سرمایهگذاری در مسکن یا طلا
زمانی که به فکر سرمایهگذاری امن و سودآور هستید، طلا و مسکن اولین گزینههایی هستند که جلب توجه میکنند. این دو روش سرمایه گذاری سابقه تاریخی دارند و همواره مورد توجه بوده و هستند. اگر بین دوراهی ماندهاید و بین سرمایهگذاری در مسکن و طلا دچار تردید شدهاید، حتما این مقاله را تا انتها بخوانید.
عوامل مختلفی از جمله سبک زندگی، ریسکپذیری و شخصیت سرمایهگذار در انتخاب بهترین بازار برای سرمایهگذاری تاثیرگذار هستند. در ادامه قصد داریم سرمایهگذاری در بازار مسکن و طلا را با یکدیگر مقایسه کرده و مزایا و معایب هر یک از روشهای سرمایهگذاری را با یکدیگر بررسی کنیم. این نکته را به خاطر داشته باشید که برای انتخاب بازار مناسب بهمنظور سرمایهگذاری در مسکن یا طلا پیشبینی افق زمانی غیرممکن خواهد بود. ازاینرو درک درست بازار طلا و مسکن در انتخاب بهترین استراتژی سرمایهگذاری و مدیریت سرمایه به شما کمک خواهد کرد.
لازم به ذکر است مزایا و معایب سرمایهگذاری نیز به هدف و میزان سرمایه اولیه شما وابسته است به این معنا که برای انتخاب بهترین گزینه سرمایهگذاری بین مسکن یا طلا باید میزان سوددهی، ریسکپذیری و دیدگاه کوتاهمدت و بلندمدت در سرمایهگذاری را مورد توجه قرار دهید.
دلایل مهم برای سرمایهگذاری
در زمانهای گذشته افراد بهمنظور حفظ ارزش پول خود اقدام به پس انداز میکردند. اما در حال حاضر پسانداز کردن پول از لحاظ اقتصادی بهصرفه نیست زیرا قیمتها بهطور مداوم در حال افزایش است. در جامعه تورمی عصر جدید، نسبت رشد قیمتها در مقایسه با درآمد خیلی بیشتر است و این امر باعث کاهش قدرت خرید مردم شده است.
کاهش ارزش پول به این معناست که میزان پولی را که تا دیروز با استفاده از آن میتوانستید زمین خریداری کنید امروز برای خرید همان زمین کافی نخواهد بود. این موضوع بیانگر این حقیقت است که ارزش پول شما بهصورت پیوسته در حال کاهش است. ازاینرو بهتر است بهمنظور پیشگیری از این موضوع اقدامات لازم را برای یک سرمایهگذاری ایمن انجام دهید.
همچنین لازم به ذکر است که در حال حاضر کسب درآمد بهتنهایی پاسخگوی نیازهای انسان نیست ازاینرو برای داشتن زندگی راحت باید دست به سرمایهگذاری زد. بهترین سرمایهگذاری این است که ارزش پول همزمان با نرخ رشد تورم افزایش یابد. سرمایهگذاری باید به نحوی باشد که حتی اگر باعث رشد سرمایه شما نشود حداقل مانع کاهش اصل پول شما شود. هرچند برای سرمایهگذاری بازارهای مالی زیادی وجود دارد اما از زمانهای گذشته بازار مسکن و بازار طلا بهعنوان امنترین بازارها بهمنظور حفظ ارزش پول شناخته میشوند.
چه موانعی برای سرمایهگذاری وجود دارد؟
یکی از مهمترین موانع سرمایهگذاری کوتاه شدن افق زمانی است. همچنین بیثباتی اقتصادی و افزایش رانتخواری از دیگر عواملی محسوب میشوند که دیدگاه فعالان اقتصادی کوتاه شود. از دیگر موانع سرمایهگذاری میتوان به بیبرنامه بودن دولت و عدم وجود وحدت بین مسئولان سیاسی و اقتصادی اشاره کرد که برای سرمایهگذاری بستر پرتنش را ایجاد خواهد کرد. دولتها در سرمایهگذاری نقش پررنگ و برجستهای دارند. دولتها باید بستر اقتصادی را برای سرمایهگذاری با آرام کردن فضای کسبوکار ایجاد کنند. ازاینرو دولتهایی که در تحریم به سر میبرند و با تنشهای سیاسی زیادی مواجه هستند باید سرمایهگذاران در بخش سیاسی را تحت حمایت خود قرار دهند. در این شرایط بهترین سبک سرمایهگذاری آن است که کمتر توسط حوادث و اخبار سیاسی تحت تاثیر قرار گیرد.
سرمایهگذاری در مسکن
از رایجترین روشهای سرمایهگذاری در کشور عزیز ما ایران سرمایهگذاری در مسکن است زیرا افراد از رشد قیمت مسکن در بلندمدت مطمئن هستند. در این روش سرمایهگذاران وجه نقد را به سرمایه امن تبدیل میکنند. در سالهای اخیر بازار مسکن اثبات کرده است که دارای قابلیت حفظ ارزش سرمایه نسبت به نرخ تورم را دارد. قبل از اینکه وارد بازار مسکن شوید باید سه فاکتور مهم را بهطور کامل مورد بررسی قرار دهید.
- ریسک
- نقد شوندگی
- بازدهی انتظاری
این فاکتورها باید با توجه به شرایط اقتصادی کشور مورد بررسی قرار گیرند و در مقایسه با بازار طلا مورد ارزیابی قرار گیرند تا بتوان برای سؤال سرمایهگذاری در مسکن یا طلا پاسخی مناسب یافت.
آشنایی با مزایای سرمایهگذاری در بازار مسکن
افراد با سرمایهگذاری پول اضافه خود در بازار مسکن ارزش پول خود را در برابر تورم حفظ میکنند و یک کالای مصرفی را میخرند و صاحب ملکی تجاری، اداری و یا مسکونی خواهند شد. بازار مسکن برای افرادی که ریسکپذیر نیستند در مقایسه با دیگر بازارها از جذابیت بیشتری برخوردار است. برخلاف مزایای سرمایهگذاری در مسکن بازار مسکن چالشهایی نیز دارد که در ذهن سرمایهگذاران ابهام و سؤالاتی را ایجاد میکند. این سوالات شامل مواردی همچون سرمایهگذاری در مسکن یا طلا و یا بورس کدامیک گزینه بهتری خواهد بود، هستند.
داشتن سرپناه و ملک یکی از نیازهای اساسی زیستی افراد در طول زندگی است. ازاینرو دولت با ارائه وام مسکن تلاش خود را برای ارضای این نیاز افراد به کار میگیرد. سرمایهگذاری در مسکن به دانش خاص و تخصصی نیاز نخواهد داشت ازاینرو برای بیشتر افراد راهی آسان محسوب اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری میشود. با خرید ملک و دریافت کردن اجارهبها برای شما جریان نقدی ثابت ایجاد خواهد شد. درصورتیکه با سرمایهگذاری در بازار طلا از آن محروم خواهید شد. همچنین احتمال فریب و کلاهبرداری در بازار مسکن بسیار کم است زیرا در این سبک سرمایهگذاری بهصورت مستقیم قادر خواهید بود ملک را مورد بازرسی قرار دهید. با بررسی مستاجران و مالکان خانه میتوان از امن بودن معامله موردنظر اطمینان کسب کرد. همچنین استفاده از وام در بازار مسکن نسبت به استفاده از وام در بازار طلا مطمئنتر خواهد بود.
