مدیریت پرتفوی و انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
دارایی به منابع مالی گفته میشود که برای فرد دارای ارزش اقتصادی باشد و مدیریت دارایی عبارت است از مجموعه فعالیتهایی که برای نگهداری، بهکارگیری و توسعه داراییهای یک نهاد، شرکت یا گروه انجام میگیرد. لازمهی تصمیمگیری در فرآیند مدیریت دارایی، مواردی همچون دانش، تجربه کافی و بهکارگیری اصول تنوعبخشی است. شرکت مدیریت دارایی، نهادی است که به نمایندگی از مشتریان خود به سرمایهگذاری میپردازد و از مهمترین مزایای این شرکتها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• دراختیار داشتن منابع انواع پرتفوی سرمایهگذاران مالی بیشتر
• سرمایهگذاری در چند حوزه و مجموعه بزرگتری از اوراق
• امکان تنوعبخشی در سبد مشتریان
استراتژی این شرکتها در سرمایهگذاری میتواند متفاوت باشد؛ برخی با توجه به تمایلات مشتریان، سبد سهام را تشکیل میدهند و برخی دیگر با توجه به استراتژی صندوقهای شاخصی، استراتژی سبد را انتخاب میکنند؛ امروزه مدیریت دارایی میتواند به وسیله صندوق سرمایهگذاری مشترک، صندوق بازنشستگی، سبدگردانی اختصاصی و صندوق پوشش ریسک انجام شود. منابع درآمدی در این شرکتها، هزینه کمیسیون و خدماتی است که از مشتریان خود دریافت میکنند.
آشنایی با شرکتهای سبدگردانی
همانطور که در مطلب “سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ” ذکر شد، سبدگردانی به خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان گفته میشود که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد. از دیگر نهادهای سرمایهگذار، میتوان به صندوقهای سرمایهگذاری اشاره کرد که در شیوهی سرمایهگذاری توسط آنها و سبدگردانها، تفاوتهایی وجود دارد.
از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، پورتفو به صورت خاص برای هر فرد تهیه میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسک گریزی و افق زمانی وی در سبد، در نظر گرفته خواهد شد. در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را دارد و در واقع سرمایهگذاری بانام او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها بهصورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند. مدیران صندوقها با فروش این واحدها، وجه لازم برای سرمایهگذاری در انواع اوراق را بهدست میآورند. شرکتهای سبد¬گردان علاوه بر تشکیل سبدهای سرمایهگذاری برای افراد حقیقی و حقوقی، میتوانند نقش انواع ارکان صندوقهای سرمایهگذاری را نیز بر عهده داشته باشند
آشنایی با مدیریت پرتفوی
یکی از وظایف مهم شرکتهای مدیریت دارایی، مدیریت پرتفوی است. پرتفوی به معنای مجموعهای از داراییها و مدیریت پرتفوی، هنر و علم تصمیمگیری در مورد سیاست و ترکیب سرمایهگذاری، متناسبسازی سرمایهگذاری با اهداف، تخصیص دارایی برای افراد و مؤسسات و کنترل ریسک است. به بیانی دیگر میتوان گفت مدیریت پرتفوی به معنای تعیین نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصتها در انواع پرتفوی سرمایهگذاران انتخاب بدهی در مقابل سرمایه، رشد در مقابل اطمینان و دیگر انتخابها در مسیر افزایش بازدهی در سطح معینی از ریسک است. بهطورکلی مراحل تشکیل هر پرتفوی به این شرح است:
• تعیین سیاست سرمایهگذاری
• تجزیهوتحلیل اوراق بهادار
• تشکیل سبد سرمایهگذاری
• تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
• ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری
تعیین سیاست سرمایهگذاری
میزان بازده درخواستی چهقدر است؟ میزان نقدشوندگی چهقدر باشد؟چه میزان ریسک را میتوانیم متحمل شویم؟
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
بر اساس استراتژی تعیینشده در قدم قبلی، سبد سهام از چه سهمهایی و با چه ترکیبی تشکیل شود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاری
چقدر از سرمایه را وارد بازار سهام کنیم؟ میزانی که در بانک سپردهگذاری میکنیم چهقدر باشد؟ چه میزان از سرمایه را به خرید طلا و ارز اختصاص دهیم؟
تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
با توجه به سبد سهام تشکیل شده، آیا به اهداف موردنظر سرمایهگذاری خود نزدیک شدهایم؟
ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری
در دورههای مختلف، عملکرد مدیریت پرتفوی چگونه است؟
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
استراتژی منفعل
استراتژی منفعل یا انفعالی: در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر است. در این نوع استراتژی، نوع مدیریت پرتفوی بهصورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خریدوفروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود ندارد.
استراتژی منفعل، به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، گفته میشود. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیدهد.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میگردند.
روش نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
استراتژیفعال: این استراتژی عمدتاً بهمنظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم بکار میرود. یعنی مدیر پرتفوی در حال خریدوفروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی، سه نوع استراتژی وجود دارد.
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید. یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی)، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار، وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
انتخاب استراتژی
در ادامه به مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، اشاره خواهیم کرد:
– شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
– سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
– نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
– اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
– سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
– انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
پرتفوی یا سبد دارایی ها به گروهی از دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و اوراق قرضه و معادلهای پول نقد نظیر سپرده های بانکی، همچنین سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله گفته میشود. پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری شده و یا به وسیله حرفهایهای عرصه مالی مدیریت میشود.
سرمایه گذاران باید یک پرتفوی سرمایه گذاری بر حسب میزان تحمل ریسک و اهداف سرمایه گذاری خود تشکیل دهند. این اقدام یکی از اقدامات هوشمندانه برای پایین آوردن ریسک سرمایهگذاری در بورس است.
کلمه portfolio به معانی کیف چرمی بزرگ آمده است که در عالم بورس بازی منظور کیف یا سبد سهام میباشد بدین معنی که وقتی شخصی از پورت فوی خود صحبت میکند . منظورش انواع سهام موجود در سبد سهامش میباشد پرتفوی همان سبد است. معمولا سهامداران برای اینکه ریسک سرمایه گذاریشان کمتر شود سبد تشکیل میدهند که به آن پرتفوی میگویند.اما پرتفوی معنی بزرگتری از سبد در حالت کلی میدهد.
سبد معمولا برای شرکت های بورسی است. ولی پرتفوی شرکت های غیر بورسی را هم شامل میشود .معمولاً در زبان فارسی از نامهای دیگری نظیر پورتفولیو، سبد سهام و سبد دارایی ها به جای پرتـفوی استفاده میشود.
در کل ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییها است، که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیمکردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است؛ بدین ترتیب سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند.
یک ضربالمثل معروف میگوید: «همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید.»، چرا که ریسک شکستن سبد، باعث نابودی همه تخممرغها خواهد شد. برای تشکیل یک سبد خوب باید علم و تجریه خودتان در سرمایه گذاری را بالا ببرید. زمانی که به تحلیل گری ماهر تبدیل شوید می توانید پرتفویی از سهم های خوب را تشکیل دهید.
چیدمان سبدسهام
پرتفوی
سبد بر اساس ارزش پر تفوی
به ارزش مالی و نقدی پرتفوی هر شخص حقیقی یا حقوقی، ارزش پرتفوی گویند. برای قیمت گذاری شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، مهمترین عامل ارزش پرتفوی این شرکتهاست. در این نوع سبد ، وزن هر سهم باید با توجه به ارزش آن شرکت در بازار نسبت به بقیه سهم های موجود در سبد تعیین شود . برای مثال اگر اولین سهم موجود در سبد نسبت به سهم دوم ۲۰ درصد ارزشش بیشتر باشد باید وزن سهم اول در سبد ۲۰ درصد بیشتر باشد.
سبد بر اساس مدیریت (سبد هم وزن)
پرتفوی به منظور کاهش ریسک و به صورتی انتخاب میشود تا در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها نزدیک به صفر باشد. پرتفوی میتواند متعلق به شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد. این ساختار بیان میکند که وزن تمامی سهم های موجود در سبد باهم برابر باشد بدون توجه به ارزش آنها در بازار.
انواع سبد سهام
در بازار سهام شاید به تعداد مشارکتکنندگان انواع پرتفوی سرمایهگذاران در آن، روش و شکل متفاوت برای تشکیل سبد سهام وجود داشته باشد، اما کارشناسان و متخصصان کوشیدهاند تا انواع سبد سهام را در قالب چند حالت کلی طبقهبندی کنند.
