استرالیا، به وضوح می توان دید که برای کسی که بخواهد خلاف جهت روند نزولی ترید کند چه اتفاقی می افتد. مطمئنا او در هر سه تریدی که بر اساس پین بارهای شکل گرفته در چارت انجام می داد متضرر انجام معامله خلاف روند در بازار می شد. بعضی از افراد نه تنها بروی اولین پین بار خلاف جهت روند که حتی بروی هر سه سیگنال خلاف جهت روند اقدام به خرید می کنند و به همین سادگی می توان مشاهده کرد که چرا ترید خلاف جهت روند قادر به نابودی سرمایه شماست!
استراتژی معامله با خط روند
یکی از مفاهیم اساسی در تحلیل تکنیکال، روند میباشد. در واقع هدف از رسم نمودار قیمت نیز شناسایی روند و انجام پیشبینیهایی در جهت حرکت روندها است. برای شروع تحلیل خود ابتدا باید روند بازار را تشخیص دهید. بازار در حالت کلی دارای سه روند میباشد. همانطور که میدانید قیمت دائما در حال نوسان است و جا به جا میشود. وقتی که قیمت ما در کل صعودی یا نزولی باشد یا به عبارتی برآیند حرکت قیمت ما دارای شیب نزولی یا صعودی باشد میگوییم بازار دارای روند صعودی یا نزولی است. حال این روند الزاما بصورت پیوسته صعودی یا نزولی نیست! در بین آن قیمت میتواند صعود یا نزولهایی داشتهباشد. گاهی اوقات هم بازار روند خاصی ندارد که اصلاحاً میگوییم بازار دارای روند خنثی یا بدون روند است. برای شناسایی این روندها ما باید خطوطی رسم کنیم که به آنها خط روند میگوییم. در ادامه این مقاله به نحوه رسم خط روندها و استراتژیهای معاملاتی مربوط به آن میپردازیم.
خط روند(Trendline)
برای رسم خطوط روند در ابتدای کار کافی است تا از نمای کلی به بازار نگاه کنید. درحالت کلی برای رسم خطوط روند باید حداقل دو قله نزولی یا دو کف صعودی را به یکدیگر متصل کنید. جهت رسم خط روند نزولی، حداقل دو قله که دومی از اولی پایینتر است را به یکدیگر متصل کنید. برای رسم خط روند صعودی نیز لازم است حداقل دو کف که کف دومی از اولی بالاتر است را به یکدیگر متصل کنید. به تصاویر زیر توجه نمایید. جهت یادگیری کاملتر این مبحث مقاله خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در معاملات دارد، را مطالعه نمایید.
اعتبار خطوط روند
خطوط روندی که رسم میکنید باید از اعتبار کافی برخوردار باشند. در ادامه به بررسی مواردی که بر اعتبار این خطوط تاثیر میگذارند پرداختهایم.
- هرچقدر خط روند ما شیبش بیشتر باشد از اعتبار کمتری برخوردار است. شیب 45 درجه اصولا یک شیب مناسب بهشمار میآید.
- هرچقدر برخورد قیمت با این خط بیشتر باشد، خط روند ما از اعتبار بیشتری برخوردار است. حداقل برخورد مناسب با خط روند 3 برخورد میباشد.
- خطوط روند معمولا در بازههای زمانی بلندمدتتر از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
- هنگام رسم خط روند، خط شما نباید از بدنه کندل عبور و آن را قطع کند. اما قطع کردن سایه کندل اشکالی ندارد.
انواع استراتژیهای معامله با خط روند
اگر خطوط روند به درستی استفاده شوند، ابزارهای معاملاتی خوبی محسوب میشوند. همانطور که پیش از این گفتیم با اتصال 3 کف یا سقف به یکدیگر میتوانید شاهد یک خط روند معتبر باشید.
از استراتژیهای کاربردی خط روند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استراتژی شکست انجام معامله خلاف روند در بازار و برخورد مجدد (Break and Retest)
- استراتژی خط روند پرچم (Trendline Flag)
- استراتژی معامله با جهش از خط روند ( Trendline Bounce)
استراتژی شکست و برخورد مجدد (Break and Retest)
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از متداولترین استراتژیهای خط روند میباشد. این استراتژی توسط بسیاری از معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرد.
طبق این استراتژی زمانیکه یک خط روند معتبر رسم کردید منتظر بمانید تا قیمت آن را بشکند. زمانیکه قیمت خط روند را شکست دو حالت اتفاق میافتد. در یکی از این حالات قیمت دیگر به خط روند شکستهشده بازنمیگردد و آن را لمس نمیکند. به تصویر زیر توجه کنید.
در حالت دیگر قیمت پس از شکست خط روند مجددا به سمت خط روند بازمیگردد و آن را لمس میکند.
اگر قیمت مجددا خط روند شکستهشده را لمس کرد، در آن نقطه شما میتوانید وارد پوزیشن معاملاتی خود شوید. همچنین از این استراتژی میتوانید در تایم فریم پایینتر از تایم فریمی که خط روند را در آن رسم کردهاید استفاده کنید.
طبق این استراتژی، خط روند میتواند به عنوان محرک برای ورود به معامله یا ایجاد توقف عمل کند.