معایب سرمایهگذاری در مسکن
بازار مسکن در مقایسه با بازارهای موازی سود کمتری دارد. نتایج بررسی بازارهای مختلف در سالهای اخیر بیانگر این موضوع است که بازار مسکن سود کمتری عاید حاضران بازار کرده است. از دیگر معایب سرمایهگذاری در مسکن میتوان به موضوع استهلاک اشاره کرد. با افزایش سن بنا، ارزش دارایی شما کاهش خواهد یافت. اگر سن بنا از حد مشخصی بیشتر شود دارایی شما نیز شروع به کاهش خواهد کرد. ازاینرو بهتر است درصورتیکه قصد سرمایهگذاری در مسکن را دارید ملکی را انتخاب نمایید که سن زیادی نداشته باشد. نمای بیرون از خانه و مدل آن نیز برای خریدار از اهمیت ویژهای برخوردار است. متاسفانه نمای داخلی، نمای بیرونی و طراحی ساختمانها هر چند مدت تغییر خواهد کرد و مدلهای جدید جایگزین مدلهای قدیمی خواهد شد این موضوع باعث میشود تقاضا برای ملکی که نقشه قدیمی دارد کاهش یابد.
از مهمترین اصول انتخاب بازار مناسب برای سرمایهگذاری میتوان به نقد شوندگی اشاره کرد. بهطورکلی میتوان گفت فرآیند فروش ملک زمانبر است و به میزان عرضه و تقاضا وابسته است. از سوی دیگر یکی از عواملی که سرمایهگذاری در بازار مسکن را دشوار میسازد نیاز به سرمایه اولیه زیاد است. حتی این موضوع باعث خواهد شد سرمایهگذاران خرد از مشارکت در این بازار منصرف شوند. گاهی اوقات ملک مورد نظر به مجموعهای از تعمیرات نیاز خواهد داشت ازاینرو توصیه میشود ملکی را برای سرمایهگذاری انتخاب نمایید که قدمت زیادی نداشته باشد. همچنین ملک مورد نظر بهتر است به تعمیرات اساسی و هزینه کردن نیاز نداشته باشد.
سرمایهگذاری در بازار مسکن یا طلا کدام بهتر است؟
وقتی صحبت از سرمایهگذاری پیش میآید سرمایهگذار با شک و تردید برای انتخاب گزینه بهتر مواجه خواهد شد و برای یافتن پاسخ مناسب به این سؤال که سرمایهگذاری در مسکن یا طلا بهتر است به مقایسه فاکتورهای مختلف دو بازار نیاز خواهید داشت. در ادامه برخی از فاکتورهای تأثیرگذار در انتخاب را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
ریسک
ریسک بخش جداییناپذیر سرمایهگذاری است. پیش از انتخاب گزینه مناسب برای سرمایهگذاری بهتر است با ریسکهای بازار موردنظر بهطور کامل آشنا شده و آن را قبول کنید. خرید فیزیکی طلا و سرمایهگذاری در بازار طلا اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری با خطر سرقت و یا گمشدن همراه است که این ریسک برای سرمایهگذاری در بازار مسکن وجود ندارد. اما به خاطر داشته باشید این موضوع به معنای بی ریسک بودن بازار مسکن نخواهد بود. خرید ملک با خطرهای مختلف سیل و آتشسوزی همراه است. از نوسانات زیاد در بازار سکه و طلا نباید غافل شد. بازار طلا تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی بسیار زیادی قرار دارد. درصورتیکه نوسان قیمت ملک کمتر است ازاینرو افرادی که به دنبال نوسان گیری هستند به بازار طلا و ارز علاقهمند خواهند بود.
نقدینگی اولیه
برای سرمایهگذاران خرد اینکه بتوانند با استفاده از پول کم خود دست به سرمایهگذاری بزنند از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. از مهمترین مزایای بازار طلا در مقایسه با بازار مسکن میتوان به نیاز کمتر به سرمایه اولیه برای ورود به این بازار اشاره کرد. برای سرمایهگذاری در بازار مسکن نیز به نقدینگی هنگفت نیاز خواهید داشت. اما به خاطر داشته باشید این محدودیت در سرمایهگذاری در بازار طلا وجود ندارد. از مهمترین دلایل محبوبیت بازار طلا میتوان به این مورد اشاره کرد که هر فردی با هر مبلغی میتواند در این بازار مشارکت داشته باشد.
نقد شوندگی
نقد شوندگی به این معناست که هر وقت به وجه نقد نیاز داشتید بتوانید اقدامات لازم را برای نقد کردن سرمایه خود انجام دهید همانطور که بیان شد نقدشوندگی ملک از سکه و طلا اندکی طولانیتر است. بازار مسکن بهطورکلی در مقایسه با بازارهای مالی دارای نقد شوندگی کمتری است. گاهی اوقات ممکن است فروش خانه و یا زمین برای ماهها طول بکشد. درصورتیکه برای طلا همیشه تقاضا وجود دارد و سرمایهگذار بهراحتی و با مراجعه به بازار قادر به انجام معامله خواهد بود. بهطورکلی میتوان عنوان کرد مهمترین مزایای بازار طلا در مقایسه با بازار مسکن نقدینگی و نقدشوندگی است.
هزینه و درآمد
مهمترین هدف افراد از سرمایهگذاری کسب سود و درآمد است. برای کسب سود در بازار مسکن باید دیدگاه نسبت بلندمدت داشته باشید. درحالیکه در بازار طلا در بازه زمانی میانمدت میتوان به سوددهی نسبت مطلوب دستیافت. بهعنوانمثال با توجه به بررسیهای انجامشده بازار طلا در ده سال اخیر سود ۸۰۰ تا ۹۰۰ درصد را نصیب سرمایهگذاران کرده است درصورتیکه رشد قیمت مسکن در این ۱۰ سال تنها ۲۰۰ درصد بوده است. با سرمایهگذاری در بازار مسکن از طریق اجاره و رهن میتوان درآمد ماهانه به دست آورد.
اما بازار طلا این مزیت را ندارد و تنها از طریق افزایش قیمت و فروش آن قادر به دریافت سود خواهید بود. موضوع دیگر که باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاری در بازار مسکن میشود استهلاک است درصورتیکه طلا و سکه از این قاعده مستثنا خواهد بود. از دیگر عوامل تأثیرگذار در کاهش سود سرمایهگذاری در بازار مسکن میتوان به هزینههای اداری و مالیات اشاره کرد.
دلایلی وجود دارند که نمیتوان رشد نرخ مسکن را در بازار ایران داشت که در ادامه برخی از این دلایل را مورد بررسی قرار خواهیم داد:
ماهیت بازار مسکن
بازارهای موازی بهطورمعمول توسط کارشناسان مسکن در شرایط مختلف قابلمقایسه هستند. بازار مسکن به دلیل عدم توانایی در جابجایی و غیرمنقول بودن در شرایط وضعیت متزلزل اقتصاد، ضریب نقدشوندگی کمی دارند و ازاینرو چون قابل داد و ستد با خارج از کشور نخواهد بود ازاینرو مسکن برای روزهای باثبات جذابیت بیشتری در مقایسه با دلار، ارز و سهام خواهد داشت.