۱- سبد تهاجمی (Aggressive Portfolio)
این سبد شامل سهمهایی با ریسک و در نتیجه بازده بالا (high risk / high return) میباشد.به این خاطر به این نوع تشکیل سبد، تهاجمی میگویند که سرمایهگذار در این حالت میکوشد تا بازدهی بالاتری را نسبت به بازدهی میانگین بازار (شاخص کل) به دست آورد و به همین خاطر نیز حد بالایی از ریسک را متحمل میگردد.سهام این سبد عموما دارای ضریب بتای بالا و در نتیجه اثر پذیری بیشتر از نوسانات بازار هستند.
زیرا هرچه بتای سهم بالاتر برود، میزان اثر پذیری رفتار آن از رفتار و نوسانات بازار بیشتر خواهد بود.شرکتهایی که سهام آنها خاصیت تهاجمی دارند، عموما در مرحلههای اولیه رشد خود قرار دارند. مدیریت بهینه ریسک در چنین سبدهایی به اضافه کنترل زیانهای احتمالی و همچنین شناسایی به موقع سودهای کسب شده، کلیدهای موفقیت میباشد.
۲- سبد دفاعی (محتاطانه) (Defensive Portfolio)
این نوع از سبد، معمولا شامل سهمهایی است که بتای چندان بالایی نداشته باشند. این نوع سبد با نوسانات شدید بازار دچار هیجان نمیشود و به نوعی ایزوله است.سهام این نوع سبد، عمدتا باید از وضعیت بنیادی قوی برخوردار بوده و مرتبط با شرکتها و گروههایی که هیجانات شدید بازار را دنبال میکنند، نباشد.
سهام یک سبد محتاطانه از شرکتهایی خریداری میشوند که محصول یا خدمات آنها به صورت همیشگی دارای یک تقاضای پیوسته و در یک محدوده نسبتا ثابت و مشخص در واحد زمان باشد.
سهام محتاطانه و دفاعی، در خلال تمام سیکلهای بازار میتوانند خود را از ضرر و زیانهای شدید و ضربههای منفی بازار در امان نگاه دارند.یکی دیگر از خصوصیات چنین سبدهایی دارا بودن سهمهایی است که در اصطلاح غیرچرخهای (Non-cyclical) هستند.
در این نوع سهام، وضعیت اقتصادی کشور و مردم به تقاضای خرید محصولات یا خدمات شرکت مرتبط با سهم، تاثیری نمیگذارد.نکته کلیدی در تشکیل اینچنین سبدهایی، داشتن سهامی با P/E پایین نسبت به متوسط بازار و همچنین سهامی با بتای پایین است.
سهام این سبد همان طور که در برابر افت شدید بازار مصون هستند، در روند رشد بازار هم بالطبع نمیتوانند مطابق آهنگ رشد بازار رشد کنند و به همین دلیل، سرمایهگذاران جوان و به دنبال هیجان، یا سرمایهگذارانی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارند به سمت چنین سبدهایی تمایل پیدا نمیکنند.
۳- سبد درآمدی (Income Portfolio)
این نوع از سبد به کسب بازدهی از طریق سود تقسیمی هر سهم تکیه دارد. سهامداران برای تشکیل چنین سبدی میتوانند به دنبال سهامی بگردند که بهرغم افت زیادی که در قیمت داشته اند، همچنان دارای سیاست تقسیم سود به میزان خوب و بالایی باشند.این شرکتها نه تنها در انواع پرتفوی سرمایهگذاران عرصه ارائه خدمات فعال هستند بلکه دارای سودسازی سرمایه (Capital Gain) نیز هستند که این سودسازی سرمایه میتواند منجر به رشد قیمتی سهم شان نیز گردد و سرمایهگذار از محل فروش سهام خود در قیمتهای بالا نیز میتواند سود شناسایی کند.
در این راستا، نسبتی که بیانکننده میزان کارآیی این سبد است حاصل تقسیم سود سالانه به ازای هر سهم بر قیمت هر سهم است.در واقع با این نسبت فرد میزان درآمدی که به ازای هر یک تومان سرمایهگذاریاش از طریق سود تقسیمی سالانه به دست میآورد را محاسبه میکند. این مقدار سود تقسیمی در شرکتها، بستگی به نوع تجارت شرکت، جایگاه آن در بازار، درآمدها و cash flow آن دارد.این نوع سبد بیشتر مورد تمایل سرمایهگذاران ارزش محور خواهد بود تا سرمایهگذارانی که به رشد قیمتی سهم بیشتر اهمیت میدهند.
۴- سبد سوداگرانه ( Speculative Portfolio )
این نوع سبد دارای ریسک بسیار زیادی است. متخصصان پیشنهاد میکنند بیش از ۱۰ درصد از سرمایه قابل سرمایهگذاری در چنین سبدی قرار نگیرد.این نوع سبد، بیشتر بر اساس شایعات مدیریت میشود. هرچه تجربه افراد بیشتر باشد در گرداندن چنین سبدی موفقتر خواهند بود. در ایران به چنین نوع سرمایهگذاری، سفته بازی هم میگویند. در این نوع سبد، انتخاب یک سهم درست میتواند سود زیادی را در زمان کوتاهی نصیب فرد کند.
گزینههای هدف این سبد، سهام نوسانی هستند. سهام نوسانی، به سهامی گفته میشود که به نسبت پتانسیل بازدهی مثبتی که دارند، دارای ریسک زیادی نیز هستند.افرادی که این نوع از سهام را میخرند، معتقدند که بدون انجام تحلیلهای آنچنانی و جزء به جزء، میتوان از بالارفتن قیمت سهام سود برد. همچنین این نوع از سرمایهگذاری، نمیتواند به طور خاص در رده سرمایهگذاریهای رسمی و با قاعده دیگر قرار گیرد.
۵- سبد هیبریدی یا ترکیبی- The Hybrid Portfolio
این سبد سرمایهگذاری مخصوص به سهام نیست و اقلام دیگری در آن حضور دارند. سبد هیبریدی، ترکیبی از فعالیت اقتصادی در اوراق قرضه، بورسهای کالایی، املاک و مستغلات و حتی سرمایهگذاری در زمینه هنر است. در این رویکرد انعطاف پذیری زیادی است.
یک راه معمول برای گرفتن درآمد از چنین سبدهایی، خرید اوراق قرضه با سررسیدهای متفاوت از هم است. این سبد به صورت ترکیبی از مواردی که اشاره شد، تشکیل شده و نسبتهای تخصیص هرکدام در سبد تقریبا به صورت ثابت است. معمولا اقلام تشکیلدهنده چنین سبدی بهتر است همبستگی منفی نسبت به همدیگر داشته باشند.
فاکتورهای مهم در تشکیل سبد سهام
هر کسی وارد دنیای سرمایه گذاری بورس می شود می خواهد تکنیک های سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام بورسی را شناسایی و در شرکت های پر بازده سرمایه گذاری کند؛ تشکیل بهترین سبد سهام از طریق روش های علمی و تجربی متعددی امکان پذیر است که در ادامه ۱۰ مورد از آن ها را با شما بررسی می کنیم.
۱- فراموش کردن سرمایهگذاری در تک سهم
نخستین و سادهترین اصل سرمایهگذاری موفق، تقسیم داراییها یا تشکیل سبدی از داراییهای متنوع است. تقسیم دارایی باعث میشود تا ریسک سرمایهگذاری بهطور محسوسی کاهش یابد. هر چه سبد داراییهایتان متنوعتر باشد، سرمایهگذاری مطلوبتری خواهید داشت، البته این موضوع بدان معنا نیست که داراییهایتان را آنقدر خرد کنید که کنترل سهمهای مختلف را از دست بدهید!
بلکه باید از قاعدهای منطقی پیروی کنید. توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم به جای تک سهم شدن، نخستین گام در اصول تشکیل سبد انواع پرتفوی سرمایهگذاران سهام یا پرتفوی بورس است.لازم است بدانید با سرمایه گذاری در سهام چندین شرکت – که به دقت و برای ایجاد توازن از بین انواع گوناگونی از بخش ها و شرکت ها انتخاب شده اند – کنترل بیشتری روی ریسک سرمایه گذاری خود خواهیم داشت. نکته اصلی تشکیل سبد سهام این است که اگر سهام یکی از شرکت هایی که در آن سرمایه گذاری کردهاید، افت قیمت داشته باشد، آن افت با افزایش در قیمت سایر سهم های سبدتان جبران بشود.
