ریسک های موجود در بازارهای مالی


ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

ریسک مالی چیست؟ انواع ریسک مالی که باید آن‌ها را بشناسیم (بخش اول)

دوری از ریسک در بازارهای مالی، ممکن نیست. ریسک‌های مالی متعددی بر سر راه‌مان در زندگی سبز می‌شوند که باید با آن‌ها روبه‌رو شویم. برای مثال با داشتن یک خانواده، کسب درآمد و سرمایه‌گذاری پول‌مان، ناگریز خودمان را در معرض چند گونه از ریسک‌های مالی قرار می‌دهیم که گاهی حتی از وجودشان بی‌خبریم. درک مفهوم ریسک مالی (Financial Risk) و تأثیر هر یک از گونه‌های مختلف ریسک بر زندگی، کمک خوبی است در برابر حفاظت از ریسک احتمالی از دست پول یا دیگر فرصت‌ها.
ما نمی‌توانیم این ریسک‌ها را از بین ببریم اما می توانیم آن‌ها را کاهش دهیم و یا کنترل کنیم. برای انجام این کار ابتدا باید انواع ریسک را بشناسیم و سپس برای غلبه بر آن‌ها برنامه ریزی کنیم. در بخش اول این مقاله قصد داریم تا گونه‌های مختلف ریسک مالی را برای‌تان معرفی کنیم و مقداری به کلیات مفهوم ریسک مالی می‌پردازیم و در بخش دوم موضوع را با نحوه ارزیابی میزان ریسک پذیری خودمان با بیان مفاهیم ریسک‌پذیری و ظرفیت ریسک دنبال می‌کنیم و انواع دیگری از ریسک مالی را توضیح می‌دهیم که امکان مواجهه با آن‌ها در زندگی برایمان ملموس‌تر است.

ریسک مالی

ریسک مالی چیست؟

ریسک مالی را می‌توان به صورت گونه‌های مختلف از ریسک‌هایی که به امور مالی‌مان مربوط می‌شوند، تعریف کرد. ریسک مالی به معنای ریسک از دست دادن یا احتمال از دست دادن پول یا دارایی‌های ارزشمند است. مهم است که بدانیم برخی از ریسک‌ها، توأمان به زندگی و سرمایه‌گذاری ربط پیدا می‌کنند. بیایید برای درک بهتر از ریسک مالی، ابتدا در مورد سرمایه‌گذاری صحبت کنیم.
هدف غایی از ورود به عرصه سرمایه‌گذاری ساخت ثروت و رشد پول‌مان در راستای دست‌یابی بهتر به اهداف مالی‌مان است. وقتی از سرمایه‌گذاری صحبت می‌کنیم، می‌بایست «از دست دادن پول» را نیز به عنوان یک ریسک کاملا بدیهی در نظر بگیریم. از طرفی، ضرر در سرمایه‌گذاری تنها روش از دست رفتن پول قلمداد نمی‌شود؛ بلکه چندین و چند روش برای از بین رفتن پول وجود دارد. به همین خاطر مهم است که از تمام ریسک‌هایی که در طول زندگی با آن‌ها مواجهیم و گزینه‌هایی که برای محافظت از آن‌ها در اختیار داریم، آگاه باشیم.

دسته‌بندی ریسک‌های مختلف

مفهوم ریسک به چهار دسته اصلی تقسیم می‌شود:

دسته‌بندی اول: ریسک‌هایی که می‌بایست از آن‌ها دوری کرد؛ یعنی ریسک‌هایی با نوسانات و شدت تخریب فراوان. صخره‌نوردی بدون طناب و باقی تجهیزات مورد نیازش، یک مثال از این نوع ریسک به شمار می‌رود. اگر بدون تجهیزات به صخره‌نوردی روید احتمال آسیب دیدنتان، آن هم از نوع شدید، خیلی زیاد است. برای درمان ضرر جسمانی، باید هزینه‌های فراوانی انجام دهیم.
دسته‌بندی دوم: ریسک‌هایی هستند با نوسان بالا (یعنی ممکن است زیاد تکرار شوند) ولی با شدت تخریب و ضرر کم. برای مثال گم کردن سوئیچ خودرو یا ریختن مایعات رنگی بر روی لباس.
دسته‌بندی سوم: ریسک‌هایی که می‌بایست برای‌شان جایگزین‌ در نظر گرفت. یعنی ریسک‌های با نوسان پایین ولی شدت تخریب بالا. برای مثال ریسک مرگ ناگهانی آن هم در شرایطی که زندگی چندین نفر به امور مالی شما بستگی دارد. در این شرایط اوضاع زندگی چندین نفر ممکن است به هم بریزد.
دسته‌بندی چهارم: ریسک‌هایی که می‌بایست نگاه‌شان داریم. یعنی ریسک‌های با نوسان و شدت تخریب پایین. برای مثال تعویض تجهیزات آسیب‌دیده ورزشی یا صفحه شکسته گوشی‌تان با نوع سالم‌شان.

طبقه‌بندی ریسک مالی

روش‌های دیگر برای طبقه‌بندی ریسک‌های مالی

ریسک‌ها را به اشکال زیر نیز می‌توان طبقه‌بندی کرد:

ریسک خالص: برای رفع این نوع ریسک‌ها عموما به سمت خرید بیمه می‌رویم. این ریسک‌ها یا موجب ضرر می‌شوند یا هیچ؛ چیزی بین این دو وجود ندارد. خروجی این دسته از ریسک‌ها چیزی جز ضرر نیست. برای مثال: مرگ، تصادفات رانندگی، آتش‌سوزی و. .

ریسک‌های گمانی: این دسته از ریسک‌ها را می‌توان داوطلبانه مرتکب شد؛ که یا سود می‌دهد یا زیان. تمام ریسک‌های گمانی به صورت آگاهانه انجام می‌گیرند که البته به مانند ریسک‌های خالص قابلیت بیمه شدن نیز ندارند. مانند سرمایه‌گذاری در بازار بورس یا راه‌اندازی یک تجارت.

ریسک‌های موضوعی: این مدل از ریسک‌ها به شیوه درک شخص از آن، بستگی دارند و دست هر شخص برای تفسیر شدت این نوع ریسک‌ها باز است.
به این مثال توجه کنید: ریسک های موجود در بازارهای مالی لوک و مایلی به شهر ساکرامنتو ایالت کالیفرنیا مهاجرت می‌کنند. همکار لوک به او گفته بود که پلیس‌های این شهر حواس‌شان به سرعت غیر مجاز خودروها هست و همه رانندگان متخلف را جریمه می‌کنند. به همین دلیل، لوک برای خودرویش یک دستگاه هشداردهنده سرعت می‌خرد؛ زیرا به این درک رسیده که خودرویش در خطر (ریسک) جریمه شدن به علت سرعت بالا قرار دارد؛ در حالی‌که همسرش، مایلی، هیچ کاری در این زمینه انجام نمی‌دهد؛ زیرا از نظر او ریسک خاصی به حساب نمی‌آید.

