نکات معاملاتی اندیکاتور Volume


منظور از حجم معاملات در بورس چیست؟ سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟

نکات حرفه ای اندیکاتورها

در این ویدئو آموزشی،به شما نکات حرفه ای در مورد اندیکاتورهای بازرا بورس تهران را آموزش میدهیم که شما با این نکات حرفه ای خواهید شد و در ادامه کار تمام اصطلاحات مورد نیاز را میدانید و بهتر تحلیل خواهید کرد و … ( ادامه مطلب … )

نکات حرفه ای اندیکاتورها

اندیکاتورها به چهار گروه اصلی تقسیم می‌شوند که هر یک ویژگی های خاصی را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی اند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی هستند که توسط اسطوره ای بنام آقای بیل ویلیامز ایجاد شده‌ است که حرف های زیادی را در سرمایه گذاری در سطح جهانی دارند.

  1. اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد می‌شوند و معمولا با میانگین‌گیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگران قرار می‌دهند.
  2. نوسانگرها (Oscillator): نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت می‌کنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها میتوان مشاهده کرد این تغییرات را. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان می‌دهند و تا حد زیادی به تحلیلگران کمک و راهنمایی می‌کنند تا کیفیت تحلیل خود را تا حرد زیادی افزایش دهد.
  3. حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را بررسی میکنند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص(روزانه ، هفتگی ، ماهانه و…) دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب می‌شود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار می‌باشد.
  4. بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط آقای ویلیامز طراحی و دخترشون عزیزشون بهینه سازی شده‌اند. در طراحی این اندیکاتورها از روابط خاص ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا و… استفاده شده است که بسیار کاربرد دارد در بازار سرمایه….

ما در این جلسه ویدیویی 💎سعی کردیم مطالب مهمی که شما باید قبل از تریدر در بورس بدانید و تریدرهای موفق هم همیشه از آنها استفاده میکنند به شما آموزش دهیم.🙂

اندیکاتورهای حجمی

آموزش اندیکاتورهای حجمی

بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، MFI (Money Flow Index) اندیکاتوری است که برای نشان دادن شتاب حرکت استفاده می شود و ویژگی های آن از جمله نحوه ی محاسبه و شیوه ی تفسیر، مشابه با RSI است. اما تفاوت بین MFI و RSI این است که شاخص MFI از انعطاف پذیری کمتری برخوردار است، دلیل آن نیز این است که متعادل شدن آن با در نظر گرفتن حجم معاملات خواهد بود و لذا از این شاخص برای قدرت گردش پول وارد و خارج شده از یک سهم استفاده می گردد

. بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، جریان پول ورودی را مثبت در نظر می گیرند و جریان پول خروجی را منفی تلقی می کنند، سپس این دو جریان را با یکدیگر مقایسه نموده و از مقایسه ی شاخص حاصل شده با قیمت می توانند میزان قدرت یا ضعف روند را مشخص کنند. شباهت دیگری که بین MFI و RSI وجود دارد این است که هر دو در محدوده ی 0 تا 100 نوسان می کنند و دوره ی 14 روزه به عنوان پیش فرض برای آن در نظر گرفته می شود. از شاخص MFI می توان برای جریان نقدی ورودی یا خروجی به منظور اقدام برای خرید یا فروش سهم استفاده کرد. نحوه ی عملکرد آن نیز بدین شکل است که اگر بالای 80 قرار گیرد، یعنی سهم در منطقه ی اشباع خرید و وقتی زیر 20 قرار گیرد، یعنی سهم مذکور در منطقه ی اشباع فروش قرار گرفته است.

نحوه ی محاسبه:

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، برای اینکه جریان پول را محاسبه کنیم باید قیمت و حجم را در یکدیگر ضرب کنیم که عدد حاصل، نشان دهنده ی میزان تقاضای موجود در رابطه با یک سهم در قیمتی معین می باشد.

قیمت نمونه = 3/(بالاترین قیمت روز + پایین ترین قیمت روز + قیمت پایانی)

جریان پول مثبت = به مجموع جریان پول خام در دوره ای که قیمت نمونه روند افزایشی داشته گفته می شود که مدت زمان دوره را ما انتخاب می کنیم.