ترجیح سرمایهگذاران
با توجه به کاهش پیوسته قدرت خرید در سالهای اخیر و بهویژه در سه سال اخیر دامنه سرمایهگذاران در این بازار بسیار محدود شده است بهطوریکه عملاً ورود به بازار مسکن از سوی سرمایهگذاران در طبقه متوسط غیر ممکن شده است. ازاینرو ترجیح افرادی که حتی در این ایام قادر به پسانداز هستند بازارهای موازی است. لازم به ذکر است همین ویژگی منفی اثری مثبت در کاهش ضریب ریسک دارد و در زمان ریزشهای سریع مسکن کمتر دچار نوسانات ازجمله بازار بورس و ارز در زمان قطعنامه ۵۹۸ خواهد داشت.
نتیجهگیری
مزایا و معایب بازار مسکن و سپس بازار مسکن و بازار طلا را مورد ارزیابی قرار دادیم تا با پاسخ دادن به این سؤال که سرمایهگذاری در بازار مسکن یا طلا گزینه مناسبی خواهد بود، کمکی هرچند کوچک در انتخاب درست شما داشته باشیم. سرمایهگذاری در بازار مسکن و طلا در مقایسه با دیگر بازارها به تخصص و دانش اولیه کمتری نیاز خواهید داشت با این وجود بهتر است هنگامیکه قصد انجام کاری را دارید هر دو بازار را بهطور کامل و دقیق مورد بررسی قرار دهید و یا با مشاوران و متخصصان ماهر در زمینهی سرمایهگذاری مشورت نمایید.
اگر قصد سرمایه گذاری در مسکن، زمین یا پروژههای پیش خرید آپارتمان را دارید، شما میتوانید از طریق چت واتساپ، تلگرام یا اینستاگرام با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
همچنین میتوانید با شماره تلفن 09198937556 یا 09203021284 تماس بگیرید. در هر جای ایران که باشید، ما میتوانیم با معرفی فرصتها رو به رشد سرمایه گذاری املاک به شما کمک کنیم. اگر ساکن تهران هستید نیز میتوانید به صورت حضوری به دفتر شزوما مراجعه کنید.
داشتن هدف چه نقشی در سرمایه گذاری دارد؟ آشنایی با نقش هدفگذاری در سرمایهگذاری
سرمایهگذاریِ براساس هدف به چه معناست؟ اصلا چرا بایستی سرمایهگذاری داشته باشید؟ مناسبترین را سرمایهگذاری کدام است؟ این پرسشهاییست که غالبا همه افراد هنگامی که کلمه سرمایهگذاری را میشنوند از خودشان میپرسند.
چرا بایستی سرمایه گذاری کنم؟ معمولترین پاسخ به این سوال صرفهجویی، افزایش ارزش پول و سرمایه است. این جواب مناسب و قانعکننده است، ولی دقت کنید که صرفهجویی و پسانداز پول بدون داشتن برنامه و سرمایهگذاری، مثل رانندگی بدون داشتن هدف است. اگر مقصد نباشد، رسیدن هم در کار نیست.
فرد سرمایه گذار باید برای سرمایهگذاری خودش هدفی مشخص کند. سرمایهگذاری بیهدف معنی ندارد، حتی در صورتی که پول و سرمایهتان رشد کرده و بیشتر شود. انگیزه و هدف شما از سرمایهگذاری میتواند مختلف باشد. اهدافی مانند خرید منزل، تهیه خودرو، سرمایه گذاری ازدواج و یا هر هدف دیگری که بسته به شرایط خود میتوانید داشته باشید.
فکر کنید شما تصمیم دارید بدون داشتن هدف، سرمایهگذاری را آغاز کنید. مبلغی را به عنوان سرمایه اولیه سرمایهگذاری میکنید و بعد از مدتی متوجه میشوید که به منظور پرداخت هزینههای یک دوره آموزشی نیاز به مبلغ قابل توجهی دارید و ممکن است ناچار شوید قسمتی از سرمایه اولیه خود را به این کار اختصاص دهید.
تصور کنید سرمایه اولیه خود را سرمایهگذاری کرده و بعد از مدتی خبری مبنی اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری بر ثبتنام خودرو با شرایطی خاص را میشنوید. تغییر هدف سرمایهگذاری و یا رها کردن سرمایهگذاری در مراحل اولیه آن باعث ضرر به شما خواهد شد.
برای آغاز هرکار، نخست باید اهداف خود را تعیین کرده و بعد از آن شروع به انجام آن فعالیت کنید. سرمایهگذاری نیز پیرو همین قانون است.
سرمایه گذاری مبتنی بر هدف چیست؟
Goal–based investing یا به اختصار GBI یک استراتژی سرمایهگذاری میباشد که طبق آن شما به منظور رسیدن به اهدافی خاص، مثل خرید یک خانه، تعطیلات یا بازنشستگی، سرمایهگذاری میکنید. هدف این است که بهجای بررسی مداوم سود و زیان، به صورت منظم مطابق با مشخصات ریسک و افق زمانی هدف، سرمایهگذاری کنید.
به عبارت دیگر سرمایهگذاری مبتنی بر هدف، رویکردی نسبتاً نو برای مدیریت سرمایه است که بر سرمایهگذاری با هدف دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده اشاره میکند. سرمایهگذاری مبتنی بر هدف (GBI) شامل مدیر ثروت یا مشتریان شرکت سرمایهگذاری شود که میزان پیشرفت آنها را در جهت اهداف خاص زندگی، مثل خرید خانه، تهیه خودرو، سرمایه گذاری ازدواج، سرمایهگذاری بازنشستگی و… اندازهگیری میکند. هدف از این مدل سرمایهگذاری، تمرکز روی بازدهی به منظور رسیدن به اهداف در بازه زمانی مشخص است (به جای تمرکز بر کسب سود بیشتر در بازارهای گوناگون).
برای شروع سرمایهگذاری مبتنی بر هدف باید اهداف خود را تعیین کنید، مقدار سرمایه و زمان تحقق آن را پیشبینی کرده و سرمایهگذاری را آغاز کنید.
سرمایهگذاری مبتنی بر هدف چه مزایایی دارد؟
این روش سرمایهگذاری در سالهای پس از رکود بزرگ (2009-2008) محبوبیت بسیاری پیدا کرده است، زیرا سرمایهگذاران فهمیدند که مبنا قرار دادن بازدهی بالا تا چه حد میتواند بر انباشت سرمایه بلندمدت تأثیر منفی بگذارد. میلیونها سرمایهگذار، شاهد افت زیاد ارزش سرمایه خود بودند و همین موضوع باعث اقبال به این روش جدید سرمایهگذاری شد.
مهمترین ویژگی سرمایهگذاری مبتنی بر هدف، ایجاد هدف به منظور سرمایهگذاری است. زمانی که ایده مشخصی برای اهداف خود دارید، میدانید که چقدر باید سرمایهگذاری کرده و تا چه مدت باید برای تحقق آن منظور بمانید. در نهایت شما نسبت به نوسانات بازارهای مالی حساسیت کمتری خواهید داشت و تمرکز خود را بر روی هدف، نحوه و زمان رسیدن به آن خواهید گذاشت.
مزیت دوم این است که مدیریت بهتری بر اهداف خود خواهید داشت. اهداف بلندمدت و کوتاهمدت خود را جدا خواهید کرد و برای هرکدام اولویت و اهمیت مخصوصی را اختصاص خواهید داد.
