استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک


استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک

وقتی نوبت به معاملات قیمت می‌رسد، یافتن فرصت‌ها در بازار با جستجوی الگوهای شمعی یکی از بهترین راه‌ها برای انجام آن است. کندل‌ها نشان‌دهنده قیمت هستند و تمام نقاط داده را در یک نگاه نشان می‌دهند. استراتژی‌های معاملاتی کندل استیک شامل تعیین زمان ورود به بازار بر اساس الگوهای احتمال بالا و مدیریت معامله بر اساس برخی قوانین از پیش‌ تعیین‌ شده است که با سیاست مدیریت پول شما مطابقت دارد. با ما همراه باشید تا شما را با چند نمونه از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک آشنا کنیم.

از زمانی که معامله‌گران ژاپنی، کندل استیک را با ترکیب قیمت‌های باز، بالا، پایین و بسته توسعه دادند، معامله‌گران تعدادی الگو را شناسایی کردند که فرصت‌های معاملاتی با احتمال بالایی را ارائه می‌دهند. الگوهای شمعدان در اندازه‌ها و شکل‌های مختلف وجود دارند. برخی از الگوها یک شمعی و برخی دو یا سه شمعی هستند.

با این حال، همه الگوها بهترین نرخ برد را در فارکس ارائه نمی‌دهند. ما در اینجا شش الگوی شمعدانی مهم را که واقعاً در فارکس کار می‌کنند معرفی خواهیم کرد. بیایید ببینیم که چگونه می‌توانید از شناسایی این الگوها سود ببرید و استراتژی‌های معاملاتی خود را در اطراف آنها توسعه دهید.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی معکوس نوار پین

فهرست عناوین مقاله

نوار پین مؤثرترین راه برای تجارت مبتنی بر کندل‌هاست. زیرا این این الگو تمایل به ایجاد تنظیمات معاملاتی با احتمال زیاد قیمت دارد. زمانی که قیمت در یک بازه زمانی واحد، بالا یا پایین می‌رود، الگوی نوار پین تشکیل می‌شود، اما قیمت بسته شدن در حد شمع قبلی باقی می‌ماند.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک

در شکل فوق، دو پین بار، یکی صعودی و دیگری نزولی را مشاهده می‌کنید. استراتژی معاملاتی که بر اساس نوار پین تنظیم می‌شود به این صورت است که شما باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب بالاتر یا پایین‌تر از بالا یا پایین را بشکند. در این صورت وارد بازار می‌شوید. بعد از ورود به معامله می‌توانید به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بعدی باشید تا هدف سود اولیه خود را پیدا کنید. اگر یک معامله‌گر کوتاه مدت هستید، می‌توانید به سادگی نسبت پاداش به ریسک 3:1 یا هر نسبت دیگری که مناسب شماست را به عنوان هدف در نظر بگیرید.

با این حال، هنگامی‌ که نوار پین را در اوج یا کف یک روند پایدار پیدا می‌کنید، بدانید نشان‌دهنده معکوس شدن روند غالب است. از این رو، دنبال کردن موقعیت فروش می‌تواند یک استراتژی خوب باشد. زیرا سود شما را در بلندمدت به حداکثر می‌رساند. البته به شرطی که حد ضرر را رعایت کنید.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی

یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک، استراتژی بر اساس الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی است. درست مانند نوار پین، الگوی شمعدانی انگولفینگ نیز نشانه معکوس شدن روند غالب است.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک

در شکل فوق، می‌بینیم که یک کندل نزولی بزرگ، کندل قبلی، کوچکتر و صعودی را در بر گرفته است. این یک انگولفینگ نزولی است. اگر یک دستور توقف فروش را چند پیپ زیر پایین‌ترین کندل انگولفینگ قرار داده و ناحیه محوری بعدی را به عنوان هدف در نظر می‌گرفتید، می‌توانستید یک معامله با نسبت پاداش به ریسک مناسبی را تجربه کنید.

در حالی که بهتر است به دنبال الگوهای شمعدانی Engulfing در بالا یا پایین روند برای سیگنال‌های معکوس باشید، می‌توانید آنها را در یک بازار محدودتر نیز مورد استفاده قرار دهید. این شمعدان‌ها اغلب در بالا یا زیر یک محدوده ظاهر می‌شوند و شما می‌توانید با این الگوها معاملات خوبی داشته باشید.

از آنجا که شمع‌های انگولفینگ معمولا طولانی‌تر از نوارهای پین هستند، اندازه حد ضرر شما باید نسبتاً زیاد باشد. یکی از راه‌های کاهش این مشکل، ترسیم فیبوناچی اصلاحی بر اساس بالا و پایین خود نوار درگیر و تعیین حد ضرر در سطح فیبوناچی است.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: میله‌های داخلی برای تشخیص برگشت و ادامه روند

اکثر استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک برای تشخیص معکوس شدن روند یا ادامه آن مناسب هستند. با این حال، آن دسته از الگوها که بسته به جایی که در نمودار شکل می‌گیرند، می‌توانند هر دو را نشان دهند اهمیت بیشتری دارند. میله داخلی مانند میله‌ای است که ارتفاع و قیمت پایین آن کمتر از میله قبلی است و در بالا و پایین نوار قبلی قرار می‌گیرد. با این حال، به خاطر داشته باشید که معامله با این موارد به این معنی است که باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب تا بالاتر یا پایین‌تر از بالا یا پایین نوار قبلی (نوار طولانی‌تر) برود.

در شکل فوق، می‌بینیم که بعد از میله صعودی بزرگ، دو میله کوچکتر در بالا و پایین میله بزرگ قبلی تشکیل شده است. میله‌های داخلی مانند این‌ها می‌توانند از یک میله واحد تا چندین مورد متغیر باشند و واقعاً فرقی نمی‌کند که این میله‌های داخلی صعودی یا نزولی هستند. تا زمانی که این میله‌های کوچکتر از بالا یا پایین میله بزرگتر عبور نکنند، این به عنوان یک الگوی نوار داخلی معتبر در نظر گرفته می‌شود.

هنگامی‌ که می‌بینید قیمت به بالای میله بزرگتر می‌رسد، که اغلب به آن نوار مادر می‌گویند، نشانه شروع یک معامله حرکتی است. در شکل 3، شکست بالای نوار مادر باعث ایجاد یک روند صعودی شده است.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک

با این حال، اگر این الگوهای درون نوار را در طول یک روند قوی پیدا کنید، می‌تواند ادامه روند را نیز نشان دهد. در هر صورت، باید حد ضرر خود را در بالای یا پایین نوار مادر تنظیم کنید. اگر استراتژی مدیریت پول شما مستلزم استاپ ضرر کمتری است، تنظیم تهاجمی ‌حد ضرر، بالاتر یا کمتر از محدوده میله‌های داخلی نیز می‌تواند استراتژی خوبی باشد. با این حال، بسیار خطرناک است و اگر شما یک معامله‌گر مبتدی هستید، بهتر است حد ضرر را در اطراف نوار مادر تنظیم کنید.

استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی دوجی، سیگنال بلاتکلیفی

الگوی دوجی یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک است. یک الگوی دوجی زمانی تشکیل می‌شود که قیمت‌های باز و بسته شدن تقریباً یکسان باشد. با این حال، ممک است یک یا دو پیپ بین این دو قیمت تفاوت وجود داشته باشد. البته Doji انواع مختلفی دارد که بر اساس آن جهتی که قیمت ابتدا حرکت کرده و سپس معکوس شده است تعیین می‌شود.

به عنوان مثال، اگر بالا و پایین در فاصله مساوی از قیمت‌های باز و بسته قرار بگیرند، به آن ستاره دوجی می‌گویند. اگر قیمت بالا و پایین شود اما به قیمت باز برگردد، به ترتیب Gravestone و Dragonfly Doji در نظر گرفته می‌شود. این دو الگو شبیه حرف T و حرف T معکوس هستند و سیگنال‌های صعودی و نزولی به شمار می‌روند.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک

ترکیب اندیکاتور بولینگر باند و کندل استیک‌ها، یکی از روش‌های معاملاتی است که تحلیلگران تکنیکال می‌توانند از آن در انواع بازارهای مالی مثل فارکس، بورس، کالاها، ارزهای دیجیتال و. استفاده کنند. اندیکاتور باند بولینگر، نوسانات قیمت را به ما نشان می‌دهد. زمانی که دو باند این اندیکاتور به هم فشرده می‌شوند، میزان نوسانات قیمتی کم است اما زمانی که که این فشردگی شکسته می‌شود، انتظار تغییر جهت قیمت را خواهیم داشت. اندیکاتور بولینگر باند در همه پلتفرم‌های معاملاتی وجود دارد. فقط کافی است با انواع الگوهای کندل استیک ادامه دهنده و الگوهای کندل استیک بازگشتی و تفسیر حرکات باندهای بولینگر آشنا باشید تا بتوانید از این استراتژی استفاده کنید.

از آن جایی که اندیکاتور باندهای بولینگر جز اندیکاتورهای پَسرو ( Lagging ) به حساب می‌آید، باید به نحوی در ترکیب آن با کندل استیک‌های ژاپنی که رفتار قیمت در زمان حال را نشان می‌دهند به یک استراتژی معاملاتی قابل اتکا رسید.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک پوشا

در این قسمت می‌خواهیم با استفاده از نوع سیگنال‌هایی که بولینگر باند نشان می‌دهد (در ادامه متن بیشتر در مورد این سیگنال‌ها صحبت می‌کنیم) و الگوهای کندل استیک بازگشتی که هشدار تغییر روند را صادر می‌کنند، به یک استراتژی معاملاتی برسیم. برای این کار از ترکیب باندهای بولینگر و الگو کندل استیک اینگالفینگ یا پوشا استفاده می‌کنیم.

همان طور که می‌دانید الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است و در ترکیب با بولینگر باند می‌تواند هشداری برای زمان بندی و شکست قیمت پس از یک فشردگی یا نوسان کم باشد. همان طور که در شکل زیر می‌بینید یک روند نزولی به یک روند خنثی تغییر جهت داده است. این قضیه را می‌توان هم از صاف شدن خط مووینگ اوریج و هم فشردگی باندهای بولینگر تشخیص داد.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک پوشا

ظهور الگوی پوشای صعودی در قسمت فشردگی باندها این هشدار را صادر می کند که زمان تغییر فرا رسیده و فشار خرید در حال پیشی گرفتن از فشار فروش است. بنابراین ما با دیدن این الگو، متوجه می‌شویم که زمان شکست فشردگی در باندهای بولینگر نزدیک است و از آن جایی که الگوی کندل استیک پوشای صعودی، در بیشتر مواقع به صعودی بودن قیمت دلالت دارد، منتظر شکست در جهت افزایش قیمت می‌مانیم. همان طور که می‌بینید در کندل پنجم پس از این الگو، باند بولینگر به سمت بالا شکسته شده است.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چکش

این بار نمونه دیگری از ترکیب باندهای بولینگر با الگوهای کندل استیک را بررسی می‌کنیم. همان طور که می‌دانید، الگوی چکش یا هَمر، یکی از الگوهای کندل استیک بازگشتی است. با استفاده از شکل زیر می‌توانید کندل چکشی را که در انتهای حرکت نزولی به وجود آمده مشاهده کنید.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چکش

اگر خوب به چارت بالا دقت کنید می‌بینید که خط مووینگ اوریج از یک مسیر نزولی شروع شده و با رسیدن قیمت به الگوی چکش، این خط هم تقریبا صاف شده است. ظهور چکش را می‌توان به عنوان هشداری برای شروع روند صعودی در نظر گرفت. همان طور که در شکل هم می‌بینید بعد از چکش، جهت حرکت به سمت افزایش قیمت متمایل شده است.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک ستاره صبحگاهی

الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی که از سه کندل تشکیل شده، هشدار تغییر روند نزولی را صادر می‌کند. همان طور که در شکل زیر می‌بینید، الگوی ستاره صبحگاهی پس از یک پولبک یا چند کندل نزولی به وجود آمده و در باند پایینی اندیکاتور بولینگر باند هم نفوذ کرده است.

استراتژی بولینگر باند و کندل استیک ستاره صبحگاهی

همان طور که در شکل بالا می بینید، در این مورد هم الگوی کندل استیک درون فشردگی باندهای بولینگر به وجود آمده و انتظار شکست قیمت آن هم در جهت صعودی را تقویت می‌کند. این اتفاق با ظهور دو کندل صعودی دیگر بعد از الگو شمعی ستاره صبحگاهی به وجود آمده و قیمت افزایش پیدا کرده است.

نحوه خروج از معاملات با استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک

این که در چه نقطه‌ای تصمیم به خروج از معامله می‌گیرید، به خود شما بستگی دارد اما اگر این استراتژی برای شما مناسب بود می‌توانید نقطه خروج را هم با استفاده از همین اندیکاتور مشخص کنید. فرض کنید در مثال ترکیب بولینگر باند و کندل چکش بعد از دیدن کندل تاییدیه چکش (کندل صعودی بعد از چکش) وارد معامله شده‌اید.