ریسک‌های عینی: ریسک عینی ریسکی است که قابلیت بیمه شدن ندارد و احتمال ضرر در آن را می‌توان تخمین زد. این ریسک‌ها قابلیت اندازه‌گیری و کمیت‌بندی دارند. یک اندازه خاص در هنگام انجام این ریسک‌ها وجود دارد که مقدار ریالی ضرر آن را می‌توان حساب کرد.
به این مثال توجه کنید: انتشار ارقام جریمه‌های سرعت غیرمجاز بر حسب تعداد گواهینامه‌های موجود در شهر ساکرامنتو، می‌تواند ریسک موضوعی مطرح شده توسط همکار لوک را در مثال قبل، تأیید یا تکذیب کند.

شما چقدر به این ریسک‌ها در زندگی خود توجه می‌کنید؟

ریسک‌های سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه با دو نوع ریسک سیستماتیک و غیرسیتماتیک مواجه خواهد داشت. ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک، مفاهیمی تخصصی هستند که آشنایی با آن‌ها و مدیریت کردن‌شان، نیاز به تخصص و دانش مالی بالایی دارد. در ادامه توضیح بیش‌تری در این باره می‌دهیم.

ریسک سیستماتیک ریسکی است که بر کل بازار تاثیر می‌گذارد و منحصر به یک صنعت یا سهام خاص نیست. ریسک‌های سیستماتیک حاصل عواملی کلانی چون تحریم، جنگ، تورم و . می توانند باشند. به همین دلیل، به ریسک‌های سیستماتیک، ریسک‌های غیرقابل حذف نیز می‌گویند زیرا سرمایه‌گذار قادر به حذف یا کنترل آن نیست. سرمایه‌گذاری تمام پول در تنها یک محل، ریسک سیستماتیک را افزایش می‌دهد. سرمایه‌گذار می‌تواند با سرمایه‌گذاری در چندین محل متفاوت، مانند املاک و اوراق مشارکت، آن را کاهش دهد و بهتر از سرمایه‌اش محافظت کند. یکی دیگر از راه‌های کنترل ریسک سیستماتیک این است که سرمایه‌گذار، ریسک سرمایه‌گذاری مورد نظر خود را که با ریسک کل بازار مقایسه کند و ببیند که سرمایه‌گذاری او در مقایسه با بازار چه میزان بی‌ثبات‌تر و پر نوسان‌تر است.

ریسک‌های غیرسیستماتیک مربوط به کل بازار نیستند و منحصر به یک شرکت یا سهام خاص هستند. این ریسک‌ها هم‌چنین به ریسک‌های چندگانه‌ساز نیز معروف است؛ یعنی استفاده از یک سبد سرمایه گذاری و متنوع سازی آن می‌تواند ریسک سرمایه‌گذاری را به پایین‌تر حد ممکن رساند.

علاوه بر این انواع ریسک مطرح شده، ریسک های مالی مهم دیگری نیز وجود دارد که احتمال دارد در زندگی با آن‌ها مواجه شویم. برای آشنایی با انواع دیگر ریسک مالی و همچنین اشنایی با نحوه ارزیابی خودمان در مواجهه با ریسک مالی بخش دوم این مطلب را بخوانید.

اقتصاد ما

● ریسک نقدینگی چیست؟
دوگونه نقدینگی وجود دارد: نقدینگی بازار (Market Liquidity)، شاید نقدشوندگی بازار مفهوم مورد نظر را بهتر برساند و نقدینگی تامین مالی (Funding liquidity). نقدشوندگی بازاری یک اوراق بهادار خوب است اگر به راحتی بتوان آن را معامله نمود، به بیان دیگر شکاف بین قیمت‌های دستورات خرید و فروش وارده برای آن (Bid-asu Spread) کم باشد، نوسانات شدید نداشته، و انعطاف قیمتی‌اش بالا باشد و البته همچنین کسب اطلاعات در مورد آن آسان باشد (از جمله از طریق بازارهای OTC).همچنین نقدینگی تامین مالی یک بانک یا سرمایه‌گذار مناسب ارزیابی می‌شود، اگر منابع مالی کافی به‌واسطه سرمایه خود یا وام‌های وثیقه‌ای در اختیار داشته باشد. (Collateralized Loans به وام‌هایی گفته می‌شود که وام‌گیرنده در ازای دریافت آن دارایی‌های را به عنوان تضمین وام به وثیقه نزد بانک می‌سپارد ). با در نظر داشتن این دو تعبیر، معنای ریسک‌نقدینگی آشکار می‌گردد.ریسک نقدینگی (نقدشوندگی) بازار عبارت است از خطر بدتر شدن وضعیت نقدینگی بازار هنگامی که فرد احتیاج به معامله دارایی‌اش دارد.ریسک نقدینگی تامین وجوه عبارت است از خطر عدم توانایی معامله‌گر در تامین مالی وضعیت خود (خرید، یا نگهداری) و در نتیجه اجبار به رها نمودن آن.برای مثال یک «صندوق سرمایه‌گذاری کم‌ریسک» که از اهرم‌های مالی استفاده نموده است (Hedge Fund اصولا به صندوق سرمایه‌گذاری مشترکی گفته می‌شود که برای بالا بردن بازدهی خود از روش‌های مصون ماندن از ریسک استفاده می‌کند) در صورتی که دیگر نتواند از بانک وام بگیرد، باید اوراق بهادار خود را بفروشد. یا اگر از دید بانک بنگریم، سپرده‌گذاران ممکن است منابع خود را از بانک خارج کنند و بانک نیز نتواند از سایر بانک‌ها وام گرفته یا از طریق انتشار اوراق قرضه برای خود منابع مالی تامین کند.
هم‌اکنون با ریسک شدید نقدینگی بازار و تامین مالی روبه‌روییم نقدینگی اساسا در طی زمان و از بازاری به بازار دیگر فرق می‌کند، در شرایط فعلی ما با ریسک شدید نقدینگی بازار روبه‌رو هستم. حادترین نوع ریسک نقدشوندگی بازار آن است که معامله‌گران هم‌اکنون در بازارهایی نظیر بازار اوراق بهادار دارای پشتوانه دارایی (Securities Market Asset – backed و اوراق قرضه قابل تبدیل Convertible Bonds) اوراق قرضه‌ای که قابلیت تبدیل به سهام عادی یا ممتاز را دارند) در حال ترک بازارند (دستور خریدی وجود ندارد!) ما با ریسک بسیار بالای تامین مالی نیز مواجهیم، بانک‌ها با کمبود سرمایه‌ روبه‌رو بوده و در نتیجه مجبورند معاملاتی که به سرمایه احتیاج دارند را کاهش دهند، همچنین مجبورند میزان سرمایه‌ای که به سایر معامله‌گران از جمله صندوق‌های سرمایه‌گذاری کم ریسک وام می‌دهند را کاهش دهند، که در نتیجه آن این صندوق‌ها اکنون با الزام حداقل سرمایه (منظور در اینجا مقدار پول یا اوراق بهاداری است که موسسات برای اخذ وام باید در حساب خود نگه دارند) بالاتری روبه‌رو هستند. به طور خلاصه، اگر بانک‌ها نتوانند منابع مالی برای خود تامین کنند، به طریق اولی نمی‌توانند این کار را برای مشتریانشان نیز انجام دهند.این دوگونه نقدینگی با یکدیگر مرتبط بوده و در قالب چرخه نقدینگی یکدیگر را تشدید می‌نمایند، کمبود منابع، میزان معاملات را کاهش می‌دهد، کاهش معاملات، نقدینگی (نقدشوندگی) بازار را تضعیف می‌کند که به نوبه خود باعث افزایش الزام حداقل مانده سرمایه در حساب‌ها و در نتیجه مدیریت ریسک سخت‌گیرانه‌تر می‌شود؛ این امر نیز مشکل تامین مالی را دامن‌زده و جریان همین‌طور ادامه می‌یابد.