فهم سرمایهگذاری مبتنی بر هدف
Goal–based investing در قیاس با سرمایهگذاری سنتی متفاوت است.
تفاوت این دو روش در این است که مهمترین موفقیت سرمایهگذاری مبتنی بر هدف این است که سرمایهگذار چگونه میتواند اهداف زندگی شخصی خود را برآورده کند، درحالی که سرمایهگذاری سنتی بر کسب بیشترین میزان سود از بازارهای گوناگون متمرکز است.
اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری
2.1. سرمایه گذاری ( VC ) در چشم انداز مالی برای شکل گیری و رشد شرکت
سرمايه گذاري تنها منبع مالي شركت هاي نوپا نيست. وقتی در رابطه با سایر گزینه های تأمین مالی و مقدار کل سرمایه گذاری شده در کلیه شرکتها مشاهده شود ، آنگاه سرمایه گذاری ( VC ) به عنوان یک دارایی یا گروه و درجه سرمایه صاحبان سهام می شود. علاوه بر این ، بسیاری از شرکت ها بدون نیاز به سرمایه گذاری ( VC ) کسب و کار خود را شروع می کنند. در حالی که برخی از شرکت ها مایل به دستیابی به سرمایه گذاری ( VC ) هستند و قادر به انجام آن نیستند
، برخی دیگر از ترس از عواقب زیان آور مانند رشد اجباری بیش از حد شرکت یا در دست گرفتن امورات توسط سرمایه گذار، از آن اجتناب می کنند. دلیل اینکه سرمایه گذاری چنین جلب توجه کرده است و مورد توجه قرار گرفته است ، عمدتا به دلیل تأثیر مهمی که بر پتانسیل رشد بالای شرکتهای جوان دارد، همانطور که در بسیاری از شرکتهای مبتنی بر فناوری جدید مشهود است. سرمایه گذاری برای بسیاری از این شرکتها می تواند تنها (و شاید بهترین) جایگزین باشد. به عنوان مثال ، ایزاکسون (1999) شرکتهای دارای سرمایه گذاری در سوئد را مورد حمایت قرار داد و دریافت که 31 درصد از این شرکتها تصور می کنند که سرمایه گذاری خطرپذیر تنها منبع مالی موجود برای تجارت آنها است. در بررسی های انجام شده این رقم حتی برای شرکتهای کم سن که کمتر رشد کرده اند نیز بیشتر بود. هچنین اهمیت سرمایه گذاری برای اقتصاد با افزودن این واقعیت که شرکتهای موجود در این تحقیق بسیار سریعتر از شرکتهای مشابه رشد می کردند ، هم بیشتر آشکار بود. سایر یافته های مشابه در مقیاس بین المللی انجام شده است ، و بر تأثیرات مثبت خرد و کلان سرمایه گذاری ( VC ) تأکید می شود.
سرمایه گذاری می تواند علاوه بر تأمین دانش و توانمندی Start up های جدید (شرکتهای نوپا)، به عنوان یک اهرم قابل توجه برای سایر منابع سرمایه کار کند. شواهد حکایت از آن دارد که برای هر واحد سرمایه ای سرمایه گذار که یک استارتاپ دریافت می کند، پنج مورد دیگر نیز می تواند از بانک ها و موسسات اعتباری دیگر وام بگیرد.
بدیهی است که تأمین سرمایه گذاری ( VC ) استارتاپ ها ، اعتماد به نفس بیشتری را به مبتدیان ارائه می دهد و موقعیت شرکت را در مقابل سایر سرمایه داران بالقوه تقویت می کند. این امر ناشی از اعتبارسنجی دریافت شده توسط پروژه های انتخاب شده ی موجود جهت سرمایه گذاری در بسیاری از پروژه های قابل انجام و در دسترس دیگر است.
با این حال ، همانطور که در ابتدا گفته شد ، سرمایه گذاری خصوصی تنها منبع سرمایه خطرپذیر برای یک شرکت نیست. شكل 5 سرمايه گذاري را در چارچوب ساير ارائه دهندگان سرمايه قرار مي دهد ، يعني چشم انداز مالي براي يك شركت در حال رشد. زنجیره سرمایه خطرپذیر نمایانگر بسیاری از بازیگران (کارآفرین ، سرمایه گذاران خصوصی ، سرمایه گذاری خصوصی و سرمایه گذاری عمومی) است که با تأمین اعتبار سهام شرکت کارآفرینی را تأمین می کنند
شکل 5 زنجیره سرمایه برای یک شرکت در حال رشد |
راه اندازی شرکت های جدید کارآفرینی یک تجارت پر ریسک است. نیازی به گفتن نیست که بازیگرانی که از این نوع خطرات استفاده می کنند نیز انتظار بازده بالایی دارند. این به خصوص در مورد سرمایه گذاری هایی که با فناوری های جدید و اثبات نشده ساخته شده اند ، صورت می گیرد. چنین شرکتهایی برای تأمین اعتبار تحقیقات اولیه به مقادیر زیادی سرمایه نیاز دارند. به عنوان مثال ، به راحتی می تواند تا هشت سال طول بکشد تا یک شرکت دانش بنیان محصولی را برای فروش بسازد. انواع دیگر شرکتهای سرمایه گذاری ، مانند حوزه خدمات یا حتی برخی شرکتهای IT ، می توانند از روز اول دارای کالای قابل فروش باشند و از این رو می توانند ضمن تکمیل محصول ، سهم بازار را بسازند و حتی درآمد حاصل از فروش را نیز ایجاد کنند.
نسبت ریسک / پاداش برای سهام و سرمایه استقراضی به شدت متفاوت است.
هرچه سرمایه گذار در مراحل اولیه توسعه یک شرکت کارآفرین، مایل به پذیرش سرمایه گذاری باشد انتظار پاداش بیشتر را دارد.
روند صعودی سرمایه گذار سهام معمولاً بیشتر است ، حداقل در آینده و ممکنها ، اما احتمال ضرر آنها نیز وجود دارد. از این رو سرمایه گذاران سهام اغلب در پروژه های پرخطرتر از سرمایه گذاران بدهی شرکت می کنند. در هر دسته (وام و سهام) شکل های ریسک نیز متفاوت است به عنوان مثال وامهای دولتی به طور متوسط بیشتر از وامهای بانکی ریسک پذیر است.
مراحل نشان داده شده در شکل 5 ، یکی از روشهای طبقه بندی مراحل مختلفی است که یک شرکت در حال رشد در چرخه زندگی خود می گذراند. مسائل و مشکلاتی که یک شرکت با آن مواجه می شود، اغلب از یک مرحله به مرحله دیگر متفاوت هستند. در شکل این مسائل و مشکلات تأثیرات مالی بر هزینه ها و درآمدها را نشان می دهد. به عنوان مثال ، در نقطه شروع شرکتها معمولاً هزینه های نسبتاً کمی برای توسعه ایده کسب و کار یا ساخت اولین نمونه اولیه دارند.
در این مرحله اولیه ، مدل مالکیت اولیه نیز طراحی و اجرا می شود. در مرحله شروع خطر از بین رفتن و ضرر زیاد است، بنابراین مدیریت و تخمین قیمت بر روی مدلهای مالکیت در هنگام عقد قرارداد در رابطه با سرمایه گذاری منابع، پارامترهای بسیار مهمی برای سرمایه گذار می شوند. با این حال نتیجه نهایی پس از حل و فصل مسئله مالکیت، اجرایی شدن و رسمی شدن، افزایش ارزش کل در سرمایه گذاری است. با این حال، سهم سهامداران سرمایه گذار در این مرحله نسبتاً ناچیز است. در آینده ارزش سرمایه گذاری - هم برای کارآفرین و هم برای سرمایه گذار - رشد خواهد کرد.