۲- حواستان به شاخص بورس باشد
در این شاخص فارغ از اینکه شرکتی بزرگ یا کوچک است، درصد تغییرات ارزش سهام تمام شرکتها بهطور یکسان در شاخص مذکور تأثیر میگذارد. بدیهی است که در زمانی که شاخص کل هموزن مثبت باشد، ولی شاخص کل منفی باشد، درمیابیم شرکتهای بزرگ منفی هستند و در مقابل تعداد زیادی از شرکتهای کوچک مثبت هستند. با توجه به توضیحاتی که خواندید، ضروری است شاخص بورس و شرکتهای تأثیرگذار بر آن را کنترل کنید و زمانی که زمزمههای حبابی شدن بازار به گوش رسید، در تصمیمات خود دقت کنید.
۳- حواستان به بازارهای انواع پرتفوی سرمایهگذاران جهانی باشد
بعضی از افراد تصور می کنند آن چه در بازارهای جهانی بورس اتفاق می افتد، تاثیر چندانی بر رویداد های اقتصادی داخل کشور ندارد. باید گفت چنین برداشتی درست نیست و برای سرمایه گذاری موفق و تشکیل سبد سهام یا پرتفوی مناسب، باید چشمی هم به بازار جهانی داشته باشید.اگر بر فرض به دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص در کشوری دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت؛ بنابراین در هنگام تشکیل سبد سهام، حواستان به اخبار و رویدادهای جهانی به ویژه در حوزهای که سرمایه گذاری عمده انجام دادهاید، باشد.
۴- شناسایی صنایع پربازده
کارشناسان بورسی معتقدند تنها با انتخاب گزیده ای از سهام شرکت های مختلف در سبد سهام، ریسک سرمایه گذاری کاهش نخواهد یافت. در واقع بجز تشکیل سبد سهام و متنوع سازی دارایی هایتان، باید به صنعتی که در آن سرمایه گذاری میکنید هم توجه کنید. اگر برفرض تمام سبد سهام خود را از صنایع فلزات انتخاب کرده اید، لازم است خیلی فوری استراتژی جامع تری برای سرمایه گذاری تان در نظر بگیرید!
به این دلیل که اگر هرگونه اتفاقی برای شرکت های فعال در حوزه صنایع فلزی بیفتد و در عین حال تمام سهم های شما هم در این صنعت باشد، قطعاً ریسک بالایی در انتظارتان خواهد بود؛ اما اگر سهم شرکت های فلزی را در کنار سهم شرکت های پتروشیمی و صنایع مخابراتی تهیه کرده باشید، ریسک فعالیت های اقتصادی تان هم به طور چشم گیری کاهش خواهد یافت.
به همین دلیل است که توصیه می شود گزیده ای از صنایع پربازده را برای تشکیل سبد سهام خود انتخاب انواع پرتفوی سرمایهگذاران کنید. در این صورت اگر اتفاق خاصی برای یک صنعت بیفتد، تمام دارایی خود را در آن صنعت قرار نداده اید.
۵- سهام چه شرکتی را انتخاب کنیم ؟
هیچ وقت نمی توان به قطعیت گفت که چه شرکتی برای سرمایه گذاری مناسب است؛ چرا که عوامل بسیار متعددی روی این مسئله تاثیر خواهند گذاشت. به طورکلی می توان گفت اگر روش های تحلیل بازار سرمایه با تکیه بر تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی را دنبال کنید تا حد زیادی ادامه راه برایتان روشن خواهد بود؛ اما اگر هیچ کدام از ابزار های تحلیلی گفته شده را نمی شناسید، نیاز است که به متخصص در این زمینه روی بیاورید.
۶- فراموش نکردن صندوقهای قابل معامله
لازم به ذکر است که تقسیم سرمایه به سهام مختلف و صنایع گوناگون در سبد سهام صرفاً کفایت نمیکند بلکه بایستی درصد سرمایه گذاری در هر سهم را نیز رعایت نمایید. استاندارد ترین حالت ممکن تخصیص حداکثر ۲۰ درصد سرمایه به یک سهم است. نقطه مقابل این موضوع این است که شما ۸۰ درصد سرمایه خود را به یک سهم اختصاص بدهید و ۲۰ درصد باقیمانده را بین ۴ سهم تقسیم نمایید، با انجام این کار عملاً ریسک سرمایهگذاری خود را افزایش داده اید.
فرض کنید شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید و ۸۰ میلیون تومان آن را به سهم الف اختصاص می دهید و ۲۰ میلیون باقیمانده را بین ۴ سهم دیگر تقسیم می نمایید.حال اگر سهم الف خلاف تحلیل شما پیش برود و شما با زیان ۲۰ درصدی مواجه شوید ۱۶ میلیون تومان ضرر خواهید دید. در حالی که اگر مدیریت سرمایه و سبد سهام را رعایت کرده و فقط ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان به این سهم اختصاص می دادید حداکثر با ۵ میلیون تومان ضرر از سهم خارج می شدید.
۷- حواستان به تحلیلهای سیاسی و اقتصادی باشد پرتفوی
هر روز اخبار رسانههای تأثیرگذار را رصد کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری، لازم است در جریان اخبار مهم و رویدادهای جاری قرار داشته باشید. بیشتر افرادی که در سرمایهگذاری موفق هستند، قبل از هرگونه اقدام یا تغییر استراتژی، نگاهی به آخرین رویکردهای سیاسی و اقتصادی داخل و خارج از کشور میاندازند. قیمتهای جهانی کالاها و نفت، قیمت جهانی طلا، برابری ارزها و سایر مفاهیم اقتصاد کلان مانند نرخ تورم، رشد، تولید ناخالص داخلی از جمله مواردی هستند که باید نسبت به آنها حساس باشید.
۸- حواستان به شایعات و شایعهسازها باشد پرتفوی
توجه به اخبار رسانههای معتبر برای خرید یا فروش سهم و انتخاب سهام شرکتهای ارزنده بسیار مهم است؛ اما در عینحال نباید حین توجه به اخبار رسانهها در دام شایعات و پیامهای غیرواقعی بیافتید. گاهی مشاهده میشود برخی افراد تأثیرگذار در بازار، پس از خرید سهام یک شرکت خاص، اقدام به خبرسازی و شایعهپراکنی برای آن میکنند تا اصطلاحاً بازار را مطابق میل خود حرکت دهند، در چنین مواقعی تیزبینی و تکیهبر اخبار رسانههای معتبر اهمیت و سایر ابزارهای تحلیل بازار سرمایه اهمیت دوچندانی مییابد.
۹- نگاه نکردن متعصبانه به سهام شرکتها پرتفوی
اینکه سهام یک شرکتی در چند سال اخیر همیشه سودآور بوده، دلیل کافی و مناسبی برای ادامه سودآوری آن در آینده نیست. گاهی دیده میشود برخی افراد با تکیهبر اینکه سهام شرکتی در سالهای اخیر غالباً سودآور بوده، بدون توجه به سایر روشهای تحلیل علمی، حجم زیادی از سهام شرکت مذکور را خریداری میکنند، درحالیکه ممکن است تحلیلها و بررسیهای کارشناسی برخلاف برداشت سرمایهگذار، به خرید مجدد سهام شرکت مذکور توصیه نکند.
گروه دیگری از معاملهگران نیز صرفا با توجه به اینکه از گذشته یک شرکت خاص را میشناختهاند، در اغلب موارد خرید سهام آن شرکت را جزء گزینههای اصلیشان قرار میدهند، در حالیکه شناخت سطحی یک شرکت دلیل مناسبی برای سودآور بودن سهام آن نیست.برای تشکیل بهترین سبد سهام باید به فاکتورهای متعددی توجه کنید تا هم ریسک کمتر و هم بازدهی مناسبتری را کسب کنید.
در آخر پرتفوی
در بازار سرمایه بهتر است منطقی و دور از هرگونه برخورد احساسی عمل کنیم. قرار نیست همیشه تحلیل های شما درست از آب درآیند. اگر میخواهید یک قدم حساب شده بردارید، در مرحله اول باید اشتباه تان را پذیرفته و در مرحله بعدی تصمیم منطقی تری را برای اصلاح آن اتخاذ کنید. برای تشکیل سبد سرمایه و شروع سرمایه گذاری، حتما باید از کارشناسان این زمینه کمک گرفته و آموزش های لازم را ببینید.
رویکرد پرتفولیو به سرمایهگذاری بر روی گزینههای رشد
یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای مدیران عامل در جهت رشد، رویکرد شرکتشان انواع پرتفوی سرمایهگذاران نسبت به اختصاص سرمایه به سبد کسبوکارها یا پرتفویشان است. تصمیمگیری دربارۀ اختصاص سرمایه، بر خلاف بیشتر اهرمهای عملیاتی رشد، اساسا استراتژیک است: این تصمیمگیریها تعیینکننده داراییهای بلندمدت شرکت هستند که خلق ارزش در آینده به آنها وابسته خواهد بود. اختصاص سرمایه عمل بسیار خطیری است. بسیاری از مواقع صاحبان کسبوکارها تصمیمات ناکارامدی از جنس سه تصمیم ذیل را اتخاذ میکنند:
· اختصاص سرمایه به طور عادلانه:
سازمان کموبیش در کسبوکار مختلف خود بهطور مساوی سرمایهگذاری میکند، بی آنکه عمکرد پیشین یا چشمانداز رشدشان در آینده را در نظر بگیرد.