پیشنهاد مطالعه: فارکس

نحوه خروج از معاملات با استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک

در این مورد می‌توانید وقتی که قیمت به زیر خط مووینگ اوریج نفوذ کرد از معامله خارج شوید. به عبارت دیگر نقطه ورود را بر اساس قانون کندل استیک‌ها در نظر گرفته و برای خروج از خط وسطی بولینگر باند که یک مووینگ اوریج است استفاده می‌کنیم. در ادامه به اهمیت این خط به عنوان یک خط حمایت یا مقاومتی اشاره می‌کنیم. برا‌ی آشنایی با نحوه استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر می‌توانید ادامه مطلب را مطالعه کنید.

چطور می توان از اندیکاتور بولینگر باند استفاده کرد؟

اندیکاتور باند بولینگر از سه خط تشکیل شده است. خط وسط از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه به وجود آمده و دو باند بالایی و پایینی با انحراف معیار ۲ نسبت به خط وسط قرار گرفته‌اند. این دو باند نسبت به خط میانگین وسط یک محدوده پوششی به وجود می‌آورند.

چطور می توان از اندیکاتور بولینگر باند استفاده کرد؟

  • زمانی که نوسانات قیمت کم است، این دو باند به هم فشرده می‌شوند.
  • زمانی که نوسانات قیمت زیاد است، دو باند اندیکاتور از هم فاصله بیشتری می‌گیرند و به عبارتی منبسط می‌شوند.

نوع سیگنال‌های بولینگر باند

اندیکاتور باندهای بولینگر به شیوه‌های مختلفی تغییرات قیمت را نشان می‌دهد اما به تنهایی استفاده کردن از آن اصلا توصیه نمی‌شود. قبل از هر چیز برای ترکیب این اندیکاتور با کندل استیک‌ها باید با نوع سیگنال دهی بولینگر باند آشنا شوید.

۱- مناطق اشباع خرید و فروش

مناطق اشباع خرید و فروش

یکی از شیوه‌های معمول استفاده از اندیکاتور باند بولینگر، تشخیص مناطق اشباع خرید و فروش است. زمانی که خط بالایی بولینگر باند شکسته می‌شود، این طور تحلیل می‌شود که احتمالا قیمت خیلی زیاد شده و وقت آن رسیده که یک پولبک تشکیل شود (اشباع خرید). زمانی هم که خط پایینی بولینگر باند شکسته می‌شود، این گمان می‌رود که قیمت بیش از حد پایین آمده و باید دوباره به درون باندهای بولینگر برگردد (اشباع فروش).

نکات مهم درباره مناطق اشباع خرید و فروش یا شکست باندهای بولینگر

به این نکته مهم دقت کنید که با شکست قیمت از باندهای بولینگر به خودی خود، سیگنال خرید و فروشی صادر نمی‌شود بلکه شما از مناطق احتمالی اشباع خرید و فروش باخبر می‌شوید. علاوه بر این شکست قیمت از این دو باند به کرات در نمودارهای قیمتی دیده می‌شود به همین دلیل فقط باید هشدارها یا سیگنال‌هایی را در نظر بگیرید که در جهت روند اصلی بازار هستند. توصیه می‌کنیم به هنگام شکست باندهای بولینگر مناطق حمایت و مقاومت و کندل استیک‌ها را در نظر بگیرید.

۲- فشردگی باندهای بولینگر

فشردگی باندهای بولینگر

زمانی که دو باند بولینگر برای مدتی در حال فشردگی هستند، انتظار تغییر جهت قیمت در آینده به وجود می‌آید. اما این فشردگی باندهای بولینگر به خودی خود سیگنالی محسوب نمی‌شود.

۳- استفاده از بولینگر باند به عنوان خطوط حمایت و مقاومت

همان طور که می‌دانید به جز حمایت و مقاومت‌ های افقی، ما با مفهومی به نام حمایت و مقاومت اریب نیز سروکار داریم. البته به این نوع خطوط اریب، حمایت و مقاومت داینامیک گفته می‌شود. با این حساب می‌توان به خطوط روند به چشم یک حمایت یا مقاومت داینامیک نگاه کرد.

همان طور که قبلا هم گفتیم خط وسطی باند بولینگر یک مووینگ اوریج ساده است. به همین دلیل می‌توان آن را نوعی حمایت یا مقاومت داینامیک در نظر گرفت.

  • زمانی که قیمت بالاتر از خط وسط قرار دارد، این خط به عنوان حمایت در نظر گرفته می‌شود.
  • زمانی که قیمت پایین تر از خط وسط قرار دارد، این خط به عنوان مقاومت در نظر گرفته می‌شود.

برای استفاده از استراتژی بولینگر باند و کندل استیک باید با مفهوم اندیکاتور باندهای بولینگر و انواع الگوهای کندل استیک آشنایی داشته باشید. زمانی که قیمت در باندهای بولینگر فشرده شده و نوساناتش کم می‌شود با به وجود آمدن یکی از الگوهای کندل استیک مهم می‌توانید انتظار شکست قیمت را داشته باشید. البته با توجه به نوع نزولی یا صعودی الگوی کندل استیک می‌توان تا حد زیادی جهت شکست قیمت را پیش بینی کرد. در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که برای استفاده از استراتژی‌های مختلف باید آن‌ها را پیش از انجام معاملات واقعی با حساب آزمایشی تست کنید.

مشاهده بیشتر: دوره فارکس

سوالات متداول

۱- استراتژی بولینگر باند و کندل استیک چیست؟

این استراتژی ترکیبی از فشردگی قیمت در باندهای بولینگر و الگوهای کندل استیک بازگشتی است که در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است.

۲- آیا می توان برای انجام معاملات فقط از اندیکاتور باندهای بولینگر استفاده کرد؟

خیر. اندیکاتور باندهای بولینگر به خودی خود سیگنال خرید و فروش صادر نمی‌کند و تنها میزان تغییرات و نوسانات قیمت را نشان می‌دهد.

۳- اندیکاتور باندهای بولینگر را با چه الگوهای کندل استیکی می توان ترکیب کرد؟

برای این کار بهتر است از الگوهای کندل استیک برگشتی قوی استفاده کنید. از این الگوها می‌توان به چکش، شوتینگ استار، پوشای استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک صعودی و نزولی، ستاره صبحگاهی صعودی و نزولی و. اشاره کرد.

استراتژی کندل استیک | Fight The Tiger را بیشتر بشناسید!