جریان پول مثبت = به مجموع جریان پول خام در دوره ای که قیمت نمونه روند کاهشی داشته گفته می شود که مدت زمان دوره را ما انتخاب می کنیم.

نحوه ی محاسبه شاخص پول طبق مطالب گفته شده در بالا در آموزش تحلیل تکنیکال

شاخص پول = (جریان پول منفی / جریان پول مثبت)

MFI = ](شاخص پول + 1)/100[ – 100

نوسانات MFI نکات معاملاتی اندیکاتور Volume زمانی شدیدتر می شود که تعداد دوره های زمانی در محاسبات MFI کمتر باشد.

نحوه ی استفاده از اندیکاتور MFI بسیار شبیه به RSI است و برای تحلیل آن می توان از واگرایی و همگرایی هایی که بین اندیکاتور و نمودار قیمت وجود دارد استفاده نمود.

بررسی خرید و فروش های افراطی از دیدگاه آموزش تحلیل تکنیکال

بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، از اندیکاتور MFI نیز (مشابه با RSI) می توان برای شناسایی حجم افراطی کم و زیاد موجود در سهم استفاده نمود. زمانی که اندیکاتور MFI مقداری بیش از 80 به خود بگیرد، سهم در شرایطی است که به آن خرید افراطی گویند و وقتی مقداری کمتر از 20 به خود بگیرد، سهم در شرایطی است که به آن فروش افراطی گفته می شود.

آموزش تحلیل تکنیکال، استفاده از اندیکاتور MFI در رابطه با شهرسازی و خانه سازی باغمیشه

بررسی کامل همگرایی – واگرایی بر اساس آموزه های آموزش تحلیل تکنیکال

طبق آموزش تحلیل تکنیکال، وقتی در یک نمودار سیگنا ل های خرید و فروش ایجاد می شود که واگرایی و همگرایی رخ دهد و در نتیجه چنین شرایطی تغییر روندها را در آینده ی نزدیک نشان می دهد. اگر در نمودار مشاهده کنید که قیمت سهم روند کاهشی دارد ولی از طرف دیگر مشاهده کنید میزان پولی که وارد می شود نسبت به میزان پولی که خارج می گردد بیشتر است، به معنای آن است که حجم معاملات در مواقعی که قیمت سهم بالا بوده نسبت به روزهایی که افت داشته، بیشتر بوده است. لذا طبق این تفسیر می توان انتظار روند کاهشی کوتاه مدت و ضعیفی را داشت زیرا جریان ورودی پول نسبت به خروجی آن از سهم بیشتر است.

آشنایی با 8 مورد از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند

بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند

اندیکاتورهای تشخیص روند توسط معامله‌گران برای به‌دست‌آوردن بینشی در‌باره‌ عرضه و تقاضای اوراق بهادار و روانشناسی بازار استفاده می‌شوند. این شاخص‌ها با هم، اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل می‌دهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، سرنخ‌هایی برای ادامه حرکت قیمت ارائه می‌دهند. اندیکاتورها را می‌توان جهت تولید سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار داد، البته نیازی به استفاده از همه‌ اندیکاتور‌ها نیست، بلکه تعدادی را می‌توان انتخاب کرد که برای تصمیم‌گیری بهتر در معاملات مفید هستند. برخی از آن‌ها تاریخچه قیمت را در نظر می‌گیرند، برخی دیگر حجم معاملات را مورد بررسی قرار می‌دهند و برخی دیگر شاخص‌های حرکت هستند. این اندیکاتور‌ها اغلب به‌صورت پشت‌سرهم یا ترکیبی با یک‌دیگر استفاده می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اندیکاتورهای تشخیص روند بپردازیم و هفت شاخص برتر را معرفی کنیم.