● ریسک نقدینگی و قیمت دارایی‌ها
اوراق بهاداری که توان نقدشوندگی‌اش پایین باشد، باید حداقل بازدهی (Required Return) بالاتری داشته باشد تا جبران هزینه‌های معاملاتی سرمایه‌گذاران را بنماید. از آنجا که نقدینگی بازار ممکن است در آینده که فرد تصمیم می‌گیرد دارایی خود را به فروش برساند تضعیف شده باشد، ریسک نقدینگی بازار، آنگونه که پیش‌تر در مورد آن بحث نمودیم، پدیدار خواهد شد. حال چون سرمایه‌گذاران تمایل دارند که در ازای ریسک بالاتر پاداش بیشتری به آنها داده شود، وجود ریسک نقدینگی بازار، حداقل بازدهی موردنظر آنها را بالا می‌برد. مدل‌های قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAMP) که برای عامل نقدینگی تعدیل شده باشند، به خوبی نشان می‌دهند که چگونه در این جریان ضریب بتای نقدینگی به ضریب بتای استاندارد بازار افزوده خواهد شد. طبق این نظریه، و همان‌طور که در بازارهای کنونی شاهد آنیم، افزایش حداقل بازدهی موردنظر به علت بالا رفتن ریسک نقدینگی بازار منجر به کاهش هم‌زمان قیمت‌ها خواهد شد.

● ریسک نقدینگی و بحران حاضر: چرخه‌ نزولی نقدینگی
تیر خلاص به بحران فعلی توسط ترکیدن حباب بخش مسکن و افشاگری‌های موسسات مالی بدهکار شلیک شد. این امر ضرر و زیان عظیم بانک‌ها و مشکلات تامین منابع مالی را به دنبال داشت که خود زمینه‌ساز به وجود آمدن تسلسل‌های سیستماتیک نقدینگی شدند. با وخیم‌شدن اوضاع ترازنامه بانک‌ها، آنها مجبور به بازپرداخت بدهی‌هایشان (De-Leverage) شده و در نتیجه: شروع به فروش دارایی‌ها کردند، به ذخیره پول نقد روی آورند و مدیریت ریسک خود را سخت‌گیرانه‌تر نمودند. و همین اقدامات بازار وام‌دهی بین بانکی را تحت فشار گذاشت (که عملکرد آن معمولا با اسپرد (Ted Spreed)ت TED سنجیده می‌شود)، زیرا همه سعی داشتند وقوع اختلالات چندجانبه را به حداقل برسانند. مشکلات تامین نقدینگی منابع مالی بانک‌ها خیلی زود گسترش یافت. سایر سرمایه‌گذاران، به ویژه آنها که مثل صندوق‌های سرمایه‌گذاری کم‌ریسک، بسیار به دریافت وام بسته بودند، با تمایل کمتر بانک‌ها به وام‌دهی، یا افزایش حداقل سرمایه مورد نیاز در حساب‌ها، یا نهایتا ورشکستگی برخی مثل «لمان برادرز»، بیشتر و بیشتر با ریسک عدم تامین مالی روبه‌رو شدند.وقتی بانک‌هایی نظیر «بیر استرنز» و لمان برادرز وضعیت‌شان متزلزل گشت، مشتریان آن‌ها با دو خطر مواجه شدند: از دست رفتن سرمایه، یا راکد شدن آن در جریان فرآیند ورشکستگی؛ به همین جهت مشتریان شروع به خروج سرمایه‌ها و اصلاح موقعیت‌شان کردند که نهایتا منجر به پدیده گریز از بانک‌ها (bank run) شد. بحران نقدینگی تامین مالی طبیعتا به از بین رفتن نقدشوندگی بازار منجر گشت؛ شکاف میان درخواست‌های خرید و فروش در چندین بازار افزایش یافت، و میزان و حجم قیمت‌ها و معاملات پیشنهادی به واسطه کمبود سرمایه معامله‌گران پایین آمد. فقدان نقدشوندگی در بازار، در کنار چشم‌انداز تشدید ریسک نقدینگی، سبب وحشت سرمایه‌گذاران شده و در نتیجه به کاهش قیمت‌ها به ویژه برای دارایی‌هایی که توان نقدشوندگی پایین داشتند، انجامید.این همان چرخه نزولی نقدینگی است که در شکل زیر به تصویر درآمده است.

● بحران به سایر انواع دارایی گسترش می‌یابد
بحران تاکنون در حال گسترش میان انواع دارایی‌ها و بازارها در سطح جهان بوده است. تاکنون شاهد سقوط سنگین برخی ارزها بوده‌ایم به این دلیل که معامله‌گران انجام معاملات حمایتی برای این ارزها را متوقف ساخته یا اعتقاد خود را به ارزهای ضعیف از دست داده‌اند. به عنوان نمونه‌ای از شدت بحران نقدینگی می‌توان به «برابری نرخ بهره پوشش داده شده که مهم‌ترین موقعیت آربیتراژی در حجیم‌ترین بازار دنیا (بازار ارز) می‌باشد – اشاره کرد، که هم‌اکنون حتی برای ارزهای عمده‌ نیز برقرار نیست. این امر باید بدان معنا باشد که هیچ کس نمی‌‌تواند آربیتراژ کند زیرا هیچ کس نمی‌تواند بدون وثیقه وام بگیرد، و از طرفی هیچ کس چیزی برای وثیقه گذاشتن ندارد و هیچ کس نیز مایل به پرداخت وام نیست – به هر حال لازمه آربیتراژ، پرداخت وام و استقراض هر دو با هم است.همچنین افزایش ریسک و عدم نقدشوندگی منجر به تشدید بی‌ثباتی شده، و لذا حداقل سرمایه لازم در حساب‌ها را بالا برده است. از این ها گذشته همبستگی میان انواع دارایی‌ها نیز از آنجا که اکنون همه چیز برپایه نقدینگی مبادله می‌شود افزایش یافته است.

● بحران به «مین استریت» (MAIN STREET)‌ گسترش می‌یابد
بدون شک، بحران در حال بر جای گذاردن آثار مهمی بر بخش واقعی اقتصاد است، قیمت املاک صاحبان مسکن کاهش یافته، دسترسی مصرف‌کنندگان به منابع وام و اعتبار کمتر شده، و شرکت‌های مین استریت (شرکت‌های تولیدی کوچک و متوسط) با هزینه بالاتر تامین سرمایه‌ از طریق حقوق صاحبان سهام و همین طور استقراض مواجهند، تقاضا برای کالاهای آنها کاهش یافته، بیکاری بیشتر شده و غیره.