· به بزرگترین بچهها غذای بیشتری میدهند:
سازمان سرمایهاش را بر مبنای اندازۀ کسبوکار اختصاص میدهد، یعنی بزرگترین واحدها در پرتفوی کسبوکارهای شرکت بیشترین نقدینگی را دریافت میکنند، حتی اگر این کسبوکارها اغلب کمترین ظرفیت رشد را داشته باشند.
· ما همیشه این کار را همین طور انجام میدهیم:
سازمان بودجۀ سرمایهگذاری در سال را بر مبنای آنچه در سال گذشته انجام داده میبندد، یعنی بهجای اینکه به ظرفیتهای آیندۀ کسبوکار نگاه کند گذشته را میبیند.
در مقابل، پژوهش گروه مشاورۀ بوستون نشان میدهد که اختصاص سرمایه به بخشهایی که بالاترین ارزش را خلق میکنند، دو ویژگی بارز دارد. اول، این شرکتها برای اختصاص سرمایه میان کسبوکارهای مختلف در پرتفوی سازمان رویکرد بسیار متفاوتی اتخاذ کردند. دوم، آنها با مرتبط کردن اولویتهای استراتژیک به تخصیص سرمایه، طرحهای اقتصادی و اقدامات ابتکاری ویژهای در زمینۀ رشد و نیز با مدیریت فعالانۀ سبد سرمایهگذاری سازمان از بالا، استراتژی را بهعمل تبدیل کردند. این رویکرد چهار بخش دارد.
رشد را در میان کسبوکارهایتان اولویتبندی کنید
تقریبا تمام کسبوکارها تا حد مشخصی رشد میکنند، اما همه کسبوکارها نمیتوانند موتور رشد سازمانی باشند. بنابراین اولین گام این است که در استراتژی و پرتفوی کلی شرکت، نقشهای گوناگون واحدهای مختلف را درک کنید.
برای مثال، برخی از کسبوکارها شاید بزرگ و سودآور باشند اما آنقدر بلوغ یافتهاند که ظرفیت رشدشان به کمترین میزان رسیده است؛ پس این واحدها باید نقدینگی ایجاد کنند تا دیگر کسبوکارها بتوانند رشد کنند، نه اینکه این نقدینگی را خودشان مصرف کنند. برخی دیگر از کسبوکارها شاید نشانی از رشد دارند اما هیچ مزیت رقابتی پایداری ندارند. آنها را باید پیش از اینکه بتوانند رشد کنند تثبیت کرد، وگرنه رشد احتمالا ارزششان را نابود میکند. همچنین دیگر کسبو کارها ممکن است ظرفیت رشد بلندمدت چشمگیری داشته باشند، اما ممکن است همان رشد در کوتاهمدت آنقدر کوچک باشد که در نرخ رشد کلی شرکت تاثیری نداشته باشد. فقط آن تعداد از کسبوکارهایی که به اندازۀ کافی بزرگ شدهاند، به اندازۀ کافی سودآورند، و به اندازۀ کافی بهسرعت رشد میکنند میتوانند به عنوان موتورهای رشد اصلی شرکت در نظر گرفته شوند؛ آنها باید بیشترین سهم را از سرمایهگذاری در زمینۀ رشد ببرند.
جهت تعیین نقشهایی که واحدهای کسبوکار مختلف میتوانند در پرتفوی سازمان ایفا کنند، باید هر یک را از سه چشمانداز متفاوت اما مکمل ارزیابی کرد. اولین چشمانداز به محرکهای بازار بر میگردد: آیا بازار هدف، بخش مشتری، یا ناحیهای که کسبوکار در آن فعالیت میکند، روبهرشد است؟ اگر چنین است، آیا این کسبوکار در موقعیتی است که بتواند رشد کند؟ این چشمانداز مشابه ماتریس رشد-سهم بازار بیسیجی است.
دومین چشمانداز بر موقعیت مالی کسبوکار شرکت تمرکز میکند. تناقض رشد این است که وقتی بازگشت سرمایۀ سهامداران بزرگ در درازمدت عمدتا از رشد ناشی میشود، تمام شرکتهایی که رشد میکنند لزوما ارزش خلق نمیکنند. بنابراین مدیران اجرایی ارشد نیز باید این سوال را بپرسند: آیا رشد در این کسبوکار ارزشآفرین است؟ یا آیا ارزش به قیمت کاهش درآمد ناخالص یا افزایش میزان ریسک و کاهش بهای ما به دست میآید؟
در نهایت، جهت ایجاد پرتفوی استراتژیک شرکت برای رشد، مدیران سازمانی ارشد باید ظرفیت هر واحد کسبوکار را از چشمانداز مالکیت ارزیابی کنند: آیا ما بهترین مالکان برای رشد این کسبوکاریم؟ آیا این کسبوکار با دیگر کسبوکارها در پرتفوی سازمان همخوانی دارد؟ خلاصه، چطور رشد در این کسبوکار کمک میکند تا عملکرد پرتفوی به عنوان یک کل بهتر از مجموع عملکرد هر کدام از کسبوکارها به طور مستقل باشد؟
آخرین چشمانداز مشخص میکند که نباید به هر کسبوکار بهتنهایی نگاه کنیم. بلکه باید نقش استراتژیک آن را در بافت پرتفوی سازمان بهعنوان یک کل مد نظر قرار دهیم. برای مثال، آیا پرتفوی سازمان توازن خوبی میان رشد کوتاهمدت و بلندمدت کسبوکارها برقرار کرده است؟ در مواردی که دسترسی به سرمایه محدود است، آیا تعداد کافی از کسبوکارهای درآمدزا وجود دارد که بتوان کسبوکارهایی را پایهگذاری کرد که از نقدینگی موجود برای رشد خلق ارزش استفاده کنند؟
نقشها را عملیاتی کنید
تعریف نقشهای استراتژیک مختلف کسبوکارهای گوناگون در پرتفوی سازمان یک چیز است و تبدیل این نقشها به عمل از طریق ایجاد متغیرهای کلیدی عملکرد، اهداف عملکرد، بودجههای سرمایهگذاری و نهایتاً برنامههای کسبوکار و مالی به همراه جزئیات چیز دیگری است. این بخش دیگری است که در آن رویکرد ویژهای لازم است.
برای مثال، بسیاری از سازمانها برای ادارۀ هر واحد کسبوکار در پرتفوی سازمان از متغیرهای کلیدی عملکرد یکسانی برای اداره همه کسبوکارها استفاده میکنند. اما کسبوکار بالغ و بزرگی را که درآمدزایی بالا اما ظرفیت رشد اندکی دارد، نباید به همان شیوۀ کسبوکار کوچکی ارزیابی کرد که درآمدزایی بسیار اندک و ظرفیت رشد بسیار زیادی دارد. کسبوکار بالغ و بزرگ یکی از بخشهاییست که میتواند نقدینگی لازم برای سرمایهگذاری در کسبوکارهای در حال رشد را فراهم کند و حاشیۀ جریان نقدینگی در آن متغیری کلیدی خواهد بود. اما در شرکتهای کوچک و روبهرشد، نرخ رشد درآمد بسیار مهمتر خواهد بود.
میان انواع سرمایهگذاری بر روی رشد تمایز قائل شوید
وقتی نوبت به ترجمه چنین قوانین سطحبالا به جزئیات برنامهها و بودجههای مالی میشود، سرمایهگذاریها برای رشد را نیز باید بهصورت متفاوتی ارزیابی کرد. اغلب، شرکتها تمام اقدامات رشد احتمالی را با معیار خالص ارزش فعلی عایدات ارزیابی میکنند. اما این رویکرد به تاکید بیش از حد بر سرمایهگذاری کوتاهمدت افزایشی منجر میشود که بهروشنی تعریف شده است، و در مقابل از سرمایهگذاریهای بلندمدتتر که ارزش استراتژیک بیشتری دارند اما معیار خالص ارزش فعلی عایدات در آنها نامشخص است غفلت میشود. تمام سرمایهگذاریها در زمینۀ رشد بهطور مساوی ایجاد نمیشوند. مطالعات اولیه، سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای توسعه فناوری، توسعه و مدیریت محصول و بهروزرسانی آن، همه و همه در قالب توانایی پیشبینی اقتصادی، بازپرداخت، و ریسک هستند. ارزیابی بهروزرسانی سادۀ محصول در قالب درآمدی است که احتمالا در یکی دو سال آینده تولید میکند.