معرفی بهترین اندیکارتورهای تشخیص روند

ابزار معامله برای معامله‌گران و تحلیلگران تکنیکال، شامل ابزارهای نموداری است که سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ایجاد می‌کنند و یا روندها یا الگوهای موجود در بازار را نشان می‌دهند. جهت تشخیص روند، روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از این روش‌ها، اندیکاتورهای تشخیص روند در تحلیل تکنیکال هستند. از مهم‌ترین چالش‌هایی که اکثر معامله‌گران تازه‌کار حوزه‌ فارکس با آن مواجه می‌شوند، اندیکاتور تشخیص روند در فارکس است. در بازار‌های مالی، قیمت به سمت خاصی در حال حرکت است. به این سمت و جهت خاص، روند یا Trend گفته می‌شود. روند می‌تواند در سه حالت UpTrend یا صعودی، DownTrend یا نزولی و Sideway یا خنثی قرار بگیرد. به‌طورکلی، دو نوع اساسی از اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:

1.پوشش‌ها (Overlays): اندیکاتور‌های فنی که از همان مقیاس قیمت‌ها استفاده کرده و دامنه یکسانی با آن‌ها دارند. به عنوان مثال می‌توان به میانگین‌های متحرک و Bollinger Bands اشاره کرد.

2.نوسانگراها(Oscillator): به جای قرارگرفتن در نمودار قیمت، اندیکاتورهای تشخیص روند که بین حداقل و حداکثر در نوسان هستند، بالا یا پایین نمودار قیمت قرار می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال می‌توان به اسیلاتور‌های MACD یا RSI اشاره کرد.

اندیکاتور‌های حجم/حجم در تعادل

معامله‌گران معمولا هنگام تجزیه و تحلیل یک اوراق بهادار و دارایی از چندین شاخص فنی مختلف، پشت سر هم استفاده می‌کنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معامله‌گران باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند که برای آن‌ها بهتر است و سپس با نحوه کار آن‌ها آشنا شوند. شاخص‌های فنی هم‌چنین می‌توانند با توجه به ماهیت کمی آن‌ها در سیستم‌های معاملاتی خودکار گنجانده شوند. در این بخش به معرفی هفت مورد اندیکاتور تشخیص روند بازار می‌پردازیم.

1. اندیکاتور‌های حجم/حجم در تعادل (On-Balance Volume):

از اندیکاتور تشخیص روند حجم در تعادل (OBV) برای اندازه‌گیری جریان مثبت و منفی حجم در اوراق بهادار در طول زمان استفاده می‌شود.

افزایش حجم نسبت به میزان حجم روزی است که قیمت افزایش یافته است. حجم پایین نیز به حجم روزی گفته می‌شود که قیمت کاهش می‌یابد. حجم هر روز بر اساس افزایش یا کاهش قیمت، از شاخص افزوده یا کاسته می‌شود. وقتی OBV در حال افزایش است، نشان می‌دهد که خریداران مایلند وارد عمل شوند و قیمت را بالاتر ببرند. وقتی OBV در حال کاهش است، حجم فروش از حجم خرید پیشی می‌گیرد که نشان‌دهنده قیمت‌های پایین‌تر است. به‌این‌ترتیب، مانند یک ابزار تایید روند عمل می‌کند.

اگر قیمت و OBV در حال افزایش باشد، به ادامه روند کمک می‌کند. این امر زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور تشخیص روند و نکات معاملاتی اندیکاتور Volume قیمت در جهت‌های مختلف در حرکت باشند. اگر قیمت در حال افزایش اما OBV در حال کاهش باشد، می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که این روند توسط خریدارانی قوی، حمایت نمی‌شود و به زودی می‌تواند به صورت معکوس عمل کند.

2. میانگین متحرک (Moving Average):

میانگین متحرک، ابزاری برای تجزیه‌ و تحلیل تکنیکال و پرکاربرد‌ترین اندیکاتور موجود است که در بازه‌ای زمانی مشخص، از طریق خط میانگین، امکان تعیین و مشخص‌کردن قیمت وجود دارد. میانگین متحرک، به دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA دسته‌بندی می‌شود که هریک از آن‌ها قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بوده و تنها تفاوتی که دارند، حساسیت نسبت به تغییرات قیمت است.

این اندیکاتور، میانگین قیمت‌ها را به‌ عنوان داده مورد استفاده قرار داده و آن را به شکل یک خط، بر روی نمودار نشان می‌دهد. اندیکاتور میانگین متحرک در بازه‌های زمانی مشخصی مانند ۱۰ روزه، ۲۰ دقیقه‌ و ۳۰ هفته‌ در نظر گرفته می‌شوند. در حالت بلندمدت نیز میانگین‌های متحرک ۲۰۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۵۰ روزه هستند. میانگین متحرک را می‌توان در استراتژی‌های زیادی استفاده کرد اما مهم‌ترین استفاده آن در تشخیص روند است. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران، این اندیکاتور را بهترین اندیکاتور تشخیص روند معرفی می‌کنند.