کندل استیک

استراتژی کندل استیک یکی از انواع استراتژی‌های معاملاتی فارکس به شمار می‌رود. این استراتژی مطابق تایم فریم هفتگی تنظیم بوده و توانایی جفت کردن ارزهای مختلف جهت انجام معامله و ترید را دارد. منطقی که در استراتژی Candlestick جای گرفته این است که در صورتی که قیمت با سرعت بالا برود قطعاً در زمانی مناسب افتی حیرت‌انگیز به دنبال آن رخ خواهد داد.

کندل استیک به نام نمودار شمعی نیز شهرت دارد و در تحلیل تکنیکال بسیار پرکاربرد هست. ژاپنی‌ها توانستند برای نخستین بار از استراتژی کندل استیک بهره گیرند و آن را مورد استفاده قرار دهند. دلیل اصلی نام‌گذاری این استراتژی به نمودار شمعی ژاپنی نیز به همین دلیل است. اصول کندل شناسی طوری ست که کاربران جهت آموختن آن باید به شکل کندل‌ها، رفتار فروشنده‌ها و رفتار خریداران توجه کنند و هر یک از آن‌ها را مورد بررسی قرار دهند.

هدف اصلی و دلایل مستحکمی که باعث می‌شود تحلیل‌گران به بهره‌گیری از سیگنال‌های کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی روی آورند این است که تا جایی که امکان دارد احتمالات را به نفع خود ورق بزنند. در واقع با آنالیز کندل‌ها می‌توان سیگنال‌های مورد نظر را جهت ورود به سهم یا خروج از آن به دست آورد.

ایده‌آل‌ترین استراتژی جهت انجام تریدها و خرید کردن، کندل استیک

از نظر تعداد زیادی از کاربران ایده‌آل‌ترین و بهترین استراتژی در بازار سرمایه‌‌گذاران این است که سهام ارزشمندی را در کم‌ترین قیمت خود خریداری کنید. جهت کسب اطلاعات بیشتر از بالاترین و پایین‌ترین قیمت هر سهم می‌توان در نمودار بلند مدت شروع به کشیدن سطوح حمایتی و مقاومتی هر سهم کرد و بدین صورت بالاترین و پایین‌ترین قیمت را به دست آورد. اگر شما هم جز آن دسته از افرادی هستید که به دنبال افزایش احتمال سود خود در خرید سهام می‌گردید باید بگوییم که لازم است به سهامی وارد شوید که تعداد خریداران آن بیشتر از سایرین استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک است. توصیه ما به شما این است که در ابتدا تمام دانش تابلو خوانی خود را پیش گیرید و به بررسی تابلوی سهم بپردازید.

پس از آن به روش اصولی کندل شناسی کندل استیک‌ها را آغاز کنید. همه ما دوست داریم سهام را در کم‌ترین قیمت ممکن خریداری کنیم و در بیشترین قیمت ممکن بفروشیم. زمان آن فرا رسیده که مژده بدهیم و بگوییم که به کمک نمودارهای کندل استیک قادر خواهید بود تا حد زیادی چنین هدفی را دنبال کنید.

سیگنال خرید با بهره‌گیری از استراتژی کندل استیک

تحلیل‌گران به خوبی می‌توانند ادامه روند سهام را پیش‌بینی کنند‌. آن‌ها به کمک اندازه بدنه و سایه کندل‌ها سعی می‌کنند این هدف را دنبال کنند. با بررسی کندل استیک و دریافت سیگنال‌های این نمودار متوجه یک تغییر احتمالی در جهت روند خواهید شد. اینکه خریداران تا چه اندازه در خرید یک سهام رغبت نشان می‌دهند می‌تواند عامل مهمی جهت تعیین شدت این تغییرات باشد‌. در ادامه لازم است بگوییم که در نمودار شمعی ژاپنی هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز از ساعت ۹ الی ۱۲:۳۰ را نشان می‌دهد. جهت بررسی و آنالیز کندل مورد نظر حتماً دو کندل قبل و بعد آن را به خوبی بررسی کنید تا نتیجه مطلوب‌تری دریافت کنید. با ایجاد کندل در هر روز، احتمالاً چهار سناریو رخ خواهد داد.

الگوی Candlestick

چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل

جهت انجام کندل شناسی لازم است پس از ایجاد کندل‌ها چهار سناریو را پشت سر بگذارید. ما در ادامه هر یک از آن‌ها را به طور مجزا برای شما شرح داده‌ایم.

اولین سناریو

جهت شناسایی یک سیگنال خرید معتبر لازم است حضور فعال خریداران را بررسی کنید. در صورتی که یک کندل سبز و مثبت با بدنه‌ای بزرگ پس از یک کندل قرمز نزولی رخ دهد، گوییم کم‌ترین قیمت کندل سبز بالاتر از بیشترین قیمت کندل نزولی ماقبل خود باشد؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت خریداران به طور مکرر در حال فعالیت هستند.

دومین سناریو

در ابتدا باید بگوییم که سهام به طور کلی روندی مثبت را می‌پیمایند. این در حالی است که قیمت پایه کندل صعودی، کم‌تر از قیمت آغازین کندل قبلی می‌باشد؛ بنابراین می‌توان گفت در صورتی که سیگنال خرید بنا به خریدهای پی‌در‌پی و گسترده رخ داده باشد، احتمالاً ورود به سهم معتبر خواهد بود و هیچ خطری افراد را تهدید نخواهد کرد. بهتر است در تایم اولیه‌ای که ورود پیدا می‌کنید رفتار سهام و سهامداران را آنالیز و بررسی کنید. این کار می‌تواند به کمک تابلوی معاملاتی انجام شود. در صورتی که فروش حداکثری و غیرمنطقی در این سهام وجود نداشته باشد شما مجاز خواهید بود به‌صورت پله‌ای به سهم موردنظر خود ورود کنید.

سومین سناریو

کندل سبزی که مقابل چشمان شما ظاهر شده است به معنای بازگشایی ضعیف است. در واقع هر چه بدنه کندل استیک کوچک‌تر باشد یعنی حجم معاملات کم‌تری صورت گرفته است. اگر کمی دقت کرده باشید متوجه شباهت سناریو سوم و اول خواهید شد. تنها تفاوتی که بین این دو سناریو وجود دارد این است که در سومین سناریو حجم معاملات کندل صعودی کم و همچنین نوسان‌هایی که در بازه قیمت‌ها وجود دارد سبب برابری بین سایه‌های دو کندل می‌شود. در چنین حالتی هنوز هم حضور خریداران به چشم می‌خورد اما وضعیت نماد مورد نظر چندان مناسب و ایده‌آل نیست.