هرچه خط روند شما با قلهها یا کفهای بیشتر برخورد داشته باشد، جهت استفاده در این استراتژی مناسبتر است.
همانطور که در تصویر میبینید این خط روند دارای 4/3 برخورد معتبر میباشد. هنگام شکست خط روند نوسانات زیادی حول خط روند رخ داده است. معاملهگران ریسکپذیر به محض برخورد قیمت با خط روند وارد معامله میشوند. اما معاملهگران محافظه کارتر تا شکست کامل خط روند و مشاهده نشانههایی از ایجاد روند جدید صبر میکنند و سپس وارد معامله میشوند. درمورد نحوه ورود این دو گروه نمیتوان گفت که کار کدام درست و کدام نادرست است چراکه به اولویتهای معاملهگران بستگی دارد.
استراتژی خط روند پرچم (Trendline Flag)
استراتژی قبلی که به بررسی آن پرداختیم برای موقعیتهایی مثل تغییر روند استفاده میشود. اما استراتژی خط روند پرچم مانند الگوی پرچم بیانگر ادامه روند است. در این استراتژی باید خط روند کوتاهی در زمان اصلاح بازار رسم کنید. در این حالت این خط روند مانند الگوی پرچم است و پس از آن روند بازار مانند روند قبل از خط روند پیشخواهد رفت.
همانطور که در تصویر میبینید بازار ابتدا روند صعودی دارد. سپس وارد اصلاح میشود. در حالت اصلاح میتوانید یک خط روند کوتاه رسم کنید. پس از شکست خط روند مانند الگو پرچم بازار روند قبلی خود را از سر میگیرد. سپس شما میتوانید وارد موقعیت خرید شوید. برای حالت نزولی برعکس میباشد.
در این استراتژی شما باید در جهت روند معامله کنید. همچنین میتوانید از میانگین متحرک(MA) 50 نیز برای شناسایی روند بازار کمک بگیرید. در این تصویر روند بازار صعودی است چرا که نمودار قیمت بالای میانگین متحرک نوسان میکند.
استراتژی معامله با جهش از خط روند ( Trendline Bounce)
این استراتژی نیز مانند استراتژی قبلی میباشد. خطوط روند در این استراتژی مانند خطوط حمایت یا مقاومت عمل میکنند. این استراتژی را میتوانید در تایم فریمهای متفاوتی استفاده کنید. بدین شکل که در تایم فریمهای بالاتر خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنید. سپس در صورت تایید تایم فریم بالاتر، در تایم فریمهای پایینتر معاملات خود را انجام دهید.
همانطور که در تصویر زیر میبینید قیمت پس از 3 بار برخورد با خط روند و وجود نشانههای صعودی پس از برخورد سوم روند را از سرگرفته است. در این حالت میتوانید از این خط برای تعیین حدضرر خود استفاده کنید. همچنین میتوانید یک مقاومت رسم کنید و حدضرر خود را زیر آن قرار دهید.
انجام معامله در جهت روند
برای انجام معامله در جهت روند میتوانید از دو استراتژی جهش از خط روند(Trendline Bounce) و خط روند پرچم (Trendline Flag) استفاده کنید. همانطور که گفتیم در استراتژی جهش از خط روند شما میتوانید پس از برخورد سوم در جهت روند وارد معامله شوید. با کمک استراتژی خط روند پرچم نیز میتوانید در روند نزولی بازار سود خوبی کسب کنید.
انجام معامله در خلاف جهت روند
این استراتژی برای معاملهگران کوتاه مدتی و نوسانگیران مناسب است. برای انجام معامله در خلاف جهت روند میتوانید با استفاده از فیبوناچی و سقف وکفهای قبلی، سطوحی را بهعنوان تارگت یا بازگشتی(Reversal) درنظر بگیرید. سپس در محدوده بازگشتی وارد معامله شوید و تارگت خود را با توجه به خط روند تعیین کنید.
در این حالت میتوانید به موازات خط روند خود یک خط دیگر رسم کنید و یک کانال تشکیل دهید. سپس درصورت مشاهده یک سیگنال بازگشتی وارد معامله شوید.
جمع بندی
خطوط روند میتوانند ابزارهای خوبی برای تحلیل شما باشند. افراد برای مطمئن شدن از روند بازار آنها را رسم میکنند. همچنین بوسیلهی این خطوط میتوانید نقاط حمایت و مقاومت را نیز تشخیص دهید و در نقاط مناسبی وارد پوزیشنهای معاملاتی خود شوید. برای آشنایی کامل با مبحث خط روند سایر مقالات سایت اقتصاد بیدار را در این زمینه مطالعه نمایید.
تشخیص روند یا خط روند در فارکس
خط روند در فارکس یا ترند یکی از اساسیترین و مهمترین بخش تحلیل تکنیکال به شمار میرود. بسیاری از معاملهگران معتقدند که انجام معامله در روند میتواند بیشترین سود را برای تریدرها داشته باشد اما برای بدست آوردن سود مناسب باید بتوانیم روندها را به خوبی تشخیص داده و در موقعیت مناسب وارد معامله شد.
نمودارها بازتاب عملکرد فروشندهها و خریدارها میباشند. کف چالهها جایی را نشان میدهند که فروشندهها متوقف شدهاند و خریداران کنترل بازار را دوباره به دست آوردهاند. نوک قلهها جایی را نشان میدهد که خریداران از نفس افتادهاند و کنترل به دست فروشندگان افتاده است.