3. میانگین جهت شاخص (Average Directional Index):

شاخص جهت‌دار متوسط ​​(ADX) یکی از اندیکاتورهای تشخیص روند قدرت است که برای اندازه‌گیری حرکت و قدرت یک روند استفاده می‌شود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد، بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است، روند دارای قدرت جهت‌گیری زیادی است. وقتی اندیکاتور ADX زیر ۲۰ باشد، روند ضعیف یا غیر‌روندی در نظر گرفته می‌شود. ADX خط اصلی بر روی شاخص و معمولا سیاه‌رنگ است. دو خط دیگر نیز به نماد DI+ و DI- وجود دارند که اغلب به ترتیب به رنگ قرمز و سبز هستند. هر سه خط با هم فعالیت می‌کنند تا جهت روند و هم‌چنین حرکت آن را نشان دهند.

ADX بالای ۲۰ و DI+ بالای DI-: روند صعودی است.

ADX بالای ۲۰ و DI- بالاتر از DI+: روند نزولی است.

ADX زیر ۲۰ نیز، یک روند ضعیف است.

اندیکاتور میانگین متحرک

4. باند بولینگر (Bollinger Band) :

یکی دیگر از اندیکاتورهای تشخیص روند، باند بولینگر است که توسط مجموعه‌ای از خطوط روند طراحی شده و دو انحراف استاندارد مثبت و منفی را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ارائه می‌دهد. نوسان‌هایی که در سهم به وجود می‌آید را می‌توان به وسیله‌ این اندیکاتور به‌خوبی نشان داد. اغلب در میانگین متحرک در دوره‌ زمانی ۲۰ روزه در نمودارهای معاملاتی از اندیکاتور باند بولینگر استفاده می‌شود. زمانی‌که Aroon-up از Aroon-down عبور کند، اولین نشانه تغییر روند احتمالی نمایان می‌شود و اگر Aroon-up به عدد ۱۰۰ برسد و Aroon-down به صفر برسد، روند صعودی است و بر‌عکس. اگر Aroon-down از Aroon-up عبور و به ۱۰۰ نزدیک بماند، روند نزولی است.

5. اندیکاتور واگرایی همگرایی (MACD) :

شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) به معامله‌گران کمک می‌کند تا جهت روند و هم‌چنین حرکت آن روند را بررسی کنند. زمانی‌که MACD بالای صفر باشد، قیمت در یک فاز صعودی قرار دارد و اگر MACD زیر صفر باشد، وارد فاز نزولی شده است. این اندیکاتور تشخیص روند از دو خط تشکیل شده است:

خط MACD و یک خط سیگنال که حرکت کندی دارد. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، نشان می‌دهد که قیمت در حال کاهش است و هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور می‌کند، قیمت در حال افزایش خواهد بود. نگاه‌کردن به این که نشانگر در کدام سمت صفر قرار دارد، به تعیین سیگنال‌هایی که باید دنبال شوند، کمک شایانی می‌کند. به‌عنوان‌مثال، اگر نشانگر بالای نکات معاملاتی اندیکاتور Volume صفر است، MACD از بالای خط سیگنال برای خرید عبور می‌کند و اگر MACD زیر صفر باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال یک معامله کوتاه احتمالی را ارائه می‌دهد.

6. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index):

شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده نکات معاملاتی اندیکاتور Volume دارد. این اندیکاتور، یکی دیکر از اندیکاتورهای تشخیص روندی است که بین صفر تا ۱۰۰ حرکت و افزایش قیمت اخیر در مقابل ضرر اخیر قیمت را ترسیم می‌کند. بنابراین سطوح RSI به اندازه‌گیری حرکت و قدرت روند کمک می‌کنند. اساسی‌ترین استفاده از RSI به عنوان شاخص خرید و فروش بیش‌ازحد است. وقتی RSI به بالای ۷۰ برسد، دارایی بیش از حد خرید در نظر گرفته می‌شود و ممکن است کاهش یابد. زمانی که RSI زیر ۳۰ باشد، دارایی بیش از حد فروخته می‌شود و می‌تواند افزایش یابد.

