تاثیر حجم معاملات روزانه روی نقدشوندگی یک سهم نیاز به توضیح ندارد، چون همانطور که در بالا اشاره کردیم افزایش معاملات روزانه یک سهم توسط اشخاص حقیقی و حقوقی نشان میدهد این سهم نقدشوندگی بالایی دارد. به عبارت دیگر قدرت نقدشوندگی آن سهم را افزایش میدهد.
تشخیص نقدشوندگی سهام
برای تشخیص نقدشوندگی سهام باید به مقدار ارزش معاملات سهام یک شرکت در بازههای زمانی گوناگون از جمله کوتاه مدت و بلند مدت دقت کنید و محاسبه مقدار جابهجایی پول شاخص خوبی برای نتیجهگیری است.
ریسک نقدشوندگی چیست؟
ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk) به ریسکی اشاره میکند که علت آن پایین آمدن سطح معاملات یا تمایل افراد به خرید و فروش یک سهم است. به عبارت دیگر مالک آن سهم یا اوراق بهادار قادر نیست برای جلوگیری از ضرر بیشتر دارایی خود را به ارزش واقعی یا در سریعترین زمان ممکن بفروشد.
زمان بررسی ریسک نقدشوندگی باید دقت کنید، اگر تعداد سهام یا اندازه ناشر اوراق بهادار کوچکتر باشد، این ریسک بیشتر میشود.
ریسک نقدشوندگی اغلب به واسطه ایجاد یک شکاف زیاد بین قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش یا نوسانات شدید قیمت (به ویژه افت آن) نمایان میشود.
ضمانت نقدشوندگی چیست؟
قبل از توضیح بهتر است بگوییم این اصطلاح با قابلیت نقدشوندگی فرق دارد. ضمانت نقدشوندگی در واقع یک توافق بین صندوق سرمایهگذاری با یک موسسه مالی یا بانک است تا طرف دوم مسئولیت پرداخت وجوه نقد را در صورت ابطال واحدهای سرمایهگذاری به عهده بگیرد.
ولی قابلیت نقدشوندگی به تدابیر مدیریتی، ارزشگذاری و فروش داراییهای صندوق از سوی مدیر صندوق بستگی دارد و اگر صحیح انجام شود، صندوق مشکلی به اسم تامین وجوه نقد نخواهد داشت.
به عبارت دیگر، ضامن نقدشوندگی مانند یک امتیاز مثبت برای صندوق است، ولی نبود آن مشکل خاصی به وجود نمیآورد.
چگونه بهترین سهام برای خرید بلند مدت را انتخاب کنیم؟
شناسایی بهترین سهام برای خرید در بورس پیش شرط موفقیت در این بازار است. ولی برای تشخیص سهم خوب و ارزشمند باید به نکات بسیار مهمی توجه کنید که عبارتند از:
شرایط داراییها و بدهیهای شرکت هدف
اولین مرحله در شناسایی سهام خوب بررسی وضعیت یک شرکت از نظر حقوق صاحبان سهام، بدهیها و داراییها است.
بدون شک، شرایط مطلوبتر یک شرکت به معنای اطمینان بیشتر برای سرمایهگذاری است. برای این که درک کاملی از شرایط بدهی حقوق صاحبان سهام و وضعیت دارایی شرکت هدف به دست آورید، بهتر است ترازنامه آن را بررسی کنید.
مقدار سود نقدی هر سهم
یک سهم خوب، سهمی است که مقدار سودی که شرکت به آن اختصاص داده است مناسب و بالا باشد. البته نباید گول سهمهایی که ظاهر فریبنده دارند را بخورید.
ثبات روند سوددهی
یک سهم ممکن است ارزش خوبی برای خرید داشته باشد، ولی ثبات روند سوددهی شرکت است که باید خرید آن را تضمین کند. بنابراین، از شرکتهای با سودآوری مقطعی دوری کنید.
بررسی نسبت قیمت به درآمد سهم
یکی از عوامل مهم پیش از خرید هر سهم بررسی نسبت قیمت به درآمد آن است. این نسبت به شما نشان میدهد قیمت سهم شرکت، چند مرتبه بیشتر از میزان سود نقدی است که شرکت برای هر سهم خود در نظر گرفته است.