چه چیز می‌‌تواند – و چه چیز نمی‌تواند – بحران نقدینگی را حل کند؟
اگر مشکل «چرخه نقدینگی» باشد، برای حل آن باید نقدینگی وام دهی بازیگران اصلی بازار، یعنی بانک‌ها، را افزایش دهیم. ساختار سرمایه بانک‌ها باید با فراهم آوردن سرمایه جدید تغییر یابد، حقوق صاحبان سهام قبلی رقیق شده، و در صورت امکان ارزش اسمی بدهی‌های قبلی کاهش پیدا کند. برای این منظور می‌توان از طریق تصویب سریع ورشکستگی موسساتی که دارای ریسک سیستماتیک هستند برای مثال آن موسساتی که باعث ایجاد چرخه‌های نقدینگی می‌شوند وارد عمل شد.گذشته از این، ما باید تامین مالی بازارها و سطح اعتماد را با گسترش تضمین‌های بانکی بهبود بخشیده و شمار بیشتری را از تخفیفات فدرال رزرو بهره‌مند سازیم (منابع با وثیقه را با مارجین‌های معقولی ارائه کنیم)، و همچنین کارکرد بازار اسناد تجاری را تضمین نماییم. علاوه بر این، مدیریت ریسک باید ریسک‌های سیستمی ناشی از چرخه‌های نقدینگی را شناسایی کند، و مقررات نیز باید به جای موسسات انفرادی کل سیستم را مدنظر قرار دهند. اگر تنها یک چیز از بحران حاضر فراگرفته باشیم، آن این است که انجام معاملات در بورس‌های سازمان یافته با سیستم تسویه مرکزی بهتر از معاملات اوراق مشتقه در بازار فرا بورس است، زیرا معامله مشتقات سبب افزایش وابستگی‌های متقابل، پیچیدگی‌ها، ریسک‌های چند جانبه و کاهش شفافیت می‌شود. به طور ساده، وقتی سهام می‌خرید، مالکیت شما بر این که آن را از چه کسی خریده‌اید بستگی ندارد. در صورتی که هنگامی که سهامی مصنوعی (synthetic stock) را از طریق ابزار مشتقه می‌خرید، مالکیت شما به اینکه آن را از چه کسی خریده‌اید بستگی پیدا می‌کند این وابستگی می‌تواند حتی بعد از آنکه سهام مربوطه را فروختید نیز ادامه پیدا کند. (اگر آن را از طریق بانک دیگری به فروش برسانید). بدین‌ترتیب، زمانی که افراد اعتماد خود را به بانک طرف معامله‌شان از دست دهند، شروع به رها کردن موقعیت خود (خرید، نگهداری) در اوراق مشتقه نموده و در نتیجه باعث آسیب دیدن ساز و کار تامین مالی بانک و شکل‌گیری چرخه نقدینگی مورد اشاره می‌شوند.

● ممنوعیت «فروش استقراضی» فکر خوبی نیست
(«فروش استقراضی» یا Short Selling، نوعی معامله است که در آن فرد با پیش‌بینی کاهش قیمت اوراق بهادار خاصی در آینده مقداری از آن را از کارگزار قرض گرفته و می‌فروشد؛ به این امید که بعدا آن را با قیمت پایین‌تر خریده و به کارگزار بازگرداند و بدین‌طریق منتفع شود ) برخی معتقدند که برای حل بحران و جلوگیری از وقوع دوباره حوادثی این‌چنینی در آینده، سیاست‌گذاران باید «فروش استقراضی» را ممنوع کرده و بر دادوستد سهام مالیات وضع کنند. به اعتقاد من هیچ یک از این دو، اقدام مناسبی نیست. اول آنکه، افرادی که از فروش استقراضی استفاده می‌کنند با خود اطلاعات جدیدی به بازار می‌آورند، نقدینگی را افزایش داده و حباب‌های قیمت را کاهش می‌دهند (به خاطر داشته باشید که حباب مسکن آغازگر بحران کنونی بود)، لذا ممانعت از فعالیت آنها ضمن آنکه بسیار پرهزینه است، مشکل کلی تامین مالی را نیز حل نخواهد کرد. هر چند ممنوع نمودن فروش‌های استقراضی جدید موسسات مالی را می‌توان در صورت وجود خطر معاملات غارتگرانه توجیه نمود، ولی با این حال از آنجا که استفاده‌کنندگان از فروش استقراضی در هنگام به مشکل خوردن بنگاه‌های مساله‌دار اولین کسانی هستند که سپر بلا می‌گردند، این توجیه به ندرت قابل قبول است.

● وضع مالیات توبین (Tobin Tanes) طرح خوبی نیست؟
همچنین وضع مالیات بر مبادلات سهام به چند دلیل مشکل‌زا است، مهم‌تر از همه به این دلیل که معاملات را از فضای رسمی به دنیای مشتقات منتقل کرده و در نتیجه ریسک های موجود در بازارهای مالی باعث افزایش ریسک سیستماتیک می‌شود. عمده‌ترین دلیل حمایت از این مالیات آن است که گفته می‌شود چنین مالیاتی به جلوگیری از شکل‌گیری حباب قیمتی کمک می‌نماید، ولی تقریبا هیچ‌گونه شواهد تجربی برای تایید صحت این ادعا در دست نیست. به عنوان مثال، در انگلستان مالیات بر معامله سهام ۵/۰درصد و بر معاملات املاک و مستغلات حتی بالاتر از آن (تا ۴درصد) می‌باشد، با این حال حباب بخش مسکن انگلیس جزو بزرگ‌ترین‌ها بود. از آن گذشته، با توجه به شرایط راکد و بی‌ثبات بازار سهام، به‌نظر نمی‌رسد که هم‌اکنون زمان مناسبی برای اعلام مالیات‌های معاملاتی باشد، در حالی که قرار است این مالیات‌ها برای جلوگیری از حباب‌های قیمتی آینده دور به کار روند. برای رویت مشکل، تنها کافی است به آنچه که به واسطه مالیات‌های معاملاتی‌اش بر انگلستان گذشت نگاهی داشته باشیم. در این کشور به دنبال وضع مالیات بر معاملات سهام سرمایه‌گذاران حرفه‌ای نظیر «صندوق‌های سرمایه‌گذاری کم‌ریسک» به جای معامله مستقیم سهام به معامله از طریق مشتقات روی آورده و بدین ترتیب مقررات را دور زدند (در حالی که سرمایه‌گذاران حقیقی چاره‌ای جز پرداخت این مالیات نداشتند). در انگلستان، به ویژه صندوق‌های کم‌ریسک از طریق معاملات جبرانی (swap) با دیگر شرکایشان، مثلا بانک‌های سرمایه‌گذاری، از پرداخت مالیات معاملاتی شانه خالی می‌کنند. جای شک نیست که اگر در ایالات متحده نیز چنین مالیاتی وضع می‌شد، همین ترفندها به کار گرفته می‌شدند.
این امر وابستگی‌های چندجانبه و ریسک سیستماتیک را افزایش داده و باعث وخیم‌تر شدن وضعیت چرخه‌های مدیریت ریسک آنگونه که پیش‌تر شرح دادیم می‌گردد.مشکل جدی دیگر وضع چنین مالیاتی اثر آن بر کاهش نقدینگی بازار است، این پدیده به واسطه انتقال فعالیت‌های معاملاتی به خارج از کشور، یا بازارهای دیگر یا حتی حذف آنها به وقوع خواهد پیوست. اما مهم‌تر از همه مشکلاتی است که این مالیات برای ثبات برای ثبات نظام مالی به وجود می‌آورد، اثر آن بر افزایش هزینه تامین سرمایه بنگاه‌های «مین استریت» (بنگاه‌های تولیدی) به واسطه بالا بردن ریسک نقدینگی در بازارهای مالی آمریکا چشم‌گیر خواهد بود. به راستی اگر سرمایه‌گذاران- داخلی و بین‌المللی- مجبور باشند برای «خرید» مالیات بپردازند و از طرفی دریابند که نقدشوندگی سهام‌شان در آینده کاهش خواهد یافت، سهام موجود در بازارهای ایالات متحده جذابیت خود را برای آنها از دست خواهد بود. همین امر تامین سرمایه برای شرکت‌های آمریکایی را مشکل‌تر می‌سازد و همان‌طور که می‌دانیم اهمیت «وجود توان تامین سرمایه» تمام مساله بحران حاضر است.