به‌همین‌منظور، برخی از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا اندیکاتور به بالای ۷۰ برسد و سپس پیش از فروش به پایین نزول کند، یا به زیر ۳۰ برسد و سپس پیش از خرید دوباره به بالاتر از سطح برسد. واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. زمانی که اندیکاتور در جهتی متفاوت از قیمت حرکت می‌کند، نشان می‌دهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی می‌تواند معکوس شود. سومین کاربرد RSI، پشتیبانی و مقاومت است. در طول روندهای صعودی، سهام اغلب بالای سطح ۳۰ باقی می‌ماند و اغلب به ۷۰ یا بالاتر می‌رسد. هنگامی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، RSI معمولا کم‌تر از ۷۰ باقی می‌ماند و اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد.

7. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)

آخرین مورد از اندیکاتورهای تشخیص روند نوسانگر تصادفی است که شاخصی برای اندازه‌گیری قیمت فعلی، نسبت به محدوده قیمت در چند دوره است. این اندیکاتور بین صفر تا ۱۰۰ ترسیم شده و به این صورت است که وقتی روند صعودی است، قیمت باید به بالاترین حد خود برسد. در یک روند نزولی نیز قیمت به پایین‌‌ترین حد تمایل دارد. استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین می‌رود، زیرا به ندرت پیش می‌آید که قیمت به صورت مداوم به اوج‌ برسد، استوکاستیک را نزدیک ۱۰۰ یا پایین‌ترین حد مستمر و یا نزدیک به صفر، نگه دارد. بنابراین، استوکاستیک اغلب به عنوان یک شاخص خرید و فروش بیش‌ازحد استفاده می‌شود. ارزش‌های بالای ۸۰ خرید بیش از حد در نظر گرفته شده و درحالی‌که سطوح زیر ۲۰ باشد، فروش بیش‌ازحد در نظر گرفته می‌شود. هنگام استفاده از سطوح خرید و فروش بیش‌ازحد، روند کلی قیمت باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی زمانی که اندیکاتور به زیر ۲۰ می‌رسد و دوباره بالا می‌رود، سیگنال احتمالی است.

اندیکاتور نوسانگر تصادفی

کدام شاخص فنی می‌تواند شرایط خرید بیش‌ازحد یا فروش بیش‌از حد را به بهترین شکل نشان دهد؟

8. شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌های تشخیص روند است که برای شناسایی سهام بیش‌از‌حد خرید یا فروش بیش‌از‌حد به کار برده می‌شود. RSI بین 0 تا 100 محدود شده است و عدد بالای 70 نشان‌دهنده فروش بیش‌ازحد و عدد کم‌تر از ۳۰ نشان‌دهنده خرید بیش‌ازحد است.

اندیکاتور تشخیص روند شارپ، چه چیزی را نشان میدهد؟

اندیکاتور تشخیص روند شارپ برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک نسبت بازگشت سرمایه در مقایسه با ریسک آن استفاده می‌شود. این نسبت، میانگین بازدهی است که به ازای هر واحد نوسان یا ریسک کل به دست می‌آید.

نتیجهگیری

هدف هر معامله‌گر کوتاه‌مدت، تعیین جهت حرکت یک دارایی معین و تلاش برای کسب سود از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر برای این هدف خاص، توسعه یافته‌ و روش‌ها و ابزار زیادی برای تشخیص روند در یک تحلیل تکنیکال وجود دارند. مهم‌ترین این روش‌ها و ابزارها، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که اطلاعاتی راجع‌به قیمت و حجم بازار را با توابع ریاضی ادغام کرده و سپس در جهت تحلیل بازار، مورد استفاده قرار می‌دهند. از اندیکاتورها می‌توان برای توسعه استراتژی‌های جدید نیز استفاده کرد. در این مقاله ما سعی کردیم تا هر آن‌چه نیاز است راجع‌به اندیکاتورهای تشخیص روند و فرآیند کاری آن‌ها بدانید را جمع‌آوری کرده و به‌طور کامل و جامع شرح دهیم.