هنگامی که شرکت وارد مرحله راه اندازی می شود، هزینه ها به طرز چشمگیری افزایش می یابد، به عنوان مثال توسعه محصول، تحقیقات بازار، استخدام پرسنل. در این زمان درآمد شروع می شود اما در سطح پایین. هنگامی اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری که شرکت بالغ می شود به مرحله توسعه می رسد، گاهی اوقات مرحله توسعه به توسعه زودرس و دیررس تقسیم می شود. در مرحله توسعه زودرس ، تولید و فروش افزایش می یابد اما شرکت هنوز هیچ سودی را نشان نمی دهد. در مرحله توسعه دیررس، شرکت معمولاً شروع به ایجاد سود می کند اما برای توسعه بیشتر، تلاش بازاریابی یا پیشرفت محصول به سرمایه اضافی احتیاج دارد.
در زیر یک تعریف کوتاه از مراحل مالی (براساس سهام خصوصی اروپا و انجمن سرمایه گذاری ، EVCA11 ) آورده شده است:
• مرحله شروع: بودجه برای تحقیق، ارزیابی و توسعه تأمین می شود، یک ایده اولیه قبل از رسیدن به یک تجارت ، به مرحله راه اندازی رسیده است.
• مرحله راه اندازی: تأمین اعتبار برای شرکتهای اقتصادی برای توسعه محصول و بازاریابی اولیه. شرکتها ممکن است در روند راه اندازی باشند یا ممکن است برای مدت کوتاهی در تجارت بوده باشند، اما محصول خود را به صورت تجاری نفروخته باشند.
• مرحله گسترش: تأمین مالی برای رشد و گسترش شرکت تأمین می شود ، که ممکن است با شکست مواجه شود و یا تجارت سودآوری باشد. سرمایه میتواند در این مورد استفاده قرار گیرد: تأمین مالی جهت افزایش ظرفیت تولید؛ توسعه بازار یا محصول؛ تأمین اضافی سرمایه در گردش.
مراحل شروع و راه اندازی اغلب ترکیب شده و به عنوان مرحله اولیه معرفی می شوند.
2.2. ساختار سازمانهای سرمایه گذاری
شرکتهای سرمایه گذاری می توانند بر اساس منبع وجوه مشارکت یا ساختار مالکیت شرکت به چند دسته مختلف تقسیم شوند.
شرکتهای سرمایه گذاری مستقل خصوصی سرمایه خود را از طریق وجوه سازمان یافته به عنوان مشارکت محدود که در آن شرکت سرمایه گذاری به عنوان شریک عمومی فعالیت می کند ، سرمایه گذاری می کنند. شرکتهای سرمایه گذاری مستقل بیان کننده طرح و نمونه سازمان سرمایه گذاری در ایالات متحده است (Sahlman, 1990) و در اروپا هستند. در اروپا 76.8 درصد از کل بودجه که در سال 2004 مطرح شده است، توسط سرمایه داران مستقل جمع آوری شده بود. EVCA, 2004) ). این نمونه از سازمان سرمایه گذاری نیز به سازمان برتر سرمایه گذاری در سوئد تبدیل شده است (EVCA, 2006).
در صورتی که شرکت سرمایه گذاری بطور عمده از طریق یک سازمان مادر از منابع داخلی تأمین مالی شود غالباً آن را یک سازمان سرمایه داری اسیر می نامند. یعنی یک شرکت سرمایه گذاری اسیر شرکتی است که متعلق به یک شرکت تأسیس شده است که در حال سرمایه گذاری در منابع خود است. سازمان مادر اغلب یک مؤسسه مالی مانند بانک یا شرکت بیمه است اما بعضاً می تواند یک شرکت بزرگ غیر مالی نیز باشد. شکل دوم گاهی اوقات به عنوان یک سازمان سرمایه گذاری در شرکت ها نیز خوانده می شود و به عنوان یک دسته جداگانه با آن رفتار می شود.
تعاریف تا حدی در بین محققان و متخصصین متفاوت است .
به عنوان مثال ، کاممینگ و مکینتاش (2002) شرکتهای اسیر را با توجه به خط مشی شرکت مادر (شرکتهای صنعتی و
شرکتهای مالی) تفکیک می کنند.
سرانجام ، سازمان های سرمایه گذاری در بخش عمومی سازمانهایی هستند که توسط موسسات دولتی تأمین مالی و مدیریت می شوند. میزان نفوذ دولت می تواند متفاوت از متعلق بودن بودجه به دولت تا حدی یا پشتیبانی توسط دولت باشد.
سازمانهای سرمایه گذاری با سرمایه گذاری بخش عمومی با سایر شکل های سازمانی سرمایه های سرمایه گذاری تفاوت دارند ، به این معنا که آنها تحت محدودیت های قانونی فعالیت می کنند ، برای نمونه آنها هدف بالاتری دارند (مثلاً ارتقاء و رشد شرکتهای کوچک) یا اینکه فقط به آنها اجازه سرمایه گذاری در یک منطقه خاص داده می شود. دولت سوئد از دیرباز در ایجاد سازمانهای سرمایه گذاری با سرمایه گذاری در بخش عمومی قدمت دیرینه ای داشته است. به عنوان مثال اولین شرکت سرمایه گذاری در سوئد (Företagskapital) تا حدودی توسط دولت تأمین مالی شد. امروزه بیشتر سازمان های سرمایه گذاری در بخش دولتی در سوئد همان چیزی هستند که کاممین و مک اینتاش (2002) به عنوان صندوق ترکیبی برای سرمایه گذاری دولت در کنار سرمایه گذاران خصوصی تعریف می کنند.
رابطه و وابستگی به تأمین کنندگان صندوق می تواند بر نحوه رفتار و عملکرد سازمان سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. به عنوان مثال حضور یک سرمایه گذار خارجی می تواند پیامدهای مختلفی در رفتار سرمایه داران با سرمایه گذار داشته باشد. به عنوان مثال دیگر ممکن است سرمایه گذاران روی استراتژی های سرمایه گذاری و افق زمانی شرکت سرمایه گذاری، تأثیر بگذارند (سهلمن ، 1990). با این حال ، مهمترین تأثیر احتمالاً نیاز به بیان موقعیت و ثبت مسیری است که سرمایه داران مستقل برای جلب توجه سرمایه گذاران نیاز دارند. برای نمونه ، Gompers (1995) استدلال می کند که این ممکن است باعث شده باشد برخی از سرمایه داران برای سرمایه گذاری زودهنگام، شرکت های عمومی را تصرف کنند . علاوه بر این ، Scwienbacher (2002) در بررسی اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری خود از سرمایه داران اروپایی متوجه شده است كه اعتقاد گسترده ای و جود دارد كه IPO های (عرضه اولیه سهام ( Initial Public Offering )) موفق مزایای قابل توجهی را به سرمایه داران سرمایه گذار می بخشند ، و این نشان می دهد كه سرمایه داران با سرمایه گذاری مستقل ممكن است استراتژی خروج IPO را دنبال كنند ، حتی اگر استراتژی فروش مورد انتظار و منطقی تر باشد.