● نتیجه‌گیری
ریسک نقدینگی (نقد شوندگی) بازار، محرک مهم قیمت اوراق بهادار، مدیریت ریسک و سرعت آربیتراژ است و «نقدینگی تامین مالی» بانک‌ها و سایر واسطه‌های مالی، محرک مهم ریسک نقدینگی بازار است. بحران‌های نقدینگی از طریق چرخه‌های نقدینگی گسترش می‌یابند؛ در چرخه‌های نقدینگی ضرر و زیان، افزایش حداقل سرمایه حساب‌ها، سخت‌گیرانه‌تر شدن مدیریت ریسک و افزایش بی‌ثباتی به نوبه خود یکدیگر را تقویت می‌کنند. در هنگام وقوع این پدیده، کسانی که به‌طور سنتی تامین‌کننده نقدینگی بودند خود تبدیل به متقاضیان نقدینگی می‌شوند، سرمایه‌های جدید به کندی وارد بازار شده و قیمت‌ها کاهش یافته و به جای اول خود باز می‌گردند.

مالی گرایش مهندسی مالی و مدیریت ریسک

دوره کارشناسی ارشد مالی به منظور پرورش متخصصین در خوزه علوم مالی طراحی شده است. برای پوشش کامل بخشهای مختلف علوم مالی، شش گرایش تخصصی شامل: مهندسی مالی و مدیریت ریسک، بانکداری، بیمه، مستغلات، حقوق مالی و تامین مالی و سرمایه گذاری در نفت و گاز در نظر گرفته شده است.

همچنین برنامه هایی برای افزودن برخی گرایش های ذیگر مانند مدیریت مالی بنگاه های اقتصادی و سرمایه گذاری در آینده وجود دارد.

اهداف

» مدیریت مالی شامل مدیریت امور منایع، مصارف و سرمایه گذاری ها در بنگاه های اقتصادی

» بررسی و تجزیه و تحلیل انواع فرصت های سرمایه گذاری و هدایت آنها به سمت فرصت های مولد اقتصادی و فراهم آموردن زمینه رشد و بالندگی بازار سرمایه و بورس در کشور

» ابداع انواع محصولات مالی جدید با درنظر گرفتن قوانین اسلامی، تجزیه و تحلیل انواع محصولات مالی و قیمت گذاری آنها و توجه به مدیریت ریسک آنها

» تجزیه و تحلیل و مدیریت علمی بانکها شامل مدیریت پرتفوی اعتبارات و منابع بانکی، ارائه انواع محصولات جدید بانکداری اسلامی و مدیریت انواع ریسکها در نظام بانکی و کمک به رشد و توسعه نظام پولی کشور

» بررسی، تحلیل و مدیریت صحیح شرکت های بیمه و ارائه انواع محصولات بیمه ای برای پوشش انواع نیازهای موجود در این بازار با در نظر گرفتن قوانین اسلامی

» تجزیه و تحلیل و کمک به مدیریت بازار مستغلات با استفاده از مباحث جدید و علمی و کمک به ابداع انواع روش های تامین مالی در بخش مسکن به منظور حل مشکلات مربوط به مسکن در کشور

نقش و توانایی فارغ التحصیلان

شرکت کنندگان در این دوره علاوه بر آشنایی با مسائل دانش مالی در گرایش های مختلف، با زمینه های نوین در این رشته و جایگاه آن در عرصه عمل آشنا خواهند شد. افزایش قدرت تحلیل امور کاربردی با استفاده از مطالعات موردی و آشنایی با مبانی مالی در اسلام از ویژگیهای این دوره می باشد.

برنامه درسی کارشناسی ارشد مالی

دروس جبرانی
ردیف عنوان درس تعداد واحد
۱ تحلیل آماری ۲
۲ زبان تخصصی ۲

ریسک های موجود در بازارهای مالی
دروس پایه
ردیف عنوان درس تعداد واحد
۱ تئوری های سازمان و مدیریت با رویکرد اسلامی ۲
۲ تجزیه و تحلیل صورت های مالی ۲
۳ بازارها و نهاد های مالی ۲
۴ مدیریت سرمایه گذاری پیشرقته ۲
۵ مهندسی مالی و مدیریت ریسک ۲
۶ مدیریت مالی پیشرفته ۲
۷ اقتصاد سنجی مالی ۲
۸ مدل سازی مالی ۲

دروس تخصصی
ردیف عنوان درس تعداد واحد
۱ ابزارهای مالی اسلامی ۲
۲ مهندسی مالی پیشرفته ۲
۳ فرآیندهای تصادفی در مالی ۲

دروس اختیاری
ردیف عنوان درس تعداد واحد
۱ مدیریت مالی بین المللی ۲
۲ سرمایه گذاری های جایگزین ۲
۳ مدل سازی مالی پیشرفته ۲
۴ علوم و ریاضیات اکچواری ۲
۵ سرمایه گذاری در مستغلات ۲
۶ مالی رفتاری ۲
۷ حقوق قرارداد ها ۲
۸ حقوق مالیه عمومی ۲
۹ اقتصاد انرژی ۲
۱۰ مدیریت مالی استراتژیک ۲
۱۱ تامین مالی پروژه ها ۲
۱۲ روشها و مدلهای ارزشیابی سرمایه گذاری ها ۲
۱۳ تجزیه و تحلیل و مدیریت فعال پرتفوی سهام ۲

دانشجو موظف به گذراندن ۴ واحد از میان دروس اختیاری فوق یا سایر دروس از رشته های دیگر، یا نظر گروه می باشد.
نکته: برای دانشجویان آموزش محور ۶ واحد پایان نامه با ۳ درس ۲ واحدی جایگزین می گردد.

چارت درسی

جهت دانلود و مشاهده چارت درسی رشته مالی گرایش مهندسی مالی و مدیریت ریسک مقطع کارشناسی ارشد (مرتبط) اینجا کلیک کنید.

جهت دانلود و مشاهده چارت درسی رشته مالی گرایش مهندسی مالی و مدیریت ریسک مقطع کارشناسی ارشد (نامرتبط) اینجا کلیک کنید.

مدیریت ریسک در ارز دیجیتال، اولین قدم جلوگیری از ضررهای مالی

تصویر شاخص

تا به حال دیده‌اید فردی راه یک ساله را یک شبه طی کند؟ در دنیای امروز بیشتر جوان‌ها به دنبال پیدا کردن راهی هستند که خیلی فوری به درآمد بالایی دست پیدا کنند. یکی از همین راه‌های پرسود برای جوان‌های امروزی بازار ارزهای دیجیتال است. اما هر بازاری که سود خوبی داشته باشد، بدون‌شک ضرر زیادی نیز به همراه دارد. بنابراین مدیریت ریسک در ارز دیجیتال مسئله بسیار مهمی است که باید بیشتر مورد توجه کاربران قرار بگیرید.