چهارمین سناریو

نزولی شدن کندل‌ها می‌تواند بدترین شرایط و سناریویی باشد که در کندل شناسی حاکم می‌شود. علاوه بر نزولی بودن کندل‌ها باید بگوییم که اگر قیمت آغازین کندل پایین‌تر از قیمت پایانی روز قبل باشد نیز شرایط بدی در حال وقوع هست. در چنین مواقعی توصیه ما به شما این است که به هیچ عنوان به سهام ورود نکنید که این کار اشتباه محض است.

چه زمانی برای بررسی کندل استیک مناسب است؟

طبق نظر و تجربه تعدادی از معامله‌گران می‌توان بهترین زمان جهت بررسی و آنالیز کندل‌ها و تصمیم‌گیری را در یک ساعت اول و آخر زمان تریدها دانست‌. دلیلی که معامله‌گران برای این توصیه آورده‌اند این است که بیش از نیمی از معاملات روزانه در این بازه زمانی انجام می‌شود. آنالیزهایی که سرمایه‌گذاران در روز قبل انجام می‌دهند، در طول یک ساعت اولیه‌ای که بازار بازگشایی می‌شود و مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد؛ بنابراین می‌توان گفت این زمان ایده‌آل‌ترین بازه زمانی ممکن جهت استفاده از سیگنال‌های نمودار شمعی ژاپنی می‌باشد.

کندل استیک

همه افراد دوست دارند از کسب سود خود اطمینان حاصل کنند و با اطمینان بیشتری گام بردارند. به همین منظور می‌توان از قانونی خاص پیروی کرد. این قانون بدین صورت است که در صورتی که قیمت بسته شدن سهم در روز ورود به آن یعنی دقیقاً یک روز بعد از شکل‌گیری سیگنال خرید، کمتر از نصف بدنه شمعی باشد که در روز قبل تشکیل شده است لازم می‌شود به سرمایه‌گذاری مربوطه حکم توقف دهید. در این بازه به هیچ عنوان به ضرر و زیان خود فکر نکنید و سهام با کم‌ترین زیان خریداری‌ شده را به فروش برسانید. غالی بودن فروشندگان بر خریداران با استفاده از این کندل نشان داده می‌شود؛ بنابراین هیچ دلیل محکمه پسندی جهت انجام خرید سهام وجود نخواهد داشت؛ اما به طور کلی از برنامه خارج نشوید و برای ظاهر شدن سیگنال خرید چشم انتظار باشید.

توصیه می‌کنیم اگر سیگنال خرید فعال شد حتماً دومرتبه وارد معامله شوید. جالب است بدانید این سیگنال‌هایی که به کمک کندل‌ها دریافت می‌شوند محاسبات آن‌ها با فرمول استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک عددی به‌دست نیامده است، به همین دلیل نمی‌توان قیمت خرید را به کمک این فرمول‌ها به‌دست آورد. تصمیم‌گیری درباره سهام و معاملات کاملاً وابسته به بررسی‌ها و نظریات تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران می‌باشد.

طریقه بهره‌گیری از الگوهای کندل استیک جهت انجام معاملات

ارتباط صریح و واضح الگوهای کندلی با شکل کندل‌ها بر هیچ کس پوشیده نیست. تحلیل‌گران می‌توانند با بررسی کندل‌ها، الگوی مورد نظر را بیابند و به همین ترتیب به پیش‌بینی روند آتی سهم خود بپردازند. در ادامه چندین نمونه از الگوها را برایتان می‌آوریم:

  • الگو هارامی (Harami)
  • الگو دوجی (Doji)
  • الگو هیکن آشی (Heikin-Ashi)
  • الگو نفوذی (Piercing)
  • الگو چکش (Hammer)
  • الگو مرد دارآویز یا هنگینگ من (Hanging Man)
  • الگو ستاره ثاقب (Shooting Star) و…

هر یک از الگوهای کندل ساختاری مشخص دارند که ساختار چندین مورد پرکاربرد آن‌ را در ادامه بررسی خواهیم کرد.

برخی از الگوهای کندل استیک مهم و پرکاربرد

در حیطه‌ی تحلیل بازارهای مالی هرگز نمی‌توان مرز و محدودیت تعریف کرد؛ تقریبا، هر چیزی بی‌نهایت است و از همین رو، در مورد Candlestickها، ما در ادامه برخی از مهم‌ترین و پرکابردترین آن‌ها را به شما معرفی کرده‌ایم:

الگوی دوجی و ماروبزو

دو الگوی دوجی و ماروبزو را در نظر بگیرید، در صورتی که الگوی ماروبزو قبل از الگوی دوجی در حالت قرمز دیده شود، بدین معناست که سهم فروشندگان کم شده است و همین امر می‌تواند نشان‌دهنده وجود سیگنال خرید باشد.

الگوی چکش و چکش معکوس

در صورتی که دو الگوی چکش و چکش معکوس در یک روند نزولی به رنگ سبز باشد احتمال اینکه در سریع‌ترین زمان ممکن روند صعودی پیدا کنند، بالا می‌رود و قیمت این سهام در چنین بازه زمانی افزایش خواهد یافت.

الگوی هارامی

درباره الگوی هارامی باید بگوییم که از دو کندل متعدد در کنار یکدیگر تشکیل شده است. در صورتی که دومین کندل موجود به رنگ سبز باشد و در انتهای آن روندی نزولی دیده شود احتمال وجود سیگنال خرید افزایش خواهد یافت‌. در این میان باید در نظر داشته باشید که پس از مشاهده این نمودار، کند شدن روند حرکت نمودار قیمتی را مشاهده می‌کنید یا خیر.

الگوی ستاره صبحگاهی

درباره الگوی ستاره صبحگاهی باید بگوییم که در صورت مشاهده آن یعنی به انتهای روند نزولی و آغاز روند صعودی رسیده‌اید. در این صورت سیگنال خرید برای افراد روشن خواهد شد. این الگو متشکل از سه کندل مجزا است.

الگوی سه ستاره صعودی

در الگوی سه ستاره صعودی سه شمع وجود دارد که استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک اجزای تشکیل دهنده این الگو را فراهم آورده‌اند. در صورتی که بین اولین شمع و دومین آن‌ها شکاف به صورت پسرفت و نزولی باشد و در ادامه شکافی صعودی بین دو شمع دوم و سوم مشاهده شود؛ احتمال اینکه در ادامه این شکاف‌ها تغییر مسیر دهند و از حالت نزولی به صعودی برسند بالا خواهد رفت.