خط روند چیست؟
خطی که دو کف مجاور را به یکدیگر وصل میکند نشان دهنده قدرت صعودی عامه پسند میباشد که مورد پذیرش جمع واقع شده است و خطی که از وصل کردن دو قله مجاور میآید بیانگر درک عامه مردم از قدرت خرس هاست.
این خطوط، خطوط روند نامیده میشوند و معاملهگران از این خطوط برای شناسایی روندها استفاده میکنند. وقتی قیمتها در حال صعود هستنند خط روند صعودی از به هم وصل کردن کفها رسم میشود و هنگامی که قیمتها در حال کاهش هستند خط روند نزولی از به هم وصل کردن قلهها رسم میگردد.
ادامه دادن این خطوط به قسمتی از بازار که هنوز تشکیل نشده است برای پیش بینی نقاط خرید و فروش به معاملهگر کمک میکند. مهم ترین ویژگی یک خط روند زاویه آن میباشد که میتواند قدرت بازار را شناسایی کند.
زمانی که یک خط روند صعودی است نشان میدهد که کنترل بازار در دست خریداران است و معامله خرید همراه با یک حد ضرر در زیر خط روند گزینه خوبی به شمار میآید. زمانی که یک خط روند نزولی است نشان میدهد که کنترل بازار در دست خرسهاست در این هنگام معامله فروش همراه با یک حد ضرر در بالای خط روند گزینه خوبی به حساب میآید.
خطوط روند جز قدیمیترین ابزار معاملهگران به شمار میآیند و امروزه از ابزارهای پیشرفتهتری مثل میانگینهای متحرک و MACD استفاده میشود.
معاملهگران برتر اعتراف میکنند که هیچ استراتژی معاملاتی واحدی وجود ندارد که نسبت برد آن صد درصد باشد. این جمله ممکن است واضح به نظر برسد، اما دقیقاً به همین دلیل است که معاملهگران باید مراقب هر چیزی باشند که شانس آنها را برای انجام معاملات برنده افزایش دهد. یکی از این تکنیکها خطوط ترند لاین است.
معامله با کمک روندها روشی است که میتواند نقاط ضعف هر استراتژی معاملاتی را پوشش دهد. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید در یک روند نزولی حتی اگر در نقاط صحیح در جهت خلاف روند وارد شویم بازهم میتوان از بازار سود گرفت.
ترند قالب در شکل زیر یک ترند نزولی است که با قرار دادن صحیح حد ضرر میتوانستیم سود زیادی را بدست آوریم.
نمودار زیر نشان می دهد که مقدار بیشتری پیپ در جهت روند وجود دارد.
تشخیص روند در فارکس
برای تعیین روند، نمودار قیمت را روی یک جفت ارز دلخواه با بین ۱۰۰-۲۰۰ کندل بکشید. سپس به این سوال پاسخ دهید که قیمتها به طور کلی در کدام جهت حرکت میکنند؟
اگر روند صعودی بود باید در چارت مجموعهای از higher highها و higher lowها را داشته باشیم. به شکل زیر دقت کنید.
توجه کنید که در ترند صعودی هر high بالاتر از high قبلی و همچنین هر low بالاتر از low قبلی قرار میگیرد.
با این حال باید بدانید که تمامی روندها زمانی به پایان میرسند. نمودار زیر نقطهای را نشان میدهد که معاملهگران باید بدنبال تغییر روند باشند. زیرا قیمت موفق به ایجاد یک higher low جدید نشده است و به زیر low قبلی سقوط کرده است.
برای تایید یک ترند نزولی باید مجموعهای از lower low و lower high را داشته باشیم.به عبارت دیگر باید هر کف از کف قبلی خود پایینتر و هر قله هم از قله قبلی خود پایینتر باشد.
در تصویر زیر معکوس شدن یک ترند نزولی به صعودی را مشاهده میکنید. میبینیدکه یک کف جدید ساخته نشده و آخرین قله هم شکسته شده است و high جدیدبالاتر از قله قبلی شکل گرفته است. در اینجا روند نزولی به روند صعودی تغییر کرده است.
برای انجام معاملات بهتر در فارکس باید ترندهای پر قدرت را پیدا کنید. آنهایی که به وضوح مشخص است که چه ترندی دارند در غیر اینصورت بهتر است به جفت ارز بعدی بروید.
بیشتر بخوانید: الگوهای پرایس اکشن
استفاده از خطوط روند
اغلب اوقات براحتی میتوان با ترسیم یک خط روندها را تشخیص داد.
هرگاه قیمت به این خطوط برخورد میکند مجددا به جهت اصلی خود ادامه میدهد و در صورت شکست این خطوط احتمال معکوس شدن روند وجود دارد.
نمودار زیر یک ترند صعودی قوی را به تصویر میکشد که توسط higher high و higher low ها تأیید شده است. ترسیم یک ترند لاین که چندین low را در یک ترند صعودی و چندین high را در یک ترند نزولی به هم متصل میکند، اغلب راهی آسان برای شناسایی روند از منظر بصری است.