اگر به خاطر داشته باشید، در سال 1399 بیش از یک سوم اقشار مختلف جامعه از افراد پیر گرفته تا افراد جوان، از افراد تحصیل‌کرده گرفته تا افراد روستایی، همه و همه وارد بازار بورس سهام شدند. از آنجایی‌که این سرمایه‌گذاری در ابتدا سود خوبی به آنها نشان داد، همگی وسوسه شدند و نتوانستند ریسک موجود در بازار بورس سهام را به درستی کنترل و مدیریت کنند.

در نتیجه با گذر زمانی نه چندان طولانی، کم‌کم بازار بورس سهام ایران درگیر سیر نزولی شد و افراد زیادی متضرر شدند. بازار رمز ارزها نیز به همین شکل است. اگر شخصی نتواند ریسک حاضر در این بازار را به درستی مدیریت کند، به طور حتم با شکست بزرگی روبه‌رو می‌شود. کیوسک آکادمی در این مقاله شما را با مفهوم مدیریت ریسک آشنا می‌کند و همچنین راه‌کارهای لازم را برایتان شرح می‌دهد.

بررسی مفهوم اصلی ریسک های موجود در بازارهای مالی مدیریت ریسک در ارز دیجیتال

آیا دلیل محبوبیت بازار ارزهای دیجیتال را می‌دانید؟ از آنجاکه این بازار باعث می‌شود کاربران طی مدت زمان کوتاهی به سود کلانی دست پیدا کنند، محبوبیت بیشتری نسبت به سایر بازارهای سرمایه‌گذاری دارد. در ضمن بازدهی طولانی مدت ثابت و سودآور این بازار دلیل دیگری بود که افراد بیشتری به این بازار وارد شدند.

اما آیا این روند سوددهی تا همیشه به همین شکل باقی می‌ماند؟ در نظر داشته باشید افرادی که توانسته‌اند در این بازار موفق و پیروز بمانند، به طور حتم با علم مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال آشنایی دارند. کاربرانی می‌توانند از پس ریسک‌های بزرگ و کوچک این بازار برآیند که استراتژی‌های مشخصی برای مدیریت ریسک این بازار بچینند.

بنابراین امکان ندارد فردی بدون آگاهی و دانش کافی بتواند برای مدت زمان طولانی از سوددهی ثابت این بازار لذت ببرد. عدم وجود یک استراتژی خوب برای مدیریت ریسک بازار ارزهای دیجیتال سبب از دست رفتن سرمایه شما می‌شود. هیچ‌کس نمی‌تواند همیشه به طور 100 درصد برنده و پیروز میدان رمز ارزها باشد.

این موضوعی است که تنها 1 درصد از کاربران حاضر در بازار رمز ارزها به آن آگاهی دارند. افراد موفق در این بازار، در ابتدا باید در مدیریت ریسک قدرتمند باشند و سپس خود را معامله‌گری قوی بدانند. می‌توان گفت قدم اول کسب سود و نگه‌داری سرمایه در بازار رمز ارزها، توانایی مدیریت ریسک بازار ارزهای دیجیتال است.

آیا می‌توان ریسک حاضر در بازار ارزهای دیجیتال را اندازه‌گیری کرد؟

تصور کنید وارد بازار ارزهای دیجیتال می‌شوید و سرمایه اولیه خود را در این بازار خرج می‌کنید. سپس سیر بازار به شکلی که شما پیش‌بینی کرده‌اید پیش نمی‌رود. در آخر نه تنها به سود نرسیدید بلکه سرمایه اولیه خود را نیز از دست دادید. آیا طاقت این اتفاق را دارید؟ اولین قانون حضور در بازار رمز ارزها بالابردن آستانه تحمل خود است.

مدیریت ریسک در ارز دیجیتال چگونه است

زمانی که سیر بازار برخلاف خواسته شما پیش می‌رود نباید کنترل خود را از دست بدهید و درگیر احساسات هیجانی شوید. توصیه ما به افراد مبتدی برآورد ریسک موجود در این بازار است. بهترین نحوه تجارت در بازار رمز ارزها، محاسبه ریسک‌های حاضر در این ریسک های موجود در بازارهای مالی بازار به حساب می‌آید. بدین‌ترتیب، مدیریت ریسک در ارز دیجیتال به راحتی انجام می‌شود.

به نظر شما می‌توان ریسک‌های آینده را پیش‌بینی کرد؟ شاید پیش‌بینی آینده امری امکان‌پذیر نباشد اما می‌توان استراتژی مدیریت ریسک در ارز دیجیتال را به راحتی پیاده کرد. از این‌رو هرگز نباید بیش از 1 درصد از سرمایه خود را بر روی یک رمز ارز سرمایه‌گذاری کنید. با رعایت قانون سرمایه‌گذاری می‌توانید ضررهای خود را به حداقل برسانید.

چهار راه مقابله با ریسک‌های بازار رمز ارزها

شاید با توجه به ریسک‌های زیادی که در بازار رمز ارزها وجود دارد، از ورود به این بازار پشیمان شوید. اما پیشنهاد می‌کنیم اجازه ندهید ترس‌ مانع از ورود شما به این بازار پرسود شود. بهترین کار برای جلوگیری از ضررهای مالی، مدیریت ریسک در ارز دیجیتال است. در ادامه 4 روش را برای مقابله با این ریسک‌ها شرح می‌دهیم:

چندین بازه زمانی مختلف را بررسی کنید

یکی از اشتباهاتی که کاربران این بازار دچار می‌شوند، نادیده گرفتن بازه‌های زمانی مختلف بازار رمز ارزها است. اگر دید خود را هنگام تحلیل روند بازار توسعه دهید، بدون‌شک متوجه سیگنال‌های ارز دیجیتال می‌شوید و بهتر می‌توانید آینده‌نگری کنید.

بر روی سوددهی تمرکز کنید و ضررهای وارد شده را نادیده بگیرید

در صورتی که به طور دائم به فکر جبران ضررهای احتمالی باشید، از سوددهی بازار نیز عقب می‌مانید. بهتر است اهداف لانگ پوزیشن برای خود در نظر بگیرید که طی این اهداف بتوانید نتایج مطلوبی به دست آورید. بهترین راه برای پیش رفتن در بازار رمز ارزها متوقف کردن و نادیده گرفتن ضررهای حاضر در معاملات است.

موقعیت بازار را بررسی کنید

مهم‌ترین تکنیک در مدیریت ریسک بازار رمز ارزها، بررسی موقعیت بازار است. هرگز نباید کل سرمایه خود را در یک جایگاه قرار داد. همچنین نباید تنها یک زمان معین را برای سرمایه‌گذاری در نظر گرفت. در این صورت اگر یکی از معاملات به ضرر شما باشد، به طور حتم معامله دیگر سود خوبی برایتان به ارمغان می‌آورد.

نسبت ضرر و سود را برآورد کنید

برای یک معامله‌گر موفق، برآورد نسبت ضرر و سود امری مهم است. با محاسبه دقیق بازار رمز ارز انتخابی خود، می‌توانید بازدهی آن را حدس بزنید. به طور کلی باید در بازار ارزهای دیجیتال غرق شوید تا بتوانید ریسک‌های حاضر در این بازار را تشخیص دهید.