Volume-Weighted Average Price (VWAP)

قیمت میانگین موزون حجمی یکی از اندیکاتورهایی است که معامله گران در معاملات خود استفاده می­کنند که در واقع میانگین قیمت را بر اساس حجم و قیمتی که آن سهم در طول روز معامله شده است، نشان می­­دهد.

VWAP مهم است زیرا دیدگاهی درباره روند و ارزش آن سهم و همچنین حجم معامله شده در هر قیمت در اختیار معامله گران قرار می­دهد.

  • میانگین قیمت موزون حجمی به شکل یک خط تکی (مانند میانگین های متحرک) در نمودارهای روزانه دیده می­شود (در تمامی تایم فریم های آن روز اعم از تایم فریم 1 دقیقه ­ای، 15 دقیقه­ ای و غیره)
  • معامله گران مبتدی و حرفه­ای می­توانند از VWAP به عنوان بخشی از قوانین معاملات خود در تعیین روندهای یک روز استفاده کنند.

فرمول میانگین قیمت موزون حجمی

VWAP با جمع بستن دلارهای معامله شده در هر تراکنش (قیمت ضرب در تعداد سهام مبادله شده) و سپس تقسیم آن بر کل سهام معامله شده، محاسبه می­شود.

محاسبه میانگین موزون حجمی قیمت

افزودن اندیکاتور VWAP به نمودار، همه محاسبات را برای شما کامل خواهد کرد. برای محاسبه VWAP، این مراحل را دنبال کنید. در زیر نمونم های از نمودار در تایم فریم 5 دقیقه­ ای آورده شده است؛ ولی محاسبه آن در همه تایم فریم های زمانی یک روز، یکسان است.

1.میانگین قیمت سهام معامله شده در اولین 5 دقیقه روز را بیابید. برای این کار، قیمت بالا، پایین و قیمت بسته شدن کندل را با هم جمع کنید و سپس آن را به سه تقسیم کنید تا میانگین قیمت در آن کندل رو به دست بیارید. سپس این رقم را ضرب در حجم معامله آن دوره زمانی کنید (5 دقیقه) کنید . نتیجه را در یک فایل اکسل زیر ستونی با نام PV بنویسید.

2. PV یا میانگین قیمت آن دوره را به حجم معاملات تقسیم کنید. به این ترتیب مقدار VWAP به دست می­­آید.

3. برای حفظ قیمت VWAP در تمام روز، به اضافه کردن مقدار PV هر دوره زمانی به مقادیر قبلی آن ادامه دهید. این عدد کل را به حجم کل معاملات تا آن نقطه زمانی، تقسیم کنید. برای سهولت بیشتر کار، ستون­هایی برای PV جمعی و حجم جمعی در فایل اکسل خود بسازید. هر دو این مقادیر جمعی به یکدیگر تقسیم می­شوند تا عدد VWAP به دست آید.

VWAP چه چیز را نشان می­دهد؟

خریداران سازمانی بزرگ و صندوق­های دو طرفه، از نسبت VWAP برای کمک به ورود به سهام و خروج از آن با توجه به کوچکترین تاثیر احتمالی در بازار، استفاده می­کنند. بنابراین هر زمان ممکن باشد، موسسات تلاش می­کنند با قیمتی پایین­تر از قیمت VWAP خرید کنند یا سهام را در قیمتی بالاتر از آن به فروش برسانند. به این ترتیب اقدامات آنها سبب می­شود قیمت به سوی میانگین حرکت کند.

ممکن است معامله گران از VWAP به عنوان یک ابزار تایید روند استفاده کنند و قوانین معامله را با توجه به آن تعیین کنند. مثلا هنگامی که قیمت، پایین رقم VWAP باشد، ممکن است ترجیح بدهند پوزیشن­های لانگ یا خرید را باز کنند. هنگامی که قیمت، زیر VWAP باشد، ممکن است ترجیح بدهند پوزیشن شورت یا فروش باز کنند.

تفاوت بین VWAP و میانگین متحرک ساده

VWAP و میانگین متحرک روی نمودار، یکسان دیده می­شوند. اما این دو اندیکاتور، معانی متفاوتی دارند.

VWAP مجموع قیمت ضرب در حجم را محاسبه می­کند که تقسیم به حجم کل می­شود.