در نقاطی که قیمت به ترند لاین برخورد داشته است، میتواند به معاملهگران نقاط ورود خوبی را برای خرید بدهد.
کانال های خط روند
یک کانال از دو خط موازی تشکیل میشود که قیمت بین آن دو خط حرکت میکند اگر یک خط روند صعودی از به هم پیوستن کفها رسم کنید میتوانید یک خط کانال نیز به موازات آن از به هم وصل کردن قلهها رسم کنید. همچنین زمانی که یک خط روند نزولی از به هم پیوستن سقفها رسم میکنید میتوانید یک خط کانال به موازات آن از اتصال كفها رسم کنید.
خطوط کانال نیز مانند خطوط روند باید از مناطق پرازدحام و لبههایی که دارای برخورد بیشتری هستند رسم شود و در رسم آنها نباید به سایهها اعتنا کرد. وجود یک خط کانال به اعتبار خط روندی که خط کانال به موازات آن رسم گردیده است بسیار میافزاید و اعتبار خطوط کانال بستگی به تعداد دفعاتی دارد که قیمت آنها را لمس کرده باشد.
یک خط کانال در یک روند صعودی نشان دهنده سقف قدرت گاوها ودر یک روند نزولی نشان دهنده حداکثر قدرت خرسهاست. هرچه کانال عریضتر باشد روند از قدرت بیشتری برخوردار است. بهتر است که همیشه در جهت شیب کانال معامله کنید یعنی در یک کانال صعودی در یک چهارم یا نیمه پایینی کانال اقدام به خرید و در یک کانال نزولی در یک چهارم یا نیمه بالایی اقدام به فروش کنید. حد سود در این روش روی خط مقابل کانال قرار داده میشود.
قوانین معاملاتی خط روند
- معامله کردن در جهت شیب روند: اگر جهت روند صعودی باشد باید به دنبال موقعیتهای خرید باشید و از فروش اجتناب کنید. زمانی که شیب روند نزولی است معاملات فروش به انجام برسانید و از خرید اجتناب کنید.
- یک خط روند حمایت یا مقاومت پدید میآورد. زمانی که قیمتها در حال افزایشاند سفارش خرید خود را بالای خط روند صعودی و حد ضرر خود را پائین خط روند قرار دهید و عکس همین عمل را در روندهای نزولی انجام دهید.
- زمانی که همراه با خط روندی که شیب آن بیش از ۴۵ درجه باشد معامله میکنید حد ضرر معامله خود را بسیار نزدیک به خط روند در نظر بگیرید تا متحمل ضرر زیادی نشوید. همچنین به طور روزانه با توجه به شرایط بازار آن را تغییر دهید.
- قیمتها اغلب پس از شکستن یک خط روند پر شیب یک بار دیگر باز میگردند و آخرین قله یا چاله تشکیل شده را لمس میکنند. پس از شکست یک روند صعودی بازگشت قیمت و لمس قله قبلی اگر با کاهش حجم معاملات هم زمان شود و با یکی از اندیکاتورها نیز واگرایی تشکیل دهد یک موقعیت فروش استثنایی به دست میآید هم چنین در یک روند نزولی اگر پس از شکست خط روند قیمت مجددا برگردد و آخرین کف تشکیل شده را لمس کند و هم زمان با حجم کم معاملات نیز همراه شود یک موقعیت خرید کم ریسک ایجاد می کند.
- برای تعیین حد سود از رسم یک خط موازی با خط روند کمک بگیرید.
نقش حمایت و مقاومتهای داینامیک در خط روند
با توجه به تحلیل تکنیکال کلاسیک نواحی حمایت و مقاومت بر روی نمودار بصورت افقی است. این زمانی مفید است که بازار در یک محدوده یا روند رنج باشد.
اما در بازارهای پر روند، این امر به خوبی جواب نمیدهد و این همان جایی است که شما نیاز دارید بر حمایت و مقاومت پویا یا داینامیک تکیه کنید. این بدان معناست که حمایت و مقاومت به جای ثابت بودن، همراه با قیمت حرکت میکنند.
به عنوان مثال در تصویر زیر میانگین متحرک ۲۰ دورهای میتواند به عنوان حمایت داینامیک در روندهای قوی عمل کند.
یا مثلا در شکل زیر میانگین متحرک دوره ۵۰ به عنوان یک مقاومت داینامیک عمل میکند و روند نزولی را به ما نشان میدهد. توجه داشته باشید که خطوط حمایت و مقاومت داینامیک میتوانند نقش یک خط روند و یا کانال را ایفا کنند.
مراحل رفتار بازار با خطوط روند
بازارها همیشه در حال تغییر هستند. میتواند در روند صعودی، نزولی، محدوده، نوسان کم، نوسان زیاد و غیره باشد. اما، اگر قدمی به عقب بردارید و به تصویر بزرگتری نگاه کنید، بهتر متوجه بازار خواهید شد.
قیمت همواره در یکی از ۴ مرحله زیر قرار دارد:
- Accumulation یا تجمع
- Advancing یا پیشرفت
- Distribution یا توزیع
- Declining یا کاهش
مرحله Accumulation: مرحله انباشت پس از کاهش قیمت رخ میدهد و یک محدوده رنج در روند نزولی به نطر میرسد. مراحل تشخیص آن به شکل زیر است:
- پس از کاهش قیمت در ۵ ماه گذشته یا بیشتر رخ میدهد. (تایم فریم روزانه)
- یک محدوده رنج نسبتا بزرگ با حمایت و مقاومت واضح میباشد که در یک روند نزولی رخ داده است.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال کاهش است. (مومنتوم آن در حال کاهش است.)