سادهتر بگوییم، این نیست که به صورت P/E نشان داده میشود، مشخص میکند آیا قیمت سهام در مقایسه با سودی که برای سهامداران خود در نظر میگیرد، ارزشمند است؟
حوزه فعالیت شرکت
بهترین سهام برای خرید در بورس متعلق به شرکتی هستند که حوزه فعالیت آن شرایط مناسبی در زمان حال و آینده خواهد داشت. به عبارت دیگر آیا شرایط درونمرزی و برونمرزی روی این حوزه تاثیر مثبت یا منفی میگذارند.
قابلیت نقدشوندگی
بهترین سهام برای خرید بلند مدت، سهامی هستند که قابلیت نقدشوندگی آنها همیشه بالا است. در مورد این که کدام سهام نقدشوندگی بالایی دارند، همانظور که گفتیم مقدار بالای حجم معاملات روزانه، قابلیت نقدشوندگی سهام در بورس را بالا میبرد.
نکات مهم برای انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس
توجه به نکات زیاد شما را به یک سرمایهگذار حرفهای در بورس تبدیل میکند.
- به کمک نوسانگری برای بلندمدت سهام ارزشی و برای کوتاه مدت سهام رشدی را بخرید.
- اجازه ندهید اطلاعات و وقایع اخیر روی تصمیمگیری شما برای خرید یا فروش زیاد تاثیر بگذارد.
- سطح اطلاعات واقعگرایانه خود در مورد سهم هدفتان را افزایش دهید.
- با انجام مشاورههای سرمایهگذاری و توجه به مقدار گنجایش ریسکپذیری، دارایی خود را بهینه خرج کنید.
بهترین روش انتخاب سهام
اگر در مورد بورس حتی اطلاعات اندکی داشته باشید، میدانید افراد برای خرید سهام از دو روش تحلیل بنیادی و تکنیکال استفاده میکنند. دسته دیگری از افراد به علت پیچیدگیهایی این روشها ممکن است از معیارهای مشخصی استفاده کنند که در بالا به تعدادی از آنها اشاره کردیم.
حالا اجازه دهید این دو روش را توضیح دهیم.
پیشنهاد می کنیم مقاله تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال ، کدام بهتر است؟ را برای کسب اطلاعات بیشتر مطالعه نمایید.
نحوه انتخاب سهام به کمک روش تکنیکال
اشخاصی که هنر آنها انجام تحلیل تکنیکال برای بررسی سهم است، میگویند باید در بازار بورس بهترین سهام را با تمرکز و آنالیز قیمتهای دورههای قبلی و فعلی در کنار پیشبینی آینده آن سهام انتخاب کرد.
این دسته از تحلیلگران به روند قیمتی توجه میکنند که به صورت نمودار نشان داده میشود و عقیده دارند قیمتهای فعلی یک سهم یک الگوی قابل تکرار را به احتمال خیلی زیاد در پیش میگیرند.
انجام تحلیل تکنیکال وابسته به داشتن ذهنی باز و بدون طرفداری از سهام شرکت مورد نظر است تا فرد به شایعات و اطلاعات کاذب توجه نکند.
در این روش باید برای تحلیل روند قیمت سهامها از اندیکاتورها و اسیلاتورها در نرمافزارهای مختلف استفاده کنید.
مراحل بررسی قیمت به این روش به شرح زیر است:از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟
- انتخاب شکل نمودار از نظر بازه زمانی و به دست آوردن اطلاعات در مورد انواع نمودارهای خطی، میلهای و شمعی. در ایران دو نمودار آخر طرفدار دارند.
- بررسی روند شاخص کل
- بررسی روند شاخص 50 شرکت برتر
- بررسی معاملات کوتاه، میان و بلندمدت برای به دست آوردن روند قیمتی سهم
- محاسبه سطح مقاومت و سطح حمایت
تحلیل تکنیکال چه مزایایی دارد؟
- میتوانید از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ تشخیص دهید در کوتاهمدت بهترین زمان برای خرید یا فروش چه موقع است.