کندل چیست

الگوی اینگالف

یکی دیگر از الگوهای موجود به الگوی شمع فراگیر صعودی شهرت دارد که از آن با نام الگوی اینگالف (Bullish Engulfing Pattern) نیز یاد می‌کنند. در صورتی که در نمودار کندل استیک چنین شمعی دیده شود احتمال این وجود دارد که خریداران سهم عظیمی از بازار را به دست گرفته‌اند و با قدرت هرچه تمام‌تر در حال ورود به سهم‌ها به حساب می‌آید. به عقیده برخی از تحلیل‌گران تنها وجود این کندل می‌تواند نشان‌دهنده افزایش قیمت و ظهور سیگنال خرید باشد. در آخرین بخش روند این الگو، کندلی با بدنه‌ای بزرگ وجود دارد. این کندل با چنین بدنه‌ای توانایی این را دارد که چندین کندل ماقبل خود را به خوبی پوشش دهد.

کندل استیک | شناخت و نکات مربوط به آن

توانایی بررسی نحوه گشایش یک سهام در وهله اول می‌تواند در ابتدا به ارتقا موقعیت فرد سرمایه‌گذار کمک کند. در ادامه می‌توان شاهد افزایش سوددهی و ممانعت از انجام معاملات خطرآفرین و پرریسک بود. اینکه افراد تصمیم می‌گیرند وارد یک معامله شوند یا خیر قطعاً این تصمیم‌گیری را بر اساس مجموعه‌ای از تحلیل‌ها گرفته‌اند. زمانی که قصد دارید به مهمانی بروید جنبه‌های متعددی را بررسی می‌کنید تا در انتها لباس مناسب خود را انتخاب کنید و بپوشید. در این زمان لازم است شما وضعیت آب و هوا، دمای محیط، نوع مهمانی و… را بررسی کنید تا بدین صورت بهترین تصمیم ممکن را بگیرید. جهت انجام معاملات و ورود به هر سهم نیز باید موارد متعددی را آنالیز کنید تا به کمک آن‌ها تصمیم بگیرید چگونه و چه زمانی وارد معامله شوید.

همان‌طور که در متون این مقاله مطالعه نمودید سعی شد در ابتدا روش‌های نمایش نمودارهای قیمتی را معرفی کنیم و پس از آن با کندل استیک‌ها و نمودارهای شمعی ژاپنی بیشتر آشنا شدیم. جهت موفقیت بیشتر در تحلیل تکنیکال به جهت بررسی کندل استیک‌ها لازم است در ابتدا آموزش‌های لازم را فراگیرید.

پس از آن مهارت شما و کسب تجربه می‌تواند دومین گام مهم جهت موفقیت روزافزون شما باشد. در واقع با در نظر گرفتن این دو نکته کوچک کلید موفقیت شما در دستانتان قرار خواهد گرفت. توصیه ما به شما این است که به طور مداوم آموزش و یادگیری و همچنین تبدیل آن به تجربه را همواره فرا گیرید. امیدوار هستیم با ارائه مطالب این مقاله درباره استراتژی کندل استیک Fight the tiger توانسته باشیم گره‌ای از مشکلات شما عزیزان و سؤالات ذهنی‌تان برطرف کرده باشیم. نظر شما درباره این نوع استراتژی و ترفندها چیست؟ آیا دوست دارید وارد معاملات این‌چنینی شوید و برای یک بار هم که شده ریسک کنید؟

استراتژی‌های جذاب معاملاتی پرایس اکشن

اسراتژی معاملاتی پرایس

استراتژی‌های معاملات پرایس اکشن تنها به تفسیر کندل ها، الگوهای کندل استیک، حمایت و مقاومت، تحلیل پیوت پوینت، تئوری موج الیوت و الگوهای نمودار بستگی دارد. این استراتژی‌ها اغلب با تحلیل قیمت و حجم (VPA) که در آن حجم با پرایس اکشن تفسیر می‌شود تا تصویر شفاف‌تری از وضعیت سهام نشان داده شود، اشتباه می‌شوند.

در این مقاله به بررسی تعدادی از بهترین استراتژی‌ها و الگوهای پرایس اکشن می‌پردازیم تا دید بهتری بدست آورید

آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری و کاملا جذاب است

6 استراتژی معاملات پرایس اکشن:

outside bar در حمایت یا مقاومت

یک مثال در مورد outside bar صعودی برای افرادی که با outside bar آشنا نیستند، زمانی است که کف قیمت فعلی از کف قیمت استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک روز گذشته بالاتر باشد، اما افزایش قیمت‌ها و نقاط بسته شدن بالای سقف قیمت روز قبل باشند.

مثال نزولی این مورد همان تنظیمات است، برعکس پرایس اکشن.

آموزش ارزهای دیجیتال با تدریس استاد کریمی شاد ، برای ارتباط بیشتر به لینک سوپر دوره ارز دیحیتال مراجعه نمایید

6 استراتژی پرایس اکشن

بنابراین، موضوع تنها به یافتن یک کندل استیک بیرونی و قرار دادن یک معامله مربوط نمی‌شود. همان‌گونه که در نمودار بالای NIO مشاهده می‌کنید، بهتر است تا یک روز بیرونی پس از یک شکست بزرگ در روند را شاهد باشید. در مثال NIO، برای تقریباً 3 ساعت در یک نمودار 5 دقیقه‌ای پیش از شروع شکست، شاهد روند صعودی بودیم.

پس از شکست، NIO با یک روز نزولی بیرونی (outside down day) پایان یافت که در بعدازظهر به فروش منجر شد.

جهشی در سطح حمایت

جهش زمانی اتفاق می‌افتد که یک سهام کف یک رنج معاملاتی را تست کند تا فوراً به رنج بازگردد و روند جدید را تغییر دهد. بر اساس آنچه Jim Forte گفته است: جهش‌ها، سقوط‌ها و تست‌ها معمولاً در اواخر رنج معاملاتی روی می‌دهند و به بازار و بازیکنان غالب آن اجازه می‌دهند تا سرمایه موجود را به‌صورت قاطع پیش از آغاز یک کمپین افزایش قیمت تست کنند.

حجم می‌تواند زمانی که یک جهش تأیید می‌شود کمک‌کننده باشد؛ با این‌وجود تمرکز این مقاله بر بررسی استراتژی‌های معاملات پرایس اکشن است تا به کندل استیک‌ها نیز توجه کنیم.

تفسیر غلط و رایج جهش‌ها در میان معامله‌گران، انتظار کشیدن برای آخرین کف جهش برای نفوذ است. برای روشن شدن مطلب، در صورتی یک جهش می‌تواند رخ دهد که قیمت سهام به 1% تا 2% کف سوئینگ برسد.

تنظیمات معاملاتی به‌ندرت مطابق خواسته‌های شما پیش می‌روند، بنابراین وسوسه برای چند سنت اهمیتی ندارد. برای درک بیشتر لطفاً به مثال زیر از تنظیمات یک جهش توجه کنید.