- قیمت در حدود میانگین متحرک ۲۰۰ روزه نوسان میکند. به شکل زیر توجه کنید:
زمانیکه قیمت مقاومت ناحیه رنج را بشکند و از قسمت تجمع یا Accumulation خارج شود، وارد مرحله پیشرفت یا Advancing میگردد.
مرحله Advancing: مرحله پیشرفت یک روند صعودی با مجموعه ای از قلهها و کفها است.
- پس از خروج قیمت از مقاومت در مرحله تجمع رخ میدهد.
- شما میتوانید یک سری قله و دره را مشاهده کنید.
- قیمت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال افزایش است.
نکته: توجه داشته باشید که تمامی نمودارها در تایم فریم روزانه است.
حالا موضوع اینجاست ،هیچ بازاری برای همیشه بالا نمیرود. سرانجام “خسته” میشود و آنجاست که وارد مرحله سوم یعنی Distribution میشود.
مرحله Distribution: مرحله توزیع پس از افزایش قیمت رخ می دهد و یک محدوده رنج در روند صعودی میباشد.
- پس از افزایش قیمت در ۵ ماه گذشته یا بیشتر رخ میدهد. (تایم فریم روزانه)
- به نظر میرسد یک ناحیه رنج با مناطق حمایت و مقاومت آشکار است؛ در یک روند صعودی.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در حال کاهش است. (شتاب یا مومنتوم آن در حال کم شدن است.)
- قیمت در محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه به نوسان میکند.
در این مرحله، بازار هنوز هم در تعادل است و هم خریداران و هم فروشندگان به یک اندازه قدرت دارند. با این حال اگر قیمت سطح حمایتی را بشکند و از آن عبور کند وارد مرحله آخر میشود.
مرحله Declining: این مرحله یک روند نزولی است که درهها و قلههای پایینتری را به وضوح تشکیل داده است.
- پس از خروج قیمت از حمایت در مرحله توزیع رخ میدهد.
- یک سری high و low را مشاهده میکنید.
- قیمت زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است.
- میانگین متحرک ۲۰۰ روزه شروع به پایین آمدن کرده است.
دانستن اینکه قیمت هم اکنون در چه مرحلهای است میتواند کمک بسیار زیادی به تشخیص صحیح روندها کند که منجر به سودگیری بیشتر معاملهگران در بازار میشود.
انجام معامله خلاف روند در بازار
چرا ترید خلاف جهت روند باعث نابودی حساب شما خواهد شد؟
در مقاله امروز قصد دارم که نه تنها در مزایای ترید در جهت روند صحبت کنم بلکه انجام معامله خلاف روند در بازار ثابت کنم که چطور ترید در خلاف جهت روند می تواند حساب شما را نابود کند. بعنوان تریدر یا سرمایه گذار ساده ترین راه برای کسب درآمد معامله در جهت روند حاکم بر بازار و در بازه زمانی روزانه است. اما در طول دوران آموزش به افراد مختلف متوجه شده ام که ظاهراً تمایل و کشش ترید در جهت خلاف روند در ذات انسان ها نهفته است ! (یا حداقل در مراحل اولیه دوران ترید اینطور است) پس امیدوارم که مقاله امروز به شما کمک کند تا با اثبات ملموس اینکه روند دوست حقیقی ماست از اشتباه بزرگی که بسیاری از تریدرهای مبتدی انجام می دهند پرهیز کنید و در جهت خلاف روند معامله نکنید (در واقع خلاف مسیر رودخانه شنا نکنید) تریدرهای با تجربه وقتی در بازارهای مالی شاهد روندی هستند تلاش می کنند تا در جهت ترند ترید کنند چرا که این مسیر حرکت با کمترین مقاومت است. این مفهوم را با تفصیل بیشتری در کورس آموزشی ام توضیح داده ام که وقتی بازاری دارای روند است ابتدا حرکتی قدرتمند در جهت ترند شکل می گیرد و سپس غالباً دچار یک وقفه و پولبک به سمت خطوط مقاومت می شود (منظور فولر از خطوط مقاومت در اینجا خطوط مووینگ اوریج هستند- مترجم) به زبان ساده یعنی: قیمت به طرف متوسط نوسانات قیمت برمی گردد که به آن ناحیه حمایتی/مقاومتی گفته می شود (مووینگ ها بعنوان خطوط حمایت/مقاومت داینامیک محسوب می شوند و این خطوط بر اساس فرمولهایی میانگین نوسانات قیمت در پریودهای زمانی گذشته را محاسبه و در چارت مترجم )با دانستن این مطلب میتوانیم در بازارهای دارای روند به دنبال شناسایی نواحی –نمایش می دهند مقاومتی و ترید در این مناطق باشیم چرا که در این حدود شانس بزرگی برای اینکه روند به مسیر خویش ادامه دهد وجود دارد (قیمت در طی مسیرش به سمت این نواحی حمایتی/مقاومتی (مووینگ ها )بازگشت می کند و در نتیجه این امر می توانیم نقاط ورود خوبی را شناسایی کنیم- مترجم) با تمرکز در شناسایی این نواحی حمایتی/مقاومتی چارت و با مشاهده تریگرهای ورودی که هم جهت با روند در آن حدود ایجاد می شوند به وضوح می توانیم شانس یک ترید موفق را افزایش دهیم.