مطالعه مقاله «حد ضرر چیست و چگونه ریسک معاملات را کاهش می‌دهد» برای درک بهتر و آشنایی بیشتر با انواع حد ضرر، به شما کمک خواهد کرد.

مدیریت ریسک در ارز دیجیتال خیلی سخت نیست

نتیجه‌گیری

همان‌طور که گفتیم مهم‌ترین اصل برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال، وسوسه نشدن و کنترل احساسات هیجانی است. به عبارت دیگر مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال اصلی‌ترین قانون در بازار رمز ارزها محسوب می‌شود. در صورتی که بتوانید ریسک‌های احتمالی را به حداقل برسانید به سوددهی خوبی دست می‌یابید.

در ضمن فراموش نکنید هرگز نباید کل سرمایه خود را بر روی یک رمز ارز قرار دهید. از استراتژی سرمایه‌گذاری زیر 2 درصد استفاده کنید تا ضرر مالی به سرمایه‌تان وارد نشود. در این صورت اگر یک رمز ارز باعث ضرر شما شود به طور حتم رمز ارز دیگر سود خوبی برایتان دارد.

به نظر شما چه راه‌حل‌های دیگری برای جلوگیری از ریسک‌های احتمالی این بازار وجود دارد؟ خوشحال می‌شویم نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.

ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

تحولات اخیر در بازارهای جهانی باعث شده تا سرمایه گذاران در مورد ریسک و چگونگی تاثیرگذاری آن بر روی سرمایه هایشان، تجدید نظر کنند. یک تفکر اشتباه آن است که وجود ریسک برای سرمایه گذاران چیز بدی است اما این ایده واقعاً صحیح نیست؛ ریسک روشی برای کسب پول توسط سرمایه گذاران بوده و امروزه بخش اجتناب ناپذیر تجارت و معاملات است. بیشتر افرادی که در بازارهای مالی موفق می شوند، کسانی هستند که می دانند چگونه به طور مؤثر، به مدیریت ریسک ها بپردازند.

ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

ریسک غیرسیستماتیک

مدیریت ریسک با درک انواع ریسک های مرتبط با یک ابزار تجارت، صنعت، یا بازار کلی و در نتیجه استراتژی های توسعه، شروع می شود. سرمایه گذاری در بازارهای مختلف مانند بازار بورس با دو نوع ریسک مواجه است:

ریسک سیستماتیک ( Systematic Risk ) و ریسک غیرسیستماتیک ( Unsystematic Risk ) که درک هر دو آن ها برای مفاهیم مدیریت پورتفولیو مهم است و ما در این مقاله به تشریح مفهوم ریسک غیر سیستماتیک می پردازیم.

ریسک غیرسسیتماتیک Unsystematic چیست؟

ریسک غیرسیستماتیک که به آن ریسک متنوع سازی، ریسک خاص یا ریسک باقیمانده نیز گفته می شود، در واقع کل سیستم مالی را شامل نمی شود بلکه ریسک خاص شرکت یا صنعتی است که در آن سرمایه گذاری می کنید. این ریسک با نوع خاصی از ابزار مالی همراه است و می تواند از طریق تنوع سازی کاهش یابد. چنین ریسکی در یک سازمان وجود دارد اما برنامه ریزی نشده است و می تواند هر زمان اتفاق افتاده و منجر به بی ثباتی بالا در قیمت ابزارها شود. این ریسک عمدتا با اشتباهات در قضاوت و سوء مدیریت در یک سازمان مرتبط است.

به عنوان مثال، یک تولیدکننده تلفن همراه ممکن است در بخش تحقیق و توسعه بازار سرمایه گذاری کند و انتظار افزایش تقاضا برای تلفن های همراه کوچک و یا ساعت های هوشمند را در آینده داشته باشد. برای این کار، شرکت تصمیم می گیرد تغییرات زیرساختی ایجاد کند و برای توسعه محصولات کوچک تر سرمایه گذاری کند. با این حال، در سال آینده، تقاضا برای تلفن های همراه و ساعت های بزرگ تر افزایش می یابد.

ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

در این زمان، به نظر می رسد موجودی و تغییرات ایجاد شده در زیرساخت ها هدر رفته و محصولات به فروش نمی رسند.کاهش تقاضا برای محصولات این شرکت بر قیمت سهام آن تاثیر خواهد گذاشت. در حالی که رقبای آن ممکن است شاهد رشد باشند، این شرکت به دلیل ارزیابی ضعیف و تصمیم گیری توسط مدیریت، متحمل ضرر می شود. (1)

گاهی مواقع نیز وجود یک رقیب جدید در بازار می تواند باعث ایجاد ریسک غیرسیستماتیک برای یک شرکت شود. اقدام های این رقیب می تواند خرید سهم قابل توجهی از سهامی که شرکت در آن سرمایه گذاری کرده باشد. تغییر قانون و مقررات مؤثر بر یک صنعت (که منجر به کاهش فروش می شود) ، تغییر در مدیریت، یادآوری یک محصول جدید و تاکتیک اتحاد کارمندان در مقابل مدیریت ارشد برای رسیدگی به مظالبات آن ها، مثال های دیگری برای ریسک غیرسیستماتیک هستند.

اگر شرکتی مجبور شود معایب هر یک از محصولات خود را یادآوری کند، می تواند منجر به ایجاد ریسک غیر سیستماتیک شود. (مانند گوشی گلکسی نوت 7 سامسونگ که قابل اشتعال بودن باطری توسط سامسونگ یادآوری شد) . (2) و (3)

بسیاری از ریسک های مربوط به شرکت های فردی به طور ناگهانی رخ می دهد و پیش بینی آن ها غیرممکن است. سرمایه گذار در شرکت ها باید بداند که در صورت وقوع درآمدهای بد، قیمت سهام آن ها کاهش خواهد یافت. این موضوع در مورد افشای تقلب و یا درآمدهای غیر قانونی نیز صدق می کند. ورشکستگی، ریسک دیگری است که سرمایه گذاران هنگام ورود برای خرید سهام شرکت ها باید در نظر داشته باشند.

بسیاری از مردم نمی دانند سهم بزرگی از ارزش سهام از سکتور آن گرفته شده است. زمانی که فردی در یک سهام سرمایه گذاری می کند، باید سکتور سهام را در نظر داشته باشد. ریسک ریسک های موجود در بازارهای مالی یک بخش، از قیمت مواد خام گرفته تا کاهش درآمدها، باید برای هر سرمایه گذاری در نظر گرفته شود. (بخش یا سکتور به معنی آن است که گروهی از سهام موجود در یک صنعت مشابه، متعلق به یک سکتور یا بخش هستند؛ مانند بخش یا سکتور فناوری که شامل شرکت هایی مانند اپل و مایکروسافت است) . (4)

ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

انواع ریسک غیرسیستماتیک

1) ریسک کسب وکار

این نوع از ریسک غیرسیستماتیک به دلیل مشکلات داخلی و خارجی در یک شرکت ایجاد می شود. عوامل قانونی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که یک شرکت را در معرض شکست و سود کمتر قرار می دهند یک ریسک کسب و کار هستند. مقررات، محیط اقتصادی، سیاست های پولی توسط دولت ها، تصمیم های سیاسی، اولویت مصرف کننده، رقابت، هزینه های ورودی، اقتصاد کلی، و عوامل دیگر می توانند توانایی یک کسب و کار برای برآورده کردن اهداف مالی یا اهداف تعیین شده را تهدید کنند و یک راه مهم برای اینکه از این نوع ریسک در امان باشیم، اجرای استراتژی مدیریت ریسک است.