در اولویتبندی میان انواع مختلف سرمایهگذاری برای رشد، باید مقایسۀ “مشابهتها” اصل اساسی باشد. در ابتدا بخشهای مختلف سرمایهگذاری برای رشد را تعریف کنید. اولویتهای استراتژیک شرکت را در نظر بگیرید، در مطالعات اولیه، توسعۀ محصول یا بهروزرسانی محصول چه مبلغی باید سرمایه گذاری شود؟ هنگامیکه شرکت بودجۀ جهانیاش را برای هر نوع از بخشهای رشد تنظیم کرد، میتواند سرمایهگذاری در هر بخش را بر مبنای معیارهای مناسب برای آن نوع از سرمایهگذاری اولویتبندی کرد.
پرتفوی سرمایهگذاری را بهطور فعال مدیریت کنید
سرانجام، زمانیکه تصمیمات مربوط به اختصاص بودجه اتخاذ شد، شرکت باید بهطور فعال پرتفوی خود را در طول زمان مدیریت کند تا مطمئن شود که اقدامات در مسیر خود قرار دارند و انعطاف پذیری به حداکثر برسد. بهترین راه برای انجام این کار ایجاد کمیتۀ سرمایهگذاری میان رشته ای متشکل از نمایندگانی از حوزههای مهم مانند استراتژی، مالی، عملیات، و تحقیق و توسعه است. وظیفۀ اولیۀ این کمیته ارزیابی مداوم پرتفوی سرمایهگذاری است تا از مطلوب بودن آن برای شرکت اطمینان حاصل شود. اما سرمایهگذاری رشد فقط مالی نیست و نیروی انسانی نیز مطرح است. کمیتۀ سرمایهگذاری باید توجه و استعداد مدیریت ارشد را به سوی پروژههای رشد مهم هدایت کند تا ضامن اجرای سریع باشد و موانع را از سر راه بردارد. مدیران اجرایی در کمیته باید بیشتر شبیه سرمایهداران جسور فکر کنند: سرمایهگذاری در تیم، نه فقط در ایده یا پروژه. انجام این کار بهطور کارامد نیازمند ارتباطی محکم میان کمیته، عملکردها و منابع انسانی است.
از همه مهمتر، کمیتۀ سرمایهگذاری باید بهطور مرتب اجرای پروژه را نظارت کند و بودجۀ اضافه را تایید کند. بهترین رویکرد در نظر گرفتن مراحلی است که در آن سرمایه بودجهبندی شده در چند گام و فقط در زمانی اختصاص مییابد که ضوابط عملکرد میان رشتهای مشخص در نظر گرفته شود. این رویکرد بهخصوص برای سرمایهگذاری در زمینۀ رشد بسیار مهم است. از آنجا که نتیجۀ نهایی اغلب نامطمئن است و شرایط بازار ممکن است بهسرعت تغییر کند، پروژههای رشد را باید مرتب تعدیل کرد. مدیران ارشد سازمانها با دنبال کردن این چهار اصل میتوانند بهطور چشمگیری مسیر رشد کلی شرکتشان را بهبود بخشند.
همه چیز درباره سبد سهام (پرتفوی سهام)
برای شروع هر بیزینس و تجارتی، آموزش اصطلاحات و مبانی اولیه آن ضروری است. به عنوان مثال برای ورود به بازار بورس، یادگیری اصطلاحاتی مانند پرتفوی، سبد خرید، سبد فروش، درصد ریسک، کارگزاری، سفارشها، عرضه و تقاضا از واجبات است. هر نام و اصطلاح بیانگر اطلاعاتی است که مطمئناً در طول مسیر به آن نیاز خواهید داشت.
در این مقاله به سراغ یکی از کاربردیترین موضوعات به نام پرتفوی سهام یا همان سبد سهام رفته و سعی خواهیم کرد شما را با مفهوم آن آشنا کنیم. اگر دوست دارید در مورد اصطلاحات بازار بورس و داد و ستد در آن بیشتر بدانید، در این مبحث همراه ما باشید.
فهرست عنواوین مقاله:
سبد سهام یا پرتفوی چیست؟
برای ورود به بورس، نیاز به خرید و فروش سهم شرکتها، کارخانهها و اجناس است. این کار با انجام معاملات بخشی از سهام آنها صورت گرفته که در سازمان بورس به اشتراک میگذارند. هر سهامدار، با ثبتنام در کارگزاریهای منتخب و مورد تائید سازمان بورس کشور، اقدام به دریافت کد بورسی کرده و میتواند به معامله در این حوزه بپردازد. مقدار سهام پرتفوی یا همان سبد پرتفوی، مجموعه سهمهایی است که سهامدار اقدام به خرید آنها کرده و جمعآوری کرده است.
درصورتیکه بتواند با قیمت بالاتر یا بررسی حد ضرر با کمترین میزان سود بفروشد، اصول اولیه بورس را یاد گرفته است. حال که تا اینجای مقاله با ما همراه بودهاید، در ادامه به نحوه تشکیل سبد پرتفوی پرداخته و ریسکهای آن را بر میشمریم.
مقدار سهام مجاز هر پرتفوی
سبد پرتفوی هر شخص، در بر گیرنده کلیه سهمهایی است که شخص یا کارگزار او تشخیص به خرید داده و میتواند با آنها معامله کند. اینکه چه مقدار سهام خریداری یا به فروش برسد حد مشخصی نداشته و یک امر کاملاً وابسته به میزان پولی است که به اشتراک گذاشته میشود. اگر شخص سهامدار علاقهمند به ریسکپذیری بالاتری در بازار بورس باشد میتواند خرید خود را افزایش داده و از تنوع سهمی بالاتری در سبد سهام خود بهرهمند گردد.
با این وجود رعایت میزان ریسک نکته حائز اهمیتی است؛ چرا که لازم است این سبد در زمان مقتضی به فروش رسیده و سود قابلتوجهی را عاید سهامدار کند. بدین ترتیب تعداد سهم، به حجم سرمایهگذاری بستگی داشته و معیار مشخص و تعیین شدهای ندارد. رعایت این نکته در تشکیل سبد پرتفوی مهم است که تعادل خرید سهم حفظ شود. سرمایهگذاری صرفاً در یک شاخه مطمئناً کار عاقلانهای نیست. هر سرمایهگذار لازم است از چندین نوع سهم با اصالت و پشتوانه قوی استفاده کرده و وارد بازیهای هیجانی نشود.
آنچه در بازار بورس تضمین کننده موفقیت شماست، نه ورودهای هیجانی، بلکه بررسیهای دقیق و دست به عصا است. در کل داشتن تعداد میانگین ۶ الی ۷ سهم مناسب با پیشینه قوی سرمایهگذاری کافی است. پخش بیرویه سرمایه نیز از ارزش مبالغ سود عایدی میکاهد. آنچه در تعیین مقدار سهم هر سبد تأثیرگذار است، استراتژی معاملاتی سرمایهگذار بسته به میزان سرمایه خود است.
منظور از بازدهی هر سبد سهام چیست؟
واضح است که هر فرد از سرمایهگذاری در بازار بورس، به دنبال دریافت سود قابل توجهی است. آن میزان سود مورد نظر سهامدار که از سرمایهگذاری در بورس انجام داده و انتظار دارد در بازه زمانی مشخصی دریافت نماید را، بازدهی پرتفوی سهام مینامند. جهت محاسبه و بررسی میزان سود در بازه زمانی مشخص لازم است از فرمولهای ریاضی استفاده کرده و معاملات خود را علمیتر بررسی کنید. سبد سهام هر شخصی نشانگر میزان دانش او از معاملات اقتصادی و علم او از شاخههای ریاضی و ضریب ریسک است.
فرمول ریاضی برای درک و پیشبینی مقدار سود دریافتی در بازه زمانی دارای آیتمهای میزان هر سهم، درصد آن سهم از سبد پرتفوی و درنهایت بازدهی کل سبد است. برای بیان این بررسی سود میتوان اینگونه نیز مطلب را بیان کرد که بازدهی سبد پرتفوی هر فرد شامل میانگین سود هر سهم نسبت بهکل سهامهای موجود در سبد هر سرمایهگذار است.