جهش در سطح حمایت

بازگشت جهش

توجه کنید که تاکنون به کف قبلی نفوذی صورت نگرفته است، اما با توجه به پرایس اکشن می‌توان گفت که سهام از کف قیمت بازگشت داشته است. ازاین‌رو، یک معامله طولانی صورت گرفته است.

inside bar ها پس از شکست

inside bar ها زمانی اتفاق می‌افتند که کندل استیک‌ها بسیاری با شروع پرایس اکشن با یکدیگر جمع شده‌اند تا ناحیه حمایت یا مقاومت ایجاد کنند. کندل استیک‌ها زمانی که معامله‌گران حاکم بازار را تحت‌فشار قرار می‌دهند تا سهام بیشتری را در خود جمع کند، درون سقف یا کف یک نقطه سوئینگ قرار خواهند گرفت.

ازنظر تئوری، چیزی شبیه شکل زیر ایجاد می‌شود:

falling three raising

برای به تصویر کشیدن مجموعه‌ای از inside bar ها پس از یک شکست، لطفاً به نمودار روزانه NIO نگاهی بیندازید.

inside bar پس از شکست

این نمودار NIO کاملاً منحصربه‌فرد است زیرا پس از تلاش چهارم یا پنجم برای کاهش سقف قیمت، بازار شاهد یک شکست بود. سپس inside bar ها حاضر به پس دادن سودهای به‌دست‌آمده از شکست نشدند. سپس NIO در ادامه روز همچنان افزایش یافت.

لطفاً توجه کنید که inside bar ها نیز می‌توانند پیش از یک شکست روی دهند که این موضوع احتمالات را در مورد این‌که بازار به ناحیه مقاومت برسد را تقویت می‌کند.

مزیت دیگر inside bar ها این است که ناحیه حمایتی برای شما ایجاد می‌کند تا حد خود را در زیر آن قرار دهید. به‌ این‌ترتیب حد را در یک اندیکاتور یا کف یک کندل استیک قرار نمی‌دهید.

این یک استراتژی متداول است. این پول بک‌ها سریع اغلب حرکت‌های بالاتر قیمت را پیش‌بینی می‌کنند.

کندل هایی با سایه بلند

کندل استیک با سایه بلند، یک تنظیم معاملات روزانه رایج دیگر است. به این کندل‌ها اغلب کندل‌های چکش یا ستاره دنباله‌دار می‌گویند.

این تنظیمات شامل یک گپ بالا یا پایین در صبح می‌شود که فشاری پس‌ازآن وجود دارد که پس‌ازآن فروکش می‌کند. این پرایس اکشن استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک یک سایه بلند ایجاد می‌کند. بیشتر مواقع، این پرایس اکشن احتمالاً دوباره تست می‌شود.

علت این است که بسیاری از معامله‌گران، دیر وارد این پوزیشن‌ها می‌شوند که سبب شکست آن‌ها در معامله هنگام بازگشت می‌شود. زمانی که مجبور به فروش می‌شوند، فشار متقابل کاهش خواهد یافت و بازار مجدداً صعودی خواهد شد. این موضوع معمولاً به یک افزایش مجدد منجر می‌شود.

اکنون به ذکر چند مثال می‌پردازیم:

کندل با سایه بلند

آیا در این نمودارهای می‌توانید پرایس اکشن موجود را ببینید؟

توجه کنید که NIO پس از سایه‌های بلند، تعدادی insider bar را در جهات مختلف پیش از شکست ایجاد می‌کند. پس‌ازاین شکست، بازار در جهت روند جدید به حرکت ادامه خواهد داد.

اندازه‌گیری طول سوئینگ‌های روزانه

آیا تاکنون عبارت «تاریخ خود را تکرار می‌کند» را شنیده‌اید؟ معامله‌گری نیز مشابه آن است.

به‌عنوان یک معامله‌گر این‌که اجازه دهید تا احساسات و امید شما بر منطقتان غلبه کند کار ساده‌ای است. قصد ما این است تا نمودار قیمت و منابع را بررسی کنیم.

واقعیت همیشه به این شکل نیست.

معامله‌گران در بازارهای موردعلاقه خود زندگی کرده و نفس می‌کشند. با توجه به سطح درست سرمایه‌داری، این معامله‌گران منتخب می‌توانند نوسانات قیمت این سهام را نیز کنترل کنند.

با دانستن این موضوع، برای درک بهتر پرایس اکشن سهامی که با آن‌ها به‌صورت روزانه آشنا نیستید، چه می‌توانید انجام دهید؟

اندازه‌گیری سوئینگ‌های قیمت روزهای گذشته، بهترین نقطه برای شروع است.

زمانی که تحلیل را آغاز می‌کنید، متوجه می‌شوید که درصد مشخصی از حرکت‌ها در نمودار مشاهده خواهند شد. برای مثال، شاید متوجه شوید که پنج حرکت آخر بازار همه 5% تا 6% بودند.

اگر شما به معاملات سوئینگ مشغول هستید، رنجی بین 18% تا 20% را شاهد هستید. در انتها نباید انتظار داشته باشید تا بازارها شاهد سوئینگ دو تا سه برابر سوئینگ‌های پیشین خود باشند.

مطمئناً بازار محدودیتی ندارد و می‌تواند روزهای آرامی نیز داشته باشد. با این‌وجود بهتر است که احتمالات را در نظر بگیریم و بزرگ‌ترین فرصت را با ریسک کردن برای کسب سود مقایسه کنیم. در درازمدت همیشه آهسته و پیوسته پیش رفتن برنده است.

برای به تصویر کشیدن این نکته نمودارها را بررسی می‌کنیم.

اندازه گیری سوئینگ‌های روزانه

سوئینگ‌ها را ارزیابی کنید

توجه کنید که NIO در یک دوره 2 هفته‌ای چطور سوئینگ‌های فراوانی را تجربه کرد. با این‌وجود، هر سوئینگ به‌طور متوسط 1-2 دلار بود. بااینکه تصویری از 5 دقیقه NIO را مشاهده می‌کنید، در هر بازه زمانی رابطه قیمتی یکسانی را شاهد هستید.

آیا ازنظر شما به‌عنوان یک معامله‌گر منطقی است که در هر معامله روزانه انتظار سود 5-10 یا 15 دلاری داشته باشید؟ گاهی بازار شاهد چنین شرایطی است، اما پیش از این‌که چنین شرایطی رخ دهد احتمالاً حرکت‌های قیمت 1-2 دلاری بیشتری وجود خواهد داشت.

در آن زمان، اگر بتوانید هر یک از این سوئینگ ها را با موفقیت معامله کنید، همان تأثیر را از انجام معامله موفق بدون ریسک و سردرد خواهید گرفت.