- از مزایای اصلی تحلیل تکنیکال قدرت تحلیلگر در استفاده از استراتژی خود در تمامی بازارها و برای تمام نمودارها است.
نحوه انتخاب سهام به کمک روش تحلیل بنیادی
اگر به نظر شما بهترین روش انتخاب سهام تحلیل بنیادی است، باید زمان انجام این کار به سه مرحله مهم زیر دقت کنید:
نگاه به وضعیت اقتصادی کشور
تردیدی نیست که شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فعلی و آینده هر کشور تاثیر بسزایی روی سوددهی شرکتها خواهد گذاشت. بنابراین اولین پیش شرط انجام تحلیل بنیادی توجه به این شرایط است تا بهترین سهام برای خرید در بورس را شناسایی کنید.
برای انجام آن باید به مواردی مانند شاخصهای کلان اقتصادی از جمله تولیدات ملی، واردات و صادرات، نرخهای رشد اقتصادی، نوسان بازار ارز، نوسان نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ سود، سیاستهای پولی و مالی دولت دقت کنید.
کارشناسان اقتصاد با بررسی این موارد میتوانند پیشبینی دقیقی از آینده بازار بورس و وضعیت آن داشته باشند.
بررسی حوزه فعالیت شرکت مورد نظر
در مرحله بعد باید حوزه فعالیت شرکت مورد نظر و صنعت آن را از نظر شرایط فعلی و پتانسیل رشد در آینده بررسی کنید. سرمایهگذاران همیشه شرکتهایی را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند که فعالیت آنها در صنایع رو به رشد است و بهترین سهام را برای خرید در بورس دارند.
زمان بررسی یک شرکت و حوزه آن باید نکات زیر را از یاد نبرید:
- روند رشد و بالا رفتن سطح تقاضا برای محصولات یا خدمات آن صنعت
- وجود نمونههای خارجی یا رقبای دیگر در بازار با محصولات مشابه
- برخورداری از ویژگیهای برجسته نسبت به سایرین مانند شهرت تجاری مناسب، استفاده از نیروی کار متخصص، استفاده از فناوریهای پیشرفته تولید و مقدار سهم بازار
- یک صنعت زمانی موقعیت بهتری در بازار دارد که کالاهای جانشین کمتری برای آن پیدا شود. به عبارت دیگر نبود یا محدودیت این نوع کالاها، برتری آن صنعت را نشان میدهد.
- سازمانهای تصمیمگیرنده دولتی باید در سیاست قیمتگذاری محصولات نقش محدودی داشته باشند.
- ورود فعالان جدید به آن صنعت سخت باشد و بازار آن به واسطه این اتفاق تحت تاثیر نوسانات قرار نگیرد.
بررسی کامل خود شرکت مورد نظر
زمانی که حوزه فعالیت شرکت مورد نظر را بررسی کردید، گام بعدی در زمان تحلیل بررسی خود شرکت است. این شرکت باید قدرت رقابتی بالایی داشته باشد و حتی اگر شرکتهای رقیب زیادی در حوزه آن فعالیت کنند، مقدار موفقیت آن بیشتر باشد.
یک تحلیلگر بنیادی زمان بررسی شرکت هدف به مواردی مانند سهام بازار، مقدار فروش و نرخ رشد آن، سطح تقاضا برای محصولات یا خدمات و کیفیت آنها دقت میکند.
شرایط مالی بهینه شرکت
وضعیت خوب مالی یک شرکت به معنای آینده سهام آن در بورس است. تحلیلگران زمان بررسی شرایط مالی یک شرکت مواردی از جمله مقدار بدهی، سوددهی، نقدینگی، داراییها را در نظر میگیرند و سپس آن را در مقایسه با سایر رقبا در کفه ترازو قرار میدهند.
در پایان باید بگوییم برای انجام تحلیل بنیادی باید عوامل زیادی را بررسی کرد و به صرف انرژی و وقت در کنار تخصص و جمعآوری داده نیاز است.
دیدگاه شما