ریسک در سبد پرتفوی به چه معنا است؟
اینکه سرمایهگذار بتواند بهترین انتخاب را از میان سهمهای ارائه شده داشته و سبد خود را با انواع سهامهای کم ریسکتر اما پر بازهتر پر کند، از هوشمندی اقتصادی او نشانه دارد. به همین جهت است که اقتصاددانان معتقدند برای چیدمان پرتفوی سهام به میزان ریسک سهمها، پشتوانه مالی سهامدارانش و شفافیت مالی شرکتها بسیار توجه باید کرد. ریسک کردن، جزء جداییناپذیر بازار بورس است. تعدادی از فاکتورها هستند که در میزان ریسک برابر با سرمایهگذاری مؤثر هستند. این موارد عبارتاند از:
- نسبت موجود بین هر سهم بهکل داراییهای موجود در پرتفوی
- انحراف معیار سنجیده شده نسبت مقدار کل داراییهای سبد
- کوواریانس محاسبه شده از مقدار بازدهی اقلام متنوع داراییهای موجود در سبد
- بررسی نرخ بازدهی سهامهای مختلف موجود با یکدیگر. اگر این رابطه مستقیم باشد، کوواریانس بهدستآمده دارای رشد مثبتی است، اما در صورت معکوس بودن، مقدار کوواریانس منفی خواهد شد. این بدان معنا است که در صورت کاهش بازدهی میان سهامهای اصلی، تأثیر آن بر کلیت سبد سهام، چشمگیر است.
پیشنهاد میکنیم مقاله روش های اندازه گیری ریسک را مطالعه کنید.
انواع ریسک در سبد سهام
در بازار بورس، برای تشکیل یک سبد مؤثر لازم به پذیرش ریسک قابل کنترل و عاقلانه بازار است. در این جا به بیان دو مورد از ریسکهای تعریف شده پرداخته و با آنها آشنا میشویم. ریسک غیر سیستماتیک و ریسک سیستماتیک. هر کدام از این موارد جزئیات و نکات مخصوص به خود را دارند.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسکهای غیر سیستماتیک، غیرقابلپیشبینی و اجتناب هستند. به هنگام تغییرات فروش در بازار سهام، تغییر و تحولات مدیریتی در سطح کلان، هزینهها و سودهای به دست آمده توسط شرکتها و سازمانهای دخیل در بورس، تحولات بنیادین در راستای سهامهای به فروش گذاشته شده و فعالیت بازار، همگی در ایجاد ریسکهای غیرمنتظره مؤثر است. برای شناخت این میزان ریسک باید تا حدی از دانش رفتار بازار در شرایط مختلف آگاهی داشت. برای مقابله و موفقیت در چنین شرایطی تنوع در سبد پرتفوی بسیار مؤثر است. این کار باعث میشود تا در صورت کاهش قیمت یک سهم، سایر سهمها جبران آن ضرر را کرده و سرمایهگذار دچار ورشکستگی نشود.
راهحلهای فرار از ریسکهای اجتنابناپذیر
- انتخاب سهمهای متنوع از شرکتهایی با زیرساختهای کاری گوناگون. این کار در زمان ثبات کم بازار به حفظ سود سبد کمک خواهد کرد.
- سبد سهام خود را از سهمهای مطمئن پر کنید. برخی از سهمها مربوط به شرکتها و سازمانهایی است که امتحان خود را پس دادهاند. آنها از بازار خود اطمینان داشته و محصولات خود را طبق استراتژیهای کاملاً علمی میفروشند. در واقع از نیاز میدانی خرید و فروش با خبر بوده و همین کار موجب میشود ارزش سهام خود را برای مدتهای طولانی حفظ کنند. خرید چنین سهمهایی باعث افزایش وزن سهام پرتفوی شما شده و در مواقع بزنگاه به نجات سود دریافتی حاصل از هر سهم میآید.
- رعایت درصد هر سهم خریداری شده نسبت به کل سبد. این گزینه تأثیر فوقالعاده مؤثری بر ریسکهای اجتنابناپذیر و غیر سیستماتیک میگذارد. اگر سهم سبد شما بهصورت همگن تقسیم شده باشد، در چنین مواردی دچار ضررهای جبرانناپذیر نخواهید شد. به همین سبب است که کارشناسان توصیه میکنند درصد هر سهم از سبد را کاملاً تخصصی رعایت کنید.
- هموزنی در سبد بورسی یکی از عواملی است که فرد را از پذیرش ریسکهای غیرقابل کنترل مصون میدارد. لازم است سهامداران برای خرید سهمهای مورد نظر خود، به تحلیل و بررسی کلی شرکتها پرداخته و ارزش ریالی هر سهم را بهخوبی در نظر بگیرند؛ اما توجه به این نکته هم حائز اهمیت است که انتخاب درست و توجه به مقدار خرید از هر سهم برای نگه داشتن توازن سبد سهام بسیار مهم بوده و بر میزان سود دریافتی اثرگذار خواهد بود. به عنوان مثال خرید ده سهم از صد سهم مناسب خیلی بهتر است از خرید چهل سهم یکسان از یک شرکت و از بین بردن شرط همگنی سبد سهمهای خریداری شده.
سرمایهگذاری در صنایع مختلف، کاهش ریسک ضرر
افزون بر توجه بر تنوع تعداد سهم، رعایت وزن سهمی و همگن بودن میزان سبد تهیه شده، لازم است به موقعیتهای اقتصادی کلان نیز توجه کنید. در بازههای زمانی مختلف، برخی بازار اجناس روی بورس بوده و خریداران بهتری دارند. همین امر موجب بالا رفتن سهام این کارخانهها، شرکتها یا سازمانهای واردکننده آن کالای خاص است. توجه به اقبال بازار، موجب افزایش سود برای سرمایهگذار شده و این نکته نیز فاکتور مهمی در کاهش ضررهای غیر سیستماتیک به شمار میرود. از دیدی دیگر خرید سهم از صنایع و تولیدکنندههای گوناگون به کاهش ضرر و چهبسا افزایش سود کمک بسیار بزرگی خواهد کرد.
ریسک سیستماتیک
نوعی دیگر از ریسکهای موجود در بازار سهام به نام ریسک سیستماتیک شناخته میشود. این مدل ریسک، جزء جداییناپذیر و غیرقابل تغییر بازارهای سهام و بورسی است. در واقع این مدل ریسک را نمیتوان با پیشبینیهای تنوع سبد یا تغییر شرکت سهام دهنده مهار کرد. ریسکهای سیستماتیک شامل کلیه سهمهای ارائه شده در بازار بورس است. تحولات بنیادین در سطح کلان کشوری، بینالمللی، سیاسی، جنگ، اقتصاد جهانی، محیطزیست و تحولات خارج از حیطه کنترل انسانی مانند سیل، زلزله، آتشسوزی و … را میتوان جزئی از ریسکهای سیستماتیک شمرد.
درصورتیکه فرد سهامدار موفق به چینش یک سبد فوقالعاده با درصد سهامهای متنوع گردد و بتواند ارزش سبد سهام را بالا ببرد تنها میتواند ریسکهای غیر سیستماتیک را کنترل نماید؛ اما برای پیشگیری از ریسک سیستماتیک، تقریباً کاری از دست سرمایهگذار بر نخواهد آمد و تأثیر آن بر روی سبد پرتفوی همچنان محرز است. فاکتور بسیار مهمی که در ریسک سبد هر سهامدار مؤثر بوده و میزانش با آن مقایسه میشد، ریسک کل بازار سهام است که مستقیماً بر ریسک سیستماتیک سبد در ارتباط است.
سنجش ریسک سیستماتیک یا ریسک کل بازار
ضریب βشاخص ریسک سیستماتیک است. این ضریب نشان دهنده نوسان بازدهی بازار بورس و میزان تغییرپذیری سبد پرتفوی هر سهامدار ناشی از بازار کل است. در واقع ضریب β نمایشگر تغییرات ریسک کل بازار به نسبت اوراق و سهمهایی است که در داخل هر سبد موجودیت دارد. با استفاده از این عدد تغییرات موجود در شاخص کل بازار قابل اندازهگیری بوده و میتوان بر اساس آن بررسیهای میدانی انجام داد:
- ضریب β < 1:نشان دهنده ارزش کمتر سهام نسبت به ارزش کل بازار است. با این مقدار شاخص بازدهی سود کاهش پیدا کرده و سیر نزولی دارد. این میزان درصد ریسک در مواقعی ایجاد میشود که بازار در حال رکود بوده و روند نزولی را طی میکند.
- ضریب β > 1: نشان دهنده ریسک سیستماتیک بالاتر از ریسک کل بازار است. در این حالت بازدهی سهمهای خریداری شده بالاتر بوده و نگهداری سهم عاقلانهتر و سودآور است. این مقدار در شرایط رونق بازار ایجاد شده و سیر صعودی به خود میگیرد.