سازمانهای سرمایه گذاری سرمایه گذار (بویژه نوع سرمایه گذاری شرکتها) می توانند در اهداف استراتژیک خود از شرکتهای مستقل خصوصی متفاوت باشند زیرا این شرکتها ممکن است اهداف استراتژیک شرکتها را در ذهن داشته باشند در حالیکه مستقلان خصوصی معمولاً بازده سرمایه گذاری یا اهداف مالی را به عنوان هدف اصلی خود دارند. رایت و رابی (1996) دریافتند (با توجه به داده های ایالات متحده) که شرکت های اسیر در ابعاد مختلف با سرمایه داران مستقل با یکدیگر متفاوت هستند.
با این حال ، بسیاری از این اختلافات (به عنوان مثال استفاده از روشهای مختلف ارزیابی) احتمالاً می تواند به این دلیل باشد که برخلاف شرکتهای مستقل، شرکتهای اسیر ترجیح می دهند سرمایه گذاران در مراحل بعدی سرمایه گذاری کنند. (مدیریت خرید و فروش).
سرانجام ، سرمایه داران بخش عمومی ممکن است در رفتارهای خود نسبت به همکاران خصوصی خود تفاوت هایی داشته باشند ، به عنوان مثال محدودیت های قانونی دارند. وجود اهداف بلند مدت فراتر از سودآوری در کسب و کار، از ویژگیهای قابل توجهی است که کلیه شرکتهای سرمایه گذاری بخش عمومی را از همتایان خصوصی خود جدا می کند. به عنوان مثال ، در منشور Industrifonden (یکی از بزرگترین سازمان سرمایه گذاری های عمومی سوئد) بیان شده است که هدف همه جانبه بنیاد تقویت نوسازی و رشد شرکتهای کوچک و متوسط در سوئد است. شواهد تجربی زیادی در مورد تفاوت بین سازمان های سرمایه گذاری عمومی و خصوصی وجود ندارد. با این حال ، کاممینگ و مکینتاش (2002) استدلال کردند که شرکت های سرمایه گذاری عمومی کانادا ، بر اساس محدودیت های قانونی و محدودیت های دیگر ، سرمایه گذاری بیشتری را در شرکت هایی با رشد کمتر نسبت به رقبای خود انجام می دهند. ایزاکسون (2006 - مقاله 4) همچنین استدلال می کند که عدم وجود ساختارهای انگیزشی مناسب در بین مدیران سرمایه گذاری در (سوئد) سرمایه داران بخش عمومی نیز می تواند در تصمیم گیری های آنها تأثیر بگذارد. Ayayi همچنین نشانه هایی را مبنی بر وجود سرمایه داران در بخش عمومی (کانادایی) نسبت به همکاران خصوصی خود نشان داد که سطح مهارت کمتری دارند. فقدان مهارت های VC منجر به این شد که آنها گرایشی به تخصص در صنعت خاصی را نداشتند و نتوانند تصمیمات سرمایه گذاری خود را در مراحل خاص توسعه متمرکز کنند. به دلیل بی تجربگی ، آنها در ارائه مشاوره شغلی مناسب به سرمایه گذاران خود نیز ضعیف هستند. Ayayi (2004) همچنین دریافت که بازده سرمایه داران بخش عمومی کانادا به میزان قابل توجهی پایین تر از رقبا بود.
اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری
کشور ما نوسانات اقتصادی زیادی را تجربه کرده که به صورت دورهای موجب ایجاد تورمهای چند ده درصدی شده است. این تورمهای ایجاد شده ارزش داراییها را روز به روز کاهش میدهند. بهترین راه برای آنکه داراییها در برابر تورم ایجاد شده در امان بمانند، سرمایهگذاری صحیح است.
در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته فرهنگ سرمایهگذاری در بیشتر اقشار جامعه جا افتاده و اغلب مردم داراییهای خود را به روشهای مختلفی سرمایهگذاری میکنند. همین موضوع در گام اول موجب ایجاد یک ثبات اقتصادی و تک رقمی شدن نرخ تورم در این کشورها شده و در گام بعدی موجب حفظ ارزش داراییها میگردد.
فرهنگ سرمایهگذاری در ایران هنوز در اول راه قرار دارد و اغلب مردم به فکر سرمایهگذاری در بازارهای مختلف هستند تا بتوانند ارزش دارایی خود را در برابر تورمهای به وجود آمده حفظ کنند. برای آنکه بتوانیم یک سرمایهگذاری درست و موفق داشته باشیم، باید با معیارهای آن آشنا شویم.
در این مقاله تلاش شده تا با بررسی معیارهای سرمایهگذاری، بتوانیم نگاه بهتری برای مقایسهی انواع حوزههای سرمایهگذاری داشته باشیم و با دیدگاهی درست و دقیقتر وارد این دنیا شویم.
یکی از اصلیترین معیارهای سرمایهگذاری شناخت ریسک است. خیلی از افراد ریسک را با خطر اشتباه میگیرند. ریسک به تنهایی به معنی خطر نیست ولی در داخل خود خطر را شامل میشود. به طور کلی تعریف ریسک را میتوانیم "احتمال از دست دادن قسمتی یا کل سرمایه در انجام کاری" بیان کنیم. ریسک دارای دو بخش مثبت و منفی است. اگر تنها بخش منفی ریسک را ببینیم، آن را فقط خطر میدانیم و از آن دوری میکنیم. در مقابل اگر تنها بخش مثبت ریسک را در نظر بگیریم، نگاه خوش بینانهای نسبت به آن پیدا میکنیم. هردو دیدگاه برای ریسک اشتباه است. باید هر دو بخش ریسک را در نظر گرفت تا بتواینم تصمیم درستی بگیریم. برای بررسی این موضوع بهتر است نگاهی به تعریف ریسک از دیدگاه رابرت کیوساکی بیندایم. رابرت کیوساکی، یکی از سرمایهگذاران مشهور و از ثروتمندترین افراد جهان است که برای مفهوم ریسک در کتاب پدر پولدار پدر فقیر اینگونه بیان کرده است:
"اکثر افراد از ریسکپذیری میترسند و سعی میکنند از کارهایی که ریسک در آنها وجود دارد، دوری کنند. اغلب این افراد شناخت کافی از ریسک ندارند و صرفاً به علت ترس از آن فرصتهای زیادی را از دست میدهند. برای آنکه بتوانیم ریسکپذیر باشیم، نباید از ریسک بترسیم بلکه باید چگونه ریسک کردن را یاد بگیریم. در این صورت نسبت به کاری که انجام میدهیم شناخت بیشتری پیدا میکنیم و ریسکپذیری را درک میکنیم و از آن لذت میبریم."
ریسکپذیری برای هر شخص متفاوت خواهد بود. عواملی مانند تجربه، سن افراد و تیپ شخصیتی در میزان ریسکپذیری افراد دخیل است؛ اما به صورت کلی میتوان برای ریسک کردن در انجام کاری دو مورد را به عنوان اصلیترین موارد در نظر بگیریم:
- نباید از ریسک بترسیم، بلکه باید چگونه ریسک کردن را یاد بگیریم.
- بخشهای مثبت و منفی ریسک را باهم بسنجیم.