مثال های عملی
بیاید به چند مثال که در ادامه بررسی می کنیم دقت کنیم که درآنها می توانستیم در نقاط کلیدی و حساس بازار هم جهت با روند وارد بازار شویم. سپس بررسی خواهیم کرد که چطور اگر خلاف جهت روند وارد بازارمی شدیم متضرر می گشتیم.
مثال1– در چارت روزانه دلار استرالیا می توانیم مسیر با کمترین مقاومت را – 1 می شدیم متضرر می گشتیم .مثال
مشاهده کنیم که مشخصاً روندی نزولی است ( مسیر با کمترین مقاومت اصطلاحی است که فولر زیاد استفاده می کند و منظور همان جهت روند اصلی بازار است- مترجم) دقت کنید که خطوط قرمز و آبی مووینگ های 8و21نمایی(Exponential)در تایم فریم روزانه هستند. این چارت به خوبی نشان می دهد که چطورقیمت مرتبًا به سمت مووینگ های 8و21 برگشت کرده است. این نواحی مقاومتی برای ما پتانسیل هایی را فراهم می کند که بتوانیم با شناسایی تریگرهای ورودی با روند نزولی همراه شویم.
دقت کنید که در چارت فوق یک پین بار ایده آل که سیگنال سل مناسبی است شکل گرفته بود و زمانی که قیمت مجدااً با ریتریس هایی به سمت مووینگ ها برگشت چندین فرصت سل دیگر هم شکل گرفت .قیمت همیشه هم به مووینگ ها به این خوبی واکنش نشان نمی دهد ولی در روند های قدرتمند نظیر چارت دلار استرالیا، اغلب شاهد چنین کارکشن های قیمتی به سمت مووینگ ها هستیم. نکته چارت در این است که در ترند های قدرتمند کافی است فقط این نواحی را شناسایی و سپس در جهت روند وارد بازار شویم .حالا بیاید همین چارت را از دید تریدری که می خواهد خلاف جهت روند ترید کند بررسی کنیم .در همان چارت دلار
استرالیا، به وضوح می توان دید که برای کسی که بخواهد خلاف جهت روند نزولی ترید کند چه اتفاقی می افتد. مطمئنا او در هر سه تریدی که بر اساس پین بارهای شکل گرفته در چارت انجام می داد متضرر می شد. بعضی از افراد نه تنها بروی اولین پین بار خلاف جهت روند که حتی بروی هر سه سیگنال خلاف جهت روند اقدام به خرید می کنند و به همین سادگی می توان مشاهده کرد که چرا ترید خلاف جهت روند قادر به نابودی سرمایه شماست!
مثال2-در چارت زیر و از ابتدای ماه آگوست در دلار کانادا روند صعودی تثبیت شده ای را شاهد هستیم .خط آبی، مووینگ 21نمایی روزانه است و به ما جهت روند را نشان می دهد و همینطور به عنوان یک مقاومت عمل می کند که می توانیم بر اساس آن و در جهت روند صعودی فرصتهای خرید را شناسایی کنیم. دقت کنید که در پروسه حرکت صعودی و بر اساس تریگر های پین بار و اینساید بار چندین فرصت خرید با نزدیکتر شدن قیمت به مووینگ 21شکل گرفته بود (پولبک) واضح است که کمترین مقاومت مارکت در جهت روند صعودی است و در نتیجه انتخاب سیگنالهای خرید انتخابی مطمئن در 5ماه گذشته بوده است.
در همان چارت دلار کانادا، در صورتیکه تلاش می کردیم تا بر اساس تریگرهای ورودی که خلاف جهت روند شکل گرفته بودند ترید کنیم تجربه ما می توانست کاملاً متفاوت باشد .حتی تریگر پین بار دوبل (لانگ تیل) که در چارت زیر می بینیم احتمالاً منجر به ضرر و یا در بهترین حالت منجر به یک ترید بریک ایون ( خنثی )می شد (در صورتیکه نسبتاً سریع استاپ اولیه را به نقطه ورود منتقل کرده بودیم- مترجم)بنابراین مترجم )با آن مبارزه –وقتی که در بازار مسیر مشخصی با کمترین مقاومت وجود دارد ( یک روند تثبیت شده نکنید
مثال 3-در تصویر بعد ما چارت روزانه طلا را می بینیم، روند نزولی قدرتمندی شکل گرفته و در نتیجهطبیعتاً مسیر کم مقاومت در برابر قیمت، نزولی است. بنابراین ما در پولبک هایی که به سمت مقاومت برمی گردند به دنبال شناسایی سیگنالهای فروش هستیم تا هم جهت با روند نزولی وارد بازار شویم. در این روند نزولی می توانیم سیگنال های سل ایده آل پین بار و کویلینگ اینساید بار ( نوعی اینساید بار ترکیبی که از چندین کندل تشکیل می شود-مترجم) را که در پی یک ریتریس شکل گرفته اند مشاهده کنیم. هر دو تریگر نقطه ورود مناسبی بودند و در ادامه روند نزولی با قدرت بیشتری ادامه پیدا کرد.