- ضریب β = ۱: اگر شاخص ریسک سیستماتیک برابر یک باشد یعنی شرایط بازار کل و سرمایهگذاری در سبد سهام برابر است. چنین سهمهایی سودآوری متناسبی با فروش و تنشهای بازار کل داشته و معمولاً انتخاب صندوقهای سرمایهگذاری است.
توصیه های سرمایه گذاری در بورس
برای سرمایهگذاری در بازار بورس بالأخص بازارهای پر ریسک بورسی ایران، دانش، تجربه و صبر زیادی لازم است. بهرهمندی از مقالات، کلاسهای آموزشی و دورههای کسب تجربه خرید و فروش سهام، پیش نیاز ورود به این بازار پرخطر است. ازآنجایی که کسب سود همیشه شیرین است گاهی کمتر به حواشی و ضررهای ناگهانی آن توجه میشود. خصوصاً افرادی که مطالعات اقتصادی عمیقی نداشته و صرفاً به پشتوانه سرمایه خود قدم بر این بازار میگذارند، باید نسبت به خطرات و ضررهای ناگهانی و کلان آن آگاهتر گردند.
پیش از ورود به بازارهای بورسی ایران و جهان، به افزایش دانش خود کمک کنید. درصورتیکه تجربهای از گذشته نداشته و اولین بار است که برای سرمایهگذاری اقدام میکنید، از بزرگان این میدان کمک بخواهید. به عنوان مثال با صندوقهای سرمایهگذاری یا کارگزاریهای دارای مجوز قرارداد بسته و از قدرت و دانش آنها در این مقوله بهره ببرید. از مقادیر کم برای سرمایهگذاری آغاز کنید. بهیکباره و تحت تأثیر جو بازار سبد پرتفوی خود را سرشار از سهمهای ناشناخته نکرده و بسیار محتاطانه قدم بردارید.
سود کمتر بهمراتب بهتر از ضررهای کلان و سرسامآور است. توجه به سیاستهای سرمایهگذاری بازار سهام، تأثیر مستقیمی بر کشف راه خرید سهام مؤثر خواهد گذاشت. از ورود سرمایههای اولیه زندگی به بازار سهام جداً خودداری کنید. این کار عواقب جبرانناپذیری داشته و تأثیرات بهمراتب عمیقی بر زندگی شما خواهد گذاشت. سرمایهگذاری در بازار بورس و چینش یک سبد سهام خوب، نیازمند سالها تجربه و کسب دانش است.
جمعبندی سبد سهام
در این مقاله با مفهوم پرتفوی سهام و تشکیل سبد از سهم های گوناگون آشنا شدیم. پرتفوی سهام هر شخص نمایانگر میزان دانش بورسی او خواهد بود. بررسی سهامهای روز، اقبال بازار سهام و دانش اقتصادی میتواند در پیشبرد و حفظ سرمایه سرمایهگذاران، کمککننده باشد. ترکیب سهمهای خریداریشده نتیجهای مستقیم بر سود سهامدار گذاشته و باید به همگن بودن و تنوعپذیری در آن دقت شود.
پورتفولیو چیست؟ | چگونه یک پرتفوی قوی داشته باشیم؟
واژه پورتفولیو از اصطلاحات پر کاربرد در حوزههای مختلف کسب و کار، مدیریت پروژه، مدیریت محصولات است که در بازار سهام با به عناوینی نظیر ” پورتفوی” یا “سبد سهام” نیز شناخته میشود. در این مقاله از نرم افزار حسابداری محک درباره چگونگی ایجاد یک پورتفوی قوی در بازار بورس صحبت خواهیم کرد.
فهرست انواع پرتفوی سرمایهگذاران مطالب
پورتفولیو (Portfolio) چیست؟
پورتفولیو (Portfolio) یا پورتفوی یا سبد سهام، مجموعهای از انواع مختلف داراییهای متعلق به یک فرد است که در جهت تحقق اهداف مالی وی ایجاد شده است. امروزه به واسطه وجود انواع مختلفی از داراییهای مالی، هر فردی میتواند مجموعهای از سهام، صندوقهای سرمایه گذاری مشترک، صندوقهای بدهی، اوراق قرضه، وجوه نقدی یا معادلهای نقدی، طلا، املاک، مشتقات مالی، صندوقهای قابل معامله (ETF) و غیره را در پورتفـولیوی خود بگنجاند. یک پرتفوی متنوع باعث کاهش ریسکهای سرمایه گذاری شده و بازدهی سرمایه گذاری های انجام شده را بالا می برد.
عموم مردم بر این باورند که سهام، اوراق قرضه و پول نقد، هسته اصلی یک پورتفوی را تشکیل میدهند. این باور درست است اما یک پورتفوی قوی میتواند بسیار متنوعتر از این ها هم باشد و طیف گستردهای از داراییها از جمله زمین و املاک، آثار و کلکسیونهای هنری و سرمایه گذاریهای خصوصی را نیز در بر بگیرد.
مدیریت و نگهداری پورتفولیو معمولا توسط صاحب آن انجام می شود، اما امکان سپردن مدیریت سبد سهام به یک مدیر یا مشاور مالی، شخص یا موسسه سبدگردانی یا یک متخصص مالی دیگر نیز وجود دارد.
مدیریت پورتفوی چگونه است؟
مدیریت پورتفولیو یعنی هنر و توانایی انتخاب و نظارت بر سرمایه گذاریهایی که اهداف بلندمدت مالی یک مشتری، شرکت یا موسسه را برآورده میکنند. مدیریت پورتفولیو ممکن است ماهیت منفعل یا فعال داشته باشد.در مدیریت فعال پرتفولیو، مدیر پرتفولیو یا سبد گردان به طور فعال خرید و فروش سهام های مختلف را بر عهده می گیرد تا بیشترین سود ممکن را به دست آورد.کنترل پورتفـولیوی ثابتی که مطابق با استراتژی فعلی بازار طراحی شده است بر عهده مدیر پرتفولیو منفعل است. این استراتژی مناسب اهداف بلندمدت است و با عناوینی مثل شاخص سازی یا سرمایه گذاری شاخص نیز شناخته میشود.
یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت پورتفولیو، اصل تنوع بخشی است؛ به زبان ساده تنوع بخشی یعنی تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید. ایجاد تنوع در سبد سهام با این هدف انجام میشود که با تخصیص سرمایه و تقسیم کردن آن در بین ابزارهای مالی، صنایع و دستههای مختلف درصد ریسک احتمالی کاهش پیدا کند. از سوی دیگر، ایجاد پورتفـولیوی متنوع باعث به حداکثر رساندن بازدهی سرمایه گذاری در حوزههای مختلف میشود.
شما میتوانید به پرتفوی سرمایه گذاری خود به چشم یک کیک نگاه کنید که به قطعاتی با اندازههای مختلف تقسیم شده است و هر قطعه نشان دهنده یک کلاس دارایی یا یک نوع سرمایه گذاری متفاوت است. هدف سرمایه گذاران، ایجاد یک پرتفوی با تنوع مناسب است. پورتفوی متنوع بین ریسک و بازدهی سرمایه توازن ایجاد میکند. البته ریسک پذیری و تحمل ریسک نیز در بین افراد متفاوت است.
راههای زیادی برای ایجاد تنوع در پورتفـولیو وجود دارد که البته نحوه انجام آن به شما بستگی دارد. هدف شما از ایجاد پرتفولیو ، میل شما برای ریسک و خطر کردن و شخصیت شما همگی از عوامل موثر در انتخاب نحوه ساختن پورتـفولیو هستند.
انواع پورتفولیو کدام اند؟
به تعداد سرمایه گذاران و مدیران مالی، انواع مختلف پورتفـولیو و استراتژی پرتفوی وجود دارد. یک سرمایه گذار میتواند چندین پورتفولیوی مختلف داشته باشد و محتوای آنها را با استراتژی یا سناریو های سرمایه گذاری متفاوتی تنظیم کند . با این حال، به یاد داشته باشید که یک نوع پورتفوی ممکن است تمام نیازهای مالی شما را برآورده نکند و شاید لازم باشد انواع خاصی از پورتفـولیو را با یکدیگر ترکیب کرده و مطابقت دهید تا به ترکیبی ایده آل برسید. در ادامه برخی از رایجترین و محبوبترین انواع پورتفولیو را معرفی و بررسی میکنیم.