بازدهی
بازدهی میزان سودی است که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایهگذاریهای خود دریافت کند. برای درک بهتر بازدهی بهتر است دو نوع کلی از آن را بشناسیم:
نوع اول بازده واقعی است که همان مقدار سود یا زیانی است که در پایان مدت انتظار در سرمایهگذاری کسب شده است.
نوع دوم بازده مورد انتظار است که مقدار سود یا زیانیست که انتظار میرود در مدت زمان انتخاب شده در سرمایهگذاری کسب شود.
هر کدام از این بازدهها برای هر شخص متفاوت است. اختلاف این دو بازده نیز به میزان ریسک سرمایهگذاری مربوط میشود. هدف یک سرمایهگذار رسیدن به حداکثر بازده مورد انتظار خود است. بازده برای سرمایهگذار حکم جایزه و انگیزه دارد و یک سرمایهگذار حرفهای قبل از اقدام به سرمایهگذاری تحقیق کافی انجام میدهد. انتخاب بازده مورد انتظار برای هر سرمایهگذاری باعث میشود تا میزان ریسک آن مشخص شود. اگر افراد به دنبال بازده بالایی در سرمایهگذاری باشند، باید میزان دانش و اطلاعات خود را در حوزهی مورد نظر بالا ببرند.
افق زمانی
افق زمانی یا چشمانداز سرمایهگذاری، مدت زمان مورد انتظار ما برای رسیدن به هدفمان در سرمایهگذاری است. مشخص کردن افق زمانی در سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر بدون در نظر گرفتن آن اقدام به سرمایهگذاری کنیم، داراییها با ریسک بالایی مواجه میشوند. در واقع بدون افق زمانی، سرمایهگذاری غیرممکن است.
چشمانداز سرمایهگذاری به هدف سرمایهگذاری هر شخص و میزان مدت انتظار او بستگی دارد. اغلب افراد معمولاً انتظار سرمایهگذاری در زمانهای کوتاهمدت و بازده بالایی را دارند. به این نکته باید توجه داشت که کسب بازدهی در مدت زمان کوتاهتر باعث افزایش ریسک در سرمایهگذاری میشود. معمولاً با افزایش میزان زمان مورد انتظار برای کسب بازدهی، میزان ریسک کاهش مییابد. با تعیین هدف و بازدهی منطقی میتوانیم به افق زمانی درستی برسیم.
امنیت سرمایهگذاری
این مورد را نباید با ریسکپذیری اشتباه گرفت. اگر امنیت سرمایهگذاری وجود نداشته باشد حتی در ایدهآلترین حالت یعنی ریسک پایین و بازدهی بالا، باز هم خطرهایی جدی داراییهای سرمایهگذاران را تهدید خواهد کرد. در واقع امنیت سرمایهگذاری اولین گام برای جذب اعتماد سرمایهگذاران است. هرچه سرمایهگذاری انجام شده در چارچوب مشخص و قانونمندتری باشد، امنیت در آن بالاتر خواهد رفت. با بیشتر شدن امنیت و به تبع آن افزایش اعتماد سرمایهگذاران، جذب نقدینگی در آن بخش بالا میرود. این اتفاق رونق زیادی در سرمایهگذاری ایجاد میکند. با شناسایی حوزههای سرمایهگذاری با امنیت بالا میتوان به صورت اصولی اقدام به این کار کرد و شاهد استقبال عموم مردم و جذب نقدینگی در آن حوزهها باشیم.
نقدشوندگی
از دیگر معیارهای سرمایهگذاری نقدشوندگی است. نقدشوندگی بدین معناست که چه میزان طول میکشد تا داراییهای شما به پول نقد تبدیل شود. بدیهی است هرچه سرعت نقدشوندگی بیشتر باشد، فرایند معاملات در سرمایهگذاری مربوطه سریعتر است و باعث بالا رفتن جذابیت در معاملات خواهد شد. اهمیت نقدشوندگی زمانی خود را نشان میدهد که وارد دوران رکود در سرمایهگذاری شویم. در آن زمان سرمایهگذاریهایی که سرعت نقدشوندگی در آنها بالاست ریسک کمتری را به همراه خواهند داشت؛ بنابراین در نگاه کلان بازارهایی که نقدشوندگی بالایی دارند، ریسک سرمایهگذاری در آنها پایین است.
به عنوان مثال بازار بورس به دلیل خرید و فروشهای روزانه و در کمترین زمان ممکن دارای نقدشوندگی بالایی است. در مقابل بازار مسکن به جهت خواب سرمایه تا زمان پیدا شدن مشتری و مسائل دیگر در حال حاضر در اقتصاد کشور نقدشوندگی پایینی دارد.
تأثیر سرمایهگذاری بر اقتصاد
وقتی سرمایهگذاری را در حوزهای آغاز میکنیم باید بدانیم آن حوزه چه تأثیری بر اقتصاد کشور خواهد داشت و باید توجه داشت که سرمایهگذاری انتخاب شده نباید موجب ایجاد تورم و رکود اقتصادی در کشور شود. برخی از زمینههای سرمایهگذاری سبب ایجاد تورم در اقتصاد کشور میشود. این نوع سرمایهگذاریهای تورمزا شاید به ظاهر باعث کسب سود برای سرمایهگذاران شود و دارایی آنها افزایش یابد ولی در باطن به علت ایجاد رکود و تورم اقتصادی، موجب رشد هزینهها و مخارج میشود؛ بنابراین رشد انجام شده در داراییها خنثی خواهد شد و حتی بعد از مدتی موجب ضرر به داراییها میشود. به عنوان مثال افرادی که در این مدت با سرمایهگذاری در بازار دلار توانستند داراییهای خود را افزایش دهند، در ظاهر سود کسب کردند اما در باطن به خاطر تورم ایجاد شده، مقدار هزینهها نیز به نسبت آن افزایش پیدا کرد و در عمل باعث خنثی شدن سود آنها در این سرمایهگذاری شد. به همین دلیل باید سرمایهگذاری انتخاب شده باعث پیشرفت و شکوفایی اقتصادی شود و به مانند بازی برد-برد باید همانگونه که شما در سرمایهگذاری سود میکنید، اقتصاد کشور نیز شکوفایی و سودسازی را تجربه کند و چرخهی صنعت به حرکت درآید.
با ساختن اقتصادی پویا، سرمایهها به سمت فعالیتهای سفتهبازی کمتر میشود.
جمعبندی
امروزه سرمایهگذاری به یک مهارت تخصصی تبدیل شده است، به گونهای که نمیتوان بدون آموزش و دانش کافی اقدام به سرمایهگذاری کرد.
از طرفی نمیتوان یک حوزهی سرمایهگذاری را برای همهی افراد توصیه کرد. در واقع هریک از بسترهای سرمایهگذاری برای افراد مختلفی مناسب است و هر شخص بسته به معیارهای گفته شده در سرمایهگذاری و با توجه به روحیات خود میتواند وارد بخشهای مختلف سرمایهگذاری شود. معیارهای گفته شده در این مقاله میتواند کمک شایانی در مقایسهی بخشهای مختلف سرمایهگذاری و همچنین پیدا کردن و یا ساختن بهترین استراتژی برای هر شخص باشد. در آخر باید توجه داشت که هر کدام از معیارهای گفته شده را نباید به صورت جداگانه در نظر بگیریم، بلکه باید همانند شبکهای منسجم و بههم پیوسته در کنار یکدیگر بررسی شوند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله سرمایهگذاری چیست؟ و صندوقهای سرمایهگذاری چیست؟ مراجعه کنید.