بیاید دوباره به آن چارت طلا نگاه کنیم: همان چارت که می توانست منجر به دو ترید بسیار موفق شود وقتی شخصی بخواهد بر اساس تریگرهای شکل گرفته خلاف جهت روند، وارد بازار شود و اقدام به خرید کند فقط با3 . ترید زیان ده روبرو می می شد
جمع بندی:
امیدوارم این مقاله برای شما در زمینه اینکه ترید خلاف جهت روند تا چه حد می تواند خطرناک باشد و به اکانت شما لطمه جدی بزند مفید واقع شده باشد. تریدرهایی که تمایل دارند در هر دو جهت یک روند ترید کند( هم در جهت و هم خلاف جهت) عمومًا اکثر و یا تمام سودی را که در تریدهای هم جهت روند بدست آورده اند به بازار پس می دهند و این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که تریدرها مرتکب می شوند و باعث می شود که با وجود دانش تکنیکال مناسب به موفقیتی که شایسته آن هستند نرسند. یکی از بزرگترین اهدافتان در طول دوران ترید باید معامله گری در جهت روند باشد و از ترید در جهت خلاف روند به هر قیمتی پرهیز کنید. پاداش این صبوری و انتظار برای شکل گیری ست آپ های هم جهت با روند مشاهده رشد اکانت شما خواهد بود.
سرمایه گذاری در جهت خلاف روند: وقتی در خیابان خون جاری است خرید کنید!
اگر در بازارهای مالی به قدر کافی تجربه داشته باشید احتمالا این جمله را زیاد شنیدهاید که با روند دوست باشید. معمولا توصیه میشود که معاملهگران در جهت روند قیمت وارد بازار شوند و نه در خلاف جهت آن. اما باید بدانید این توصیه در بحث سرمایه گذاری وجود ندارد. توجه داشته باشید که معاملهگری و سرمایهگذاری تفاوت بسیار زیادی با یکدیگر دارند و بسیاری از توصیههایی که به یک معاملهگر میشود در مورد یک سرمایهگذار صدق نمیکند و حتی ممکن است در جایی متضاد یکدیگر باشند. این مسئلهای است که معمولا از سوی افراد کم تجربهتر نادیده گرفته میشود. ما در این مقاله کاری با این موضوع نداریم. اگر علاقهمند بودید در این خصوص اطلاعات بیشتری کسب کنید بعد از مطالعه این مطلب به مقالهی تفاوت معاملهگری، تحلیلگری و سرمایهگذاری مراجعه کنید.
متنی که در ادامه میخوانید قسمتهایی از یک مقالهی خارجی درباره روانشناسی بازار و تئوری “سرمایهگذاری خلاف روند” است. این تئوری در واقع روش کار بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ تاریخ بوده است. سعی کردهام به زبان خودمانی آن را ترجمه کنم که مطالعهی آن لذت بخشتر باشد. همچنین هر جایی که نیاز بوده است توضیحاتی را در داخل پرانتز به متن اصلی اضافه کردهام. در انتها لینک مقالهی اصلی آورده شده است.
سرمایهگذاری خلاف جهت: وقتی در خیابانها خون ریخته خرید کن!
هرچی وضعیت بازار بدتر باشه، فرصتهای بهتری برای کسب سود وجود داره. به نظر میرسه که این باور سرمایه گذارانی است که خلاف رودخانه شنا میکنن. جملهای منتسب به ناتان روتشیلد سرمایهدار بزرگ بریتانیایی قرن نوزدهم و عضو خانواده بانکی روتشیلد (یکی از گولاخهای تاریخ بریتانیا) هست که میگه «زمان خرید زمانی است که خون در خیابانها جاری شود».
چه مرحوم روتشیلد واقعاً این جمله معروف رو به زبان آورده باشه چه این جمله رو چسبونده باشن بهش، حقیقت مهمی رو در مورد روانشناسی بازار آشکار میکنه. هنگامی که قیمت ها کاهش پیدا میکنن و ترس و ناامیدی در بازار غالب میشه، یک سرمایه گذار خلاف جهت جسور میتونه سود بالایی به دست بیاره (ریسک و بازدهی رابطه مستقیم دارن).
سرمایهگذاری خلاف جهت روند چیست؟
سرمایهگذاری خلاف جهت در واقع یک استراتژی سرمایهگذاری بر خلاف روند بازار یا احساسات حاکم بر بازار هست (همون خرید در روندهای منفی و فروش در روندهای مثبت هست، در واقع شما در خرید و در فروش دارید بر خلاف جهت روند بازار عمل میکنید).
ایدهی این روش اینه که بازارها در معرض رفتار گلهای هستند که در ادامهی روند با ترس و طمع تقویت میشن و باعث میشن بازارها بیش از حد به روند قبلی ادامه بدن (یعنی در انتهای روندها دیگه این احساس ترس و طمع هست که همچنان باعث ادامه اون روند میشه).
وارن بافت میگه: «وقتی دیگران حریص هستند انجام معامله خلاف روند در بازار شما بترسید و زمانی که دیگران میترسند، حریص باشید».