بازگشت باقیمت کم

در مورد فیبوناچی به‌طور مختصر باید گفت که می‌تواند ابزار مفیدی در معاملات پرایس اکشن باشد. ساده‌ترین شکل آن که بازگشت کمی دارد اثبات مثبت است که در آن روند قوی است و احتمال ادامه آن وجود دارد.

بازگشت باقیمت کم

بازگشت کوچک‌تر

این موضوع در صورتی صحیح است که از بازه زمانی 11 صبح فراتر روید زیرا شکست‌ها پس از صبح با شکست مواجه هستند؛ بنابراین، برای فیلتر کردن این نتایج، باید روی سهامی تمرکز کنید که در جهت درست و بدون پول بک‌های کوچک‌تر روند داشته‌اند.

بهره‌برداری از زمان

منظور از معامله این است که چه کسی می‌تواند سود را از edge در بازار تشخیص دهد. با اینکه بررسی نمودارها و برنده‌های پیشین کار ساده‌ای است، اما این کار به‌صورت لحظه‌ای دشوار است. درواقع بازار شبیه بازی موش و گربه است.

تنظیم‌های استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک اشتباه میان کمیت‌ها و پول هوشمند همه‌جا دیده می‌شود.

شما به‌عنوان یک معامله‌گر پرایس اکشن نمی‌توانید به دیگر اندیکاتورهای خارج از زنجیره برای رسیدن به این نتیجه که ساختار اشتباه است، متکی باشید. با این‌وجود، از آنجایی‌که شما در زمان حال زندگی می‌کنید و به آنچه مستقیماً در پیش روی شما قرار دارد واکنش نشان می‌دهید، باید قوانین جدی در مورد زمان خروج داشته باشید.

با در نظر گرفتن این موضوع، به‌جای یک اندیکاتور تکنیکال، زمان ابزار مفیدی است که می‌توانید به کار ببرید.

برای آگاهی بیشتر باید بدانید که ساختار نمودار همیشه اولین سیگنال شما است، اما اگر نمودارها مشخص نباشند، زمان همیشه عامل تصمیم‌گیرنده خواهد بود.

من در بررسی تمام معاملات برنده خود در یادداشتی شخصی نوشتم که وجه بیش از 85% آن‌ها ظرف 5 دقیقه پرداخت شد.

اگر برای مدتی به کار معامله‌گری مشغول بوده‌اید، بررسی کنید که به‌طور متوسط برای کسب سود چقدر زمان مصرف‌شده است؟

نحوه محافظت در برابر تغییر جهت‌ها برخلاف روند بازار (Head Fakes) (تنظیمات اشتباه):

در ادامه تعدادی از تغییر جهت‌های بازار را به‌صورت نمونه بررسی می‌کنیم تا بدانیم که در صورت تنظیمات اشتباه با چه شرایطی روبرو هستیم.

استراتژی معامله‌گری با الگوهای کندل استیک پوششی

در صورتی که قصد دارید از الگوهای کندل استیک پوششی یا اینگالفینگ برای معاملات خود استفاده کنید، ابتدا باید با این الگوها آشنا شوید. در مقاله بررسی الگوی کندل استیک اینگالفینگ (Engulfing) سعی کردیم با این الگوها آشنا شویم و اطلاعات خوبی راجع به آن‌ها کسب کنیم. در این مقاله می‌خواهیم راه و رسم معامله با این الگوها را یاد بگیریم.

قبل از اینکه بخواهیم بر اساس این الگوها معامله کنیم، ابتدا باید بفهمیم که آیا واقعاً الگوی کندل استیک پوششی به وجود آمده است. وقتی اطمینان پیدا کردیم که چنین الگویی به وجود آمده، باید در خصوص معامله کردن تصمیم بگیریم.

مراحل تأیید الگوی کندل استیک اینگالفینگ صعودی یا نزولی

  1. ابتدا باید بفهمیم که بازار در حال حاضر چه روندی دارد؟ آیا روند آن صعودی یا نزولی است. چون الگوی کندل استیک پوششی نزولی در پایان یک روند نزولی و الگوی کندل استیک پوششی صعودی در پایان یک روند نزولی شکل می‌گیرد. الگوی کندل استیک پوششی باید با روند کلی بازار همخوانی داشته باشد. مثلاً اگر روند کلی بازار صعودی باشد و الگوی کندل استیک پوششی صعودی داشته باشیم، می‌توان به این الگو اعتماد کرد.
  2. پس از آنکه روند کلی بازار بررسی شد، باید سطوح کلیدی بازار را بررسی کنیم و ببینیم که این الگوی کندل استیک پوششی در سطح حمایت یا مقاومت ظاهر شده است. ظاهر شدن این الگو در سطح حمایت یا مقاومت بسیار مهم است و برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که اگر الگو در سطح حمایت یا مقاومت ظاهر نشود، بهتر است آن را نادیده بگیریم.

بنابراین برای اینکه قدرتمند بودن الگوی پوششی صعودی یا نزولی را بررسی کنیم و بتوانیم بر اساس آن وارد معامله شویم. باید روند بازار را بررسی کنیم، سپس الگوی کندل پوششی و سطوح کلیدی بازار را مورد بررسی قرار دهیم. به عنوان مثال اگر الگوی کندل استیک پوششی صعودی داشته باشته باشیم، روند کلی بازار صعودی باشد و این الگو در سطح حمایت مشاهده شود، بهترین زمان برای ورود به معامله است.

همچنین اگر الگوی کندل استیک پوششی نزولی داشته باشیم و این الگو در سطح مقاومت شکل گرفته باشد و روند کلی بازار هم نزولی باشد، می‌توان به این الگو اعتماد و بر اساس آن معامله کرد.

نقطه ورود در هنگام معامله بر اساس الگوی کندل استیک پوششی صعودی و نزولی

اگر الگوی کندل استیک پوششی صعودی داشته باشیم و شرایطی که بیان کردیم مهیا باشد، نقطه ورود ما در بالای کندل استیک صعودی قرار می‌گیرد. اگر الگوی کندل پوششی نزولی داشته باشیم، باید نقطه ورود را در زیر کندل نزولی قرار دهیم.

حد زیان را کجا قرار دهیم؟

حد زیان در هنگام مشاهده الگوی کندل پوششی صعودی در زیر کندل صعودی (10 پیپ زیر کندل صعودی) قرار می‌گیرد. اگر الگوی کندل پوششی نزولی مشاهده کردیم، حد زیان را در بالای کندل نزولی (10 پیپ بالای کندل نزولی) قرار می‌دهیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.