برای آشنایی بیشتر با تمام بازارهای مالی کشور میتوانید دوره آموزشی رایگان آموزش همگانی سرمایهگذاری و برای آشنایی بیشتر با بازار بورس میتوانید دوره آموزشی رایگان آشنایی با بازار بورس را مشاهده کنید.
سرمایهگذاری را از کجا شروع کنیم؟
از این تعریف استفاده کرده و سرمایه گذاری را ابزار و روشی برای خلق ثروت معرفی میکنیم. هدف از این کار به گردش انداختن پول در یک یا چند ابزار سرمایه گذاری است تا به مرور زمان پول خود را رشد دهید.
اما آیا شما هم مانند بسیاری از افراد، سرمایهگذاری را مناسب کسانی میدانید که درآمد بالایی دارند و فکر میکنید با مقادیر کم پول سرمایه گذاری امکانپذیر نیست؟ باید بگوییم که تصور شما کاملاً اشتباه است و سرمایه گذاری برای تمام افراد و با هر مقدار پول امکانپذیر است. تنها چیزی که شما نیاز دارید این است که تصمیم بگیرید و برای سرمایه گذاری اقدام کنید.
برای سرمایه گذاری روشهای مختلفی وجود دارد:
- سهام
- اوراق قرضه
- صندوقهای سرمایهگذاری مشترک
- صندوقهای قابلمعامله در بورس
- مسکن و مستغلات
- تأسیس کسبوکار
هر کدام از این ابزارها نقاط مثبت و منفی زیادی دارند که درک چگونگی کار هر کدام برای موفقیت شما در سرمایه گذاری ضروری است.
خودشناسی: قبل از شروع هر روش سرمایه گذاری باید خودتان را خوب بشناسید. ویژگیهای شخصیتی هر فرد در انتخاب روش سرمایه گذاری انتخابی او نقش مهمی دارد.
هدفگذاری: بعد از شناخت خودتان لازم است هدف از سرمایه گذاری را تعیین کنید. ممکن است برای سود بیشتر و رسیدن به استقلال مالی سرمایه گذاری کنید یا بخواهید برای دوران بازنشستگی خود سرمایهای داشته باشید یا هدف اصلی شما آسایش فرزندانتان باشد و … . هدف شما هرچه باشد باید برای هر هدف، روش خاصی را انتخاب کنید و در این هدفگذاری لازم است به ریسک و افق زمانی سرمایه گذاری توجه خاصی داشته باشید.
تعیین ریسک: ریسک در سرمایه گذاری یعنی خطر کردن در برابر کاهش ارزش پولی که سرمایه گذاری کردهاید. همه روشهای سرمایهگذاری به نوعی دارای ریسک هستند اما میزان ریسک هرکدام با دیگری متفاوت است. همانطوری که قبلاً اشاره کردیم نوع شخصیت شما در انتخاب میزان ریسک سرمایهگذاری مؤثر است.
تعیین افق زمانی: از آنجاییکه زمان سوددهی سرمایهگذاریها با هم متفاوت است، مشخص کردن افق زمانی سرمایهگذاری از اهمیت زیادی برخوردار است. افق زمانی یعنی شما چه زمانی به سود حاصل از سرمایهگذاری خود نیاز دارید و بر این اساس و اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری با در نظر داشتن فاکتورهای دیگر نوع سرمایهگذاری مناسب را انتخاب کنید.
شفافیت: یکی از مواردی که بسیاری از افراد را از سرمایهگذاری باز میدارد عدم شفافیت سرمایهگذاری است، به همین دلیل مهم است بدانید در چه چیزی و به چه شکلی سرمایهگذار ی میکنید.
سبد دارایی: وارن بافت یک جمله معروف دیگر هم دارد «هیچ وقت همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید». با توجه به این جمله باید به مفهوم سبد داراییها بپردازیم. سبد داراییها به مجموع سرمایههای یک سرمایهگذار میگویند. معمولاً سرمایهگذارها، در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنند و به اصطلاح با سرمایهشان تنوعبخشی انجام میدهند. با این کار ریسک سرمایه گذاریشان را نیز کاهش میدهند.
کسب اطلاعات: دانش، دانش، دانش. در یک سرمایهگذاری درست، داشتن دانش نسبت به آن روش سرمایهگذاری از اهمیت زیادی برخوردار است. دقت داشته باشید که حجم و مقدار سرمایهگذاری شما در هر زمینه ای باید با اطلاعات و تجربه شما در آن مورد در ارتباط باشد تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید.
یک تیر و چند نشان
روشهای سرمایهگذاری مدرن و متنوع زیادی در کشورهای توسعهیافته وجود دارد که متأسفانه ما در کشور خود نداریم. یکی از این روشها، وامدهی فردبهفرد (Peer To Peer Lending) است که نمونه های زیادی در سراسر دنیا دارد، یکی از این نمونه ها وبسایت لندینگ کلاب است. خوشبختانه شرکت ایران رنتر با استفاده از این روش و تطابق آن با ساختارهای قانونی و شرعی کشور اقدام به ساخت پلتفرمی برای فروش اقساطی وسایل کرده است.
در این روشِ سرمایهگذاری، شما به عنوان یک سرمایهگذار وجه موردنیاز برای خرید وسایل موردتقاضای خریداران را تأمین میکنید و از طریق فروش اقساطی این وسایل یک سرمایهگذاری هوشمند انجام میدهید که این موضوع بیانگر شفافیت این روشِ سرمایهگذاری است. به دیگر سخن، ایرانرنتر واسطی میان سرمایهگذاران و خریداران اقساطی است.
از مزایای این سرمایهگذاری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شفافیت
- شرعی بودن
- ضمانت پرداخت
- بازده قابلقبول و ثابت
همه افراد میتوانند با هر مقدار پولی که در دست دارند و با تعیین افق زمانی موردنظر این روش سرمایهگذاری را به سبد داراییهایشان اضافه کنند. توزیع و مدیریت ریسک به دلیل اعتبارسنجی هوشمند خریداران و تعیین سقف 5 میلیونی برای خرید اقساطی و همچنین تقسیم سرمایه میان افراد مختلف این روش سرمایهگذاری را به روشی هوشمند و مناسب برای تمام اقشار جامعه تبدیل کرده است.
شما میتوانید با مراجعه به وبسایت ایران رنتر، با این روش سرمایهگذاری بیشتر آشنا شوید. سپس با انتخاب کالا از لیست «در انتظار تأمین» یکی از صدها تأمین کننده در این پلتفرم فروش اقساطی باشید و به این روش یک سرمایه گذاری هوشمند انجام دهید.
سرمایهگذاری کاری آیندهنگر است و هدف دوردست را نشانه میگیرد. این کار صبر و حوصله میخواهد و باید تا جایی که میتوانید از بازارهای مالی مختلف اطلاعات به دست آورید و روشهای مختلف سرمایهگذاری را به سبد داراییهای خود اضافه کنید. البته فراموش نکنید که با به دست آوردن استراتژی مناسب، ریسک سرمایهگذاری را به حداقل برسانید.
هشدار! این مطلب صرفا برای آشنایی شما با کسبوکار مهمان منتشر شده است و سایت چطور هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمیپذیرد. اطلاعات بیشتر
دیدگاه شما