یک میانگین متحرک ساده، با جمع بستن قیمت­های بسته شدن کندل در یک دوره مشخص زمانی (مثلا 10 دقیقه) و تقسیم آن به تعداد دوره­ های موجود (مثلا 10) محاسبه می­شود. حجم در آن در نظر گرفته نمی­شود.

محدودیت­های استفاده از قیمت میانگین موزون حجمی

VWAP یک اندیکاتور یک روزه است و در شروع هر روز جدید معامله، مجددا راه اندازی می­شود. اگر در روزهای متعدد، میانگین VWAP بسازیم، به این معنی است که میانگین از VWAP درست که در بالا گفته شد، فاصله گرفته و تحریف شده است.

هرچند بعضی از موسسات ممکن است ترجیح دهند وقتی قیمت اوراق، پایین قیمت VWAP است خرید انجام دهند یا وقتی قیمت بالای آن است، فروش انجام دهند، اما VWAP تنها عاملی نیست که باید در نظر گرفته شود. در روندهای صعودی قوی، ممکن است قیمت در روزهای بسیاری، رو به بالاتر حرکت کند بدون اینکه به پایین VWAP افت کند. بنابراین اگر قیمت­ها به سرعت رو به افزایش باشد، منتظر ماندن برای رسیدن قیمت به پایین قیمت VWAP فقط به معنی از دست دادن فرصت است.

VWAP فقط بر اساس مقادیر گذشته است و ذاتا ویژگی­ ها یا محاسبات پیش­گویی کننده ندارد. از آنجا که VWAP در دامنه قیمت آغازین روز مهار می­شود، در ادامه روز، تاخیر اندیکاتور افزایش می­یابد. مثلا محاسبه VWAP در نمودار 1 دقیقه­ای پس از 30 دقیقه (طول یک جلسه نوعی معامله) اغلب شبیه به میانگین حرکت 390 دقیقه­ای در پایان روز معامله است.

میانگین قیمت موزون حجمی چیست؟

میانگین قیمت موزون حجمی (VWAP) اندازه­ای است که میانگین قیمت یک اوراق را با توجه به حجم آن نشان می­دهد. این عدد با توجه به ارزش کل دلار معامله شده در اوراق، و تقسیم آن به حجم معاملات در طول آن دوره زمانی، محاسبه می­شود. فرمول محاسبه VWAP به صورت زیر است:

چرا میانگین قیمت موزون حجمی اهمیت دارد؟

VWAP توسط معامله گرانی به کار می­رود که می­خواهند نمایش همواری از قیمت یک اوراق را در مدت زمان مشخص مشاهده کنند. همچنین توسط معامله­گران کلان استفاده می­شود که لازم است اطمینان یابند معاملات آنها، قیمت اوراقی که قصد خرید یا فروش آن را دارند را جابجا نمی­کند.

مثلا ممکن است یک صندوق پوشش ریسک از ارائه سفارش خرید به قیمت بالای قیمت VWAP اوراق خودداری کند، تا از تورم مصنوعی قیمت آن اوراق، اجتناب کند. همچنین ممکن است از ارائه سفارش­هایی که بیش از حد پایین قیمت VWAP است خودداری کنند تا با فروش اوراق، قیمت آن پایین نیاید.

تفاوت بین میانگین قیمت موزون حجمی (VWAP) و میانگین متحرک ساده چیست؟

میانگین متحرک ساده نیز مانند VWAP دیدگاهی با فراریت کمتر درباره روند قیمتی اخیر یک اوراق برای معامله گران تهیه می­کند. اما میانگین متحرک ساده برخلاف VWAP سطح حجم معاملات را در معامله اوراق در نظر نمی گیرد. زیرا VWAP تغییر قیمت هر روز را با توجه به مقدار حجم معاملاتی که در آن روز اتفاق می­افتد وزن می­کند، درحالیکه میانگین متحرک ساده به شکل ضمنی فرض می­کند همه روزهای معاملاتی، سطح حجم معاملات یکسانی دارند.

سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟

سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟

در این پست قصد داریم در مورد حجم معاملات و انواع آن و سیگنال هایی که میتوانیم از حجم معاملات برای تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش سهم های خود بگیریم صحبت کنیم. هدف اصلی از این پست پاسخ دادن به سوالات “سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟ “، “چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟” می باشد اما برای پاسخ دادن به این سوال باید به تعریف و چیستی حجم معاملات اشاره کنیم. حجم معاملات یکی از مفاهیم مهم در بورس می باشد و تحلیلگران از اندیکاتور حجم یا Volume به منظور بررسی یک سهم استفاده می کنند. مطالبی که در این پست مورد بررسی قرار میگیرند به شرح زیر می باشند:

سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟

منظور از حجم معاملات در بورس چیست؟

سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟

منظور از حجم معاملات در بورس چیست؟

در بازار بورس و فرابورس انواعی از اصطلاحات مهم وجود دارند که برای سرمایه گذاران و سهامداران به منظور انجام معاملات و کسب سود بیشتر بسیار اهمیت دارد اما در این راستا به غیر از شاخص کل و تغییرات آن و صف خرید و صف فروش، حجم معاملات هم بسیار مهم است چرا که سرمایه گذاران و سهامداران پس از بررسی قیمت سهم و نماد به بررسی حجم معاملات سوق داده میشوند. در مورد اهمیت حجم معاملات باید به این نکته اشاره کرد که حجم معاملات سهم حتی در تحلیل تکنیکال هم بررسی میشود زیرا هر تغییری که در حجم معاملات رخ میدهد در پیش بینی روند آتی قیمت و شاخص سهام مختلف اثرگذار است. در واقع به تعداد معاملات خرید و فروشی که در یک بازه زمانی بر روی یک سهم انجام می­‌پذیرد، حجم معاملا‌ت آن سهم گفته میشود و به تعداد معاملات خرید و فروش کل سهام موجود در بازار در یک بازه زمانی، حجم معاملات بازار گفته می­­‌شود. این حجم معاملات میتواند به صورت هفتگی، روزانه، ماهانه و یا سالانه برای شاخص بورس، شاخص صنعت و… صورت پذیرد.

چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟

سیگنال گرفتن از حجم معاملات سهم چگونه است؟

برای مشخص تر شدن مفهوم سیگنال گرفتن از حجم معاملات بهتر است تعریف کوتاهی از سیگنال گرفتن را مرور کنیم. سیگنال دهی در بورس به معنای اعلام قیمت و زمان خاص ورود و خروج به یک سهم توسط یک تحلیلگر به سرمایه گذاران است. یکی از ویژگی های اصلی حجم معاملات این است که روند معاملات را به سمت فروش و یا خرید نشان میدهد که در تحلیل سهام و سیگنال گرفتن میتوان از آن بسیار استفاده کرد. هرچه حجم معاملات به سمت خرید بیشتر باشد نشان دهنده تمایل خریداران به سهم می باشد و بلعکس اگر حجم معاملات به سمت فروش بیشتر باشد حاکی ار تمایل سرمایه گذاران و سهامداران به فروش سهم می باشد.

اگر حجم معاملات به سمت مثبت باشد میتوان این چنین پیش بینی کرد که سهم حرکت صعودی در روزهای آتی خواهد داشت و اگر حجم معاملات حرکت نزولی را تجربه کند، احتمال حرکت منفی برای سهام وجود دارد و همین امر میتواند برای سرمایه گذاران و سهامدارانی که میتوانند با تحلیل تکنیکال و بنیادی و استفاده از روش ها و استراتژی های دیگر از یکسو، و از سوی دیگر استفاده از همین حجم معاملات سیگنال خوبی برای معاملات خود بگیرد. نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که در روش تکنیکالی اگر قیمت به نقطه حمایت برسد میتوان این انتظار را داشت که با افزایش تقاضا رو به رو میشویم و بلعکس، زمانی که قیمت ها به نقطه مقاومت برسند افزایش فروش را در آن سهم تجربه می کنیم.

نکته* زمانی پیش می آید که به صورت یکباره و ناگهانی حجم معاملات افزایش پیدا کرده و با تغییر قیمت سهام روبه رو می شویم و این خود میتواند یک نشانه و یا سیگنال برای تحلیلگران و سرمایه گذاران باشد، اما نباید فقط به خاطر افزایش حجم معاملات تصمیم به خرید یا فروش یک سهام کرد بلکه باید عوامل دیگر را هم بررسی کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.