تاریخ نشون داده ترس در بازارها فرصتی عالی برای سرمایه گذاری در قیمتهای پایین هست.
سرمایهگذاری خلاف جهت میتونه خیلی سودآور باشه، اما اغلب یک استراتژی مخاطره آمیز هست که ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشه تا نتیجه بده (در واقع ریسک این روش زیاده، طبیعی هم هست چون شما دارید بر خلاف بازار عمل میکنید و گاهی باعث میشه مدت زیادی رو در ضرر بمونید، این ریسک زیاد هست که میتونه بازدهی زیادی هم داشته باشه).
سرمایه گذاران خلاف جهت، همانطور که از نام اونها پیداست، سعی میکنن برعکس بازار عمل کنند. اونها زمانی که یک شرکت خوب قیمتش بدون دلیل افت زیادی میکنه برعکس کلیت بازار، برای خرید هیجان زده میشن.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اونها برخلاف جریان شنا میکنن و فرض میکنن که بازار معمولاً در کفها و چه در سقفها دچار اشتباه شده و هر چه قیمتها نوسان بیشتری داشته باشن، بقیه بازار رو گمراهتر میدونن (البته توجه کنید دو چیز پایانی نداره، یکی جهان هستی و دومی گمراهی بازار 🙂 یعنی اوکی بازار توی گمراهیه، ولی تا کجا به گمراهی خودش ادامه میده که متاسفانه جوابی نداره).
خرید خوب در زمانهای بد!
“سرمایه گذارانِ خلاف جهت” از لحاظ تاریخی بهترین سرمایه گذاریهای خودشون رو در زمان آشفتگی بازار انجام دادن.
1. در طول سقوط سال 1987 که به عنوان “دوشنبه سیاه” شناخته می شود، داو در یک روز در ایالات متحده 22 درصد سقوط کرد.
2. در بازار نزولی 1973-1974، بازار در حدود 22 ماه 45 درصد ارزش خودشو از دست داد.
3. حملات 11 سپتامبر 2001 نیز منجر به افت قابل توجه بازار شد.
این فهرست همچنان ادامه دارد، اما درست در اون زمانها افراد خلاف جهت بهترین سرمایهگذاری خودشون رو انجام دادن. (توجه کنید شرط اصلی که این شناگران خلاف جهت در اون مقاطع تونستن سود خوبی از ریزش بازارها بدست بیارن این بوده که پول نقد داشتن! مثلا فردا بورس 40 درصد بریزه یهو، خب کسی که پول نقد نداشته باشه که نمیتونه از این فرصت استفاده کنه).
پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر، صنعت هواپیمایی جهان رفت توی کما. فرض کنید در اون زمان، شما در بوئینگ، یکی از بزرگترین سازندگان هواپیماهای تجاری در جهان، سرمایه گذاری کرده بودید. سهام بوئینگ تا حدود یک سال پس از 11 سپتامبر پایین آمد (حدود 50 درصد افت کرد)، اما از آن زمان به بعد در طی پنج سال آینده حدود چهار برابر رشد کرد. واضح است اگرچه 11 سپتامبر سنتیمنت بازار رو در مورد صنعت هواپیمایی برای مدتی منفی کرد، اما کسانی که تحقیقات خودشون رو انجام دادن و مایل بودند شرط ببندند که بوئینگ زنده میمونه، پاداش خوبی دریافت کردن (همون طور که الان کسانی که روی زنده موندن جمهوری اسلامی شرط بندی میکنن سود خوبی در بورس خواهند کرد 🙂
خطرات سرمایه گذاری خلاف جهت روند
در حالی که معروفترین سرمایهگذاران خلاف جهت جهان (مثل وارن بافت) پولهای کلانی رو به خطر انداختند و برخلاف جریان افکار عمومی شنا کردند و امروزه در صدر قرار گرفتن، اما باید توجه کنید که اونها همچنین تحقیقات جدی انجام دادن تا مطمئن بشن که جمعیت واقعاً اشتباه میکند. بنابراین، زمانی که یک سهم ریزش سنگینی میکنه، این موضوع به تنهایی یک سرمایهگذار خلاف جهت رو وادار نمیکنه که فوری اون سهم رو بره بخره، بلکه اول باید بفهمه آیا دلیل حاصی باعث اون ریزش شده یا خیر. تشخیص اینکه کدام سهام ذلیل شده زنده میمونه و در آینده بهبود پیدا میکنه بازی اصلی سرمایه گذاران خلاف جهت است. این میتونه منجر به سود بسیار بالاتر از حد معمول بشه. با این حال، خوش بین بودن بیش از حد در این زمینه ممکنه نتیجه معکوس داشته باشه.
در حالی که هر یک از این “سرمایهگذاران خلاف جهت” موفق استراتژی خاص خودشون رو برای ارزشگذاری موقعیتهای سرمایهگذاری بالقوه دارن، همه اونها یک استراتژی مشترک دارند: اونها به بازار اجازه میدن که موقعیتهای سرمایه گذاری رو به اونها نشون بده، نه اینکه اونها برن بگردن تا موقعیتهارو پیدا کنن (این پاراگراف اخر خیلی مهمه).
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان انجام معامله خلاف روند در بازار دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
دیدگاه شما