۲) خطرات مالی

این نوع ریسک در نهادهای دولتی، تجاری و شخصی اعمال می شود و به احتمال از دست دادن پول سهامداران مربوط می شود. در واقع این ریسک با ساختار سرمایه یک سازمان مرتبط است. شیوه ای که در آن یک شرکت، بودجه مورد نیاز برای رشد خود را افزایش می دهد، تاثیر مستقیمی بر درآمد و ثبات آینده یک نهاد تجاری دارد. به یاد داشته باشید که سرمایه ضعیف می تواند برای یک شرکت زیان آور بوده و منجر به درآمدهای غیرعادی و نامنظم شود. ریسک عملیاتی، ریسک نقدینگی، ریسک کشور، ریسک ارزی و ریسک اعتباری تحت عنوان ریسک مالی قرار دارند. (2)

عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک

ریسک تجاری
ریسک مالی
ریسک استراتژیک
ریسک عملیاتی
ریسک قانونی

چگونه می توان ریسک غیرسیستماتیک را کنترل کرد و یا کاهش داد؟

یکی از راه ها و شاید تنها راه برای مدیریت ریسک غیرسیستماتیک یک پورتفولیو، از طریق تنوع پورتفولیو است. مهم است که یک شرکت در چندین دارایی سرمایه گذاری کند تا تحت تاثیر رویدادهای بازار قرار نگیرد. بنابراین باید پورتفولیو، سهام و اوراق بهادار خود را بر روی انواع دارایی هایی که کمتر تحت تاثیر حوادث واحد قرار دارند، تنظیم کنید.

فرض کنید شرکت AB صاحب سهام در صنعت داروسازی بوده و یک رویداد ناگهانی منجر به اعتصاب و ناآرامی بزرگی شده است؛ این امر باعث سقوط و کاهش قیمت سهام می شود. اگر شرکت فقط در سهامی خاص سرمایه گذاری کرده باشد، باید با ضررهای بزرگی مواجه می شد، اما چون شرکت AB ، پورتفولیوی خود را متنوع کرده و همچنین در سهام صنعت حمل و نقل نیز سرمایه گذاری کرده است، ضرر خود را کاهش داده و آن را از طریق سایر صنایع جبران می کند. بنابراین هر چه تنوع اوراق بهادار بیشتر باشد ریسک غیرسیستماتیک، کوچک و کوچک تر می شود و ریسک کل پورتفولیو به ریسک سیستماتیک نزدیک تر می گردد.

ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟

فراز و نشیب های ارزش یک پورتفولیو با تنوع متعادل می شود. اما تنوع شرکت را در برابر ریسک سیستماتیک، نوع دوم ریسک، محافظت نمی کند. البته باید توجه داشت که برخی وقایع مانند تورم، جنگ، نوسان بهره و. بر کل اقتصاد تأثیر می گذارد و نه بر روی یک شرکت یا صنعت خاص. در این مواقع، حتی دارایی های متنوع نیز نمی توانند از انواع ریسک فرار کنند و جنبه های منفی زیادی برای تنوع وجود دارد. (2) و (4)

مزایا و معایب ریسک غیرسیستماتیک

مزایا

مربوط به کسب وکار خاص یا صنعت خاص است و بر کل اقتصاد تاثیر نمی گذارد. از آنجا که ماهیت این ریسک، کسب و کار محور است، خطرات را می توان با اتخاذ چند معیار، بر خلاف ریسک های سیستماتیک کنترل کرد. با منحرف کردن پورتفولیو یا کسب و کار، فرد می تواند از خطر اجتناب کند و در این صورت، بروز ریسک غیر سیستماتیک اثر بدی بر کل اقتصاد ندارد.

بر خلاف ریسک های سیستماتیک، ریسک‌های غیرسیستماتیک عمدتاً متاثر از عوامل درونی هستند و با انجام اقدامات داخلی قابل حذف شدن هستند. تاثیر آن ها نسبت به ریسک سیستماتیک کم تر است؛ در حالی که در برخی موارد، تاثیر ریسک می تواند بسیار خطرناک باشد. در مورد ریسک سیستماتیک تعداد زیادی از افراد و سرمایه ها درگیر می شوند درحالی که در ریسک غیر سیستماتیک، تعداد افراد و مقدار سرمایه درگیر، کم تر است.

معایب

حتی اگر کل اقتصاد نیز خوب پیش برود، یک سری از ریسک های غیرسیستماتیک می توانند به عنوان خطر برای صنعت خاص یا کسب و کار عمل کند؛ همچنین سودآوری ممکن است به دلیل مجموعه ای از اختلالات در کسب وکار تحت تاثیر قرار گیرد. گاهی اوقات به دلیل بحران ژئوپلیتیکی، نمی توان از ریسک ها اجتناب کرد و زمان زیادی طول می کشد تا مشکلات حل شوند. در حالی که به دلیل بهره وری پایین، سرمایه گذاران و تاجران کمبود تقاضا برای محصول به دلیل عدم دسترسی را احساس می کنند.

تغییر تقاضا یا تغییر در اولویت سلیقه مصرف کننده ممکن است زمانی رخ دهد که محصول برای مصرف کننده در دسترس نباشد. به عنوان مثال، دسترسی پایین به چای و محصولات مبتنی بر چای، باعث تغییر سلیقه مصرف کننده به سمت محصولی مانند قهوه می شود. ماهیت ریسک در موارد غیر سیستماتیک، تکراری نیست و بیشتر اوقات، امکان ریسک جدید وجود دارد.

وضعیت بحرانی ممکن است یک یا چند کسب و کار را مختل کند. بسیاری از کارگران و کارفرمایان به دلیل این نوع ریسک به شدت تحت تاثیر قرار می گیرند. در حالی که در مورد ریسک سیستماتیک این شرایط را می توان به دلیل چالش های شناخته شده مرتبط با آن، مدیریت کرد. سیاست گذاران باید مجموعه وسیعی از منابع را برای حل این وضعیت به اجرا در آورند. گاهی اوقات بودجه لازم برای اقدامات در مقایسه با موضوع، بسیار پرهزینه است.

نتیجه گیری و جمع بندی

هر نوع سرمایه گذاری ریسک های ذاتی خود را دارد که نمی توان به طور کامل از آن اجتناب کرد و بخشی از هر نوع سرمایه گذاری مالی محسوب می شود. ریسک سیستماتیک در برابر ریسک غیرسیستماتیک، بینش هایی ایجاد می کند که باید در حین انجام هر نوع سرمایه گذاری پذیرفته شوند. (3)

یک سرمایه گذار باید هوشیار باشد و وقایع و سبد سهام را به صورت مداوم و فعال رصد کند تا در صورت بروز وضعیت نامطلوب، بتواند ضرر را به حداقل برساند. متنوع ساختن پورتفولیو، شما را در برابر ریسک غیرسیستماتیک تا حدود بسیار زیادی محافظت می کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.