1. پورتفوی ترکیبی
رویکرد پورتفولیوی ترکیبی در بین کلاسهای دارایی متنوع به کار میرود. برای ایجاد یک سبد ترکیبی باید مجموعهای از سهام، اوراق قرضه، کالاها، املاک و مستغلات و حتی آثار هنری را در پورتفـولیو بگنجانید. به طور کلی، یک پورتفولیوی ترکیبی مستلزم نسبتهای تقریبا ثابتی از سهام، اوراق قرضه و سرمایه گذاریهای جایگزین است. پورتفولیوی ترکیبی بسیار سودمند است، زیرا از نظر تاریخی بین کلاسهای مختلف دارایی مثل سهام، اوراق قرضه و جایگزینها همبستگی بیشتری ایجاد می شود؛ یعنی اگر ارزش یکی از آنها سقوط کند، ممکن است ارزش دیگری بالا برود و در نتیجه باعث حفظ تعادل در پورتفوی شما میشود.
2. سرمایه گذاری در سهام
وقتی پورتفولیوی شما از نوع سرمایه گذاری در سهام باشد، یعنی انتظار شما از خرید سهام، اوراق قرضه یا داراییهای مالی،کسب سود و بالا بردن ارزش آن در طول زمان و یا هر دوی آنها است. پورتفوی انواع پرتفوی سرمایهگذاران سرمایهگذاری در سهام ممکن است استراتژیک باشد (هنگامی که هدف شما از سرمایه گذاری در سهام، نگهداری داراییهای مالی برای مدت طولانی است)و یا تاکتیکی باشد (هنگامی که هدف شما از سرمایه گذاری، دستیابی به سود کوتاه مدت و خرید و فروش سهام است).
3. پرتفوی تهاجمی و متمرکز بر سهام
داراییهای موجود در یک پرتفوی تهاجمی معمولاً ریسکهای بزرگی را متحمل میشوند تا بازدهی عالی و فوقالعادهای را تجربه کنند. سرمایه گذاران تهاجمی به دنبال شرکتهایی هستند که در مراحل اولیه رشد خود هستند و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی دارند. بسیاری از این شرکتها هنوز اسم و رسمی پیدا نکردهاند و پرتفوی تهاجمی با ریسک و سود بالا دارند.
4. پورتفوی تدافعی یا محافظه کارانه
پورتفولیوی تدافعی یا محافظه کارانه، بر روی کالاهای مصرفی که در برابر رکود مقاوم و نفوذناپذیر هستند تمرکز دارد. سهام تدافعی هم در دوران بد بازار و هم در دوران خوب و مثبت بازار، کار خود را به خوبی انجام میدهد. شرایط اقتصادی بد هیچ تاثیری بر روی پورتفوی تدافعی ندارند. شرکتهایی که محصولات ضروری و روزمره را تولید میکنند، تحت بدترین شرایط نیز به بقای خود ادامه میدهند. پاداش پورتفولیوی تدافعی ممکن است زیاد نباشد، اما همیشگی است.این نوع از پورتفوی بهترین گزینه برای سرمایه گذاری طولانی مدت است.
5.پورتفوی متمرکز بر درآمد
تمرکز پورتفولیو متمرکز بر درآمد بیشتر بر روی سود تقسیمی شرکتها (درآمد حاصل از سهم) به سهامداران می باشد. در واقع هدف ازایجاد این پرتفوی، ایجاد یک جریان نقدی مثبت به داخل سبد سهام است. برخی از سهام های پورتفوی متمرکز بر درآمد میتوانند در پرتفوی تدافعی قرار بگیرند،اما به دلیل بازدهی بالا در پرتفوی درآمدی قرار میگیرند. صندوق انواع پرتفوی سرمایهگذاران سرمایه گذاری در املاک و مستغلات (REIT) نمونهای از پورتفـولیوی متمرکز بر درآمد هستند.
6. پرتفولیوی سوداگرانه
پرتفولیوی سوداگرانه بهترین گزینه برای سرمایه گذارانی است که تحمل ریسک بالایی دارند. سبد سهام سوداگرانه میتواند شامل عرضههای اولیه عمومی (IPO) یا سهامی باشد که به اعتقاد برخی، هدف مناسبی برای تصاحب توسط شرکتهای بزرگ هستند. شرکتهای فعال در حوزه فناوری و مراقبتهای بهداشتی که فرآیند توسعه محصولات جدید را در دستور کار دارند در این دسته قرار میگیرند.
ریسک در انتخاب پورتفولیو
هر کدام از مشاوران مالی یا سبد گردانان می توانند یک مدل سبد سهام عمومی برای یک فرد ایجاد کنند .اما این موضوع کاملا به ریسک پذیری فرد سرمایه گذار بستگی دارد .وی می تواند پرتفوی خود را از با سهام هایی که قابلیت رشد بالایی دارند بچیند و یا از استراتژی تهاجمی پیروی کند .با این حال بهتر است یک سرمایه گذار، خودش را در معرض ریسک کمتری قرار دهد و سهامی را انتخاب کند که نوسانات بازار تاثیری بر روی آن نداشته باشند .
افق زمانی چه تاثیری بر پورتفولیو دارد؟
در نظر گرفتن مدت زمان سرمایه گذاری یکی از اصل های مهم در موفقیت سرمایه گذاران است. بهتر است تاریخ هدف را در نظر گرفته و به تخصیص سرمایه بر روی یک استراتژی محافظه کارانه در آن تاریخ پیش بروید تا از سود پرتفوی خود تا آن نقطه محافظت کنید.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار محافظهکار ممکن است پرتفوی خود را با سهام با ارزش بالا، صندوقهای مشارکتی با شاخص بازار گسترده، اوراق قرضه با درجه ریسک بالا و معادلهای نقدی با درجه بالا ببندد.
سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که قصد دارد تا پنج سال دیگر بازنسشته انواع پرتفوی سرمایهگذاران شود و برای دوران بازنشستگی پسانداز میکند. حتی اگر این سرمایهگذار با سرمایهگذاری در سهام و اوراق بهادار پرریسکتر مشکلی نداشته باشد، باز هم ممکن است بخواهد بخش بزرگتری از پرتفوی خود را به داراییهای محافظهکارانهتر مانند اوراق قرضه و پول نقد اختصاص دهد تا از آنچه تا الان پسانداز کرده است محافظت کند.
برخلاف این فرد که برای دوران بازنشستگی برنامه ریزی میکند، فردی که تازه وارد بازار کار شده ممکن است بخواهد کل پرتفولیوی خود را در بازار سهام سرمایهگذاری کند، زیرا ممکن است چندین دهه برای سرمایهگذاری و پشت سر گذاشتن برخی از نوسانات کوتاهمدت بازار وقت داشته باشد.
منظور از تخصیص دارایی چیست؟
تخصیص دارایی شامل انتخاب وزن مناسب از طبقات مختلف دارایی برای نگهداری در یک پرتفولیو است. سهام، اوراق قرضه و پول نقد اغلب سه طبقه معمولی دارایی هستند، اما سایر داراییها نیز مثل املاک و مستغلات، کالاها، ارزها و رمزارزها میتوانند در یک پرتفوی جامع قرار بگیرند. هر یک از کلاهای دارایی، شامل زیرمجموعههایی هستند که در تخصیص پورتفولیو نیز نقش دارند. به عنوان مثال چقدر باید به سهام یا اوراق قرضه داخلی در مقابل سهام خارجی وزن داده شود؟ رشد سهام در مقابل ارزش سهام چقدر است؟ و غیره.
منظور از تنوع در سبد سهام چیست؟
تنوع در سبد سهام یعنی پرتفولیوی شما شامل داراییها و طبقات دارایی باشد که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر ندارند. به این ترتیب، اگر یک کلاس دارایی با افت روبه رو شود، ممکن است کلاسهای دارایی دیگر دچار این افت نشوند. این امر یک سوپاپ اطمینان برای پورتفولیوی شما فراهم میکند. علاوه بر این، ریاضیات مالی نشان میدهد که تنوع مناسب میتواند بازده مورد انتظار کلی یک پورتفوی را افزایش داده و در عین حال ریسک آن را کاهش دهد.
سخن آخر
در حالی که انواع مختلفی از پورتفولیو وجود دارد که سرمایه گذاران میتوانند بنابر نیاز و استراتژی مدنظر خود از آنها استفاده کنند، احتیاط در انتخاب داراییهای مناسب برای دستیابی به اهداف سرمایه گذاری نیز شرط عقل است. به پیشنهاد گروه نرم افزاری حسابداری محک، برای تحقیق در مورد اصول هر نوع دارایی و یافتن مناسبترین ترکیب پورتفولیوی سرمایهگذاری، همچنین نگهداری و حفظ پورتفوی خود برای ایجاد حداکثر بازده زمان بگذارید و با کارشناسان این حوزه مشورت کنید.
دیدگاه شما